کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
▪️ما صیدیم و خدا و خوبان خدا صیادند. صید نمیتواند عقب صیاد برود، صیاد باید او را صید کند. خدا و اول
▪️بزرگان با حرف، سرِ ما را گرم میکنند و مخفیانه چیزهای بزرگ را توی جیب ما میگذارند. علّتش هم این است که چون ظرفیت نداریم، اگر آن را به ما نشان دهند، مغرور میشویم و به مردم فخر میفروشیم و ادّعا میکنیم. وقتی آنها را آشکار میکنند و نشان میدهند که در ما ظرفیت پیدا شده و با دیدن آنها خدا را شکر میکنیم و آنها را عطای خدا و نه نتیجهی تلاش و هنر خودمان میبینیم.
▪️خداوند عیبهایت را که پوشاند و بخشید، حُسنهایت را هم علنی نمیکند؛ چون یا آنها را نفله میکنی و ارزان میفروشی یا شیطان جیبت را میزند. خودت میتوانی از دور ببینی؛ امّا از بیرون آشکار نمیکند. هر وقت دانا شوی و بتوانی آنها را حفظ کنی، آشکار میکند؛ روز قیامت پرده را برمیدارد و آشکار میکند.
▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
#مسیر_سلوک_الی_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ماجرای رَدُّالشمس در بازگشت امیر المؤمنین علیه السلام از جنگ نهروان (۱۵ شوال)
▪️امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه یارانشان پیروزمندانه از #جنگ_نهروان برمیگشتند؛ که به سرزمینی به نام بابل رسیدند. این سرزمین منطقهای بود که در آن بارها عذاب الهی نازل شده بود. زمان خواندن نماز عصر فرارسید.
▪️امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: من برای نماز خواندن در این سرزمین نمیایستم؛ این سرزمینی است که در آن هیچ نبی، وصی و ولیّی نماز نمیگذارد. امیرالمؤمنین علیه السلام در همان حال حرکت، نماز عصر را با ایماء و اشاره خواندند. اصطلاحاً به اینگونه نمازها "#نماز_اضطرار" میگویند. نمازگزار میتواند برخی از ضوابطی را که باید در شرایط عادی مراعات کند، در حال اضطرار مراعات نکند؛ مثل کسی که در حال غرق شدن در دریا است. او که نمیتواند قامت ببندد، یا رو به قبله باشد. شرایط اضطرار بخشی از ضوابط نماز را تسهیل میکند. امیرالمؤمنین علیه السلام هم در همان حالی که حرکت میکردند، نماز عصر را نیّت کردند و خواندند؛ امّا فرمودند: برای نماز عصر نمیایستم.
▪️تعدادی از یاران حضرت هم که بامعرفت بودند و تا حدودی حقّ امیرالمؤمنین علیه السلام را درک میکردند، گفتند: وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام برای خواندن نماز عصر نمیایستند، ما هم نمیایستیم؛ امّا بعضی از خشکهمقدّسهایی که امیرالمؤمنین علیه السلام را پشت سر میگذارند و میخواهند در تقدّس و تدیّن از ایشان جلو بزنند، گفتند: نه؛ نماز عصر قضا میشود! ما اینجا نمازمان را خواهیم خواند. آنها ایستادند و نماز خواندند.
▪️امیرالمؤمنین علیه السلام راه را ادامه دادند و وقتی آن سرزمین طی شد، ایستادند. خورشید غروب کرده بود. حضرت شروع به خواندن دعایی کردند. با دعای ایشان خورشید دوباره به آسمان برگشت و کاملاً طالع شد و همه آن را می دیدند. امیرالمؤمنین علیه السلام همراه آن تعداد از یارانی که نماز نخوانده بودند، نماز عصر را خواندند و مجدّداً خورشید غروب کرد.
▪️محلّ رَدُّالشمس برای امیرالمؤمنین علیه السلام، در بازگشت از جنگ نهروان، اکنون در شهر حِلّه ی عراق قرار دارد و به مشهدُالشّمس معروف است.
◾️در محضر استاد مهدی طیب- ۹۲/۰۵/۳۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام - پانزدهم شوّال
▪️این فرزند پاک از سلالهی امام مجتبی علیه السّلام، محدّث و عالم بزرگوار شیعی، صحابی بزرگواری که محضر سه امام را درک کرد و شخصیتی که مورد تأیید امام معصوم قرار گرفت. تعبیر «انْتَ وَلِیُّنا حَقّا» که امام هادی علیه السّلام در حقّ ایشان فرمودند، تاج افتخار بسیار بزرگی بر سر ایشان است. حضرت فرمودند: تو به حقّ ولی، دوست و اهل ولایت ما هستی.
▪️در زیارتنامهای که هنگام تشرّف به حرم این بزرگوار میخوانید، هم این جمله را میبینید:
▫️«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوَابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجَى»
▫️سلام بر کسی که در زیارت او امید ثواب زیارت امام حسین علیه السّلام وجود دارد.
▪️عبدالعظیم حسنی شخصیت عظیم القدر و والامقامی است؛ محضر سه امام بزرگوار را درک کرده؛ صحابی امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السّلام بوده؛ معارف عظیمی را از این بزرگواران اخذ و کتبی را تألیف کرده است. آثاری مثل کتاب "خطب امیرالمؤمنین" و کتاب "یَوم و لَیله" از تألیفات عبدالعظیم حسنی است.
◾️« استاد مهدی طیّب »
#مناسبات_ماه_شوال◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️نقل شده كه وقتى امام جواد علیه السلام بيمار مى شدند، اين دوبيتى را مى خواندند:
▪️«أنت أمرضتنی و انت طبيبى فتفضل بنظرة يا حبيبى»▪️
خدايا! تو مرا بيمار کردى و پزشک و درمانگر من هم فقط خودت هست، به یک نگاه و به يك گوشه چشمی به من تفضل كن اى محبوب و معشوق من!
▪️«واسقى من شراب و دى كاسا»▪️
از شراب محبت و عشق خودت يك پیاله به من بنوشان!
▪️«ثم زد فى حلاوة التقريب»▪️
آنگاه بر حلاوت نزديكى به خودت در وجود من بيفزا.
◾️استاد مهدی طیب، شرح مصباح الهدی، مبحث دنیا و آخرت۴◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ #شبزیارتی_ارباب□
○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها
○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم ● بيان وجوه و احتمالاتى كه درباره مرجع ضميرها در آيه شريف
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم
بخش سوم
● معناى آيه شريفه در نتيجه
در نتيجه معناى آيه اين مى شود كه ((هان اى مشركين ! اگر مردمى صاحب بصيرت باشيد، براى بيدار شدن و عبرت گرفتنتان كافى است ، كه بفهميد همواره غلبه با حق است ، و خدا با يارى خود هر كه را بخواهد تأييد نموده و پيروز مى گرداند)).
پس پيروزى با خداست ، نه با مال و اولاد، و مؤ منين اگر در جنگ بدر پيروز شدند، با مال و اولاد نبود، براى اينكه مردمى اندك و فقير و ذليل بودند، و نفراتشان به يك سوم كفار نمى رسيد، و نيروى اندكشان قابل قياس با نيروى چند برابر كفار نبود، چرا كه كفار قريب به هزار نفر جنگجو بودند، همه داراى سلاح و مركب از اسب و شتر اموال و امكاناتى بى اندازه داشتند، ولى مسلمانان سيصد و سيزده نفر بودند، و همه آنان بيش از شش زره و هشت شمشير و دو اسب نداشتند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 145
با اين حال خداى تعالى ايشان رابر مشركين غلبه داد، و جمعيتى اندك و ضعيف را بر جمعيتى بسيار و نيرومند پيروز كرد، و عامل اين پيروزى آن بود كه مسلمانان را در چشم مشركين دو برابر نشان داد، علاوه بر آن ، فرشتگان را به كمك ايشان فرستاد، در نتيجه آن اسباب ظاهرى كه كفار مايه برترى خود مى دانستند سودى به حالشان نكرد، نه آن اموال ياريشان داد ونه اولاد و نه بسيارى جمعيت ، و نه نيروى مالى و جنگى .
خداى تعالى عين مسأله مورد بحث را، يعنى مساءله عادت آل فرعون و امتهاى قبل از ايشان در تكذيب آيات خدا و هلاك شدنشان را در سوره انفال (آنجا كه داستان جنگ بدر را مى آورد) دو نوبت ذكر مى كند.
و اينكه ملاحظه مى شود در موعظت كفار قريش ، ايشان را به ياد جنگ بدر مى اندازد، اشاره است به اينكه : مراد از غلبه كه آيات قبلى از آن سخن مى گفت غلبه جنگى ، يعنى كشتن و نابود كردن است . پس مى توان گفت كه آيات قصه بدر، تهديد به قتل نيز هست .
فِئَةٌ تُقَتِلُ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ ...
مقتضاى مقابله اين بود كه در مقابل گروهى كه در راه خدا قتال مى كنند بفرمايد: ((و اخرى تقاتل فى سبيل الشيطان ))، و يا ((فى سبيل الطاغوت )) و يا عبارتى نظير آن ، ولى اينطور نفرمود، بلكه فرمود: ((و اخرى كافره )) و اين بدان جهت است كه زمينه كلام مقايسه بين دو سبيل و راه نبود، تا در مقابل سبيل خدا سبيل طاغوت و يا شيطان را قرار دهد، بلكه زمينه بيان اين معنا بود كه ((كسى از خدا بى نياز نيست و سرانجام پيروزى از آن او است ))، پس در حقيقت ، مقابله بين ايمان به خدا و جهاد در راه او، و بين كفر به خداى تعالى است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻯ ﺑﮕﻮ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻟﺬﻯ ﺍﺣﻴﺎﻧﻰ ﺑﻌﺪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﺗﻨﻰ ﻭ ﺍﻟﻴﻪ ﺍﻟﻨﺸﻮﺭ
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اعتدال و ميانه روي در امور عملي:
▪️حضرت آقا در بحث طهارت ظاهر فرمودهاند: «طهارت اعضاء از اطلاق و رها کردن آنها در تصرفات خارج از دائرة اعتدال که به حسب شرع و عقل معلوم است».
▪️آن سير عملي که در امور انساني به عنوان معيار شناسانده شده، حد وسط در امور است که از آن تعبير به اعتدال و ميانه روي نيز ميکنند. افراط و تفريط، در تمامي امور مبعّدِ انسان از حقيقتي است که آدمي آن را به عنوان غايت و نهايت فعل خويش در نظر گرفته بود يعني در امور روزانه نه افراط حق است و نه تفريط بلکه اعضا و جوارح انسان يک حدّ اعتدالي دارند که انسان بايد آن را مراعات کند، در غير اين صورت بي طهارت خواهد بود.
☑️مثال
▪️اعتدال در امر کسب مال و منال براي آسايش اهل و عيال آن است که طبق فرمايش معصوم انسان روزش را به سه قسم تقسيم کرده و يک قسم آن را به کسب روزي مادي و مابقي را به اموري چون رسيدگي به همسر و فرزندان، تحقيق و تفحص علمي، تفکر در نظام احسن عالم، اظهار عبوديّت در پيشگاه حقيقت نظام هستي و استراحت اختصاص دهد و مراد از طهارت نيز رعايت همين حد اعتدال مذکور است.
#شرح_مراتب_طهارت
#استاد_صمدی_آملی_حفظة_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️شیعه در سیرش، دو روزش یکسان نیست و درجا نمیزند. حتّی اگر توی چاله هم بیفتد، نشانهی راه رفتن اوست و الاّ اگر حرکت نمیکرد که در چاله نمیافتاد. این به چاله افتادن هم لازمهی سیر اوست.
▪️اگر جلو نرفتی، بدان در موقف هستی و خدا میداند این موقفها چقدر برای سالک مفید است. باید صبر کنی تا از آن رد شوی. استغفار کن تا از آن بگذری. امّا اگر داری میروی، صلوات بفرست.
▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
#مسیر_سلوک_الی_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت دوم بخش سوم ● معناى آيه شريفه در نتيجه در نتيجه معناى آيه اين مى شو
آیات 18-10 آل عمران، قسمت دوم
بخش چهارم
● معناى بصير و بصيرت در معارف الهى
بنابراين كلمه ((بصر)) و كلمه ((بصيرت )) در مورد معارف الهى به نوعى از استعاره ، يك معنا را مى دهد. و نهايت درجه ظهور و روشنى آن معارف را مى رساند، و آيات كريمه قرآن در اين باب بسيار زياد است ، و آيه اى كه از همه بهتر به گفته ما دلالت دارد آيه شريفه : ((فانها لا تعمى الابصار و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور)) است ، كه به ما مى فهماند ديدگان در دلها قرار دارند، نه در سرها، و نيز آيه شريفه ((و لهم اعين لا يبصرون بها)) است كه با لحن شگفت انگيزى ، مى فرمايد: ((ايشان ديدگانى دارند كه با آن نمى بينند)) و باز آيه شريفه : ((و جعل على بصره غشاوة )) و آياتى ديگر از اين قبيل است .
پس مراد از كلمه ((ابصار)) در آيه مورد بحث ، همان ديدگان ظاهرى است ، اما با اين ادعا كه چشم عبرت بين ، همين چشم ظاهرى است ، و در نتيجه تعبير آيه شريفه از باب استعاره به كنايه است ، حال چرا اينطوركرد؟ بدين جهت بود كه بفهماند معنا آنقدر
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 148
روشن است كه مى توان آنرا ديد و لمس كرد، و خصوصيت مورد، كه سخن از تصرف در چشمها دارد لطف اين كنايه را بيشتر مى سازد.
از ظاهر جمله : ((ان فى ذلك ...)) بر مى آيد كه تتمه كلامى است كه خداى تعالى خطاب به پيامبر گراميش كرده ، نه اينكه تتمه كلام رسول خدا كه جمله : ((بگو كسانى كه كفر ورزيدند چنين و چنان )) باشد، به دليل كاف خطاب در ((ذلك )) كه متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است ، و اينكه در اين كلمه خطاب را متوجه شخص رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) كرد اشاره است به اينكه سايرين فهمشان اندك ، و دلهاشان از عبرت گرفتن از اين عبرت ها كور است .
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُب الشهَوَتِ
اين آيه و آيه بعديش به منزله بيان و شرح حقيقت حال مطلب قبلى است ، كه مى فرمود: ((ان الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئا...))، چون از اين آيه بر مى آيد كفار معتقد بوده اند كه مى توانند با اموال و اولاد، از خدا بى نياز شوند، و آيه شريفه بيان مى كند كه علت اين پندار فريب خوردن آنان در برابر تمايلات و لذائذ مادى است ، علت اين است كه از امور آخرت منقطع شده ، و رو به دنيا آوردند، از امور بسيار مهم بريده به امور مجازى پرداختند، امر بر آنان مشتبه شد و نفهميدند كه لذائذ مادى ، همه وسيله و متاع زندگى موقت در دنيا، و زندگى است ، كه خود مقدمه است ، براى رسيدن به آنچه نزد خدا است و آن عبارت است از حسن ماب و عاقبت نيكو.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️انسان با فقدان شفاء و اشارات شیخ الرئیس
و شرح اشارات خواجه طوسی
و فتوحات و فصوص شیخ اکبر محیی الدین
و شرح علامه قیصری در فصوص الحکم
و مصباح الانس ابنفناری
و اسفار صدرالمتالهین،
در بیان معارف الهی کتاب و سنت احساس غربت و خلأ میکند.
#علامه_حسنزاده_آملی
◾️(هزار و یک کلمه، ج۳، ص۱۸۴)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei