eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○به‌گونه‌ای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا می‌گوید و تو شنونده قرآن هستی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□گناه اعراض جوانان تحصیل کرده مسلمان ما از دین به گردن طرز تعلیم و تربیت فرهنگی و اولیای بی‌عنایت وظیفه‌نشناس فرهنگی ماست، نه به گردن قوانین دینی. □بررسی های اسلامی،ج۲،ص۳۰۳□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، مادام تا تو در این عالمی از دو حال بپرهیز، که آن حال جای هلاک نفوس است بدرستی، پس حذر نما و بر یک سو باش ازان چون ترس زدگان و بیم‌خوردگان، و آن دو چیز است: زن و شراب مست کننده. □○ ، هر آنکه شکار زنان شد چون مرغی بود در دست کودکی بی‌خرد، که کودک بوی بازی کند و خرم باشد، و مرغ هر لحظه مرگی می‌چشد، و انواع عذاب می‌کشد؛ و از شراب مست کننده حذر کن، که مثل نفس با مستی چون مثل کشتیی بود در موج دریائی بی‌بُن، که ملاح و مدبر و غمخوار درو نبود، و همچنین نفس که از خرد دور ماند طبیعت وی را می‌برد و می‌راند، بی‌آگهی و بی‌تربیت و نظام، تا آنگه که هلاک شود و بمیرد. □○ ، هر آن چیز که تو آن را دانسته باشی و باز فراموش کنی، بیقین دان که آن دانش از اصلی بیرون از ذات تو  آمد، که واسطه شد میان تو و میان دانستن آن چیز،و باز فراموش شدنش از تیرگی و ظلمت تن خاست و اختلاف و گرانی او، و کشیدنش مر ترا سوی خود، و بتضاد و مخالفتش مانع شدنش ترا از آن دانستن، تا تو آن را فراموش کنی، و نادان شوی مر آن چیز را که دانسته‌ای. و مثل آن چون مثل دیده بود و دیدن و ظلمت و نور، که دیده چون هوا تیره باشد نه بیند چیزها را، اگر چند چیزها حاضر وی باشند نزدیک، و از یافتن ایشان سست بود و ناتوان، و چون هوا روشن گردد یاری کند دیده را بریافتن دیدنیها و محسوسات وی، که پیش ازان از ادراک آن عاجز بود، و آن روشنی رانندهٔ دیده بود سوی مبصرات، و تمام کنندهٔ ادراک او، و بفعل آرندهٔ آنچه درو بود بقوت؛ پس مادام تا آن روشنی بود دیده بر بینائی خود باشد بفعل، و چون روشنی برود، و ظلمت و تیرگی باز آید، آن چیزهای دیده راباز نیابد، و اگر نور با او همیشه ماندی ادراک وی همیشه بودی. پس چون روشنست بر تو، ای نفس، که روشنی از خرد است و تیرگی از جسد، ترا چنان باید که بر فارقت جسد غمناک و اندوهگن نشوی، چون از جسد ترا زیانست و حجاب و تیرگی، بلکه چنان باید که مفارقت خرد اندُه بری و غم خوری، چون از خرد ترا همه نفع و فایده است و مدد و یاری بر یافتن چیزها. پس، ای نفس، آهنگ برگشتن کم و، فرو گذاشتن تن را و، دوری جستن از وی و، دشمن داشتن وی را، و از وی ترس و هراس گین باش و گریز جوی سوی عالم خرد، که اصل گوهر و منشأ تست و جای عزّ و شرف، تا بدان زنده مانی جاوید، و بسعادت تمام رسی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○احوالات مرحوم آیت الله ملکی تبریزی رضوان الله علیه مدّظلّه العالی○□ □○خدمت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد حسين فاطمى قمى مشرف شدم ... عرض كردم از مرحوم آقاى ملكى دستورالعملى به ما مرحمت بفرمائيد. □○گفت او خودش دستور العمل بود، شب كه مى شد ديوانه مى شد و در صحن خانه ديوانه وار قدم مى زد و مترنّم بود كه: ○گر بشكافند سراپاى من ○جز تو نيابند در اعضاى من □○آخرين حرفش در بيماريش اين بود كه گفت: «الله اكبر»، و جان تسليم كرد. □○«هزار و یک کلمه» ج ۳ ص ۱۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطرات سید محمد علی الهی، برادرزاده علامه طباطبایی○□ □مرحوم علامه با پدرم در بقعه متبرکه سید حمزه (شادآباد تبریز) می‌نشستند و از روی خطوط اصیل نستعلیقی که بر در و دوار حرم نوشته شده، تمرین خطاطی می‌کردند □در تبریز، حجاب ممنوع بود، آقای طباطبایی، می‌رفت شادآباد تا خانواده آزاد رفت و آمد کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□خیلی مشکل است که انسان به #حقیقت_وجود برسد. معلوم است که هر چه می بینید همه، او می بینید؛ یعنی وقتی
□از حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند که: وجود چیست؟ آقا فرمودند: غیر از چیست؟ □و در جای دیگر از ایشان پرسیدند: چیست؟ آقا فرمودند: شما را با حقیقت چه کار؟ □وجود، روشن ترین روشن هاست. که اگر کسی سوال کند وجود چیست؟ جواب این است ک شما بفرمایید غیر از وجود چیست؟ تا من بگویم وجود چیست؟ □آنجا که سوال کرد حقیقت چیست؟ آقا فرمود تو را با حقیقت چکار؟ معلوم است آن طور که می خواهی وجود را بیابی نمی توانی. □آنچنان فیض وجود گسترده است که این الله، این ربّ، آنچنان که می گوییم « ألرحمن» است و دارد که حتی به نقیضش و آنچه که در مقابل وجود است یعنی ، بها داده و عدم را که هیچ است نیز در ذهن ما موجود کرده، که الآن شما در ذهن خود، یک معنایی و یک چیزی به نام را می فهمی. □چقدر بزرگوار است که حتی به خود میدان داد که بیاید در کشور وجود پا بگذارد. منتها عدم در متن حقیقت قدم نمی گذارد که یک جایی را پیدا کنی که آنجا هیچ باشد. □هیچگاه انسان شعورش و ادراکش و فهمش به تعلق نمی گیرد. □حتی عدم در ذهن ما هم مصداق نمی تواند داشته باشد. □اگر بحثی از عدم پیش آید به طفیل وجود است و در مقام آورده شده نه . □شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی□(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□طیّ مراتب عبودیت در سِیرِ ماه مبارک رمضان□ □سالک در مسیر بندگی حدّاقل سه منزل را طی می‌کند: (متعبّد) صیام □کسی که با سختی و دشواری خود را وادار به عبادت می‌کند و هنوز حلاوت و طعم شیرین عبادت در کام او ظاهر نشده است. (عابد) صبر □کسی که با عبادت انس می‌گیرد و عبادت برای او روان و آسان می‌گردد. (عبد) سیاحت □کسی که در اثر مداومت، به عبودیت رسیده و عبد شده است و اقتضای وجودش عبادت است و عطر عبادت به‌طور طبیعی و بدون تقلّا از او ساطع می‌شود... □استاد مهدی طیب ۹۱/۰۵/۰۵□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●مهمانی خداوند کریم و توانا استاد علی صفایی حائری●■ ■ميهمانى‌اى كه خدا در اين ماه براى ما دارد، ضيافتى است كه هماهنگ با آگاهى و كرامت و قدرت ميزبان است. هر چقدر ميزبان آگاه‌تر به من و نيازهاى من باشد و كريم‌تر و نيرومندتر و تواناتر، ضيافتش هم اوج بيشترى مى‌گيرد. ■خدايى كه تمامى‌نيازهاى انسان را مى‌شناسد و تمامى‌ابعاد او را مى‌داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد و همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. ■● (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه ) صفحه ۱۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●روایت آیت الله مهدوی کنی از تلاش تفسیری علامه طباطبایی●□ □●علامه با ۷۰۰ سوال به سراغ قرآن آمد و المیزان، حاصل تلاش او برای پاسخ به این سوالات است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" گناه بزرگ "●■ ●مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن ●که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست ■این منشور جهانی که از کمینگاه غیرت الهی بیرون جسته و در کلام حافظ شکل گرفته است فرمان عزت و پاس حرمت جمیع آفریدگان خدا است که هیچ کس را نشاید به قدر دانه خردلی نسبت به دیگری جور و ستم روا دارد. و اگر کسی به گستاخی این فرمان قدسی را بشکند چه کسی او را از صاعقه قهر الهی مصون خواهد داشت. این بیت تفسیری است بر آن کلام الهی که فرمود الکافرونَ هُمُ الظالِمون کافران همان ستمکاران اند (بقره: ۲۵۴)، از آنکه جوهر کفر همان ستمکاری و تجاوز به حقوق دیگران است و پرهیز از آن، فراغت از کفر و گناه خواهد بود. فرامین اصلی همه ادیان را می توان در دو اصل خلاصه کرد: یکی آنکه آدمی آزارش به کسی نرسد (گناه) و دیگر آنکه خیر و برکتی از او به مردمان برسد (ثواب). ■●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا