eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت پنجم بخش ششم ● روايت درباره به دار آويختن حضرت عيسى (علیه السلام ) و
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هفتم ● روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (علیه السلام ) به آسمان و در تفسير قمى از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: عيسى (عليه السلام ) در هنگام عصر آن شبى كه خداى تعالى او را به آسمان بالا برد، ياران خود را كه دوازده نفر بودند، نزد خود خواند و ايشان را داخل خانه اى كرد و سپس از چشمه اى كه در كنج آن خانه بود در آمد، در حالى كه آب از سر و رويش مى ريخت ، فرمود: خداى تعالى به من وحى كرد كه همين ساعت مرا به سوى خود بالا مى برد، و مرا از يهود پاك مى كند، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 342 كدام يك از شما داوطلب مى شويد به شكل من در آيد و خداى تعالى شكل مرا به او بدهد و به جاى من كشته و به دار آويخته گردد و در عوض ‍ در بهشت با من باشد؟ جوانى از ميان آنان گفت : يا روح اللّه من حاضرم ، فرمود: بله تو همانى ، آنگاه رو كرد به بقيه و فرمود: بدانيد كه بعد از رفتن من يكى از شما تا قبل از رسيدن صبح دوازده بار بر من كافر مى شود (و اظهار بيزارى از من مى كند)، مردى از ميان جمع گفت : يا نبى اللّه آن منم ؟ عيسى (عليه السلام ) گفت : مثل اينكه از نفس خودت چنين چيزى را احساس كرده اى ، باشد تو همان شخص باش ، آنگاه رو كرد به بقيه و فرمود: بعد از من ديرى نمى پايد كه به سه فرقه متفرق مى شويد، دو فرقه به خداى تعالى افتراء مى بندند و در آتش خواهند بود و يك فرقه اهل نجات است ، و آن فرقه اى است كه از شمعون صادقانه پيروى مى كند و به خدا دروغ نمى بندد كه آن فرقه در بهشت خواهد بود، اين را كه گفت در جلو چشم همه اصحابش از زاويه خانه به طرف آسمان بالا رفت و ناپديد شد. از سوى ديگر يهود كه مدتها در جستجوى مسيح بود، در همان شب آن خانه را پيدا كرده ، آن جوانى را كه داوطلب شده بود به شكل عيسى (عليه السلام ) درآيد، گرفتند و كشتند و به دار آويختند و سپس آن كس ‍ ديگر را كه عيسى (عليه السلام ) خبر داده بود تا صبح دوازده نوبت كافر مى شوى را گرفته و او همان كفرها را دوازده بار مرتكب شد. مؤلف قدس سره : قريب به اين معنا را از ابن عباس و قتاده و غير آن دو نيز نقل شده و آنگاه گفته اند بعضى از علما گفته اند: آن جوانى كه حاضر شد به شكل عيسى (عليه السلام ) درآيد، همان كسى بود كه گزارش داده بود به اينكه عيسى (عليه السلام ) كجا است تا او را بگيرند و بكشند، بعضى ديگر حرفهاى ديگرى زده اند، ولى قرآن كريم از همه اين حرفها ساكت است و ما ان شاء اللّه بحث مفصل اين جريان را در تفسير آيه : ((و ما قتلوه و ما صلبوه و لكن شبه لهم ...))، ايراد خواهيم كرد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️و دیگر از آن اصول این که شفاعت در حقیقت و واقع رسیدن به نتیجه اطاعت از فرمان قرآن و تمسک به ذیل ولایت اهل بیت عصمت و وحی است ، نه این که به پندار عامیانه گمان شود شفاعت یک نحو پارتی بازی در ماورای طبیعت است ، فتدبّر وافهم. ◾️انسان در عرف عرفان/اصل۱۷_ص۷۵ استاد علامه حسن زاده ی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️صلوات عرشی جناب محی الدین ابن العربی بر عالم آل محمد، امام رئوف، حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء◾️ ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلَی سِرِّ الإلهی و الرّائی لِلحقائق کَما هی، النُّورِ اللّاهُوتی، و الإنسانِ الجَبَروتی، و الأصلِ المَلَکوتی، و العالِمِ النّاسوتی، مِصداقِ العِلمِ المُطلَقِ، و الشّاهدِ الغَیبی المَحَقَّق، روحِ الأرواح، حیوة الأشباحِ، هِندِسَةِالمَوجودِ، التّیّارِ فی نَشأت الوُجودِ، کَهفِ النُّفوسِ القُدسیّةِ، غَوثِ الأقطاب الإنسیَّةِ، الحُجَّةِ القاطِعَة الرَّبانیَّة، مُحَقِّقِ الحَقائِقِ الإمکانِیَّة، أزَلِ الأبَدیّاتِ و أبَدِ الأزَلیّاتِ، الکَنزِ الغَیبی و الکتابِ اللّارَیبی، قُرآنِ المُجمَلاتِ الأحَدیّةِ، فُرقانِ المفصَّلاتِ الواحدیّةِ، أمِّ الوَری، بدرِ الدُّجی، علیِّ بن موسَی الرِّضا، علیه و علی آبائهِ الصَّلواةُ و السَّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️از القاب معروف حضرت سلطان سریر ارتضا، علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء، شمس الشموس است. «هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُوراً» (یونس/۵) ▪️ضیاء نور ذاتی است لذا نور شمس را ضیاء خواند و چون قمر روشنایی اش را از خورشید می‌گیرد پرتو او را نور نامید. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره نور نیّر اعظم محمدی صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مِنْ نُورِ مُحَمَّدٍ عِشْرِينَ بَحْراً مِنْ نُورٍ فِي كُلِّ بَحْرٍ عُلُومٌ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى...» ▪️بدان شموس الهی انبیاء عظام و اولیاء کباری هستند که نورشان را از مشکات شمس الشموس می‌گیرند چون امام مبدأ انوار ازلی و مطلع شمس ولوی است. و هر نیکبختی به این مطلع شمس برسد همه‌ی حجابهایش می‌سوزد و خودش شمس هدایت می‌شود، «حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْراً» (کهف/۹۰) ▪️شاید معنای دیگر شمس الشموس این باشد که آن جناب عالم آل محمد صلی الله علیه و آله است و مراد از شموس، انوار مجرده‌ی جبروتی و مفارقات نوریه‌ی عالم عقل و صورتهای علمی مرسلات بسیط باشد که نورشان را از شمس عقل بسیط اخذ می‌کنند و همه تحت لواء او هستند لذا امام به سبب اتحاد وجودی با عقل کل شمس الشموس است و فیض را به تمام صور علمی و مجردات عقلی می‌رساند. او خزینه‌ی علم الهی است و هر علمی در هر موطنی از جلوات و تنزلات این خزینه‌ی لایتناهی است. ▪️و معنای دیگر فراتر از این معنی است و آن سخن، این است که اسماء الله در مرتبه‌ی الوهیت و واحدیت شموسی هستند که ضیاء آنها عالم خلق را روشن فرموده است و چون اسماء مندرج در حضرت واحدیت از مراتب ذات می‌باشند لذا شموسی هستند که دارای ضیاء ذاتی هستند بطوریکه «يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/۳۵) اما این اسماء که کمالات اسمائی و تنزلات حضرت احدی هستند فیض را از تعین اول ذات اخذ می‌کنند لذا صادر نخستین نسبت به این شموس رتبه‌ی اصالت و برتری دارد و شمس این شموس است و چون در قوس عروج متحد با صادر اول است لذا همو شمس الشموس است. والحمدلله علی التوفیق
▪️از حضرت امام صادق علیه‌السّلام روایت شده است : هرکه چهل صبحگاه دعای عهد را بخواند، از یاوران قائم ( عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق‌تعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در همین بی‌‎عارها اغلب خدا چیز خوبی مثل صفت سخاوت یا مردانگی قرار داده است. لذا می‎گوییم آنها را از خودتان نرانید. «عارف باللّه مرحوم حاج اسماعیل دولابی» ◾️مصباح الهدی       تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هفتم ● روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (علیه السلام ) به آ
آیات 60-42 آل عمران، قسمت ششم بخش اول ● روايتى از امام رضا (علیه السلام ) درباره قضيه حضرت عيسى (علیه السلام ) و در كتاب عيون از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: امر هيچ يك از انبياء و حجت هاى الهى بر مردم مشتبه نشد مگر امر عيسى (عليه السلام ) و بس ، براى اينكه عيسى (عليه السلام ) را زنده به آسمان بردند و بين آسمان و زمين قبض روحش كردند و بدن بى روح و روح بى بدنش را به آسمان بردند و دوباره روحش را به بدنش ‍ برگرداندند، اين مضمون كلام خداى تعالى است كه يك جا مى فرمايد: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 343 ((اذ قال اللّه يا عيسى انى متوفيك و رافعك الى و مطهرك )) و جاى ديگر از خود عيسى (عليه السلام ) حكايت مى كند كه در روز قيامت مى گويد: ((و كنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم ، فلما توفيتنى كنت انت الرقيب عليهم و انت على كل شى ء شهيد)). و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت است كه فرمود: عيسى بن مريم وقتى به آسمان برده شد جامه اى پشمى بر تن داشت كه نخ آن را مريم رشته و خود مريم آن را بافته و خودش دوخته بود، وقتى به آسمان رسيد، ندايش دادند: زينت دنيائيت را بيفكن . مؤ لف قدس سره : توضيح معناى روايت قبلى و اين روايت در آخر سوره نساء ان شاء اللّه مى آيد. و در تفسير الدر المنثور است كه عبد بن حميد و ابن جرير در ذيل آيه : ((ان مثل عيسى عند اللّه ...)) از قتاده نقل كرده اند كه گفت : دو نفر از بزرگان اهل نجران و اسقف هاى ايشان يكى به نام سيد و ديگرى به نام عاقب ، با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) ملاقات نموده ، از آن جناب از وضع عيسى (عليه السلام ) پرسيده ، عرضه داشتند: هر انسانى پدر و مادرى دارد، چگونه ممكن است كه عيسى (عليه السلام ) پدر نداشته باشد؟ در پاسخشان خداى تعالى اين آيه را نازل كرد: ((ان مثل عيسى عند اللّه كمثل آدم ...)). مؤ لف قدس سره : قريب به اين معنا از سُدى و عكرمه و غير آن دو نيز نقل شده ، قمى هم در تفسير خود نزول آيه نامبرده را در پاسخ بزرگان نجران مى داند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بیان لطیفی امام خمینی دارد که ایشان فرمودند: و در ، دخیل است. باید حوزه بیانات لطیف اهل بیت را متوجه شود که زمان و مکان در اجتهاد دخیل است؛ این توجه موجب می شود ظرفیت حوزه خودش را نشان دهد و بالا برود. از همین راه ها، علم و نیازهای روز ترقی می‌کنند. ▪️در بحث صدقه سلسله روایاتی است که مرد اگر بخواهد از مال خودش صدقه بدهد آزاد است؛ اما زن اگر بخواهد از مال خودش که یا ارث اوست یا کسب اوست صدقه بدهد باید به اذن شوهر باشد و روایاتی هم معارض این است. ▪️در جمع بین این دو طائفه عده ای از فقهای ما، تصرف در هیئت کردند و گفتند آن روایاتی که می گوید صدقه زن باید به اذن شوهر باشد؛ ظاهرش وجوب است؛ اما حمل بر استحباب می کنیم و جمعا بین المتعارضین. ▪️اما آنچه امام فرمود زمان و مکان در اجتهاد دخیل است این است که آیا نمی شود در جمع بین متعارضین، تصرف در ماده کرد؛ نه تصرف در هیئت؟ یعنی در وجوب و استحباب تصرف نکنیم، تصرف در ماده، که اگر زن و مرد به رشد عقلی رسیدند، آنجا لازم نیست زن از مرد اجازه بگیرد. ▪️اینکه امام فرمود زمان و مکان در اجتهاد دخیل است، شاید از این قبیل باشد، یا در بحث که الآن ابزار بازی بچه ها است و کسی به آن نگاه حرام دینی نمی‌کند؛ آیا در این زمان، باز هم مجسمه‌ سازی و تصویر ذی‌روح، حرام است؟ اینها مباحثی است که باید در حوزه بحث شود! ◾️جوادی آملی ،۱۴۰۲/۳/۳◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️فاطمه زهرا سلام الله علیها،لیله القدر ◾️از امام جعفر صادق(علیه السلام) در تفسیر فرات کوفی، چنین نقل شده است◾️   ▪️إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ.اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر، و انّما سُمّیت فاطمه لانّ الخلق فطموا عن معرفتها ... و قوله: وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یعنى: خیر من الف مؤمن و هى ام المؤمنین.تَنَزَّلُ اَلْمَلائِکَهُ وَ اَلرُّوحُ فِیها و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد(صلی الله علیه واله) و الروح القدس هى فاطمه. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ. یعنى حتى یخرج القائم؛   ▪️اللیله، حضرت فاطمه، است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. و علت نام‏گذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند. اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز ام‌‏المؤمنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) میباشد. مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روح‌‏القدس همانا، فاطمه است و مراد طلوع فجر، ظهور حضرت مهدی و قائم، است. ◾️تفسیرفرات کوفى،ص ۵۸۱-۵۸۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️رسيدن به حيات، سحرخيزی و توجه ‏می‌خواهد، بيداری و نماز و ذکر می‌خواهد. ▪️‏ممکن است کسی بگويد ذکر يونسيه را شش ماه ‌گفتم، ولی به حيات قلب نرسيدم. اما بايد توجه داشت که شروع و ادامه اين ‏اذکار، شرايط خاص می‌خواهد تا به نتيجه برسد. و اين طور نيست که زود به نتيجه برسد. ▪️مرحوم ملا حسينقلی همدانی رحمه الله ‏به نجف مشرف شده بود و خيلی به رشد معنوی علاقه داشت. با اينکه ايشان از شاگردان آیت الله سيد علی شوشتری بود و سال‌ها در مسير سلوک ‏قرار داشت، اما هنوز به نتيجه نرسيده بود. ▪️يک روز با حال متأثری در صحن آقا اميرالمؤمنين عليه السلام نشسته و در اين فکر بود که چرا ‏فتح بابی نمی‌شود؟ خوب است رها کنم و برگردم، يا چه کنم؟! در اين حال ديد کبوتری در مقابل ايشان به زمین نشست و مشغول ‏نوک زدن به نان خشکی شد. نان نمی‌شکست. رفت، دوباره بازگشت و باز هم نوک زد و ديد فايده ندارد. رفت و بار سوم آمد و ‏آنقدر نوک زد تا نان را خرد کرد و آن را خورد. ▪️ايشان می‌گويد: من اين مطلب را پيامی از حضرت اميرعليه السلام تلقی کردم که ‏می‌خواهد بفرمايد: سرانجام با پشتکار و استقامت به نتيجه ميیرسی. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت ششم بخش اول ● روايتى از امام رضا (علیه السلام ) درباره قضيه حضرت عيسى (عل
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت ششم بخش دوم ● بحث روايتى ديگر در معناى محدث در بصائر از زراره روايت كرده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) فرق ميان ((رسول ))، ((نبى )) و ((محدث )) را پرسيدم ، فرمود: رسول كسى است كه فرشته را مى بيند كه از ناحيه پروردگارش رسالت مى آورد و مى گويد: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 344 پروردگارت چنين و چنان دستورت داده ، و رسول در عين حال نبى هم هست . و اما ((نبى )) فرشته اى را كه بر او نازل مى شود نمى بيند بلكه فرشته ، پيام الهى را به قلبش مى اندازد و نبى در حال گرفتن پيام حالتى چون بيهوشى به خود مى گيرد و مطلب را در خوابش مى بيند، عرضه داشتم : پس از كجا مى فهمد كه اين را كه مى بيند از ناحيه خدا و حق است ؟ فرمود: خداى تعالى برايش مشخص مى كند، بطورى كه يقين مى كند كه آنچه مى بيند حق است ، ولى فرشته را به عيان نمى بيند. و اما ((محدث )) كسى است كه صدائى را مى شنود ولى شاهدى را يعنى صاحب صدا را نمى بيند. مؤ لف قدس سره : اين روايت را صاحب كافى نيز از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده و اينكه فرمود: ((شاهدى را نمى بيند))، معنايش اين است كه صاحب صدا را حاضر نمى بيند كه در حقيقت كلمه ((شاهدا)) مفعول فعل ((نمى بيند)) است ، ممكن هم هست مفعول نباشد بلكه حال باشد از فاعل ((نمى بيند)) و معنايش اين باشد كه محدث در حالى كه خود شاهد است كسى را نمى بيند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي ▪️امام جعفر صادق عليه السلام درباره آیه فوق فرمود: يعنی حسين بن علی عليه السلام. پس به خطاب ذات ربوبی، نفس مطمئنه‌ای است که رجعت به دارد آن هم رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً. هم او از خدا راضی است و هم خدا از او. نهایت درجه توحید این است که عبد از حق راضی باشد. ▪️چون امام به چنین مرتبه ای رجعت یافت و در منزل احدیت که است سکنی گزید مجدد مخاطب به فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي شد. و بدان صادر اول حق ساری در هر شئ است و به او، موجودات خلعت هستی می پوشند و او مبداء و منتهای هر چیزی است. ▪️فرق و با در همین است که صادر اول به امر الهی در هر شئ که اند داخل می شود، اعنی تجلی اعظم و احدیت، ذات حق است از آن حیث که سریان در موجودات دارد و از آن به وجود ساری در هر شئ تعبیر می شود؛ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا (مریم/۹۳) از این رو امام را ابا عبد الله گفتند یعنی به سریان نفس رحمانی همه حروف عالیات و کلمات و سطور ایجاد می‌گردد و امام مربی آیات الله و محقق آنهاست؛ وَ عَزَائِمُهُ فِیکُمْ. ▪️دیگر معنی اینکه داخل در بندگان من شو نه وارد در بندگانم شو چه امام حسین علیه السلام اباعبدالله است و هرکس به مقام عبد اللّهی و رسد حسین با نفس او مخالطه کند و حسینی شود و اینچنین عبودیت به کمال می رسد. وَادْخُلِي جَنَّتِي. سریان صادر اول در اسماء و صفات الهی است چه جنت اشاره به دارد و آن نیست مگر عالم امر و اسماء و صفات حسنای حق متعال. جنت مضاف به ذات شده است و آن و است. نفس حسینی به سریانش طمأنینه را در تمام وجود از عالم امر تا عالم خلق گسترانیده و قرار هر چیزی به اوست چون این تجلی اعظم و نفس مطمئنه نباشد لَسَاخَت الأرْض [الامکان] بِأهْلِها. ▪️پس ای سالک الی الله، اگر طالب هستی دست از توسل بر امام حسین علیه السلام برندار و هماره در هر عبادتی به یاد او باش که خود فرمود لَا تَنْسِیني فِي الصَّلَوةِ اللَّیلِ. چون نماز شب بی حسین قالب بی روح است و این سخن را وسعت در تمام عبادات ده که یاد او افضل تمام اعمال است.
☑️عاشقم بر همه عالم ▪️انسان در راه معشوق به اندازه عشقش صبر مى‌كند. مگر نمى‌بينى كه به خاطر رسيدن به تخم مرغ ارزان چگونه صف مى‌كشند و روى برفه مى‌ايستند و سرما مى‌خورند. مگر نمى‌بينى كه چگونه از صبح تا به شام به خاطر معشوق‌هاى خود مى‌دوند و مگر نمى‌بينى چگونه از عشق‌ها به عادت‏ها مى‌رسند و از عشق‌ها به استقامت‌ها دست مى‌يابند. ▪️كليد تمام استقامت‌ها، شكيبايى‌ها و زايندگى‌ها و سازندگى‌ها و كارآورى‌ها، كليد اين سه مرحله همان ايمان است. كسى كه عاشق حق شد، عاشق خلق مى‌شود، كه: عاشقم بر همه‏ عالم كه همه عالم از اوست. و اين عشق مى‌شود زيربناى مبارزه و امر به معروف و نهى از منكر. ▪️كسى كه عاشق شد، خواستار بهروزى و بهزيستى و رشد و حركت و كمال معشوق است و در اين ديد حتى يك پَر سبزى و يك لقمه نان و يك ورق كاغذ هم هدر نمى‌شود و ضايع نمى‌گردد، كه بايد هر چيز به رشد خود و كمال خود برسد و اين خوددارى از اسراف بر اساس اين اعتقاد استوار مى‌شود نه فقط بر اساس يك بخل و يا يك ديد اقتصادى. ▪️و كسى كه يك پر سبزى را هدر نمى‌كند و اسراف نمى‌كند، چگونه مى‌تواند شاهد از دست رفتن استعدادهاى خلق باشد. چگونه مى‏تواند خودش باتلاق خلق بشود و آنها را مطيع و مريد و برده خود بسازد و چگونه مى‌تواند كه شاهد اسارت و بردگى و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگيرد؟ ◾️❛❛ عین‌صاد  | ص ۵۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️اسمای الهی معرف صفات جمالی و جلالی ذات اقدس حق اند ، و این اسما به اعتبار جامعیت ، بعضی را بر بعضی فضل و مزیت و مرتبت است ، تا منتهی می‌شوند به کلمه ی مبارکه‌ی جلاله‌ی الله که اسم اعظم است و کعبه‌ی جمیع اسما است که همه در حول او طائف‌اند. ▪️همچنین مظهر اسم اعظم و تجلى اتّم آن انسان کامل ، کعبه ی همه است و فردی از او شایسته تر نیست، و در حقیقت اسم اعظم الهی است. آن مظهر اتم، کعبه ی کل و اسم اعظم الهی در زمان غیبت خاتم اولیاء قائم آل محمد مهدی موعود حجة بن الحسن العسكرى صلوات الله عليهم اجمعین است و دیگر اوتاد، و ابدال کمّل و آحاد و افراد غیرکمل به فراخور حظّ و نصیب‌شان از تحقق به اسمای حسنی و صفات علیای الهیه به آن مرکز دایره ی کمال ، قرب معنوی انسانی دارند ، چنان که در این رساله به امداد ممد و مفيض على الاطلاق، و به توجهات اولیای حق و استمداد از آن ارواح قدسیه کالشمس في السماء الصاحية به ظهور خواهد رسید. ▪️مطلب اهمّ از آن ، اتصاف و تخلق انسان به حقایق اسما است که دارایی واقعی انسان این اتصاف و تخلّق است و سعادت حقیقی این است. حافظ گوید: مرا تا جان بود در تن بکوشم مگر از جام او یک جرعه نوشم ▪️این یک جرعه از دریاها فزون تر است. آگاهی به لغات اقوام و السنه ی آنان هر چند فضل است ، آنچه که منشأ آثار وجودی و موجب قدرت و قوت نفس ناطقه ی انسانی و سبب قرب او به جمال و جلال مطلق می،شود ، مظهر اسما شدن آن است که حقایق وجودیه ی آنها صفات و ملکات نفس گردند ، وگرنه : گر انگشت سلیمانی نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینی ◾️نهج الولایة/ص٦٤ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei                      
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت ششم بخش دوم ● بحث روايتى ديگر در معناى محدث در بصائر از زراره روايت ك
آیات 60-42 آل عمران، قسمت ششم بخش سوم ● فرق ميان نبى ، رسول و محدث و باز در همان كتاب از بريد از امام باقر و امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در ضمن حديثى در پاسخ بريد كه پرسيد: ((رسول ))، ((نبى )) و ((محدث )) چه معنا دارد؟ فرمود: ((رسول )) آن كسى است كه فرشته برايش ظاهر شده ، با او سخن مى گويد، ولى ((نبى )) در خواب مى بيند، و چه بسا نبوت و رسالت در يك فرد جمع مى شود. و اما محدث آن كسى است كه صوت را مى شنود ولى صورت فرشته را نمى بيند، مى گويد: عرضه داشتم : خدا اصلاحت كند، از كجا مى فهمد آنچه در خواب ديده ، حق و آن شخص فرشته است ؟ فرمود: خداى تعالى او را موفق به تشخيص آن مى كند تا او را بشناسد و اين را هم بدان كه خداى تعالى كتب آسمانى را با كتاب آسمانى شما (قرآن ) ختم كرده و نبوت را با فرستادن پيامبرتان ختم فرموده ((تا آخر حديث )). و نيز در آن كتاب از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت : نزد امام صادق سخن از ((محدث )) را پيش كشيدم ، مى گويد: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 345 فرمود: محدث صوت فرشته را مى شنود ولى صورت او را نمى بيند، عرضه داشتم : خدا اصلاحت كند از كجا مى فهمد كه كلامى كه شنيده ، كلام فرشته است ؟ فرمود: خداى تعالى سكينت و آرامشى به او مى دهد كه با آن ، فرشته را از غير فرشته تشخيص مى دهد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️میکائیل موکل ارزاق است، و اسرافیل مقید ارواح و آن اصل که صوَر نوعیه را بر ماده تبدیل می‌کند. ▪️عزرائیل ترقی دهنده مواد است از صوَر نازل‌تر به کامل‌تر، و جبرئیل متوجه‌سازنده مجردات که ادراک می‌کنند به فهم و تعقل. ▪️و آن سه اول مظاهر رحمت رحمانیه‌اند، و جبرئیل رحمت رحیمیه. و همه این چهار را می‌شناسیم برای این‌که به زندگی ما مربوط اند. فاِفهم. ◾️ (هزار و یک نکته)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️امت وسط حق هر ذی حقّی را ایفا می کنند ، که هم حواس را شبکه اصطياد می‌دانند و هم هر یک از قوای باطنه را که هر یک را در کارش می‌گمارند ، و عقل نظری را نیز مستنبط می‌شناسند ، و بر عقل عملی هم تعطیل روا نمی‌دارند و فوق طور عقل را هم فوق همه مراحل می‌بینند و انسان را از مرتبه نازله‌اش که بدن اوست تا مقام فوق تجردش یک هویت وحدانی احدی ممتد مدرک به ادراکات گوناگون مرموز می یابند و برهان قائم بر مبنای قویم و منتظم از مقدمات صحیح را در انتاجش عاصم و معصوم می‌دانند و چنانکه علوم کسبی را ذو مراتب یافته اند ، معارف کشفی را نیز ذو درجات شناخته اند که آخرین مراتب نهایی آن به وحی الهی منتهی می گردد که میزان قسط جمیع علوم و افکار و آراء و مکاشفات است و تمامت درس و بحث و تعلیم و فکر و حد و رسم و سیر و سلوک و برهان و عرفان و غيرها همه را معدات می‌دانند و مفیض على الاطلاق و واهب صور حق سبحانه را که " والله مِن وَرَائِهِم مُحيط". ◾️مآثر آثار /جلد اول /ص۳۵۸ استاد صمدی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei                     
◾️به بهشت قانع نباش◾️ ▪️محروميت‌هاى ما نتيجه محدوديت‌هاى ماست. يك عمر از اين ديوارها و از اين حدود پاسدارى كرده‌ايم كه نكند بريزد، ولى همه همّ و غمّ او اين بوده كه همانها را بريزد و به هم بزند. ▪️همين محدوديت هاست كه ما را محروم مى‌كند. بايد اين حدودرا شكست. چقدر قانعيم! چقدر كم مى‌خواهيم! ▪️وقتى آن ساربان خدمت رسول اللَّه (صلی الله علیه واله) آمد و گفت من همان كسى هستم كه در سفرى كه از مكه بيرون آمده بوديد، به شما كمك كردم، حضرت گفتند چه مى‌خواهى؟ و او فكرى كرده بود و گفته بود يك صد شتر با ساربانش! ايشان تعجّب كردند و سرشان را پايين انداختند و فرمودند: «حاجتش را برآورده كنيد.» بعد فرمودند: «چرا اين ساربان از آن پيرزن بنى اسراييل كمتر است؟!» صد شتر مى‌خواهد! ▪️بسوزد ريشه كسانى كه مى‌گويند مذهب آمده تا به انسان قناعت بدهد، در حالى كه همه انبياء آمده‌اند تا به انسان بگويند كه به دنيا كه هيچ، حتى به بهشت هم قانع نشود! ▪️حضرت از خواسته اين مسلمان تأسّف مى‌خورد و ناراحت مى‌شود و به داستان برادر خود موسى (علیه السلام) با آن پيرزن بنى ‏اسرائيلى اشاره مى‌كنند، كه زمانى كه برادرم موسى (علیه السلام) مى‌خواست از مصر بيرون بيايد، مأمور شد تا جنازه يوسف (علیه السلام) را نيز با خود حمل كند و به سرزمين مقدس ببرد. از محل جنازه فقط يك پيرزن از بنى اسرائيل خبر داشت. وقتى موسى (علیه السلام) آن پيرزن را مى‌يابد و از جنازه يوسف (علیه السلام) سؤال مى‌كند، او مى‌گويد چه مى‌خواهى؟موسى (علیه السلام) از محل جنازه مى‏پرسد، اما پيرزن شرطى دارد و موسى (علیه السلام) تعجّب مى‌كند. ▪️در روايت آمده است: به موسى خطاب شد كه هر شرطى دارد بپذير، زيرا تو نمى‌دهى، بلكه اين ما هستيم كه مى‌دهيم. موسى هم مى‌پذيرد.پيرزن از موسى مى‌خواهد كه در بهشت، در درجه و در رتبه او باشد. ▪️ما در زندگى خود به كم‌ها قانع شده‌ايم. تمام زندگى ما به يك امكان بانكى و دو تا خانه و يك ماشين و يك زن و چند بچه و ... ختم شده است. ◾️❛❛ عین‌صاد  | ص ۹۲ بریده کتاب سیر و سلوک◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش اوّل◾️ ▪️حضرت امام رضا علیه‌السّلام می‌فرمایند: ☑️«لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتّی تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصالٍ» ▪️عقل انسان مسلمان به مرحلۀ کمال نمی‌رسد، مگر اینکه ده خصلت و خصوصیت در او وجود داشته باشد. آن ده خصوصیت که در انسان مسلمان نشان‌دهندۀ کمال عقل است؛ چیست؟ ☘ ۱- «الْخَيْرُ مِنْهُ مَاْمُولٌ» ▪️انسانی است که همه امید به خیر رسانی او دارند؛ او را فرد خیّری می‌دانند و به چشم خیر به او نگاه می‌کنند. این اوّلین خصوصیت، که انسان به گونه‌ای باشد که مردم به او امید خیر ببندند؛ اگر مشکلی دارند، امید داشته باشند که او کمکشان کند و اگر نیازی دارند، امید داشته باشند که او نیاز آنها را برطرف کند. ▪️با اینها خودمان را محک بزنیم؛ در خلوت دل خودمان ببینیم به راستی این گونه هستیم یا نه؟ وآن وقت ببینیم با محکی که علی بن موسی الرّضا علیه‌السّلام دستمان دادند، آیا می‌توانیم خودمان را انسانی کامل العقل و دارای کمال عقلانی بدانیم یا خیر؟ ☘۲- «وَ الشَّر مِنْهُ مَاْمُونٌ» ▪️دوّمین خصوصیت که نشان دهندۀ کمال عقل است، این است که هیچ کس از او نگرانی ندارد؛ همه خودشان را از شرّ او در امان می‌بینند و می‌دانند که او شر رسان نیست. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ،۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش اوّل◾️ ▪️حضرت ا
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش دوّم◾️ ☘۳- «يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ» ▪️اگر کسی کار خوب کوچکی انجام دهد، او آن را خیلی بزرگ می‌شمارد. اگر کسی محبّتی در حقّ او کند؛ کمکی به او نماید؛ هدیۀ کوچکی برای او بیاورد و کار کوچکی انجام دهد؛ او این کار کوچک را خیلی بزرگ می‌شمارد؛ برایش خیلی ارزش قائل است؛ خیلی درصدد تشکّر، سپاسگزاری و تلافی بر می‌آید. ☘۴- «وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ» ▪️امّا اگر خودش بزرگترین کارهای خیر را انجام دهد، آنها را کم می‌شمارد و می‌گوید: اینها چیزی نبود؛ من شرمنده‌ام از کاری که کردم (خودتان می‌توانید بین این ویژگی‌ها با بحث عُجب ارتباط برقرار کنید). کار خیر کوچک دیگران را بزرگ می‌شمارد؛ امّا کار خیر بزرگ خودش را بسیار کوچک و غیر قابل اعتنا تلقّی می‌کند. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ،۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السّلام، امام هشتم شیعیان را به محضر آقا امام زمان ارواحنا‌فداه و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️روزهای ۲۳ و ۲۵ ماه ذی‌القعده ▪️شهادت امام رضا علیه‌السّلام و روز زیارت مخصوص ایشان ▪️فضیلت شب و روز دحوالارض ▪️رحلت مرحوم حاج اسماعیل دولابی @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شایستگی‌های آمِر به معروف و ناهی از منکر ▪️قرآن کریم در سوره‌ی توبه به زیبایی ویژگی‌های فرد آمِر و ناهی را بیان می‌کند. می‌فرماید: ☘إِنَّ اللهَ اشْتَریٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ خدا مال‌ها و جان‌های مؤمنان را در قبال بهشت از آنان می‌خرد. چگونه و از چه کسانی؟ ☘يُقاتِلُونَ فِی سَبِيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ از کسانی که در راه خدا كارزار می‌كنند، دشمنان خدا را می‌كشند و خودشان هم شهيد می‌شوند. ☘وعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ اين وعده‌ی حقّی است كه خدا در تورات، انجيل و قرآن به اين مجاهدان راه حق داده است. ☘وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ و چه كسی به عهد خود، وفادارتر از خداست؟! یعنی خدا حتماً این عهد را عملی می‌کند. ☘فاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِی بايَعْتُمْ بِهِ پس شادمان باشيد به معامله‌ای كه با خدا كرديد، كه جان و مال بی‌ارزش خود را داديد؛ جانی كه اگر هم نمی‌داديد، دو روز دیگر با یک تصادف رانندگی، یا با ورود یک ویروس به بدنتان، یا با یک سکته‌ی مغزی یا قلبی و امثال آن تمام می‌شد! اکنون این جان را دادید و با آن چه خریدید؟ زندگی سعادتمندانه‌ی جاودانه‌ی بهشتی را! ☘ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ رستگاری بزرگ، همين است. ▪️در آیه‌ی بعد، در بیان خصوصیّات کسانی که این معامله‌ی بزرگ را می‌کنند، می‌فرماید: ☘اَلتّائِبُونَ اهل توبه‌اند ☘اَلْعابِدُونَ اهل عبوديت و بندگی‌اند ☘اَلْحامِدُونَ اهل حمد و سپاس خدا هستند و ناسپاس نيستند ☘السّائِحُونَ اهل سياحتند؛ هم به این معنی که اهل روزه‌داری هستند و هم بدین معنی که اهل سیر و سیاحت در ملکوت عالمند، و معنای دوّم بزرگتر است ☘اَلرّاكِعُونَ اهل ركوعند ☘اَلسّاجِدُونَ اهل سجودند ☘الْآمِرُونَ بِالْمَعرُوفِ اهل امر ‌به‌ معروفند ☘اَلنّاهُونَ عَنِ المُنكَرِ اهل نهی از ‌منكرند ☘وَ الْحافِظُونَ لِحُدودِ اللهِ پاسدار و محافظ مرزهای الهی‌اند ☘وَ بَشِّرِ المُؤمِنِينَ به اين‌گونه مؤمنان بشارت بده ▪️كسانی كه خطاب به آنها گفتيم: فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُم: به معامله‌ای که کردید شاد باشید؛ اينان هستند. ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مراقبت ▪️یکی از امور اهمّ در وصول به معرفت نفس ، استقامت در مراقبت کامل است که همواره انسان مشغول بذکر الله یعنی به به یاد او و در حضور او باشد و ظاهر و باطن انسان در جمیع شئون زندگی او مطابق دستورالعمل مسیر تکاملی او باشد و آن دستورالعمل هم جز قرآن کریم نیست "ان هذا القرآن يهدى للتي هي اقوم " و این دستورالعمل باید در متن شئون حیاتی او پیاده گردد مثل دستورالعمل نھال پروریدن و آنرا به بار رساندن که باغبان باید آنرا در مسیر رشد و تکامل و شئون نهال پیاده کند. چون دین مسیر تکاملی انسان و صراط مستقیم و عین صراط الله و صراط الى الله است ، هر که از آن تجاوز کرده است بر خویشتن ستم کرد و از سیر تکاملی انسانی و حرکت استکمالی الی الله تعالی بازماند. ☑️و مَن يَتعد حدود الله فقَد ظلم نَفسه. ◾️رساله‌ی انّه الحق /ص۱۶۱ استاد علامه حسن زاده‌ی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei