eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌴 در جلسه علني روز ٦ مرداد ٩٤ رييس مجلس علي لاريجاني در صحبتي ادعا كرد كه كسي يا كساني گفته اند : " سگ احمدي نژاد شرف دارد . . . " و اين سخن كه هيچوقت نه گوينده اش معرفي و نه گفتنش اثبات شد قطعا هتك ايشان توسط خودش بود، موجب تعجب بسياري شد كه چطور مي شود يك انسان آنهم در آن جايگاه اينگونه موجب وهن خويش بشود؟ جواب اين سوال را احتمالا بتوان در كلام نوراني حضرت امام روحي فداه كه ذيلا تقديمتان مي كنم يافت؛ امام خميني: گاهی این شیطان کاری میکند که انسان خودش را به هلاکت برساند که رفیقش را به هلاکت برساند. شما این قصه را شنیده اید که یک نفر بنده ای داشت و به او بسیار محبت کرد و بسیار تربیت کرد بعد گفت به او: من در مقابل این همه محبت که به تو دارم فقط یک خواهش از تو دارم، آن این است که بیا بالای پشت بام این همسایۀ من که رقیب من است سرِ من را بِبُر! انسان یک همچو موجودی است که حاضر است سرش را بِبُرد که رقیبش از بین برود. اصطلاح دیرینۀ ما این است که «خرِدیزه»، که یک قسم از خرهای فضول است، خودش را به چاه میاندازد که به صاحبش ضرر بزند! 🔰🇮🇷 https://eitaa.com/mesagh
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش دوم) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹 موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیات امور، و زینت بخشیدن به زشتیها و گناهان، و ناگوار جلوه دادن نیکیها و طاعات، سعی در اغوا و دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است، که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه میدهد، و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار میسازد. از منظر قرآن کریم، تنها وسوسه میکند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف میکند و حقایق را دگرگون میسازد: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما» [اعراف،۲۰] و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ» [طه،۱۲۰]. 🔹 زشتیها را زیبا جلوه میدهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» [انعام،۴۳] و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ» [انفال،۴۸]. بت پرستیها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت، نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند. 🔹اما و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی‌باشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت که به زشتیها و گناهان و پستی ها امر میکند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. در مرحله پایین و پست خود، حیوانی است که همه صفات و آثار حیوانیت، مانند شهوت و درندگی را دارا است. تعبیراتی که در روایات در مورد نفس انسان آمده و آن را و هلاک کننده و غیر قابل اعتماد دانسته اند و به مبارزه و با آن و مهار کردن و آن آمده است، مربوط به همین مرحله پایین نفس یعنی مرحله حیوانیت او است. ... منبع: وبسایت پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢چرا «جهاد با نفس» بزرگتر و بالاتر از «جهاد با دشمن» است؟ 🔸از امام صادق (ع) نقل شده كه نبىّ اكرم (ص) لشكرى را به جنگى فرستادند وقتى بازگشتند، فرمودند: «مَرحَباً بِقَومٍ قَضَوا الجِهَادَ الاَصغَرَ وَ بَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهَادُ الاَكبَرُ فَقِيلَ: يَا رَسُولُ اللهِ (ص) مَا الجِهَادُ الاَكبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفسِ؛ [۱] آفرين به گروهى كه را تمام كردند و باقى ماند بر آنها ، پس گفته شد: يا رسول الله (ص) [اين همه سختى و مشقت و مجروح و كشته در جنگ است چه چيزى بالاتر از اين است] چيست؟ فرمودند: مبارزه و !». 💠در اينجا به اختصار اشاره مى شود به چند جهت كه چرا نسبت به جهاد با دشمن خارجى بزرگتر و اكبر است؟ 🔹از جهت مدّت؛ از جهت مدّت، بيشتر است، ظاهراً بعد از زمان امام زمان (ع) جنگى به عنوان جهاد اصغر نباشد؛ ولى جهاد با نفس هست، و بر فرض هم كه بعد از حضرت جهادى باشد، در هر زمان بطور ممتد جهاد خارجى نيست، پس جهاد درونى از نظر مدّت بيشتر و اكبر است. 🔹از جهت عُدّه؛ عُدّه يعنى وسيله، وسيله هاى جنگى در هر زمان محدود است و به تناسب آن زمان بايد اسلحه هایى بدست گرفت؛ ولى جنگ درونى و وسيله مخصوصى ندارد، بايد از كلمات انبياء (عليهم السلام) و اولياء و تاريخ گذشتگان وسيله جنگى براى مبارزه با استخدام كرد هر وسيله اى كه بود: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ». [انفال، ۶۰] 🔹از جهت عِدّه؛ عِدّه يعنى نفرات، در جنگ معمولا جوانها و در سن مخصوصى به جنگ دشمن خارجى مى روند؛ مثلا از ۵۰ ميليون، ۲ ميليون، ولى در جنگ با دشمن درون، از ۵۰ ميليون، ۵۰ ميليون جنگ مى كنند. 🔹جنگ با دشمن داخلى هميشه مشكلتر و بزرگتر از جنگ با دشمن خارجى است؛ هم چنانكه در قرآن عتابها نسبت به منافقين كه از داخل مبارزه مى كنند، بيشتر از كفّار است؛ و اين همان است كه پيامبر (ص) فرمودند: «دشمن ترين دشمنان، دشمنى است كه بين دو پهلوى تو است، يعنى كه است». 🔹جنگ با دشمن داخلى و جهاد نفسانى پشتوانه جهاد خارجى است؛ كسى كه بر پيروز است، مبارزه با خصم برون برايش آسانتر است؛ ولى كسى كه اسيرِ لانه و دانه و همسر است، نمى تواند آن طور كه بايد و شايد با دشمن بجنگد. در جنگ آمريكا با ويتنام، آمریکائی ها ۵۰۰ هزار سرباز كار كرده وارد عمل كردند، و براى روحيه دادن به آنها با هواپيماها مشروبات الكلى و زنهاى خواننده فرستادند، ولى در دوران جنگ تحميلى با عراق ديديم كه چگونه نماز و دعا و جهاد با نفس به رزمندگان روحيه مى داد! آرى بايد روحيه و پشتوانه از درون و از ميدان باشد نه از برون. 🔹اهميت جهاد به اهميت و قدرت دشمن است؛ جنگ با يك كشور كوچك آسانتر است تا با يك كشور بزرگ؛ زيرا دشمن هر چه قويتر باشد جنگ با آن مشكلتر است، و و هم پيمان آن ، قوی ترين دشمنان عالم هستند. 🔹از حيث نتيجه؛ نتيجه جهاد با دشمن خارجى يا پيروزى است يا شهادت كه هر كدام باشد در مسير الهى (اِحدَى الحُسنَيَين) است، ولى نتيجه و پيروزی در آن ميدان، رسيدن به است و رضاى بنده از خدا و رضايت او از بنده «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ - ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً - فَادْخُلِى فِى عِبَادِى - وَ ادْخُلِى جَنَّتِى؛ [سوره فجر، آیات ۲۷ الی ۳۰] اى نفس مطمئنه [و اى كسى كه به اين مقام رسيده اى] به سوى پروردگارت برگرد، در حالى كه راضى هستى، و خدا از تو راضى است، پس داخل بندگان من شو و داخل بهشت من شو». پی نوشت: [۱] منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج ‏۶، ص ۱۳۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم، اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🔴📢 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پیروی از نفس امّاره چه خطراتی را به دنبال دارد؟ 🔹دانشمندان و عالمان علم اخلاق و مفسران با الهام از آيات قرآن، مراحل سه گانه‌اى براى نفس قائل شده اند: ، و . نفس امّاره را اشاره به هوا و هوسهاى سركش مى دانند كه پيوسته انسان را به بدى ها امر مى كند، و نفس لوامه را به حالت ندامت حاصل از گناه، بر اثر پرورش روح تقوا اشاره مى دانند، و نفس مطمئنه به مرحله تكامل روح انسان گفته مى شود، كه به مرحله اى مى رسد كه هوا و هوس‌هاى نفسانى به طور كامل تحت كنترل قرار مى گيرند و سركشى آنها ناممكن مى شود. 🔹امام زين العابدين (ع) در مناجات دوم از مناجات هاى پانزده گانه معروف، نفس امّاره را به روشنى ترسيم كرده و از آن (به عنوان سرمشق دادن به عموم مردم) به پيشگاه خدا اينگونه شكايت مى كند: «خدايا من به سوى تو شكايت مى كنم از نفسى كه مرا همواره به بدى وا مى دارد و به سوى گناه با سرعت مى فرستد، و به نافرمانى هايت حريص است و به موجبات خشمت دست مى آلايد، مرا به راه هايى كه منجر به هلاكت مى شود مى كشاند، و به صورت پست‌ترين هلاك شدگان درمى‌آورد. بيمارى هايش بسيار و آرزوهايش دراز است. اگر ناراحتى به او رسد بى تاب مى شود [و فرياد مى كشد] و اگر خيرى نصيبش گردد بخل مى ورزد. به بازى ها و سرگرمى هاى بيهوده بسيار تمايل دارد و مملوّ از غفلت و سهو است. مرا به سرعت به سوى گناه مى برد و نسبت به توبه امروز و فردا مى كند». 🔹آرى اين است چهره اصلى نفس امّاره. از روايات به خوبى استفاده مى شود كه را در نزد انسان زيبا جلوه مى دهد و خوبى ها را زشت مى نماياند. هنگامى كه انسان مرتكب گناه شد و به عواقب آن گرفتار گشت، پرده ها كنار مى رود و راه بازگشتى هم باقى نمى ماند. امام علی (ع) (طبق نقل غررالحكم) در كلام كوتاهى مى فرمايد: «نفس امّاره فريبكار، همچون منافقان به انسان تملّق مى گويد، و در چهره دوستِ موافقى بروز مى كند تا زمانى كه انسان را فريب دهد و بر او همچون دشمن خطرناكى مسلط گردد و بر او حاكم شود و او را به انواع گناهان بكشاند». [۱] به همين دليل دستور داده اند كاملا مراقب نفس خويش باشيد، مبادا گرفتار فريبكارى هاى اين فريبكارِ خطرناك شويد. 🔹اميرالمومنين امام على (ع) در سخن ديگرى مطابق نقل «غررالحكم» مى فرمايد: «اين نفس، پيوسته انسان را به بدى ها دعوت مى كند، كسى كه آن را ناديده بگيرد او را به انواع گناهان مى كشاند»‌. [۲] در واقع مهم‌ترين ابزار شيطان است، و اگر انسان از شر آن رهايى يابد، از شر شيطان هم رهايى خواهد يافت. درست است كه مؤمنان والامقام و اولياى الهى از مرحله نفس امّاره، به نفس لوّامه و از آنجا به نفس مطمئنه مى رسند، ولى اين بدان معنا نيست كه نفس امّاره مرده باشد، و نبايد به خطرات او انديشيد. لذا امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از نامه ۵۳ نهج البلاغه (عهدنامه مالک اشتر) مى فرمايد: «و [امیر المؤمنین] به او [مالک اشتر] فرمان مى دهد كه هواى نفس خويش را در برابر شهوات بشكند و به هنگام سركشى نفس، آن را باز دارد؛ زيرا نفس همواره انسان را به بدى ها امر مى كند مگر آنچه را خداوند رحم كند». 🔹به راستى اگر روح و حالت بازدارندگىِ نفس در انسان زنده شود، و به دنبال آن انسان راه اطاعت الهى و پيروى از دستورات كتاب و سنّت را پيش گيرد و به مبارزه با مفاسد و زشتى ها و توطئه هاى دشمنان، با قلب و دست و زبان برخيزد، و بت هواى نفس را بشكند، چنين انسانى، انسانى كامل است و در واقع مخاطب به خطابِ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» [۳] خواهد بود. پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ‌ دوم‏، ص ۱۲۰، (حکمت ۲۱۲۸) [۲] همان، ص ۲۲۷، (حکمت ۱۱۳) [۳] قرآن کریم، سوره فجر، آيه ۲۷ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۳۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🛑📢 مارا به دیگران معرفی کنید 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👈 👈 @mesagh 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیروی از نفس امّاره چه خطراتی را به دنبال دارد؟ 🔹دانشمندان و عالمان علم اخلاق و مفسران با الهام از آيات قرآن، مراحل سه گانه‌اى براى نفس قائل شده اند: ، و . نفس امّاره را اشاره به هوا و هوسهاى سركش مى دانند كه پيوسته انسان را به بدى ها امر مى كند، و نفس لوامه را به حالت ندامت حاصل از گناه، بر اثر پرورش روح تقوا اشاره مى دانند، و نفس مطمئنه به مرحله تكامل روح انسان گفته مى شود، كه به مرحله اى مى رسد كه هوا و هوس‌هاى نفسانى به طور كامل تحت كنترل قرار مى گيرند و سركشى آنها ناممكن مى شود. 🔹امام زين العابدين (ع) در مناجات دوم از مناجات هاى پانزده گانه معروف، نفس امّاره را به روشنى ترسيم كرده و از آن (به عنوان سرمشق دادن به عموم مردم) به پيشگاه خدا اينگونه شكايت مى كند: «خدايا من به سوى تو شكايت مى كنم از نفسى كه مرا همواره به بدى وا مى دارد و به سوى گناه با سرعت مى فرستد، و به نافرمانى هايت حريص است و به موجبات خشمت دست مى آلايد، مرا به راه هايى كه منجر به هلاكت مى شود مى كشاند، و به صورت پست‌ترين هلاك شدگان درمى‌آورد. بيمارى هايش بسيار و آرزوهايش دراز است. اگر ناراحتى به او رسد بى تاب مى شود [و فرياد مى كشد] و اگر خيرى نصيبش گردد بخل مى ورزد. به بازى ها و سرگرمى هاى بيهوده بسيار تمايل دارد و مملوّ از غفلت و سهو است. مرا به سرعت به سوى گناه مى برد و نسبت به توبه امروز و فردا مى كند». 🔹آرى اين است چهره اصلى نفس امّاره. از روايات به خوبى استفاده مى شود كه را در نزد انسان زيبا جلوه مى دهد و خوبى ها را زشت مى نماياند. هنگامى كه انسان مرتكب گناه شد و به عواقب آن گرفتار گشت، پرده ها كنار مى رود و راه بازگشتى هم باقى نمى ماند. امام علی (ع) (طبق نقل غررالحكم) در كلام كوتاهى مى فرمايد: «نفس امّاره فريبكار، همچون منافقان به انسان تملّق مى گويد، و در چهره دوستِ موافقى بروز مى كند تا زمانى كه انسان را فريب دهد و بر او همچون دشمن خطرناكى مسلط گردد و بر او حاكم شود و او را به انواع گناهان بكشاند». [۱] به همين دليل دستور داده اند كاملا مراقب نفس خويش باشيد، مبادا گرفتار فريبكارى هاى اين فريبكارِ خطرناك شويد. 🔹اميرالمومنين امام على (ع) در سخن ديگرى مطابق نقل «غررالحكم» مى فرمايد: «اين نفس، پيوسته انسان را به بدى ها دعوت مى كند، كسى كه آن را ناديده بگيرد او را به انواع گناهان مى كشاند»‌. [۲] در واقع مهم‌ترين ابزار شيطان است، و اگر انسان از شر آن رهايى يابد، از شر شيطان هم رهايى خواهد يافت. درست است كه مؤمنان والامقام و اولياى الهى از مرحله نفس امّاره، به نفس لوّامه و از آنجا به نفس مطمئنه مى رسند، ولى اين بدان معنا نيست كه نفس امّاره مرده باشد، و نبايد به خطرات او انديشيد. لذا امیرالمؤمنین (ع) در بخشی از نامه ۵۳ نهج البلاغه (عهدنامه مالک اشتر) مى فرمايد: «و [امیر المؤمنین] به او [مالک اشتر] فرمان مى دهد كه هواى نفس خويش را در برابر شهوات بشكند و به هنگام سركشى نفس، آن را باز دارد؛ زيرا نفس همواره انسان را به بدى ها امر مى كند مگر آنچه را خداوند رحم كند». 🔹به راستى اگر روح و حالت بازدارندگىِ نفس در انسان زنده شود، و به دنبال آن انسان راه اطاعت الهى و پيروى از دستورات كتاب و سنّت را پيش گيرد و به مبارزه با مفاسد و زشتى ها و توطئه هاى دشمنان، با قلب و دست و زبان برخيزد، و بت هواى نفس را بشكند، چنين انسانى، انسانى كامل است و در واقع مخاطب به خطابِ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» [۳] خواهد بود. پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ‌ دوم‏، ص ۱۲۰، (حکمت ۲۱۲۸) [۲] همان، ص ۲۲۷، (حکمت ۱۱۳) [۳] قرآن کریم، سوره فجر، آيه ۲۷ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۳۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب می شود انسان سنجيده تر سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا سيما هم مورد نظاره است. پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما ضبط صوت الهى است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و نهان ها آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند اعمال ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند بزرگ و عظيمى كه «لَاتَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) نظاره گر است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه عالَم محضر خدا است هيچ وقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱]؛ (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از معصيت تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت بيدار كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَاتَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه سخنان ما جزو اعمال ما است نیز تاثیر زیادی در درمان بیماری های زبان دارد. بعضى باور ندارند كه حرف جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها غافل اند از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه حرفها در زمره اعمال مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى پيامبر اكرم (ص) به امام على (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با پيامبر اكرم (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه مى رفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به زبانشان كردند. معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، پيامبر (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲]؛ (آيا غير از اين است كه محصول زبان هاى مردم، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج 1، ص 104. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب می شود انسان سنجيده تر سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا سيما هم مورد نظاره است. پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما ضبط صوت الهى است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و نهان ها آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند اعمال ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند بزرگ و عظيمى كه «لَاتَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) نظاره گر است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه عالَم محضر خدا است هيچ وقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱]؛ (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از معصيت تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت بيدار كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَاتَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه سخنان ما جزو اعمال ما است نیز تاثیر زیادی در درمان بیماری های زبان دارد. بعضى باور ندارند كه حرف جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها غافل اند از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه حرفها در زمره اعمال مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى پيامبر اكرم (ص) به امام على (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با پيامبر اكرم (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه مى رفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به زبانشان كردند. معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، پيامبر (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲]؛ (آيا غير از اين است كه محصول زبان هاى مردم، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج 1، ص 104. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢دشمن درونی انسان (بخش دوم و پایانی) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹اگر گفته می شود، خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس، کشمکش دائم وجود دارد. «خودِ حیوانی» کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود نماید؛ برعکس «خودِ انسانی» یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است مراحل عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام قرب الهی برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد. 🔹اگر «خودِ انسانی» و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد؛ و اگر «خودِ حیوانی» غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی و گمراهی ساقط می گرداند. بر این اساس و با این تحلیل مسأله هوای نفس و ، مربوط به روح و نفس انسان، ولی مرتبه پایین و پست آن همردیف حیوان است، و مرتبه عالی و والای آن از سنخ مجردات و ملکوتیان و فرشتگان می‌باشد. 🔹 و و ، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند. نفس سرکشی که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به گناهان و زشتی ها فرمان می دهد، با تعلیم و تربیت و مجاهدت به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده، و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و ملامت می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب توبه می شوید، و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع عقل و ایمان است، چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، یعنی سرزنشگر نام دارد. 🔹اگر انسان مردانه وارد میدان مبارزه گردد، پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو تمایلات سرکش، در بند عقل و ایمان اسیر میشوند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، نام دارد که از آنِ بندگان خاص و مقرب درگاه الهی، مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است. در به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) : «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ». [یوسف، ۵۳] ۲) : «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ». [قیامت، ۱و۲] ۳) : «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی». [فجر، ۲۷-۳۰] برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: ۱- خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی؛ ۲- تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)؛ ۳- فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری) منبع: وبسایت پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢دشمن درونی انسان (بخش اول) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹یکی از مسائلی که در خودسازی انسان نقش اساسی دارد است؛ ما باید بدانیم ما کیست و از چه راه ها و ابزارهایی برای شکست ما استفاده میکند. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) یا دشمن نزدیک. ۲) یا دشمن دور. نزدیکترین دشمن به آدمی اوست که به فرمایش امام علی (ع): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمن ترین دشمنان، توست که در کنار توست. این روایت از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است. آری نفس، این که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند، است. «شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی ؛ هر شکستی که به انسان برسد از خویش است!» 🔹اما دشمن دور است؛ طبق فرمایش قرآن، شیطان فقط است؛ او انسان را به سمت بدیها تحریک میکند. این انسان است که با اختیار خود به سمت بدی میرود. بیش از این قدرتی ندارد، لذا وقتی در قیامت انسان ها جلوی شیطان را می‌ گیرند و اعتراض می کنند که تو باعث شدی ما جهنمی بشویم، او در پاسخ میگوید: «فلا تلومونی ولوموا انفسکم؛ مرا ملامت و سرزنش نکنید، را ملامت کنید؛ من فقط وسوسه می کردم و این شما بودید که به دنبال بدی می‌ رفتید». بهترین وسیله براى ، مراجعه به است که دشمنان مختلف را در آیات نورانى خویش معرفى کرده است. برخى از آنان عبارتند از: ۱) شیطان هاى جن و انس؛ ۲) هواهاى نفسانى؛ ۳) کافران و اهل کتابى که در صدد مقابله با مسلمانان باشند؛ ۴) جهل و نادانى و... 🔹 موجودی حقیقی است که با و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات، سعی در و انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد. از منظر قرآن کریم تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. 🔹«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما». [اعراف، ۲۰] و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ». [طه، ۱۲۰] زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». [انعام، ۴۳] و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ». [انفال، ۴۸] بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیت های روانی انسان هستند. 🔹اما هوای نفس و ، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود است. در حقیقت که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. در مرحله پایین و پست خود، حیوانی است که همه صفات و آثار حیوانیت مانند شهوت و درندگی را دارا است. تعبیراتی که در روایات در مورد نفس انسان آمده و آن را و هلاک کننده و غیر قابل اعتماد دانسته اند و به مبارزه و جهاد با آن و مهار کردن و کنترل نمودن آن آمده است، مربوط به همین مرحله پایین نفس یعنی مرحله حیوانیت او است. ... منبع: وبسایت پرسمان