یا موسی ابن جعفر یاب الحوائج علیه السلام
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است
امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
مدح_ولادت
محمدعلی_مجاهدی
روز مباهله مبارکباد
سلام بر اهل کسا
ناگهان صومعه لرزید از آن دق الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنه ها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطه کابوس انداخت
قصه فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته ست
نان یک عده به گمراهی مردم بسته ست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد عیساست
لاجرم چاره ای انگار به جز جنگ نماند
«قُل تَعالوا...» به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست، در این عرصه یقین شمشیر است
برحذر باش که زنار گریبان گیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خون ریزتر است
بانگ طوفاني القارعه طوفان آورد
آنچه در چنته خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفته ست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمأنینه خود راه می آمد آرام
دست در دست یدالله می آمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد؟
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ايها الناس، من از پاره تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن می گویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا عزّ و جل ممسوس است
من علی هستم و احمد، من و او خويشتنیم
او علی هست و محمد، من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوه محمد باشد
دیگر اصلاً چه نیازی ست به طوفان، به عذاب؟
زهره معرکه را اخم علی میکند آب
سیدحمیدرضا_برقعی
مباهله
فضیلت خمسه طیبه
نه فقط خلیل، تبر به ،کف به مصاف بتكده : يا على...
نه فقط کلیم عصا به دست میان شعبده : یا علی...
به ركوع آيه «إنّما»، به وفای سوره «هل أتى»
به حدیث قدسی ،لافتی که خدا صدا زده یا علی
نه کسی شبیه تو تا ابد، که «يَكن لَكَ كُفواً أَحَد»
نه کسی شبیه تو از ازل به جهان نیامده یا علی
به شهادت «أرنى» قسم، به «فَمَن يَمُت يَرَني» قسم
که ز هر طرف به تو میرسم به یکی مشاهده یا علی
چه مباهله است و غدیر خم؟ «وَ نِسائنا وَ نِسائكم»
که تمام فاطمه یک صدا همه یا علی شده یا علی
تو همان که فاتح خیبری تو همان که ساقی کوثری که بدون این همه ،دلبری دو جهان چه فایده یا علی!؟
پسرعدالت ،مرتضی، همه اولیا، همه انبیا
« لِتُرابِ مَقدَمِه الفِدا» تو بشارتش بده یا علی!
ضربان میکده یا حسین و سکوت میکده یا حسن
صلوات میکده یا محمد و ذکر میکده یا علی
مهدی_جهاندار
مباهله
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
محمد، اهلبیتش را به همراه خودش آورد
که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را
کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر
که بر هم میزند یک ذکرشان رؤیای شیطان را..
چه در این خاندان میدید آیا اسقف نجران؟
که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را
هر آنکس شک به حقانیت این پنج تن دارد
بخواند آیهای از آیههای «آل عمران» را
مباهله
محمدحسین_ملکیان
بسم الله الرحمن الرحیم
به مدد خانم حضرت زهرا سلام الله علیها نوحه های محرم به تفکیک مناسبت هر شب، در سبک های مختلف بارگذاری می شود. جهت سهولت دسترسی ، فهرست کلی نوحه ها با هشتگ های مربوطه نیز درج می گردد. ان شاءالله استاد الهی نیز نمونه سبک ها را اجرا و در کانال قرار میدهند.
فهرست مطالب
#شب_اول
#شب_دوم
#شب_سوم
#شب_چهارم
#شب_پنجم
#شب_ششم
#شب_هفتم
#شب_هشتم
#شب_تاسوعا
#شب_عاشورا
#روز_عاشورا
#شام_غریبان
#روز_یازدهم
#دهه_دوم
#دهه_سوم
#ماه_صفر
#زمزمه
#جناب_مسلم ع
#طلیعه_محرم
#ورودیه
#حضرت_رقیه س
#فرزندان_حضرت_زینب س
#جناب_حر ع
#اصحاب
#جناب_حبیب ع
#عبدالله_ابن_الحسن ع
#قاسم_ابن_الحسن ع
#حضرت_علی_اصغر ع
#حضرت_علی_اکبر ع
#حضرت_عباس ع
#وداع
#قتله_گاه
#تنور_خولی_ملعون
#دروازه_کوفه
#دروازه_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#امام_حسن ع
#اربعین
#شهادت_حضرت_زینب س
#امام_حسن ع
#امام_حسین ع
#امام_سجاد ع
#رسول_الله ص
#امام_رضا ع
#حضرت_سکینه س
#سبک_اول_فدایی
#سبک_شب_جانبازی_مجاهدان
#سبک_شبهای_جمعه_حضرت_زهرای_مرضیه س
#سبک_عباس_شیر_بیشه_شجاعت
#سبک_سنتی
#سبک_مهجت_قلب_نبی
#سبک_شاه_گفتا
#سبک_همه_جا_کربلا
#سبک_ببینید_ببینید
#سبک_الا_ای_همسفر
#سبک_عصمت_کبریا_نقش_زمین_شد
#سبک_این_منو_این_خیل_اسیران_تو
#سبک_با_نوای_کاروان
#سبک_زائرین_آماده_باشید
#سبک_کربلا_منتظر_ماست
#سبک_تن_زخم_یک_قناری
#سبک_رفت_از_کفم_آب_آورم
#سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گم_شده
#سبک_نسیمی_جانفزا_میآید
#سبک_خوش_اومدی_تو_از_سفر_بابا
#سبک_عازم_به_میدان_ماه_حسن_شد
#سبک_ای_قاری_قرآن_من
#سبک_خستهی_خسته_ام
#سبک_دلم_گرفته_و_غمین_است
#سبک_آی_مردم_هرکه_ندیده
#سبک_سالار_زینب س
#سبک_منزل_مکن_اینجا
#سبک_مسلم_بشکسته_دل
#سبک_لاله_روئیده
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
#مرحوم_دلجو
#مرحوم_نظام_رشتی
#حاج_علی_انسانی
#حاج_حیدر_توکلی
#حاج_صادق_آهنگران
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_اول_فدایی
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
می گرید به حالم ، ماه و ستاره
با دست بسته بر ، دارالاماره
سرم جدا شد ، با کام عطشان
یابن الحیدر میا ، کوفه حسین جان
ای که رخسار تو آیات نور است
اینجا حرف از سرو کنج تنور است
بالای دارم ، من بر تو گریان
یابن الحیدر میا ، کوفه حسین جان
مهمانم من ولی سر بر دیوارم
عشق تو کشانده ، سوی بازارم
چون گیسوی تو ، هستم پریشان
یابن الحیدر میا ، کوفه حسین جان
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_سنتی
ثبت شده تاابد این مدعا
جفابنام کوفی بی وفا
میزبان بی شکیب
میهمان غم نصیب
عزیز زهرا(۲)
شهرت کوفی به جفاکاری است
حبیب من موسم غمخواری است
به جان مرتضی
سوی کوفه میا
عزیز زهرا(۲)
کوفی و احسان مسلمان چه شد
مسلم او دربدر کوچه شد
چه شور و نوائی
حبیبم کجایی
عزیز زهرا(۲)
آیهٔ صبراست دعای لبم
فکرسر شکستهٔ زینبم
پناه غریبان
حبیبی حسین جان
عزیز زهرا(۲)
بخت اگر یاورمسلم شود
چراغ محمل سر مسلم شود
نوای هرشبم
غلام زینبم
عزیز زهرا(۲)
دست مرا به ریسمان ببندید
به زینب و به گریه اش نخندید
او خدای غم است
کمان ماتم است
عزیز زهرا(۲)
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_شب_جانبازی_مجاهدان
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
کوفه بار دگر نشسته در سوگ خون
گشته بر پا دوباره بزم عشق و جنون
پر شده در فضا بانگ وا غربتا
وا حسیناه
کوچه ها شاهد غریبی مسلم است
کوفه هم داغ بی حبیبی مسلم است
آبرویم بخر بگذر از این سفر
واحسيناه
سنگ کوفی نوشته در کتاب لبم
در کف کوفیان منتظر زينبم
چشمم از خون تر است یاد زخم سر است
واحسيناه
شد جدا گر ز پیکر سر سردار تو
به فدای سر و دست علمدار تو
غم وصال من است این مدال من است
واحسيناه
طوعه مردی نمود و بر رویم در گشود
گوئیا مرد کوفه غیر طوعه نبود
وای حال رباب که شود دل کباب
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_شبهای_جمعه_حضرت_زهرای_مرضیه س
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
مسلم تنادی یا صبا اذهب الی البطحا
گفتا سلیل المرتضی از ظلم این اعدا
از من به تو بادا سلام ای زاده زهرا
در کوفه حیرانم سر در گریبانم
شاها ز مکه پا منه با عترت طاها
ترسم اسیر کین شوی فی یوم عاشورا
جان می دهم در راه تو یا آیه الکبری
در کوفه حیرانم سر در گریبانم
بنما ترحم یا حسین بر زینب کبری
رحمی نما بر اکبر و بر پیری لیلا
هستم پریشان از برای عترت طه
در کوفه حیرانم سر در گریبانم
بستند قوم کوفیان بر من ره چاره
از دوری رویت دلم گردیده صدپاره
از این سفر ای خون جگر قطع نظر فرما
در کوفه حیرانم سردر گریبانم
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_شبهای_جمعه_حضرت_زهرای_مرضیه س
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
در کوچه های کوفه شد نوحه سرا مسلم
گوید به اشک دیده با خون خدا مسلم
ای زاده ی حیدر
از این سفر بگذر
کوفه میا مولا.....
بشنو سلام آخر از لبهای خونبارم
بر دارم و حاشا که من دست از تو بردارم
ابن عقیلم من
اول قتیلم من
کوفه میا مولا....
ای قبله ی روز و شب من ای حسین جانم
باشد شعار بر لب من ای حسین جانم
بین کام عطشانم
بشکسته دندانم
کوفه میا مولا....
#شب_اول
#جناب_مسلم ع
#سبک_شبهای_جمعه_حضرت_زهرای_مرضیه س
#مرحوم_حاج_اکبر_ناظم
ای شهر غربت خیز ای دار بلا کوفه
ای اخگر جان علی مرتضی کوفه
میخانهٔ محنت برای اولیا کوفه
ای شهر جان فرسا
مسلم شده تنها (۲)
از سفرهٔ حیدر همه نان و نمک خوردید
قلب علی را با جهالت جام خون کردید
با خدعه ما را حانب این مقتل آوردید
فغان و واویلا
مسلم شده تنها (۲)
رسم شما مهمان کشی آئینتان جنگ است
در سفرهٔ مهمان به جای آب و نان سنگ است
در دفتر اعمال کوفی تا ابد ننگ است
ای مرکز غمها
مسلم شده تنها (۲)
هر قطرهٔ خونی که ریزد از لبم امشب
با صورت پاشیده فکر زینبم امشب
قلب پریشان در نوای یاربم امشب
آه از دل زهرا
مسلم شده تنها (۲)
دار الاماره یا حسین معراج من باشد
این قاب قوسین محبت تاج من باشد
در عاشقی فرهاد هم محتاج من باشد
معشوق بی همتا
مسلم شده تنها (۲)
چشم قناره بر تن آشفته خون بارد
خونی که ریزد از گلویم لاله می کارد
انجام عشقت بوسهٔ سر نیزه هم دارد
یاربی یا الله
مسلم شده تنها (۲)