eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
5.2هزار ویدیو
352 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹جهت تعجیل در فرج: 🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🌹وصیت نامه شهیدمحمد حسین فهمیده بسم الله الرحمن الرحیم ♦️مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه  ♦️هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسی که مرا یافت می شناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسی که عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. ♦️هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. ♦️آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. ♦️پدر و مادر مهربان من از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا این که به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله ... 🌹شهادت دانش‌آموز بسیجی محمدحسین فهمیده ۸ آبان ۱۳۵۹ ♦️«رهبر ما آن طفل دوازده ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم‌ ما بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید». «امام خمینی (ره)» شهید محمدحسین فهمیده در سال 1346 در قم متولد شد و در محیطی مذهبی و خانواده‌ای متدین پرورش یافت. در آستانه انقلاب به واسطه حوادث آن دوران، روح وی نیز مانند میلیون‌ها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی شد و شیفته حضرت امام گردید. شهید فهمیده نوجوانی شجاع، فعال، کوشا و خوش برخورد بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت. ♦️با وجود آنکه به سن تکلیف نرسیده بود، نماز می‌خواند و همچنین برای والدین خود احترام خاصی قائل بود. شهید فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان پس از انقلاب اتفاق افتاد. او که عاشق امام و انقلاب بود خود را به کردستان رساند، اما به دلیل سن و سال کمش او را بازگرداندند. با شروع جنگ تحمیلی، در همان روزهای نخست، تصمیم می‌گیرد به جبهه برود و با سختی فراوان عازم خرمشهر می‌شود و با وجود سن و سال کم به فرماندهان ثابت می‌کند که لیاقت و شهامت حضور در جبهه را دارد. او در همان مدت کوتاه رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد. ♦️نحوه شهادت: شهید فهمیده به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند که در هجوم عراقی‌ها، محاصره می‌شوند. محمدرضا شمس، زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند و به جایگاه قبلی خود برگشته و مشاهده می‌کند که 5 تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره و قتل عام آنانند. حسین، در حالیکه تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند . تیری به پای او می‌خورد اما در اراده پولادین او خللی وارد نمی‌کند و در همان حال موفق می‌شود که خود را به تانک پیش رو رسانده و با استفاده از نارنجک آنرا منفجر کند. دشمن در این حال تصور می‌کند که حمله‌ای صورت گرفته و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کند؛ در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و پس از مدتی نیروهای کمکی نیز می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزین پاکسازی می‌کنند. 🌹روز شهادت این شهید بزرگوار به علت رشادت و شهامت وصف ناپذیر این نوجوان رشید، روز بسیج دانش‌آموزی نام‌گذاری شده است. هدیه به ارواح طیبه همه شهدافاتحه وصلوات.🌹 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💐💐💐💐💐 ❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 💢 او صبر مع‌الله دارد 🔹روزانه چقدر گناه و جنایت رخ میده؟ امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) همه‌شون رو میبینه. 🔹️امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) صبر مع‌الله داره یعنی میره پیش تک‌تک جاهایی که مظلومین دارن فریاد می‌زنن... 👤 استاد رائفی‌پور ➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تظاهرات زن، زندگی، آزادی در عراق! ⁉️ که بود؟ 🔹 برشی از سخنرانی به مناسبت ۱۳آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی ┄┅═✧☫✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 سیزدهم آبان‌ماه، روز دانش‌آموز، و یاد و خاطره شهدای دانش‌آموز اقدام تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ علیه السلام، گرامی باد. شادی روح جمیع شهدا صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـــدا میخاد صداٺ بزنه🗣 اذانه🍃🕌 بلند شو مؤمݩ اصلا زشتھ بچھ مسلمۅݩ مۅقع نماز تۅ فضاے مجازے باشھ!! اللّٰہ🌙 نٺ گوشے←"OFF"❎ نٺ الهے←"ON"✅ وقٺ عاشقیہ😍 ببینم جا نـــماز هاٺون بازه؟🤨 وضـــو گرفٺید؟🤔 اگ جواب بݪہ هسٺ ڪہ چقد عالے اݪٺمآس دعــــآ... اَݪݪہُمَ عَجݪ ݪِوَݪیڪَ اݪـفَرج پآشـــو دیگه 🌱
منتظران گناه نمیکنند
#پارت32 #پسر_بسیجی_دختر_قرتی یکباره دلم آروم گرفت این درسته من این شهدا و آرمانهاشون رو دوست دارم و
فردا دانشگاه میری؟ _نه کلی خسته ام میخوام فردا حسابی بخوابم _میخواستم بگم خالت و عزیز جون بیان _آخ جون عزیز جون رو خیلی وقته ندیدم حتما بگو بیان _پس خستگیت چی میشم با ذوق خندیدم و گفتم: _فدای زلفای عزیز مامان هم خندید: _از دست تو،پس دیگه میگم فردا رو بیان اینقد خسته بودم که بی توجه به غرغر های مامان بدون خوردن شام به اتاق رفتم و یه کله تا صبح خوابیدم صبح با نوازش دست های عزیز جون بیدار شدم: _سلام گلکم بیدار نمیشی؟ جیغی از شادی کشیدم و بغلش کردم: _وای عزیز قربونت برم اومدی _آره عزیزم تازه رسیدیم دیگه طاقت نداشتم بیدارت نکنم _قربون این مهربونیت خوب کردی بیدارم کردی وای عزیز دلم برات پر میکشید _برو گولم نزن که حسابی ازت گله دارم اگه دلتنگ بودی چرا یه سر نیومدی پیشم؟ _عزیز جون میدونی که الان دانشگاهم، بخدا وقت نمیشه
_خوبه،خوبه پاشو بیا پایین اون روز و روز بعد به خاطر اومدن عزیز به دانشگاه نرفتم ولی روز دوشنبه دقیقا روزی که با امیر علی کلاس داشتم بعد از زدن یه تیپ خفن راهی دانشگاه شدم وقتی به ورودی دانشگاه رسیدم دوتا پسر از این جوجه تیغیا جلوم سبز شد. _جوووون عجب مالی شماره بدم خانم عصبی غریدم: _گمشو بینم بابا،چی تو خودت دیدی؟ _از ما به از این باش خانم باهات راه میام اون یکی که تا حالا نظاره گر بود گفت: _کلاس نیا بابا معلومه اینکاره ای شماره بده هماهنگ کنیم خوش میگذره دیگه از عصبانیت دود از دماغم خارج می شد: _برو شماره بده به مادرت بی شخصیت،گمشو تا نرفتم حراست رو بیارم همون اولی کیفم رو گرفت و گفت: _بابا حراست کیلو چنده؟ناز نیا منکه میدونم از خداته هرکاری کردم نتونستم کیفم رو از دستش بیرون بکشم، هنوز با پسرا درگیر بودم که امیر علی سر رسید: _چه خبره اینجا یکی از پسرا جواب داد: به تو چه بسیجی پاچه خوار چه کاره حسنی؟
دست امیر علی به شدت رو صورت پسره فرود اومد به طوری که نتونست خودش رو کنترل کنه و به طرفی پرت شد. اون یکی بلندش کرد و دوتا پا به فرار گذاشتن گویا متوجه شدن که زورشون به امیر علی نمیرسه. امیر علی بدونه اینکه به من نگاه کنه راهش رو به سمت دانشگاه ادامه داد تازه به خودم اومده بودم بهش رسیدم: _آقای فراهانی بدون اینکه به من نگاه کنه: _بله؟ از نگاه نکردنش کلافه شدم ولی جواب دادم: _میخواستم تشکر کنم بابات اینکه کمکم کردید _خواهش میکنم کار زیادی نکردم وظیفه بود _نه خوب فکر نمیکردم شما درگیر بشید.اصلا نمیدونستم کین،ظاهرا اصلا دانشجو هم نبودن شانس من این همه دختر نمیدونم چرا به من گیر دادن؟ کلافه پوفی کشید در حالی که به درخت پشت سر من نگاه می کرد گفت: _ولی من میدونم چرا با تعجب گفتم: _شما میدونید؟ از کجا؟ _ببخشید که رک میگم،ولی فکر نمی کنید که به خاطر ظاهرتون بود؟ هنگ کردم،این با چه جرعتی باز از تیپ من گفت:خوبه دفعه قبل تنه پنه می کرد الان اینقد رودار شده که رک میگه:
-ببخشید چی گفتی شما؟ -چیز خاصی نبود گفتم‌به خاطر ظاهرتونه که هرکس به خودش اجازه میده به حریمتون دست درازی کنه عصبی گفتم: -چی؟مگه ظاهرم چشه؟یعنی الان اگه خودم رو بقچه پیج کنم دیگه کسی تیکه نمیندازه؟مزاحم نمیشه؟ -شاید تیکه بندازه،ولی دیگه به خودش اجازه نمیده که کیفتون رو بکشه و بگه بیا بریم -مواظب حرف زدنتون باشید آقا ابروی بالا پروند و گفت: -مگه این کارو نکردن؟ -دلیل نمیشه از روی ظاهر آدم‌روقضاوت کنن -چرا اتفاقا شما خودتون به هرکس اجازه قضاوت میدید بعد یه نگاه به موهام انداخت و گفت: -مثلا الان من میگم اصلا رنگ موهاتون قشنگ نیست عوضش کنید منو میگی اول تعجب کردم از اینکه به من نگاه کرد بعد یهوی عصبانیت جای تعجب رو گرفت: -به توچه مگه من براتو رنگ کردم که اینو میگی اصلا.....اصلا.....چرا به موهای من نگاه کردی پوزخندی زد و گفت: -مگه ننداختی بیرون که ما ببینیم؟؟؟ -نخیر من برای دل خودم تیپ زدم و مو رنگ میکنم
دوباره ابرو بالا پروند: _اگه برا دل خودتون بود تو خیابون یا دانشگاه به نمایش نمیذاشتین مطمعنا از نداشتن اعتماد به نفس و برای دیده شدن بیرون گذاشتین _نخیر.....نخیر......اینطور نیست _ببینید خانم مجد شما هر طوری بگردی فرقی به حال من نداره ولی الماس وجود خودتون رو دارید کدر می کنید بهتره به جای جبهه گرفتن به حرف من و عمل خودتون فکر کنید یا حتی این سوال که خودتون پرسیدید واقعا چرا باید به شما گیر بدن؟ _چون بی فرهنگ و بی کلاس هستن ، باید عادت کنن دیگه با دیدن یه دختر دست و پای خودشونو گم نکنن _به چه قیمت؟به قیمت نمایش گذاشتن تن و بدن زنا و دخترا؟ _بی خیال بابا چرا شما بسیجیا اینقدر امل هستید؟حالا مثلا تمام کشورهای خارجی بی حجاب هستن مگه چی شد؟دیگع کسی کاری هم به کسی نداره _واقعا؟یعنی الان اونجا دیگه تجاوز نیست دیگه تیکه پرونی دخترا نیست؟ _نه که نیست مگه اونا مثل کشور ما بسته و امل هستن که تا یه دختر دیدن بپرن بهش؟ _پس این همه آمار تجاوز چرا بالاست؟چرا آمار بیماری های جنسی بالاست اینطور که شما میگید نیست خانم مجد اونجا فقط زن بی ارزش شده متوجه هستید؟ پوزخندی زدم و گفتم: _حالا حتما این الماس باید زیر چادر باشه چرا وقتی خدا زیبایی داده باید قایمش کنم؟ _برای اینکه خدشه بهش وارد نشه برای اینکه همون خدا خودش گفته این زیبایی رو بپوشون مگر برای همسرت _بی خیال واقعاً املی
یک لحظه عصبی شد ولی خودشو کنترل کرد و پوزخندی زد: _بله شما درست می فرمایید ما امل هستیم لابد حیوانات که لخت میگردن و تفکر ندارن خیلی روشنفکر و به روز هستن اگر روشنفکر و باکلاس بودن اینه خداروشکر من امل هستم منم اگر حرفی زدم به خاطر خودتون بود. وقتی حرفش تموم شد بدونه اینکه منتظر جواب من بمونه راهش رو گرفت و رفت از اینکه نتونستم جوابش رو بدم از عصبانیت در حال انفجار بودم بیخیال کلاس شدم و رفتم توی فضای سبز دانشگاه نشستم تا مریم و شقایق بیان تمام مدت نقشه برای امیرعلی بخت برگشته کشیدم آخرشم هم تصمیم گرفتم مدتی نقش یه عاشق رو بازی کنم بعد از اینکه باهام دوست شد غرورش رو بشکنم و به همه ثابت کنم مذهبیا دورغ میگن وقتی مریم و شقایق اومدن از نقشم براشون گفتم که کلی خندیدن: مریم:برو بابا مطمئن باش نگاهتم نمیکنه شقایق:بابا شنیدم کم خاطر خواه نداره ولی نگاهشون هم نمیکنه حالا بیاد دوس پسر تو بشه ولمون کن باووو؟ _حالا می‌بینید مریم:اصلا بیا شرط ببندیم _باشه سر هرچی شقایق:بابا دریا بیخیال،نمیتونی ضایع میشی هاااا _تو چکار داری؟شرط رو بگو مریم:باشه سر اینکه اگه تو بردی همه شام مهمون من اگه تو باختی هم شام مهمون تو
این همون مورد هست که با اسم مبینا و فاطمه زهرا و... درخواست ۲۰۰ و ۴۰۰ پول دارو برای پدرش میکرد ، الان نرخ برده بالا ۶۰۰ برای اجاره 😏😒😒 اینارو می‌ذارم تحت تاثیر احساسات پولت ندی بره بعد بگی الان چکار کنم پولم پس بده..
منتظران گناه نمیکنند
این همون مورد هست که با اسم مبینا و فاطمه زهرا و... درخواست ۲۰۰ و ۴۰۰ پول دارو برای پدرش میکرد ، الا
کلاهبردار از عواطف مردم سواستفاده کرد👆👆 این شخص با اسم مجازی «خدایا شکرت» که در گروه های مختلف خودش رو محتاج فقط ۱۷۰ هزار تومان برای مریضی مادرش معرفی کرده طبق بررسی‌های به عمل آمده از تاریخ اول مهر تا الان مبلغ ۳۴ میلیون به این شماره واریز شده و در ۷ ماهه اول سال حدود ۷۰۲ میلیون تومان به این حساب واریز شده جالبه که تمام واریزی ها رو داره خرید می‌کنه که گیر نکنه. در همه گروه ها وکانال هااطلاع رسانی کنید.
🛑کمک و عنایت عج به شیخ مفید! 📒می گویند از روستایی کسی خدمت شیخ مفید رسید و در مورد زنی حامله که فوت کرده و فرزندش زنده است سؤال کرد که: «آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون آوریم و یا این که با آن بچّه، او را دفن کنیم؟» ✨شیخ مفید فرمود: «با همان بچّه او را دفن کنید.» پس آن مرد برگشت. ❄️در وسط راه دید مرد اسب سواری از پُشت سر، سریع می آید، وقتی به نزدیک مرد رسید، گفت: «ای مرد! شیخ مفید فرموده است که شکم آن زن را پاره کنید و طفل را بیرون بیاورید و زن را دفن کنید.» آن مرد نیز همین کار را کرد. ✅پس از مدّتی اتّفاق را برای شیخ مفید بیان کردند، شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (علیه السلام) بوده است. حالا که در احکام دینی اشتباه می کنم همان بهتر که دیگر احکام دینی را بیان نکنم.» ✅پس به خانه رفتند و درب خانه را بستند و بیرون نیامدند. ناگاه از حضرت ولی عصر نامه ای برای شیخ مفید آمد که: 🔆 «بر شما واجب است تا احکام دینی را بیان کنید و ما هم شما را همراهی کنیم و مواظب باشیم که اشتباه نکنید.» 💠پس شیخ مفید دوباره شروع به بیان احکام دین کرد. پیوست: اینجا حرف علامه حسن زاده قابل درک میشه که فرمود: گوشتان به دهان رهبری باشد که ایشون گوششون به دهان خاتم انبیاست... مگه میشه به شیخ مفید که ففط یک عالم مجتهد بوده،کمک کنن اشتباه نکنه، اما به رهبری که وظیفه نگهداری و حفظ یک کشور ۸۴ میلیونی شیعه رو به عهده داره،کمک نکنن؟
از دیشب ( شنبه شب) سریال روزخون ازشبکه اول ساعت ۲۲/۱۰دقیقه پخش می شود راجع به واقعه تروریستی شیراز هست
امشب شب دوم هست
🔴رسانه های عبری: حدود 15 دقیقه است یک پهپاد وارد آسمان شمال غرب اسرائیل شده و هنوز رهگیری نشده است.