eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات41-35 آل عمران ، قسمت چهارم بخش چهارم1⃣ ● بحث روايتى (در ذيل آيات مربوط به مادر مريم و زكريا و
آیات41-35 آل عمران ، قسمت چهارم بخش چهارم2⃣ ● بحث روايتى (در ذيل آيات مربوط به مادر مريم و زكريا و...) مؤلف : اين روايات بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد درست مطابق بيان ما است ، چيزى كه هست از ظاهر آنها برمى آيد كه جمله : ((و ليس ‍ الذكر كالانثى )) كلام همسر عمران است ، نه كلام خداى تعالى ، كه اگر بخواهيم اين ظاهر را بپذيريم ، بايد اشكال قبلى را كه چرا كلمه ((ذكر)) را بر كلمه ((انثى )) مقدم آورد پاسخ دهيم ، و اين مطلب پاسخى ندارد، چون علاوه بر اشكال گذشته مقتضاى قواعد عربيت هم ، خلاف آن است . و نيز اين اشكال باقى مى ماند كه چرا دختر عمران را مريم ناميد با اينكه كلمه ((مريم )) به معناى تحرير است ، مگر اينكه بگوييم بين تحرير و خدمتگذارى معبد فرق هست (دقت فرمائيد). و از روايت اولى كه مى فرمود: ((خداوند به عمران وحى كرد)) بر مى آيد كه عمران پيامبرى بوده كه به او وحى مى شده است . روايتى هم كه مرحوم مجلسى در بحار از ابى بصير نقل كرده مويد اين دلالت است ، در آن روايت ابا بصير مى گويد: من از ابى جعفر (عليه السلام ) وضع عمران را پرسيدم كه آيا پيامبر بوده يا نه ؟ ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 288 فرمود: ((بلى پيامبرى مرسل بوده كه خدا او را به سوى قومش روانه كرد. (تا آخر حديث ))). اين روايت دلالت بر اين معنا هم دارد كه همسر عمران نامش حنه بوده و اين نام معروف است : و در بعضى از روايات آمده كه نامش مرثار بوده ، و بحث در اين باره براى ما اهميتى ندارد . و در تفسير قمى در ذيل روايت قبلى آمده كه ((وقتى مريم بحد بلوغ رسيد به محراب رفت ، و پرده اى پيرامون خود افكند، بطورى كه احدى او را نمى ديد، و تنها زكريا بر او وارد مى شد، و وقتى بر او وارد مى گرديد ميوه هاى تابستانى را در زمستان ، و زمستانى را در تابستان نزد او مى ديد، از او مى پرسيد: ((اين ميوه ها از كجا برايت آماده شده )) مى فرمود: از ناحيه خداى تعالى و خداوند به هركس كه بخواهد روزى بى شمار مى دهد)). و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: (زكريا از پروردگار خود درخواست فرزند كرد، ملائكه او را به آن سخنان كه در قرآن آمده ندا داد، او دوست داشت بفهمد صدا از ناحيه خدا است يا نه ، خدا به او وحى كرد كه نشانه خدائى بودن آن مژده ، اين است كه سه روز زبانش از سخن بند مى شود، همين كه سه روز فرا رسيد، و نتوانست با احدى تكلم كند فهميد كه مژده قبلى از ناحيه خدا بوده ، چون غير خدا كسى نمى تواند زبان كسى را بند بياورد، اين است معناى كلام خداى تعالى كه مى فرمايد: ((رب اجعل لى آيه ))). مؤلف : قريب به اين معنا را قمى هم در تفسير خود روايت كرده ، و خواننده محترم توجه فرمود كه سياق آيات هم از اين توجيه امتناع ندارد، بلكه با آن مى سازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ☑️به مناسبت سالروز رحلت علامه حلّی رحمة‌الله‌علیه می‌فرمود: ☑️«عمر مرحوم علامه را بر کتاب‌هایش تقسیم کردند، دیدند هر روز هفتاد سطر نوشته است». ◾️در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۲◾️ ▪️حسن بن یوسف بن مطهر از بزرگان شهر حله بود. حله در بین قرن‌های ششم تا دهم، مهد پرورش عالمان و مجتهدانی بود که هر یک حق عظیمی بر ما شیعیان دارند، استوانه‌هایی از علم و عمل مانند سیدبن‌طاووس. یکی از برجسته‌ترین‌های این دیار، علامه حلی است که توفیقات علمی‌اش موجب شگفتی است. ▪️در برخی کتاب‌ها ١٢٠ اثر از علامه ثبت شده است. بسیاری از کتب ایشان موجود است و تعدادی از آنها احتمالاً یا از بین رفته یا در کتابخانه‌ها خاک می‌خورد و زنده کردن دوباره آنها نیازمند همتی والاست. یکی از مسائلی که موجب افزایش تألیفات علامه شده بود، این است که ایشان از همان سنین نوجوانی نوشتن را آغاز کرد. وقتی از نوشتن کتب حکمت فارغ شد،‌ از عمرش ٢۶ سال هم نگذشته بود. ▪️علامه مرد علم و عمل بود. هر شب جمعه راهی کربلا می‌شد و فرسخ‌ها راه طی می‌کرد تا به زیارت مولایش، حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام برسد. حکایت تشرف او به محضر مولایمان حضرت مهدی سلام‌الله‌علیه مربوط به یکی از این سفرهاست. ▪️یکی از بزرگ‌ترین خدمات علامه،‌ شیعه کردن سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) بود. این کار سبب شد که سلطان محمد، تشیع را دین رسمی ایران قرار دهد و فرمان داد که سکه به نام اهل‌بیت علیهم‌السلام ضرب کنند و خطبه به نام ایشان بخوانند. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ▪️انسان اگر به‌حال خود رها شود سرکش می‌شود. یعنی از بندگی بیرون رفته و ادعای خدایی می‌کند؛ "ان الانسان لیطغی ان راه استغنی" (علق، آیه ۶). ▪️ازاین‌رو بلاها، دردها و سختی‌های زندگی دنیا، رحمت رحیمیه خداست تا آدمی را از طغیان دور نگاه دارد. برای همین زندگی پیامبران (علیهم السلام) و اولیای الهی پر از سختی و بلا بوده است. ▪️معمولا آنها که در رفاه غرق می‌شوند خوی فرعونی‌شان بیدار می‌شود و آتش نفس‌شان شعله‌ور می‌گردد. اما آنان‌كه به بلاها دچار می‌شوند دل شکسته‌ای دارند و گاه و بیگاه خدا را می‌خوانند. ▪️امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به یاران باوفایش فرمود: خداوند منازل شریف را با تحمل مکروه به بندگانش می‌بخشد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات41-35 آل عمران ، قسمت چهارم بخش چهارم2⃣ ● بحث روايتى (در ذيل آيات مربوط به مادر مريم و زكريا و
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش پنجم ● سخنان بعضى از مفسرين در انكار اين روايات و پاسخ به او ليكن بعضى از مفسرين ، به شدت منكر اين روايات شده و مضامين آن را (كه يكى ((مسأله وحى شدن به عمران )) است ، و ديگرى ((وجود ميوه غير موسمى در محراب مريم ))، و سوم اين است كه ((منظور از درخواست نشانى تشخيص بين خدائى و شيطانى بودن صوت است ))) به سختى رد كرده و گفته اند: هيچ راهى براى اثبات اين امور نيست ، نه خداى سبحان آن را گفته و نه رسول گرامى اش و امورى هم نيست كه عقل راهى به اثبات آن داشته باشد، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 289 تاريخ معتبر هم سخنى از آنها به ميان نيا ورده ، در اين ميان به جز مشتى روايات اسرائيلى و غير اسرائيلى نداريم و احتياجى هم نداريم كه در فهم معانى آيات قرآن به اينگونه وجوه دور از نظر تمسك كنيم . ليكن سخنان خود اين مفسر سخنانى بى دليل است و روايات مذكور هر چند خبر ، و خالى از ضعف نيستند و يك اهل بحث ملزم نيست كه حتما به آنها تمسك بجويد و به مضامين آنها احتجاج كند، و ليكن اگر دقت و تدبر در آيات قرآنى مضامين مذكور را به ذهن نزديك كرد، چرا آنها را نپذيريم و از آن روايات آنچه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نقل شده مشتمل بر هيچ مطلب خلاف عقل نيست . بله در بعضى از رواياتى كه از قدماى , نقل شده ، امورى آمده كه با عقل سازش ‌‍ندارد، مثلا از قتاده و عكرمه روايت كرده اند كه گفته اند: شيطان نزد زكريا آمد و او را در مورد بشارتى كه شنيده بود به شك انداخت و گفت اگر اين بشارت از ناحيه خداى تعالى بود آهسته به تو مى رساند و آن را پنهان مى كرد، همانطور كه تو با خدا آهسته و نهانى سخن گفتى ، از اين قبيل وسوسه ها كرد و كرد تا او را به شك انداخت ، با اينكه اينگونه سخنان هيچ مجوزى براى پذيرفتنش نيست ، نظير گفتارى كه در انجيل لوقا آمده كه جبرئيل به زكريا گفت : ((اينك ديگر زبان بسته شدى و نمى توانى سخن بگويى مگر بعد از مدتى كه مقرر شده واين بدان جهت بود كه تو كلام مرا تصديق نكردى ، كلامى كه بزودى صدقش محقق مى شود)) (انجيل لوقا - 1 -20). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▪️ به‌منزلۀ کعبه، و تکبیرةالاحرام [همچون] پشت سر انداختن همه چیز غیر خدا و داخل شدن در حرم الهی است؛ ▪️و قیام به‌منزلۀ صحبت دو دوست و رکوع خم شدن عبد در مقابل آقاست و سجده نهایت خضوع و خاک شدن و عدم شدن در مقابل اوست. ▪️وقتی که عبد در آخر نماز از پیشگاه مقدّس الهی باز می‌گردد اولین چیزی را که سوغات می‌آورد سلام از ناحیه‌ اوست. ◾️برگی از دفتر آفتاب، ص١٣٧◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ▪️امام صادق علیه السلام در نیایشی چنین می‌فرماید: «یا من هدانی الیه، و دلّنی حقیقة الوجود علیه، و ساقنی من الحیرة الی المعرفة». (بحار الانوار، ج ۸۶، ص ۳۷۰). ترجمه: ای خدایی که حقیقت وجود مرا بدو هدایت و دلالت نمود، و مرا از حیرت به معرفت کشانید. ▪️این معنای بلند، روح برهان صدیقین است که از سوی عرفا و فلاسفه به زبانهای گوناگون ارایه شده است. اما جالب اینجاست که ایشان در آثار خویش بدین روایت، اشارتی نفرمودند. گویا مرئی ایشان نبوده است. جالبتر اینکه شیوه مرحوم صدرالمتالهین ذکر ایات و روایات در کنار بحثهای عقلی و شهودی است. اما او نیز اشارتی بدین روایت ننمود. اما دقیقا همین محتوا را در ابتدای جلد شش اسفار، ارایه داده است. شگفتا که حکمای الهی چگونه به روح دین متصل‌اند و از حقیقت وحی (من حیث یشعر و لا یشعر) بهره می‌برند. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️زمین خورده های این راه... هزاران مرتبه بهتر از کسانی هستند که اهل سلوک نبوده اند... باید با توکل بر خدا در این راه قدم گذاشت، و دایما از خدا استمداد کرد... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش پنجم ● سخنان بعضى از مفسرين در انكار اين روايات و پاسخ به او
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش ششم ● بحث روايتى (راجع به الهامات و خواطر) ديگر و در كافى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: ((هيچ قلبى نيست مگر آنكه دو گوش دارد، بر در يك گوش فرشته اى ارشادگر، و بر در ديگر، شيطانى فتنه گر است . آن صاحب قلب را امر مى كند و اين ديگرى نهى ، شيطان او را به گناهان فرمان مى دهد و ملك از گناه نهيش مى كند و اين همان معنائى است كه خداى عزوجل درباره اش مى فرمايد: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 290 ((عن اليمين و عن الشمال قعيد ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد)). مؤلف : در اين معنا روايات بسيارى وجود دارد كه قسمتى از آنها بزودى از نظر خوانندگان خواهد گذشت ، و اگر در روايات نامبرده آيه شريفه با مسأله : دو فرشته نويسنده حسنات و سيات تطبيق شد، منافاتى با تطبيق روايت مورد بحث ، ندارد كه آيه را بر فرشته و شيطان تطبيق كرده ، براى اينكه آيه شريفه بر بيش از اين دلالت ندارد كه رقيب و عتيدى براى هر انسانى هست و مراقب تمامى سخنان او هستند، و در طرف راست و چپ هركس قرار دارند، و اما اينكه اين رقيب و عتيد هر دو از ملائكه اند و يا يكى ملك و ديگرى شيطان است ، آيه شريفه صراحتى در هيچ يك ندارد و بر هر دو احتمال قابل انطباق است . و نيز در همان كتاب (كافى ) از زراره روايت آورده كه گفت : من از امام صادق (عليه السلام ) از معناى ((رسول ))، ((نبى ))، ((محدث )) سؤال كردم ، فرمود: ((رسول )) آن كسى است كه فرشته وحى را مى بيند و مى بيند كه دارد رسالت الهى را برايش مى آورد و مى گويد پروردگارت چنين و چنان دستور داده و رسول با داشتن پست رسالت ((نبى )) هم هست ، و اما ((نبى )) فرشته اى را كه بر او نازل مى شود نمى بيند، بلكه خبرى كه قرار است بر او نازل گردد به دلش مى افتد و در چنين حالى نظير غشوه و بيهوشى به او دست مى دهد، و در آن حالت خواب مى بيند. پرسيدم : از كجا مى فهمد آنچه در خواب ديده حق است ؟ فرمود: خداى تعالى برايش بيان مى كند آنچه كه يقين مى كند كه حق است ، ولى فرشته را نمى بيند (تا آخر حديث ). مؤلف : اينكه فرمود: ((رسول با داشتن رسالت نبى هم هست )) اشاره است به اينكه هر دو صفت ممكن است در شخص جمع شود و ما در سابق در تفسيرى كه ذيل آيه : ((كان الناس امه واحده فبعث اللّه ...)) داشتيم بحثى پيرامون معناى رسالت و نبوت كرديم . و اينكه فرمود: ((حالتى شبيه به غشوه و بيهوشى به او دست مى دهد)) منظورش تفسير روياى پيامبر است ، مى خواهد بفرمايد: منظور از رويا در پيامبران مشاهده و درك غيب است ، نه رويا به معناى معروفش و جمله : ((خداى تعالى برايش بيان مى كند اشاره است به همان معنائى كه در سابق گذشت كه ((انبيا به خاطر داشتن عصمت داراى تشخيص هستند كه القائات ملكى را، از شيطانى تميز مى دهند)). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 291 و در بصائر از بريد از امام باقر و يا امام صادق (عليه السلام ) روايت آمده كه در حديثى درپاسخ بريد كه پرسيده بود فرق بين ((رسول ))، ((نبى )) و محدث چيست ؟ فرموده : ((رسول )) آن كسى است كه فرشته خدا برايش ظاهر مى شود و با او سخن مى گويد و ((نبى )) آن كسى است كه فرشته را در خواب مى بيند، و چه بسا كه نبوت و رسالت در يك شخص جمع شود و ا ما ((محدث )) آن كسى را گويند كه صداى فرشته اى را مى شنود ولى صورت و شكل او را نمى بيند. بريد مى گويد عرضه داشتم : خدا اصلاحت كند از كجا مى فهمند كه (اين صوت يا) اين صورت كه در خواب مى بيند حق است ، و صاحب صدا و صورت فرشته است ؟ فرمود: ((خداى تعالى توفيق تشخيص ‍ آن را به ايشان داده و خدا با فرستادن كتاب شما قرآن ، ديگر فرستادن كتاب را ختم فرمود و با ارسال پيامبر شما فرستادن پيامبر را ختم كرد (تا آخر حديث ))). مؤلف : اين حديث در همان زمينه است كه حديث قبلى داشت و بيان آن براى تشخيص محدث هم كافى است ، مى فهماند كه محدث هم توفيق تشخيص صاحب صوت را دارد و اينكه در آخر فرمود: ((خداى تعالى با فرستادن كتاب شما قرآن ...)) اشاره است به همين كه گفتم بيانات قرآن و سنت وافى به همه مطالب است ، و ما ان شاء اللّه در ذيل آيات بعدى بحثى پيرامون محدث خواهيم داشت و الحمد للّه رب العالمين انه هو الموفق و المعين . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 292 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... 🏴 سالروز شهادت مظلومانه سیدالعابدین، علی ابن‌الحسین، امام سجاد علیه‌السلام تسلیت باد 🏴 ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️از امام سجاد علیه‌السلام نقل شده است: « وقتى فرشته‌ها بشنوند که مؤمن در پشتِ سر براى برادر مؤمنش دعا مى‌کند و یا او را به‌خوبى یاد مى‌کند، می‌گویند: چه خوب برادرى هستى تو براى برادرت دعاى خیر مى‌کنى با اینکه از تو غایب است و او را به‌خوبى یاد مى‌کنى، هر آینه خدای عزوجل به تو مى‌دهد دو برابر آنچه را درخواست کردى براى او، و از تو خوبى گوید دو برابر آنچه از او به‌خوبى گفتى و تو بر او فضیلت دارى». ◾️بهجت‌الدعاء، ص٢٧ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت آیت‌اللّٰه بهجت قدس سره)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ☑️بُریدن از حسینِ زمان ▪️همان ‏طور كه وحشت از لشكر شام و طمع گندم رى و فريب و نيرنگ ابن زیادخيلى ‏ها را در تاريخ از حسين عليه السلام و عاشورا و كربلا جدا كرد و از بركت روز حسين عليه السلام محروم گرداند. وحشت از قدرت و ابر قدرت امروز كه نظم نوين را فرياد مى ‏زند و قدرت و صنعت و علم و ثروت و رفاه و لذت را يدك مى ‏كشد و از تمامى راه‏ هاى تبليغى و رسانه ‏هاى جهانى و ماهواره ‏هاى مسلط و تصويرهاى مسموم بهره مى‏ برد، وحشت و طمع از اين قدرت‏ها و وادادگى در برابر آن‏ها و سر نهادن بر فرمان آن‏ها و بريدن از دين و از حسين زمان و ولى عصر (عجل الله)، از وحشت اهل كوفه كم ندارد. ▪️و راستى كه بركت روز حسين عليه السلام مى‏ تواند، ما را به بيدارى بكشاند و با يارانى كه در محاصره افتاده ‏اند و انتظارهاشان به نااميدى رسيد و هيچ‏كس به يارى آن‏ها نشتافت تا آن‏جا كه در روز تاسوعا دوست و دشمن تنهايى را باور كرد و دشمن تصميم به تمام كردن كار گرفت، با يارانى كه بدون انتظار نتيجه و با يقين به شكست اين‏گونه استوار ماندند، با اين ياران و اصحاب حسين عليه السلام به مقايسه بكشاند. ▪️ما مى ‏بينيم كه آن‏ها در محاصره و ضعف بدون اميد به نصرتى و ناصرى و بدون انتظار نتيجه و چشم داشت از پيروزى و مزد و سپاس و ستايشى اقدام كردند و بر يكديگر سبقت گرفتند. ◾️وارثان عاشورا | ص ۸۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ▪️جناب آخوند ملاحسینقلی همدانی سه تا مجلس [سلوکی] مطابق مقامات اشخاص داشتند. به عده‌ای فرموده بود که روز در محفلش باشند و برخی بعد از نماز مغرب و عشاء و بعضی هم شاگردان سحری بودند و مجذوب او بودند. ▪️بعضی از اساتید ما فرمودند که چه بسا پیش آمده بود بعضی از آقایان صاحب کمال و زحمت کشیده بودند خدمت آقای قاضی رسیدند و ایشان فرمود: شما نمی‌توانید [متحمل ریاضات و...] بشوید، زده می‌شوید. شما کار خودتان را انجام دهید که برای آن کار ساخته شدید. ▪️آقای قاضی عین ثابت و وضع و حال و لوح وجودی [کسانی‌که نزدش می آمدند] را می‌خواند و آگاهی داشت و اگر بعضی را مستعد می‌دید خیلی استقبال می‌کرد. ◾️ (دروس شرح اشارات و تنبیهات، ج۹، ص۲۰۲)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ 🏴 حی علی العزا... ☑️ختمی مجرب ▪️آیت الله سید عبدالکریم کشمیری قدس سره مي‏ فرمودند هزار مرتبه لعن بر معاويه برای برآورده شدن حاجات خيلی مجرب است. ▪️با این عبارت که «اللهم العن معاويه بن ابي سفيان» می فرمودند: این کار دل اميرالمؤمنين علیه السلام را شاد می‏ شود. ▪️چون که خيلی خيلی اميرالمؤمنين عليه‏ السلام را در جامعه آن روز اذيت كرد. بعد كه در ظاهر اميرالمؤمنين عليه ‏السلام را تنزل داد، در روایت دارد خود حضرت می‏ فرمايند «انزلني ثم انزلني ثم انزلني حتي قالوا معاوية و علي» ◾️( منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ج‏۱۰، ص: ۹)◾️ ▪️یعنی روزگار من را پایین آورد و پایین آورد که مردم من را با معاویه مقایسه می کردند. ‌ ☑️حجت الاسلام ناصری @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آنها که عزّت على را نخواستند، ذلّت يزيد را چشيدند. ◾️❞ عین‌صاد◾️ ▪️﮺ على مى ‏گفت: وسعت در عدالت است، كسى كه از عدالت به تنگى مى ‏افتد، پس جور بر او تنگ‏ تر است. و اين تنگنا را همان‏ ها كه از على گريختند سال ‏هاى سال حتّى تا امروز تجربه كردند و مى ‏كنند. ▪️همان‏ ها كه با على براى بيعت دست ندادند، بعدها با پاى حجّاج بيعت كردند تا مبادا در مرگ جاهليت بميرند و با اميرى كه دستش مشغول به خاراندن عضو مفلوكش مى‏ باشد، دست نداده باشند و بيعت نكرده باشند. راستى كه دنياى زيبا و شيرينى است، با تمام تلخى‏ ها و رنج‏هايش شيرين است، با تمامى زشتى‏ ها و دريدگى‏ هايش زيباست. ▪️بخاطر دنيايى كه دوستش داشتند و نزديكان عثمان همه‏ اش را بلعيده بودند، بخاطر دنياشان به على روى آوردند، ولى در عدالت تلخ على كه ثروت ‏ها را از حلقومشان بيرون مى ‏آورد- حتّى اگر كابين زن‏هاشان شده بود- به فشار افتادند و از على فاصله گرفتند و خون‏ها را بخاك سپردند. ▪️و همين ‏ها كه عزّت على را نخواستند، ذلّت يزيد را چشيدند و سه روز مدينه‏ ى رسول و دخترهاى مدينه براى لشكر شام مباح شد و مكّه محاصره‏ شد و بعدها هم حجّاج كرد آنچه كرد. و همان‏ها كه از على گريخته بودند و بيعت نكرده بودند به دامان او پناه آوردند و شبانه به جاى دست‏هاى مشغول، با پاهاى پليدى بيعت كردند كه تا سر در كثافت غوطه مى ‏خورد.﮺ ☑️ تقیه | ص ۱۸۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ☑️هرچه او بخواهد خوب است. ▪️مشیت که همان ولایت باشد برای ما مقدرات را بریده است. او اساسا آنچه را که می خواست انجام داد. بی اختیار من و شما هم انجام داد، خوب کاری هم کرد. اگر هم جایی در دیدن اشتباه کردی سریع بگو: کرد، خوب کاری هم کرد. هرکاری که کرد، خوب کرد. چون او این کار ها را جلوتر کرده است. اگر الان هم دارد برای فردای من می برد، از آنجا که من نمی دانم چه چیز را می بُرد، باید بگویم که این کار را هم جلوتر کرده است. باید بگویم: کرد آنچه را که کرد و خوب کاری هم کرد! همه افعال و کردار و سرگذشتی را که برای خلقت در این عالم پیش آمد می کند، مشیت الهی بُریده است. آن چیزی را که زیباست، مخصوصا خود بُریده است. آن چیزی را هم که زشت به نظر می رسد، برای دفع چیزی آفریده است. نقص و اشتباهی در من بوده است، آن را می آفریند که آن نقص را از میان ببرد. همه اش زیبایی می شود! ◾️حاج محمد اسماعیل دولابی کتاب طوبای محبت، جلد سوم صفحه ۱۷۵، مجلس نهم◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ▪️خاتم ولایت محمدی، که ختم خاص ولایتِ امت محمد است، در تحتِ حکم ختمیّتش، عیسی و غیر عیسی از الیاس، خضر و هر ولیّ خدا از ظاهر امت، داخل است. ▪️بنابراین عیسی، اگر چه خود ختم است، اما تحت ختمِ این خاتم محمدی علیه و علیهم السلام است. ▪️این ختم محمدی را در شهر فاس از شهرهای مغرب، در سال۵۹۴ یافتم و حق تعالی او را به من شناسانید و نشانه‌اش را به من عطا کرد. (فتوحات مکیه، باب۳۸۲: معرفتِ منزل ختم‌ها، دفتر ۲۷ از فتح مکی)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت چهارم بخش ششم ● بحث روايتى (راجع به الهامات و خواطر) ديگر و در كافى
آيات 60 - 42، آل عمران، قسمت اول، بخش اول1⃣ وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكةُ يَمَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصطفَاكِ وَ طهَّرَكِ وَ اصطفَاكِ عَلى نِساءِ الْعَلَمِينَ(42) يَمَرْيَمُ اقْنُتى لِرَبِّكِ وَ اسجُدِى وَ ارْكَعِى مَعَ الرَّكِعِينَ(43) ذَلِك مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْك وَ مَا كُنت لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ مَا كنت لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ(44) إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكَةُ يَمَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشرُكِ بِكلِمَةٍ مِّنْهُ اسمُهُ الْمَسِيحُ عِيسى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ(45) وَ يُكلِّمُ النَّاس فى الْمَهْدِ وَ كهْلاً وَ مِنَ الصلِحِينَ(46) قَالَت رَب أَنى يَكُونُ لى وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسسنى بَشرٌ قَالَ كذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشاءُ إِذَا قَضى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ(47) وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَب وَ الْحِكمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ(48) وَ رَسولاً إِلى بَنى إِسرءِيلَ أَنى قَدْ جِئْتُكُم بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّكمْ أَنى أَخْلُقُ لَكم مِّنَ الطينِ كَهَيْئَةِ الطيرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طيرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِىُ الاَكمَهَ وَ الاَبْرَص وَ أُحْىِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فى بُيُوتِكمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(49) وَ مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَى مِنَ التَّوْرَاةِ وَ لاُحِلَّ لَكم بَعْض ‍ الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكمْ وَ جِئْتُكم بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّكمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(50) إِنَّ اللَّهَ رَبى وَ رَبُّكمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صرَاطٌ مُّستَقِيمٌ(51) فَلَمَّا أَحَس عِيسى مِنهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصارِى إِلى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نحْنُ أَنصارُ اللَّهِ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ اشهَدْ بِأَنَّا مُسلِمُونَ(52) رَبَّنَا ءَامَنَّا بِمَا أَنزَلْت وَ اتَّبَعْنَا الرَّسولَ فَاكتُبْنَا مَعَ الشهِدِينَ(53) وَ مَكرُوا وَ مَكرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيرُ الْمَكِرِينَ(54) ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 29 اذ قال اللّه يا عيسى انى متوفيك و رافعك الى و مطهرك من الذين كفروا و جاعل الذين اتبعوك فوق الذين كفروا الى يوم القيمه ثم الى مرجعكم فاحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون (55) فاما الذين كفروا فاعذبهم عذابا شديدا فى الدنيا و الاخرة و ما لهم من نصرين (56) و اما الذين آمنوا و عملوا الصالحات فيوفيهم اجورهم و اللّه لا يحب الظالمين (57) ذلك نتلوه عليك من الايت و الذكر الحكيم (58) ان مثل عيسى عند اللّه كمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون (59) الحق من ربك فلا تكن من الممترين (60) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آيات 60 - 42، آل عمران، قسمت اول، بخش اول1⃣ وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكةُ يَمَرْيَمُ إِنَّ اللَّ
آيات 60 - 42 آل عمران،قسمت اول بخش اول2⃣ ● ترجمه آیات و به ياد آر زمانى را كه ملائكه گفتند: اى مريم : بدان كه خدا تو را براى اهدافى كه دارد انتخاب و ازميان همه زنان عالم برگزيد (42) اى مريم براى پروردگارت عبادت و سجده كن و با ساير ركوع كنندگان ركوع كن (43) اين از خبرهاى غيب است كه ما آن را به تو وحى مى كنيم و تو نزد ايشان نبودى هنگامى كه قرعه هاى خود را مى انداختند كه كدام يك سرپرست مريم شوند و تو نزد ايشان نبودى آن زمان كه بگو مگو مى كردند (44) زمانى كه فرشتگان گفتند: اى مريم خداى تعالى بشارتت مى دهد به كلمه اى از خودش كه نامش مسيح عيسى بن مريم آبرومندى در دنيا و آخرت از مقربين است (45) و بامردم در گهواره و در پيرى سخن مى گويد و از صالحان است (46) مريم گفت : پروردگارا از كجا براى من فرزندى خواهد شد با اينكه هيچ بشرى با من تماس نگرفته است ، فرشته گفت : اين چنين خدائى هر چه بخواهد خلق مى كند، او وقتى قضاى امرى را براند، همانا فرمان مى دهد كه باش ، و آن امر وجود مى يابد (47) اى مريم خداى ت عالى به عيسى كتاب و حكمت و تورات و انجيل تعليم مى دهد (48) در حالى كه فرستاده اى است به سوى بنى اسرائيل ، و به اين پيام كه من به سوى شما آمدم با معجره اى از ناحيه پروردگارتان ، و آن اين است كه از گل برايتان چيزى به شكل مرغ مى سازم ، سپس در آن مى دمم بلادرنگ و به اذن خدا مرغى مى شود و نيز كور مادر زاد و برص را شفا مى دهم و مرده را به اذن خدا زنده مى كنم ، و بدانچه در خانه هايتان ذخيره كرده ايد خبر مى دهم . و در اين (معجزات ) آيت و نشانه اى است براى شما، اگر باشيد (49). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 294 و نيز در حالى كه تورات را تصديق دارم و آمده ام تا بعضى از چيزها كه بر شما حرام شده حلال كنم ، و به وسيله آيتى از پروردگارتان آمده ام ، پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد (50) و بدانيد كه اللّه پروردگار من و شما است ، پس او را بپرستيد كه اين است صراط مستقيم (51) پس همين كه عيسى از آنان احساس كفر كرد گفت : چه كسانى ياوران من در راه خدامى شوند؟ حوار يون گفتند: مائيم ياوران خدا، ما به خدا ايمان آورده ايم و گواه باش كه ما مسلمانيم (52) پروردگارا، ما بدانچه نازل كرده اى ايمان داريم و رسول را پيروى كرديم ما را در زمره شاهدان بنويس (53) و نيرنگ كردند خدا هم نيرنگ كرد، و خدا بهترين نيرنگ كاران است (54) و به ياد آر آن زمان را كه خداى تعالى گفت : اى عيسى من تو را خواهم گرفت و به سوى خود بالا خواهم برد و از شركسانى كه كافر شدند پاك خواهم كرد و پيروانت را بر كسانى كه كافر شدند برترى تا قيامت مى دهم آنگاه برگشتتان به سوى من است ، و من - بين شما در آنچه اختلاف مى كنيد حكم خواهم كرد (55) اما كسانى كه كافر شدند به عذابى شديد در دنيا و اخرت شكنجه مى كنم و هيچ ياورى نخواهند داشت (56) و اما كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح كردند خداى تعالى پاداششان را بطور كامل مى دهد و خدا ستمگران را دوست نمى دارد (57) اين مقدار را از آيات و از ذكر حكيم برايت مى خوانيم (58) بطور محقق مثل عيسى نزد خدا نظير مثل آدم است كه خدا از خاكش ‍ خلق كرد و سپس فرمان داد باش و او وجود يافت (59) تمام حق از ناحيه پروردگار تو است پس زنهار از مرددان مباش . (60) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آيات 60 - 42 آل عمران،قسمت اول بخش اول2⃣ ● ترجمه آیات و به ياد آر زمانى را كه ملائكه گفتند:
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول بخش اول3⃣ ● بیان آیات وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكةُ يَمَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصطفَاكِ وَ طهَّرَكِ اين جمله عطف است بر جمله : ((اذ قالت امراه عمران ...))، در نتيجه اين آيه مانند آن آيه توضيح و شرح آيه (33 - 34) خواهد بود، كه مى فرمود: ((ان اللّه اصطفى ...)). و در اين آيه دلالتى هست بر اينكه مريم (عليهاالسلام ) محدثه بوده ، يعنى از كسانى بوده كه ملائكه با او سخن مى گفته اند، و آن جناب سخنان اين هاتفان غيبى را مى شنيده است ، آيه شريفه : ((فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا)) هم با آيات بعدش كه در سوره مريم واقع شده ، بر اين معنا دلالت دارد و ان شاء اللّه به زودى بحثى پيرامون ((محدث )) خواهيم داشت . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 295 در سابق يعنى در تفسير آيه : ((فتقبلها ربها بقبول حسن ...)) گفتيم : كه اين آيه بيان استجابت دعاى مادر مريم (عليها السلام ) است كه گفته بود: ((و انى سميتها مريم ، و انى اعيذها بك و ذريتها من الشيطان الرجيم ...)) و اينكه سخن ملائكه كه به مريم گفتند: ((ان اللّه اصطفاك و طهرك ...))، خبرى است كه به وى داده اند كه تو نزد خدا تا چه حد قدر و منزلت دارى ، بنابراين لازم است خواننده مراجعه اى بدانجا بكند. پس ((اصطفاء مريم )) همان تقبل او است عبادت خداى را، و تطهيرش عبارت است از مصونيتش به عصمت خداى تعالى از گناهان ، پس آن جناب ، هم اصطفاء شده است و هم معصوم . و چه بسا از مفسرين كه گفته اند: منظور از تطهير او بتول شدن او است ، و بتول به معناى زنى است كه حيض نمى بيند و خداى تعالى او را بدين جهت بتول قرار داد كه ناگزير نشود در ايام حيض از كليسا بيرون رود، و اين نظريه عيبى ندارد جز اينكه آنچه به نظر ما رسيد با سياق آيات موافق تر است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب نهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ◾
🏴 حی علی العزا... ◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب نهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۱◾️ ◾️جلسه پانزدهم شرح رساله لقاءالله ◾️ ▪️عقل بالمستفاد؛ عقل اِستِحضاری است. یعنی عقلی است؛ که هر آنچه که در عقل فعال است ، می‌‌تواند به یکباره در جانش حاضر بشود. ▪️یعنی حضور تمام معقولات در عقل فعال را در نفس ناطقه خودش طلب می‌‌کند وهمه در جانش حاضر می‌شود. (اِذا شاءَ اَن عَلِموا عَلموا) هر چه را بخواهد بداند، می‌‌‌داند. و اگر اراده نکند که بداند ، چیزی در نفس او حاضر نمی‌‌‌شود. ▪️امام صادق می‌‌‌فرمایند: که ما هر شب های جمعه شانزده هزار عالم طی می‌‌‌کنیم. معلوم است که، می‌‌‌خواهند آنها در جانش حضور پیدا کند.(استحضار) ▪️پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) یک قوه ای، یک توانمندی و قدرتی داشت که توانست به یکباره قرآن را بگیرد. کسی هم که جانشین پیغمبر است، باید به این توانمندیِ عقلِ استحضاری برسد. ▪️عقل استحضاری مراتب دارد. انبیا هم مراتب دارند. چون مراتب مختلف هست؛ معلوم می‌‌شود عقل های استحضاری ، عقل بالمستفاد و کون های جامع؛ که انسان های کامل باشند هم، مراتب دارند. ▪️اعلَی المَراتب را، جناب خاتم انبیاء ، بِالاِصاله داشتند که قرآن را تلقّی کردند وامیرالموُمنین و اهل بیت (علیهم السلام) و امروز حضرت بقیةالله (م ح م د) ابن العسکری، دارند. که می‌‌توانند هرچه را اراده بفرمایند در آنِ واحد، در جان خود حاضر بفرمایند. (بجز مستاَثرات = برگزیده ها، مکنونات) ▪️عوالم وجودی؛ اعم از غیب و شهود، (مطلق ، مقید و یا مضاف) به چنین عقلی نیاز دارد. و به کسی هم که چنین مقامی را داراست؛ خلیفةالله می‌‌گوییم که کون جامع است. ▪️وسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان - ۲۱) اَی یُطَهِّرکُم عَن کُلّ شئِِ سَویَ الله (امام صادق) هیچ چیزی از تَدَنُّس اَکوان(آلودگی ها) منزّه نیست جز خداوند. لذا با شراب طهور، انسان کامل را از تمام اکوان تنزیه می‌‌‌کند. ▪️انسان های کامل و نیز اَبرار که این شراب را می‌‌نوشند، از همه ی چهار کون : غیب مطلق و مضاف، شهود مطلق و مضاف تنزیه می‌‌شوند. انسان کامل که از مقرّبین است، حتی از کونِ جامع بودن هم، تنزیه می‌شود. ▪️این امر فقط اختصاص به جناب رسول الله ، امیرالمومنین و اهل بیت دارد. اینها مقرّبینِ مخصوص هستند. مقربین یعنی کسانی که آنقدر به خداوند نزدیک شده اند که نزدیک تر از آن دیگر راه ندارد. ▪️در نشئه ی طبیعت خداوند شراب طهور را به خاتم انبیا وائمه علیهم السلام نوشانید بعد فرمود: إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا (احزاب - ۳۳) آنها ها را تطهیر مطلق فرمود. ▪️جناب رسول الله می‌فرمایند: برای ما وقت هایی نزد خداوند آنقدر قرب پیش می‌‌آید که در آن وقت؛ لِى مَعَ اللَّهِ وَقْتٌ لَا يَسَعُنِى فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ حتی ملک مقرّب و هم نبی مُرسَل درآنجا حضور ندارد. یعنی خودش هم بعنوان نبیُ الله آنجا حاضر نیست. مطلقاً بساط همه چیز جمع می‌‌‌شود. ▪️اگر کسی ، این قابلیت را بتواند پیدا کند و بتواند به این تطهیر برسد، صاحب اینچنین نفسی را ، کون جامع می‌‌گویند. ✔️که در نهایت این کونِ جامع تمام عالم را جمع می‌کند. بعد خودش هم جمع می‌شود و در حق متعال غرق می‌شود. ۱۴۰۰ ۱_۲_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت اول بخش اول3⃣ ● بیان آیات وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكةُ يَمَرْيَمُ إِ
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت اول بخش دوم ● منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها وَ اصطفَاكِ عَلى نِساءِ الْعَلَمِينَ در ذيل آيه : ((ان اللّه اصطفى - تا جمله - على العالمين )) گفتيم : كلمه ((اصطفاء)) اگر با كلمه ((على )) متعدى شود معناى تقدم را مى دهد. و اين اصطفا غير ،،، مطلق و بدون كلمه ((على )) است ، كه معناى تسليم را مى دهد، و بنا به گفتار سابق ، اصطفاى آن جناب بر زنان عالميان به معناى مقدم داشتن آن جناب بر ساير زنان است . حال ببينيم اين تقديم از تمامى جهات است يا از بعضى جهات ؟ ظاهر جمله : ((اذ قالت الملائكه يا مريم ان اللّه يبشرك ...))) كه بعد از اين آيه است و نيز ظاهر آيه : ((و التى احصنت فرجها فنفخنا فيها من روحنا و جعلناها و ابنها آيه للعالمين )). و باز ظاهر آيه : ((و مريم ابنه عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا، و صدقت بكلمات ربها، و كتبه ، و كانت من القانتين )). كه از خصائص وجودى مريم ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 296 (عليها السلام ) انگشت روى هيچ خصيصه اى به جز ولادت عجيب فرزندش نمى گذارد، اين است كه اصطفا از هر جهت نيست بلكه همان زائيدن كذائيش منظور است . و اما غير از كلمه ((اصطفاء)) كلمات ديگرى كه در آيات مربوطه به آن جناب آمده ،از قبيل : ((تطهير)) و ((تصديق به كلمات خدا و كتب او)) و ((قنوت )) و ((محدثه بودن آن جناب )) همه امورى است كه اختصاصى به آن جناب ندارد، بلكه در ديگر زنان نيز احيانا يافت مى شود، و اما اينكه بعضى گفته اند: مريم (عليها السلام ) تنها از زنان هم عصر خود اصطفا شده ، صحيح نيست ، زيرا اطلاق آيه با آن نمى سازد. يَمَرْيَمُ اقْنُتى لِرَبِّكِ وَ اسجُدِى وَ ارْكَعِى مَعَ الرَّكِعِينَ كلمه ((قنوت )) كه فعل امر ((اقنتى )) مشتق از آن است به طورى كه گفته اند به معناى ملازم طاعت بودن توام با خضوع است و سجده معنائى معروف دارد، و ركوع به معناى منحنى شدن و يا مطلق اظهار ذلت است . در اين آيه خداى تعالى مريم را ندا داده ، و چون ندا مستلزم توجه شخص ندا شده به سوى ندا كننده است ، قهرا هر جا كلمه ((ندا)) تكرار شود به منزله اين است كه به شخص ندا شده بفهماند من براى تو چند خبر دارم ، خوب به آن اخبار گوش بده و در آيات مورد بحث مى فهماند ما دو خبر برايت آورده ايم : يكى اينكه خداى تعالى تو را با مقام و منزلتى كه نزد او دارى گرامى داشته ، و دوم وظيفه عبوديتى است كه تو بايد ملازم آن باشى ، تا تلافى آن مقام و منزلت بوده باشد، پس اين دستور در عين اينكه دستور به ايفاى وظيفه عبودى است ، دستور به اداى شكر آن مقام و منزلت نيز ، در نتيجه برگشت معناى كلام به اين است كه آيه : ((يا مريم اقنتى ...)) به منزله نتيجه گيرى از آيه : ((يا مريم ان اللّه اصطفيك ...)) باشد و چنين معنا دهد: حال كه خداى تعالى تو را اصطفاء كرده پس جا دارد قنوت و ركوع و سجده كنى و بعيد نيست كه هر يك از سه خصلت نامبرده در اين آيه ، نتيجه و فرعى باشد براى هر يك از سه خصلتى كه در آيه قبلى ذكر شده ، هر چند كه فرع بودن قنوت براى اصطفا، و سجده براى تطهير، و ركوع براى اصطفاى دوم ، آنطور كه بايد روشن نيست ، بر خواننده عزيز است كه با دقت نظر خود، اين ارتباط و فرعيت را كشف كند. ذَلِك مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْك خداى تعالى اين داستان را جزء اخبار غيبى شمرده ، همانطور كه داستان يوسف (عليه السلام ) را دانسته و فرمود: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 297 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️واقعاً آسیه زن فرعون چه ایمانی داشته که درحالی‌که به چهار میخ بسته شده بود، می‌گفت: «رَبِّ ابْنِ لِی عِندَک بَیتًا فِی الْجَنةِ؛ پروردگارا! خانه‌ای در بهشت در نزد خود برای من مقرر بفرما»[تحريم: ۱۱]. ▪️خداوند سبحان درباره‌ی اصحاب کهف می‌فرماید: «وَ رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ؛ دل‌هایشان را استوار داشتیم»[ کهف: ۱۴]. ▪️خداوند ایمان کسانی را که در گرفتاری‌ها ثابت قدم بمانند، تقویت می‌کند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد، و با ایمان و ذکر و اُنس با خدا از دنیا بروند. اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد. ◾️در محضر بهجت، جلد۲، ص۲۲۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ☑️عاشورای درون 《 کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا 》 ▪️در کربلای زمین و در عاشورای زمان باید حسینی بود. این حقیقت، هم در آفاق، یعنی جهانِ بیرون و هم در انفس، یعنی جهانِ درون مصداق دارد. ▪️اباعبدالله علیه‌السّلام در صحنۀ عاشورا ۷۲ یار داشتند. آن ۷۲ یارِ حسینِ درون، ۷۲ خصلت برجسته هستند. ▪️در عاشورا و کربلای درون باید این ۷۲ خصلت برجسته را به میدان آورد. ▪️ابتدا باید این ۷۲ خصلت را کسب کرد و نه در صحنۀ عمل، یکی یکی به میدان فرستاد و در راه خدا خرج کرد، تا در کربلایِ درون هم حسینی عمل کرد. ▪️وقتی حقّ عاشورا و کربلا به جامعیّتِ تمام ادا می‌شود، که جنبۀ انفسی و آفاقی، هر دو توأمان وجود داشته باشد... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei