eitaa logo
محمدصادق
152 دنبال‌کننده
646 عکس
118 ویدیو
22 فایل
کانالی برای انتشار نوشته های آقای محمدصادق حیدری و البته، گاهی مطالب مناسبتی نویسندگان دیگر ارتباط با ادمین: @mbalochi ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ادرس کانال در ایتا Eitaa.com/msnote ادرس کانال در بله https://ble.im/msnote
مشاهده در ایتا
دانلود
سرچشمه جودِ بیکران است جواد صاحب دم و عیسایِ زمان است جواد تا کور شود چشمِ همه بد گویان محبوب‌ترین خلقِ جهان است جواد میلاد با سعادت امام جواد(علیه السلام) مبارک باد. @msnote
سلام علیکم وقتتون بخیر ❤️عیدتون مبارک❤️ عزیزانی که توی طرح اکرام ایتام شرکت می کردند، بسم الله... 6037998903972551 بانک ملی به نام طرح اکرام دو فرزند @msnote
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت امام خامنه ای: ▪️قدرت‌های مادی ناکامند 🏴قدرتهای مادّی هر چه انجام دهند، در نهایت ناکامند. ببینید زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها ، وقتی که اسیر در دست آن سلطان ظالم و سفّاک است، میگوید: هر کاری میتوانی بکنی، بکن؛ اما نخواهی توانست ما را از صحنه تاریخ بیرون ببری و راهمان را محو کنی تا بشریّت نتواند این راه را برود...کاری میکند که دشمن در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست. را تسلیت عرض می کنیم التماس دعا @msnote
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ▪️تفسیری به روز از «شرک» و «در هم ریختنِ آسمان، زمین، کوه‌ها» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ▪️یک/ کفر و شرک در هر دوره‌ای، رنگ تازه‌ای می‌گیرد و نیرنگ نویی رو می‌کند؛ در مقابلش، توحید و خداپرستی هم جلوه‌های جدیدی به نمایش میگذارد. احتمالاً اباعبدالله روز عاشورا داشت همین را به ما و تاریخ می‌گفت: _ «هنگامی که تعدادی از اصحاب حسین کشته شدند، او با دستش بر محاسنش زد و شروع کرد به گفتن این جمله: اشتدّ غضب الله علی الیهود اذ جعلوا له ولداً... خشم خدا بر یهود شدت گرفت آنگاه که ادعا کردند خدا، فرزندی دارد. و بر نصاری، آنگاه که تثلیث و سه‌گانه‌پرستی پیشه کردند. و بر مجوس، آنگاه که خورشید و ماه را پرستیدند. [و امروز] خشم خدا شدت گرفته بر قومی که متحد شدند برای کشتن ِ پسرِ دخترِ پیامبرشان.» (لهوف/ص 101) آن روز، کشتن حسین شده بود عین فرزندتراشی برای خدا؛ شده بود عین کفر و شرک... ▪️دو/ خدا در قرآنش چند بار درباره کسانی که برایش فرزند تراشیده‌اند، صحبت کرده. اما یکجا برای آن که عمق فاجعه را نشان بدهد، عکس‌العمل طبیعت را در مقابل این ادعای کفرآمیز و شرک‌آلود توضیح داده: «تکاد السماوات یتفطّرن منه و تنشقّ الارض و تخرّ الجبال هدّاً أن دعوا للرحمان ولداً... نزدیک است که آسمان‌ها پاره پاره شوند و زمین بشکافد و کوه‌ها در هم بشکنند و فرو بریزند بخاطر این‌که برای خدا ادعای فرزند کرده‌اند.» (مریم/90) ▪️سه/ می‌گویند زینب برای زنان کوفه، تفسیر قرآن می‌گفته ولی من این نقل را در کتاب معتبری ندیده‌ام. لازم هم نیست؛ وقتی عصر عاشورا همین کار را برای همه مردان و زنان جهان و برای تاریخ انجام داده. وقتی که عینیّت توحید را دید که به زمین افتاده و شرک و کفر به او حمله‌ورند؛ وقتی کشتن حسین شده بود عین فرزندتراشی برای خدا؛ وقتی خشم خدا داشت می‌وزید، وقتی عکس العمل طبیعت را شهود کرد؛ وقتی....: «هنگامی که حسین از اسبش بر زمین افتاد، زینب از خیمه خارج شد و فریاد زد: لیت السماء اطبقت علی الارض لیت الجبال تدکدکت علی السهل... کاش آسمان بر زمین می‌افتاد، کاش کوهها تکه‌تکه می‌شدند و در دشت می‌پاشیدند» (لهوف/ص 125) انگار زینب داشت قرآن را به روز تفسیر می‌کرد و جریان توحید را به تصویر میکشید... «ان دعوا للرحمان ولدا» در سوره مریم که نتیجه‌اش، در هم ریختن آسمان و زمین و کوهها بود، ایستاده بود کنار «اشتد غضب الله علی الیهود اذ جعلوا له ولدا...» و داشت «قومی که متحد شده اند برای کشتن پسر دختر پیامبرشان» را نگاه می‌کرد و برای زینب زار میزد که از در هم ریختن آسمان و زمین و کوهها روضه می‌خواند... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• _ تفسیر «شرک امروزین» را روشن‌تر از همیشه به قلب «نوّاب عامّ»ت بتابان؛ زینب! ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ▪️سه حرف اصلی / هم‌خانواده‌ها  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ▪️انگار انقلاب علمیِ حضرت صادق و پدرش، کارد را به استخوان خلیفه رسانده بود. چون برای اولین بار بود که دستگاه حاکم دستور داده بود امامِ بعدی در همان ابتدای امامتش، شناسایی شود تا سرش را به دربارِ «منصور دوانیقی» ببرند. بعد از شهادت امام ششم، جاسوس‌ها در مدینه به این‌در و آن‌در می‌زدند تا کسی را پیدا کنند که شیعیان به دور او جمع شده‌اند. بخاطر همین، حتی بزرگانی مثل «مومن‌الطاق» و «هشام بن سالم» هم در کوچه‌های شهر پیامبر، سرگردان بودند و گریه می‌کردند و با خودشان می‌گفتند: «معتزلی شویم یا زیدی یا به سوی مرجئه برویم یا به مرام قدریه ایمان بیاوریم؟!». تا پیرمردی دست‌شان را گرفت و به خانه‌ای برد که صاحبش بدون مقدمه فرمود: «به سوی من بیایید؛ نه به سوی مرجئه و قدریه و زیدیه و معتزله...» و بعد از آن‌که قلب هشام بن سالم را پر از یقین کرد، دستور داد: «به هر کسی که خبر امامت مرا دادی، از او پیمان بگیر که آن را فاش نکند و الا ذبح در کار خواهد بود» و به گردنش اشاره کرد.  ▪️انگار شیعه بعد از سالها داشت سر بلند می‌کرد و دربار عباسی، به خوبی این خطر را فهمیده بود. و الا چرا از همان ابتدا باید به دنبال وصیّ حضرت صادق باشند تا گردنش را بزنند و چرا خبر امامت باید مثل یک راز باقی بماند؟ حتی وقتی آن نصرانی برای رسیدن به حقیقت، محضر «اباابراهیم» را انتخاب کرد، به او گفتند: «شکل و شمایل مسیحیان را حفظ کن و با همان حال، را جستجو کن؛ چون والی مدینه بر او سخت می‌گیرد و خلیفه از والی مدینه نیز سخت‌گیرتر است.» با همه‌ی این فشارهای بی‌سابقه، معرکه‌ی درگیری با «منصور» و «هادی» و «مهدی» و «هارونِ» عباسی را طوری مدیریت کرد که گسترش شیعه، چنین گزارش‌های تاریخی عجیبی را رقم زد: «هفتاد هزار دینار طلا از وجوهات، تنها در دست یکی از وکلای حضرت   باقی مانده بود» و یکی از بدگویی‌هایی که از موسی‌بن جعفر در دربار هارون پیچید، این بود: «دو خلیفه هستند که برای‌شان خراج برده می‌شود: هارون رشید و موسی بن جعفر.» ▪️اما من فکر می‌کنم امام قصد نداشت قیام کند چون شیعه هنوز پایی نداشت تا در کنارش بایستد. نشان به آن نشان که وقتی برای اولین بار، رهبر شیعه را به زندان بردند و چهار سالِ تمام او را بین زندان‌بان‌های بصره و بغداد دست به دست کردند، خبری از شیعیان نبود؛ همان‌ها که کرور کرور خمس مال‌‌شان را می‌فرستادند اما بلد نبودند یا نمی‌توانستند جان‌شان را چطور فدا کنند تا حقّ اولیه‌ای مثل حق زندگی آزاد، به امام‌شان بازگردانده شود. شاید به همین خاطر بود که وقتی داشتند موسی‌بن‌جعفر را از مدینه خارج می‌کردند تا به اسارت ببرند، وصیت ویژه‌ای از او نقل نشده غیر از این‌که از فرزندش علی خواست تا زمانی که خبر مرگ او را بشنود، هر شب پشت درب خانه‌ی پدرش بخوابد. همسران و دختران حضرت کاظم هم، تا چهار سال هر شب در راهروی پشت درب خانه ـ که به آن «دهلیز» می‌گویند ـ جای خواب علی‌بن‌موسی را پهن می‌کردند.  کسی چه می‌داند؟ لابد از شأن خاندانی به بزرگیِ خانواده‌ی موسی‌بن‌جعفر، دور است که شبها بدون مردی که از آنها حفاظت کند، بخوابند... حالا شما راه کربلا تا کوفه و کوفه تا شام را به رخِ من نکشید. آن یک استثناء وحشتناک بود و قرار نیست که هر چه برای زینب کبری رقم خورد، برای فاطمه‌ی معصومه هم اتفاق بیفتد! ولی خب؛ قبول می‌کنم که شباهت‌هایی هم وجود دارد. مثل آن «سه حرف اصلیِ» شوم که هم در روضه‌های حضرت کاظم پیدا می‌شود و هم در مصیبت‌های حسین. مثلا در وصف امام هفتم گفته‌اند: «ذی الساق *المرضوض* بحلق القیود* » یعنی ساق مبارکش با حلقه‌های زنجیر زندان، کوبیده و خُرد شده بود. چند ده سال قبل هم، یکی از هم‌خانواده‌هایِ «المرضوض» این دفعه به شکل یک فعل ماضی، در قصر ابن زیاد استفاده شده بود: *نحن *رضضنا* الصدر بعد الظَهر...* ما با اسب، سینه را بعد از پُشت، خُرد کردیم.... ر... ض.... ض.... همان سه حرف اصلی است که هم‌خانواده‌هایش برای یک خانواده به کاربرده شده تا همه‌شان را بکوبند و خُرد کنند ... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• شهادت امام موسی ابن جعفر علیه السلام را تسلیت عرض می کنم. التماس دعا ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
ای آن که مَلک بوده به درگاه تو دائم جبرئیل شده بر حرم و کوی تو خادم در عشق نباشد به جز از مهر تو لازم عالم به فدایت شود ای حضرت کاظم(ع) 🏴 فرا رسیدن سالروز علیه‌السلام را تسلیت عرض میکنیم @msnote