eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀حلول ماه مبارک رمضان، ماه عبودیت و طهارت، ماه میهمانی خدا و بهار قرآن و ماه معاشقه با اهل بیت علیهم السلام خاصه مقصد عشاق اباعبدالله الحسین علیه السلام و مجمع الجمال حضرت حجت روحی فداه مبارک باد. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ‍ ▪️ماه مبارک رمضان در ادعیۀ ما نام‌های مختلفی دارد. یکی از نام‌ها همین «رمضان» است که رمضان هم به‌معنای وادی و سرزمین تفتیده و داغ است؛ به‌خاطر اینکه در ماه مبارک رمضان، روزه‌دار روزه می‌گیرد و دچار عطش می‌شود و مثل فردی است که در کویر تفتیده‌ای زندگی می‌کند. ▪️ولی به‌موجب روایتی که در تفسیر «نورالثّقلین» است و عزیزان می‌توانند مراجعه کنند، رمضان یکی از اسماءالله است؛ ماه رمضان یعنی ماه خدا! قرآن هم به این نام اشاره کرده است: شهر رمضان الّذی انزل فیه القران هدیً للنّاس و بیّنات من الهدی و الفرقان (سورۀ بقره،آیۀ ۱۸۵) ▪️این ماه نام‌های دیگری هم دارد. یکی از اسماء این ماه، شهرالله است. در همان خطبۀ شعبانیۀ پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم که در آخرین جمعۀ شعبان، در آستانۀ فرا رسیدن ماه مبارک رمضان خواندند، بنابه آنچه که نقل شده، فرمودند: قد اقبل الیکم شهر الله... ◾️استاد مهدی طيّب _١٣مرداد ٩٠ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ▪️در صحیفۀ سجّادیه، در همان دعای چهل‌وچهارم این نام آمده است؛ این ماه، ماه اسلام است. به فرمودۀ امیرالمومنین علیه‌السّلام، الاسلام هو التّسلیم: اسلام آن تسلیم تمام‌عیار در برابر حضرت حق است. ▪️این ماهی است که علاوه بر اینکه روزه‌دار روزه می‌دارد، با همۀ وجود در برابر خداست. ارادۀ خود را فانی و مندک در ارادۀ الهی می‌کند. در برابر خدا تسلیم مطلق است. خود را به دست خدا می‌سپارد تا خدا آن‌گونه که مشیّت الهی است با او رفتار کند و او در برابر مشیّت الهی، هیچ پس نمی‌زند؛ میدان خالی نمی‌کند؛ شانه خالی نمی‌کند؛ چه مشیّت تکوینیۀ الهی، چه رخدادهایی که خدا در زندگی برای او پیش می‌آورد و چه در برابر مشیّت تشریعیۀ الهی که اوامر و نواهی‌یی است که خدای متعال در قالب احکام دینی برای او صادر می‌کند. هم تسلیم است در برابر آنچه خدا با او می‌کند، و هم تسلیم است در برابر آنچه خدا به او امر می‌کند و فرمان می‌دهد. پس شهر‌الاسلام هم نام دیگر این ماه است. ◾️استاد مهدی طيّب_ جلسه‌ی ١٣ مرداد ٩٠ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ ◾️ ▪️امام صادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: یا ابا الحسن! ماه رمضان به ما روی آورده است. قبل از افطار دعا کن؛ چراکه جبرئیل نزد من آمد و گفت: «ای محمد! هر کس در قبل از افطار، این گونه دعا کند، خدای متعال این دعای او را مستجاب و روزه و نمازش را قبول می کند، و ده دعا [ی دیگر او را نیز] مستجاب می گرداند، گناه او را می آمرزد، غم و غصه اش را از بین می برد، گرفتاریهایش را بر طرف می کند، حاجات او را برآورده می سازد، او را به مطلوبش می رساند، عملش را همراه با اعمال پیامبران و صدّیقان بالا می برد و در روز قیامت، چهره اش از ماه شب چهارده درخشانتر است. ◾️سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۱۴ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️جرعه‌ای‌ازنهمین‌باده‌ناب‌سحوری‌به‌اهل‌ولاء حضرت آیت‌الله صمدی آملی(۹۹/۲/۱۴)◾️ ▪️عزیزم! فقط مطلقا با باش ☑️سحوری: کوبیدن باب قلوب برای بیداری در سحرهای ماه رمضان @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️برای خلع سلاح کردن نفس ناطقه باید قوه غضب و شهوت را از او بگیریم ؛ بهترین راه آن روزه گرفتن و گرسنگی کشیدن است زیرا نفس اگر گرسنه باشد مطیع می شود. ◾️استاد صمدی آملی شرح مراتب طهارت◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ #دعای_هنگام_افطار ◾️ ▪️امام صادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امیر
◾️دعای پر فضیلت هنگام افطار◾️ ▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم به اميرالمؤمنين علی عليه‌ السّلام فرمودند: ▪️اباالحسن! ماه رمضان نزديك شده است؛ قبل از افطار دعا كن؛ جبرئيل پيش من آمد و گفت: يا محمّد! كسى كه در ماه رمضان با اين دعا، قبل از افطار دعا كند، خداوند دعاى او را مستجاب، نماز و روزۀ او را قبول و ده دعاى او را مستجاب می‌كند؛ گناه او را بخشيده، غم و غصۀ او را از بين برده، گرفتاری‌هايش را برطرف كرده، حاجات او را برآورده نموده، او را به مقصودش رسانيده، عمل او را با عمل پيامبران و صدّيقين بالا برده و در روز قيامت چهرۀ او درخشان‌تر از ماه شب چهارده خواهد بود. گفتم: چه دعايى است؟ جبرئيل گفت: بِسم الله الرّحمن الرَّحیم ▪️اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ العَظيمِ وَ رَبَّ الكُرسِيِّ الرَّفيعِ وَ رَبَّ البَحرِ المَسجُورِ وَ رَبَّ الشَّفعِ الْكَبيرِ وَ النُّورِ الْعَزيزِ وَ رَبَّ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنجيلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرقَانِ الْعَظیمِ ▪️أنْتَ إِلَهُ مَنْ فی‌السَّماوَاتِ وَ إِلَهُ مَنْ فی الْأَرضِ لَا إِلَهَ فيهِمَا غَيرُكَ ▪️و أَنْتَ جَبَّارُ مَن فی‌السَّماواتِ وَ جَبَّارُ مَن فی‌الْأَرضِ لَا جَبَّارَ فیهِمَا غَيرُكَ ▪️و أَنْتَ مَلِكُ مَن فی‌السَّمَاواتِ وَ مَلِكُ مَن فی‌الْأَرْضِ لَا مَلِكَ فيهِمَا غَيرُكَ ▪️أسْأَلُكَ بِاسمِكَ الْكَبيرِ وَ نُورِ وَجهِكَ الْكَريمِ وَ بِمُلكِكَ الْقَديمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا حَیُّ يَا قَيُّومُ يَا حَیُّ يَا قَيُّومُ ▪️أسأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذی أَشْرَقَ بِهِ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَ الْأَرضُ وَ بِاسمِكَ الَّذِی صَلَحَ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ بِهِ يَصلُحُ الْآخَرُونَ ▪️یا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ يَا حَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ▪️واغْفِرلی ذُنُوبِی وَاجْعَل لِی مِنْ أَمری يُسْراً وَ فَرَجاً قَرِيباً ▪️وثَبِّتْنی عَلی دِينِ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ وَ عَلی هُدَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيهِ وَ عَلیهِمُ السَّلَامُ ▪️واجعَلْ عَمَلی فی الْمَرفُوعِ الْمُتَقَبَّلِ وَ هَبْ لی كَما وَهَبتَ لِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ ▪️فاِنِّی مومِنٌ بِكَ وَ مُتَوَكِّلٌ عَلَيكَ مُنِيبٌ إِلَيكَ مَعَ مَصيری إِلَيْكَ وَ تَجمَعُ لی وَ لِأَهلی وَ لِوُلْدِی الْخَيْرَ كُلَّهُ ▪️و تَصرِفُ عَنِّی وَ عَنْ وُلْدِی وَ أَهْلی الشَّرَّ كُلَّهُ ▪️أنْتَ الْحَنّانُ الْمَنّانُ بَديعُ السَّمواتِ وَ الْأرضِ ▪️تُعطِی الْخَيْرَ مَن تَشَاءُ وَ تَصرِفُهُ عَمَّن تَشَاءُ ▪️فامْنُن عَلیَّ بِرَحمَتِكَ یا أرحَمَ الرَّاحِمِينَ. ☘☘☘☘ ▪️خدايا! اى پروردگار نور عظیم و اى پروردگار کرسی بلند و اى پروردگار درياى خروشان و اى پروردگار شفع بزرگ و نور ارجمند و اى پروردگار تورات و انجيل و زبور و قرآن عظيم ▪️توئى‏ معبود هر كه در آسمان‌هاست و معبود هر كه در زمين است و جز تو معبودى در ميان آن‌ها نيست، ▪️و توئى غالب بر هر كه در آسمان‌ها و هر كه در زمين است و جز تو غالبی در ميان آن‌ها نيست ▪️و تویى فرمانروای هر كه در آسمان‌هاست و فرمانروای هر كه در زمين است و جز تو فرمانروایی در ميان آن‌ها نيست ▪️از تو می‌خواهم به حقّ نام بزرگ و نور ذات بزرگوارت، و عظمت و پادشاهى ديرينه‌‏ات، اى زنده و اى پاينده، اى زنده و اى پاينده، اى زنده و اى پاينده ▪️و از تو می‌خواهم به حقّ آن نامت كه هر چيز بدان پرتو گرفت، و بدان نامت كه آسمان‌ها و زمين بدان روشن گشت، و بدان نامت كه پيشينيان بدان شايستگى يافتند و پسينيان بدان شايسته گردند ▪️اى زنده پيش از هر زنده، و اى زنده پس از هر زنده، معبودى جز تو نيست، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد ▪️و بيامرز گناهان مرا و در كار من آسانى و گشايشى نزديك مقرّر فرما ▪️و مرا بر دين محمّد و خاندان محمّد و بر هدايت محمّد و خاندان محمّد و بر راه و روش محمّد و خاندان محمّد كه درود بر او و آنان باد پا برجا و ثابت قدم بدار ▪️و عمل و كردار مرا در فراز جايگاه پذيرفته قرار ده، و به من ببخشاى چنانچه به دوستان و اهل طاعت بخشیده‌ای ▪️زيرا من به تو ايمان دارم و بر تو توكل می‌كنم، و به سوی تو انابه می‌كنم با اينكه بازگشتم بسوى توست، و هر آنچه خير و خوبى است همه را براى من و پدر و مادر و خاندان و فرزندانم گرد آور ▪️و هر آنچه بدى است همه را از من و پدر و مادر و خاندان و فرزندانم برگردان ▪️و تو بسیار مهربان و نعمت بخش، پديدآورندۀ آسمان‌ها و زمين هستی ▪️عطا می‌کنی خير را به هر كه خواهى، و دور بگردانى آن را از هر كه خواهى ▪️پس با رحمت خويش بر من منّت گذار، اى مهربان‌ترين مهربانان. ◾️منبع: اقبال الاعمال ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘توصیه‌هایی از مرحوم آيت الله كشميری (ره) برای بهره‌مندی هرچه بیشتر از ضیافت الله☘ ☘۱- حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزه‌داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر». با خود و خدای خود خلوت‌ کنید. خصوصاً به نوع رابطۀ حضرتش با خودتان بیاندیشد. امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود. هرچه کوته نظرانند بر ایشان پیمای که ‌حریفان ز مُل و من ز تأمل مستم ☘۲- یکی از مهم‌ترین حالت‌های بندگی خصوصاً در ماه رمضان‌المبارک حالتی است که توصیۀ مؤکد نبی مکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و آن «سجدۀ طولانی» می‌باشد. فقط خدا و اولیاء الهی می‌دانند هنگام سجدۀ عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سر شما می‌بارد. حتماً در روز یک سجدۀ طولانی داشته باشید. بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد ☘۳- آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید که لله روزه بگیرید فقط لله. آداب روزه‌داری را تا آنجا که نشاط دارید انجام دهید. کمیت‌گرا نباشید، کیفیت‌جو باشید. دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود. بزرگترین مشکل ما قشری‌نگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال‌های قبل با ولعِ زیاد خوانی اعمال انجام دادید به کجا رسیدید. به مجاز این سخن نمی‌گویم به حقیقت نگفته‌ای الله ☘۴- حتّی‌المقدور بر سفرۀ خانۀ خود افطار کنید، حتی در مساجد افطار نکنید. بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظۀ افطار به خانواده و خانۀ شما تعلق گیرد.‌ در ضمن هنگام افطار دِلال کنید. لقمه کآمد از طریق مشتبه خون‌خور وخاک و برآن دندان منه کان تورا در راه دین مفتون کند نور عرفان از دلت بیرون کند دِلال چیست؟ در اول دعای افتتاح عرض می‌کنیم «مدلاً علیک». دلال با کسر دال یعنی ناز کردن. هنگام افطار برای خدا ناز کنید، چون برایش روزه‌ گرفته‌اید و حضرتش خوان کرم گسترده. لقمۀ اوّل را نزدیک دهان ببرید، امّا نخورید و دعا کنید. یعنی به خدا عرض می‌کنید اگر حاجتم را بدهی افطار می‌کنم، به این حالت می‌گویند دِلال. معجزه می‌کند. ☘۵- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای «حُسن خلق» است. با فرزندان؛ خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد‌ کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید. لحظۀ عصبانیت و خشمِ شما، همان لحظۀ اخراج شما از این مهمانی الهی‌ است. به حسن خُلق توان کرد صیدِ اهل نظر به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ☘۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای «اشک» به ساحل نجات می‌رسد. از خدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحارِ سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی و اشک‌ریزی، دلِ شکسته داشتن است. اشک را کز بهر حق بارند خَلق گوهر است و اشک پندارند خلق ☘۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف‌گذاری شما «لیلةالقدر» باشد که جانِ جانِ رمضان است. در این خصوص سخن زیاد است. لیکن «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز». فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود، نه در ماه. تو لیلة‌القبری برو تا لیلة‌القدری شوی چون‌ قدر مر ارواح را کاشانه شو، کاشانه شو ☘۸- این ماه، ماه «ربیع‌القرآن» ماست. در این بهار قرآنی هر روز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبّر نمایید، امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد. معنیِ قرآن زقرآن پرس و بس وزکسی کآتش زده اندر هوس ☘۹- بالامام تمام الصلاة والصیام. در سراسر ماه رمضان توجه شما از روزه‌دار حقیقی و انسان کامل یعنی وجود ذی‌جود حجة بن الحجج البالغة عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی‌بایست منقطع شود. روزه و نماز و بندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری‌تعالی بار می‌یابد. تو‌ مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست «التماس دعا» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 32-28 آل عمران، قسمت چهارم بخش دوم ● چهار نكته كه از آيات كريمه گذشته استفاده شد از سخنانى
آیات 32-28 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● بحث روايتى در درالمنثور در تفسير آيه : ((لا يتخذ المومنون الكافرين اولياء...)) آمده كه ابن اسحاق و ابن جرير و ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت آورده اند كه گفت حجاج بن عمرو هم پيمان قبيله كعب بن اشرف و ابن ابى الحقيق و قيس بن زيد، پنهان از ديگران تصميم گرفته بودند چند نفر از مسلمانان مدينه را از دين خود گمراه سازند. رفاعة بن منذر و عبد اللّه بن جبير و سعد بن خثيمه از جريان خبر داشتند به آن چند نفر مسلمان هشدار دادند كه با اين اشخاص نشست و برخاست نكنيد، اين يهوديان در دل تصميم دارند شما را گمراه كنند و از دين مرتد سازند، ولى مسلمانان اعتنا نكردند، در اين باره بود كه آيه : ((لا يتخذ المومنون الكافرين )) تا جمله ((واللّه على كل شى ء قدير)) نازل گرديد. مؤلف : ظاهرا منظور روايت ، تطبيق يك مصداق بر عموم آيه است براى اين كه در عرف قرآن كلمه ((كافرين )) اعم از يهود و نصارا و مشركين است و مسلمانان را بطور كلى از دوستى ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 254 عموم كفار نهى مى كند و اگر بنا باشد داستان نامبرده سبب نزول باشد، بايد سبب نزول آياتى باشد كه خصوص يهود و نصارا را نام مى برد، نه سبب نزول آيات مورد بحث كه نامى از اهل كتاب نمى برد. و در تفسير صافى در ذيل آيه : ((الا ان تتقوا منهم تقيه ...)) در كتاب احتجاج از امير المؤمنين (عليه السلام ) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: خداى تعالى تو را دستور داده تا در دين خودت تقيه كنى ، براى اينكه مى فرمايد: زنهار، زنهار، مبادا خود را به هلاكت افكنى و تقيه اى را كه به تو دستور داده ام ترك نمائى ، زيرا با ترك تقيه سيل خون از خود و برادرانت براه مى اندازى و نعمت هاى خودت و آنان را در معرض زوال قرار داده ، آنان را خوار و ذليل دست دشمنان دين نمايى ، با اينكه خداى تعالى به تو دستور داده كه وسيله عزت آنان را فراهم سازى . و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بارها مى فرمود دين ندارد كسى كه تقيه ندارد، و نيز مى فرمود: خداى تعالى خودش فرموده : ((الا ان تتقوا منهم تقيه .)) و در كافى از امام باقر (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: ((تقيه در هر چيزى براى آدمى خواه ناخواه پيش مى آيد، و خدا هم به همين جهت آن را حلال فرموده )). مؤلف : اخبار در مشروعيت تقيه از طرق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) بسيار زياد است ، و شايد به حد تواتر برسد و خواننده محترم توجه فرمود كه آيه شريفه هم بر آن دلالت دارد، دلالتى كه به هيچ وجه نمى توان آن را انكار نمود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ بیانات آیت‌الله بهجت قدس‌سره در خصوص لزوم عبادت و بندگی در ماه مبارک رمضان◾️ ▪️خداوند انسان را طورى آفريده كه مى‌تواند از راه و خالص، از مقام ملائكه گام فراتر نهد و مقامات انبيا و اوليا را كسب نمايد. ▪️ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز حسينى و فلان روز يزيدى هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك(جبران) كنيم. ▪️استجابت دعا شرطش است. اگر شرايط دعا جمع باشد، استجابت دعا حتمى خواهد بود. البته استجابت به اين معنا نيست كه تا دعا كرديم فوراً نتيجه‌اش را ببينيم… ▪️البته توبه‌ى هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر مال كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به صاحبش برگردانيم، سپس از آن كنيم. در @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️صوم؛ ◾️ ‌(مدظله): ▪️ابوطالب مکی(رحمةالله‌علیه) گوید: «خداوند متعال در قرآن فرموده است: 《اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ》 ▪️و در تفاسیر آمده است که در این آیه به معنی است، و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را نامیده چه ، است از و هوس و نفس است به ▪️و بعضی از علما گفته‌اند که غرض از در آیه مذکور است در دنیا ؛ چه روزه‌دار چون زاهد عابد است و است و است چه روزه را از باز می‌دارد. ◾️رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: که خدای تعالی گفته است مربوط به خود اوست جز که است و من آن را جزا می‌دهم؛ ◾️و گفته‌اند هر عملی را جزایی است جز روزه را که آن را چه است ◾️قوت‌القلوب، ابوطالب‌مکی، ج۱، ص۷۳_۷۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آثار روزه در حدیث معراج◾️ ▪️نتیجۀ روزه کم‌خوری و کم‌گویی است و آن حکمت به ارمغان می‌آورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را... ▪️در حدیث معراج خداوند پرسیدند: ای احمد! آیا آثار روزه را می‌دانی؟ ▪️پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم پاسخ دادند: خیر. : ▪️نتیجۀ روزه کم‌خوری و کم‌گویی است و آن حکمت به ارمغان می‌آورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را... ▪️وقتی که بنده‌ای به یقین رسید، باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند، در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست... ▪️و هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او می‌دهم: ▪️شکری که نادانی همراه آن نباشد، ▪️یادی که فراموشی نداشته باشد، ▪️دوستی‌ای که دوستی من را بر دوستی با آفریدگانم ترجیح دهد. ▪️هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ ▪️دوستیِ او را در دل بندگانم انداخته و چشمِ قلب او را به عظمت جلالم می‌گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمی‌دارم؛ ▪️در تاریکی شب و روز با او مناجات می‌کنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کرده‌ام برای او آشکار می‌کنم. ▪️عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا می‌برم؛ ▪️مرگ را بر او آسان می‌کنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملک‌الموت او را ملاقات کند، به او می‌گوید: ▪️خوشا به حالت! خداوند مشتاق تو است ... ▪️خداوند می‌گوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگی من ساکن شو. ▪️روح انسان می‌گوید: خدایا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بی‌نیاز شدم. قسم به عزّت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنی‌تر است.... ▪️آنگاه خدای متعال می‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمی‌دهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم‌. ◾️المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۵ ▪️«فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ» (بقره/۵۴) یک تفسیر ظاهری این بود که
  ☑️قسمت ۲۶ ▪️امر قربانی کردن بقره برای قوم بنی‌اسرائیل مشتبه شد. چه چیزی این امر را مشتبه می‌کند؟ قوه‌ی خیال. عرفا در یک تقسیم‌بندی برای انسان سه بعد قائل هستند. یک بعد، بعد جسمانی ماست که شامل این جسم می‌شود. بعد دیگر، بعد روحانی ماست که از ماده و احکام آن مجرد است به این معنی که ماده در آن راه ندارد و احکام ماده درباره‌ی آن صدق نمی‌کند. برای مثال روح ما طول و وزن و... ندارد. بعد دیگری هم بین این دو بعد است که آن قوه‌ی خیال است. بهترین مثال برای آن عالم خواب است. انسان در خواب صورت‌های خیالی‌ می‌سازد و با آن‌ها نیز محشور است و البته در بیداری هم می‌تواند این‌گونه باشد. هرگز حدیث حاضر غایب شنیده‌ای من در میان جمع و دلم جای دیگرست ▪️هم دل و هم خیال انسان می‌تواند جای دیگری و جدا از جسم او باشد. قوه‌ی خیال بهترین ابزار تصرف شیطان است. شیطان هفت معنا و مرتبه دارد. یکی از معانی او وهم و از دیگر معانی او خیال است. قوه‌ی‌ خیال از آن حیثی که ما را از حقایق عقلی بازمی‌دارد، ابزار شیطان می‌شود. برای مثال انسان نماز به پا می‌دارد که سرتاسر معنی است. از همان تکبیر ابتدایی نماز سراسر معنی است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند که اگر من بخواهم باء بسم الله الرحمن الرحیم را شرح دهم، هفتاد شتر بار کتاب باید ببرند. وقتی انسان نمازی را که با بسم الله الرحمن الرحیم که سراسر معنی است شروع می‌کند، فکرهای مختلفی به سراغش می‌آید. لذا قوه‌ی خیال همواره رهزن است و فقط به یک شرط خوب است آن هم این است که کاملا تحت تدبیر عقل قرار بگیرد. این قوه هم بالاخره یکی از مخلوقات الهی و لازم است. اگر قوه‌ی خیال نباشد که ما نمی‌توانیم همدیگر را بشناسیم اما اگر خیال از سیطره‌ی عقل خارج شود، خیلی خطرناک می‌شود. ▪️«الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (کهف/۱۰۴) قوه‌ی خیال برای افرادی که تماما مشغول دنیا هستند، اعمالشان را می‌آراید به گونه‌ای که می‌پندارند اعمالشان الهی است. این که ما نمی‌توانیم گاو نفسمان را بشناسیم و امر بر ما مشتبه می‌شود ناشی از قوه‌ی خیال است. اگر شما عموم مردم را خطاب قرار دهید که توبه کنید، پاسخ می‌دهند که ما کاری نکردیم که توبه کنیم! این همان تشابه امر است. چون خیال بر این فرد حاکم است و او هنوز به مرتبه‌ی عقل نرسیده است. خاصیت عقل تسلیم شدن در برابر حق است. ما تا از حق صحبت می‌کنیم دنبال خدایی در آسمان‌ها می‌گردیم. تسلیم در برابر حق را هم به صرف نماز خواندن، روزه گرفتن و دیگر احکام تعبیر می‌کنیم. در حالی که که اگر روزی فرزند شما حرف حقی زد و شما در برابر او تسلیم نشدید از دایره‌ی اسلام در برابر حق خارج شده‌اید و هنوز وهم و خیال بر شما غالب است. دم به دم در نظام هستی حق جاری است. دلا بازیچه نبود دار هستی همه حقند در بازار هستی ▪️اگر ما اشتباهی کرده‌ایم و کسی به ما تذکر می‌دهد باید از او سپاسگزار باشیم و در برابر حق تسلیم باشیم. انسانی که از حق و میزان دور شود، به دامان شیطان می‌افتد. البته حق را هم نباید فقط در مسائل شرعی مدنظر قرار داد بلکه بسیاری از گرفتاری‌های بین زوجین هم به دلیل همین عدم قبول حق است چرا که گرفتار وهم هستند. امر بر آن‌ها مشتبه شده است و گاو نفسشان را نمی‌بینند. جامعه، جامعه‌ی خیالی است. بر خیالی صلحشان و جنگشان وز خیالی فخرشان و ننگشان ▪️تمام ائمه و انبیاء و اولیاء الهی علیهم‌السلام آمده‌اند تا ما را به عقلانیت دعوت کنند. چون که فصل میز ما با حیوانات و سایر مخلوقات و حتی ملائکةالله، عقل است. ملائکة‌الله نیز اگر بهره‌‌ی عقلانی دارند، آن بهره محدود است. «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» (صافات/۱۶۴) اگر کسی هم بخواهد بگوید که این تفاوت عشق است باید بگویم که بدون عقل نمی‌شود عاشق شد. تا به حال دیده‌اید شخص بی عقلی عاشق امام حسین علیه‌السلام شود و مراتب سلوک عشق را طی کرده ‌باشد؟ خیر. چون عقل است که عاشق می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم با عقل به مقام «أو أدنی» راه یافتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با جبرئیل این مسیر را طی کرد و به جبرئیل فرمود در پی من بیا. این‌جا گفت که من شما را تا این‌جا آورده‌ام و این جا مراد از من، عقل پیغمبر است نه جبرئیل جدای از پیغمبر. اما این‌جا وادی ای است که عقل در آن مستغرق است. این‌جا مرتبه‌ای است که در آن دیگر عقل هند نمی‌تواند کلیات را تشخیص دهد چرا که این‌جا کلیات هم فانی هستند.
☑️ ۷ رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خدای را عز وجل که هیچ بن هیچ بن هیچ و ضعیف من ضعیف من ضعیف و تراب من تراب من تراب و مفلس من مفلس من مفلس را به ضیافت خویش فراخواند و تو گویی گریبان عاجز بن عاجز بندگان را گرفت و در دریای رحمت و نور خویش افکند که او «مؤیس الایسات عن لیس» است و بدین نگاه و رحمت، عدم را خلعت وجود پوشانید و به لسان حضرت نبوت صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ الله»؛ وه چه دریای رحمت بیکرانی که هیچِ متحیرِ عاجز را خلعت کرامت الهی پوشانید و صائم و صومش را به خود نسبت داد... ▪️و سلام و صلوات بیکران الهی بر رسول خاتم و حبیب اول و اهل‌بیت طاهرینش صلوات الله علیهم اجمعین باد که حقیقتِ روزه‌اند و بدون توجه به آن ذوات اقدس، روزه قالبی بیش نیست و روزه‌دار را جز گرسنگی و تشنگی حاصلی دیگر نمی‌باشد. ▪️و اما در بیان اسرار روزه مطالبی چند تقدیم می‌دارم بعونه و فضله: ▪️معنی صوم عبارت از امساک و رفعت است. رفعت است چون از تمام عبادات دیگر بالاتر است و هم سبب رفعت و عروج صائم می‌شود. حق تبارک و تعالی روزه را به نفی مثل داشتن در عبادات رفعت داد و آن را به خود نسبت داد و فرمود:  «الصَّوْمُ‏ لِي‏...»، روزه برای من است اعنی روزه مال حق تبارک و تعالی است هر چند صائم بندگان هستند اما فرمود صومِ صائم مال من است و چون صوم از صائم جدا نیست تو گویی فرمود: «الصَّائمُ‏ لِي‏»؛ صائم مال من است... ▪️پس اگر صائم نیک بنگرد در حقیقت روزه‌اش حق را می‌بیند و بدان فرحناک می‌شود بلکه حق خود به خود فرحناک می‌شود.
☘مرحوم میرزا جواد آقا در «المراقبات» می‌فرماید: مهم‌ترین مراقبت ماه رجب، توجه و تذکر ملک داعی است. ☘وقتی‌که طفل به سن تحصیل رسید، باید مرتب به او تلقین کرد که شما یک استعداد علمی داری که باید با تحصیل، تغذیه شود؛ زیرا طفل مایل به بازی است و کنده شدن از بازی‌گری برای او دشوار است. ☘انسان‌ها طفل راه خدا هستند. باید مرتب یادآوری کنند که یک استعداد الهی دارند و باید آنرا پرورش دهند. وگرنه بازی‌های دنیا انسان را سرگرم می‌کند. ☘ملک داعی همان بنیهٔ الهی است، که آدمی را به ملکوت اعلی دعوت می‌نماید. باید به این شأن از وجود خویش توجه مداوم داشته باشیم. تا ندای آن‌را ادراک کنیم. ☘طبق برخی روایات، ملک داعی که در ماه رجب، تنها شب‌ها رخ می‌نماید. در ماه رمضان صبح و شام، در حال دعوت آدم به ملکوت عالم است. ☘سبب این أمر، روزهٔ روز و عبادات شب است که آدم را در أمر الهی شناور می‌نماید. (با تصرف و تلخیص) @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️افضل عبادات صوم و صمت است: اَوَّلُ العِبادَةِ الصَّمتُ وَ الصَّومُ. اَفضَلُ العِبادَةِ الصَّبرُ وَ الصَّمتُ وَ الاِنتِظارُ الفَرَجِ. یعنی هیچ چیز نخور، دم هم نزن. مؤمن یک عمر روزه است و دم هم بر نمی‎آورد. ▪️در روایت نبوی وارد شده است که بهترین عبادت دو چیز است؛ صوم و صمت. یعنی خواسته و نظریه‎ای از خود نداشته باشی و هر تقدیری خداوند برای تو پیش آورده و بریده، راضی باشی و گله و شکایتی هم اصلاً نداشته باشی و سکوت نمایی. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️علی(علیه السلام) قله‌ی یقین بی‌نهایت◾️ ▪️اصلاً متمثل شود و مجسمه شود می‌شود علی متمثل شود یعنی علی یعنی علی یعنی علی یعنی علی و این تمام حقیقت[علوی(علیه السلام)] یعنی ▪️این چنین کسی شهادت بدهد که [محمد] پیغمبر خداست باز کسی حرفی(شک و اشکال) دارد؟!؟ ▪️چنین کسی همچون علی(علیه السلام) که به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لم اعبد ربا لم اره : خدایی که نبینم پرستش نمی‌کنم》(۱) ▪️و همچنین به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لوکشف الغطاء ما ازددت》(۲) ▪️یقینا این حدیث آن قدر عظمت دارد که در کام امثال شیخ‌الرییس‌ها... ☑️منابع ۱) ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! کَیْفَ رَاَیْتَهُ؟ قالَ: وَیْلَکَ یا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشاهَدَةِ الأبصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ» (اصول کافی، ج۱، ص۲۴۵ – توحید، صدوق، ص۱۰۹) ۲)غُرر الحكم و دُرر الكلم، آمدی، ج۵، ص۱۰۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نیست بعد مصطفی مولای الا علی◾️ ▪️علی جان ! ما تو را می‌خواهیم. آقایان عرض می‌کنم با هیچ کس کاری نداریم. دشمنی هم نداریم می‌گوییم: ای مردم! هرکسی را که خودتان دوست دارید مال خودتون پیش‌کش خودتان. اما خدایا ! 《شاه لا فتی و هل اتی علی ئه》 آقاجان و اولادش را نازشان می‌کنم ▪️به خدا 《 بعد از مصطفی امه آقا علی ئه 》 خیلی‌ها در دنیا میگویند ما آقایی داریم به نام فلان به نام فلان ▪️بعضیا میگن بعد از پیغمبر آقای ما فلانیه فلانیه هر کسی با هر کسی می‌خواهد مشهور بشه اما ما بعد از پیغمبر علی داریم خدایا هر کسی دلش می‌خواهد که با آقاش محشور بشه محشورشون بکن اما خدایا 《بعد از مصطفی امه آقا علی ئه》 چرا ؟ برای اینکه 《اَی خزونه علم الاسما علی ئه》 باز ‌ تکرار میکنم که آقای ما علی است برای چی میگم مولای ما علی ئه ؟؟ برای اینکه 《خزونه علم الاسما علی ئه》 《ای آیینه خدا نما علی ئه》 علی علی علی علی علی به گویش محلی یعنی @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ #افطاری ۷ #بسمه_تعالی_شانه رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خد
☑️ ۸ ▪️معنای ضیافت را دریاب که مهمان در حریم میزبان داخل شد و همه از دست شد و او شد و أنا و أنت و هو، هو شد. مگر ضیافت الهی چون مهمانی دیگران است که مهمان غیر میزبان باشد؟! اینجا چون بر خوان ضیافتش بخواند و اذن ورود دهد، تو را اهل کرامت الله می‌کند و کرامت، توحید است یعنی تو کریم می‌شوی و کریم آن جهت وجه اللّهی است که باقی است به بقای او؛ «وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَالإكْرَامِ» (الرحمن، ۲۷) لذا فرمود «الصَّوْمُ‏ لِي‏» ای «الصَّائمُ‏ لِي‏». از این کرامت الهی آدمی می‌خواهد بمیرد؛ وه چه خدایی!!! ▪️روزه ترک عمل است نه انجام عمل لذا نفی مثلیت از روزه در عبادات، نعت سلبی است و چون حق متعال در مورد خود فرمود: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» (شوری، ۱۱)، مثلیت را از خود نفی کرد پس بین صائم و او جل جلاله مناسبتی ایجاد شد که به سبب آن حق تعالی روزه را مال خود دانست و فرمود پاداشش را هم خودش می‌دهد. ▪️روزه را ماهیتی نیست که قابل تعقل باشد بلکه صرفا ترک است لذا نمی‌توان آنرا عمل دانست و اگر عمل گفته می‌شود از روی تسامح است. پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله فرمود: «عَلَيكَ بالصّوْمِ فَإِنَّهُ لَا مِثلَ لَهُ» بدان جهت که حق را هم مثلی نیست و ماهیتی ندارد بلکه ماهیتش إنیت او می‌باشد پس روزه تشبه به إله عالم است بقدر وسع صائم...
‍ ▪️مَنْ‏ يَخْرُجْ‏ مِنْ‏ بَيْتِهِ‏ مُهاجِراً اِلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ؛ بین راه حركت از نفس به قلب، موت هم به دست می‌آيد. فرمود: مُوتُوا قَبْلَ‏ اَنْ‏ تَمُوتُوا. ▪️بميريد، بميريد در اين عشق بميريد ▪️كزين عشق چو مرديد همه روح پذيريد ▪️وقتی از بيت نفس بيرون آمديد، بين راه، موت شما را در می‌يابد؛ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ. وقتی به موت رسيديد، فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللهِ: اجر اين بر خداست. صورت ظاهر اگر كسی از تهران به‌سوی مکّه حركت كند، نرسیده، بين راه، حج را به جا نياورده، تصادف كند و كشته شود، مریضی بگیرد و بمیرد، حج بر گردنش نيست. اين صورت ظاهرش است؛ امّا صورت باطن اين است كه از بيت نفس، از منيّت، خودبينی، خودخواهی، انانيّت و انيّت بيرون آید و به‌سوی خانه‌ی خدا كه دل است، حركت كند، حاجی حقيقی اين است. ممكن است انسان صدبار مسجدالحرام را ببيند؛ ولی حاجی نشده باشد و ممكن است يك‌بار هم مسجدالحرام را نديده باشد و حاجی حقيقی هم او باشد. ▪️به كعبه رفتم و حسرت خورم بر آن قومیکه از زيارت دل‌های‌خسته می‌آيند ▪️كعبه يك سنگ نشانی است كه ره گم نشود ▪️ماه رمضان در عالم زمان، سايه‌ی دل مؤمن است. اگر از عالم دل سر درآورديم، اهل دل شدیم، كسی كه اهل دل است، برايش همه‌ی روزها ايّام‌الله و همه‌ی سال‌ها، سال‌های خدایی و همه‌ی ماه‌ها، ماه‌های خدایی است و او میهمان هميشگی خدا می‌شود. او فقط در ماه رمضان در ضيافت‌الله نيست؛ او دائم خودش را بر سر سفره‌ی خدا ميهمان می‌بيند. پيغمبراكرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم در همان خطبه‌ی شعبانيّه فرمودند: در اين ماه رمضان، عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ: اعمال شما مورد قبول خداست. الان يكی در اين ماه روزه می‌گيرد؛ نماز می‌خواند؛ ذكر می‌گويد؛ درحالی‌كه نمی‌داند اين عمل مورد قبول حق است يا نه؟ امّا در ماه رمضان خدا تضمين كرد؛ فرمود: نگران نباشيد! عملی كه انجام داديد مقبول است. دعا می‌كنيم؛ نمی‌دانيم اجابت می‌شود يا نه؛ امّا فرمود: دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ: در ماه رمضان دعای شما مستجاب می‌شود؛ ردخور ندارد. اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ: نفس شما تسبیح است. هوا بالا و پایین می‌رود، تسبیح است. نگفت اجر تسبیح دارد؛ نه، نفس شما تسبیح است. این بلندتر از آن است که اجرش را به شما بدهند. خود این نفس، تسبیح است. نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ: در ماه رمضان می‌خوابیم عبادت است. بِسْمِ اللهِ. ▪️كسی از دل سر در آورد، همه‌ی ايّام عمرش میهمان خدا می‌شود و در ضيافت‌الله است. هر وقت بخوابد، عبادت كرده است. نفس كه می‌كشد، نفسش‌، های و هوی است؛ نفسی نيست كه هوا بالا و پایين بیاید؛ اين نفس ذكر است؛ چون جوهر ذكر، اين نفس است. ذكرهای مختلفی است؛ شما «لا اِلـٰـهَ اِلاّ اللهُ»، «یا اللهُ»، «اللهُ اَكْبَرُ»، «يا هُو؛ یا هُو؛ یا مَنْ هُو؛ یا مَنْ هُوَ اِلاّ هُو» می‌گویيد، آخرش «يا هُو» می‌گویید. يای آن را هم می‌اندازيد و «هُو هُو» می‌گویيد. ته قضیه واو آن را هم انداختید، «هُ» می‌شود؛ خود نفس می‌شود. کسی اهل دل باشد، نفس که می‌کشد ذکر خداست. همه‌ی وجودش ذكر می‌شود. نبضش را هم بگيريد، «اللهُ، اللهُ، اللهُ» می‌گوید. در خواب و بيداری ذاكر است. حرف می‌زند، ذاكر است. ساكت است، ذاكر است. هر چه می‌كند، ذاكر است. ادامه دارد….. ◾️در محضر استاد مهدي طيب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۶ ▪️امر قربانی کردن بقره برای قوم بنی‌اسرائیل مشتبه شد. چه چیزی ای
  ☑️قسمت ۲۷ ▪️«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» (بقره/۷۰) قسمت پایانی این آیه جالب توجه است. یعنی اگر ما از دام خیال هم رها شویم، ان شاءالله هدایت می‌شویم. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرموده‌اند که اگر این ان شاءالله را نمی‌گفتند، هرگز این گاو برایشان معلوم و مشخص نمی‌شد. نفس ایشان قابلیت ذبح داشته ‌است که پیغمبر خدا به آن‌ها دستور می‌دهد نفسشان را بکشند. اگر این نفوس قابلیت ذبح شدن نداشتند که آن‌ها را رها می‌کرد. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» (انعام/۹۱) در این آیه از مشیت الهی استفاده می‌کنند و می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم. مشیت الهی امر بسیار مهمی است به گونه‌ای که اگر مشیت الهی به هدایت شما تعلق نگیرد، هدایت نمی‌شوید. آیا این جبر است؟ خیر. ما که از خدایی حرف نمی‌زنیم که در آسمان‌ها باشد و مثل جدا بودن من و شما، از ما جدا باشد. بلکه ما جلوه‌‌ی خدا هستیم و ظهور مشیت او در درون ماست. «یهْدِی مَن یشَاءُ». اگر شما بخواهید مشیت خدا هم می‌خواهد. تمام مخلوقات نظام هستی به وفق استعداد، طلب و درخواست خودشان در حال حرکت به سمت حق متعال هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلِقَ له». هر مخلوقی از آن جهتی که آن مخلوق از حق متعال طلب ظهور کرده ‌است، مورد حمایت خدا قرار دارد. اگر شما در باطن نظام هستی از خداوند هدایت بخواهید؛ یقین بدانید که خدا تمام اسباب و علل معدّه را فراهم می‌کند تا شما به هدایت برسید. زمانی که فرعون برای جلوگیری از متولد شدن موسی نوزادان را کشت، این نوزادها در باطن خودشان قرار بود به کمالاتی برسند. اراده‌ی خدا بر این است که آن نوزادها به این کمالات برسند لذا تمام این کمالات را در موسی به ظهور می‌رساند. در برزخ هم خدا به آن‌ها عنایت می‌کند تا آن‌ها به وفق استعدادشان به کمال برسند لذا ما نمی‌توانیم از کمالات دیگران به خدا شکایت کنیم چرا که خودمان نخواسته‌ایم و تلاشی نکرده‌ایم. ▪️بنی‌اسرائیل می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم زیرا می‌دانند که جریان فیض از پایین به بالا نیست. همین آب هم در نشئه ظاهر از بالا به پایین می‌آید. چون جریان فیض نظام هستی همواره از بالا به پایین است، باید همواره ان‌شاءالله بگوییم. «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا» (رعد/۱۷) فیض همواره در جریان است و انسان به وفق طلبش از آن بهره‌مند می‌شود. چون در حق متعال که بخل راه ندارد... ▪️«قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ» (بقره/۷۱) این گاو نفس گاو رامی نیست که زمین را شخم بزند. اگر رام باشد که زمینِ استعداد را شخم می‌زند و از آن معارف و حقایق و نور خارج می‌شود. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع حق‌ متعال باشد. درباره‌ی نظام هستی قائل هستند که عالم ذلول حق متعال است. یعنی کاری به من و شما ندارد ولی اگر خداوند به او دستور دهد که از این رام بودن خارج شو، پشه‌ای نمرود را می‌کشد، همین بادی که مظهر رحمت است یک قوم را زیر و زبر می‌کند. در این آیه هم از خصوصیات گاو نفس رام نبودن را برمی‌شمارد که اگر رام و اهلی بود دیگر نیازی نبود شما او را بکشید. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع عقل و شرع باشد. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/۷) اگر نفس انسان تحت تعالیم عقل قدسی رام شود، حقایق درون قلب خود را شخم می‌زند. لذا حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود که علم و معارف در آسمان‌ها نیست بلکه در درون خودتان است. چه کار باید بکنیم تا به این حقایق دست پیدا کنیم؟ این نفس را مهار کنیم و از غضب و شهوت آن را حفظ کنیم، سپس او خودش این حقایق را از درونت بیرون می‌کشد...
◾️فرازهایی از خطبه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام معروف به شقشقیه◾️ اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ (فی بعضُ النّسخ: فُلانٌ) وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، وَ لایرْقی اِلَی الطَّیرُ. ▪️هان! به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه (برخی نسخه‌ها: فلانی) جامه خلافت را پوشید در حالی كه می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد. فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَطَوَیتُ عَنْها كَشْحاً، وَ طَفِقْتُ اَرْتَأی بَینَ اَنْ اَصُولَ بِید جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلی طِخْیة عَمْیاءَ، یهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ، وَ یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یكْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یلْقی رَبَّهُ! ▪️اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم، و عمیقاً اندیشه كردم كه با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمایم، فضایی كه پیران در آن فرسوده، و كم سالان پیر، و مؤمن تا دیدار حق دچار مشقت می‌شود! فَرَاَیتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی، وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً! ▪️دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه‌تر است، پس صبر كردم در حالی كه گویی در دیده‌ام خاشاك بود، و غصه راه گلویم را بسته بود! اَری تُراثی نَهْباً. حَتّی مَضَی الاَوَّلُ لِسَبیلِهِ، فَاَدْلی بِها اِلَی ابْنِ الْخَطّابِ بَعْدَهُ. [ثُمِّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الاَعْشی:] ▪️می دیدم كه میراثم به غارت می‌رود. تا نوبت اولی سپری شد و خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام علیه‌السلام وضع خود را به شعر شاعر عرب، اَعشی، مثل زد:] شَتّانَ ما یوْمی عَلی كُورِها وَ یوْمُ حَیانَ اَخی جابِر ▪️ِ«چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشكلات، و روز حیان برادر جابر كه غرق خوشی است» فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ. ▪️شگفتا! اولی با اینكه در زمان حیاتش می‌خواست حكومت را واگذارد، ولی برای بعد از خود عقد خلافت را جهت دیگری بست. لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیها! فَصَیرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، یغْلُظُ كَلْمُها، وَ یخْشُنُ مَسُّها، وَ یكْثُرُ الْعِثارُ فیها، وَ الْاِعْتِذارُ مِنْها. ▪️چه سخت هر كدام به یكی از دو پستان حكومت چسبیدند! حكومت را به فضایی خشن كشانیده، و به كسی رسید كه كلامش درشت، و همراهی با او دشوار، و لغزشهایش فراوان، و معذرت خواهیش زیاد بود. فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَةِ، اِنْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ اِنْ اَسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ! ▪️بودن با حكومت او كسی را می‌ماند كه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكِشد بینی اش زخم شود، و اگر رهایش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد! فَمُنِی النَّاسُ لَعَمْرُ الل‍هِ بِخَبْطٍ وَ شِماس، وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِراض. ▪️به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند. فَصَبَرْتُ عَلی طُولِ الْمُدَّةِ، وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ. حَتّی اِذا مَضی لِسَبیلِهِ، جَعَلَها فی جَماعَة زَعَمَ اَنِّی اَحَدُهُمْ. ▪️آن مدت طولانی را نیز صبر كردم، و بار سنگین هر بلایی را به دوش كشیدم. تا زمان او هم سپری شد، و امر حكومت را به شورایی سپرد كه به گمانش من هم (با این منزلت) یكی از آنانم! فَیالَلّهِ وَ لِلشُّوری! مَتَی اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الْاَوَّلِ مِنْهُمْ حَتّی صِرْتُ اُقْرَنُ اِلی هذِهِ النَّظائِرِ؟! ▪️خداوندا چه شورایی! من چه زمانی در برابر اولین آنها در برتری و شایستگی مورد شك بودم كه امروز همپایه این اعضای شورا قرار گیرم؟! لكِنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَن وَ هَن. ▪️ولی (به خاطر احقاق حق) در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا یكی به خاطر كینه‌اش به من رأی نداد، و دیگری برای بیعت به دامادش تمایل كرد، و مسائلی دیگر كه ذكرش مناسب نیست. اِلی اَنْ قامَ ثالِثُ الْقَوْمِ نافِجاً حِضْنَیهِ بَینَ نَثیلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ، وَ قامَ مَعَهُ بَنُو اَبیهِ یخْضِمُونَ مالَ الل‍هِ خِضْمَ الاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبیعِ، ▪️تا سومی به حكومت رسید كه برنامه‌ای جز انباشتن شكم و تخلیه آن نداشت، و دودمان پدری او (بنی امیه) به همراهی او برخاستند و چون شتری كه گیاه تازه بهار را با ولع می‌خورد به غارت بیت المال دست زدند، اِلی اَنِ انْتَكَثَ فَتْلُهُ، وَ اَجْهَزَ عَلَیهِ عَمَلُهُ، وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ. ▪️در نتیجه این اوضاع رشته‌اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگی سرگونش نمود. ◾️خطبه ۳ نهج البلاغه◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️قسمت اول ▪️علامه حسن زاده آملی در نکته ۲۴۴ هزار و یک نکته از کتاب ناسخ التواریخ نقل می‌کند که در رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گوید: به روایتی چون علی علیه السلام آن جسد مطهر را در لحد جای داد گفت: «اللّهم هذا أولُ العددِ و صاحبُ الأبد، نُورُكَ الذی قَهَرتَ به غَواسقَ الظُّلم و بَواسقَ العدمِ و جعلتَهُ بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً، رُوحُهُ نسخةُ الأحديةِ فى اللاهوتِ و جَسَدُهُ صورةُ معانىِ المُلكِ و الملكوتِ وقلبُهُ خزانةُ الحىِّ الذى لايموتُ طاوُوسُ الكبرياء و حَمامُ الجبروت» ▪️این فقرات عرشی، مفاتیح اتصال به قلب ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله است و چون خطاب ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت ذات احدیت راست پس از غُرر و دُرر معانی آن غافل مشو و مغتنم بشمار که حکمت کلید فتح رحمت غیبی است. ▪️حضرت می‌فرماید: «اللهم هذا اول العدد و صاحب الأبد»؛ فرمود هذا که اشاره به نزدیک است تا شدت قرب خود با رسول الله را بیان فرماید. ▪️آن جناب اول العدد است چون تعین اول است که مرتبه‌ی فوق خلافت کبرای الهیه است. یعنی نفس ختمی در این مقام از همه‌ی حدود نوری فراتر می‌رود و صاحب وحدت حقیقیه می‌شود که حق تبارک و تعالی بدان می‌نگرد و در این وحدت حقیقیه تمام کمالات اندماجی خود را مشاهده می‌کند و این علم ذات به وحدت حقیقیه‌ی محمدیه صلی الله علیه و آله سبب بسط رحمت الهی می‌گردد که مبین اکملیت و آکندگی اوست یعنی چون به وحدت خویش که نفس محمدی در قوس عروج صاحب آن گردید می‌نگرد و کمالات ذاتی خود را در آن مضمحل می‌بیند، به سبب غلبه‌ی رحمت بر غضب و کمال اسمایی و صمدانیتش از سماء احدیت بر زمین واحدیت به تفصیل علمی ظهور می‌کند و از آن موطن در صورت خلایق خود را در عین خارجی حقیقی آشکار می‌کند که اول خلق از ناحیه حضرت واحدیت جناب عقل کل است که نور همه‌ی خلائق است و جمله‌ی خلائق به حضور بسیط جمعی در او حاضرند. ▪️پس سینه‌ی سینای احمدی تنها منظر ذات احدی است. ذات غیبیه و هویت مطلقه‌ی مقسمی جز به این سینه به هیچ خلقی نظر نکرده و نخواهد کرد بلکه به او هر چه را دیده و می‌بیند. این دُرّ ذی قیمت را دریاب که بابی است عظیم در معرفت ولایت. ▪️و شاید اول عدد مراد اول خلق باشد که گفته شد بدین معنا که اعداد روح حروفند و واحد عدد نیست بلکه عدد ساز است و هرگز شمرده نمی‌شود. روح الف یک است و روح باء دو. و چون‌ دو عدد اول است که از تکرار یک حاصل شده است و اولین تعین واحد می‌باشد لذا جناب ختمی مآب صلی الله علیه و آله را به سبب اینکه در قوس صعود نفس او با عقل بسیط اتحاد وجودی پیدا کرده است او را عدد اول نامید. ▪️عقل اول سبب خلقت خلائق است؛ «اذا کان العقل کان الاشیاء». به باء خلقت آغاز شد کما اینکه قرآن تدوینی هم بدو آغاز شد چون متن هر چیزی است اعنی چه قرآن تدوینی و چه قرآن تکوینی مندرج در نقطه‌ی باء بسم الله هستند و از او جاری و ساری در عیون حقایق خارجی می‌شوند. ▪️فرمود: «لِیْ مَعَ اللّهِ وَقْتٌ لَا یَسَعُنِیْ فِیْهِ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَلَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ». این وقت همان عدد اول است که حضرت احدیت است و ملائکه مقرب و انبیاء مرسل بدو نمی‌رسند چون معرفت آنجا راه ندارد. نبی نکره در سیاق نفی است یعنی حتی خود آن جناب نیز به حیث نبوتش به آن موطن اعظم راه ندارند. ▪️ملائک مقرب، ملائک مهیمند و عالین موجوداتی هستند که نه از خود خبر دارند و نه از دیگری. این همان اسماء حضرت الوهیت هستند که فقط علماً موجودند نه حقیقی خارجی تا خود و یا دیگران هم عرض خود را بشناسند. آنجا همه چیز در ذات مندک است و غیر او وجود ندارد. وجود صرف مال اوست و این ملائکه و اسماء تعینات علمی در مرتبه‌ی واحدی ذات هستند. هر موجود ازلی ابدی هم می‌باشد. به عدد اول ازلی است و چون محیط به هر چیزی از جمله زمان و دهر می‌باشد پس مصاحب ابد است؛ تو بگو ازل ابد است و ابد ازل... ▪️آنجا که فرمود «نورك الذی قهرت به غواسق الظلم و بواسق العدم»، همان است که گفته شد. یعنی ذات حق چون به وحدت حقیقیه و اطلاقی خویش نگریست و کمالات خویش را در آن مندرج بدید خواست آنها را ظهور دهد غیری نیافت و چون خواست غضب آید و در کمون بماند عشق و رحمت غلبه کرد و طالب ظهور شد و چون غیر عبارت از ظلمت و نابودی بود غواسق ظلمت و بواسق عدم را درید و به نور اول همه‌ی تعینات خارج از ذات را آشکار فرمود و نور وجود او در تعینات خلقی پدیدار گردید...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️فرازهایی از خطبه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام معروف به شقشقیه◾️ اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا
☑️قسمت دوم ▪️و آنکه فرمود: «وجعلته بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً»؛ بدان اول دلیل بر ذات اول عدد و تعین اول است. هر موجودی بسته به ظرفیت و سعه‌ی وجودیش دلالت بر مافوق و رب خود دارد. اسماء جزئی دلیل اسماء کلی هستند و اسماء کلی دال و دلیل بر اسم جامع هستند و اسم جامع ادل دلایل بر حضرت احدیت است و تعین اول بالاترین دلیل بر ذات است. ▪️و بدان هر اسم کلی اسم اعظم است مر اسماء جزئی خود را که خدمه و سدنه‌ی او هستند. فلذا اسماء کلی اسماء اعظمند و اسم جامع اسم اعظم است نسبت به اسماء کلی و حضرت تعین اول که حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است اسم اعظم است مر اسم جامع را. یعنی اول عدد اسم اعظم اعظم اعظم است کما اینکه در ادعیه وارد شد باسمك الاعظم الاعظم الاعظم. و بدان هر چه دلیل به مدلول نزدیکتر باشد با وضوح و روشنایی فزونتری از مدلول خبر می‌دهد و به او دلالت می‌نماید و چون حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله اقرب التعینات به ذات غیبی است، روشن ترین دلیل ذات محسوب می‌شود که هیچ حقیقتی در هستی چون او علم اجمالی به ذات ندارد و چون تعین اول ذات است دلالت او به رب خود دلالت ذاتی است که برای این دلالت احتیاج به غیر ندارد اما دیگرانی که به حضرت أو أدنی راه نیافته‌اند به او به ذات اقدس هاهوتی دلالت می‌نمایند. ▪️و آنجا که فرمود: «روحه نسخة الأحدية فى اللاهوت»، مشیر به همان تعین اول است که گفته شد. اما بدان لاهوت عالم امر را گویند که فوق عالم عقل کل و جبروت است و آن عالم احدیت و واحدیت است. روح انسانی به سبب بساطتش نسخه‌ای از مرتبه احدیت است که تمام حقایق و کلمات وجودی به نحو جمعی در او نوشته شده است. لذا از تعبیر نسخه استفاده کرد چون نسخه هم کتابی است که بر آن می‌نویسند و هم عکس و رونوشتی است که از روی نوشته‌ی دیگر استنساخ می‌کنند. چون آدم به صورت حق آفریده شده است و روح او نسخه‌ای از احدیت لاهوتی است لذا می‌تواند در قوس صعود تا صادر نخستین بالا رود و روحش احدیت لاهوتی شود. ▪️و آنکه فرمود: «جسده صورة المعانى الملك و الملكوت»، چون صورت هر چیز ظهور و تنزل آن چیز است. یعنی جبروت، صورت لاهوت است و ملکوت، صورت جبروت و عالم ملک و ناسوت صورت ملکوت. جسد انسان کامل صورت همه‌ی حقایق عالم ناسوت و ملکوت است. صورت معانی ملک و ناسوت است چون جسد امام به سبب تروحش اشرف موجودات در عالم طبیعت می‌باشد و اگر معانی تمام کمالات عالم ناسوت را عصاری کنیم سید و امامش جسد انسان کامل می‌شود. و البته معانی ملک همان ملکوت است چون ملکوت مبالغه‌ی در مالکیت است و عالم ملکوت مرتبه‌ای است که مالکیت دارد بر تمام عالم ناسوت؛ «بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ». پس معانی عالم ملک حقایق ملکوتیه است و جسد امام صورت اتم همه‌ی حقایق ملکوتیه می‌باشد. ▪️و آنکه فرمود: «قلبه خزانة الحى الذى لا يموت»، قلب انسان کامل خزینه‌ی همه‌ی کمالات اسمائی است و مفتاح غیبی است که تمام مفاتیح در او مندمجند و تمام مراتب غیب که حیات تفور و محض است و هیچ موتی در آن راه ندارد به دست او گشوده می‌شود و حیات در مراتب مادون جاری می‌گردد. ▪️و فرمود: «طاووس الکبریاء و حمام الجبروت»؛ بدان کبریائی از اسماء جلالی الهی است اما در متن جلال جمال منطوی است و در متن جمال جلال. چون او اول و آخر و ظاهر باطن است و بطون جلال است و ظهور جمال و چون همان که ظاهر است همو باطن می‌باشد پس همو که جلال است جمیل است. امام طاووس کبریاء است یعنی برای کبریایی حق که جلال اوست، ظهوری است که آن ظهور حقیقت امام است. کبریایی حق طالب خفاست اما غلبه‌ی عشق و رحمت سبب می‌شود از متن کبریایی ذات، طاووس جمال بالهای خلقت و تعیناتش را بگستراند و بساط زیبای کثرت پهن شود. ▪️نفس ناطقه را به ورقاء و کبوتر و حمام تشبیه کرده‌اند. بدان نفس نفیس ختمی اصل جبروت است اعنی عقل قدسی او در سیر عروجی با عقل اول اتحاد وجودی پیدا کرده است پس عقل او عقل کل و خیال متصل او خیال منفصل و جسد او جسم کل است کما اینکه روح انورش لاهوت احدی است پس او کون جامع است و چون او را دیده باشی همه را دیده‌ای و چون سخن او را بشنوی سخن همه را شنیده‌ای از اینرو فرمود «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ» اللهم‌ صلی علی محمد و آل محمد.
☑️ماه رمضان؛ شهرالله، ضیافت‌الله ▪️الله اسم جامع همۀ اسماء حضرت حق است... ▪️خداوند متعال خلق خود را به تمام اسماء و صفات خود میهمان کرده است.... ◾️استاد مهدی طیب۸۸/۰۶/۰۵ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️ثواب تلاوت هنگام سحر و افطار ▪️وَ رُوِیَ عَنِ الْإِمَامِ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏ أَنَّهُ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْقَدْرِ فِی وَقْتِ السَّحُورِ وَ الْإِفْطَارِ ثُمَّ مَاتَ مَا بَیْنَهُمَا، فَإِنَّ لَهُ ثَوَابَ مَنِ اسْتُشْهِدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ مُضَرَّجاً بِدَمِهِ. ▪️امام صادق علیه السلام فرمودند :هر که سوره ی قدر را هنگام و قرائت کند و ما بین این دو زمان از دنیا برود ثوابش به اندازه کسی خواهد بود که در راه خدا شهید شده و در خون خود غلطیده باشد. ◾️وسائل‌الشیعه : ج  ۱۰ ، ص ۱۴۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ #افطاری ۸ ▪️معنای ضیافت را دریاب که مهمان در حریم میزبان داخل شد و همه از دست شد و او شد و أنا
۹ ▪️روزه عوام امساک از خوردن و آشامیدن و... است و روزه خواص مراقبت از گناه و روزه خاص الخاص، امساک از ماسوی الله... . در هر مرتبه روح تنزیه مشاهده می‌شود. خوردن و آشامیدن و مباشرت با همسران از صفات نفس حیوانی است و مراقبت از گناه مربوط به اهل آخرت است و اهل‌الله کسانی هستند که دنیا و آخرت بر آنها حرام است. پس صائم در هر مرتبه از صیامش در مقام تجرید خود است تا به تنزیه برسد و خود را مال او ببیند، «الصَّائمُ‏ لِي‏» مکشوف شود و صائم در مضیف الهی پرده‌ی إثنیت را بدرد و جزای الهی را که وصول به همین مقام است مشاهده فرماید. ▪️روزه مال خداست پس روزه‌دار هم مال خداست. حال خدا می‌خواهد جزا بدهد؛ این جزا را باید به چه کسی بدهد؟ به خودش... معنی جزای حق به خود همان تجلی حق است به خود که کمال جلاء و استجلاء است؛ ببین روزه تا کجا صائم را بالا برد! لذا پیغمبر ختمی صلی الله علیه و آله فرمود: «لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ يَفْرَحُهُمَا إِذَا أَفْطَرَ فَرِحَ بِفِطْرِهِ وَإِذَا لَقِيَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ». صائم عند ملاقات ربش به صومش فرحناک می‌شود نه به لقاء ربش! چون به صومش در مقام تنزیه قرار می‌گیرد و خود موهوم از ميان بر می‌خیزد و همه او می‌شود... در این شهود رائی و مرئی خود حق است. این قرب فریضه است که صائم به صومش بالا می‌رود و عین الله می‌شود و به او، او را می‌بیند و این جزای روزه است...