هدایت شده از خاتم|خانهشعروادبیات
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانه شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری
💐بزرگداشت جناب سعدی (علیه الرحمه)
📆دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
⏳ساعت ۱۶:۳۰
📝باارشاد:
دکتر محمد مرادی
📍مکان:
چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو
🔼ورود برای عموم علاقهمندان به شعر و ادبیات، آزاد است!
| خانه شعر و ادبیات خاتم |
@khatam_shz
هدایت شده از پرویزن
"بهبهانهی زادروز قیصر"
اگر از منظر تکرار و اهمیت کمّی به سرودههای قیصر امین پور بنگریم، توجه به عشق، کاربردیترین مفهوم در سرودههای اوست. از ۳۰۵ قطعه شعر موجود در مجموعه اشعار او، ۱۰۳ شعر با عشق و گونههای آن پیوند دارد؛ هرچند نوع تلقی امینپور از مفهوم عشق، در ادوار مختلف شاعریاش، تحول یافته است.
این مفهوم در دفترهای "در کوچهی آفتاب" و "تنفس صبح" به دلیل غلبهی فضای آغاز انقلاب، تاحدودی در حاشیه قرار گرفته؛ هرچند در بسیاری از جنگسرودههای او، به جذابیت کلام حماسی شاعر و عمق یافتنِ مرثیههای او کمک کرده است.
عشق عرفانی در این دست از اشعار قیصر، راهی برای عروج روح شاعر است. در این سرودهها، عشق مفهومی مقدس و مستقل است که در کنار آن، کمتر به معشوق توجه شده است.
در دفتر "آینههای ناگهان دوم" که در زمان جنگ سروده شده، عشق حضوری کمرنگ دارد؛ اما در دفتر نخست از این مجموعه، با پایان جنگ، عشق رنگی روزافزون یافته است. در این اشعار، عشق زبان شاعر برای بیان دردها و حسرتهاست.
عشق، در دو دفتر آخر قیصر، نمودی چشمگیر یافته؛ از جمله در "گلها همه آفتابگردانند" که بیش از نیمی از اشعار، مربوط به مفهوم عشق است. در این دفتر، عشق هویت پایدارانهی خود را از دست داده و بُعدی فردی و گاه اینجهانی یافته است. در دفتر "دستور زبان عشق" نیز، چنانکه از نام مجموعه مشخص است، مفهوم عشق به کلیدیترین واژه در سرودهها تبدیل شده است. در این دفتر، علاوه بر عشق، معشوق نیز حضوری بارز یافته و در مواردی، شاعر کوشیده که از مفهوم زمینی عشق به ساحت عرفانی آن نزدیک شود؛ هرچند نوع نگاه عرفانی در این مجموعه، کاملا متمایز با بافت ایدئولوژیک آن در دفترهای نخستین امینپور است.
#امین_پور
#عشق
#شعر_انقلاب
@mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
Shahram Nazeri - Irane Javan - 320 - musicsweb.ir.mp3
8.7M
"ایران جوان"
بیژن ترقی (متولد ۱۲ اسفند۱۳۰۸ و درگذشتهی ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸) از شاخصترین تصنیفگویان و ترانهسرایان معاصر است. آثار مشترک او با استادانی بنام چون: روحالله خالقی و غلامحسین بنان و پرویز یاحقی، آغازگر تحول در زوایایی از موسیقی معاصر ایرانی بوده است.
ترقی، از سویی نقطهی اتصال تصنیفسرایی ایرانی عصر قاجار و ترانهگویی جدید است و از دیگرسو، جلوههایی از شعربازگشتی به شیوهی بهار و رهی معیری را با شیوهی نوگویانی مثل نیما، در حد آغازین آن، به هم در آمیخته است.
"آتش کاروان" و "بهار دلنشین" و "برگ خزان" و "میزده" و "ایران جوان/ وطنم"، سرودههای شاخص اوست که چون اغلب آثارش، در آنها زبان پیراسته با بیان احساسی عراقی و رمانتیک معاصر با هم پیوند یافته است؛ هرچند داستانگونگی و برخی ویژگیهای زبان ترانههای عامیانه نیز بر کارنامهی ادبی او تاثیر نهاده است.
ترقی چه در ترانههای محاورهای و چه در تصنیفهای رسمی، یکدستی زبانی پیشه کرده است. از جنبههای مثبت موسیقیسرودههای او، تنوع شکل و وزن و استفادهی مناسب از قافیه و تکثر و تاثیر برشهای میانسطری است.
تصنیف "ایران جوان" از شاخصترین آثار اوست که بر اساس طرح اولیهی موسیقی قاجاری سروده شده و بر زبان بسیاری از خوانندگان روزگار ما، زبانزد شده است.
#بیژن_ترقی
#شهرام_ناظری
#تصنیف
#ترانه
#سالار_عقیلی
#ادبیات_قاجار
#ایران_جوان
#وطنم
https://eitaa.com/mmparvizan
"یاهو"
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
چند روز پیش باخبر شدم که دوست شاعر و فرزانه، همنشین سالهای دور و نزدیک، حضرت حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین انصارینژاد، پس از سالها اقامت در شهر شعر و ادب و سومین حرم اهل بیت(ع)، شیراز جنتطراز، اقامت در جوار کریمهی اهل بیت(ع) را برگزیده و ضریحبوس آستان و نغمهسرای آسمان پرمهر خواهر حضرت شاهچراغ(ع) شده است.
برای من که قریب دودهه است با او بر زمین نشستهام و بالدربالش در افق شعر پر کشیدهام، این هجرت، هرچند افزونیبخش دلتنگی است؛ نویدبخش اتفاقهایی خوشایند در ادبیات حوزوی و تجربههایی معنوی در وادی فرزانگی برای آن عزیز دریادل است.
بیشک فارس تاریخی، همیشه شاهد بالیدن گرامیانی بوده که جلوههای گوناگون فرهنگ و دانش را در این وادی نمایندگی کردهاند و در هوای بهشتی این دیار زرخیز نفس کشیدهاند.
تلاش چندسالهی برادر عزیزم، محمدحسین در رشد ادبیات متعهد شیراز و رونق دادن فعالیت ادبیات پایداری در ادارهی حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس فارس، تجربهای درخشان برای ایشان و یادگاری نیکو برای پارسایان پارسی بود.
آفرینش و نگارش و انتشار دهها کتاب اثرگذار در حوزهی ادبیات انقلاب اسلامی و برگزاری جشنوارهها و فراخوانهای متعدد ادبی به همت و پشتکار ایشان، قطعا در خاطرهی دوستان میماند. هرچند دلتنگ ایشان و اشعارشان خواهیم بود؛ امید است دوری منزل در این سفر روحانی، مانع تجدید دیدار و شنیدن اشعار او نشود و بیش از آن آرزومندیم که خالیگاه حضور ایشان، به تلاش دیگر دوستان و با همراهی دعا و به مدد همدلیشان از راه دور، پُر شود.
محمد مرادی
ششم اردیبهشت ۱۴۰۳
https://eitaa.com/mmparvizan
"ایستگاه"
به زیر سایهی کدام، آشنا بایستم؟
تو نیستی حبیبِ من! بگو کجا بایستم؟
یگانه تکیهگاه من، عصای شانههای توست
بگو چگونه بیتوکلّ ِ عصا، بایستم؟
چقدر پابهپا کنم به شوق خندههای تو؟
چقدر در مسیر تو، به روی پا بایستم؟
صدا بزن مرا دوباره، ای حضور ِ پشتِ سر!
که لحظهای به جستجوی آن صدا، بایستم
*
منم درخت گردویی که عاشق هوای توست
چطور بیتو در هوایِ بیهوا بایستم؟
قرارمان درست در همان زمانِ عاشقی
بیا که پای آن قرارِ آشنا، بایستم
تو میرسی از آنطرف، من اینطرف نشستهام
به پاسخ سلام من بایست تا بایستم
#قرار
#عاشقانه
#غزل
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
@drmomoradi
ششمین رویداد فرهنگی ادبی *آیینهها*
آشنایی با شاعران قرن نهم تا
معاصر
"بررسی آراء و آثار: اهلی شیرازی"
مجری: دکتر مهدی فاموری
سخنران: دکتر غلامرضا کافی
🕓زمان: یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶
🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – سالن غزل تالار حافظ ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس
ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
مؤسسهی فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا #آیینه_ها
#اهلی_شیرازی
#شعر #اداره_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
#شاعران_دیار_فارس
#شعر_فارس
#شعر_دینی
#شاهچراغ
#مهدی_فاموری
#غلام_رضا_کافی
https://eitaa.com/mmparvizan
برگزاری نشست "سعدی و هنری شاعری" خانهی شعر و ادبیات خاتم
خلاصهی سخنرانی را در پیوند زیر بخوانید:
https://fars.anjom.ir/fa/news/2841
#سعدی
#شعر
#محمد_مرادی
#خانه_شعر_و_ادبیات_خاتم
https://eitaa.com/mmparvizan
"به ایرانِ عزیز: به بهانهی روز خلیج فارس"
به من اجازه بده! تا تو را نفس بکشم
در ابتدایِ تو بیانتها نفس بکشم
بهانه، "حبّ وطن" نیست، من غریبِ تو ام
به جز تو پیش کدام آشنا نفس بکشم؟
کسی نباید از این راز با خبر باشد
غم تورا... باید... بیصدا نفس بکشم
مرا به دلهرهی دشتها ببر، بگذار
که در تجمع آلالهها نفس بکشم
مرا ببر تا دریا، مرا ببر به خلیج
مرا ببر به دماوند تا نفس بکشم
خراب کن سبلان را...، ببند کارون را...
تو باش تنها، تا من رها نفس بکشم
تو باش تنها، مانند ماه، مثل زمین
که در پناه تو بعد از خدا نفس بکشم
بپاش در وزش باد عطرِ نامت را
که عاشقانه به یاد شما نفس بکشم
خیال کن تو نباشی، به من بگو دیگر
به اعتبارِ کدامین هوا نفس بکشم؟
تو از تلاقی هفت.آسمان وسیعتری
کجای وسعتِ این ماجرا نفس بکشم
تمام دنیایم را گرفتهای پس از این
اگر کنار تو نه، پس کجا نفس بکشم؟
"غبار راهگذارت کجاست؟" بگذر تا
"به یادگارِ نسیم صبا" *نفس بکشم
*
تو سرزمین منی روز آخرینم باد
اگر هوایی غیر از تورا نفس بکشم
*تضمین از حافظ
#محمد_مرادی
#تو_سیب_و_گندم_تو_خود_حوا
#سوره_مهر
#ایران
#خلیج_فارس
https://eitaa.com/mmparvizan
"ادبیات ضد استعماری و روز خلیج فارس"
دهم اردیبهشت سالروز اخراج پرتقالیها از خلیج فارس و یادگار حماسهی بازپسگیری جزایر ایرانی، به کوشش امامقلیخان، سردار ایرانی عصر صفوی است.
اهمیت این رویداد در تاریخ و ادبیات فارسی بهاندازهای بوده که در منظومههای حماسی و کتابهای تاریخی، بارها به این رویداد اشاره شده است.
"جنگنامهی کِشم" از شاعری ناشناس و "جروننامه" سرودهی قدری، دو مثنوی حماسی است که به این رویداد و ماجرای فتح جزایر پرداخته است.
شیوهی روایت این منظومهها و وزن انتخابی شبیه شاهنامهی فردوسی است. این آثار از منظر ادبی و تصویرآفرینی و توصیف نبردها، فصاحت آثار دستهاول ادب فارسی را ندارد؛ با اینحال بیش از همه سرآغاز ادبیات ضداستعماری در شعر فارسی است.
این دو منظومه به کوشش محمدباقر وثوقی و عبدالرسول خیراندیش(استاد بخش تاریخ دانشگاه شیراز) و به همت موسسهی میراث مکتوب منتشر شده است.
#ادبیات_پایداری
#شعر_ضد_استعماری
#جرون_نامه
#جنگنامه_کشم
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از دل نخواهی
به نام خالق طراوت محض
📝غزل غروب شیراز
🍀به دکترمحمدمرادی واندوه غزل
هایش🍀
به شوق همنفسی درغروب شیرازم
کسی که دل بسپاردبه زخم آوازم
به آبشار مجاور مگر مرا ببرد
که تا در آب روان نامه ای بیندازم
کجاست گستره ی آب های رکن آباد
کجاست زمزمه ی رود وزخمه ی سازم؟
به دوردست دکل هاچقدرخیره شوم؟
چنین به برجک ویران،کدام سربازم؟
شبیه مزرعه ی زعفران،افق هایند
چه خیره برشفق ونقشبند اعجازم
کلاغ های سراسیمه اند و افراها
وغرق حیرت ازآن ارتفاع پروازم
سه سال عمر،دراین شهر،مثل ابرگذشت
خوشم که غیرغزل نیست درپس اندازم!
دم توگرم که دستت به روی شانه ی من
در این تلاطم دلواپسی است دمسازم
گلایه ای است ازاین دوستان خنجرکیش
خوشا نوازش دستت به زخم آوازم
به حافظیه می آیم دراین غروب،مگر
"به مویه های غریبانه،قصه پردازم"
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
"به بهانهی روز کارگر"
شعر کارگری یکی از شاخههای مربوط به ادبیات معاصر است که پس از تشکیل جنبشهای کارگری در قفقاز، از میانهی دوران قاجار به قلمرو ادب فارسی نیز راه یافته است.
در شعر مشروطه و بهویژه در جریان شعر انتقادی و همچنین سرودههای شاعران چپ، به مضامین مربوط به زندگی کارگران بسیار توجه شده؛ بهطوری که نشانههای این جریان را در اشعار عارف و بهار و لاهوتی و بیش از آنان، فرخی یزدی میتوان دید.
فرخی در اشعارش چه در قالب غزل و چه در رباعی، بارها به وصف کارگران و نقش آنان در جامعهی ایرانی پرداخته؛ تا آنجا که از این واژه در جایگاه ردیف اشعار خود بهره برده است.
در زیر سهرباعی از دیوان او با موضوع "ادبیات کارگری" نقل شده است:
در مملکتی که جنگ اصنافی نیست
آزادی آن منبسط و کافی نیست
در جشن به کارگر چرا ره ندهند؟
این مجلس اگر مجلس اشرافی نیست
(دیوان فرخی، ص ۲۲۰)
جان بندهی رنج و زحمت کارگر است
دل غرقه به خون ز محنت کارگر است
با دیدهی انصاف چو نیکو نگری
آفاق رهین منت کارگر است
(همان، ص ۲۰۹)
سرمایهی اغنیا اگر کار کند
با زحمت دست کارگر کار کند
جانم به فدای دست خونآلودی
کز بهر سعادت بشر کار کند
(همان، ص ۲۳۵)
"دیوان فرخی یزدی، به کوشش حسین مکی"
#ادبیات_کارگری
#شعر_مشروطه
#رباعی
#روز_کارگر
https://eitaa.com/mmparvizan
"جور استاد"
پادشاهی پسر به مکتب داد
لوح سیمینش بر کنار نهاد
بر سر لوح او نبشته به زر
جور استاد به که مهر پدر
گلستان سعدی، در تاثیر تربیت، نسخهی نوشته شده در سال ۸۳۰ (هرات)، به قلم جعفر بایسنقری
#روز_معلم
https://eitaa.com/mmparvizan
"محمد حقوقی و شعر معاصر فارسی"
محمد حقوقی (۱۳ اردیبهشت ۱۳۱۶_ ۸ تیر ۱۳۸۸) از شاعران و منتقدان ادبی نامآور معاصر است که از دههی چهل، نقشی مهم در تبیین ویژگیهای شعر پسانیمایی داشته است.
او از جهتی، از پیروان فروغ فرخزاد است که در دههی چهل، جریان شعر زمان را معرفی و نمایندگی کرده و از دیگر سو، از اعضای جُنگ ادبی اصفهان است که بر تحولات ادبیات عصر پهلوی تاثیری شگرف گذاشته است.
هرچند حقوقی در هنر شاعری کمتر مدّ نظر منتقدان و شاعران و جریانهای ادبی بوده، در نقد شعر معاصر نامی سزامند است؛ تا آنجا که مجموعهی شعر زمان ما که به کوشش او در نشر نگاه سامان یافته؛ همچنان از بهترین گزیده_اشعار و منتخب نقدها و گزارههای ادبی دربارهی نیما و فروغ و سهراب و اخوان و شاملو است.
حقوقی در "شعر زمان ما"، هرچند از بوطیقای شعر نیمایی فاصله گرفته، یادداشتها و نظرهایی دقیق دربارهی زبان و هنر شاعرانهی پیروان او مطرح کرده است. او هرچند با وزن شعر نیمایی و برخی عناصر داستانی یا تزیینی آن زاویه دارد، کوشیده در نقدهایش نگاهی بیطرفانه به آثار منتخب داشته باشد.
ارزش نقدهای حقوقی، وقتی روشن میشود که آن را با گزیدههای دیگر "شعر زمان" مقایسه کنیم که پس از او به کوشش فیض شریفی منتشر شده و چه از منظر روش و چه در بر داشتن خطاهای ادبی و نقدی، با کارنامهی حقوقی فاصلهای بعید دارد.
محمد حقوقی علاوه بر "شعر زمان ما"، در کتاب "شعر نو از آغاز تا امروز" نیز کوشیده، هفت دهه از تاریخ شعر نو فارسی را بررسی کند؛ هرچند تعریف او از شعر نو، متمایز با بسیاری از منتقدان معاصر است.
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"از شیراز چه خبر؟"
فردا روز شیراز است و برنامههای هفتهی شیراز هم به بهانهی آن آغاز میشود. افرادی به دعوت این سازمان و آن سازمان گرد هم جمع میشوند؛ ضیافتهایی برپا میشود؛ از افرادی تقدیر میشود؛ تریبونها پر هیاهو میشود و همهچیز به چند نشست و نمایشگاه و تعارفهای جورواجور سالانه خلاصه خواهد شد.
در انبوه این هیاهوها، اسم شهر ادب و سومین حرم اهل بیت(ع) میدرخشد و صدالبته رسمش در گنجهی فراموشی، چون سالهای قبل خاک میخورد.
راستی! در راهبندان پرهیاهوی این همه سازمان و ناسازمان، چه اتفاقی برای شیراز افتاده است؟
نه نشانی از برج اولیا میبینی که مقابر و نشانههای بسیاری از عارفان و دانشمندانش در تفاخر سیاستزدگی و سیمانفرازی، زیر انبوه آسفالت و ساختمان پنهان شده؛ نه خبری از شهر خلاق ادبی است که سنگ قبر شاعران و سخنورانش در مصلا و دارالسلام و باغ نو و دیگر جایها، هر روز جابهجا و کاشیپوش میشود و از سعدی و حافظش تنها یادروزی باقیمانده که آن هم نمایشگاه مُدها لباس و کمدهای مسئوولان است؛ نه سخنی است از گل و درخت و شکوفه که باغها و راغهایش، در تراکم دود و ساختمان محاصره شده است.
با اینحال، شیراز، این عروس از هزارتوهای زمان گذشته، همچنان به ناز و کرشمه، در حجرهی ایرانزمین غمزه میفروشد.
نامش بر اوج و عقابهای شکوهش فوجفوج است. فارغ از روزمرّگی و روزمرگی سازهمانهای موازی و دودگرفته، شیراز عزیز با همهی دیرسالیاش، جوان و فریبا و زیبا مانده است. چون درختی که بر جان ما ریشه دوانده و شاخههایش دوردست آسمان را با ستارهها پیوند زده است.
با همهی ناخردمندیها و ناخرسندیها، بمان شیراز عزیز! بمان!
#روز_شیراز
#شکایت
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
دکتر مهدی حمیدی شیرازی ،بخش چهارم مستند آرمیدگان خاک مصلی | ادبستان شیراز
https://adabestanshiraz.com/%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d8%ad%d9%85%db%8c%d8%af%db%8c-%d8%b4%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%b2%db%8c/
"گفتگویی دربارهی دکتر مهدی حمیدی شیرازی"
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"ذکر ابن محمد جعفر صادق(ع): تذکرهالاولیای عطار"
آن سلطان ملّت مصطفوی، آن برهان حجّت نبوی، آن عامل صدّیق، آن عالم تحقیق، آن میوهی دل اولیا، آن جگرگوشهی انبیا، آن ناقد علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق: جعفرالصادق رضی الله عنه.
گفته بودیم که اگر ذکر انبیا و صحابه و اهل بیت کنیم کتابی جداگانه باید ساخت؛ این کتاب شرح اولیاست که پس از ایشان بودهاند اما به سبب تبرّک به صادق ابتدا کنیم که او نیز بعد از ایشان بوده است. و چون از اهل بیت بود و سخن طریقت او بیشتر گفته است و روایت از وی بیشتر آمده است کلمهای چند از آنِ او بیاوریم که ایشان همه یکیاند.
چون ذکر او کرده شود از آن همه بود. نهبینی که قومی که مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند. یعنی یکی دوازده است و دوازده یکی.
اگر تنها صفت او گویم، به زبان و عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارات و عبارات بیتکلف بهکمال بود، و قدوهی جمله مشایخ بود، و اعتماد همه بر وی بود، و مقتدای مطلق بود. هم الهیان را شیخ بود، و هم محمدیان را امام، و هم اهل ذوق را پیشرو، و هم اهل عشق را پیشوا. هم عباد را مقدم، هم زهاد را مکرم. هم صاحب تصنیف حقایق، هم در لطایف تفسیر و اسرار تنزیل بینظیر بود، و از باقر رضی الله عنه بسیار سخن نقل کرده است و عجب دارم از آن قوم که ایشان خیال بندند که اهل سنت و جماعت را با اهل بیت چیزی در راه است که اهل سنت و جماعت اهل بیت را باید گفت به حقیقت. و من آن نمیدانم که کسی در خیال باطل مانده است، آن میدانم که هر که به محمد ایمان دارد و به فرزندانش ندارد به محمد ایمان ندارد. تا به حدی که شافعی در دوستی اهل بیت تا به حدی بوده است که به رفضش نسبت کرده اند و محبوس کردند و او در آن معنی شعری سروده است و یک بیت این است:
لو کان رفضا حب آل محمد
فلیشهد الثّقلان انّی رافض
که فرموده است یعنی: اگر دوستی آل محمد رفض است، گو جمله جن و انس گواهی دهید به رفض من؛ و اگر آل و اصحاب رسول دانستن از اصول ایمان نیست، بسی فضولی که به کار نمیآید، میدانی... .
#امام_صادق
#تذکره_الاولیا
#عطار
https://eitaa.com/mmparvizan
"غزلی به پیشگاه امام ششم"
روزگاری شرابهای جهان، مست چشمان عاشقت بودند
رودهای زلال دشتبهدشت، سالکان مناطقت بودند
ای شمیم تو عطر شب بوها! اوج سرمستی پرستوها!
مرغزاری که بچّهآهوها! نافهچین شقایقت بودند
مثنویمثنوی: ترانه: دلت، از خزر تا مدیترانه: دلت
رود بودی و گوشماهیها، قدر صدموج عاشقت بودند
نام تو راز هشتمین خنده، ششمین ماهتاب تابنده
روح نورانیای که مغربها، سایهبوس مشارقت بودند
ای رخت آفتاب را مصباح! روی بگشا که فالق الاصباح
ای تو که صبحهای کاذب هم عاشق صبح صادقت بودند
سورهسوره پر از شکوفه شدی، سبز کردی خزان زندان را
شب قدری که پاسبانان هم، محو قرآن ناطقت بودند
تو پُر از نور و آسمان دل تو، تو علی بودی و مقابل تو_
ناکثینی که عهد کین بستند، ناکسانی که مارقت بودند
پیشِ رو یا امام میگفتند، پشت سر با تو تیغ و خون بودند
دشمنان هزار رنگی که دوستان منافقت بودند
شعلهشعله زبانه آتش شد، ایستادیّ و خانه آتش شد
در و دیوار شعلهور تنها شیعیان موافقت بودند
"مارقان" از تو پیش افتاده، "زاهقان" خسته، پشت بر جاده
اندکی پابهپای تو ماندند لازمانی که "لاحقت" بودند
کوچههای مدینه آن ایّام، ریگدر ریگ با درود و سلام
همنوا با کبوتران بقیع زائران دقایقت بودند
وصف شیخالائمه درخور توست، ای که منصور و ریزهخوارانش
گیج و انگشت بر دهان یک عمر، آفرینگوی خالقت بودند
تو همان نجم ثاقبی که هنوز، شب تاریک مست هیبت توست
جبلالطارقی که طوفانها خیره در برق طارقت بودند
نه فقط حنبل از تو فقه آموخت، از کلام ابوحنیفه بپرس
سالها شافعی و مالک هم جزوهخوان حقایقت بودند
#امام_جعفر_صادق
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"حقّ صادق"
قدیمترین اشارهی موجود در شعر فارسی، دربارهی امام ششم(ع)، بیت زیر از کسایی است که ۳۷۰ سال پس از زمان پیامبر و بیش از دو قرن پس از حیات امام صادق(ع) سروده شده است:
منبری کآلوده شد از پای مروان و یزید
حقّ صادق کی شناسد؟ وانِ زینالعابدین
این بیت سرآغاز نگاهی اجتماعی به جایگاه آن حضرت در شعر فارسی و نقد حکومتهای زمان شاعر است.
هرچند اشارات موجود دربارهی امام صادق(ع) در شعر فارسی سدههای نخستین اندک است؛ در همین ابیات اندک رویکردی انتقادی به برخی مذاهب و حکومتها و اصرار شاعران بر انتخاب مسیر آن حضرت دیده میشود. چنانکه ناصرخسرو سروده است:
علیمان اساس است و جعفر امام
نه چون تو ز دشت علیجعفریم
از دیگر شاعران شاخص، سنایی است که چه در دیوان و چه در حدیقه، چندبار به مذهب جعفری و لزوم پیروی از آن اشاره کرده است:
گر همی مومن شماری خویشتن را بایدت
مهر زرّ جعفری بر دین جعفر داشتن*
همو در قصیدهای دیگر که در سرخس انشا کرده، در نگاهی انتقادی، ثروتطلبی را متضاد با آیین امام ششم دانسته است:
گرد جعفر گرد گر دین، جعفری جویی همی
زآنکه نبوَد هر دو: هم دینار، هم دین جعفری
سنایی همچنین در حقیقه (ذیل التمثل فی اکل الربا) حکایتی را در پیوند با امام صادق(ع) نقل کرده که در اغلب نسخ حدیقه، ذکر شده است.
علاوه بر ابیات یادشده، در اشعار منسوب به ابوسعید نیز نشانههایی از آن حضرت را میتوان دید. همچنین در اشعار سدههای ششم و هفتم (بهویژه سرودههای عرفانی)، مضامین و اشارات و حکایات مربوط به امام ششم(ع) با توجهی بیش از قبل انعکاس یافته است.
*برخی منتقدان در انتساب این شعر به سنایی، تردیدهایی وارد دانستهاند؛ هرچند از منظر سبکی این شعر قاعدتا در زمان سنایی سروده شده است.
#سنایی
#کسایی
#شعر_دینی
@mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شیراز"
در ولایت پارس شهری است که آنرا به شکم شیر مانند کردهاند و از همهی شهرها که گرداگرد اوست، نعمت آنجا آورند و از آنجا به جایهای دیگر برند. و بنای آن محمدبن القاسمبن ابیعقیل، ابن عمّ حجّاجبنیوسف کرده است و دارالملک پادشاهان پارس است و هوای خوش دارد و نعمت فراخ باشد و درخت بسیار و میوه را حدّی نباشد.
مجملالتواریخ والقصص، به تصحیح اکبر نحوی، ص ۷۲۸.
#روز_شیراز
@mmparvizan
هدایت شده از فرهنگ و هنر فارس
📍یک سیب کتاب ( سلسله نشیت های معرفی کتاب های کودک و نوجوان)
1⃣ سیب نخست : معرفی کتاب #یک_تکه_زمین_کوچک اثر #الیزابت_لرد
🔸 با احرای : دکتر #معصومه_مرادی
⏰ زمان : یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 ساعت 16
🏛 مکان : ساختمان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، #تالار_گفتگو
#انجمن_ادبی_سیب_نارنجی
#قرارگاه_شهید_آوینی_فارس
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸ارتباط با ما:
🔻🔻🔻
Eitaa.com/farhangi_fars
هدایت شده از پرویزن
مقالهِ_'سه_گفتار_به_لهجه_شیرازی_قرن_نهم'،_محمدامین_ادیب_طوسی.pdf
657.5K
به مناسبت 15 اردیبهشت روز شیراز
سه گفتار به لهجهی شیرازی قرن نهم
ادیب طوسی
نشریهی دانشکدهی ادبیات تبریز
@mmparvizan
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانهی شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفتوگو و فراگیری
💐گرامیداشت یادروز معلم و هفتهی شیراز
📆دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
⏳ساعت ۱۶:۳۰
💠با حضور:
دکتر عباس احمدی
📝باارشاد:
دکتر محمد مرادی
📍مکان:
چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو
🔼ورود برای عموم علاقهمندان به شعر و ادبیات، آزاد است!
| خانه شعر و ادبیات خاتم |
@khatam_shz
https://eitaa.com/mmparvizan
"به شیراز عزیز"
...باغ را، برگ را دوست دارم
لحظهی مرگ را دوست دارم
کوچههای قدیمیّ شیراز
هیبت ارگ را دوست دارم
روی تنهایی نسترنها
رقص گلبرگ را دوست دارم
...
این منم عشقِ دروازهقرآن
بچّهی تیزِ بلوار چمران
این منم همدمِ شاهداعی
با دوبیتی، غزل، با رباعی
این منم مثل گلهای کوهی
جفتِ خواجو و بابای کوهی
صد جنون نهانی است در من
شعر بابافغانی است در من
بیتو درهم شبیهِ جنونم
مثل دروازهی کازرونم
با تو صد شعر دمساز با من
گرمی فلکهی گاز با من
با تو اهل همین آب و خاکم
مرتفع مثل کوه دراکم
ترش چون طعم آلوچه با تو
گیج در پیچِ پسکوچه با تو
من غلامی به دربانی تو
من خیابانِ قاآنیِ تو
من پر از تو، شبیه ترانه
از قمآباد تا آستانه
مانده در حیرت کودکیها
مست از بوی نانسنگکیها...
(بخشی از یک منظومه)
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
رنگ در اشعار منزوی.pdf
281.4K
تنوع متمایز رنگ در اشعار حسین منزوی، محمد مرادی، مجلۀ شعرپژوهی دانشگاه شیراز
۱۶ اردیبهشت: سالگرد درگذشت حسین منزوی
#غزل_معاصر
@mmparvizan
"شیراز در شعر شاعران "
شیراز در شعر شاعران، نام کتابی است که به کوشش سیروس رومی و با حمایت سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری شيراز و بنیاد فارسشناسی و نشر نوید شیراز منتشر شده است.
مولف، در این کتاب، گزیدهای از سرودههای شاعران فارسی و غیر فارسی را با موضوع شیراز و مکانها و مضامین مربوط به آن گردآوری و در چندفصل تبویب کرده است.
هرچند از منظر گردآوری، انتشار این کتاب در زمان خود شایسته بوده، ایرادهایی به شرح زیر میتوان برای آن برشمرد که امید است در تدوین آثار مشابه یا نشر آثار به همت سازمانهای فرهنگی، به آن توجه شود:
۱_ نویسندهی محترم، در استخراج نمونهها به منابع دمِ دست کفایت کرده و آثار پژوهشی مهم و دیوانها و مجموعههای تراز اول ادبیات فارسی را در پژوهش خویش، با حوصله واکاوی نکرده است.
۲_ کتاب صرفا در حد گردآوری مانده و نشانهای از تحلیل و نگارش علمی در آن دیده نمیشود.
۳_ شیوهی فصلبندی کتاب کاملا سلیقهای است و دلیلی موجه برای آن نمیتوان یافت.
۴_ ایراد اصلی، چنددستگی کیفی اشعار و در کنار آن، ترتیب نامناسب ذکر اشعار و قرارگرفتن شاعران است که تمام ساخت کتاب را دچار کاستی کرده است.
#هفته_شیراز
https://eitaa.com/mmparvizan