امروز سه شنبه 19 آذر در کلاس مغنی مطرح شد:
ثمره مسأله «إنَّ قائمٌ» در آخر بحث از «إن» نافیه و قاعده «المحذوف لعلّةٍ کالثابت»
در شناخت ریشه لفظ جلاله «الله» تبارک و تعالی
به ما کمک می کند.
قول سیبویه در لفظ جلاله «الله» را در مجمع البیان، 1، 90 بنگرید:
(الله) اسم لا يطلق إلاّ عليه سبحانه و تعالى و ذكر سيبويه في أصله: ... أنَّه إلاهٌ على وزن فِعال فَحُذِفَتِ الفاءُ التي هي الهمزةُ و جُعِلَت الألفُ و اللام عوضا لازما عنها بدلالة استجازتِهم قطعَ هذه الهمزة الداخلة على لام التعريف في القَسَمِ و النّداء في نحو قوله (أ فَاَللهِ لَتَفعَلَنَّ و يا اَللهُ اغفِر لي) و لو كانت غيرَ عِوَضٍ لَم تَثبُت الهمزةُ في الوصل ِكما لم تثبت في غير هذا الاسم.
قبلاً درباره نظر سیبویه چنین نگاشته ام:
سؤال: چرا سیبویه نگفته که اصل «الله» عبارت بوده است از «ال» تعریف به اضافه «إله» و معنایش می شود همان «معبود معهود همه»؟ اگر این کار را می کرد از قول به «زیادت ال» که خلاف اصل است نجات می یافت.
در جواب باید گفت: ظاهراً علت کار او این است که اگر بگوید: اصل «الله» عبارت بوده است از «الإله» و سپس به جهت کثرت استعمال، همزه از «إله» حذف شده، باید قائل شود که این امر «اعتباطًا»(بدون دلیل) رخ داده و در واقع از اختصاصات لفظ جلاله است و قاعده ای در مهموز ندارد چراکه اگر طبق قاعده می بود از آنجا که «المحذوف لعلةٍ کالثابت» لذا «لام» از «ال» نمی توانست در «لام» در کلمه «لاه» ادغام شود به دلیل وجود فاصل(رک: مغنی اللبیب، 1، 24 ذیل بحث «إن» نافیه)؛ تالی فاسد این سخن آن می شد که همزه «الله» با آنکه وصل است اما در «یا اَلله» می تواند قطع باشد و چاره ای جز این نیست که گفته شود که همزه «إله» رأساً حذف شده ولی همچنان در نیت است چراکه به جای آن «ال» عوضیه تعظیمیه آمده تا معنای «معبود معظَّم» را برساند فلذا همزه «ال» گاه یاد اصل خود که همزه قطع است می کند و به صورت «قطع» استعمال می شود. حاصل آنکه قول سیبویه بسیار دقیق است چراکه اگر می گفت اصل «الله» عبارت بوده است از «ال+إله» که همزه آن به دلیل کثرت استعمال حذف شده، در این صورت برای وجیه شمردن قطع شدن همزه «الله» در «یا اَللهُ» باید قائل می شد که این همزه با دلیل صرفی و طبق قاعده حذف شده(المحذوف لعلةٍ کالمذکور) و در این صورت نمی توانست ادغام شدن دو لام در یکدیگر را توجیه کند. اما با بیان سیبویه هم ادغام دو لام در هم صحیح است و هم اینکه همزه وصل «ال» یاد اصل خود(همزه قطع «إله») می کند وجیه است. عبارت مغنی اللبیب، 1، 24 ذیل بحث «إن» نافیه چنین است: «قول بعضهم: «إنّ قائم» و أصله إن أنا قائم؛ فحذفت همزة أنا اعتباطا، و أدغمت نون إن فى نونها، و حذفت ألفها فى الوصل، و سمع «إنّ قائما» على الإعمال، و قول بعضهم: «نقلت حركة الهمزة إلى النون ثم أسقطت على القياس فى التخفيف بالنقل ثم سكنت النون و أدغمت» مردود؛ لأن المحذوف لعلة كالثابت، و لهذا تقول «هذا قاض» بالكسر لا بالرفع؛ لأن حذف الياء لالتقاء الساكنين؛ فهى مقدّرة الثبوت، و حينئذ فيمتنع الإدغام؛ لأن الهمزة فاصلة فى التقدير، و مثل هذا البحث فى قوله تعالى: (لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي)[38 کهف]».
#الله عز و جلّ
#ریشه_الله
#اشتقاق
#سیبویه
#المحذوف_لعلة_کالثابت
#مغنی
#إن_نافیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخطار #شهید_رجایی به تمام رئیس جمهورهای جمهوری اسلامی...
قابل توجه #حسن_فریدون گرچه نرود میخ آهنین در سنگ!
@talabegitaejtehad
پیرو درس مهم امروز درباره #إن #مخففه در قرآن کریم
آیاتی از قرآنی که در آن این آیه آمده
#إن_مخففه #مخففه
در #قرآن_کریم
#ادبیات_عرب
#ادبیات_قرآنی
24 آیه داریم که «إن» مخففه دارد
ذیلاً بنگرید:
دوستان عزیز کلاس #مغنی
لطف بفرمایید
فردا پنجشنبه رأس ساعت 8 در کلاس حضور یابید
مدرس 39 شهید باهنر(جنب کلاس فعلی) منتظر هستم
مقرر شد از فردا شنبه ۲۳ آذر
درس مغنی و بلاغت در مدرس شماره ۳۹ شهید باهنر(جنب کلاس فعلی) برگزار شود.
در روز پنجشنبه گذشته
در کلاس درس 2 اشکال مهم مطرح شد که پاسخ آنها جهت پیش مطالعه دوستان در اینجا می آید هرچند که این پاسخ ها فردا در کلاس مطرح می شود:
1. اشکال آقای #مظفری در صدر بحث «أنَّ» به عبارت مغنی که در تفسیر آیه 108 انبیا گفته بود:
«فالمعنی: ما اوحی الیّ فی امر الربوبیةِ الاّ التوحیدُ لا الاشراکُ»
اشکال ایشان این بود:
در «مختصر، 123» و «جواهر، 128» آمده: شرط عطف به «لا» این است که قبلش «نفی+الاّ» نیامده باشد و اگر هم آمده در کلام مصنفین آمده نه بلغاء.
این اشکال ایشان منجر به تحقیق کوتاهی از حقیر شد که حاصلش این است که ظاهراً مغنی که چنین استعمالی کرده، این شرط مختصر و جواهر را قبول نداشته.
متن تحقیق به اختصار چنین است👇
این شرطی که ذکر کرده اند که «لا»ی عاطفه بعد از «نفی+الاّ» نباید بیاید، در این کتب نحوی ذکر نشده:
1. شرح الفیه سیوطی، عطف نسق
2. اشمونی و صبان در شرح الفیه(نور)، 3، 172 به بعد با آنکه بحث خیلی مفصلی کرده
3. همع الهوامع، 3، 137 با آنکه ذکر اقوال مختلف کرده
4. مغنی اللبیب(نور)، مفرده «لا»، قسم سوم آن «عاطفه»، 1، 241
خود مغنی اللبیب، 1، 40 در بحث «أنَّ» و بعد از آیه 108 انبیا، در تفسیر آن برای آنکه بگوید «حصر» در آیه حصر اضافی است نه حقیقی می نویسد که تقدیر کلام چنین است: «فالمعنى: ما أوحِىَ إلىَّ فى أمرِ الرُّبوبيةِ إلاَّ التوحيدُ لا الإشراكُ».
ضمن آنکه در «مدرس الافضل، 4، 383» آمده که «زمخشری» در مواضع متعدد و نیز «حریری» در شعر خود چنین کرده، هرچند که مدرس الافضل می گوید که به کلام امثال زمخشری نمی شود استشهاد کرد چراکه بعد از عربی شاهد است و ممکن است تطور در عربی پیش آمده باشد و به عربی جدید سخن گفته باشد.
جمع بندی
- فعلاً که به نظر می رسد باید گفت که وجود چنین شرطی در عربی شاهد مسلم نیست وگرنه جا داشت کتبی مثل اشمونی و صبان و سیوطی و ابن هشام به آن تصریح کنند یا لااقل در آن قولی میان نحات باشد که ذکر شود.
- همچنین روشن شد که این مطلب مورد اتفاق است که در عربی غیر شاهد، حتماً چنین مطلبی شرط نیست و «نفی+الا+ لای عاطفه» به کار می رود.
2. اشکال آقای #میرباقر
در اوائل بحث «إنَّ» مغنی این حدیث نبوی ص(إنَّ قعرَ جهنم سبعین خریفا) گفت که تقدیر چنین است: «إنَّ بلوغَ قعرِها یکونُ فی سبعین عاماً» که حاکی از این بود که در این کلام دو مجاز رخ داده: 1. مجاز حذف مضاف(بلوغَ) 2. مجاز در کلمه «خریف»(پاییز) که معنای «عام» دارد به علقه کل و جزء.
اشکال آقای میرباقر چنین بود که خود مغنی در انتهای بحث «ما» ذیل آیه 88 بقره گفت:
و الثانی: اَنَّهم لا یَجمَعونَ بینَ مَجازَینِ
پس چرا در اینجا خود مغنی وجود دو مجاز در کلام را پذیرفته؟
جواب:
- مراد از «مجاز» در اینجا: خلاف اصل و تقدیر و ... است نه «مجاز بیانی و بلاغی» چراکه آن مجاز را می توان مکرر استعمال کرد(دسوقی). عبارت «دسوقی، 1، 685» چنین است: «قوله بینَ مجازَینِ: مرادُه بالمجازِ خلافُ الاصلِ لا الکلمةُ المستَعمَلَةُ فی غیرِ ما وُضِعَت له و لا اسنادُ الشیءِ الی غیرِ ما هو له؛ و أمّا المجازُ البیانیُّ فَسائغٌ تَعَدُّدُه نحو: اَحیَا الارضَ شبابُ الزمانِ».
اسنادِ احیاء به زمین، مجاز است؛ شباب الزمان هم یعنی «جوانانِ زمان» که ای بسا مراد عوامل جوانی مثل باد و باران و ... باشند که خود مجازی است دیگر.
💠 حدیث روز 💠
💎 راهکاری برای حفظ آموخته های علمی
🔻امام علی علیهالسلام:
مَن أکثَرَ مُدارَسَةَ العِلمِ لَم یَنسَ ما عَلِمَ و استَفادَ ما لَم یَعلَم.
❇️ هرکه بحث علمیِ بسیار کند،
آموختههایش را از یاد نمیبرد
و آنچه را که نمیداند، فرامیگیرد.
📚 غررالحکم و دررالکلم، ح ۸۹۱۶
____________
@HawzahNews