eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 2⃣ ▪️باید همواره در حضور باشیم. همواره باید به درون خود و حقیقت این نظام عالم
،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داده که به واسطه آن، این حقایق را در درون خودت می‌سازی و منشئات خودت را می‌بینی و ادراک می‌کنی. خدا می‌فرماید ما در قیامت برای شما بهشت را -به واسطه نفس ناطقه خودت- انشاء می‌کنیم. تو هم بهشت می‌سازی و هم جهنم لذا بیرون از تو هیچ خبری نیست. اینکه حکما در معنای لیلةالقدر فرموده‌اند که قدر خودت را بدان یعنی همین. این جمله را بگیرید و با همین جمله محشور باشید که «شما تجلی منحصر به فرد حق متعال هستید»...  یعنی خداوند طوری که در تو ظهور کرده‌، در غیر تو مطلقاً به این نحو ظهور نکرده است لذا همه مخلوقات خدا مظهر لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیء هستند. هر کدام از مخلوقات خدا واحد هستند. آنگونه که در تو جلوه کرده در هیچ چیز دیگری جلوه نکرده است لذا حق متعال می‌فرماید وقتی بنده من به نماز می‌ایستد، من طوری به او توجه دارم که گویا جز این بنده‌ای ندارم... اما خدا در بی‌نهایت حقیقت جلوه کرده است لذا من و شما در نماز این توجه را به حق متعال نداریم اما او دارد... اصلا کار او همین است... جلوه‌ی اتمّ حق متعال، امام زمان علیه‌السلام ارواحنا فداه نیز چنین است که می‌فرماید: إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ. منِ امام جوری به شیعانم نگاه می‌کنم که کَانّه کسی جز این شیعه ندارم. ▪️توجه به باطن اصالت دارد. آیه شریف «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال/۲۴) بسیار قابل تأمل است. خدا کجاست؟ بین تو و تو! یعنی چه؟! خیلی حرف، حرف سنگینی است... «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/۱۶) رگ گردن جسمانی است، کمی فاصله است اما او مطلب را بالاتر برد و فرمود وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؟! و بالاتر برد و فرمود، يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ... دوست نزدیک‌تر از من به من است وین  عجب‌تر که  من  از  وی دورم ▪️ما از حق متعال دوریم. او که از ما دور نیست... لیلةالقدر یعنی درک همین معنا که حق متعال نزدیک‌تر از من به من و در حقیقت و باطن من است و اوست که در شراشر وجودی من جریان دارد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ. من در همه چیز اشیاء عالم خدا را دیدم. در خودت چه؟ به طریق اولی... قبل از تو، بعد از تو، با تو و در تو خداست... لذا فرمود «وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنْتُمْ» (حدید/۴) حق متعال خود را تنزل داده و چنین سخنی گفته است. در این آیه حرفهاست... این چه نوع معیتی است که حق متعال در عین حال که از همه کمالات عالمین بی‌نیاز است، از آن مقام هُوَ الْغَنِي آمده است و با تو معیت دارد و از تو به تو نزدیک‌تر است؟! این باطن تو وقت است، این باطنت را دریاب. شیطان وقت معلوم دارد، «قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ • إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ص/۸۰ و ۸۱) وقت معلوم خودت را دریاب که اگر به وقت معلوم برسی، از آن لحظه دیگر شیطان بر تو تسلطی ندارد... آن وقت معلوم که اتصال حقیقت تو با حق متعال است، آنجا دیگر شیطان راه ندارد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داد
، نفحه لیلةالقدر 4⃣ ▪️اگر انسان، وقت غنیمت‌شمار باشد، می‌بیند که فیض، علی‌الدوام از باطن او به ظاهرش تنزل می‌یابد. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا... فیها یعنی فی نَفسِها. ملائکةالله که خارج از نفس حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله بر او تنزل نمی‌کرد بلکه این ملائکةالله، ابعاد وجودی و قوای او و حقیقتِ جان خودِ پیغمبر است. شما نیز برای خودت وقت داری. اگر وقت غنیمت‌شمار نباشی، آن قوت و مدد تشریعیه و رحیمیه از باطن شما به ظاهرتان تسری پیدا نخواهد کرد لذا نوعاً می‌بینیم که اولیاء الهی قدرت های ظاهری بالایی دارند که این قدرت ظاهری ظهور قوت باطنیست. قوت جبریل از مطبخ نبود بود  از دیدار  خلاق  ودود ▪️امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:  وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِيَّةٍ وَ لَا بِحَرَكَةٍ غَذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكِيَّةٍ... من که به قوت جسمانی قلعه خیبر را فتح نکردم، بلکه به قدرت ملکوتی چنین کردم. امیرالمؤمنین اصلا در خیبر را لمس هم نکرد! چون او مرکز همه‌ی قوای باطنی است، اراده کرد و به اراده‌ی او در از جایش کنده شد. لذا من و شما نیز اگر در دهر و وجود خود توجه به حق متعال داشته باشیم و این نفحات را دریابیم، خواهیم دید که این قدرت باطنی در ظاهر ما هم تسری خواهد کرد. مثالهای قرآنی بسیاری نیز در این باب داریم. حضرت یحیی، حضرت مریم، حضرت ابراهیم علیهم‌السلام و... . خانه‌ای که ابراهیم بنا کرد، مرکز توحید است و اول خانه حق است لذا ابراهیم مظهر عقل است. اسماعیل که او را در ساخت این خانه کمک کرد مظهر نفس است، او می‌خواهد نفس خود را سر ببرد، این امر میسر نمی‌شود الا به توجه به باطن نظام هستی... اسماعیل مظهر نفس است لذا کارد بر گلوی او می‌گذارد، قرار نیست که این اسماعیل بیرونی کشته بشود، همین که اسماعیل در درون او کشته شد کافی بود و خدا نیز از او پذیرفت. إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُك (صافات/۱۰۲)، همین که نیت کرد نفس خود را ذبح کند تصدیق شد. ▪️در داستان حضرت یحیی نیز چنین شد. حضرت زکریا فرزندی نداشت، از خدا نیز فرزندی نخواست. اولیاء خدا مطابق بر امر حق متعال درخواست می‌کنند. اگر هم دعایی می‌کنند در باب امتثال امر حق متعال است که فرمود ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم وگرنه اینان اصلا دعا نمی‌کردند. هرگاه حضرت زکریا بر حضرت مریم وارد می‌شد، وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا، رزق‌هایی در کنار مریم می‌دید. نه اینکه مانند آنچه که در آن فیلم به تصویر کشیده شد، یک سینی پر از میوه آنجا در کنار حضرت مریم باشد بلکه آن رزقها، میوه‌های ملکوتی بود... وقتی که با حضرت مریم همنشین می‌شد می‌دید که سبحان الله! عجب میوه‌هایی در وجود حضرت مریم است! عجب حقایقی در جان خودش دارد! فکر می‌کنید معراج چیست؟! آیا به آسمان رفتن است؟! همین آسمانِ ماه و خورشید؟! نه... معراج سیر در ابعاد وجودی خودت است... پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام همدیگر را ملاقات می‌کردند، این عروج نیست؟! سیر در معقولات و صور علمیه نظام هستی عین عروج است. جناب زکریا این رزق ها را در جان حضرت مریم مشاهده می‌کرد و همین باعث شد که بگوید خدایا! به منِ زکریا هم فرزندی در مقام روحانیت و معنویت حضرت مریم بده. وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (انبیاء/۸۹). او مشغول حمد و تسبیح شد. حق متعال به او امر کرد که سه روز روزه بگیر. روزه خیلی مهم است، روزه جان انسان را تقویت می‌کند... یکی از معانی صوم، بالا رفتن است. ترکها هم خیلی لطیف به روزه می‌گویند عروج... صائم، ارتفاع و ارتقاء وجودی پیدا می‌کند. تشبه به حق متعال پیدا می‌کند. می‌گوید اگر می‌خواهی فیض از باطن به ظاهر تو تسری یابد، روزه بگیر... همّ خود را واحد کن. برخی همتشان برای امر دنیا واحد است مثل جناب زلیخا اما همت یوسف الهی بود... وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ (یوسف/۲۴). او همتش برای توحید و ولایت واحد بود لذا وقتی زلیخا همه همّ دنیایی خود را تجمیع کرد تا یوسف را مطابق شهوت خود مدیریت کند، یوسف در مقابل او همت الهی کرد... بُرْهَانَ رَبِّهِ یعنی امیرالمؤمنین، من دارم امیرالمؤمنین را می‌بینم! در محضر امیرالمؤمنین گناه کنم؟! همت یعنی همین توجه به اوقات باطنی خودت... همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند
❣️عاشقانه بخوانيم ▪️اللّٰهُمَّ إِنِّى أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً، وَالاسْتِعانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُباحَةً، وَأَبْوابَ الدُّعاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً، وَأَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِى [لِلرَّاجِينَ] بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَأَنَّ فِى اللَّهْفِ إِلىٰ جُودِكَ وَالرِّضَا بِقَضائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِينَ، وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِى أَيْدِى الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسافَةِ، وَأَنَّكَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَكَ؛ ▪️خدایا، راه‌های درخواست حاجت‌هایم را به‌جانب تو باز می‌یابم و آبشخورهای امید را نزد تو پر می‌بینم و یاری خواستن از احسانت را برای آن‌که تو را آرزو کرد بی‌مانع می‌بینم و درهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده می‌نگرم و می‌دانم که تو برای امیدواران در جایگاه اجابتی و برای دل سوختگان در کمینگاه فریادرسی هستی و به‌یقین در اشتیاق به جودت و خشنودی به قضایت جایگزینی از منع بخیلان است و گشایشی از آنچه در دست ثروت‌اندوزان است وجود ندارد و همانا مسافر به‌سوی تو مسافتش نزدیک است و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی، جز اینکه کردارشان آنان را از تو در پرده برده؛ ☑️فرازهايی از @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ▪️چگونه انسان دائم‌الصّلاة، دائم‌الوضو و دائم‌الصيّام شود؟ همه‌ی چيزهايش دائمی شود؛ چون در بهشت دائمی است. اُكُلُها دائِمٌ: در بهشت غذاهای بهشتی دائمی است؛ يك‌بند می‌خورند؛ هيچ وقت هم سير نمی‌شوند. چون غذا خوردن بهشتی‌ها، مثل غذا خوردن اهل دنيا بر اثر سيری يا گرسنگی نيست. اهل طبيعت، غذا خوردنشان از روی سيری و گرسنگی است. گرسنه می‌شوند، غذا می‌خورند. غذا که خوردند، سير می‌شوند؛ دلشان نمی‌خواهد بخورند. چند ساعت می‌گذرد، دوباره گرسنه می‌شوند و بايد غذا بخورند. نه وقتی سير شدند می‌توانند بيشتر بخورند، نه وقتی گرسنه شدند می‌توانند گرسنگی را تحمّل کنند. اين اهل طبيعت است؛ امّا اهل دل با اشتها می‌خورند؛ نه با گرسنگی و سيری. ▪️اشتها مربوط به روح است؛ سيری و گرسنگی مال بدن است كه حيوانات هم دارند. نمونه‌اش اين است: وقتی خانه‌ی كسی می‌رويد که سفره‌ای با غذاهای رنگارنگ و لذيذ چيده، ولی احساس می‌كنيد صاحبخانه سر شما منّت می‌گذارد، با اینکه شما هم به شدّت گرسنه هستيد، امّا رغبت، میل و اشتها به خوردن نداريد؛ در حالی که بدن شما به‌شدّت به خوردن غذا احتياج دارد. یک‌بار هم شما شام مفصّل خورده‌ای و بعد خانه‌ی رفيقی می‌روی كه خيلی دوستش داری، سفره پهن كرده و می‌گويد: رفيق بسم الله؛ شما اصلاً يادتان می‌رود كه غذا خورده‌ايد؛ می‌نشينيد دو برابر دیگرانی که غذا نخوردند می‌خوريد؛ احساس سنگينی و سيری هم نمی‌كنيد. اهل بهشت بااشتها می‌خورند؛ با سيری و گرسنگی نمی‌خورند. يك نمونه‌اش را نشان بدهم؛ شما در مجالس ذكر خدا و اولياء خدا نشسته‌ايد، هيچ احساس سيري می‌كنيد؟ کی سير می‌شويد؟ ▪️خدا حاج آقا دولابی را رحمت كند! گاهی كه خدمتشان بوديم، جلسات خيلی طولانی داشتند؛ گاهی هشت، ده، چهارده و پانزده ساعت هم می‌نشستيم و اين پيرمرد صحبت می‌كرد؛ نه او يك ذرّه احساس خستگی در حرف زدن و نه ما يك ذرّه احساس خستگی در شنیدن می‌کردیم. ما سر کلاس دانشگاه بخواهیم غیر این حرف‌ها بزنیم، البتّه خدا روزی می‌کند کلاس دانشگاه را هم خرابات می‌کنیم؛ ولی اگر بخواهیم یک ساعت حرف علمی ظاهری بزنیم، دانشجو می‌گوید: استاد خسته نباشید! یعنی خسته شدیم؛ ولی يك پيرمرد صد ساله، نزديك به ده، پانزده ساعت حرف می‌زند و خسته نمی‌شود و جمعيّتی هم كه نشسته، ميخكوب می‌نشينند و خسته نمی‌شوند. داستان عادی نیست؛ این، اُكُلُها دائِمٌ است. تازه بعد از ده، پانزده ساعت كه بلند می‌شديم، تشنه‌تر از موقعی بوديم كه وارد مجلس شديم؛ سيری نداشت. ▪️مجلس ذكر خدا و اهل‌بيت علیهم‌السّلام سيری ندارد؛ اين غذای بهشتی است. ان‌شاءالله پرده كنار برود. اگر بگویم اینجا بهشت است، بهشت، کوچک است. مجلس ذكر اهل‌بيت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است؛ بهشت، كوچك‌تر از مجلس اهل‌بيت علیهم‌السّلام است. ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد ای باغ تویی خوشتر یا گلشن گل در تو یا آنکه برآرد گل صد نرگس تر سازد ▪️كدام بزرگتر است؟ بهشت يا بهشت‌آفرين؟ مجلس ذکر اهل‌بیت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است. بهشت چیست! بهشت به پايش نمی‌رسد. ان‌شاءالله پرده‌ها كنار رود و حقیقت را ببینیم و قدر بدانيم كه خدا بی‌زحمت و بی‌منّت ما را كجا نشانده است! در هر صورت اگر از شهرالله سر در آوريم، اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ‏: نفس‌هايمان تسبيح می‌شود، وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ؛ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ؛ دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ. ◾️استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️  ▪️گويند: روزى ابوسعيد ابوالخير و خواجه ابوالقاسم قُشيرى در بازار نيشابور مى‏ رفتند، شلغم پخته ديدند، و هر دو بدان رغبتى پيدا كردند. ابوسعيد پولى داد و شلغم خريد و خورد. قشيرى در خاطرش مى‏ گفت: من امام نيشابورم، در ميان بازار شلغم چگونه بخورم؟!  ▪️هر دو به مجلسى آمدند؛ و به ابوسعيد حالى دست داد، كه قشيرى در خاطرش مى ‏گفت: چندين تحصيل كردم و در راه طريقت رنجها بردم ولى چنين حالى به من دست نمى‏ دهد!! ابوسعيد سر بر آورد و گفت: آن ساعت كه من در بازار شلغم مى‏ خوردم؛ تو بت نفس مى ‏پرستيدى و مى ‏گفتى: من امام نيشابورم، در بازار چگونه شلغم خورم!؟ ندانى كه هيچ بت پرست را از اين خاطر، حالى ندهند. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دعای مجیر در ایّام‌البیض ماه رمضان◾️ ✔️کفعمی در بلدالامین و مصباح نقل کرده است: ▪️هر که در ایّام‌‌البیض ماه رمضان (روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم) دعای مجیر را بخواند، گناهانش آمرزیده شود. اگر چه به عدد دانه‌های باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد. ▪️اين دعا در بين دعاها از جايگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت شده و دعايى است كه جبرئيل براى آن حضرت هنگامى كه در مقام ابراهيم مشغول نماز بودند آورد. و خواندن آن براى شفای بيمار، اداى دين، بی‌نيازى، توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️معراج پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم - شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️قران کریم ماجرای معراج را مکرّر اشاره کرده و در دو سوره به صراحت آمده است: ▪️مرحلۀ اوّل سفر که سفری زمینی بوده است ▪️سبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى ( سورۀ اِسراء - آیه ۱ ) ▪️مرحلۀ دوّم سفر که سفری آسمانی بوده است ▪️ولَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌یٰ ، عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَیٰ ( سورۀ نجم - آیات۱۳و۱۴ ) ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️شب بسیار مبارکى است، در آن شب سپاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با کافران قریش در منطقه بدر روبرو شدند، و فرداى آن جنگ بدر درگرفت، و خدا سپاه آن حضرت را بر مشرکین پیروز کرد، و آن پیروزى از بزرگ‌ترین فتوحات‏ اسلام بود، به همین خاطر علما فرموده‏‌اند: ▪️صدقه در چنین روزى، همراه شکرگزارى بسیار به درگاه حق بسیار مستحب است، و همچنین در شب هفدهم غسل و عبادت فضیلت بسیار دارد. ▪️روایات بسیار وارد شده است که رسول خدا در شب‏ بدر به یارانشان فرمودند: امشب کیست که برود براى ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت نموده و هیچیک اقدام به‏ این کار نکردند! ▪️امیرالمؤمنین علی علیه السّلام براى طلب آب مشکى برداشته و بیرون رفتند، آن شب، شبى سرد بود و باد تندى می‌وزید و تاریکى همه‏ جا را فرا گرفته بود، به چاه آب رسیدند، چاهى بود بسیار عمیق و تاریک، و حضرت دلوى‏ نیافتند تا از چاه آب بگیردند به ناچار وارد چاه شده و مشک را پر کرده و بیرون آمدند و به جانب اردوى اسلام حرکت کردند. ناگاه باد سختى وزید، که آن حضرت از سختى آن نشستند، تا برطرف شد، سپس برخواستند و به حرکت ادامه دادند که ناگهان‏ باد سخت دیگرى مانند آن وزیدن گرفت، آن حضرت دوباره نشستند تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاستند و به‏ سوى سپاه اسلام حرکت کردند، باز بادى به‌‌ همان صورت وزید، آن حضرت نشستند و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم رساند، حضرت فرمودند: یا اباالحسن چرا دیر آمدى؟ ▪️عرض کردند: سه مرتبه بادى وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و دیر آمدنم بخاطر فرو نشستن بادها بود. ▪️پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: یا على آیا دانستى آنها چه بودند؟ عرض کردند: ندانستم. ▪️پیامبر فرمودند: بار نخست جبرئیل‏ بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. ▪️و بار دوم میکاییل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند، ▪️و پس از آن اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. و آنان براى یارى دادن به ما نازل شدند ▪️فقیر گوید: قول آن کسى ‏که گفته در یک شب براى‏ امیرالمؤمنین علی علیه السّلام سه‏ هزارو سه منقبت بوده، اشاره به همین شب است. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️امام حسن علیه السلام فرمودند: إنََ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَ قَصََرَ آخَرُونَ فَخابُوا. ▪️خداوند متعال را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می‌نمایند. ◾️ابن شعبه ی حرانی، تحف العقول، ص ۲۳۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘میلاد موفور السرور صادر اول حقیقت فاطمی، میوه قلب امیرالمؤمنین، سبط المصطفی، کریم آل الله حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام مبارک باد @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#افطاری ۹ ▪️روزه عوام امساک از خوردن و آشامیدن و... است و روزه خواص مراقبت از گناه و روزه خاص الخا
۱۰ ▪️مطلب را کمی عیان‌تر بگویم: خداوند متعال فرمود: «الصَّوْمُ‏ لِي‏ وَ أَنَا اُجْزَي بِه‏». حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در حدیثی فرمود: «أنَا صَلاةُ الْمُؤمِنینَ وَ صِیامُهُمْ» حق متعال می‌فرماید: «صوم مال من است» و خلیفه‌ی خدا می‌فرماید «صوم مؤمن من هستم». دو معنی از این بیان عرشی مستفاد می‌شود: نخست اینکه «الصَّوْمُ‏ لِأمیرالمؤمنین علیه السلام» و دیگر اینکه به بیان الهی، «امیرالمؤمنین لِي». ▪️هر دو سخن صحیح است؛ صوم امیرالمؤمنین علیه السلام است. «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» (بقره، ۴۵). در تأویل آیه فرمود صبر رسول الله صلی الله علیه و آله است و صلاة امیرالمؤمنین علیه السلام و صبر همان حقیقت صوم است... لذا صوم و صلاة شئون انسان کامل هستند بنابراین صائم حقیقی متصل به ولایت امام و انسان کامل می‌باشد و کسی که از این حصن حصین جدا باشد، اگر روزه بگیرد و نماز بخواند نه روزه‌دار است و نه نمازخوان... و دیگر اینکه چون صوم امام است پس آنکه برای حق است و از حق جزا می‌گیرد فقط انسان کامل است و دیگران طفیلی او هستند...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 4⃣ ▪️اگر انسان، وقت غنیمت‌شمار باشد، می‌بیند که فیض، علی‌الدوام از باطن او به
، نفحه لیلةالقدر 5⃣ ▪️همت یعنی توجه به باطن هستی، همت یعنی توجه به حق متعال. حتی به وقت هم توجه نکن که حجاب است، در این اوقات به خدا توجه کن. قرآن می‌فرماید که وقتی جناب زکریا به خدا توجه کرد، «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه» (انبیاء/۹۰). أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه، زوج او یعنی نفْس او. مرد مظهر عقل و زن مظهر نفس است. همین که جناب یحیی سکوت کرد و روزه گرفت، (که این روزه یا روزه سکوت است، یا روزه از خوردن و آشامیدن یا روزه بمعنی الاتم آن اعنی امساک‌ از ماسوی الله. روزه انبیاء و اولیاء که روزه شکم نیست! حَبَّذا نَومُ الأَکیاسِ وَ إفطَارِهِم... چه فایده که شکم را از خوردن بازداری اما فکر و خیال و ذهنت نزد غیر حق متعال باشد؟!)، همین که همتش را واحد کرد، من به جناب یحیی قوت باطنی دادم. اولین ثمره‌ی قوت باطنی این است که وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَه، نفْس او را اصلاح کردم. مظهر این نفس، همسر او بود که پیر و عقیم بود. در اینجا، این عقیم و فرتوت بودن کنایه از نقصی است که در نفس حضرت یحیی بود. بله، «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ». باید معنای نفس انبیاء را بدانیم. تنها کسی که در مقام کامل علی الاطلاق قرار دارد، حضرت پیغمبر و اهل‌بیت او صلوات الله علیهم اجمعین هستند. خدا می‌فرماید من از همین زن عاقر و فرتوت به تو فرزندی می‌دهم که تاکنون نظیری نداشته. چون که یحیی به واسطه قوت الهی و باطنی به دنیا آمد، به محض به دنیا آمدن به او خطاب شد که «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّة» (مریم/۱۲) چون تو از قوت به وجود آمده‌ای نه با اسباب و علل ظاهری. حالا این يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّة، همان إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ نیست؟! ▪️من و شما نباید ليلةالقدر داشته باشیم؟! من و شما نباید حقایق باطنی را اخذ کنیم؟! «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ» (عنکبوت/۴۹). قرآن چیست؟! تنزل ملائکه چیست؟! شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید که تنزل ملائکه چیست؟ فرمود الَّذینَ یَمْلِکُونَ عِلمَ آلِ مُحمّد... آنهایی هستند که مالک علم پیغمبر و آل او هستند و حقایق را در جان خود پیاده کرده‌اند... پیش اینها رفتن تنزل ملائکه است دیگر!! گفت می‌خواهم به لیلةالقدر برسم، گفتا که خوب بنگر، شاید رسیده باشی... جناب زکریا! حالا که به باطن و قوت الهی خودت توجه کردی، من این قوت را به فرزند تو که نتیجه تو است تسری می‌دهم... یکی از بهترین راهها برای توجه به باطن الهی، توجه به الله است. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (انفال/۲). الله یعنی انسان کامل... الله مظهر دارد و مظهرش نیز امام است... باطن من و شما در دست انسان کامل است. سر این رشته در دست کیست؟ «بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ» (یس/۸۳). این نفس ناطقه شما در دست امیرالمؤمنین و حضرت صاحب است که یُقَلِّبُها کَیفَ یَشاء... او هر طرف که دلش بخواهد می‌گرداند به وفق تقاضای تو... تا تو چه بخواهی... گفت که در این شبها عافیت بخواه، گناه نکردن بخواه... حقایق بخواه، خیر برای مردم بخواه...