eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □کسی نگوید آقا من در اجتماع هر طوری که دلم می‌خواهد زندگی می‌کنم
□می‌گویند این دیگر چه صاحب و باغبانی هست که باغش این‌قدر بی‌ادب است؛ اما می روید یک باغ دیگر را می بینید می‌بینید تمام درخت‌ها همه روی برنامه و روی حساب پیاده شده است این‌جا می‌فرمایید که این درختان مؤدبند چون ادب کننده خوش دارند.تا این‌جا تعلیم فرمایش جناب علامه طباطبایی علیه رحمه هست .حالا برویم به طرف مسائل کربلا که هم قضایای ادب را با قضایای کربلا تطبیق کنیم.(۴۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□⁠⁣⁣⁣جامعه‌ای که فلسفه ندارد، هرچه علم داشته باشد، ابله است. □خوشبخت جامعه‌ای است که بیش از آنچه می‌داند، می‌فهمد. بدبخت جامعه‌ای است که فقط می‌داند و نمی‌فهمد. □جامعه‌ای سعادتمند است که بیش از آنچه می‌داند، می‌فهمد. □دکتر ابراهیمی دینانی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
| و در تفسير عياشى از فضيل بن يسار روايت شده كه گفت : من از حضرت ابى جعفر (عليه السلام ) از معناى اين روايت سؤال كردم ، فرمود: ((هيچ آيه اى در قرآن نيست مگر آنكه دارد، و هيچ حرفى نيست مگر آنكه دارد، و براى هر حدى است )). پرسيدم : منظور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از قرآن چيست ؟ فرمود: ((منظور از ظاهر قرآن نازل شده آنست ، و منظور از باطن قرآن است ، كه در مورد خبرهاى قرآن بعضى از آن معانى رخ داده ، و بعضى بعدا رخ مى دهد، و قرآن با گردش و جريان خورشيد و ماه جريان دارد، در هر چرخى كه آنها مى زنند، و حوادثى مى آورند، از قرآن محقق مى شود، همچنان كه خداى تعالى در اين مورد فرموده : ((و ما يعلم تأويله الا اللّه و الراسخون فى العلم )) و آن مائيم كه تأويل قرآن را مى دانيم . @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □شما خودتان را کوچک نشمارید. هر چه که خود را کم‎ارزش دیدید، خدا قادر است شما را قیمتی کند. □ما مصنوع خدا و ائمّه علیهم السّلام هستیم. آنها به کار خودشان ایمان دارند، بیایید ما هم به خودمان ایمان بیاوریم. □به من می‎گوید دعا کن خدا ما را و اعمال ما را قبول کند. می‎گویم خودت قبول داری؟ محکم می‎گوید: نه. خودت باید قبول کنی، قبول تو شرط است. □جنین در رحم مادر وقتی چهار ماهه شد و روح در او دمیده شد، دیه‎اش ده برابر می‎شود. عبد در رحم دنیا هم ابتدا نماز می‎خواند و عبادت می‎کند تا اینکه محبّت امیرالمؤمنین علیه السّلام در او دمیده می‎شود. آن‌وقت شرافتش ده برابر می‎شود و خدا یک موی او را با همه‎ی عالم عوض نمی‎کند. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش سوم2⃣ ● روايتى در وصف قرآن و اينكه قرآن ظاهرى و باطنى دارد و ني
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش چهارم1⃣ ● انواع انطباق كليات قرآن بر مصادق و بنابراين جمله ((و قرآن با گردش خورشيد و ماه جريان دارد)) نيز شامل تنزيل و تأويل هر دو مى شود، و در مورد تنزيل با مسأله ((جرى )) (كه در لسان اخبار اصطلاحى است براى تطبيق كليات قرآن با مصاديقى كه پيش مى آيد) منطبق مى شود نظير انطباقى كه آيه شريفه : ((ياايها الذين آمنوا اتقوا اللّه و كونوا مع الصادقين )) بر همه طوائف مؤمنين دارد، چه مؤمنين در عصر نزول آيه ، و چه آنها كه در اعصار بعد مى آيند، كه اين خود نوعى از انطباق است و نوع ديگرش كه دقيق تر از آنست ، انطباق آيات جهاد بر جهاد نفس ، و انطباق آيات منافقين بر فاسقان از مؤمنين است . و نوع سوم آن ، كه باز از نوع دوم دقيق تر است انطباق آيات منافقين و آيات مربوط به گنه كاران ، بر اهل مراقبت و اهل ذكر و حضور قلب است ، كه اگر احيانا در مراقبت و ذكر و حضورشان كوتاهى و يا سهل انگارى كنند در حقيقت نوعى نفاق و گناه مرتكب شده اند. و نوع چهارم كه از همه انواع انطباق دقيق تر ن ، انطباق همان آيات منافقين و مذنبين است بر اهل مراقبت وذكر و حضور، در قصور ذاتيشان از اداى حق ربوبيت . در اينجا دو نكته روشن شد يكى اينكه معانى قرآن كريم داراى مراتبى است كه بر حسب اختلاف مراتب و مقامات صاحبان آن معانى اش ‍ مختلف مى شود، و لذا مى بينيم دانشمندان اهل بحث ، از مقامات اهل ايمان و ولايت و از معانى اين عناوين مراتبى ذكر ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 113 كرده اند كه از آنچه ما ذكر كرديم نيز دقيق تر است . دوم اينكه ظاهر و باطن دو امر نسبى است ، به اين معنا كه هر ظاهرى نسبت به ظاهر خودش باطن ، و نسبت به باطن خود ظاهر است ، همچنان كه روايت زير نيز اين معنا را خاطر نشان مى سازد. در تفسير عياشى از جابر از امام باقر (عليه السلام ) روايت كرده كه وى گفت : از آنجناب از تفسير آياتى مى پرسيدم ، و آن جناب پاسخ مى داد، و وقتى دوباره از تفسير همان آيات مى پرسيدم پاسخى ديگر مى داد، عرضه داشتم : فدايت شوم شما در روزهاى قبل از اين سؤ ال من جوابى ديگر داده بوديد و امروز طورى ديگر جواب داديد، فرمود: ((اى جابر براى قرآن بطنى است ، و براى بطنش نيز بطنى ديگر است ، همچنان كه براى آن ظاهرى است ، و براى ظاهرش نيز ظاهرى ديگر)). اى جابر، ((هيچ علمى از علم تفسير قرآن ، از عقول مردم دورتر نيست . چون يك آيه قرآن ممكن است اولش درباره چيزى و وسطش درباره چيز ديگر، و آخرش درباره چيز سومى باشد، با اينكه يك كلام است ، و اول و وسط و آخرش متصل به هم است ، در عين حال بر چند وجه گردانده مى شود)). و باز در همان تفسير از همان جناب ، روايت آورده كه در حديثى فرمود: ((اگر بنا بود آيه اى كه درباره مردمى نازل شده با مردان آن مردم از بين برود، چيزى از قرآن باقى نمى ماند، و ليكن قرآن طورى است كه اولش (يعنى عصر نزولش ) و آخرش (يعنى اعصار بعدش ) تا زمانى كه آسمان و زمين برجاست را يك جور شامل مى شود، و براى هر قومى آيه اى است كه تلاوتش مى كنند، حال يا آيه از خير آنان خبر مى دهد و يا از شرشان )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○از حضرت آیت‌الله العظمی بهجت قدس‌سره درخواست کردم: «یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید.» □گفتند: ذکری یادتان بدهم که از جواهرهای همۀ کوه‌های دنیا و مروارید همه دریاها قیمتی‌تر باشد؟ □گفتم: بله! و منتظر یک ذکر عریض و طویل خاص بودم؛ که گفتند: ... ... ! □اگر بدانید در این استغفار چه گنج‌هایی نهفته است؛ روح را صیقل می‌دهد، راه‌ها باز می‌شود و حاجت‌ها برآورده می‌شوند.. □○به شیوه باران، ص۵٩ ( جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستان هایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️صوم؛ ‌□حضرت آیت‌الله صمدی آملی(مدظله)□ □ابوطالب مکی(رحمةالله‌علیه) گوید: «خداوند متعال در قرآن فرموده است: 《اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ》 □و در تفاسیر آمده است که در این آیه به معنی است، و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را نامیده چه ، است از و هوس و نفس است به □و بعضی از علما گفته‌اند که غرض از در آیه مذکور است در دنیا ؛ چه روزه‌دار چون زاهد عابد است و است و است چه روزه را از باز می‌دارد. □رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: که خدای تعالی گفته است مربوط به خود اوست جز که من است و من آن را جزا می‌دهم؛ □و گفته‌اند هر عملی را جزایی است جز روزه را که آن را چه است □○قوت‌القلوب، ابوطالب‌مکی، ج۱، ص۷۳_۷۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □می‌گویند این دیگر چه صاحب و باغبانی هست که باغش این‌قدر بی‌اد
□اگرخراب کردی ما چی کارش کنیم حالا این هست که یک عارف هم دست تصرف به کار نمی‌گیرد بحثش بماند کار داریم.هر چیزی را قبل از اینکه انجام دهید سوال کنید. حتی در بین پیران ما در قدیم رسم بود می‌خواستند ترب بکارندمی‌رفتند از آخوند می‌پرسیدند آقا امروز ساعت خوبه،ساعت داره، ساعت چطوره؟ درست هم هست داخل تقویم نوشته که امروز کشاورزی نیک هست میگفت بله امروز ساعت داره بعد یه روز هم می‌گه امروز کشاورزی خوش نیست امروز ساعت نداره الان که آقایون مشغول سیم جین جار شدید دیگه الان می‌بینید که می‌روید از یک تقویم داری سوال می‌کنی که ما امروز می‌خواهیم برنج را به بعد ببریم به سیم جار ببریم یا نه ساعت دارد یا نه ؟خب چطور می‌شود آدم برای ترب کاشتن ساعت بگیرد اما برای فرزند کاشتن ساعت نمی‌گیرد ،حساب نمی‌کند یه سوال نمی‌کند این‌ها معلوم نیست روی ادب پیش نمی‌رود حالا عرائضی داریم که ان‌شاءالله شب‌های بعد تقدیم می‌داریم.(۴۵ الف) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □اگرخراب کردی ما چی کارش کنیم حالا این هست که یک عارف هم دست تصر
□جناب سیدالشهدا خیلی مؤدبانه برخورد می کند عجیب مؤدب از مکه راه افتاد به سوی کوفه خوب با این‌که براساس علوم طبیعیش حضرت می‌دانستند که کوفیان کی هستند برای این‌که با پدرش حضرت امیر آن کار را کردند با برادرش امام حسن مجتبی اونجوری شد ایشون دیگه این‌طور نبود که آدم ناآگاهی باشد مردم کوفه را نشناسد اما چون مردم نامه نوشتند برای آقا،آقا دید که ادب این هست که جواب نامه مثل جواب سلام واجب هست حدیث داریم که جواب نامه مثل جواب سلام واجب هست، مگر این‌که یک وقتی آدم به فرستنده نامه بگوید که آقا اگر نامه فرستادی من وقت جواب دادن ندارم،نامه بفرستی،بفرست اما اگر جواب ندادم حمل بر بی‌ادبی نباشد. وقتی نامه‌ها آمد حضرت جناب مسلم را فرستاد و جناب مسلم هم برای سیدالشهدا نامه نوشت نامه‌ هم در مکه به دست حضرت رسید...(۴۶ الف) @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □○آداب سلوک عرفانی و غربت سالکان در آخرالزّمان○□ □شرحی بر حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که «ابن فهد حلّی» رضوان الله تعالی علیه در کتاب «التّحصین فی صفات العارفین» نقل کرده است و برای «اهل سلوک و اهل طریقت» بسیار آموزنده است. □قیامت برپا نمی‌شود مگر اینکه قبل از قیامت شرایط امّت به جایی می‌رسد که کسی که اطاعت خدا می‌کند و اهل طاعت و بندگی است، مورد بغض و کینۀ مردم واقع می‌شود. و کسانی که اهل معصیت و گناهند، مورد محبّت و علاقه و دوستی مردم واقع می‌شوند.. □مسلمان حقیقی در آن روزگار مثل فرد غریب رانده شده‌ای است. هیچ جا، جا ندارد. □در آن روزگار، اسلام از بین می‌رود و از اسلام چیزی جز نام اسلام باقی نمی‌ماند و قرآن هم از بین می‌رود و از قرآن چیزی جز خطوط نوشته شده بر کاغذ باقی نمی‌ماند. نه از حقیقت اسلام خبری است، نه حقیقت قرآن. □مردم آن روزگار طریق بندگی حق را ترک کرده‌اند. اهل عرفان و معنویت و سلوک و طریق الی الله نیستند. میل به دنیا کرده‌اند و آخرت را کنار گذاشته‌اند؛ اصلاً صحبتی از آخرت نیست؛ حسابی برای آخرت باز نمی‌کنند؛ بهایی به وجود آخرت نمی‌دهند و وجود آخرت در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌ها و رفتارشان هیچ تأثیری ندارد. اینها اهل شکم‌چرانی و خوردن غذاهای لذیذ و اهل پوشیدن لباسهای بسیار زینتی‌اند.... □مردها اهل خودنمایی و خودآرایی‌اند و همان‌طور که زن خودش را برای شوهرش زینت می‌کند و خود را به او عرضه می‌کند، مردها اینگونه می‌شوند؛ خود را زینت کرده و به این و آن عرضه می‌کنند و زن‌ها هم خود را با زیور و شنل‌های زینتی می‌آرایند و خود را به رخ این و آن می‌کشند و در جمع خودنمایی می‌کنند... □آن روز لباس آنها لباس فرمانروایان جبّار است؛ شبیه آنها لباس می‌پوشند و آنها را در چنین لباس‌هایی می‌بینی... □همۀ مباهات و افتخارشان به پست و مقام و موقعیت شغلی و اجتماعی‌شان و به لباس زیبا و جامۀ فاخری است که بر تن کرده‌اند... □در این شرایط اولیاء خدا عبای ساده‌ای بر دوش افکنده‌اند و یا در دل عَناء و سختی و با حالتی که مردم آنها را خوار می‌پندارند، زندگی می‌کنند. در اثر بیداری‌های دل شب رنگ‌های پریده‌ای دارند و پشت‌هایشان از شدّت شب زنده داری و به نماز ایستادن خمیده شده است... □اگر در این جامعه یکی از اولیای خدا سخن حقّی بگوید، به او می‌گویند خاموش باش؛ تو رفیق شیطانی و در رأس گمراهی و ضلالتی... □در آن جامعه قرآن را به غیر حقیقتی که قرآن دارد، تأویل می‌کنند و بر می‌گردانند در تأیید دنیاطلبی‌ها و لذّت‌جویی‌ها و زر و زیور به خود بستن‌ها و فخرفروشی با لباس و جاه و جمال، به قرآن هم استناد می‌کنند. قرآن را به غیر آنچه تأویل حقیقی قرآن است، تأویل می‌کنند. می‌گویند خدا فرموده است چه کسی زینت‌هایی را که خدا برای بندگانش بیرون آورده است و غذاهای لذیذ و خوشمزه و روزی‌های گوارا را برای بندگان خدا حرام کرده است؟ اینها حرام نیست؛ خدا حلال کرده است؛ ما هم از حلال خدا استفاده می‌کنیم. برای دنیاطلبی و تجمّل پرستی‌ها چنین استناد قرآنی می‌آورند... □پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ای اسامه، بر تو باد بر طیّ طریق حق، سلوک در مسیر حقّ متعال، سلوک الی الله. یعنی اهل طریقت باش. راه حق را طی کن و سلوک الی الله کن. و بر حذر باش از اینکه در اثر جذّابیت‌ها و لذایذ دنیوی، خوشی‌های نعمت‌های دنیوی و شادی‌های ناپایدار و نابود شوندۀ دنیا و عشق زایل دنیوی، از طریق و مسیر سلوک الی الله خارج شوی. نکند تحت تأثیر اینها پای از مسیر سلوک الی الله و طیّ طریق حق بیرون گذاری... □اسامه عرض کرد: یا رسول الله، ساده‌ترین شیوه‌ای که می‌شود این طریق سلوک الی الله و طریقت حق را طی کرد، چه مسیری است؟ چگونه می‌توان به سهل‌ترین روش این راه را طی کرد؟ □پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به اسامه فرمودند: اوّل: پیوسته شب زنده‌دار باشی ... دوّم: تشنگی در فصل گرما ... سوّم: بازداشتن نفس خویشتن از شهوات چهارم: ترکِ پیروی از هوا و هوس ... پنجم: ....... □استاد مهدی طیّب۹۱/۱۱/۰۵□ @mohamad_hosein_tabatabaei
| در تفسير عياشى از جابر از امام باقر (عليه السلام ) روایت آورده که فرمود: ((اى جابر براى قرآن بطنى است ، و براى بطنش نيز بطنى ديگر است ، همچنان كه براى آن ظاهرى است ، و براى ظاهرش نيز ظاهرى ديگر)). □و باز درهمان تفسير از همان جناب ، روايت آورده كه در حديثى فرمود: ((اگر بنا بود آيه اى كه درباره مردمى نازل شده با مردان آن مردم از بين برود، چيزى از قرآن باقى نمى ماند، و ليكن قرآن طورى است كه اولش (يعنى عصر نزولش ) و آخرش (يعنى اعصار بعدش ) تا زمانى كه آسمان و زمين برجاست را يك جور شامل مى شود، و براى هر قومى آيه اى است كه تلاوتش مى كنند، حال يا آيه از خير آنان خبر مى دهد و يا از شرشان )). @mohamad_hosein_tabatabaei
○تعظیم، واجب ست به پیش جلال او ○وقتی بلند می شود احمد مقابلش @mohamad_hosein_tabatabaei