□برای ملاقات علی علیه السّلام باید تزکیه شوید، لکن خودتان نمیتوانید خود را تزکیه کنید. از خدا بخواهید شما را پاک کند.
□زور کسی به نفسش نمیرسد و از آن شکست میخورد. امّا اگر از نفست شکست خوردی، جای نگرانی نیست؛ پشت در بنشین و زانوهایت را به بغل بگیر، خدا تو را بر نفست غالب میکند. هر وقت دیدی راه نداری، چند دقیقه پشت در بنشین، خدا در را باز میکند.
□مرحوم حاج محمّداسماعیل دولابی□
□○کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود
○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر...
#برقعی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود ○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر... #برقعی @mohamad_hosein_t
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□در قرآن كريم گويد:
{ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...}. «۱»
(۱)-احزاب: ۴
□«خداوند در اندرون انسان بيش از يك دل قرار نداده است».
ليكن على عليه السّلام بىتأمّل و انديشه پا در عرصه حيات نگذاشته و زمام نفس خويش را به دست هوا و خواهشهاى نفسانى نداده بود تا هرچه آن بخواهد برگزيند و در آنچه بخواهد، تصرّف نمايد بلكه على عليه السّلام را يك كشش روحانى و يك جنبه الهى احاطه كرده بود و در نتيجه همهچيز جز خدا را از ياد برده بود.
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□او تمام نيازمنديهاى مادّى بشرى را كه به سوى نفس و خواستههاى آن مىكشاند، كنار گذاشته و كلّيّه علايق مادّى را كه به سوى لذّات و شهوات سوق مىدهند، از خود دور ساخته بود،
□لذا راهى جز راه حق برايش باقى نمانده بود و هدفى غير از خود حقيقت و واقعيّت در نظر او جلوهاى نداشت و همين نكته اساسى بود كه موقعیت او را در برابر هرپيشآمد و موضوعى، روشن مىساخت و به هنگام وجود عوامل و علل گوناگون، او را به طرف حق و واقعيّت راهنمايى مىكرد. «۱»
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۶
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□○*{مراحل پنجگانه شناخت خدا}* ○□
□«أوّل الدّين معرفته و كمال معرفته التّصديق به و كمال التّصديق به توحيده و كمال توحيده الإخلاص له و كمال الإخلاص له نفى الصّفات عنه لشهادة كلّ صفة أنّها غير الموصوف و شهادة كلّ موصوف أنّه غير الصّفة فمن وصف اللّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه و من ثنّاه فقد جزّأه و من جزّأه فقد جهله و من جهله فقد أشار إليه و من أشار إليه فقد حدّه و من حدّه فقد عدّه». «۱»
□«آغاز دين، معرفت و شناخت كردگار است و كمال معرفت، ايمان به ذات آفريدگار. كمال ايمان در توحيد و يگانهدانستن اوست و تكامل توحيد در اخلاص به ساحت قدس ربوبى است و اخلاص هم فقط با اعتراف به احديّت ذات حق و در پرتو نفى صفات زايد صورت مىگيرد و بس؛ زيرا هرصفتى غير از موصوف و هر موصوفی غیر از صفتى است كه بر آن عارض مىگردد،
(۱)- نهج البلاغه فيض الاسلام/ خ ۱: ۲۳
#علی_و_فلسفه_الهی_فصل_دوم_ص۵۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #طوباى_محبت○□
□○ائمّه(عليهم السّلام)هرگاه بخواهند
چيزى را تعريف كنند، طوبا مى گويند. طوبا درختى است در خانه ى زهرا(سلام الله عليها) كه هر شاخه اش در خانه ى يك مؤمن است و او از آن شاخه هرچه اشتها دارد بهره مى برد.
□○اين روايت اهل بيت(عليهم السّلام) است. به عقل خود مراجعه كنيد، شايد آن محبّتى كه داريد طوبا است. اين را مى گويم تا در باره ى آن فكر كنيد. من بايد حديث بخوانم و شما هم فكر كنيد. آيا آن محبّتى كه به خوبان دارى، طوبا نيست؟
□○اگر خدا را دوست داريد مال اين شجره است. هرچه ميل داريد از آن مى گيريد. هر وقت يادش مى كنى از هر غمى راحت مى شوى. آيا اين حلّال مشكلات، اين قاضى الحاجات و اين منجى الهلكات طوبا نيست؟ بله، طوبا است و خوب طوبايى است ؛
طوبٰى لَهُم و حُسنُ مَأبٍ*.
□○يعنى محبّت خوبان و اهل بهشت، هم طوبا است و هم حُسن مأب. يعنى هر كس بر آنها وارد شود به زيبايى وارد مى شود.
*سوره ى رعد، آيه ٢٩
□○ #طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل #دولابى
كتاب يك، مجلس پانزدهم
صفحه ى ١٦٦○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حدیث است؛ انا عند المنکسره قلوبهم. حق تعالی میفرماید؛ من در دل شکسته هستم. دل شکسته به معنی غُصه داشتن نیست.
■● #منکسره_قلوبهم یعنی تعلق دل به مفاهیم و صورتهای ذهنی شکسته شود و غرق صورتهای خیالی، مفاهیم و علوم نباشد.
■●اگر اینها شکسته شد و ریخت، آن جا خداوند ظاهر میشود. یعنی در بیجایی خداوند ظاهر میشود.
■●بیجای بیجای بیجا، جای خداوند است. اگر خواستی خداوند را پیدا کنید، آن جا بروید. آیا خداوند در مکه است!؟
#غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود
○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر...
#برقعی
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○شرط اول قدم در سلوک از دید علامه طباطبایی○□
□علامه طباطبايى بر اين اعتقاد بودند كه با انجام كمترين معصيت، راه به حرم معارف الهى مسدود و ممنوع است و وظيفهمند بودن در برابر فرمانهاى الاهى، شرط اول كمال و گام نخستين سلوك است. البته اين كار بس دقيق و دشوار است و به سادگى قابل دستيابى نيست و مراقبتى شديد و احتياطى كامل را مىطلبد.
□علامه در رساله الولايه نقل كردهاند كه استاد بزرگوارشان مرحوم آيت الله العظمى سيد على قاضى طباطبايى فرمودند:
«مرتاضهاى هندى كه هفتهاى يك مغز بادام مىخورند يا به كارهاى نظير نخوابيدن و يا بر روى يك پا و با دستهاى گشوده در تمام شبانه روز ايستادن و ... مىپردازند در واقع از كارهاى مشكل به سوى كارهاى آسان فرار مىكنند. آنچه مشكل است، آن است كه در طول هفتاد سال عمر، يك بار هم دروغ، غيبت، ريا و نگاه غير جايز از انسان سر نزند.»
□برخى از شاگردان مرحوم حاج آقا رحيم ارباب نقل كردند كه وى مىفرمود: من مىتوانم ادعا كنم از پانزده سالگى تاكنون، به هيچ نامحرمى نگاه نكردهام. پس التزام عملى به تمامى تكاليف الهى، نخستين شرط ورود به حرم امن الهى است.
□○انسان و جهان در شناخت مكتب اسلام، قائمی امیری، ص۱۴۸○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟○□
□علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۲ سوره فصلت، روایتی از امیر مومنان آورده که شخصی از ایشان پرسید:
فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟
فرمود به قدرى که چشم کار کند و به مقدارى که نفرین مظلوم بالا رود.
آنگاه، علامه مینویسد:
این پاسخ امام (علیهالسلام) از لطائف کلمات آن جناب است که هم به ظاهر آسمان اشاره کرده و هم به باطن آن.
□○ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۵۶۶○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■شخصی از حضرت #آیتالله_بهجت سؤال کرد: «آقا، من فرصت نمیکنم که هر روز این زیارت(عاشورا) را با صد لعن و صد سلام بخوانم، چه کنم؟»
■ایشان راه چارهای به او نشان دادند و فرموند: «زیارت عاشورای مختصره» را بخوانید. [منظور زیارتی است که در فضیلت و ثواب مانند زیارت عاشورا است، ولی صد لعن و سلام را ندارد. این زیارت در مفاتیحالجنان، پس از زیارت عاشورا با نام «زیارت عاشورای غیرمعروفه» آمده است. ..]
■●رحمت واسعه، ص٢٢(مجموعه فرمایشات حضرت آیتالله بهجت قدسسره پیرامون حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_حسن_زاده_آملی
#وجود_ضرورت_حجت_خدا
□قرب انسان به حقیقت عالم
به کمال مطلق
به پروردگار عالم
اتصاف انسان است به صفات الهی
دارا شدن اصناف و صفات حق جل و علا
که نمونه اتم و فرد کامل این مصداق
حجت الله
سفیر الهی
واسطه فیض
امام هر عصر هست
که هیچگاه زمین خالی از حجت نمی شود
یا ظاهر یا غایب بود او در نظام عالم ضروریه
آفتاب یا روشن است زلاله هوا سهو زباله
یا آفتاب پشت ابر
بود افتاب در نظام عالم ضروریه
قرب انسان به حق این قرب سوری و ظاهری نیست
راه پیمودن از مبدایی به مقصدی نیست
مسافرت ظاهر سیر کردن نیست
قرب به حق یعنی آدمی به صفات ربوبی متصف بشود
جان او قوی بشود
روح او ترقی کند
اونکه انسانیت انسان به اوست، و شیئت شئ به صورتشه
اونکه حقیقت انسانه
بر اثر دادن غذای انسانی به او رشد کند که بارها به عرض رساندیم علم و عمل نفس جان می شوند
عین جان میشوند
نفس، نفس میشوند
حقیقت روح انسان می شوند
که روح انسان به شنیدن حرف حقیقی و درست و صحیح به ادراک نمودن و یافتن یک مطلب علمی و قدم برداشتن در راه حق و صدق جان او مشتعل میشه
روشن میشه
ذات جان قوی میشود
نه اینکه ذات یکسو و علم یکسو و عمل
یکسو
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استادصمدی_آملی
#فرزندعلی
□اگر امام زمان را آن اوجش میشناختی میگفتی اقا افتخار امام زمان شناسی من اینه که اگر خواجه طوسی ها، علامه طباطبایی ها، ملاصدراها، شیخ اکبرها، شیخ الرئس ابن سیناها و تمام مفاخر عالم همه جمع بشوند
اینها با همه مقاماتی که براشون فرض میشه و اینها رسیدند
اینها افتخار همشون اینکه
ما همه کلب آستان حضرت بقیه الله ایم
اون چون امام زمان را انقدر پایین شناخته و لذا مثل اون شاگرد کلاس دوم بود کودکی به انیشتن نامه نوشته
نوشته چون اینقدر از اینور و اونور
که انیشتن یک ریاضی دان بسیار قویه
گفت اگر من یک سوال بکنم که انیشتن جواب من رو بده معلومه که پس ریاضی دانه
کلاس دوم ابتدایی بود
یه سوالی نوشت که انیشتن اگر گفتی دو تا دو تا چندتا؟
چه عجب که انیشتن جوابش را طفلی داده
ایشون وقتی نامه را جواب گرفته واقعا که تو انیشتینی
□آقای عزیز
من و تو امام زمان و پیغمبر و اهل بیت شناسیمون مثل این کلاس دومه که میگیم اگه دو دو تا چهارتا ره امام زمان بدونه حالا یعنی امام زمانه
که اگر بگیم خواجه طوسی که دو دو تا چهارتا رو میدونه که هیچی
بلکه از یک شکل هندسی قطاع حدود نیم میلیون حکم هندسی اخراج میکند
میگه یعنی تو این رو از امام زمان بالاتر میدونی
نه این از امام زمان بالاتر نیست
تو امام زمان را در حد دو دو تا چهارتا دانستن بلدی
□تو اگه میدونستی که #امام_زمان یعنی اون کسی که فرزند #علیست
که اگر بخواهد لب باز کند
بای بسم الله الرحمن الرحیم را اون نقطه بای را تفسیر کند که یک نقطه است انقدر کتاب میشه اون قدر کتاب میشه هفتاد شتر که نه، هفصدتا شتر که نه، هفت هزار شتر نه، هفت هزار قطار نه، اصلا کل عالم را پر میکنه از کتاب.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●امام زمان علیهالسّلام شبیه حضرت علیّاکبرِ امام حسین علیهماالسّلام هستند●■
■الف - رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال «اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»
■هنگام به میدان رفتن علیّاکبر علیه السّلام، امام حسین علیهالسّلام انگشت سبّابۀ خود را به سوی آسمان گرفته و فرمودند:
■«خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها میرود که شبیهترین مردم به رسول توست در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت میشدیم، به چهرۀ او نگاه میکردیم»
●«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ۴۵، ص۴۲»●
■ب - نظر أميرالمؤمنين عليهالسّلام الى ابنه الحسين عليهالسّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.»
■امیرالمؤمنین علیهالسّلام به پسرشان حسین علیهالسّلام نگریستند؛ سپس فرمودند:
■«همانا این پسرم همانگونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی همنام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیهالسّلام) قیام میکند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام میکند.»
●«إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۲۴»●
■پس حضرت مهدی ارواحنا فداه و حضرت علیاکبر علیهالسّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند.
■«استاد مهدی طیّب»■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●" سالک راه حق "●■
■پرسش از سالکان راه و واصلان درگاه است که مسافر کیست و مرد تمام و انسان کامل کدام است. شیخ محمود شبستری گوید:
مسافر آن بود کو بگذرد زود
ز خود صافی شود چون آتش از دود
کسی مرد تمام است کز تمامی
کند با خواجگی کار غلامی
■یعنی سالکِ راه حق کسی است که از خودی و هستی خویش که به منزلهٔ دود بر آتش است گذر کند و آتش صاف و بی دود گردد که عین گرمی و عین نور است. گرمی نشان مهر، و نور رمز دانایی است. و این هر دو نشان صوفی با صفاست، اما مرد تمام کسی است که در عین خواجگی و سروری عالم معنا، همچون غلام کمر خدمت مردمان را بسته باشد چنانکه در حدیث آمده است:
سید القوم خادمهم.
سرور هر قومی خدمتگزار آن قوم است.
■●برگرفته از مقدمه کتاب " گلشن راز "
به قلم حسین الهی قمشه ای●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_شناسی
□انسان با امام به امنیت میرسد. اگر امام یک نگاه کند، تو موحد میشوی و به مقام خلت و دوستی و توحید و ولایت اهلبیت علیهم السلام میرسی. اگر امام به تو نظر کند، از وجود تو یک خورشید ولایت ظاهر میشود. ما اکنون در مغرب هستیم. این عالم هم عالم مغرب است. باید مشرقی شویم و به مشرق نظام هستی رو کنیم. اگر امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند، ان شاء الله از درون من و شما این خورشید حقیقت ولایت ظهور میکند کما اینکه بنا به نقلی، در کربلا خورشید از مغرب طلوع کرد. این سخن کنایهای است از اینکه من و شما به اصل خودمان واصل شده و به حقیقت خودمان که ولایت اهلبیت علیهم السلام است نائل شویم.
#ح_م
□ #شبزیارتی_ارباب□
○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها
○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است
@mohamad_hosein_tabatabaei
□{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ* وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «۳».
□در{تفسير} قمّى درمورد{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»*} از قول امام عليه السلام آمده است:
□«به خدا قسم «حسنه» همان #ولايت_امیرالمومنین عليه السلام است و «سيئه» همان پيروى از دشمنان او».ص ۱۲۱
□و در{كافى} از امام صادق عليه السلام و ايشان هم از پدرش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مىكند:
□«حسنه همانا #معرفت_ولايت و #حبّ ما اهلبيت است و سيّئه #انكارِ_ولايت_و_بغض نسبت به ما اهلبيت». سپس حضرت آيه مزبور را تلاوت نمود. ص۱۲۲
#علامه_طباطبایی_ره
#انسان_از_آغاز_تا_انجام #رساله_انسان_بعد_از_دنیا
@mohamad_hosein_tabatabaei
#اینگونه_بود ...
□○کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:○□
□○همراه آقا میرفتیم درس.
چشمم افتاد به نعلینشان. قسمتی از کفهاش جدا شده بود.
□○میدانستم خودشان وقت نمیکنند. اهل زحمتدادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سالها در کنارشان بودم.
□○بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.»
آقا سرش را بهطرف من چرخاند. با لبخند گفت: «خودم را هم بلدی درست کنی؟»
□○همیشه وقتی شوخی میکردند، میخندیدم. اینبار هم مثل همیشه؛ ولی یکدفعه دلم هُری پایین ریخت: «او با اینهمه عبادت و بندگی، هنوز هم بهفکر درستکردن خودش است، اما من...».
□○(در خانه اگر کس است، ص١۶؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظمله)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عالمی بزرگوار برایم حکایت کرد که فتحعلیشاه قاجار با صوفیه بدبین بود.
□○در واقعهای مردی را به نام «نورعلیشاه» که یکی از آنان بود، احضار کرد و او را امر کرد که خودش را لعن کند.
□○«نورعلیشاه» در جوابش گفت: «نور» را که نمیشود لعن کرد؛ زیرا که «الله نور السماوات و الارض». و چه کسی میتواند «علی» را لعن کند؟
□○بر «شاه» لعنت!
#علامه_حسنزاده
□○هزار و یک کلمه○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●اگر بخواهيم خزاين ملكوت را بگشاييم كليد میخواهد، اين كليد معرفت نفس است؛ چون معرفت نفس باب همه خيرات است و انسان نزديكتر از خودش چيزى ندارد.
□●و اگر بخواهد راهى براى رسيدن به حقايق پيدا كند، از همه نزديكتر به خودش، خودش است.
#شرح_فارسی_اسفار |صفحه ۹۳
□●علامه حسن زاده آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل #دولابی●□
□سلام از بزرگ به کوچک است؛ خدا به پیامبران، پیامبران به امّت .
□سلام از جانب خدا خطاب به پیغمبر ما آمد و از پیغمبر به همهی ماسوی پخش شد.
□پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که نور محض بود، از دنیا که وادی ظلمات است، با سلام عبور کرد.
□دو نفر که وقتی به هم میرسند، سلام میکنند، هر عیب و کدورتی که در آنها باشد، از بین میرود.
□از در خانه که وارد شدی، به زن و بچّهات سلام کن.
□بشر چون جاهل بود و کارش بازیگری و کلک بود، با سلام هم بازی کرد؛ هر جا بهرهی دنیوی داشت، سلام کرد و هر جا نداشت، گفت بیا برویم، سلام کردن نمیخواهد.
□میگوید سلام عرض کردم، معلوم نیست کی عرض کرد. یا میگوید سلام عرض میکنم، معلوم نیست کی میخواهد سلام کند. شخص جاهل کارش اینگونه است.
□● #مصباح_الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#نکته_ناب
□●در داستان جناب یوسف پیامبر فرمود: جام و پیاله پادشاه در رحل هر کسی باشد، او را مجازات خواهیم کرد. جَزَاؤُهُ مَن وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ (یوسف/۷۵). مجازات آن شخص که کَیل عزیز مصر نزد اوست چیست؟! گفتند که او را پیش خود نگه میداریم...
□●حالا خوب رحلِ وجودِ خود را بگرد و ببین که این کَیل و پیالهی یوسفِ مصرِ وجودِ تو کجاست؟! یوسفِ مصرِ وجود، #امام_زمان_علیهالسلام است... جام و پیاله اش را در رحل و بار و بُنه ما گذاشته است. بار تو همین وجود تو است. اگر تو همراهی کنی و این کَیل را آشکار کنی، مجازات تو این است که تو را نزد خودش نگه میدارد...
□●در وجود همه ما این کَیل هست. مگر نگفت که وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِی (حجر/۲۹). اجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ؛ همه در وجودشان این کَیل را دارند. حقیقت تو مال شماست یا مال امام زمان است؟! متعلق به اوست لذا باید به صاحبش برگردانی.
□●امام زمان علیه السلام این حقیقت را عمداً در درون تو قرار داده، دنیا تو را به خودش مشغول کرده و تو فکر میکنی که این کَیل مال خودت است! إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء/۵۸). باید این امانت را به اهلش برگردانی. میتوانی هر کاری دلت خواست با خودت انجام بدهی؟! نه، شرع اجازه نداده است. چرا اجازه نمیدهد؟! چون تو مال خودت نیستی. اگر مال خودت بودی اجازه میداد خودت را بکشی یا هر گناهی بکنی.
☑️نفس تو پیاله و جام انسان کامل است. اجازه نداری هر جور که دلت خواست خرجش کنی.
☑️يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ! مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ... این دنیا و گناه ما را مَس کرده است. این پیاله که شما در رحل ما گذاشتی کج و معوج شده است... آقا جان عنایتی به این پیاله کن...
#فَأَوْفِ_لَنَا_الْكَيْلَ_وَتَصَدَّقْ_عَلَيْنَا...
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱
■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اسمی از اسماءالله نیست مگر آنکه نمود و مظهری در این عالم دارد.
■●در تفکّر عرفانی، #انسان_کامل مظهر تامّ اسم اعظم حقّ متعال است. آفرینش و ظهور جهان خلقت چیزی جز تجلّیات حقّ متعال نیست و مراتب این تجلّیات #قوس_نزول نامیده می شود.
■●ذات مقدّس حقّ متعال که غیب مطلق و عنقاء مُغرِب است، اسم و رسم و تعیّن تشخّصی ندارد؛ لذا چه برای انسانهای عادّی و چه برای انبیاء و اولیاء هیچ راهی برای معرفت آن وجود ندارد. ذات الهی، چه در عرصه معرفت عقلانی و چه در وادی شهود باطنی، منطقه ممنوعه است.
■● #جان_جهان، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei