- ماهگرفتگی؟
نهحاجی،فقطماه
یهکوچولوحالشگرفتهس!
همین؛
کوتَه نِگھی به ماه بیَنداز .
میبینی؟ ماه هم از نیامدنت ؛ قدری
حالش گرفته شده و اوقاتش تلخ...!
حالا مَردُم هزار جور عنوانِ عجیب
و غریب رویش میگذارند و مبنای
این چهرهی درهم رفتهی ماه را ،
ماه گرفتگی مینامند . ولی نه .. !
اینطور نیست! من علت این رخداد
را از ماه پرسیدم و جویای احوالش
شدم .گویا او هم دلتنگِ شماست...
امشب هم تشددِ حزن و دلتنگی
تا خرخرهاش پیش رفته و تابِ
تحمل،اندکی برایش دشوار شده
که اینگونه حالتِ بههمریخته به
خود گرفته است . . . !
.
لطفا برگرد . شده حتی به خاطرِ
ماه و جنونی که بیقرارش کرده!
میدانی عزیزِ خاطرِ کم رمقِ من،
ماه همچو ما بیوفایی نمیکند .
ماه معرفت دارد .
#میـم_جاماندھ
[خردهنویس]
لاکِن باز هم با این احوالِ گرفتهاش ،
زیبا و خواستنیست . من حتی او را
با احوالِ آشفتهاش نیز خواهانم و از
زمین برایش لالایی میخوانم . . . !
تا که شاید خوابش ببرد و خوابِ شما
را ببیند و حالِ دلش بهتر شود . وَه
چه خوشتر از خوابِ شما را دیدن؟
گرچه بی شما ماه که هیچ ، عموم ِ
زمین و آسمان غم دارند .
#میـم_جاماندھ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- عِطروطعمِآشِنذری؛
- مبتلا -
نشانی فرستنده : قلبِ مغموم و دلتنگم
نشانی گیرنده : نمیدانم کجایی مھدیجان
شاید کربلا ، شاید جمکران ، شاید هم در
کنجِ دل خودِ من .
[ کوچهی انتظار ، پلاکِ یامھدی ]
.
پس ؛
مقصد؟ جمکران
باشد که این نامهی هرچند ناچیز
به وقتِ بامداد برسد به دستانِ پر
مھر و عطوفتِ رفیقِ شفیقم!
- درگوشی؟
دوسِت دارم آقا.
#میـم_جاماندھ
تو کاغذ کاهی نامه بنویس .
نامهی مهر و موم شده با عشق و بغض ،
ترجیحا گلِ نرگس و بابونهی خشک شده
هم ضمیمهش کن . دورِش رو هم با کنف
ببند و جمعش کن تو یه پاکت ، پست کن
و بفرست جمکران . . خدا رو چه دیدی!
شاید یه روزی ، حوالی هوای دل تو، گذرِ
چشماش به نامهی بغضدارِ تو هم افتاد و
مسیر زندگیت عوض شد .
- میارزه! حس و وایب خوبی که بعد
نوشتن نامه به تک تک سلولای بدنت
تزریق میشه ، به همهچی میارزه . .
#میـم_جاماندھ
- مبتلا -
تو کاغذ کاهی نامه بنویس . نامهی مهر و موم شده با عشق و بغض ، ترجیحا گلِ نرگس و بابونهی خشک شده هم
تاکید میکنم ؛
نرگس و بابونهی خشک شده حتما باشه.
حتما آقا حتما!