□○ولادت کریم اهلبیت مبارک باد○□
□امام حسن(علیه السلام) آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل میکند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش میایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند.
□○ #امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ٨ صفحه ٩٠○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت سوم
بخش سوم
● خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض ، رواج جنايت و فحشا است
و چون ممكن بود كسى توهم كند كه ترس نامبرده ترسى است بجا، هر چند از ناحيه شيطان باشد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 605
لذا براى دفع اين توهم بعد از جمله : ((الشيطان يعدكم الفقر)) دو جمله را اضافه كرد، اول اينكه فرمود: ((و يامركم بالفحشاء))، يعنى هرگز از شيطان توقع نداشته باشيد كه شما را به عملى درست بخواند چرا كه او جز به فحشا نمى خواند، پس خوددارى از انفاق مال طيب به انگيره ترس از فقر هرگز عملى بجا نيست ، زيرا اين خوددارى در نفوس شما ملكه امساك و بخل را رسوخ مى دهد، و به تدريج شما را بخيل مى سازد، در نتيجه كارتان به جائى مى رسد كه اوامر و فرامين الهى مربوط به واجبات مالى را به آسانى رد كنيد، و اين كفر به خداى عظيم است ، و هم باعث مى شود كه مستمندان را در مهلكه فقر و بى چيزى بيفكنيد، و از اين راه نفوسى تلف و آبروهائى هتك گردد، و بازار جنايت و فحشا رواج يابد،
همچنان كه در جاى ديگر قرآن آمده : ((و منهم من عاهد الله لئن آتينا من فضله لنصدقن ، ولنكونن من الصالحين ، فلما اتيهم من فضله بخلوا به ، و تولوا و هم معرضون ، فاعقبهم نفاقا فى قلوبهم الى يوم يلقونه ، بما اخلفوا الله ما وعدوه ، و بما كانوا يكذبون - تا آنجا كه مى فرمايد: الذين يلمزون المطوعين من المؤمنين فى الصدقات ، و الذين لا يجدون الا جهدهم فيسخرون منهم ، سخرالله منهم ، و لهم عذاب اليم .))
جمله دومى كه اضافه فرمود اين است كه فرمود: ((والله يعدكم مغفرة منه و فضلا و الله واسع عليم ))، در اين جمله و در موارد ديگرى كه ذيلا از نظر خواننده مى گذرد، خداى تعالى اين نكته را بيان نموده كه در اين مورد حقى است و باطلى ، و شق سوم ندارد، و حق همان طريق مستقيم است كه از ناحيه خداى سبحان است ، و باطل از ناحيه شيطان است .
آن موارد عبارتند از:
((فما ذا بعد الحق الا الضلال - بعد از حق به جز ضلالت چه چيز مى تواند باشد.))
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 606
((قل الله يهدى للحق - بگو تنها خدا است كه به سوى حق هدايت مى كند)).
((انه عدو مضل مبين - شيطان دشمنى است گمراه گر آشكار)).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●در محضر آیت الله بهجت قدس سره●□
□●سی سال که در خدمت مراجع مختلف بودم،
روال این بود که برای پاسخگویی به سؤالات شرعی مشکل، هیئت استفتا با حضور مرجع تشکیل میشد. برای یافتن پاسخ، کتابهای روایی یا استدلالی را میدیدیم و بعد، نظر نهایی مرجع اعلام میشد. درخدمت آقا، همین کار را میکردیم؛
□●با این تفاوت که در طول این پانزده سال، ایشان هیچگاه کتابی را نخواست تا در آن به جستوجوی مطلب مورد نظر بپردازد. فتوایش را صادر میکرد. وقتی ما کتابها را میدیدیم، میدیدیم عیناً همان مطلبی است که آقا میگفتند.
□●با خودم میگفتم: «مگر میشود در نودسالگی همه چیز را بهخاطر داشت؟»
پاسخی نداشتم؛ گویا ایشان مُلهَم بودند (به ایشان الهام میشد) ...
□●(بر اساس خاطرۀ مرحوم آیتالله شیخ علی افتخاری)
این بهشت، آن بهشت، ص٢٧●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○معنای اصلی کلمه #ولایت○
□○كلمه" ولايت" هر چند كه اهل لغت معانى بسيارى براى آن بر شمرده اند، ليكن اصل در معناى آن بر طرف شدن واسطه در بين دو چيز است، به گونه اى كه بين آن دو، واسطه اى كه از جنس آنها نيست وجود نداشته باشد (كه در اين صورت هر يك ولى ديگرى محسوب میشوند). و ليكن از باب استعاره در معناى ديگرى نيز استعمال شده، و آن نزديكى چيزى به چيز ديگر است،
□○حال اين نزديكى به هر وجهى كه باشد، چه نزديكى به مكان باشد و چه به نسب و خويشاوندى و چه به مقام و منزلت و چه به دوستى و صداقت و چه به غير اينها، كه با اين حساب كلمه" ولى" بر هر دو طرف ولايت اطلاق میشود، (اين ولى او است، و او ولى اين است، يعنى از نظر مكان و يا خويشاوندى و يا مقام و يا دوستى و يا غير اينها نزديك وى است)،
□○مخصوصا اگر معناى اصلى كلمه را در نظر بگيريم كه عبارت بود از اتصال دو چيز به يكديگر و نبودن واسطه اى بين آن دو اين اطلاق طرفينى روشنتر میشود، چون يكى از آن دو چيز آن چنان در دنبال آن ديگرى قرار گرفته كه هيچ چيز ديگرى غير اين، به دنبال آن قرار نگرفته.
□○پس، وقتى میگوئيم خداى تعالى ولى بنده مؤمنش میباشد، معنايش اين است كه آن چنان وصل به بنده است و آن چنان متولى و مدبر امور بنده است كه هيچ كس ديگرى اين چنين ارتباطى را با آن بنده ندارد.
□○ترجمه المیزان، ج۱۰، ص۱۲۹○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●تفسیر نهرهای بهشتی (سوره محمّد، آیۀ ۱۵) از نگاه علامه طهرانی●■
■ #نهرهای_شیر، علوم است که در مبتدئین و ضعفای راه پیمایان راهِ خداست
■و #نهرهای_عسل، اختصاص به افراد متوسّط دارد که با ملاحظۀ جذبات الهیّه و مشاهدۀ صفات سرگرمند
■و #نهرهای_خمر اختصاص به افرادی دارد که بواسطۀ تجلّیات جمال و عشق به آن ذات لایزال، هستی خود را فراموش کرده، محو در انوار او شدهاند...
■ #نهرهای_آب_زلالِ غیر متغیّر و متعفّن اختصاص به افرادی دارد که به مقام قلب رسیده و همه گونه علوم و معارف الهیّه در قلب آنها بدون دخالت نفس و زَیغِ اهواء طلوع نموده است.
■● #علامه_طهرانی
امام شناسی، ج۱، ص۱۸۷●■
#نهرهای_بهشتی
#تفسیر_انفسی
@mohamad_hosein_tabatabaei
□در کتاب خصال تألیف شیخ صدوق نقل شده است که امام حسن(علیه السلام) فرمود: چند تن از یهود به محضر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمدند داناتر آنان سؤالاتى از حضرت کرد و از جمله آنها این بود که عرض کرد به چه علت خداوند #روزه گرفتن در روز را به امت تو سى روز واجب کرده است و بر دیگر امتها از این بیشتر واجب نموده؟
□پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:، چون آدم از آن درخت مخصوص خورد سى روز در شکمش ماند خداوند بر فرزندانش گرسنگى و تشنگى را سى روز واجب کرد و آنچه در میان این سى روز میخورند تفضلى است از خداوند بر آنها و بر آدم هم سى روز روزه واجب بود و همان را خدا بر امت من واجب کرد سپس رسول خدا آیه آیه صدو هشتاد و سوم سوره بقره را خواند که روزه بر شما نوشته شد همچنان که بر پیشینیان شما نوشته شده بود تا تقوا پیشه کنید. یهودى عرض کرد درست فرمودى اى محمد(صلی الله علیه وآله)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●پاسخ جالب علامه طباطبایی به سوال پروفسور فرانسوی●□
□●کربن، فیلسوف فرانسوی: «تصوّر امام غایب، چه اثری در تفکر فلسفی و اخلاق و رویهمرفته، زندگانی معنوی انسان دارد؟ آیا با تعمقی جدید در این تصور اساسی، مذهب تشیّع نمیتواند به دنیای امروز یک غذای جدید روحی برای احیای فلسفه و مبدأ نیرومندی برای زندگی معنوی و اخلاقی ببخشد؟ نیرویی که تاکنون در تقدیر مانده است»
□●مرحوم #علامه_طباطبایی در پاسخ به چنین سؤالی، پاسخی مبسوط ارایه میکند که مقدمه آن، بسیار جالب است. میفرماید:
«استفاده معنوی از « #مهدی» پس از گذشت دو قرن و نیم از هجرت پیامبر آغاز نمی شود؛ بلکه پیامبر اسلام با بیان صریح و اخبار قطعی به آمدن مهدی موعود، آن حالت معنوی را که با اعتقاد به مهدی در باطن یک مسلمان واقع بین، جلوه گر می شود، در نفوس عموم اهل اسلام به وجود آورده است.
□● #تصور_ظهور_مهدی در ردیف تصور وقوع قیامت می باشد. چنان که اعتقاد به پاداش عمل، یک نگهبان داخلی است که به هر نیکی، امر و از هر بدی، نهی می کند.
□● #اعتقاد_به_ظهور_مهدی، نگهبان دیگری است که برای حفاظت حیات درونی پیروان بین اسلام گماشته شده است»
□●علامه طباطبایی، مکتب تشیّع، ص۸۸●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○در روايت است كه حضرت عيسى (على نبينا و آله و عليه السلام ) به حواريون خود، دستور (صوم سكوتى ) داد كه افطار آن (موت) باشد!
□○ما از بس جفنگ مى گوييم ، دلمان را زنگ فرا گرفته است!
باز در روايت است كه حضرت آدم عليه السلام ، با عده اى از اولادش نشسته بود و همه مشغول و سرگرم حرّافى و صحبت بودند، يكى از ايشان پرسيد كه شما چرا سخن نمى گوييد، شما هم حرفى بزنيد!
حضرت آدم عليه السلام فرمود: ما كه از بهشت خارج شديم ، خدا وعده اى داد كه اگر مى خواهيد دوباره به بهشت ، بازگرديد، از راه (سكوت)برگرديد!
□○داستانهای عارفانه در آثارعلامه حسن زاده ی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●روز چهاردهم ماه مبارک رمضان روزی است که بنا به آنچه در تواریخ ثبت شده #مختار ابن ابی عبیدۀ ثقفی در سال شصت و هفت قمری در جنگی که با مصعب ابن زبیر داشت به شهادت رسید و این یار صدیق و عاشق و دلدادۀ راستین و منتقم توانمند اباعبدالله الحسین علیه السلام و اصحابش با سستی و بدعهدی مردم #کوفه و با شقاوت و رذالت زبیریان بالاخره بعد از این که توانست قسمت اعظم قتلۀ #کربلا را به عقوبت دنیایی کردارهایشان برساند به شهادت رسید.
■●استاد مهدی طيب _ جلسه ٢٠ مرداد ٩٠●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرتآیتالله صمدی آملی○□
□○جناب مختار ثقفی در ۱۴ رمضان سال۶۷(ق) در غربتگاه کوفه، تنها، با دهان روزه و تشنهلب، با تنی خسته و دلی شکسته و بدنی غرقه به خون، به دیدار مولایش امام حسین(علیه السلام) شتافت.
□○هر گاه در محضر مولای عظیمالشّأنم علامهحسنزادهآملی روحیفداه یادی از مختار میشد میفرمودند:
《هر چه دلم را میشکافم میبینم که مختار "اهلولایت" بود.》
این کلام مولایم مرا بدین فکر برد که به چه جهت مختار "اهلولایت" بود؟
آیا بجهت قیام علیه حکومت فاسد اموی بود؟
یا بجهت جهاد و قیام به شمشیر برای احیای سیره علوی بود؟
بجهت شهادتش در راه خونخواهی شهدای کربلا بود؟
آیا چون مختار توانست جنایتکارانی همچون شمر، حرمله، سنان، عمرسعد، خولی، عبیدالله بن زیاد و ... را مجازات نماید در لسان رضویمشهد حضرت مولایم علامه روحیفداه "اهل ولایت" شد؟ ....
قرآن -- که "تبیان لکلّ شیء" است --پاسخ به هر مسألهای را که در آن غور نمایید میدهد.
□○عزیزان میدانید که قرآن "کتابولایت" و عصاره علم تمام هستی و جامع تمام کتب آسمانی است. در وسط این "کتابولایت" سوره کهف است که به "سورهولایت" معروف است. در قلب "کتابولایت" و در دل "سورهولایت"(کهف) کلمه 《 #وَلیتلطّف》تجلّی نموده است و این یعنی ولایت با 《تَلطیف سِر》 همراه است. قرآن که کتابولایت است در واقع کتاب "تلطیفسر" است. این یعنی تمام هستی به تلطیفسر ظهور و تجلّی نموده است. پس هر که "اهلِقرآن" و "اَهلُالله" و "اهلولایت" است 《اهل تَلطیف سِرّ》است.
□○معنای "اهلولایت" بودن مختار رجعت به 《تلطیفسِر》 داشتن اوست. اینکه مختار "اهلولایت" است به جهت خونخواهی قاتلان مولایش یا به تشکیل حکومت و... نبوده است بلكه تمام هنر مختار از روز بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) تا روز شهادت خودش این بوده كه در تمام فراز و نشیبها و تعقیب و گریزها، زندان رفتنها، شکنجهها، تبعیدها، اختلاط و نزدیکی به آل زبیر، نزدیکی به خوارج مکه و حضور در جلسات خصوصی، علنی و مخفیانه با سران احزاب، گروههای اعتقادی، رؤسای قبایل و طوایف، در مذاکره با فقها و روحانیون و خوانین متنفّذ و در نشستهای عمومی با مردم و ...، در تمام این شش سال، اوّلین همت و تمام توجه مختار این بوده است که به اندازه سر سوزنی برای مولایش و ولینعمتش و اربابش-- امام سجاد(علیه السلام) و خاندان رسالت-- حاشیهسازی، مخاطره و دردسرساز نشود.
□○یعنی مختار به حدّی بایست جان به لب میآورد و به گونهای زیرکانه، کَیّسگونه و با تلطیف عجیبی این همه اقدامات نظامی و تحرکات سیاسی در حد و اندازههای کل جهان اسلام را به عمل میآورد كه ذرهّای امویان جنایتکار و آلزبیر خبیث و سران خوارج و اشراف عرب و فُقهای جهان اسلام را به سمت و سوی امام سجاد(علیه السلام) تحریک و متوجه نکند!
□○هنر بزرگ مختار این بود که تمام کارهای بزرگ این شش سال را با 《تلطیفسر》 انجام داد بدون اینکه در ذهن مخالفین مختار و دشمنان قیام مختار اندک سوء ظنّی نسبت به امام ایجاد شود. "اهلولایت" بودن مختار به این اصل باز میگردد که تمام توفیقات او در حالی انجام شد که اندک مخاطرهای به مولایش وارد نیامد. اما در این سالها چه بر مختار گذشت... !!
□○به نظر میرسد بزرگترین عامل مظلومیّت مختار، عدهای از《شیعیان بیبصیرت مدعی بصیرت و مدعی فهم و فقاهت》بودند. چرا که مختار به هرحال برای این قیام نیاز به همراهی شیعیان داشت و از سویی ناصیه شیعیان بلاد در دست عدهای رؤسای قبایل و فقهای سادهلوح و مقدسمآبی بود که اندک کیاست و زیرکی نداشتند و با اندک مذاکره با مختار سریع به امام نامه نوشته و یا حضوری رجوع نموده و تاییدیه حرکت مختار را به دستخط امام میخواستند. و به دفعات در میانه راه، مختار را بدین جهت که تاییدیه لسانی یا حکم و اجازه مکتوب از امام ندارد، قیام او را دچار شک و شبهه و مخاطره مینمودند. این در حالی بود که مختار نمیخواست قیام خویش را منتسب به امام سجاد نماید. کُتل و طوفان سهمگین مختار این بود که عدهای شیعه《مقدّس ِبیعقل》 که گویا نمیدیدند مختار در آنِ واحد بایست در چندین جبهه مجاهده نماید و مدیریت کند: ۱) بنیامیه در شام ۲) آل زبیر در حجاز ۳) عثمانیمذهبيون بصره ۴) اشراف منافق و ثروتمند عرب در کوفه ۵) مهار دعوای پوسیده جاهلی عرب و عجم.
و لذا چه تهمتها و افترائات و دشنامها و کارشکنیها و خیانتها به سوی مختار سرازیر شد؛ آن هم از سوی شیعیان و حتی برخی از بنیهاشم --که میل ندارم نامی از آنان ببرم_.
□○مصیبتهایی که مختار از دوستان جاهل دید، کم از بلای امویان و زبیریان نبود. آلزبیر و اُمویان مختار را به وادی موت احمر و شهادت کشاندند امّا،《شیعیان مقدّس جاهل》بلایی بر سر مختار در آوردند که زهر "موت اسود" را جرعه جرعه در کامش ریختند و در نهایت همین جهله مقدّس مدّعیفهم کمر قیام را شکست
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○حضرتآیتالله صمدی آملی○□ □○جناب مختار ثقفی در ۱۴ رمضان سال۶۷(ق) در غربتگاه کوفه، تنها، با دها
ند. مختار میگفت: ثمره قیام این شدکه سایهای از دردهای علی را دیدم.
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei