eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۵ ▪️«فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ» (بقره/۵۴) یک تفسیر ظاهری این بود که
  ☑️قسمت ۲۶ ▪️امر قربانی کردن بقره برای قوم بنی‌اسرائیل مشتبه شد. چه چیزی این امر را مشتبه می‌کند؟ قوه‌ی خیال. عرفا در یک تقسیم‌بندی برای انسان سه بعد قائل هستند. یک بعد، بعد جسمانی ماست که شامل این جسم می‌شود. بعد دیگر، بعد روحانی ماست که از ماده و احکام آن مجرد است به این معنی که ماده در آن راه ندارد و احکام ماده درباره‌ی آن صدق نمی‌کند. برای مثال روح ما طول و وزن و... ندارد. بعد دیگری هم بین این دو بعد است که آن قوه‌ی خیال است. بهترین مثال برای آن عالم خواب است. انسان در خواب صورت‌های خیالی‌ می‌سازد و با آن‌ها نیز محشور است و البته در بیداری هم می‌تواند این‌گونه باشد. هرگز حدیث حاضر غایب شنیده‌ای من در میان جمع و دلم جای دیگرست ▪️هم دل و هم خیال انسان می‌تواند جای دیگری و جدا از جسم او باشد. قوه‌ی خیال بهترین ابزار تصرف شیطان است. شیطان هفت معنا و مرتبه دارد. یکی از معانی او وهم و از دیگر معانی او خیال است. قوه‌ی‌ خیال از آن حیثی که ما را از حقایق عقلی بازمی‌دارد، ابزار شیطان می‌شود. برای مثال انسان نماز به پا می‌دارد که سرتاسر معنی است. از همان تکبیر ابتدایی نماز سراسر معنی است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند که اگر من بخواهم باء بسم الله الرحمن الرحیم را شرح دهم، هفتاد شتر بار کتاب باید ببرند. وقتی انسان نمازی را که با بسم الله الرحمن الرحیم که سراسر معنی است شروع می‌کند، فکرهای مختلفی به سراغش می‌آید. لذا قوه‌ی خیال همواره رهزن است و فقط به یک شرط خوب است آن هم این است که کاملا تحت تدبیر عقل قرار بگیرد. این قوه هم بالاخره یکی از مخلوقات الهی و لازم است. اگر قوه‌ی خیال نباشد که ما نمی‌توانیم همدیگر را بشناسیم اما اگر خیال از سیطره‌ی عقل خارج شود، خیلی خطرناک می‌شود. ▪️«الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (کهف/۱۰۴) قوه‌ی خیال برای افرادی که تماما مشغول دنیا هستند، اعمالشان را می‌آراید به گونه‌ای که می‌پندارند اعمالشان الهی است. این که ما نمی‌توانیم گاو نفسمان را بشناسیم و امر بر ما مشتبه می‌شود ناشی از قوه‌ی خیال است. اگر شما عموم مردم را خطاب قرار دهید که توبه کنید، پاسخ می‌دهند که ما کاری نکردیم که توبه کنیم! این همان تشابه امر است. چون خیال بر این فرد حاکم است و او هنوز به مرتبه‌ی عقل نرسیده است. خاصیت عقل تسلیم شدن در برابر حق است. ما تا از حق صحبت می‌کنیم دنبال خدایی در آسمان‌ها می‌گردیم. تسلیم در برابر حق را هم به صرف نماز خواندن، روزه گرفتن و دیگر احکام تعبیر می‌کنیم. در حالی که که اگر روزی فرزند شما حرف حقی زد و شما در برابر او تسلیم نشدید از دایره‌ی اسلام در برابر حق خارج شده‌اید و هنوز وهم و خیال بر شما غالب است. دم به دم در نظام هستی حق جاری است. دلا بازیچه نبود دار هستی همه حقند در بازار هستی ▪️اگر ما اشتباهی کرده‌ایم و کسی به ما تذکر می‌دهد باید از او سپاسگزار باشیم و در برابر حق تسلیم باشیم. انسانی که از حق و میزان دور شود، به دامان شیطان می‌افتد. البته حق را هم نباید فقط در مسائل شرعی مدنظر قرار داد بلکه بسیاری از گرفتاری‌های بین زوجین هم به دلیل همین عدم قبول حق است چرا که گرفتار وهم هستند. امر بر آن‌ها مشتبه شده است و گاو نفسشان را نمی‌بینند. جامعه، جامعه‌ی خیالی است. بر خیالی صلحشان و جنگشان وز خیالی فخرشان و ننگشان ▪️تمام ائمه و انبیاء و اولیاء الهی علیهم‌السلام آمده‌اند تا ما را به عقلانیت دعوت کنند. چون که فصل میز ما با حیوانات و سایر مخلوقات و حتی ملائکةالله، عقل است. ملائکة‌الله نیز اگر بهره‌‌ی عقلانی دارند، آن بهره محدود است. «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» (صافات/۱۶۴) اگر کسی هم بخواهد بگوید که این تفاوت عشق است باید بگویم که بدون عقل نمی‌شود عاشق شد. تا به حال دیده‌اید شخص بی عقلی عاشق امام حسین علیه‌السلام شود و مراتب سلوک عشق را طی کرده ‌باشد؟ خیر. چون عقل است که عاشق می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم با عقل به مقام «أو أدنی» راه یافتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با جبرئیل این مسیر را طی کرد و به جبرئیل فرمود در پی من بیا. این‌جا گفت که من شما را تا این‌جا آورده‌ام و این جا مراد از من، عقل پیغمبر است نه جبرئیل جدای از پیغمبر. اما این‌جا وادی ای است که عقل در آن مستغرق است. این‌جا مرتبه‌ای است که در آن دیگر عقل هند نمی‌تواند کلیات را تشخیص دهد چرا که این‌جا کلیات هم فانی هستند.
☑️ ۷ رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خدای را عز وجل که هیچ بن هیچ بن هیچ و ضعیف من ضعیف من ضعیف و تراب من تراب من تراب و مفلس من مفلس من مفلس را به ضیافت خویش فراخواند و تو گویی گریبان عاجز بن عاجز بندگان را گرفت و در دریای رحمت و نور خویش افکند که او «مؤیس الایسات عن لیس» است و بدین نگاه و رحمت، عدم را خلعت وجود پوشانید و به لسان حضرت نبوت صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ الله»؛ وه چه دریای رحمت بیکرانی که هیچِ متحیرِ عاجز را خلعت کرامت الهی پوشانید و صائم و صومش را به خود نسبت داد... ▪️و سلام و صلوات بیکران الهی بر رسول خاتم و حبیب اول و اهل‌بیت طاهرینش صلوات الله علیهم اجمعین باد که حقیقتِ روزه‌اند و بدون توجه به آن ذوات اقدس، روزه قالبی بیش نیست و روزه‌دار را جز گرسنگی و تشنگی حاصلی دیگر نمی‌باشد. ▪️و اما در بیان اسرار روزه مطالبی چند تقدیم می‌دارم بعونه و فضله: ▪️معنی صوم عبارت از امساک و رفعت است. رفعت است چون از تمام عبادات دیگر بالاتر است و هم سبب رفعت و عروج صائم می‌شود. حق تبارک و تعالی روزه را به نفی مثل داشتن در عبادات رفعت داد و آن را به خود نسبت داد و فرمود:  «الصَّوْمُ‏ لِي‏...»، روزه برای من است اعنی روزه مال حق تبارک و تعالی است هر چند صائم بندگان هستند اما فرمود صومِ صائم مال من است و چون صوم از صائم جدا نیست تو گویی فرمود: «الصَّائمُ‏ لِي‏»؛ صائم مال من است... ▪️پس اگر صائم نیک بنگرد در حقیقت روزه‌اش حق را می‌بیند و بدان فرحناک می‌شود بلکه حق خود به خود فرحناک می‌شود.
☘مرحوم میرزا جواد آقا در «المراقبات» می‌فرماید: مهم‌ترین مراقبت ماه رجب، توجه و تذکر ملک داعی است. ☘وقتی‌که طفل به سن تحصیل رسید، باید مرتب به او تلقین کرد که شما یک استعداد علمی داری که باید با تحصیل، تغذیه شود؛ زیرا طفل مایل به بازی است و کنده شدن از بازی‌گری برای او دشوار است. ☘انسان‌ها طفل راه خدا هستند. باید مرتب یادآوری کنند که یک استعداد الهی دارند و باید آنرا پرورش دهند. وگرنه بازی‌های دنیا انسان را سرگرم می‌کند. ☘ملک داعی همان بنیهٔ الهی است، که آدمی را به ملکوت اعلی دعوت می‌نماید. باید به این شأن از وجود خویش توجه مداوم داشته باشیم. تا ندای آن‌را ادراک کنیم. ☘طبق برخی روایات، ملک داعی که در ماه رجب، تنها شب‌ها رخ می‌نماید. در ماه رمضان صبح و شام، در حال دعوت آدم به ملکوت عالم است. ☘سبب این أمر، روزهٔ روز و عبادات شب است که آدم را در أمر الهی شناور می‌نماید. (با تصرف و تلخیص) @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️افضل عبادات صوم و صمت است: اَوَّلُ العِبادَةِ الصَّمتُ وَ الصَّومُ. اَفضَلُ العِبادَةِ الصَّبرُ وَ الصَّمتُ وَ الاِنتِظارُ الفَرَجِ. یعنی هیچ چیز نخور، دم هم نزن. مؤمن یک عمر روزه است و دم هم بر نمی‎آورد. ▪️در روایت نبوی وارد شده است که بهترین عبادت دو چیز است؛ صوم و صمت. یعنی خواسته و نظریه‎ای از خود نداشته باشی و هر تقدیری خداوند برای تو پیش آورده و بریده، راضی باشی و گله و شکایتی هم اصلاً نداشته باشی و سکوت نمایی. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️علی(علیه السلام) قله‌ی یقین بی‌نهایت◾️ ▪️اصلاً متمثل شود و مجسمه شود می‌شود علی متمثل شود یعنی علی یعنی علی یعنی علی یعنی علی و این تمام حقیقت[علوی(علیه السلام)] یعنی ▪️این چنین کسی شهادت بدهد که [محمد] پیغمبر خداست باز کسی حرفی(شک و اشکال) دارد؟!؟ ▪️چنین کسی همچون علی(علیه السلام) که به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لم اعبد ربا لم اره : خدایی که نبینم پرستش نمی‌کنم》(۱) ▪️و همچنین به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لوکشف الغطاء ما ازددت》(۲) ▪️یقینا این حدیث آن قدر عظمت دارد که در کام امثال شیخ‌الرییس‌ها... ☑️منابع ۱) ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! کَیْفَ رَاَیْتَهُ؟ قالَ: وَیْلَکَ یا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشاهَدَةِ الأبصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ» (اصول کافی، ج۱، ص۲۴۵ – توحید، صدوق، ص۱۰۹) ۲)غُرر الحكم و دُرر الكلم، آمدی، ج۵، ص۱۰۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نیست بعد مصطفی مولای الا علی◾️ ▪️علی جان ! ما تو را می‌خواهیم. آقایان عرض می‌کنم با هیچ کس کاری نداریم. دشمنی هم نداریم می‌گوییم: ای مردم! هرکسی را که خودتان دوست دارید مال خودتون پیش‌کش خودتان. اما خدایا ! 《شاه لا فتی و هل اتی علی ئه》 آقاجان و اولادش را نازشان می‌کنم ▪️به خدا 《 بعد از مصطفی امه آقا علی ئه 》 خیلی‌ها در دنیا میگویند ما آقایی داریم به نام فلان به نام فلان ▪️بعضیا میگن بعد از پیغمبر آقای ما فلانیه فلانیه هر کسی با هر کسی می‌خواهد مشهور بشه اما ما بعد از پیغمبر علی داریم خدایا هر کسی دلش می‌خواهد که با آقاش محشور بشه محشورشون بکن اما خدایا 《بعد از مصطفی امه آقا علی ئه》 چرا ؟ برای اینکه 《اَی خزونه علم الاسما علی ئه》 باز ‌ تکرار میکنم که آقای ما علی است برای چی میگم مولای ما علی ئه ؟؟ برای اینکه 《خزونه علم الاسما علی ئه》 《ای آیینه خدا نما علی ئه》 علی علی علی علی علی به گویش محلی یعنی @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ #افطاری ۷ #بسمه_تعالی_شانه رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خد
☑️ ۸ ▪️معنای ضیافت را دریاب که مهمان در حریم میزبان داخل شد و همه از دست شد و او شد و أنا و أنت و هو، هو شد. مگر ضیافت الهی چون مهمانی دیگران است که مهمان غیر میزبان باشد؟! اینجا چون بر خوان ضیافتش بخواند و اذن ورود دهد، تو را اهل کرامت الله می‌کند و کرامت، توحید است یعنی تو کریم می‌شوی و کریم آن جهت وجه اللّهی است که باقی است به بقای او؛ «وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَالإكْرَامِ» (الرحمن، ۲۷) لذا فرمود «الصَّوْمُ‏ لِي‏» ای «الصَّائمُ‏ لِي‏». از این کرامت الهی آدمی می‌خواهد بمیرد؛ وه چه خدایی!!! ▪️روزه ترک عمل است نه انجام عمل لذا نفی مثلیت از روزه در عبادات، نعت سلبی است و چون حق متعال در مورد خود فرمود: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» (شوری، ۱۱)، مثلیت را از خود نفی کرد پس بین صائم و او جل جلاله مناسبتی ایجاد شد که به سبب آن حق تعالی روزه را مال خود دانست و فرمود پاداشش را هم خودش می‌دهد. ▪️روزه را ماهیتی نیست که قابل تعقل باشد بلکه صرفا ترک است لذا نمی‌توان آنرا عمل دانست و اگر عمل گفته می‌شود از روی تسامح است. پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله فرمود: «عَلَيكَ بالصّوْمِ فَإِنَّهُ لَا مِثلَ لَهُ» بدان جهت که حق را هم مثلی نیست و ماهیتی ندارد بلکه ماهیتش إنیت او می‌باشد پس روزه تشبه به إله عالم است بقدر وسع صائم...
‍ ▪️مَنْ‏ يَخْرُجْ‏ مِنْ‏ بَيْتِهِ‏ مُهاجِراً اِلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ؛ بین راه حركت از نفس به قلب، موت هم به دست می‌آيد. فرمود: مُوتُوا قَبْلَ‏ اَنْ‏ تَمُوتُوا. ▪️بميريد، بميريد در اين عشق بميريد ▪️كزين عشق چو مرديد همه روح پذيريد ▪️وقتی از بيت نفس بيرون آمديد، بين راه، موت شما را در می‌يابد؛ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ. وقتی به موت رسيديد، فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللهِ: اجر اين بر خداست. صورت ظاهر اگر كسی از تهران به‌سوی مکّه حركت كند، نرسیده، بين راه، حج را به جا نياورده، تصادف كند و كشته شود، مریضی بگیرد و بمیرد، حج بر گردنش نيست. اين صورت ظاهرش است؛ امّا صورت باطن اين است كه از بيت نفس، از منيّت، خودبينی، خودخواهی، انانيّت و انيّت بيرون آید و به‌سوی خانه‌ی خدا كه دل است، حركت كند، حاجی حقيقی اين است. ممكن است انسان صدبار مسجدالحرام را ببيند؛ ولی حاجی نشده باشد و ممكن است يك‌بار هم مسجدالحرام را نديده باشد و حاجی حقيقی هم او باشد. ▪️به كعبه رفتم و حسرت خورم بر آن قومیکه از زيارت دل‌های‌خسته می‌آيند ▪️كعبه يك سنگ نشانی است كه ره گم نشود ▪️ماه رمضان در عالم زمان، سايه‌ی دل مؤمن است. اگر از عالم دل سر درآورديم، اهل دل شدیم، كسی كه اهل دل است، برايش همه‌ی روزها ايّام‌الله و همه‌ی سال‌ها، سال‌های خدایی و همه‌ی ماه‌ها، ماه‌های خدایی است و او میهمان هميشگی خدا می‌شود. او فقط در ماه رمضان در ضيافت‌الله نيست؛ او دائم خودش را بر سر سفره‌ی خدا ميهمان می‌بيند. پيغمبراكرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم در همان خطبه‌ی شعبانيّه فرمودند: در اين ماه رمضان، عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ: اعمال شما مورد قبول خداست. الان يكی در اين ماه روزه می‌گيرد؛ نماز می‌خواند؛ ذكر می‌گويد؛ درحالی‌كه نمی‌داند اين عمل مورد قبول حق است يا نه؟ امّا در ماه رمضان خدا تضمين كرد؛ فرمود: نگران نباشيد! عملی كه انجام داديد مقبول است. دعا می‌كنيم؛ نمی‌دانيم اجابت می‌شود يا نه؛ امّا فرمود: دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ: در ماه رمضان دعای شما مستجاب می‌شود؛ ردخور ندارد. اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ: نفس شما تسبیح است. هوا بالا و پایین می‌رود، تسبیح است. نگفت اجر تسبیح دارد؛ نه، نفس شما تسبیح است. این بلندتر از آن است که اجرش را به شما بدهند. خود این نفس، تسبیح است. نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ: در ماه رمضان می‌خوابیم عبادت است. بِسْمِ اللهِ. ▪️كسی از دل سر در آورد، همه‌ی ايّام عمرش میهمان خدا می‌شود و در ضيافت‌الله است. هر وقت بخوابد، عبادت كرده است. نفس كه می‌كشد، نفسش‌، های و هوی است؛ نفسی نيست كه هوا بالا و پایين بیاید؛ اين نفس ذكر است؛ چون جوهر ذكر، اين نفس است. ذكرهای مختلفی است؛ شما «لا اِلـٰـهَ اِلاّ اللهُ»، «یا اللهُ»، «اللهُ اَكْبَرُ»، «يا هُو؛ یا هُو؛ یا مَنْ هُو؛ یا مَنْ هُوَ اِلاّ هُو» می‌گویيد، آخرش «يا هُو» می‌گویید. يای آن را هم می‌اندازيد و «هُو هُو» می‌گویيد. ته قضیه واو آن را هم انداختید، «هُ» می‌شود؛ خود نفس می‌شود. کسی اهل دل باشد، نفس که می‌کشد ذکر خداست. همه‌ی وجودش ذكر می‌شود. نبضش را هم بگيريد، «اللهُ، اللهُ، اللهُ» می‌گوید. در خواب و بيداری ذاكر است. حرف می‌زند، ذاكر است. ساكت است، ذاكر است. هر چه می‌كند، ذاكر است. ادامه دارد….. ◾️در محضر استاد مهدي طيب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۶ ▪️امر قربانی کردن بقره برای قوم بنی‌اسرائیل مشتبه شد. چه چیزی ای
  ☑️قسمت ۲۷ ▪️«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» (بقره/۷۰) قسمت پایانی این آیه جالب توجه است. یعنی اگر ما از دام خیال هم رها شویم، ان شاءالله هدایت می‌شویم. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرموده‌اند که اگر این ان شاءالله را نمی‌گفتند، هرگز این گاو برایشان معلوم و مشخص نمی‌شد. نفس ایشان قابلیت ذبح داشته ‌است که پیغمبر خدا به آن‌ها دستور می‌دهد نفسشان را بکشند. اگر این نفوس قابلیت ذبح شدن نداشتند که آن‌ها را رها می‌کرد. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» (انعام/۹۱) در این آیه از مشیت الهی استفاده می‌کنند و می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم. مشیت الهی امر بسیار مهمی است به گونه‌ای که اگر مشیت الهی به هدایت شما تعلق نگیرد، هدایت نمی‌شوید. آیا این جبر است؟ خیر. ما که از خدایی حرف نمی‌زنیم که در آسمان‌ها باشد و مثل جدا بودن من و شما، از ما جدا باشد. بلکه ما جلوه‌‌ی خدا هستیم و ظهور مشیت او در درون ماست. «یهْدِی مَن یشَاءُ». اگر شما بخواهید مشیت خدا هم می‌خواهد. تمام مخلوقات نظام هستی به وفق استعداد، طلب و درخواست خودشان در حال حرکت به سمت حق متعال هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلِقَ له». هر مخلوقی از آن جهتی که آن مخلوق از حق متعال طلب ظهور کرده ‌است، مورد حمایت خدا قرار دارد. اگر شما در باطن نظام هستی از خداوند هدایت بخواهید؛ یقین بدانید که خدا تمام اسباب و علل معدّه را فراهم می‌کند تا شما به هدایت برسید. زمانی که فرعون برای جلوگیری از متولد شدن موسی نوزادان را کشت، این نوزادها در باطن خودشان قرار بود به کمالاتی برسند. اراده‌ی خدا بر این است که آن نوزادها به این کمالات برسند لذا تمام این کمالات را در موسی به ظهور می‌رساند. در برزخ هم خدا به آن‌ها عنایت می‌کند تا آن‌ها به وفق استعدادشان به کمال برسند لذا ما نمی‌توانیم از کمالات دیگران به خدا شکایت کنیم چرا که خودمان نخواسته‌ایم و تلاشی نکرده‌ایم. ▪️بنی‌اسرائیل می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم زیرا می‌دانند که جریان فیض از پایین به بالا نیست. همین آب هم در نشئه ظاهر از بالا به پایین می‌آید. چون جریان فیض نظام هستی همواره از بالا به پایین است، باید همواره ان‌شاءالله بگوییم. «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا» (رعد/۱۷) فیض همواره در جریان است و انسان به وفق طلبش از آن بهره‌مند می‌شود. چون در حق متعال که بخل راه ندارد... ▪️«قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ» (بقره/۷۱) این گاو نفس گاو رامی نیست که زمین را شخم بزند. اگر رام باشد که زمینِ استعداد را شخم می‌زند و از آن معارف و حقایق و نور خارج می‌شود. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع حق‌ متعال باشد. درباره‌ی نظام هستی قائل هستند که عالم ذلول حق متعال است. یعنی کاری به من و شما ندارد ولی اگر خداوند به او دستور دهد که از این رام بودن خارج شو، پشه‌ای نمرود را می‌کشد، همین بادی که مظهر رحمت است یک قوم را زیر و زبر می‌کند. در این آیه هم از خصوصیات گاو نفس رام نبودن را برمی‌شمارد که اگر رام و اهلی بود دیگر نیازی نبود شما او را بکشید. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع عقل و شرع باشد. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/۷) اگر نفس انسان تحت تعالیم عقل قدسی رام شود، حقایق درون قلب خود را شخم می‌زند. لذا حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود که علم و معارف در آسمان‌ها نیست بلکه در درون خودتان است. چه کار باید بکنیم تا به این حقایق دست پیدا کنیم؟ این نفس را مهار کنیم و از غضب و شهوت آن را حفظ کنیم، سپس او خودش این حقایق را از درونت بیرون می‌کشد...