eitaa logo
مجردان انقلابی
13هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️🖤◽️ 🔴 گفت و گوی خواستگاری 💜💜💜💜💜💜 1⃣ سؤالاتی با جواب‌های توضیحی: ✅ پرسش‌های نباید به گونه‌ای باشد که پاسخش با یک «بله» یا «خیر» تمام شود. ●♦️●♦️●♦️داستان واره♦️●♦️●♦️● 🔹 پسر، رو به مادر دختر کرده و در حالی که لبخندی بر لب دارد، می‌گوید: اگر ا بدهید، این دو تا جوان بروند و حرف‌هایشان را با هم بزنند. 🔸 دختر هم لبخند او را پاسخ می‌دهد و می‌گوید: خواهش می‌کنم! 🔸بعد هم را صدا می‌کند. دختر هم مثل این‌که از قبل می‌داند که در این مرحله چه باید کرد، خیلی زود به اتاق مورد نظر می‌رود. پسر هم به دنبالش. 🔹حالا هر دو، نشسته‌اند. پسر، هر چند لحظه یک بار، حالت نشستن خود را تغییر می‌‌دهد. از زانو به چهار زانو، از چهار زانو به دو زانو. سرانجام سکوت را می‌شکند و می‌گوید:‌ لطف کنید و کنید. 🔸دختر، کمی را بالا می‌گیرد و می‌گوید: خواهش می‌کنم. شما شروع کنید. 🔹پسر کمی ‌ و می‌گوید: من نسبت به احترام به همسر در همۀ موارد دارم؛ پس شما اوّل شروع کنید. 🔸دختر را در هم می‌کشد و با چهره‌اش نسبت به این حرف پسر، می‌کند. او در دلش می‌گوید: معلوم نیست چند ماهه به دنیا آمده. هنوز نیفتاده، می‌گوید همسرم! 🔸و با خاصّی می‌گوید: برای این‌که وقت پدر و مادرها بیشتر از این گرفته نشود، خواهش می‌کنم تعارف را کنار و شروع کنیم. 🔹پسر‌ های شلوار و کت و پیراهنش را می‌گردد و بالأخره بلند و بالا پیدا می‌کند؛ امّا قبل از این‌که شروع کند، دختر می‌گوید: من دارم مرد باید به پدر و مادر همسرش مثل پدر و مادر خودش بگذارد؛ شاید کمی هم بیشتر. شما هم؟ ➖‌ بله. ➖ من در زندگی، نه حرف مرد و نه حرف زن، نباید حرف آخر باشد. و تفاهم، حرف اوّل و آخر را در زندگی می‌زنند. شما هم به این مسئله معتقدید؟ ➖ بله. ➖ به من، روابط فامیلی باید بسیار گرم و صمیمی باشد. هم باید به فامیل برویم و هم آنها را دعوت کنیم. درست است؟ ➖‌ بله. ➖ من فکر می‌کنم پدر و مادر شما در اندازۀ مشاوره، مشکلی ندارد؛ امّا نباید بیش از این، در وارد شوند. قبول دارید؟ ➖‌ بله. ➖ مرد باید برای کار و بعد از ظهرش مطلقاً برای همسرش باشد. درست است؟ ➖ بله. ✔️ این سؤال و جواب، همین گونه ادامه پیدا کرد و پسر هم با شیوه، بعد از دختر شروع به پرسش کرد؛ امّا سرانجام هیچ کدام نفهمیدند طرف ، کیست! 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۶۹ ⬅️ با ما همراه باشید تا در روزهای اتی شیوه صحیح گفت و گو رو براتون بگیم. 💜💜💜💜💜💜 @mojaradan
شيخ قدس سره از ابوذر رحمه الله نقل كرده است كه گفت؛ از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مى‏ فرمود؛ بر جبرائيل مباهات كرد و گفت؛ من از تو هستم!! جبرائيل گفت؛ چگونه و به چه دليل تو از من بهترى؟ گفت؛ به خاطر اينكه من يكى از فرشته اى هستم كه عرش الهى را بدوش دارند، و من دميدن در صور هستم، و من نزديك‏ترين فرشته به درگاه ربوبى ‏ام. جبرئيل گفت؛ من از تو بهترم!! اسرافيل گفت؛ چگونه و به چه علّت تو از بهترى؟ جبرائیل گفت؛ به خاطر اينكه من پروردگار بر وحى، و فرستاده او انبياء و رسولانم، امر خسوف (ماه‏ گرفتگى) و كردن اشياء به دست من است، و خداوند امّت‏هائى را كه بخواهد هلاك كند به دست من ونابود مى ‏كند. بعد فرمود؛ اين دو خود را به پيشگاه الهى عرضه داشتند، خداوند به آنها خطاب كرد و فرمود؛ باشيد و مباهات نكنيد، به و جلالم قسم كسانی را آفريده ام كه از شما بهتر هستند... عرض كردند؛ آيا بهتر از ما آفريده ‏اى در حاليكه ما از آفريده شده ايم؟ فرمود؛ بلى، آنگاه به قدرت فرمان داد كه ظاهر شود، وقتى آشكار شد ديدند كه بر عرش نوشته شده است؛ لا إله إلّا اللَّه،" محمّد رسول‏ اللَّه،" وعليّ وفاطمة،" والحسن والحسين،"خير خلق ‏اللَّه. «خدائى جز خداى يگانه نيست،جل جلاله محمّد ص فرستاده خداست، على، ع فاطمه،س حسن ع و حسين‏،ع بهترين مخلوقات پروردگار هستند». جبرئيل عرض كرد؛ يا ربّ؛ أسألك بحقّهم عليك أن تجعلني خادمهم! خداوندا ! ازتو -درخواست مى ‏كنم بحقّ اين بزرگواران كه مرا خدمتگزار ايشان قرار دهى»، و خداوند آن را پذيرفت، پس جبرئيل از بيت قرار گرفت و او خادم و خدمتگزار ما مى‏ باشد. 📚ارشادالقلوب ج2ص295 مدینه المعاجز ج2ص394 هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبوها وَبَعلُها وَبَنوها.... @mojaradan
! به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر دادند كه بن معاذ فوت كرده . پيغمبر صلى الله عليه و آله با اصحابشان از جاى برخاسته ، كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود مى فرمودند - سعد را غسل دادند. پس از انجام غسل و كفن ، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند. در جنازه او، پيغمبر صلى الله عليه و آله# پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت ، تا نزديكى قبر سعد رسيدند. حضرت خود داخل شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسايل ديگر را بياورند! سپس با مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ريختند و در آن خللى ديدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند: - من مى دانم اين قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه اش انجام مى دهد باشد. در اين هنگام ، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت : - سعد! بر تو گوارا باد! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: - مادر سعد! باش ! با اين و يقين از جانب خداوند حرف نزن ! اكنون سعد گرفتار قبر است و از اين امر آزرده مى باشد. آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم كه همراه پيغمبر صلى الله عليه و آله بودند، عرض كردند: يا رسول الله ! كارهايى كه براى سعد انجام داديد به هيچ كس ديگرى تاكنون انجام نداده بوديد: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشييع فرموديد. رسول خدا فرمود: نيز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پيروى كردم . عرض كردند: گاهى طرف و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتيد! حضرت فرمود: چون دستم در دست بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم ! عرض كردند: - يا رسول الله صلى الله عليه و آله بر جنازه سعد خوانديد و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتيد و قبرش را با خود درست كرديد، باز مى فرماييد سعد را فشار قبر گرفت ؟ حضرت فرمود: - آرى ، سعد در خانه بود، فشار قبر به خاطر همين است ! 📚داستانها بحارالانوار @mojaradan
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° گویند که در زمان زند مرد چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی می‌کرد که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت وقتی که کریم‌خان می‌خواست بازار شیراز را بسازد، او جزء یکی از بهترین کارگران آن دوران بود در آن زمان نقاله و وسایل مدرن امروزی برای بالا بردن مصالح ساختمانی به فوقانی وجود نداشت بنابرین استادان معماری به کارگران و قوی و با استقامت نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند وقتی کار بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید سیاه خان کسی بود که می‌توانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند و استاد معمار و آجرها را در هوا می‌قاپیدند و سقف را تکمیل می‌کردند روزی کریم‌خان برای بازدید از کار سری به بازار زد و متوجه شد که از هر آجری که سیاه خان به بالا پرت می‌کند شش یا هفت آجر به دست معمار نمی‌رسد و می‌افتد و می‌شکند! کریم‌خان از سیاه پرسید چه شده نون نخوردی؟؟!! قبلاً حتی یک آجر هم به هدر نمی‌رفت و همه به بالا می‌رسید! سیاه خان ماند و چیزی نگفت اما استاد معمار پایین آمد و یواشکی گوش کریم‌خان گفت قربان تمام زور و قدرت سیاه خان و او زنش بود چند روز است که سیاه خان قهر کرده و به خانه پدرش رفته سیاه خان دست و دل کار کردن ندارد اگر ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می‌افتد او تنها کسی است که می‌تواند را تا ارتفاع ده متری پرت کند کریم‌خان فوراً به پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با همسرش از شدت خوشحالی مثل بچه‌ها شروع به گریه کرد کریم‌خان پول به آنها داد و گفت امروز که گذشت اما فردا می‌خواهم همان سیاه خان همیشگی باشی این را گفت و و شوهر را تنها گذاشت فردا کریم‌خان به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت می‌کند که از معمار هم رد می‌شود بعد رو به همراهان کرد و گفت: ببینید عشق چه قدرتی دارد آنکه آجرها را پرت می‌کرد بود نه سیاه خان آدم برای هر چیزی باید داشته باشد. @mojaradan ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
⭕️ چرا علیه‌السلام ساکت ماند و حضرت زهرا(سلام الله علیها) باحکومت درگیر شد؟ زهرا سلام الله علیها در ایام پایانی عمرش با جسمی از به درب منزلش، روزها به نشانه اعتراض، زیادی را طی میکرد و به عمویش حمزه میرفت و گریه می‌کرد، محمودبن ولید می‌گوید: روزی از فاطمه (سلام الله علیها) پرسیدم چرا علی (علیه السلام) نشسته و از حق خودش دفاع نمی‌کند، و فقط شما درحال و درگیری با غاصبین حق علی هستید و همه دنبال کردن شماهستن؟ حضرت زهرا فرمود:ای ابا عمرو، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ، اذ تُوْتی وَ لَا تأتی»؛ « همچون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند، نه این که او به جانب مردم رود» 🔻یعنی مهم نیست که منِ ، دختر رسول خدا و زنِ علی(علیه السلام) هستم، مهم اینه که علی من است، من باید امامم بچرخم، من باید از امامم کنم، این وظیفه من و هرانسانی‌ست چه و چه مرد. 📚منبع: بحارالا نوار، ج 36، ص 352، ح 224، به نقل ا ز کفايه الاثر، ص 26. @mojaradan ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 چرا وقتی یکی به شما می‌کند، یا بد جوابتان را می‌دهد،یا تحقیرتان می کند یا آن‌طور که دارید به شما احترام نمی‌گذارد، این شما هستید که ناراحت می‌شوید؟ رفتارِ هر کس شخصیتش است. وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا است، او دارَد شخصیتش را به نمایش می‌گذارد؛ شما چرا به خودتان می‌گیرید و ناراحت و خشمگین می‌شوید، خودخوری می‌کنید، به‌هم میریزید، و آشوب می‌شوید و در صدد یک جواب محکم‌تر برمی‌آیید؟ اوست که دارد را به نمایش می‌گذارد،‌ شما چرا حِرص می‌خورید و به هم میریزید، و تلاش می‌کنید او رفتار کنید؟ هر وقت در این‌جور قرار گرفتید، به یادِ این نکته بیفتید. قول می‌دهم است بر آتش. در این مواقع، فقط و نظاره‌گر بمانید و حتی در این لحظات می‌توانید این رُباعیِ شیخ‌بهایی را با خودتان زمزمه کنید تا آرام‌تر شوید: . آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرتِ اوست وان کس که مرا گفت نِکو خود نیکوست حالِ متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست ↓✨♥️ @mojaradan ‌ ↑✨♥️