eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
○ای خدای غفار و بخشنده !گناهان من و گناهان همه ی مردان و زنان مومن را ببخش○ #نماز_یکشنبه @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان كل
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان اما كسى كه داراى ايمان به خداى تعالى ا ست ، تكيه بر پايگاهى دارد كه هيچ حادثه و گرفتارى تكانش نمى دهد، و به ركنى وابسته است كه انهدام نمى پذيرد، و چنين كسى امور خود را بر پايه معارفى بنا نهاده كه شك و اضطراب قبول نمی کند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 439 و در اعمالش با روحيه اى اقدام مى كند كه از تكليف الهى صددرصد صحيح منشأ گرفته ، او هيچ سرنوشتى را به دست خود نمى داند تا از فوت آن بترسد، و يا از فقدانش اندوهناك گردد، و يا در تشخيص خير و شرش دچار اضطراب شود. ولى غير مؤمن كه براى خود ولى نمى شناسد، كسى را كه عهده دار امورش باشد ندارد، بلكه خير و شر خود را به دست خودش مى داند، خودش را هم كه گفتيم چه وضعى دارد، پس او در همه عمر در ميان ظلمت افكارى كه از هر سو بر او هجوم مى آورد قرار دارد، افكارى از سوى هواهاى نفسانى ، افكارى از ناحيه خيالهاى باطل ، افكارى از ناحيه احساسات شوم ، اينجا است كه به درستى معناى آيات زير را درك مى كنيم . ((و الله ولى المؤمنين )) ((ذلك بان الله مولى الذين آمنوا و ان الكافرين لا مولى لهم )) ((الله ولى الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لايومنون )) ((ذلكم الشيطان يخوف اولياءه )) اينكه اضافه مى كنيم كه در آيه شريفه : ((و لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب فى قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه )) درباره كسانى كه ايمان به خدا و رسول دارند مى فرمايد: اينان ممكن نيست با دشمنان خدا و رسول دوستى كنند، هر چند كه پدر يا فرزند يا برادر يا خويشاوندشان باشد، چون خداوند ايمان را در دلهايشان نوشته و حك كرده و به روحى از خود تأييدشان كرده است ، پس مى فهميم آن حيات جدا از حيات كفار، كه در مؤمنين هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 440 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □●انسان باید در دنیا سعی کند که همه حرکت‌ها، افعال و اقوالش بر صراط مستقیم باشد و از آن انحراف پیدا نکند. □●بر صراط مستقیم بودن یعنی نبی صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، یا وصی علیه‌السلام را پیش روی خود قرار دهیم و پیرو آنها باشیم. □●صراط مستقیم، دو صراط است که باید آنها را پیمود: یکی در دنیا، و دیگری در آخرت. اگر امروز، در دنیا درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، فردا هم از صراط آخرت ـ که بر روی جهنم است ـ می‌توانیم عبور کنیم. ... □●در محضر بهجت، ج۱، ص۲۴۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر در تفسیر المیزان□ □ جرير از ابى جعفر روايت كرده در ذيل آيه (فصل لربك) گفته است: يعنى بخوان در معناى كلمه( ) گفته: يعنى دستها را در نماز و هنگام گفتن  افتتاح، بلند كن. □درالمنثور، ج۶، ص۴۰۳□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در كتاب است كه ابن مردويه از روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش فرستاد كه وقتى نماز را مى گويى را تا برابر - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر. □و در در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام (علیه السلام) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از كردن دستهايت  تا صورت. آنگاه مى گويد: بن سنان هم اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز به آن را از آن جناب روايت كرده است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كر
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى
□بحث روایتی سوره کوثر□ □و در كتاب است كه بن بكار و ابن عساكر، از بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به بن وائل و عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان به او مى زنم، همين كه آن جناب شد، گفت: چه خوب شد كه كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
| كسى كه از اول بلوغ سال خمسى را براى خود قرار نداده اگر به حج مشرف شود و همان پولى كه دارد آن را صرف تهیه احرام، قربانى و دیگر مصارف حج كند آیا به حج او ضرر ندارد؟ □ | حج و عمره كسى كه سال خمسى نداشت صحیح است هرچند در صورت مدیون بودن گناه كرده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●نگذارید این انقلاب بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد.●■ ■من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست بیفتد. ■نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش میکنم که هشیار ومراقب باشید. ■●صحیفه نور ، جلد ۲۰ ، صفحه ۲۴۰ پیام امام خمینی(ره)به مناسبت کشتار خونین در مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸ مورخ: ۱۳۶۷/۰۴/۲۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●سهولت تطهير قوة خيال در بعضی از انسانها●□ □●همانگونه که به عرض رسانديم قوة خيال اگر درست تطهير شود می تواند دستگاه عکسبرداری نفس نسبت به ماورای طبيعت باشد. □●اينجاست که شخص خوابهای خوش می بيند و تمثّلات شيرين زلالی پيش می آيد، حقائق آينده را می بيند، باطن افراد را می بيند، می تواند با بو کردن انسانها را بشناسد و بعد با ايشان ارتباط برقرار کند و ... يعنی عقل به واسطة قوة خيال می تواند اسرار عالم و اسرار درون مردم را عکسبرداری کند. □●انسان هر وقت ديد نمی تواند آن را که در ذات افراد نهفته است ببيند و عکسبرداری کند، معلوم می شود که هنوز قوة خيالش را تطهير نکرده است. □●لذا در موردانبياء آمده است که ايشان به محض پا گذاشتن در اجتماع و وارد شدن در جمع مردم می توانستند تشخيص دهند که چه کسی سر به راه است و چه کسی منحرف شده است. ايشان به واسطة دستگاه عکسبرداری ‌شان درون افراد را می بينند و اعلام می دارند که اين درون خراب است ولو اينکه نماز شب خوان هم باشد و آن ديگری ذات پاکی دارد ولو اينکه شرابخوار باشد يا حجابش را رعايت نکند. □●اين است که حضرت عيسی «عَلَيهِ السَلام» هميشه به دنبال اوباش بود و سعی داشت از بين همين لاتها صحابه انتخاب کند. بعضی از خواص به ايشان می گفتند: «آقا مگر ديوانه شده ای؟ به دنبال ما بيا و از بين ما صحابه بگير». حضرت می فرمود: «نه! در بين همين ها کسانی هستند که قابليت دارند و بايد به دام من بيفتند». اتفاقاً آن حواريونی که از خواص حضرت عيسی «عَلَيهِ السَلام» بودند نوعاً از بين ياغيهای بيابانها به شکار حضرت در آمده بودند. □●شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️توصیه‌ی بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی □روزهای دوشنبه و چهارشنبه سوره تکاثر را چهل بار بخوانید.□ #چهله‌نشینی @mohamad_hosein_tabatabaei
□○تقوا، شرط طولی قبول طهارت و نماز○□ □○برای راهيابی به ، نشانه‌هايی است كه برخی از آنها عبارت است از اينكه آنچه شرط صحت و قبولی طولی عبادت است، نه شرط عَرضی وی، از اسرار آن محسوب می‌شود؛ □○مثلاً طهارت شرط صحت نماز است:ا«لاصلاة إلاّ بطهور» [۲۳]؛ همان طور كه «فاتحةالكتاب» جزء قطعی آن است: «لاصلاة إلاّ بفاتحة الكتاب» [۲۴]؛ ليكن اين‌گونه از اشتراط و توقف، گرچه تقدم رتبی را به همراه دارد، ليكن از لحاظ سرّشناسی، در عَرْض عبادت مشروط و موقوف قرار دارد، نه در طول آنها، زيرا شرط طولی قبول طهارت و صلات نيز پرهيزكاری است؛ ﴿إنّما يتقبّل الله من المتقين﴾.[۲۵] □○قبول تقوا نيز رهن ولايت انسان كامل است كه هيچ عبادتی، حتی تقوا، بدون تولّی معصومين(عليهم‌السلام) مقبول نخواهد بود؛ حتی پذيرش والی بودن آنان، بدون اعتقاد به ولايت تكوينی آن ذوات عظام مقبول نيست، زيرا ولايت تكوينی سرّ والي بودن و سرپرستی جوامع بشری آنان خواهد بود؛ □○يعنی پذيرش سرپرستی آنان، مانند نماز و روزه و زكات و حج و... از فروع دين به‌شمار ميیرود[۲۶]، و هر فرعی دارای اصل است كه سرّ آن فرع محسوب می‌گردد، و آنچه جزء فروع دين است، قبول سرپرستی آنان است و آنچه از اصول دين به شمار می‌آيد، ايمان به لزوم نصب آنان از طرف خدايسبحان و مظهريت اين حضرات برای خداوند متعالی است. □○از اين رهگذر، معلوم می‌شود كه حقيقت انسان كامل، حكمت هرگونه عبادت است و هر سالكی به‌ مقدار نيل خود از كمال انسانی، به راز عبادت می‌رسد و كامل‌ترين آنان كه معصومين (عليهم‌السلام) هستند، به سرّ نهايی عبادت واصل آمدند؛ لذا صراط مستقيم و ميزان اعمال و... خواهند بود. : [۲۳] ـ من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۳۳. [۲۴] ـ مستدرك الوسائل، ج۴، ص۱۵۸. [۲۵] ـ سوره مائده، آيه ۲۷. [۲۶] ـ كافی، ج۲، ص۱۸. □○بهمن ۱۳۶۷ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○همه نیروها،همه قدرت ها در هر جا هستند، محتاج به توجه خاص حضرت رضا سلام الله علیه هستند. #یاعلی #امام_خمینی □○صحیفه نور،جلد ۱۶،صفحه ۲۳۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان اما
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم3⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان حياتى است كه از حيات و روح خدا سرچشمه دارد و پاداش و اثرش حك شدن ايمان و استقرار آن در قلب است ، پس اين مؤمنين مؤيدند به روحى از خدا، و اين روح وقتى افاضه مى شود كه ايمان در دل رسوخ كند، آن وقت است كه حياتى جديد در جسم و كالبدشان دميده مى شود، و در اثر آن نورى پيش پايشان را روشن مى كند. و اين آيه بطورى كه ملاحظه مى كنيد نزديك به انطباق با آيه زير است : ((هو الذى انزل السكينه فى قلوب المؤمنين لى زدادوا ايمانا مع ايمانهم و لله جنود السموات و الارض و كان الله عليما حكيما))، مضمون اين آيه تقريبا همان مضمونى است كه آيه سوره مجادله داشت ، با اين تفاوت كه در آن آيه ، روح به جاى سكينت در اين آيه ، و زياد شدن ايمانى بر ايمان مؤمنين در اين آيه ، به جاى كتابت ايمان در آن آيه قرار گرفته ، مؤيد اين انطباق ذيل آيه سوره فتح است كه لشگر آسمانها و زمين را از آن خدا مى داند، و قرآن كريم درمواردى ديگر ملائكه و روح را لشگر خدا دانسته است . باز نزديك به سياق اين آيه ، آيه شريفه زير است كه مى فرمايد: ((فانزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين ، و الزمهم كلمه التقوى و كانوا احق بها و اهلها)، و نيز آيه زير است كه مى فرمايد: ((فانزل الله سكينته عليه و ايده بجنود لم تروه ها)). از مطالب گذشته هم روشن گرديد كه ممكن است از كلام خداى تعالى استفاده كرد كه مراد از سكينت ، روحى است الهى ، و چيزى است كه مستلزم آن روح الهى است ، امرى است از خداى تعالى كه باعث سكينت قلب و استقرار و آرامش نفس و محكمى دل مى شود و معلوم است كه اين توجيه باعث نمى شود كه كلام از معناى ظاهريش بيرون شود، و كلمه سكينت كه به معناى سكون قلب و عدم اضطراب آن است در روح الهى استعمال شده باشد و جا دارد كه با همين معنا روايات آينده توجيه شود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●نقش در بدبختی دولت‌های ضعیف و...●□ : □● ... اگر سازمان ملل که دم از حمایت از حقوق بشر می‌زند راست می‌گوید، کاری با دولت‌های ضعیف نداشته باشد و در ضعف و ناتوانی آنها نکوشد و مانع پیشرفت آنها نشود. □●اگر راست می‌گفتند، جنگ جهانی دوم را به راه نمی‌انداختند. آنها نه‌تنها با دفتر شرع، که با دفتر عقل و عقلا نیز مخالفت دارند. □●در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۱۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر در تفسیر المیزان□ □ابن ابى حاتم از سدى روایت كرده كه گفت: قريش را رسم چنين بود كه وقتى فرزند ذكور كسى مى مرد مى گفتند: (بتر فلان). چون فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از دنيا رفت عاصى بن وائل گفت (بتر) يعنى فرزند ذكورش مرد، و اين فرد «رسول خدا(صلی الله علیه وآله)» از همه بيشتر بتر شد، (چون هيچ فرزند ذكور برايش نماند). □الدرالمنثور، ج۶، ص۴۰۴□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□ : در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بوده. و در بعضى ديگر آمده كه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه بن اشرف بوده، ولى معتبر است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است. □ آن، روايتى است كه مرحوم آن را در از حسن بن على (علیه السلام) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى متولد شدى (يعنى هم با عاصى بن وائل مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از بر سر تو كردند، بن حرب گفت اين پسر از من است. وليد بن مغيره گفت: از است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان تر و بى حسب و نسب تر و تر و ستمكارتر و زناكارترشان بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ساخت. □و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به ايستادى، و گفتى اين منم. كه (صلی الله عریه وآله) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى است، يعنى اولاد ندارد، اگر از دنيا برود نامش از روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei