□●خاطره تلخ دکتر دینانی از #مظلومیت علامه طباطبایی●□
□●دکتر ابراهیمی دینانی میگوید: «اندکی پیش از انقلاب بعضی از دوستان انقلابی ما که لازم نیست اسم ببرم به من و آقای صائنی زنجانی گفتند که: این جلسه (مباحثات علامه طباطبایی با هانری کربن) و تشکیل آن از اول کار درستی نبود، برای اینکه بعضی از دوستان جلسه شما اینطور و آن طورند و خود هانری کربن را هم ما نمیدانیم کیست!… ما تا حالا تحمل کردهایم ولی الان که قبل از انقلاب است و چیزی به انقلاب نمانده صلاح نیست که ادامه پیدا کند. شما به علامه طباطبایی بگویید که جلسه را تعطیل کند.»
□●دکتر دینانی ابتدا چیزی نمیگوید، چون هم نمیتوانست این را به علامه بگوید و هم اینکه خودش نیز میل نداشت این جلسات تمام شود. با این اوصاف مدتی بعد بر اثر فشار همان آقایان این مطلب را به علامه گفت. باقی روایت را از زبان خود ابراهیمی دینانی بخوانیم:
□●«بنابراین خدمت علامه عرض کردم که: «آقا دوستان پیش من آمدهاند و میگویند: صلاح نیست این جلسه ادامه پیدا کند.»
□●من الان وقتی آن صحنه و آن لحظه یاد میآید ناراحت میشوم و گریهام میگیرد. ایشان یکدفعه حالش بد شد و رعشه مختصری که دستشان داشت، چند برابر شد و لبهایش لرزید و صورتش قرمز شد. وقتی آن چهره ایشان به خاطرم میآید ناراحت میشوم و گریهام میگیرد. ایشان چیزی نگفت. چهار پنج دقیقه سکوت کرد و فقط چندبار گفت: عجب، عجب، عجب! بعد جملهای گفتند که خیلی عجیب بود. ایشان فرمودند:
«من به عنوان شخصی که در گوشهای نشستهام و چیز مینویسم، تنها راه من به جهان و تفکر جهانی و اینکه در جهان چه میگذرد. این جلسه است. تنها راه من به تفکر جهانی این یک جلسه است. این را هم نمیتوانند برای من ببینند.»
□●سرشت و سرنوشت، ص ۲۴۸ و ۲۴۹●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □ #حقیقت است که گرداننده ی نظام است. بلکه عین #نظام است. متن نظام است. خود ِ ع
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□چون ما از دامان #طبیعت به #تدریج برخاسته ایم، این است که به عالم خو کرده ایم و هر کجا که #عادت و با موجودات، خو کردن پیش آید، باعث می شود انسان از #لذت_انسانی و #عقلانی که باید از عالم ببرد بی بهره گردد.
□اگر فرض کنیم که #خلقت ما نه به صورت #تدریجی بلکه #دفعی باشد، در کلمات وجودی عالم یکپارچه مات و مبهوت می شویم؛ چون با #الفاظ و با عبارات و مفاهیم آشنا نیستیم و به تدریج هم با عالم خو نکرده ایم. یکپارچه مات و مبهوت، در متن خود حقیقت نظام هستی قرار می گیریم که این #تحیر ب لفظ و مفهوم در نمی آید و آن مقام شریف #حیرت و #دهشتی است که عظمت و بزرگی و هیبت عالم انسان را می گیرد که مقام #خروج_از_عادت پیش می آید.
□در هر امری، #عادت کردن موجب زوال لذت است. حتی در امور حسی و #لذات_حسیه و #لذات_خیالی و #لذات_وهمانی و همچنین در #لذات_عقلانی.
□در هر کجا #عادت بیاید #لذت رخت بر می بندد.
□عالم، غذای جان انسانی است. #کلمات_وجودی نظام هستی غذای جان ما هستند. اگر انسان با عالم که غذای انسانی است عادت کند، و لذت اصلی غذا را از دست بدهد، دیگر از آن به بعد نسبت به عالم خوش بین نیست؛ نسبت به خودش که آدم است خوش بین نیست؛ نسبت به موجودات و حقیقت عالم، خوش بینی ندارد؛ راه رهایی از اینهمه #بدبینی این است که دوباره متولد شود.
□انسان اگر می خواهد انسان باشد باید دوبار متولد شود و الا با یک بار تولد، انسان به مقام انسانی نمی رسد.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○توصیه به نماز شب○□
□خداوند سبحان می فرماید : و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدتک سلطانا نصیرا . (۶۷) پاره ای از شب را به نماز خواندن زنده بدار ، این نافله خاص تو است ، باشد که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برساند ، بگو : ای پروردگار من ! مرا به راستی و نیکویی داخل کن و به راستی و نیکویی بیرون و مرا از جانب خود پیروزی و یاری عطا کن .
□○پندهای حکیمانه حسن زاده آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●چرا دستور حجاب فقط مخصوص بانوان است؟●■
■علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است.
■از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند.
■این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.
■●استاد مطهری، مسئله حجاب، ص۸۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□مؤمن مثل گل است. وقتی آب به گلها نرسد، گلها گردن کج میکنند و سر به زیر میافکنند و التماس آب میکنند. وقتی آب به آنها رسید، شاداب میشوند و سرشان را بلند میکنند و تشکّر میکنند. وقتی آبِ ذکر خدا و خوبان خدا به دوست اهل بیت علیهم السّلام نرسد، پژمرده میشود و سرش پایین میافتد و التماس میکند. وقتی آب به او رسید، شاداب میشود و سرش را رو به آسمان بلند میکند و تشکّر میکند.
□هر مؤمن یک بار میمیرد و یک بار شهید میشود. اگر ابتدا مُرد، خدا او را در رجعت زنده میکند تا در رکاب امام به شهادت برسد و اگر ابتدا به شهادت رسید، خدا او را در رجعت زنده میکند و پس از آن به مرگ عادی از دنیا میرود. بهترین وقت برای قربان شدن، بعد از نایل شدن به موت و ملاقات است.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○«اللَّهُمَّ إنّی اسْئَلُکَ بِعُلُوِّکَ کُلِّهِ»○□
#حضرت_امام_خمینی (قدسسره) :
□○ابن سنان نقل میکند: «از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: خداوند پیش از آنکه خلق را بیافریند، آیا خویشتن را میدید و از خود میشنوید؟»
□○فرمود: نیازی نداشت، زیرا نه از خود چیزی سؤال میکرد و نه از خود چیزی مطالبه مینمود، نیازی نداشت که به خاطر خویش نامی برای خود بگذارد، و لیکن به خاطر دیگران، نامهایی از برای خود اختیار کرد تا آنان او را به آن نامها بخوانند، زیرا اگر به نامش خوانده نمیشد شناخته نمیشد.
□○پس نخستین اسمی که برای خود اختیار کرد "العلیالعظیم" بود، زیرا او برترین همه اشیا بود، پس معنای او "اللّه" بود و نامش "العلیالعظیم". آن نخستین نام او بود، زیرا که بر همه چیز علوّ و برتری یافت.»
#یاعلی
□○ #شرح_دعای_سحر /ص۱۸۹○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#غدیر_در_راه_است...
کاری نکنی اگر برای مولا
پایان غدیر میشود عاشورا...
#سیدپوریاهاشمی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #اقتصاد مردم را درست کنید●□
اگر بنا باشد که شما به جای اینکه #اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید، ببینید کجاهاست که مخروبه است و مردم از همه چیز ساقط هستند، به جای این اگر بنشینید سر مسند و با حرف و با فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید، این همان است که قدرتهای بزرگ می خواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم درآید.
□● #امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ١٣،صفحه ٧۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●ماجرای رَدُّالشمس در بازگشت امیر المؤمنین علیه السلام از جنگ نهروان (١٥ شوال)●□
□امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه یارانشان پیروزمندانه از #جنگ_نهروان برمیگشتند؛ که به سرزمینی به نام بابل رسیدند. این سرزمین منطقهای بود که در آن بارها عذاب الهی نازل شده بود. زمان خواندن نماز عصر فرارسید.
□امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: من برای نماز خواندن در این سرزمین نمیایستم؛ این سرزمینی است که در آن هیچ نبی، وصی و ولیّی نماز نمیگذارد. امیرالمؤمنین علیه السلام در همان حال حرکت، نماز عصر را با ایماء و اشاره خواندند. اصطلاحاً به اینگونه نمازها "#نماز_اضطرار" میگویند. نمازگزار میتواند برخی از ضوابطی را که باید در شرایط عادی مراعات کند، در حال اضطرار مراعات نکند؛ مثل کسی که در حال غرق شدن در دریا است. او که نمیتواند قامت ببندد، یا رو به قبله باشد. شرایط اضطرار بخشی از ضوابط نماز را تسهیل میکند. امیرالمؤمنین علیه السلام هم در همان حالی که حرکت میکردند، نماز عصر را نیّت کردند و خواندند؛ امّا فرمودند: برای نماز عصر نمیایستم.
□تعدادی از یاران حضرت هم که بامعرفت بودند و تا حدودی حقّ امیرالمؤمنین علیه السلام را درک میکردند، گفتند: وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام برای خواندن نماز عصر نمیایستند، ما هم نمیایستیم؛ امّا بعضی از خشکهمقدّسهایی که امیرالمؤمنین علیه السلام را پشت سر میگذارند و میخواهند در تقدّس و تدیّن از ایشان جلو بزنند، گفتند: نه؛ نماز عصر قضا میشود! ما اینجا نمازمان را خواهیم خواند. آنها ایستادند و نماز خواندند.
□امیرالمؤمنین علیه السلام راه را ادامه دادند و وقتی آن سرزمین طی شد، ایستادند. خورشید غروب کرده بود. حضرت شروع به خواندن دعایی کردند. با دعای ایشان خورشید دوباره به آسمان برگشت و کاملاً طالع شد و همه آن را می دیدند. امیرالمؤمنین علیه السلام همراه آن تعداد از یارانی که نماز نخوانده بودند، نماز عصر را خواندند و مجدّداً خورشید غروب کرد.
□محلّ رَدُّالشمس برای امیرالمؤمنین علیه السلام، در بازگشت از جنگ نهروان، اکنون در شهر حِلّه ی عراق قرار دارد و به مشهدُالشّمس معروف است.
□●در محضر استاد مهدی طیب- ۹۲/۰۵/۳۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei