کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش دوم ● سخنى پيرامون الهامات غيبى و خواطر شيطانى سخنى پيرامون
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم
بخش سوم
● بخشى از تكلم كه مخصوص خداوند است
در اين ميان يك قسم ديگر از تكلم هست كه مخصوص خداى تعالى است ، و در آيه شريفه : ((و ما كان لبشر ان يكلمه اللّه الا وحيا، او من وراى ء حجاب )) از آن سخن رفته و آن را به دو قسم تقسيم كرده ، يكى تكلم از راه وحى كه در اين قسم بين خدا و بنده اش حجابى نيست و دوم تكلم از وراى حجاب اين بود اقسامى از كلام خدا و كلام ملائكه و شيطانها.
اما كلام خداى سبحان آن قسمش كه به نام وحى خوانده مى شود كلامى است كه براى طرف خطابش بالذات متعين است و محال است كه يك پيامبر وحى را به چيز ديگر اشتباه كند، براى اينكه گفتيم وحى آن قسم از تكلم خدا است كه بين او و بنده مورد خطابش هيچگونه حجابى نيست ، و اما آن قسم ديگر از تكلم محتاج به روشنگريها و محكم كارى هائى است كه سرانجام منتهى به وحى گردد.
و اما كلام فرشته و شيطان ، آياتى كه در همين نزديكى ملاحظه كرديد درتشخيص آن دو كافى است ، براى اينكه خطورهاى فرشتگان همواره توأم با شرح صدر است ، و آدمى را به سوى مغفرت و فضل خدا مى خواند كه آن دو هم به ملاكهاى دينى بر مى گردد، به چيزى بر مى گردد
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 286
كه مطابق دين مبين خدا است ، دينى كه در كتابش و سنت پيامبرش بيان شده است .
و خطورهاى شيطانى همواره ملازم با تنگى سينه و بخل نفس است و آدمى را به پيروى هواى نفس مى خواند، و از فقر مى ترساند، و به فحشا امر مى كند، كه همه اينها بالاخره به ملاكهائى بر مى گردد، كه مطابق با كتاب و سنت خدا و پيامبرش نيست ، و با فطرت خود آدمى نيز مخالف است .
مطلب ديگرى كه تذكرش لازم است اين است كه انبيا و افراد برجسته اى كه پشت سر انبيا هستند بسيار مى شود كه فرشته و يا شيطان را هم مى بينند و هم مى شناسند، همچنان كه قرآن كريم از آدم و ابراهيم و لوط حكايت كرده است ، و اين خود بهترين دليل است بر اينكه آن حضرات احتياجى به نشانه و مميز ندارند و اما در آن مواردى كه صدائى مى شنوند، و صاحب صدا را نمى بينند، البته احتياج به مميز دارند همانطور كه ساير مؤمنين بدان نيازمندند و آن مميز هم همانطور كه گفتيم بايد بالاخره به وحى منتهى گردد و اين معنا واضح است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
ما باید به یقین بدانیم که ما در دو دست خود، دو گوهر شبچراغ و گرانقدر(قرآن و عترت) داریم؛
و کار به تشکیک دیگران نداشته باشیم، خواه بدانند و بگویند که در دست ما گوهر است، و یا آن دو را دو سنگ بیارزش بدانند، چه دیگران قدر آن دو را بدانند یا ندانند [ما باید قدردان باشیم].
▪️برای اینکه اگر قدر ندانستیم، نعمت از دست ما گرفته میشود، چنانکه اهل حجاز از نعمت ولایت محروم شدند و به عَجَمها(ایرانیها) منتقل گردید.
◾️در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۶◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ☑️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱
◾️جلسه چهاردهم «شرح رساله لقاءالله » #قسمت_دوم◾️
از دقیقه ۱۳ الی ۲۳
✔️وقتی داریم نماز میخوانیم:
1️⃣ اگر بسم الله....را از باب اینکه ما خودمان داریم نماز میخوانیم میگوییم بسم الله.....این میشود به اندازهء ما
2️⃣ولی وقتی گفتی من..... در رکعت اول و دوم ...باید حمد بخوانم.....نه حمدی را که من میخواهم بخوانم، بلکه حمدی را که خدای متعال در قرآن بر پیغمبر نازل کرده آن حمدِ نازل شدهء بر پیغمبر را میخواهم قرائت کنم " از باب قرآن" ، نه از باب " شخص خودم"
▪️من بنا هست در رکعت اول و دوم قرآن بخوانم
معمولا طبق روایات ما سوره " توحید" را بعد از حمد در یکی از دو رکعت در نماز قرائت کنیم. که بدون سوره توحید نشود ،که " موحد" باشیم
▪️در نماز سوره« توحید» بخوانیم تا موحد به (( توحید صمدی قرآنی)) بشویم .
▪️بنا بر امر الهی که به ما دستور فرمود ما داریم قرآن را می آوریم در نمازش میخوانیم به دستور او داریم اطاعت میکنیم فرمان خدا را.
این اطاعتِ فرمانِ حق باعث میشود که ....دیگر ارزش این حمد و سوره به اندازهء ما نیست چون ما داریم امر خدا را اجرا میکنیم به اندازهء خودِ خداست به اندازهء خاتم انبیاست.
و لذا نماز ما (( نماز محمدی)) صلی الله علیه و آله و سلم است نماز الهی است یعنی خدای متعال فرمود اینطوری بخوان من دارم میخوانم.....من چه میدونستم که آدم باید نماز بخواند و نماز را هم اینجوری بخواند!
▪️حالا علاوه از این ....دوست دارد که به سِرّ اینها هم برسد به اسرار اینها هم برسد که ....چه سِرّی بود که خدا به ما این لطف را کرده؟! ....چرا به حیوانات نگفته؟ چرا به ملائکه نگفته؟ چرا به عالم مثال و عقل اینجوری نماز دستور نداده؟
▪️مهمترین چیز این است که آدم دارد.....به تَبَعیت امر او اقدام میکند که امرش را اجرا بکند
✔️لذا عارف در محضر حق متعال در مقام حضور و مراقبت:
1️⃣ احکام شرعیه به نحو تشریعی برای او ترفیعی میشود. تکلیفش ترفیع پیدا میکند....
2️⃣ و وقتی در حضور حق متعال "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر" است میگوید: بارالها من کاری به واجب و مستحب ندارم ،شما مستقیما تمام امور مرا بدست بگیر و به دلم القاء بکن چه کاری را بکنم چه کاری را نکنم،
3️⃣من کاری به احکام شرعیه ندارم.....احکام شرعیه برای کسانی است که دسترسی به مقام حضور ندارند، قطعا لازم است
4️⃣حالا یکی بگوید بنده بر اساس اجتهادم به نظر من فلان کار مستحب است و احتیاط مستحب این است که این را انجام بدهید.
خب وقتی من در محضر حق متعال باشم چرا به اجتهادِ این و آن عمل کنم! خب مستقیما از خودِ خدا میپرسم از خودِ او.
5️⃣و لذا عارف حقیقی باید به یک رتبه ای از معرفت و عرفان برسد که مستقیما تمام چیزها را از وجود حق متعال مستقیم بگیرد..... و تمام چیزها را از خلیفه الله میگیرد
▪️کسی تا به این رتبه نرسد آن مقام عرفانی کامل هنوز محقق نشده.
▪️شیخ اکبر در فصوص میگوید:
عارف یا مامور است یا مَنهی. یعنی جان خدا بهش میگوید این کار را یا انجام بده یا نده
دیگر نمیگوید من بروم به رساله عملیه مراجعه بکنم ببینم آقای مجتهد چی گفته
نه آنجا آقای مجتهد برای کسانی گفته که آگاهی به احکام ندارند، مقام حضور را ندارند، دسترسی ندارند
▪️این عارف( کتل طی کرده ).....اهل کتمان است.....و به عموم کاری ندارد.....عموم وظیفه شان را بر اساس تشریعیات میروند پیش مجتهدینشان ....و کاری به بندگان خدا ندارد. او خودش در محضر حق متعال است.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_چهاردهم_روز_۱_۲_۱۴۰۰
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱ ◾️جلسه چه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️
◾️جلسه چهاردهم «شرح رساله لقاءالله » #قسمت_سوم◾️
از دقیقه ۲۳ الی ۲۹
▪️بگویید خب امیرالمومنین و اهل بیت پس چرا گوشه گیری نکردند؟ برای اینکه آنها دیگر دنبال این مجتهد و آن مجتهد نرفتند .....
امام زمان هم با بدن عنصری است....آیا می آید مقلّدِ مجتهدین ما میشود؟! تا ببیند علمای قم و نجف چی استخراج کردند از احکام شرعیه؟! اینطور نیست .
▪️در زمان غیبت..... از باب رفع ضرورت میگویند " فارجعوا الی روات احادیثنا"
یا " وَ اَمّا مَن کانَ مِن الفقها" که ۴ تا خصیصه داشته باشند..... که این فقها را آقایان اساتید ما معنا میکنند به "فقیه مطلق"، نه فقیه مُتجَزّی.
▪️متجزّی یعنی تجزیه شده است از مثلا ۱۰ هزار احکام شرعیه، ایشان میتواند ۵ تا ۴ تا احکام شرعی را استخراج کند
▪️کجا میتوانی مجتهد مطلق پیدا کنی! تازه در بین مجتهدین مطلق که فقها هستند در بین این فقها برو یک فقیهی را پیدا کن که
1️⃣ صائنا لنفسه باشد
2️⃣ حافظا لدینه باشد
3️⃣ مخالفا لهواه باشد
4️⃣ مطیعا لامر مولاه باشد
تازه این را پیدایش بکن و " فَلِلعوامِ اَن یُقَلِّدوه" عوام باید مقلد این بشوند
▪️حتی آدم بخواهد شیخ انصاری ها را هم یک فقیه مطلق بداند مشکل است چون تفقّه در دین میخواهد
یعنی هم در "فقه اکبر" و هم در "فقه اصغر" اینجوری فقیه میخواهیم
▪️در زمان حضور آقا امیرالمومنین که آقا در کوفه مستقر بودند و حکومتشان آنجا بود &ایران، افغانستان، لبنان، اردن، عربستان سعودی، یمن،... همه زیر قلمرو اسلام بودند، چقدر در یمن شیعه داشت..... پس معلوم است شیعیان یمنیِ امام علی از شیعیانِ مدینه ای و کربلایی و نجفی و...... به مراتب در حفظ اهل بیت و حریم اهل بیت ساعی تر بودند کوشش بیشتری داشتند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_چهاردهم_روز_۱_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رويداد مباهله - بخش اوّل
▪️هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مكه را فتح كردند و عرب تحت فرمان ایشان درآمد، نمايندگان و نامههايى از سوى خود به مناطق مختلف جهان فرستاده و مردم را به اسلام دعوت كردند.
▪️«عقبه بن غزوان»، «عبدالله بن ابى اميه»، «هدير بن عبدالله» و «حبيب بن سنان» نمايندگان پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم بودند كه به «نجران» اعزام شده تا مسيحيان آنجا را به اسلام دعوت نمايند و به آنان پيشنهاد كنند يا اسلام را پذيرفته و با مسلمانان برادر شوند، يا در صورت نپذيرفتن اسلام جزيه پرداخته و در صورت رد هر دو پيشنهاد آماده جنگ باشند.
▪️در نامه رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم آمده بود:
▪️بگو: اى اهل كتاب بياييد از سخن حقّى كه ما و شما آن را قبول داريم پيروى كنيم، كه به جز خداى يكتا هيچكس را نپرستيده، چيزى را شريک او قرار نداده، و برخى را به جاى خدا به خدايى تعظيم نكنيم. اگر آنها از حق روى گرداندند، بگوييد شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان خداونديم.
▪️پس از رسيدن پيام پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم، در معبد بزرگ خود گرد آمدند. عده ديگرى نيز از «مذحج»، «عک»، «حمير»، «انمار» و خويشان و همسايگان آنها از قبايل «سبأ» - كه همگى بجهت سرنوشت مشترک خود و شرايطى كه براى آنان بوجود آمده بود خشمگين بودند - به آنان پيوستند.
▪️اسقف بزرگ آنان كه انسان موّحدى بود، علاوه بر مسيح به پيامبر عليه السّلام نيز ايمان داشت ولى اين مطلب را پنهان مىكرد. وقتى ديد مىخواهند به مدينه رفته و با پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به مشاجره برخيزند، آنان را پند و اندرز داده و به تأمل و تأنى دعوت كرد. «كرز بن سبره حارثى» - كه در آن زمان سرپرست قبيله «بنى حارث بن كعب» و فرمانده نظامى آنان و از اشراف و بزرگان آنان محسوب مىشد - از سخنان او خشمگين شده و به مقابله با او برخاست ولى اسقف بزرگ، «سيد» و «عاقب» كه آنان نيز از بزرگان قوم خود بودند، به مقابله با او برخاستند.
▪️و به اين ترتيب گفتگوى آنان طول كشيد تا جايى كه براى تطبيق صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم با آنچه پيامبران گذشته در مورد او گفته بودند، كتاب «جامعه» را آورده و ديدند سخنان اسقف بزرگ درست است. در اين جا بود كه «سيد» و «عاقب» مضطرب شده و تصميم گرفتند براى مشاهدهی صفات پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق بشارتهاى پيامبران گذشته با او به مدينه بروند.
▪️«سيد» و «عاقب» به همراه چهارده نفر از بزرگان و علماى مسيحى نجران و هفتاد نفر از اشراف و بزرگان «بنى حارث بن كعب» براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم به طرف مدينه حركت كردند. آنان داراى چهرههاى زيبا و بدنى متناسب بودند و هنگامى كه نزديک مدينه رسيدند، براى اين كه با همراهان خود به مسلمين و مردم مدينه فخر فروشى كنند، سيد و عاقب سفارش كردند كه از مركبهاى خود پياده شده، خود را آرايش كرده، لباسهاى معمولى خود را از تن در آورده، لباسهاى ابريشمى و زيباترين و بهترين لباسهاى خود را بپوشند، خود را خوشبو نموده و با شكلى زيبا و صفى منظم به سوى مدينه حركت نمايند. وقتى در مسجد رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم بر آن حضرت وارد شدند، وقت نماز آنان بود. به طرف مشرق مشغول نماز شدند.
▪️مسلمانان خواستند مانع اين عمل شوند ولى پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نگذاشتند.
▪️تا سه روز نه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را دعوت به اسلام كرد و نه آنان از پيامبر سئوالى كردند، تا بدين ترتيب آنان فرصت كافى براى ديدن پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم و تطبيق صفات او با آنچه در كتابهاى خود درباره پيامبر ديده بودند، داشته باشند.
ادامه دارد ...
◾️المراقبات
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️عشق علي در دل دشمنان او هم خانه داشت و هر کس با هر مشربی که باشد، میتواند دوستدار علی باشد؛ دوستدار عظمت علی، شجاعت علی، سخاوت علی، فداکاری و جوانمردی علی، حريت و عبوديت علی، دانش و انديشه علی، عشق و شور علی، و زمزمهها و نجواها و يا نطقهای آتشين علی، استقامت و شکيبایی و يا نرمش و آشنایی علی.
▪️در علی همه چيز هست و اينهمه برای حق است و اين است که همه چيز او دوستداشتنی است و حتی دشمنش در دل، شيفته اوست و مخالفش در پنهان شيدای اوست.
▪️ولايت علی، علی را سرپرست گرفتن و امر او را بر هر امری مقدم داشتن و از هواها و حرفها و جلوهها بريدن است و اين ولايت، دنباله #ولايت_حق است و دنباله توحيد است؛ توحيد در هستی و توحيد در جامعه و توحيد در درون هر نفس.
❞ عینصاد(استادصفائی حائری)
#امامت_طرح_حکومت_شیعه
#جمله_کوتاه
@mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️رويداد مباهله - بخش اوّل ▪️هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مكه را فتح كردند و عرب تح
☑️رويداد مباهله - بخش دوّم
▪️پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعوت نمود.
▪️گفتند: اباالقاسم تمام نشانیهايى را كه در كتابهاى آسمانى دربارهی پيامبر بعد از عيسى عليه السّلام گفته شده، در تو يافتيم، مگر يک علامت كه بزرگترين آنهاست.
▪️حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: چه نشانهاى؟
▪️گفتند: در انجيل آمده است كه او مسيح را تصديق كرده و به او ايمان دارد ولى تو به او ناسزا گفته و او را دروغگو مىدانى و مىپندارى او بندهی خداست.
▪️پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خير. من او را تصديق كرده و به او ايمان دارم و گواهى مىدهم او پيامبرى است كه از جانب پروردگارش فرستاده شده و بندهاى است كه سود و زيان و مرگ و زندگى و برانگيختن او بدست خودش نمىباشد.
▪️آنان گفتند: آيا بندگان خدا مىتوانند كارهايى را كه او انجام مىداد، انجام دهند؟ و آيا پيامبران توانايى فوقالعاده او را داشتند؟ آيا او مردگان را زنده، كورها را بينا نكرده و پيسیها را شفا نداده است؟ آيا مكنونات قلبى و آنچه در خانههايشان ذخيره كرده بودند را به آنان نمىگفت؟ آيا كسى جز خدا يا پسر خدا توان چنين كارهايى را دارد؟ و درباره مسيح عليه السّلام خيلى غلو كردند.
▪️پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: برادرم عيسى، همانگونه كه گفتيد، بود. مردگان را زنده، كور و پيسی را شفا داده و آنچه را كه در ذهن قوم خود بود و نيز چيزهايى را كه در خانههايشان ذخيره كرده بودند به آنان مىگفت. ولى تمام اينها با اذن خداى عزوجل بود. او بنده خدا بود و اين مطلب براى او ننگ نيست و او نيز از آن ابايى نداشت. او داراى گوشت، خون، مو، استخوان، عصب و آميختهاى از اعضاى بدن بود. غذا مىخورد، تشنه مىشد و سفره مىگستراند. پروردگارش يگانه حقّى بود كه هيچ مثل و مانندى ندارد.
▪️گفتند: كسى را به ما نشان بده كه بدون پدر بوجود آمده باشد.
▪️فرمود: آفرينش آدم از او شگفت انگيزتر است، او بدون پدر و مادر به وجود آمد، و هيچ كارى براى خدا سختتر يا آسانتر از كار ديگرى نيست. و هر وقت خدا بخواهد چيزى را بوجود آورد، فقط به آن مىگويد بوجود بيا، او نيز بوجود مىآيد. و اين آيه را براى آنان خواند:
▪️إنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون (آل عمران. آیه ۵۹)
▪️«خلقت عيسى نزد خدا مانند خلقت آدم است كه آن را از خاک آفريد، آنگاه به او فرمود: بوجود بيا. او نيز بوجود آمد.»
▪️سيد و عاقب گفتند: سخنان تو ما را قانع نكرده و به آنچه تو مىخواهى اقرار نمىكنيم. بنا بر اين مباهله كرده و لعنت خدا را بر دروغگو قرار مىدهيم. و به اين ترتيب حق به زودى آشكار مىگردد.
▪️در اين جا بود كه خداوند آيه مباهله را بر پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل فرمود:
▪️فمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين (آلعمران. آیه ۶۱)
▪️«اگر بعد از اين كه آگاه شدى، كسى در مورد او (عيسى) با تو مجادله نمايد، بگو: بياييد هر كدام از ما و شما خودمان و زنان و فرزندانمان را گرد آورده، مباهله نموده و دروغگو را گرفتار لعنت و عذاب خدا نماييم.»
ادامه دارد ...
◾️المراقبات
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ◾️جلسه چ
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی روز هشتم ،ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️
◾️جلسه چهاردهم «شرح رساله لقاءالله » #قسمت_چهارم◾️
از دقیقه ۲۹ الی آخر ( ۳۹ )
▪️اگر بخواهی از آن مقام عصمت تنزّل بکنی میبینی نوبت رتبهء محمدبن حنفیه هاست که ایشان به برادرش امام حسین از جنبه نصیحت گفت که برادر! برو یمن.
▪️خب اگر در زمان امام که حاضر هم هست اگر دسترسی به امام نداشتیم چکار کنیم؟ آنجا مجبوریم باز به مجتهدین مراجعه کنیم
▪️اینجور نیست که باب اجتهاد در زمان صاحب عصمت نباشد. بلکه باید برویم پیش مجتهد
▪️حالا این مجتهد کیه؟ مثلا یک والی از طرف آقاجان امیرالمومنین می آید. مثلا اباذر را میفرستاد.
▪️در جنوب لبنان یک مقامی بنام مقام اباذر هست..... خب شبانه روز اینقدر برای مردم احکام شرعی و سوالات پیش می آید که ایشان که همهء اینگونه چیزها را که ذهنش نبوده و سوالش را نکرده...... بعد از او سوال میشود چکار میکند؟
▪️مسائل مستحدثه یعنی مسائلی که تازه حادث شده و تازه شروع شده و اصلا سابقه ندارد
▪️مثلا در مسافرت اگر آدم ۴ فرسخ برود و برگردد مسافر میشود.....قدیم یا با شتر یا با پای پیاده.... بود.... و الان هواپیما.... شده.....و عمودی برود بالا و دوباره برگردد همینجا .... ۴ فرسخ رفت و ۴ فرسخ برگشت آیا مسافریم یا نه؟ اینها میشود سوالات مُستَحدَثِه یعنی یک چیز جدید پیش می آید
▪️باید فقیه آنچنان در امور دین تبحر داشته باشد که بتواند از آیات و روایات در اینگونه از مسائل جدیدی که پیش می آید استخراج کند استنباط کند چون ایشان که دسترسی ندارد برود مدینه از آقا سوال کند....
▪️و لذا اجتهاد در مقابل نص صحیح نیست ؛اما اجتهادِ بدون نص باید باشد.....ولی اجتهاد در مقابل نص مثل عمل به قیاس هم در احکام شرعیه باطل است
▪️برگردیم به صدر بحث: که یکی خدا را در حمد وکیل میگیرد و یکی در قرائت قرآن خدا را وکیل میگیرد..... از اینجا بحث " قرب فریضه" و "قرب نافله" پیش می آید.
✔️یکجور دیگر قرآن خواندن این است که یا بر اساس قرب فریضه باشد یا بر اساس قرب نافله:
▪️که در قرب نافله خدای متعال میگوید من چشم و گوش و دست و پای.....بنده ام میشوم
▪️در قرب فریضه بنده چشم و گوش و دست و پا و اعضاء و جوارحِ خدای متعال میشود.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_چهاردهم_روز_۱_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️رويداد مباهله - بخش دوّم ▪️پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعوت
☑️رويداد مباهله - بخش سوّم
▪️پيامبر نيز اين آيه را براى آنان خواندند. سپس فرمودند:
▪️خداوند به من دستور داده است كه اگر بخواهيد و بر گفتهی خود استوار باشيد، به خواسته شما عمل كرده و با شما مباهله كنم. آنها گفتند: فردا با تو مباهله مىكنيم تا حقيقت روشن شود. آنگاه با همراهان خود از پيش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برخاستند.
▪️هنگامى كه به منزلگاه خود در «حرّه» رسيدند يكى از آنها به ديگرى گفت:
▪️مباهله كار را يكسره خواهد كرد. بنابراين قبل از هر چيز بنگريد با چه كسانى براى مباهله مىآيد. آيا با تمام پيروان خود، يا با اصحاب با سوادش، يا با افراد متواضع، بىچيز و برگزيدگان دينى خود كه تعدادشان اندک است؟ اگر عدّه زياد و قدرتمندان را به همراه خود آورد، چنين كسى مانند پادشاهان قصد فخر فروشى دارد و شما برنده مباهله هستيد. و اگر با عده كمى از پيروان فروتن و برگزيده خود آمد - كسانى كه پيامبران با آنان به مباهله مىآيند - مبادا با آنان مباهله كنيد. هنگام مباهله حتماً اين مطالب را در نظر داشته باشيد تا مبادا به عذاب خدا گرفتار آييد. من آنچه را بايد بگويم، گفتم، ديگر خود دانيد.
▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم دستور داد زير دو درخت را جارو كرده و فرداى آن روز امر فرمود پارچه سياه و نازكى را روى آن درختها انداختند.
▪️هنگامى كه سيد و عاقب اين منظره را ديدند، با فرزندان خود كه عبارت بودن از: صبغة المحسن، عبدالمنعم، ساره و مريم و نيز مسيحيان نجران و سواران «بنى حارث» با بهترين شكل و شمايل، براى مباهله از جايگاه خود بيرون آمدند.
▪️اهالى مدينه يعنى مهاجرين، انصار و ديگران نيز هر كدام با نشانها و پرچمهاى خود با شكل و شمايل نيكو، به آنجا آمدند تا نظارهگر حوادث باشند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم صبحگاهان، در اطاق خود درنگ نمود تا مدّتى از روز گذشت. آنگاه بيرون آمده، دست على را گرفته و در حالى كه حسن و حسين عليهماالسّلام در جلوی او و فاطمه عليهاالسّلام پشت سر او حركت مىكردند، بطرف آنان آمده، در ميان دو درخت و زير آن پارچه ايستادند.
▪️در اينجا نيز دست على علیهالسّلام در دست او، حسن و حسين علیهماالسّلام جلوی او و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او قرار داشت. آنگاه به دنبال سيد و عاقب فرستاد و آنان را به مباهلهاى كه خواسته بودند، فرا خواند.
▪️آنان نيز آمده و گفتند: اباالقاسم با چه كسى با ما مباهله مىكنى؟
▪️حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: با بهترين مردم روى زمين و گرامیترين آنان نزد خداى عزوجل، با اينان - و به على عليه السّلام، فاطمه، حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد اشاره كرده و گفتند: براى مباهله با ما نه بزرگان را آورده، نه جمعيّت زياد، و نه افراد زيبايى را كه به تو ايمان دارند. و كسى را جز اين جوان و اين زن و دو تا بچه با تو نمىبينيم. با اينان مىخواهى با ما مباهله كنى؟
▪️فرمود: بله. به كسى كه مرا به حق برانگيخت سوگند، دستور دارم با همينان با شما مباهله كنم.
▪️در اينجا بود كه از ترس رنگشان زرد شده و به نزد ياران خود برگشتند.
▪️وقتى همراهان آنان، قيافهی رنگ پريدهی آنان را ديدند، پرسيدند چه اتفاقى افتاده است؟ آنان خود را كنترل كرده و گفتند: چيزى نيست.
▪️جوان برگزيده و دانشمندى در ميان آنان بود، به آنان گفت: واى بر شما، اين كار را انجام ندهيد، صفات او را كه در جامعه بود، بياد آوريد.
▪️به خدا سوگند شما به خوبى مىدانيد كه او راستگوست. مدّت زيادى از تبديل شدن برادرانتان به خوک و ميمون نمىگذرد. سخنان اين جوان بر آنان اثر گذاشت و از مباهله منصرف شدند.
▪️راوى مىگويد:
▪️اسقف برادر دانشمندى بنام «منذر بن علقمه» داشت و آنان او را با اين عنوان مىشناختند. وقتى ديد كار به اينجا رسيده و آنان در مورد كارى كه مىخواستند انجام دهند، به ترديد افتادهاند، دست «سيد» و «عاقب» را گرفته و گفت: مرا با اين دو تنها گذاريد. آنگاه رو به آنان كرده و گفت: پيشقراول قبيله كه در پى آب و علف جلوتر حركت مىكند، هيچگاه به قوم خود دروغ نمىگويد. من از روى خيرخواهى مىگويم به خودتان كمک كنيد و خود را نجات دهيد والّا خود و ديگران را نابود مىكنيد.
▪️گفتند: بگو، كه تو امين و درستكارى.
▪️گفت: به خوبى مىدانيد كه هيچگاه قومى با پيامبرى مباهله ننموده، مگر اين كه نابود شده است. شما و تمام عاقلانى كه با شما هستند و از مطالب كتاب آسمانى اطلاع دارند مىدانند كه همين شخص يعنى اباالقاسم، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم، همان كسى است كه پيامبران مژده آمدن او را دادهاند. مطلب ديگرى نيز هست كه بايد از آن ترسيد.
▪️پرسيدند: چه چيزى؟
ادامه دارد ...
◾️المراقبات
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei