eitaa logo
مسار
337 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
534 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ محبتی مثال زدنی 🌺کنار پنجره ایستاد. خورشید وسط آسمان بود؛ ولی سوز سرمای شدید زمستان، احساس می شد. نگاهی به حیاط و حوض وسط آن کرد. برگ های زرد درختان، کف حیاط را پوشانده بود. درخت انار و انگور عریان شده بودند، گل های باغچه هم همینطور، انگار با هم مسابقه گذاشته بودند و به خط پایان رسیده بودند؛ اما درخت سرو همچنان زیبا، سبز و پرطراوت با استقامتی مثال زدنی خودنمایی می کرد. گوشه ای از حیاط، پسر بزرگش مهدی، سر به سر برادر کوچکش علی گذاشته بود، علی هم با شیرین زبانی اش، نرگس و فاطمه را به خنده انداخته بود. 🍃چند روزی می شد که دل و دماغ درست و حسابی نداشت. نه تنها دل او افسرده و پژمرده بود؛ گویی تمام خانه را، گرد افسردگی پاشیده بودند. نگران دل و روح لطیف بچه ها بود. ذهن خسته اش را به چند روز قبل، به پرواز درآورد. همان روزی که مثل همیشه با لبخند و مهربانی، به استقبال همسرش رفت. همینکه در را باز کرد با اخم و ناراحتی او روبرو شد؛ مثل همیشه به روی خودش نیاورد و با محبت، قربان صدقه اش رفت. اما آن روز چنان قشقرقی به پا کرد که انگار صدایش به گوش همسایه فضولش رسیده بود. 🍀روز بعد درحالیکه همسرش را بدرقه کرده بود، در حیاط را بست. همانطور که از پله ها بالا می رفت، یکدفعه صدای کوبیدن در به گوشش رسید، با عجله خود را به در رساند تا اگر همسرش چیزی را جا گذاشته باشد، برایش بیاورد. پشت در زن همسایه بود. -بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف، بلافاصله داخل خانه آمد و روی سکوی نزدیک حوض نشست. بدون مقدمه چینی، شروع به بدگویی از مردهای این دوره زمانه کرد. - همه آنها مثل هم هستند. لیاقت محبت را ندارند. اگر عسل هم در دهانشان بگذاری، باز هم فایده ندارد. کی گفته تو باید بسوزی و بسازی!؟ حداقل تو هم مثل خودش باش. هر چند آن روز، کلی از شوهرش حمایت و تعریف کرد: مرد زحمتکشی است. به فکر زن و بچه هایش هست. خب حق دارد وقتی از سر کار می آید با هزار تا ارباب رجوع سر و کله زده است، پس ما هم باید مراعات حالش را بکنیم. 🌸اما وقتی زن همسایه با احساس ناامیدی از آنجا رفت، فکرش مشغول شد: نکند حق با او باشد؟ چقدر روی خوش نشان بدهم؟ از شادی بچه ها از فکر و خیال بیرون آمد. دوباره نگاهی به بچه ها و سپس به درخت سرو سرافراز داخل حیاط کرد. با خودش گفت: من باید مثل سرو صبور و مقاوم باشم، به قول شاعر از محبت خارها گل می شود. لبخندی روی لبهایش نشست. ✨همان لحظه دخترش نرگس، مادر را دید. با ذوق به خواهر و برادرانش گفت: آخ جان حال مامانی خوب شده. همه نگاه ها به سمت مادر چرخید. با لبخند مادر، آنها هم احساس شادی کردند و برایش دست تکان دادند. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🔹امام رضا (علیه السلام): «وَ اعْلَمْ أَنَّ النِّسَاءَ شَتَّی فَمِنْهُنَ‏ الْغَنِیمَةُ وَ الْغَرَامَةُ وَ هِیَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِهَا وَ الْعَاشِقَةُ لَه‏؛ بدان که زنان گوناگونند، برخی از آنان دستاوردی گران‌بها و تاوان [رنج های آدمی] هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت می‌کند و عاشق اوست». 📚(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، ج۱۴، ص۱۶۱) 🆔 @masare_ir
🌹 مولای من ... میدانم که یار میخواهی... مدافع میخواهی... از جان و مال گذشته میخواهی... حامی با معرفت میخواهی... کسی درست مثل مادر بزرگوارت که با همه ی توانش پای ولایت مولایش ایستاد و از هیچ چیز دریغ نکرد . ما کجا و آن حضرت کجا ... اما کاش بتوانیم ذره ای از رفتار و اخلاقشان را بیاموزیم و مرد عمل باشیم تا ظهورتان بزودی زود رخ دهد و از این غیبت و دوری تان رهایی یابیم. 🍃 اللهم عجل لولیک الفرج🍃 ارواحناله الفداه 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺همسرم، ای زیبای زندگی ام صدایم کن 🌸 گرم و دلنشین صدایت است بر گوش هایم ☀️ است بر دیده هایم، آرامشی است بر ❤️ ☘️ آن لحظه است که نگاه را می بینم و خاصه اش را می طلبم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ خانواده بهشتی 🍁در یک خانواده نه تنها رفتار عملی؛ بلکه رفتار قولی هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 🍁درست است که رفتار عملی در رتبه ای به مراتب بالاتر قرار دارد؛ ولی باید گفت رفتار عملی در پی رفتار قولی شکل می گیرد. پس در کنار محبت غیر کلامی، محبت کلامی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. 🍁هر چه قدر کلام نیکوتر باشد، رفتار شایسته تر است. بنابراین والدین باید سرلوحه زندگی خود را بر پایه محبت کلامی قرار دهند، هم در خصوص وجود این رفتار قولی در بین خودشان و مهم تر از آن نسبت به فرزندانشان. 🍁نمونه کامل و الگوی شایسته این نوع رفتار، در زندگی سراسر نور و برکت حضرت علی(علیه السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به چشم می خورد. 🍁 در این خانواده سراسر نور، نمونه هایی از محبت های غیرکلامی؛ همچون بوسیدن، نوازش کردن، در آغوش کشیدن، و نگاه از روی محبت به فرزندان را می توان مشاهده کرد. 🍁و اما محبت های کلامی؛ همچون زیبا صدا کردن اعضای خانواده نسبت به یکدیگر را نیز می توان به صورت مکرر مشاهده نمود. به خصوص پدر و مادر، کودکان را به شکل زیبا با لقب های نیکو صدا می کردند. 🍁نمونه ای از آن را در حدیث شریف کساء می خوانیم که حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) فرزندانش امام حسن و حسین (علیهماالسلام) را به گونه ای زیبا، قُرَّةَ عَینی(نور دیده ام) و ثَمَرَةَ فُؤادی(میوه دلم) صدا می زدند. 🍁ان شاءالله والدین، رفتار زیبا و نیکوی اهل بیت(علیهم السلام) را با فرزندانشان، الگوی خود قرار دهند. تا زندگی شیرین و زیبایی خلق کنند. سلام الله علیها 🆔 @tanha_rahe_narafte
☑️ درس زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها برای ما ▪️عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) این است برای ما؛ تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن. همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة]الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است. 🎤 بیانات رهبر معظم در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام ۳۱ فروردین ۱۳۹۳ سلام الله علیها 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرزندان خود را احترام کنید و آنان را نیکو ادب کنید تا آمرزیده شوید. 📚 جامع الاخبار ،صفحه ۳۹۳ ، مکارم اخلاق صفحه ۲۲۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ خانه ای از جنس نور نور آفتاب ازمیان پنجره ی کوچک اتاق، بی رمق روی گل های چادر مادر می تابید. مادر، تنها و دلشکسته کنارم نشسته بود و هرازگاهی یکی از فرزندان را صدا می زد تا دست نوازشگرش را روی سرش بکشد و با دیدن جمال رویش،آماده ی خدا حافظی شود و از گل چهره اش، توشه ای برای روزهای دلتنگی بردارند. 🌺مرد به خانه آمد، همه ی امید او. وقتی آمد، زن می خواست مثل قبل ترها به احترامش برخیزد و تا دم در به استقبالش برود، اما حالا نه که نخواهد، بدنش تاب برخاستن و نشستن نداشت‌‌. ناچار نشست تا مرد به بالینش آمد:« سلام بر تو ریحانه ی خانه ام، دختر رسول خدا! امروز بحمدلله بهتری؟» - «سلام بر تو ای روح من امیرالمؤمنین، إن شاءالله بهتر می شوم..» 🍀سلام و خوش و بش پدر با بچه ها، لبخند را روی لبان مادر جاری کرد‌.لبخندی که در عمقش انگار بغضی به بار نشسته است. مرد گفت:«فاطمه جانم! اجازه می دهی آن دو بیایند برای عیادت؟» انگار چیزی درون قلب فاطمه فشرده شد‌‌:«همان دو که می‌خواستند علی مرا در مسجد خدا بکشند؟ همان دو که با دخت نبی چنین کردند که می‌بینی؟آنها که محسنم را بی گناه کشتند؟ هرگز نمیخواهم آن دو را ببینم.» 🍃- «اما بانوی من! اگر نیایند، باز فتنه ای دیگر به پا خواهند کرد. بگذار بیایند تا حجت بر همه تمام شود.» - «خانه، خانه ی توست و من هم کنیز توام‌. می‌خواهی بگو بیایند. اما من با آن ها حرف نخواهم زد.» 🌸اشک شوق درنگاه مرد غلتید:«ممنونم فاطمه جان خدایت از تو راضی باشد.» او برخاست تا به آن دو خبر دهد. سلام الله علیها 🆔 @tanha_rahe_narafte
❄️ اگر روزگاری آمد و در همه چیز یخ زد، نگران نباش. ☀️ به زودی پرتو خورشید خواهد کرد و گرمایش همه جا را فرا خواهد گرفت. 🌸 یخ ها ذوب خواهد شد. در آن هنگام امید به سویت جاری می شود. ارواحناله الفداه 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ چگونه یک گفتگو را می توان دلنشین ساخت؟ 🍀برای به وجود آمدن ارتباط کلامی زیبا و دلنشین طی کردن مراحلی لازم است. هرگاه خود را موظف بدانیم که بر اساس آن ارتباط بگیریم، در پایان گفتگو خواهید دید که لذت بخش ترین ساعات را سپری کرده اید. 🔹اما این مراحل را می توان به شرح زیر بیان کرد: 1- 🍃ارتباط چشمی شما می توانید با نگاه کردن به طرف مقابل خود، و همراه کردن تبسم دلنشین بر لبهایتان، او را ترغیب به گفتگو نمائید. 2- 🍃طرح سؤال با یک سؤال شروع کنید. بهتر است این سؤال دغدغه یا علاقه مخاطب باشد.( از طرز لباس پوشیدن یک شخص یا رفتار او، می توان به علاقه مندی او پی برد) 3- 🍃همانندسازی درباره خودتان مطلبی بگوئید که همزمان با او در آن موقعیت قرار گرفته اید.(مثلا همزمان یک صحنه یا منظره ای را می بینید) 4- 🍃توجه نمودن به مخاطب با حفظ ارتباط چشمی خود و با حرکات مناسب دست و صورت به سخنان او واکنش نشان دهید. 5- 🍃تشویق و تمجید این تشویق کردن حس خوشایندی در شخص به وجود می آورد برای ادامه گفتگو 6-🍃 شنونده فعال بودن به گفتگو علاقه نشان دهید و آن چه بیان می کند، به طور خلاصه در تائید سخنانش بگوئید. 7- 🍃عوض کردن موضوع برای اینکه گفتگو خسته کننده و ملال آور نباشد، در وقت مناسب موضوع را عوض کنید. 8- 🍃پایان گفتگو بهتر است ارتباط کلامی در اوج تمام شود؛ یعنی قبل از بی میلی و خسته شدن تا حس خوشایندی در دو طرف باقی بماند. 🌺این روش ارتباط برقرار کردن، در یک خانواده هم لازم و ضروری است تا نشاط بین اعضای خانواده حفظ شود. اما ارتباط کلامی بین زن و شوهر در یک خانواده مهمترین آنهاست؛ چرا که پدر و مادر با روحیه بانشاط خود، می توانند خانه را محیطی نشاط آور برای فرزندان به وجود آورند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹الگوی بانوان🌹 ▫️انسان باید چقدر روحیه قوی داشته باشد تا بتواند این شهور(که در اکثر جنگها حضور داشته)را تجهیز و بچه ها را به این خوبی تربیت کند. 🎤 بیانات مقام معظم رهبری، ۷۷/۰۲/۰۷ سلام الله علیها 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد؛ ولی اگر عاق آنها شوی، جهنمی خواهی بود. 📚 اصول کافی، جلد2، صفحه348 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ برکت زندگی به فکر فرو رفت: چه راحت برکت زندگی مان را فراموش کردیم. 🍀چند ماه قبل سمیه پایش را در یک کفش کرده بود که مادرت باید به خانه سالمندان برود. هر چه با او صحبت کرد، فایده ای نداشت که نداشت: سمیه جان، مادر که خودش کارهاش رو می کنه، بعضی وقتام تو کارای خونه بهت کمک می کنه، ما هم یه روزی به سن او می رسیم. اون وقته که ما هم مثل او تنها می شیم و نیاز به همدم داریم. کم کم مادر ماجرا را فهمید. روزی که سمیه رفته بود پیش خواهرش، به او گفت: دوست داره بره خونه سالمندان. 🍃دو هفته ای می شد که با شرمندگی تمام، مادر را به خانه سالمندان رسانده بود. وقت خداحافظی بغض راه گلویش را بسته بود. برای اینکه مادر نفهمد و اشک هایش جاری نشود، به بهانه اینکه تشنه است، به طرف آبخوری داخل حیاط خانه سالمندان رفت. جرعه ای آب خورد و مشتی از آن هم به صورت داغش زد. از همان روزهای ابتدای نبود مادر، خیر و برکت هم با او رفت. سمیه هم این را به خوبی حس کرد؛ ولی با لجبازی تمام، خودش را خوشحال نشان می داد. 🌺بچه هایش دیگر آن روحیه شاد گذشته را نداشتند و مدام بهانه او را می گرفتند. دیگر کسی نبود از خاطرات شیرین زمان های قدیم بگوید. مادر که بود، نگران دل درد و سر دردهای بچه هایش نبود. خیلی زود داروی سنتی تجویز می کرد و حالشان خوب می شد. روزی سمیه برایش کاری پیش آمد. شوهرش هم سر کار بود. مانده بود بچه ها را به که بسپارد. 🍀هر چند برایش سخت بود؛ ولی باید صبر می کرد. امید داشت سمیه روزی متوجه اشتباهش شود و دوباره همه دور هم جمع شوند و آن روزهای خوش گذشته تکرار شود. 🆔 @masare_ir
✨مادر آسمانیم مهربان ترین مادر دنیا با خودم فکر میکنم زهرا جان شما چه وجودی داری ؟ به گُمانم جزو مَلَکان مُقربی خلقت جهان حول محور فاطمه است وقتی حدیث کسا را میخوانم و می بینم خدا برای معرفی اهل کسا به حضرت جبرئیل می فرماید: 🍀هُم فاطمه وابوها وبعلها و بنوها همه بهترین های عالم را با فاطمه معرفی میکند فاطمه و پدرش فاطمه و همسرش فاطمه و فرزندانش با خود می گویم مادر تو کیستی؟ 🌺بانو جان بهترینی چه بنویسم برایتان که در برابر شما تاب و توان نوشتن نمی ماند خانم دست مرا هم بگیر همیشه محتاج دستگیری تانم ولی بعضی وقتها روزگار بَد جور می فِشارَدَم آن زمان ها محکم در آغوشم بگیر مهربان مادرم🌸 (علیهم السلام) (علیها السلام) 🆔 @masare_ir
🌸 همسرم، ای گل زیبای زندگی ام تسکین خستگی ام 🌺 چهره مهربانت روانم صدای گرمت وجودم 🌼 همه را در سایه لطف می بینم و به شکرانه اش را همان شکوه را به جا می آورم. 🆔 @masare_ir
✍️ارتباط کلامی همسران 🌺یکی از عواملی که در به وجود آمدن تفاهم بین همسران نقش تعیین کننده ای دارد، ارتباط کلامی زیباست. ارتباطی می تواند زیبا باشد که در قالبی زیبا ریخته شود. هر گاه چنین شود مخاطب نیز به وجد آمده و کلامش را در قالبی زیباتر به او برمی گرداند. نمونه ای از این قالب ها به شرح زیر است: 1- 🍃قالب شروع با نام خدا سلام که از اسامی خداست سلامتی و ایمنی بخش است. سلام موسیقی ملایم و گوش نواز دارد. 2- 🍃قالب طنز و شوخ طبعی نمک زندگی همان کلمات شیرین و طنز است. خستگی را بیرون می کند. 3- 🍃قالب تعریف و تمجید و اظهار محبت محبت قلبی کافی نیست بلکه باید به شکل ها و زبان های مختلف نشان داده شود. 4- 🍃قالب صدا کردن به گونه دلنشین هیچ وقت بدون ذکر نام همسرتان یا جایگزین مناسب با او شروع به حرف زدن نکنید. او را با لحنی زیبا و دلنشین صدا بزنید. 5-🍃 قالب دعایی دعا روح نواز و لذت بخش است. هر گاه در ارتباط کلامی به کار گرفته شود آرامشی دلنشین را به ارمغان می آورد. 🌸استفاده از این قالب ها در ارتباط کلامی، همدلی و همزبانی را به دنبال دارد. این همدلی خود سبب نشاط و شادی در خانواده است. فرزندان چنین خانواده ای نیز موفق و شاداب خواهند بود. 🆔 @masare_ir
🍪 تقسیم شیرینی‌ با همسر 💠 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «می‌تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. می‌گفت: «می‌برم با و بچه هام می‌خورم». می‌گفت: اینکه آدم شیرینی‌های زندگیشو با زن و بچه‌اش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر می‌ذاره. 📚 سید‌مرتضی‌آوینی،‌کتاب دانشجویی،ص۱۹ 🆔 @masare_ir
قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:فَدَارِهَا عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ أَحْسِنِ اَلصُّحْبَةَ لَهَا لِيَصْفُوَ عَيْشُكَ . حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايند:هميشه با همسرت مدارا كن و با او به نيكي همنشيني كن تا زندگيت باصفا شود . 📚 مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸ ؛ من لا يحضره الفقيه ،جلد۳ ،صفحه۵۵۶ 🆔 @masare_ir
✍ راز کَشم! 📂 پرونده مدارک و دادخواستش را کنارش گذاشته بود و روی صندلی رنگ و رو رفته و سرد راهرو، منتظر بود تا نوبتش شود. - خانم آرمیده! طوری از جایش پرید که پرونده از ترس، دهانش را باز کرد و فریاد کشید و هرچه درونش بود روی زمین پرتاب کرد. 📄نشست تا کاغذها را دوباره به خوردِ پوشه بدهد. اینبار آرام بلند شد و به سمت اتاق رفت. لبخند مهربان خانمی میانسال، با روسری بلند و آبی، او را به گفتگویی صمیمانه دعوت می کرد. 🌸 سرش را پایین انداخت و پرونده را روی میز گذاشت و نشست. خانم مسعودی با تبسم زیبایش، پرونده را ورق می زد و با ستاره صحبت می کرد. ستاره هم که انگار سنگ صبوری پیدا کرده بود تا هزار و یک شبش را برایش بخواند، ثانیه ای ساکت نبود. گاه بغض مهمان گلویش می شد و گاه، آه، زیرصدای کلامش. نزدیک بود باران هم به آنها سلام کند که خانم مسعودی، ابر چشمان ستاره را با نسیم حرف هایش دور کرد. - همه اینایی که گفتی درسته. ولی یه چیزی می گم تمرین کن، تکرار کن اگه نتیجه نگرفتی یک ماه دیگه بیا خودم کمکت می کنم از این زندگی خلاص بشی. تو یه خانمی با هزار هنر که خدای مهربون تو وجودت گذاشته. اگه اینطور نبود در قرآن به مردها نمی فرمودن: براتون یه وجود نازنین خلق کردم که تا ببینیش آروم میشی. حالت خوب می شه اصلا انگار شارژر بهت وصل کردن. بعدم به هر دو یادآوری می کنه بینتون باید محبت و دوستی باشه.1 این رابطه باید همون طور که حضرت علی علیه السلام گفتند، رابطه گل و گلدون 2 باشه، یا به فرموده قرآن، بهارآفرین و روشنی چشم باشه.3 حیف نیست واقعا چیزای به این قشنگی رو از دست بدیم؟ نسخه من یه دارو داره. خوب و به موقع ازش استفاده کنی همه چیز حله. 🌺 ستاره که کاملا در گرمای صحبت خانم مسعودی ذوب شده بود، با ذوق زدگی گفت: خانم باورکنین منم نمی خوام زندگیم از هم بپاشه. خب چکار کنم گاهی نمی تونم تحمل کنم. ممنون می شم این دارو رو بنویسید. فقط خودم باید بخورم یا به آقامون هم بدم؟ 🍀خانم مسعودی پرونده رو بست و تحویل ستاره داد و با صدای بلندی خندید و ادامه داد: هم خودت، هم همسرت. اسمش هست: کَشم! - ستاره پرونده را گرفت و با تعجب پرسید: چی؟ کَشم؟ تا حالا نشنیدم. شربته یا قرص؟ 🌸 - شربت و قرص چیه دختر! کلام شیرین با محبت. این راز یه زندگی رؤیاییه. اگه باهم طبق این فرمول پیش برید، هیچ وقت ماشین زندگیتون تو دره نمیفته. شاید گاهی تو چاله و چوله بیفتید، ولی سقوط هرگز! 1- وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم/21) 2- المراه ریحانه. نهج البلاغه، نامه 31 3- ربنا هب لنا من ازواجنا... قره اعین (فرقان/74) 🆔 @masare_ir
▪️ به نام خدایی که محبت خودش را به ما هبه داده است▪️ 🖤مولای یا مولای، انت القوی و انا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا القوی🖤 🥀مولای من، تویی توانا و منم ناتوان و آیا چه کسی رحم می کند در حق بنده ناتوان جز خدای توانا. 🍁خدایا شکر می کنم تو را که شبی دیگر به بنده ناچیزت فرصت 🍂زنده بودن 🍂نفس کشیدن 🍂نوشتن برایت 🍂پلک بر هم زدن 🍂دیدن و شنیدن 🍂نشستن و راه رفتن و فرصت... دادی 🍁پروردگارم فرصت هایم را برای خودت، در راه خودت و در خدمت به خودت قرار بده. 🆔 @masare_ir
✍ انگیزشی 🌞 خورشید با پرتوهایی از جنس محبت و نشاط را به ارمغان آورده است. چه پرتو افشانی می کند. کوچک و بزرگ، خوب و بد برایش فرقی ندارد. ❤️ این تنها گوشه ای از دلنشین خداست. نگاه خدا همراهتان باد. 🆔 @masare_ir
💥فحش دادن نوعی کلامی است و در بسیاری از موارد جنبه دارد. ⚡️کودک از یا در مهد و حتی از ها و برنامه های کودک الفاظ زشت را می آموزد و برای جلب اطرافیان و ابراز وجود خود یا تحریک احساسات دیگران و به آوردن شان و حتی برای لجبازی و شکستن ها، از آن استفاده می کند. 👈در این سن، گرفتن و خود را به غفلت زدن و متوجه نشدن، بهترین است و به تغییر آن کمک می کند. 🔸این نوع رفتارها در کودکان دوره ای است. در سنین نوپایی مدت کوتاهی ممکن است کودک نامناسب را استفاده بعد رفتار دیگری را جایگزین آن کند. 🆔@tanha_rahe_narafte
🌹همسر جهادگر🌹 ▫️کودکی را در آغوش پدری گذراند که در حال یک مبارزه جهانی بود، بعد هم به مدینه هجرت کرد و همسر مردی شد که تمام زندگیش جهاد فی سبیل الله بود. 🎤 بیانات مقام معظم رهبری، ۶۸/۱۰/۲۰ سلام الله علیها 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹نحوه صدا زدن فرزندان 🍃 حضرت زهرا سلام الله علیها فرزندان خود را مهربانانه مورد خطاب قرار می دانند و اینگونه صدایشان می کردند: «یا قرّة عینی و ثمرة فؤادی [۱] ای نور چشمم و میوه ی دلم.» یعنی از همان دوران کودکی صدا زدن را با عاطفه همراه کردند. وقتی فرزند چنین پر مهر مورد خطاب قرار بگیرد هیچگاه به خود اجازه نمی دهد گستاخانه پاسخ بدهد. لذا ایشان رسیدگی و محبت به فرزندانش را بر هر کار دیگری مقدم می داشت و معتقد بود که در نگه داری و پرورش فرزند، مادر نسبت به هر کس دیگری سزاوارتر است. 📚 ۱- مُسكّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، نويسنده: شهيد ثانی 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ قایم موشک 🍀 صدای گریه حمید را شنید. کشوی کمد را بیرون کشید . روی آن ایستاد. با دستان کوچکش عروسک ها را از داخل کمد برداشت و به اطراف اتاقش پرتاب کرد. خودش را روی تخت خواب انداخت. صورتش را در بالش فرو کرد و گریه سر داد. صدای گریه برادرش بلندتر شد. صدای بابا و مامان را شنید که می گفتند:" نه، نه. پسر خوشگلمون که نباید گریه کنه." مامان گفت:" قربونت برم، چیه عزیزم. احمد خیلی بدجور گریه می کنه، بیا ببریمش دکتر." 💦دانه های اشک صورت سفید سارا را خیس کردند. اما کسی سراغ او نیامد. با چشم های اشکی به شکاف در اتاق نگاه کرد. منتظر بابا بود. هر وقت قهر می کرد و از اتاقش بیرون نمی رفت، بابا به سراغش می رفت و می گفت:" دختر بابا قهر کرده؟" 🌸سارا هم سرش را داخل تشک قایم می کرد. بابا قلقکش می داد و سارا هم غش غش می خندید. بابا سارا را بغل می کرد و صورتش را می بوسید. سارا در بغل بابا خودش را قایم می کرد تا بیشتر او را ببوسد. اما حالا بابا به خاطر فشردن دست حمید دعوایش کرده بود. سارا قهر کرد؛ ولی بابا سراغش نیامد. - دیگر دلش همبازی نمی خواست. از موقعی که بابا گفت:" برادرت که به دنیا آمد، می تونی باهاش بازی کنی." سارا خوشحال بود. اما وقتی حمید را به خانه آوردند جز گریه و خواب چیز دیگری از او ندید. هر وقت به سمتش رفت تا به او دست بزند یا بازی کند. صدای فریاد بلند مامان و بابا که می گفتند:" به او دست نزن." قلب کوچکش را لرزاند. حمید را دوست نداشت دیگر نمی خواست همبازی اش شود. بالش کوچکش از اشک هایش خیس شد. دیگر منتظر هیچ کس نبود. 🍀صدای تیک در توجهش را جلب نکرد. دستان بزرگ بابا دورش پیچید. سارا میله تخت را گرفت، با او قهر بود. اما بابا قوی تر بود، سارا را بغل کرد. سارا چشم های سبزش را به هم فشرد. بابا گفت:" مامانش ، سارا خانم خوشگل ما مثل اینکه نمی خواد آشتی کنه." چشمانش را آرام باز کرد. مامان، حمید به بغل جلویش ایستاده بود. سارا با دیدن حمید اخم کرد. خودش را به سینه بابا چسباند و دست به سینه شد. 🌺بابا و مامان لبخند زدند. بابا صورت سارا را بوسید و گفت:" دختر خوشگل من که نباید دست داداشش رو فشار بده،اون هنوز خیلی کوچیکه." 💦سارا چشم هایش اشکی شد:" می خواستم باهاش بازی کنم. شماها که دیگه باهام بازی نمی کنین." بابا و مامان به هم نگاه کردند و لبخند از روی لبانشان پر کشید. سارا از بغل بابا بیرون آمد. بابا دوباره او را بغل کرد و بوسید:" تا داداشت بزرگ بشه و باهات بتونه بازی کنه، قول می دم خودم هر روز باهات بازی کنم مثل قبل." - سارا به صورت بابا نگاه کرد و لبخند زد:" قول؟" بابا سرش را تکان داد و گفت:" قول ِ قول. حالا برو اسباب بازیاتو بیار تا بازی کنیم." سارا از تخت پایین پرید و گفت :" آخ جون، قایم موشک بازی کنیم." 🆔 @tanha_rahe_narafte