eitaa logo
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
392 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
341 ویدیو
5 فایل
درعِشْقْ گر چه منزل آخر #شَهادَتْ است تڪـلیـف اول اسـت #شَهیدانه زیسـتن 📍ارتباط با ادمین : @Madarr18 لینک ناشناس(نظرات،انتقادات،پیشنهاد): https://daigo.ir/secret/5745177868 💳 شماره کارت کمک به مراسمات: 6277601255690883
مشاهده در ایتا
دانلود
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
🕊🌷🕊🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🕊 🌷🕊 توی جبهه بودیم که یک روز صدای داد و بیداد بلند شد و بعد رضا را با آوردند اتاق آقای و گفتند: "دکتر! این کیه آوردین "؟؟ رضا شروع کرد به دادن، چه فحش های رکیکی!!!😳 مشغول نوشتن بود و توجهی نمےکرد. رضا وقتی بےتوجهی را دید گفت:"کـچل با توام"!!!😳😳 یک دفعه چمران سرش را بالا آورد و دست از نوشتن کشید، لبخندی زد و گفت:😊 "بله عزیزم؟ چی شده آقا رضا؟ قضیه چیه"؟؟ یکی گفت: "رضا داشت مےرفت بیرون بگیره و برگرده برای همین با دعوایش شد"... گفت: "آقا رضا! چی مےکشی؟؟ برید براش بخرید و بیارین"... روز بعد رضا به دکتر چمران گفت: "دکتر! میشه یه دو تا بهم بدی؟؟ کشیده ای چیزی بزنی"؟؟!! وقتی سکوت و تعجب دکتر را دید گفت: "من یه عمر به هر کی کردم، بهم بدی کرد... تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور جواب بده"!! گفت: "اشتباه فکر مےکنی!! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی مےکنم، نه تنها بدی نمےکنه بلکه با خوبی بهم جواب میده!! هی بهم میده... تو هم یکی داشتی که هی بهش بدی مےکردی بهت مےکرده"!! رضا جا خورد... رفت یه جا تنها نشست. آدمی که زیر بار کسی نمےرفت و بسیار مغرور بود، نشسته بود زار زار مےکرد. اذان که شد رفت گرفت و سر ، موقع قنوت، صدای گریه اش بلند بود... رضا کرد. توبه نصوح... مدتی بعد هم به رسید... 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•