eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
226 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ویژگی های علیهم السلام 💢 اهلبیت جایگاه خداوندی، و فرمان الهی، و مخزن خدا، و مرجع اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی، و کوه های همیشه استوار خدایند. خدا به وسیله اهلبیت پشت خمیده دین را راست نمود، و لرزش و آن را از میان برداشت، برابر فاسدانی که تخم افشاندند، و با آب و آبیاری کردند، و محصول آن را که جز و بدبختی نبود برداشتند. 💢 کسی را با خاندان (عترت پیامبر علیه السلام) نمی شود مقایسه کرد. و آنان که پرورده هدایت اهلبیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت اساس دین، و ستونهای استوار می باشند، شتاب کننده، باید به آنان باز گردد، و عقب مانده، باید به آنان بپیوندد 💢 زیرا ویژگیهای حق به آنها اختصاص دارد، و پیامبر نسبت به مسلمین، و رسالت، به آنها تعلق دارد، هم اکنون (که خلافت را به من سپردید) به اهل آن بازگشت، و دوباره به جایگاهی که از آن دور مانده بود، باز گردانده شد. ❇ ۲
⭕️ فکر نکن اگه از هم‌نشینانت بگذری و چشم پوشی کنی کار خیلی بزرگی کردی؛ هم نشینی بوده که ادا کردی! همین!!! 🔺🔻بگذار و بگذر🔻🔺
❀┄┅═•✾༻﷽༺✾•═┅┄❀ ⚜ " لا تَسْتَوْحِشُوا فِى طَرِيقِ الْهُدىٰ لِقِلَّةِ أَهْلِهِ " 💎 در راه ، از کمیِ تعداد نترسید. ✨📖✨ . ❀┅═• ❤️ •═┅❀
چرا ضربت امیرالمومنین ع درروز خندق افضل است از عبادات ثقلین.. 👈👌راز فهمیِ ورمز گشایی عجیب مولانا از حقیقتِ وجودیِ مولا امیرالمومنین علیه السلام 👇درابیاتش دقت کنیم👇 از علی آموز عمل شیر حق را دان مطهر از دغل در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری بر آورد و شتافت او خدو انداخت در روی علی افتخار هر نبی و هر ولی آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجده‌گاه در زمان انداخت شمشیر آن علی کرد او اندر غزایش کاهلی گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل گفت :بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی آن چه دیدی بهتر از پیکار من❤️ تا شدی تو سست در اشکار من آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنان برقی نمود و باز جست آن چه دیدی که مرا زان عکس دید در دل و جان شعله‌ای آمد پدید آن چه دیدی برتر از کون و مکان❤️ که بِه از جان بود و بخشیدیم جان در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود کی داند کیستی ای علی که جمله عقل و دیده‌ای شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای! تیغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علمت خاک ما را پاک کرد بازگو دانم که این اسرار هُوست زانک بی شمشیر کشتن کار اوست باز گو ای باز عرش خوش‌شکار تا چه دیدی این زمان از کردگار راز بگشا ای علی مرتضی ای پس سؤ القضا حسن القضا یا تو واگو آنچ عقلت یافتست یا بگویم آنچ برمن تافتست چون تو بابی آن مدینهٔ علم را چون شعاعی آفتاب حلم را باز باش ای باب بر جویای باب تا رسد از تو قشور اندر لباب باز باش ای باب رحمت تا ابد بارگاه ما له کفوا احد
🔹عرشیان دسته ای از خاک نشینان تواند فرشیان از همه سو دست به دامان تواند 🔹علم از روز ازل، سائلِ دیرینۂ تو است آنچه در سینۂ خلق است در آیینۂ تو است 🏴. غروب جانگدازِ ششمین خورشید آسمان احدیّ، تجلّیِ عقل نبوی و رئیس مذهب علویّ، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بر جمیع حق پویان عالم تسلیت باد. علیه السلام @Mola_Amiralmomenin_as
به زبان ساده به شرایطی گفته می شود که و چنان به هم آمیخته می شود که آن از یکدیگر سخت است و فرد را به خطا می اندازد و به همین جهت عبور از آن بسیار دشوار است؛ - ع برای فتنه و تشخیص حق از باطل: حضرت : یک راهکار اساسی برای شناخت فتنه، اینکه -باطل با دشمنان اهل بیت(ع) می کند و با دوستان اهل بیت(ع) ! و این بهترین راهکار در شرایط فتنه است که ما می توانیم تشخیص دهیم حق و باطل کیست. طبق امام(ع) هر طرفی که اهل بیت(ع) رفت و با اهل بیت(ع) دشمنی کرد، است و باید از او تبری کرد؛ و باز طبق فرمایش ایشان طرف باطل از خواهد بود اگرچه بسیار داشته باشد. @mola_amiralmomenin_as
به زبان ساده به شرایطی گفته می شود که و چنان به هم آمیخته می شود که آن از یکدیگر سخت است و فرد را به خطا می اندازد و به همین جهت عبور از آن بسیار دشوار است؛ - ع برای فتنه و تشخیص حق از باطل: حضرت : یک راهکار اساسی برای شناخت فتنه، اینکه -باطل با دشمنان اهل بیت(ع) می کند و با دوستان اهل بیت(ع) ! و این بهترین راهکار در شرایط فتنه است که ما می توانیم تشخیص دهیم حق و باطل کیست. طبق امام(ع) هر طرفی که اهل بیت(ع) رفت و با اهل بیت(ع) دشمنی کرد، است و باید از او تبری کرد؛ و باز طبق فرمایش ایشان طرف باطل از خواهد بود اگرچه بسیار داشته باشد. @mola_amiralmomenin_as
🏴🏴🏴🏴🏴 🥀 بر اساس سوره "والعصر" نجات انسان را از عظیم بر چهار اصل مبتنى نموده است كه به حق جامع‌ترين برنامه و انسان‌ها می‌باشد: ✔️1. که زیربناى همه فعالیت‌هاى انسان را تشکیل میدهد زیرا تلاشهاى عملى انسان از مبانى فکرى و اعتقادى او سرچشمه مى‌گیرد؛ و به تعبير ديگر اعمال انسان تبلورى است از و افكار او، به همین دلیل انبیاء الهى قبل از هر چیز به فکرى و اعتقادى امت‌ها مى‌پرداختند. ✔️2. که به عنوان میوه درخت پرثمره ایمان، یعنى هر کار شایسته‌اى که وسیله تکامل نفوس بشرى و پرورش اخلاق و الى اللّه و پیشرفت جامعه انسانى در تمام زمینه‌ها شود؛ خواه باشد، خواه در راه خدا و خواه در راه خدا و یا کسب و دانش و مانند آن. ✔️3. مسأله يعنى دعوت همگانى و عمومى به سوى ، انسانى که مى‌خواهد از خسارت و زیان نجات پیدا کند باید نسبت به جامعه احساس مسؤلیت کند و آن‌ها را به آن‌چه که واقعیت و مطابق با واقعیت است سفارش نماید, یعنى هم امر به معروف و نهى از منکر کند و به تعلیم دادن و ارشاد جاهل بپردازد و هم غافلان را بیدار سازد و بالأخره همه را به حق تشویق نماید و به تبلیغ و ایمان و عمل صالح اقدام کند. ✔️4. سفارش همدیگر به و ، یکى از اصول براى نجات از خسارت ▪️سفارش دیگران به شکیبایى و پایمردى در اطاعت خدا و دورى از معصیت الهى و مصائب و حوادث ناگوار است. @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى انسان‌شناسى رشد 3️⃣آرمان‌شهر رشد انسانى به جهت پيچيدگى‌ها و گستره‌هاى وجودى‌اش نيازمند سطوح مختلفى از است. از اين رو رشد جامع انسان با سير و سلوك فردى محقق نمى‌شود. از آن‌جا كه كيفيت رشد به وراثت، محيط اجتماعى و چگونگى تربيت وابسته است، بديهى است كه لازمه تلاش براى ايجاد محيط تربيتى مناسب است تا در اين محيط بسترهاى اجتماعى براى رشد فردى و اجتماعى فراهم گردد. پس و ، محيطى است كه در آن تمامى شرايط براى تك تك افراد بر مبناى محقق مى‌شود. بدين معنا كه هر كس به فراخور استعداد هاى عمومى و تخصصى‌اش امكان و فرصت كافى پيدا مى‌كند تا در مسير رشد تدريجى خود از آن استفاده كند. بدين جهت در به جاى فردگرايى و خودبينى و خودخواهى آخرالزمانى، روحيه و از خودگذشتگى موج مى‌زند؛ چراكه به معنى اهتمام به رشد عمومى و اجماعى مؤمنان در مسير است و از يك سو به رشد اخلاقى ايثارگر منجر مى‌شود و از سوى ديگر به ارتقاى يارى مى‌رساند. 4️⃣فلسفه تاريخ از جهت مطالعات تاريخى، جوامع بشرى همواره به دو دسته و تقسيم شده‌اند. جوامعى هستند كه افراد آن، بر مبناى حركت مى‌كنند و در مسير گام برمى‌دارند. در مقابل جوامعى هستند كه در آن‌ها نشانى از روح الايمان نيست و هدف افراد آن، رسيدن به منافع شخصى و است. ✔️مسير اين تقابل سرانجام به سوى جامعه است. جامعه‌اى است كه در آن، نهايت وارونگى در رشد رخ مى‌دهد و به دنبال آن، تمامى به تعطيلى مى‌رسد و دوران تاريخ بشر در گستره جغرافيايى محقق مى‌شود. 🔘نتيجه اين وارونگى، نابودى تدريجى بشر به دست خودش خواهد بود. ✔️دراين دوران، جوامعى هستند كه على‌رغم قرار گرفتن در ، با بر حق به بالاترين مرتبه مى‌رسند. بنابراين دوره پيش از ظهور دوران اوج تقابل انسان‌هاى با انسان‌هاى شده است و در اين كشمكش، توجيه و تبيين مى‌شود. بدين معنا كه تنها وقتى رخ مى‌دهد كه هجوم انسان‌نماهاى استحاله شده بر اندك مؤمنان صورت بگيرد. 🔘بدين جهت يكى از ضرورت‌هاى مهم ، طراحى نظام تربيتى جامع و روزآمد در است تا در اوج هجوم و طوفان‌هاى ، با استعدادهاى گوناگون انسانى، ريزش به مرتبه خود برسد و در برابر، رشديافتگى صحيح ، آن‌ها را آماده ورود به مرحله بنمايد. @mola_amiralmomenin_as
🔘مبارزۀ حقّ‌ و باطل در فراز پایانی حقّ‌ و باطل به دو جادّه تشبيه شده است كه گروهى از اين و گروهى از آن مى‌روند، اگر بخواهيم اين دو واژه را در يك عبارت كوتاه و روشن تفسير كنيم بايد بگوييم همان واقعيّت است و پندارهاى بى‌اساس و سرابهايى كه به صورت آب نمايان مى‌شود. به اين ترتيب ذات پاك خداوند كه از هر واقعيّتى روشنتر و بارزتر است، نخستين چيزى است كه شايستۀ نام حقّ‌ است و غير او به هر مقدار كه با او ارتباط‍‌ دارد حقّ‌ است و به هر اندازه از او بيگانه است باطل است. عالم امكان، به خاطر انتسابش به خدا حقّ‌ است و به خاطر آميخته بودن با جنبه‌هاى عدمى، باطل است. تمام راههايى كه انسان را به سوى خدا مى‌برد و به هستى او تكامل مى‌بخشد و مراحل تازه‌اى از حيات جاويد به او مى‌دهد، حقّ‌ است و آنچه او را از خدا دور مى‌كند و به اوهام و خيالات و پندارها پايبند مى‌سازد، باطل است. صحنۀ اين جهان صحنۀ مبارزۀ حق و باطل است كه قرآن مجيد براى مجسّم ساختن ابعاد اين مبارزه و نتيجه و سرانجام آن، مثال بسيار جالب و پر معنايى در سورۀ «رعد» بيان فرموده است: «أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً فَسٰالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهٰا فَاحْتَمَلَ اَلسَّيْلُ زَبَداً رٰابِياً وَ مِمّٰا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي اَلنّٰارِ اِبْتِغٰاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتٰاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْحَقَّ وَ اَلْبٰاطِلَ فَأَمَّا اَلزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفٰاءً وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَيَمْكُثُ فِي اَلْأَرْضِ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْأَمْثٰال» (رعد: 17) حقّ‌ را به آبى تشبيه مى‌كند كه از آسمان نازل مى‌شود و به صورت سيلاب از دامنۀ كوهها جارى مى‌شود و باطل را به كفهايى تشبيه مى‌كند كه بر اثر آلودگى آب بر آن ظاهر مى‌شود، امّا مدّت زيادى طول نمى كشد آب وارد جلگه مى‌شود آلودگى ته‌نشين مى‌شود، كفها از بين مى‌رود و آنچه مايۀ حيات و آبادانى است باقى مى‌ماند. @mola_amiralmomenin_as
✔️ ⁉️1. حق و شان امامان معصوم(صلوات الله عليهم) در پيشگاه الهى چه تعريفى دارند؟ ✔️اقسام حق 1⃣ براى اينكه مطالب مذكور را خوب دريافت كنيم به توضيح [حق و شان] امامان معصوم(صلوات الله عليهم) مى‌پردازيم. ✔️كلمه[حق] عبارت است از آن حريمى كه خدا ى متعال براى همگان معين كرده است و لذا هركسى صاحب حق و حقوق است كه بايد از ناحيه ديگران محترم شمرده شود و هر مقدار در پرتو نور واقع شده و اوج بگيرد حقوقش افزايش مى‌يابد، چونكه يك موجود فرشى و خاكى به عرش خدا متصل گرديده است و هر اندازه اتصال به پروردگار سبحان بيشتر باشد تا جائيكه به بالاترين مقام قرب و بندگى و تسليم و رضا و اصل گردد حريم زيادترى را بعنوان حق پيدا مى‌كند و در اين مرحله مقام امامان معصوم(صلوات الله عليهم) آشكارتر مى‌گردد. گاهى در بيان نياز و احتياج است كه هر موجود زنده‌اى به آب و هوا و ... محتاج است و اين حق آنها است. ١- و در مواردى رعايت قوانين مورد نياز حيات موجودات زنده، ٢- آنها را از ناتوانى و عجز به توان و قدرت رساندن، ٣- آنها را با امر و نهى در مسير انتخاب سالم قرار دادن حقشان است. همه اين موارد تحت عنوان (حق و يا تكليف) بايد مورد بررسى واقع شوند در اينصورت هر آنچه انسان و يا موجود زنده دريافت مى‌كند حق اوست و آنچه بايد پرداخت كند تكليف او است. يعنى هر كسى در مقابل دريافت حقوقش تكليف و وظائفى دارد كه بايد انجام دهد در غير اينصورت جريان حيات و زندگى يكطرفه مى‌شود و بخشى فَعْال و بخشى ساكت مى‌گردد و در نتيجه اگر تكليف انجام داده نشود انسان‌ها از شكوفائى استعداد و رسيدن به قله كمال و معرفت باز مى‌مانند. ▪️چنانچه امام سجاد(ع) در اين زمينه مى‌گويد ... لَخَرجوُا مِن حُدوُدِ الاِنسانِيَّهِ‌ الي حَدِّ الَبهيميَّهِ‌ ... چه اگر انسان‌ها از همه نعمت‌هاى الهى استفاده كنند ولى تكليفش را كه همان سپاسگزاريست انجام ندهند از مقام انسانيت خارج شده و به رديف چهارپايان سقوط‍‌ مى‌كنند ... بعد در ادامه مى‌فرمايد تعريف معناى اوامر و نواهى الهى در تكليف گنجانده شده است ... ثُمَّ‌ امَرنا لِيَخْتَبِرنا طاعَتَنا و نَهانا لِيَبْتَلِيَ‌ شُكْرَنا ... بعد از اينكه نعمت‌هايش در ظاهر و باطن بما مرحمت فرمود سپس به ما امر كرد تا اطاعت و بندگى ما را بيازمايد و از انجام كارهائى نهى فرمود تا سپاسگزارى ما را آزمايش كند. آيا هر انسانى به اين مرحله انديشه و كمال رسيده تا بفهمد تكاليف الهى محبت و دلسوزى بسيار بزرگ است كه در حق وى انجام شده است زيرا خداوند با اوامرش او را به جايگاه بلند و ارزشمند انسانى رهنمون مى‌شود چه اگر اطاعتش نمايد ازدرك و فهم خود آزمون مطلوبى نشان داده است و نيز از هر نوع پليدى و گناه و جرائم نهى مى‌كند تا از درك و معرفت و آگاهى او آزمايش بگيرد چون اگر بفهمد و خوب درك كند قطعاً از خدا سپاسگزارى خواهد كرد چون او را با نهيش از خسارت و زيان‌ها نجات داده است. و گاهى حق براى راه اندازى تكليف است چه اگر اين حق در صحنه نباشد و بدست صاحبانش نرسد انجام دادن تكليف مانع پيدا مى‌كند اگر امام بحق از ناحيه خدا در ميان مردم نباشد چگونه ممكن است كسى خدا را بشناسد و اورا بندگى كند و تكاليفش را بخوبى تشخيص داده و به آنها عمل كند. @mola_amiralmomenin_as