eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم بخش چهارم ● اشكال به نظريه متقدمين از سوى دانشمندان متأخر متأخرين از اين دانشمندان به متقدمين اشكال كرده اند: به اينكه اين دو قانون كليت ندارد، براى اينكه هم اكنون در عالم ، بسيارى از انواع موجودات ضعيف باقى مانده اند، و اگر قانون اول ، يعنى تنازع دربقاء كليت مى داشت باید اثرى از آنها باقى نمانده باشد. و نيز بسيارى از انواع گياهان و حيوانات وحشى هستند كه بعضى از آنها اهلى شده و به كمالاتى رسيده اند. و بعضى ديگر همچنان وحشى و فاقد آن كمالات باقى مانده اند و روز به روز به طرف ضعف مى روند، و عامل وراثت اين ضعف و نقص را در نسل آنها دست به دست مى چرخاند، و اگر قاعده دوم ، يعنى انتخاب اشرف كليت مى داشت ، بايد اثرى از حيوانات و گياهان وحشى و موجودات ضعيف در روى زمين نمانده باشد، بايد اصلا عامل وراثت نتواند در مقابل قاعده دوم حكومت كند، پس دو قاعده نامبرده حكميت ندارند. بعضى ديگر از طرفداران اين نظريه ، موارد استثنائى را با فرضيه اى ديگر به نام تبعيت محيط تعليل و توجيه كرده و گفته اند: دو قاعده تنازع در بقا و انتخاب طبيعى ، دو قاعده فرعى هستند از يك قاعده ديگر كه همان تبعيت محيط باشد، و توضيح داده اند كه هر موجودى محكوم است به اينكه تابع محيط وجود خود باشد، و محيط عبارت است از مجموع عوامل طبيعى در تحت شرائط خاص زمانى و مكانى ، كه هر موجودى را محكوم مى كند به اينكه در جهات وجوديش تابع او باشد، و همچنين طبيعتى هم كه در فرد هست فرد را واميدارد تا خود را با خصوصيات موجود در محيط زندگيش وفق دهد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 457 به همين جهت است كه مى بينيم هر نوع از انواع موجودات زنده كه در دريا و يا خشكى و در نقاط قطبى و يا استوائى زندگى مى كند اعضا وادوات و قوائى كه دارد همه مناسب با منطقه زندگى او است . از اينجا مى فهميم كه در محيط زندگى تنها عامل مؤثر است ، اگر وجود موجودى با مقتضيات محيطش منطبق بود آن موجود باقى مى ماند، و اگر نبود محكوم به فنا و زوال است . پس دو قاعده ((تنازع )) و ((انتخاب ))، دو قاعده فرعى هستند كه از قانون تبعيت محيط انتزاع مى شوند و هر جا كه ديديم آن دو قاعده حكومت ندارد، بايد بفهميم محيط، اجازه چنين حكومتى به آنها نداده است ، اين بود آن توجيهى كه براى موارد نقض ذكر كرده اند. ليكن همين توجيه نيز حكميت ندارد، و موارد نقضى دارد كه در كتب اين فن ذكر شده ، و اگر قانون تبعيت محيط حكميت مى داشت بايد هيچ مورد نقضى در هيچ جاى عالم نداشته باشد، و هيچ نوع موجودى و يا هيچ فرد از نوعى غير تابع يافت نشود، و نيز هيچ محيطى دگرگون نگردد، و حال آنكه همانطور كه گفتيم انواعى و افرادى را يافته اند كه نه تنها تابع محيط نيستند بلكه احيانا محيط را تابع خود مى كنند و آن را به دلخواه خود دگرگون مى سازند. بنابراين ، نه اين قانون كليت دارد، و نه آن دو قانون قبلى ، زيرا اگر آن دو قانون كليت مى داشت موجوداتى ضعيف دوشادوش موجوداتى قوى ديده نمى شدند، و حكم توارث در گياهان و حيوانات ناقص و پست ، نافذ نمى شد، پس حق مطلب بطورى كه بحث هاى علمى نيز اعتراف كرده اند اين است كه اين سه قاعده هر چند فى الجمله درست باشند، كليت ندارند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○اشاراتی در باب علم غیب امام معصوم○□ : □○بلی، خود امام اصل(معصوم) هم مسموم می‌شود، لیکن [این] در جایی [است] که می‌داند عمل به علم حقیقی خودش نباید بکند.[مثلا] اجلش[و هنگامه وفاتش]رسیده است، و[دقیقا] لحظه اجلش را می‌داند، [اینکه وفاتش] به این سبب خواهد بود،‌ را هم می داند، [اما] مأذون نیست در عمل به غیب به هر چیزی که عالم به غیب است. □○-[یکی] گفته [بود]: علم به غیب را امام هم نمی‌داند، [حتی] امام هم نمی‌داند کی ظهور خواهد کرد. باباجان! «لَو کُنتُ أعلمُ الغیب، لَاستَکثَرتُ مِنَ الخیر، و مَامَسّنِیَ السُوء؛ [اگر غيب را مى‌دانستم خير بسيار مى‌يافتم و (هيچ) بلایی به من نمى‌رسيد] این‌ها این‌جور ندانستن‌شان با دانستن‌شان فرق دارد. [اگر گفته می‌شود] نمی‌دانند، [یعنی] به‌تنهایی نمی‌دانند. [و اگر گفته می‌شود] می‌دانند، یعنی همه چیز را بالغیر (و به‌واسطه خداوند) می‌دانند. آن به آن باید سیم ارتباطش، به أعلی علیین، محفوظ باشد. [به او] بگویند این کلمه [در] اینجا، یا این عمل، [در] اینجا، آیا جائز است یا نه؟ آیا واجب است یا نه؟ -[بنابراین] نمی‌توانیم قیاس بکنیم معصومین را با غیر معصوم؛ که آن‌ها[که آگاهانه] مسموم می‌شده‌اند علل دیگری داشته‌اند، و دیگران علل دیگری دارند. [لذا] احتیاط‌ [در اینگونه امور] برای دیگران در جای خود باقی است.( به‌طوریکه در اینگونه موارد دیگران حق ندارند آگاهانه مسموم شوند) □○درس خارج فقه، کتاب جهاد، ١٣٨٨/٠٢/١۶ (ده روز قبل از رحلت)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روائی سوره فیل□ □عبدالمطلب همچنان در كار #سقايت خود پايدارى نمود، و شيبه نيز در كار #پرده_دا
□بحث روائی سوره فیل□ □آنگاه مقدمات لشكر ابرهه به از قريش بر خورده آنها را به غنيمت گرفتند، از آن جمله شتر از عبد المطلب را بردند، وقتى خبر شتران به رسيد، از شهر خارج شد و به طرف لشكرگاه ابرهه روانه گشت ، حاجب و دربان ابرهه مردى از اشعريها بود، و عبدالمطلب را مى شناخت از پادشاه اجازه ورود براى وى گرفت ، و گفت اينك بر در است ، كه انسانها را در شهر و وحشيان را در كوه طعام مى دهد، ابرهه گفت بگو تا داخل شود. □عبدالمطلب مردى تنومند و زيبا بود، همين كه چشم ابو يكسوم به او افتاد بسيار احترامش كرد، به خود اجازه نداد او را روى زمين بنشاند در حالى كه خودش بر كرسى تكيه زده ، و نخواست او را در كنار خود بر كرسى بنشاند، بناچار از كرسى پياده شد، و با آن جناب روى زمين نشست ، آنگاه پرسيد چه حاجتى داشتى ؟ گفت حاجت من دويست شتر است كه مقدمه لشكر تو از من برده اند، ابو يكسوم گفت به خدا سوگند ديدنت مرا شيفته ات كرد، ولى سخنت تو را از نظرم انداخت(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روائی سوره فیل□ □آنگاه مقدمات لشكر ابرهه به #شترانى از قريش بر خورده آنها را به غنيمت گرفتند،
□بحث روائی سوره فیل□ □عبد المطلب پرسيد: چرا؟ گفت : براى اينكه من آمده ام خانه و و مايه آبرو و شما اعراب و دينيتان را كه مى پرستيد ويران سازم و آن را درهم بكوبم ، و در ضمن دويست شتر هم از تو گرفته ام ، تو در باره خانه دينى ات هيچ سخن نمى گويى ، و در باره حرف مى زنى از آن هيچ دفاعى نمى كنى ، از مال شخصيت دفاع مى كنى. □عبدالمطلب در پاسخ گفت : اى ملك من با تو در باره مال خودم سخن مى گويم ، كه آن را دارم و موظف بر حفظ آن هستم ، این خانه هم براى خود دارد كه از آن خواهد كرد، و آن به عهده من نيست ، اين سخن آن چنان ابرهه را مرعوب كرد كه بدون درنگ دستور داد شتران او را به وى باز دهند، و عبدالمطلب برگشت . آن شب براى لشكر ابرهه شبى سنگين بود ستارگانش تيره و تار به نظر مى رسيد در نتيجه دلهايشان احساس كرد گويا مى خواهد عذابى نازل شود.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روائی سوره فیل□ □عبد المطلب پرسيد: چرا؟ گفت : براى اينكه من آمده ام خانه #عزت و #شرف و مايه آ
□بحث روائی سوره فیل□ □صاحب مجمع البيان سپس ادامه مى دهد تا مى رسد به اينجا كه : در همان لحظه اى كه داشت طلوع مى كرد، ابابيل نيز از كرانه افق نمودار شدند در حالى كه ريزه هايى با خود داشتند و شروع كردند آن سنگها را بر سر لشكريان ابرهه افكندن ، و هر يك از آن مرغان سنگ بر منقار داشت و به دو چنگالش ، همينكه آن يكى سنگهاى خود را مى انداخت و مى رفت يكى ديگر مى رسيد و سنگ خود را مى انداخت ، و هيچ سنگى از آن سنگها نمى افتاد مگر آنكه هدف را مى كرد، به شكم كسى بر نخورد مگر آنكه پاره اش كرد، و به استخوانى بر نخورد مگر آنكه پوك و سستش كرد و از آن طرفش در آمد. ابو يكسوم كه بعضى از آن سنگها بر بدنش خورده بود از جا پريد كه بگريزد به هر كه مى رسيد يك تكه از گوشت بدنش مى افتاد، تا بالاخره خود را به يمن رساند، وقتى به رسيد ديگر چيزى از او و لشكرش باقى نمانده بود، و همينكه وارد يمن شد سينه و شكمش باد كرد و منفجر شد و به هلاكت رسيد، و احدى از اشعريها و احدى از خثعم به يمن نرسيد....(۶) مؤلف : در روايات اين داستان اختلاف شديدى در باره خصوصيات آن هست ، اگر كسى بخواهد بايد به تواريخ و سيره هاى مطول مراجعه نمايد. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمه‌ای_از_اسرار_حج (قسمت اول)○□ □○روز هشتم ماه ذی‌الحجّه، روز #ترویه، روز آب برداشتن است. در صد
□● (قسمت دوم)○□ □○حاجی در مکّه محرم می‌شود. اوّلین منزلی که واجب است وارد شود، است. ، روز نهم ماه ذی‌الحجّه، بر حاجی واجب است، بین فاصله‌ی ظهر تا مغرب، عرفات را درک کند که اگر کسی موفّق به درک عرفات نشد، حجّ او باطل است. لذا داریم «اَلْحَجُّ عَرَفَةُ» □○واژه‌ی به معنی قصد است؛ حاج به معنی کسی است که هدفمند زندگی می‌کند؛ در زندگی خود هدف و مقصود و مقصدی دارد. جوهر و گوهر حج عرفه است. چون قصد خدا کردن و سلوک الی الله ممکن نیست مگر با و بیداری و پی بردن به اینکه من کیستم؟ برای چه آفریده شده‌ام؟ مسیری که برای طی کردن آن ایجاد شده‌ام، چه مسیری است؟ چه غایت و مقصدی در انتهای سیرم باید مقصود من باشد؟ پی بردن به این حقیقت که حیات انسانی چیست و آنچه طی می‌کنم یک زندگی حیوانی است و این، که خود را به خور و خواب و خشم و شهوت مشغول داشته‌ام، در شأن من است. معرفت پیدا کردن به این حقیقت، توأم با نوعی ندامت و پشیمانیِ از عمر تباه شده و به ثمنِ بخس از دست رفته. □○لذا عرفات وادی است؛ وادی پی بردن به حقیقتی است که سالک تا امروز، در اثر غفلت و غوطه‌وری در جنبه‌های مادّی و حیوانی، از آن غافل بوده است. این همان مقام یقظه و بیداری و به خویش آمدن پس از دوران بی‌خویشی و بی‌خویشتنی است؛ بازگشت به خویشتنِ خویش است. بیدار شدن از خواب غفلت است و این بیدار شدن و یقظه، توأم با توبه است؛ □○لذا وادیِ عرفات، وادی است؛ سرزمینی است که آدم علیه السلام بعد از اینکه از بهشت الهی هبوط کرد؛ در آن‌جا کلمات را از خدای متعال تلقّی نمود و توبه کرد و توبه‌ی او مورد پذیرش الهی قرار گرفت. لذا منزلی است که بلافاصله حالت تصمیم بر تحوّل زندگی را با خود همراه دارد؛ ندامت و پشیمانی از عمر تباه ‌شده و تصمیم جدّی برای ایجاد یک تغییر و تحوّل. لذا سرزمین عرفات وادی تحوّل و توبه است. ... □○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□شب نهم ماه ذی‌الحجّه یعنی شب عرفه، برای عبادت و مناجات، شب بسیار عظیم‌القدری است؛ شب مناجات اولیای خدا با حضرت حقّ است. □در روایات داریم که توبه در شب نهم ماه ذی‌الحجّه مقبول است. اگر کسی می‌خواهد به درگاه الهی توبه کند؛ برگردد و با خدا آشتی کند؛ پیمان شکنی‌ها را کنار بگذارد و با حضرت حقّ تجدید پیمان و عهد کند، در این شب، در به روی توبه کنندگان گشوده است. □کسی که شب نهم ماه ذی‌الحجّه را به عبادت به سر برد، ثواب یکصد و هفتاد سال عبادت برای او ثبت می‌شود. □به هر حال شب نهم ماه ذی‌الحجّه شب بزرگی است و اعمال و عبادات خاصّی دارد. اهل مراقبه مراقبات این شب را از دست نمی‌دهند. □ ۱- دعای خاصّی برای شب عرفه وجود دارد که مرحوم محدّث قمی در مفاتیح‌الجنان نقل کرده و دعای بسیار زیبایی است: □اللَّهُمَّ يَا شَاهِدَ كُلِّ نَجْوَى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى وَ عَالِمَ كُلِّ خَفِيَّةٍ وَ مُنْتَهَى كُلِّ حَاجَةٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبَادِ يَا كَرِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا جَوَادُ ....... (برای مطالعه متن کامل دعا به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) □ ۲- از دیگر اعمال این شب، هزار بار خواندن تسبیحات ده‌گانه‌ای است که خواندن آن با آداب خاصّ خود در اعمال روز عرفه هم وارد شده است: □سبْحَانَ الَّذِی فِي السَّمَاءِ عَرْشُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْأَرْضِ حُكْمُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضَاؤُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبِيلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی النَّارِ سُلْطَانُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِي الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی فِی الْقِيَامَةِ عَدْلُهُ، سُبْحَانَ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ، سُبْحَانَ الَّذِی بَسَطَ الْأَرْضَ، سُبْحَانَ الَّذِی لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَيْهِ. □ ۳- دعایی که در شب و روز جمعه وارد شده است: □اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَيَّاَ.... (به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) □در شب و روز عرفه نیز خوانده می‌شود؛ دعای زیبایی است؛ کوتاه و کمتر از یک صفحه است؛ ولی مضامین بسیار زیبایی دارد. □ ۴- زیارت اباعبدالله الحسین علیه ‌السّلام از برجسته‌ترین اعمال شب عرفه یعنی شب نهم ماه ذی‌الحجّه است. گویا در شب نهم ماه ذی‌الحجّه، سالک الی الله با این زیارت، با امام حسین علیه السّلام که به سمت کوفه می‌روند، خداحافظی می‌کند؛ چون عرب هم موقع آغاز ملاقات و دیدار و هم در موقع جدا شدن، سلام می‌کند. این سلام دوّم به معنای همان خداحافظی ماست. بنابراین گویا سالکِ اهل مراقبه در شب نهم ماه ذی‌الحجّه، با امام حسین علیه السّلام وداع می‌کند و عرض می‌کند: .... □به هر حال شب بسیار فوق‌العاده‌ای است و امیدواریم خدای متعال توفیق بهره بردن از مواهب معنوی این شب را به همه‌ی ما عطا کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام●■ ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلهِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی باقرِ العلومِ ، شخصِ العِلمِ و المعلومِ ، ناطقهِ الوجودِ ، ضرغامِ آجامِ المعارِفِ ، المُنکشِفِ لِکُلِّ کاشفِ ، الحیاهِ السّاریَهِ فی المجارِی ، النُّورِ المُنبَسِطِ علی الدُّراری ، حافظِ معارجِ الیقینِ ، وارثِ علومِ المُرسَلینِ ، حقیقهِ الحقائقِ الظُّهوریَّهِ ، دَقیقهِ الدّقائق النُّوریَّهِ ، الفُلکِ الجاریَّه فی اللُّجَجِ الغامرَهِ ، المُحیطِ عِلمُهُ بِالزُّبُرِ الغابِرَهِ ، النَّباء العَظیمِ و الصِّراطِ المُستَقیمِ ، المُستَنَدِ لِکُلِّ وَلیٍّ ، مُحَمَّد بنِ عَلیٍّ علیه السلام.■ @mohamad_hosein_tabatabaei
(ره): □●مجتهد باید به مسایل زمان خود احاطه داشته باشد.برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسایل سیاسی اظهارنظر نمی کنم. □●آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاست ها و حتی سیاسیون و فرمول های دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می کنند، از ویژگی های یک مجتهد جامع است. □●صحیفه نور،جلد 21،صفحه 98 پیام امام خمینی(ره) خطاب به مراجع اسلام، روحانیون سراسر کشور در مورد استراتژی آینده انقلاب و حکومت اسلامی مورخ:۱۳۶۷/۱۲/۰۳●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●مجالس اهل بیت علیهم السلام حوض است، انسان را تمیز و سبک می‌کند؛ روضه‌ای از روضه‌های است. □●الآن در کوثر هستید. تعقّل و تدبر کنید تا دریابید. آیا مجالس یاد خدا و اهل بیت علیهم السلام همان کوثر نیست که اهل بیت علیهم السلام تقسیم می کنند؟ □●مصباح الهدی ۲۶۱●□ □جهت شادی ارواح مومنین و مومنات، شیعیان و محبین اهلبیت علیهم السلام خصوصا مرحوم دولابی @mohamad_hosein_tabatabaei
■●روز عرفه، روز دعا و نیایش است و نمازها و دعاهای بسیاری برای این روز بیان شده است (اقبال‌الاعمال، ج٢، ص٧۵تا٨٢). از مهم‌ترین این ادعیه، دعای امام حسین علیه‌السلام (ج٢، ص٨٢) و امام زین‌العابدین علسه‌السلام است (ج٢، ص١٠۶). دعاهای طولانی دیگری از امام سجاد و امام صادق علیهماالسلام برای این روز ذکر شده (ج٢، ص١٢٢تا٢١١). عمل ام‌داوود نیز در این روز مستحب است (ج٢، ص٢۵٨). احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه، نزد اهل معرفت، متواتر و فراوان است (ج٢، ص۶۴). شب و روز عید قربان را اعمال بسیاری است. اعمالی چون: احیاء آن شب، زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام، غسل روز عید، نماز عید و دعاهای آن روز، (ج٢، ص٢۵٩تا٣١٩) همه نشان‌دهنده اهمیت بالای این زمان است. قربانی‌کردن در روز عید، یکی دیگر از اعمالی است که بسیار بر آن تأکید شده (ج٢، ص٣١٩). @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■شهادت مظلومانه زائران خانه خدا به‌دست مأموران آل سعود؛ ١۴٠٧ق. (برابر با ١٣۶۶ش.)■ ●جزء شهدای این حادثه نامی آشنا بود غضنفر رکن آبادی ، یادش گرامی✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم بخش پنجم1⃣ ● نظريه كلى فلسفى درباره سه اصل مذكور و اما نظريه كلى فلسفى در اين باب : بايد دانست كه در مساله پيدايش حوادث يعنى پيدايش موجودات و دگرگونگى هائى كه بعد از پيدايش در اطراف وجود آنها رخ مى دهد، همگى نشانگر قانون عليت و معلوليت است . پس هر موجود مادى كه به نفع هستى خود فعاليت مى كند اثر وجودى خود را متوجه غير خود مى كند تا صورت و وصفى در آن غير ايجاد كند كه متناسب با صورت و وضع خود باشد، اين حقيقتى است كه اگر در حال موجودات و وضعى كه با يكديگر دارند دقت شود به هيچ وجه قابل انكار نيست . در نتيجه ، پس هر موجودى مى خواهد از موجود ديگر بكاهد و به نوع خود اضافه كند و لازمه اين ، آن است كه هر موجود براى ابقاى وجود و حيات خود فعاليت كند و بنابر اين صحيح است بگوئيم بين موجودات تنازعى در بقا هست . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 458 و نيز لازمه ديگر اين تأثير كه علت در معلول دارد اين است كه هر موجود قوى در موجود ضعيف تصرف كند و او را به نفع خودش فانى كند و يا حداقل دگرگون سازد بطورى كه بتواند به نفع خود از آن بهره ور شود. با اين بيان ممكن است آن سه قانون كه طبيعى دانان ارائه داده بودند يعنى قانون تنازع در بقا، و قانون انتخاب طبيعى ، و قانون تبعيت محيط را توجيه كرد، براى اينكه هر نوع از انواع موجودات از آنجا كه تحت تأثر عوامل تضادى است كه از ناحيه نوع ديگر، تهديدش مى كند، قهرا وقتى مى تواند در برابر آن عوامل مقاومت كند كه وجودى قوى و نيرومند داشته باشد و بتواند از خود دفاع كند، حال افراد از هر نوعى نيز همينطور است ، آن فردى صلاحيت بقا را دارد كه وجودى قوى داشته و در برابر منافيات و اضدادى كه متوجه او شده و تهديدش مى كند، مقاوم باشد. اين همان انتخاب طبيعى و بقاى اشرف است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم بخش پنجم1⃣ ● نظريه كلى فلسفى درباره سه اصل مذكور و اما نظريه كلى ف
آیات 252-244 بقره قسمت چهارم بخش پنجم2⃣ ● نظريه كلى فلسفى درباره سه اصل مذكور و همچنين وقتى كه عده بسيارى از عوامل دست اندركارند و بيشتر آنها در نحوه تأثر متحد مى شوند، و يا آثارشان نزديك به هم است ، قهرا موجودى كه در وسط اين عوامل قرار گرفته از تأثر اين عوامل متاثر و اثری را می پذیرد كه با وضعش تناسب دارد و اين همان تبعيت محيط است . چيزى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه امثال اين قواعد و نواميس ، يعنى ناموس تبعيت محيط و غير آن هر جا كه اثر مى گذارد تنها در عوارض وجود يك موجود ولو احق آن اثر مى گذارد، و اما در نفس ذات آن موجود به هيچ وجه اثر نمى گذارد، و نمى تواند موجودى را موجود ديگر كند (مثلا ميمونى را انسان كند)، ولى طبيعى دانان از آنجائى كه قائل به وجود ذات جوهرى نيستند، زير بناى دانش خود را اين قرار داده اند كه هر موجودى عبارت است از مجموع عوارض دست به دست هم داده اى كه عارض بر ماده مى شود. لذا گفته اند همين عوارض است كه مثلا انسان را انسان و زرافه را زرافه كرده و در حقيقت هيچ نوعى نيست كه جوهر ذاتش مباين با جوهر ذات نوعى ديگر باشد بلكه تمامى انواع موجودات بعد از تجزيه و تحليل به يك موجود بر مى گردند و جوهره ذاتشان يك چيز است و آن عبارت است از ماده كه وقتى فرومول تركيبى آن مختلف مى شود به صورت انواعى مختلف در مى آيد. از همين جا است كه مى بينيد زيربناى روش علميشان ، كارشان را بدينجا كشانده كه بگويند انواع موجودات در اثر تأثرپذيرى از محيط و از ساير عوامل طبيعى دگرگون شده و فلان موجود به صورت موجودى ديگر در مى آيد، و با كمال بى پروائى بگويند ذات آن ، مبدل به ذات ديگرى مى شود. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 459 و اين بحث دامنه گسترده اى دارد كه ان شاء الله در آينده اى نزديك به آن خواهيم پرداخت. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei