فاطمیه
یا صاحب الزمان دلت خون شده خدا منو مرگ بده
عالم باگریهء توگریون شده خدا منو مرگ بده
غصه های دلت،آقا بیشتر از ،تموم قطره های بارون شده خدا منو مرگ بده
مولا علی، چون تک و تنها شده، خدا منو مرگ بده
وقتی که برگشت دیگه بی فاطمه، خدا منو مرگ بده
علی دیگه یه مرد تنها شده ،خدا منو مرگ بده
چادرِ خاکی سهم زینب شده، خدا منو مرگ بده
روضهء کوچه، روضهء باز شده،خدا منو مرگ بده
اشکِ حسین ،ساقیِ بابا شده ،خدا منو مرگ بده
محرم مولا،سینهءچاه شده، خدا منو مرگ بده
دیوار و در ،هیئتِ مولا شده، خدا منو مرگ بده
.
.
#فاطمیه
#زمزمه #وصیت #دفن_شبانه
حضرت زهرا(س)
سبک .... خدا مادرم را کجا میبرند
علی جان دل شب کفن کن مرا
کفن با دو دستت به تن کن مرا
الامحرم من تو وماتم من
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
امام غریبم بیا یا علی
طبیب و حبیبم بیا یا علی
دم ارتحالم تو بنما حلالم
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
دم آخر است و به لب زمزمه
خداحافظی می کنم با همه
تو و نور عینم به جان حسینم
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
الا ای مدینه شکسته پرم
شکایت به سوی پدر می برم
امان از سقیفه ز دست خلیفه
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
بیا زینبم ای به غم مبتلا
قرار من و تو بود کربلا
من وخون مقتل تو بر روی آن تل
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
@emame3vom
یوسف حق پرست(غریب)
YEKNET.IR - shoor 1 - fatemyeh 2 save 98.10.22 - mehdi rasouli.mp3
2.13M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴چادرت را بتکان روزی ما را برسان
🌴ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #شور
♨️ @emame3vom 👈
🏴 #فاطمیه اول ۹۸ - شب سوم
🎙چادرت را بتکان روزی ما را بفرست (شور)
☑️ @emame3vom
🖤#سینه_زنی_حضرت_زهرا س
💜#زمینه
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو
🖤مادرجان مادرجان مادرجان
من از خاک پای تو سر بر ندارم (2)
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم( 2)
مگیر از سرم سایه چادرت را (2)
پناهی از این خیمه بهتر ندارم (2)
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست (2)
ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو (2)
🖤مادرجان مادرجان مادر جان
من از خاک پای تو سر بر ندارم (2)
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم( 2)
مگیر از سرم سایه چادرت را (2)
پناهی از این خیمه بهتر ندارم (2)
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست (2)
ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو (2)
🖤مادر جان مادرجان مادر جان
@emame3vom
.
.
#بعد_از_شهادت
زمزمه بعد از شهادت حضرت زهرا س
زبانحال حضرت علی (ع)
-کسی از سینه ی سوزان خبر دیگر نمیگیرد
دگر دردانه هایم را کسی در بر نمیگیرد
-فلک تنهائیم دیدی چرا تنها ترم کردی
منم آن شمع سوزانی که تو خاکسترم کردی
غریبم من غریبم من
-صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمیگردد
پرستوی سفر کرده به لانه بر نمیگردد
-بنال ای بلبل بی دل به یاد گلعذار من
که گلچین برده از باغم گل هجده بهارمن
غریبم من غریبم من
-دگر روشن نبیند کس چراغ آسمانها را
که دست کینه ها کشته چراغ خانه ی مارا
-بزن نی زن بزن نی زن نی من از نوا افتاد
خودم در پشت در دیدم که زهرایم زپا افتاد
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
@emame3vom
.
.
#شب_شهادت_حضرت_علی
#زبان_حال_حضرت_علی
از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا
دست قضا غریب دو عالم نوشته است
زهرای من ، تو رفتی و از بعد رفتنت
تنها خدا برای دلم غم نوشته است
سی سال میشود که بدون تو ماندهام
رفتی مرا برای دلم، تا گذاشتی
شهر مدینه شیرهی جان مرا کشید
من را میان این همه غم جا گذاشتی
وقتی میان کوچهی بن بست میرسم
انگار میرسم به دو دست کبود تو
امشب بیا به خانه قلبم سری بزن
خسته شدم عزیز دلم در نبود تو
درد بدی است درد فراق تو و علی
من پیر بودم و ز غمت پیرتر شدم
کردم وصیت، اینکه من از پا فتادهام
سی سالِ پیش، کشتهی دیوار و در شدم
عمری است لب گزیدم و کابوس کوچهها
لحظه به لحظه بال و پرم را شکسته است
تیغی که در سجود، شکسته سر مرا
قبلا غلاف او کمرم را شکسته است
یا که بیا و پر زدنم را نگاه کن
یا که سر مرا به روی زانویت بگیر
طوری بیا که باز نیفتی به روی خاک
دست مرا رها کن و از پهلویت بگیر
از بعد ماجرای زمین خوردنت حسن
هرشب ز درد پهلوی من گریه میکند
امشب که درد پهلوی من خوب تر شده
بر این شکاف ابروی من گریه میکند
پنهان نمانده پیش تو، عمری است فاطمه
مانند تو سرم، بدنم درد میکند
آتش گرفتهام جگرم تیر میکشد
بس گفتهام بیا دهنم درد میکند
زهرا بیا که روضه بخوانم برای تو
زینب نشسته تا کفنم را سوا کند
از آن همه کفن پسرم بی کفن شده
باید حسین را پسرش بوریا کند
دائم برای آن بدن بوریا شده
دردی که مانده بر بدنم گریه میکند
دیدم به یاد آن تن بی غسل و بی کفن
در دست زینبم کفنم گریه میکند
یادش بخیر شهر مدینه، خودت به من...
گفتی قرارِ بعدیِمان پای نیزهها
یادش بخیر، پیروهنی را که بافتی...
جای کفن برای حسینم به کربلا
حالا بیا که خستهام از گریههای خویش
چشمی برای گریه نمانده برای من
با چاه کوفه بسکه نشستم گریستم
نایی نمانده فاطمه بین صدای من
#کربلایی_رضا_باقریان
@emame3vom
.
.
.
کتاب صدف نبوت ۵ – غلامرضا سازگار
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است
علــی از دیــده گــریـان و مدینـه بیـتالحزان است
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
امیرالمؤمنین امشب کفن کـن جسم زهرا را
ز اشـک دیده دریا کن تمام دشت و صحرا را
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
امیرالمؤمنین امشب کنار تربت زهرا
بنـال آهستهآهسته کنار تربت زهرا
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
مدینه! عالم هستی شده غمخانۀ حیدر
ببیـن تــابوت زهــرا را بـه روی شانۀ حیدر
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
خــداونـدا خـــداونـدا بــه یــاد غـربت زهرا
شده اشک علی امشب گلاب تربت زهرا
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
علــی صـــورت نهـــاده بــر مـــزار یـــار تنهایش
الهی بشکند دستی که سیلی زد به زهرایش
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
بـه پـایان آمـده امشب امـانتداری مولا
برون کن فاطمه! دستی برای یاری مولا
مدینه! گریه کن امشب که بیمادر شده زینب
#شام_غریبان #فاطمیه
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
کتاب بهار امامت ۲ – غلامرضا سازگار
دارد نشـــــانـه از حــــــرم بـی نشـانه ات
تشییــع مخفیانــه و دفــــــن شبـــانـه ات
بــاب تــو بـــاب وحـی در رحمـت خداست
چـون شـد کـه قتلگــاه تـو شد آستانه ات
نــه در اُحــد، نــه در دل صحرا، نه در بقیع
حتـی تـو حـــق گـــریه نـداری به خانه ات
از خیمـــه های ســـوختـۀ کــربـلا گذشت
آن آتشــی کـــه سبـــز شد از آشیانه ات
در پیـش چشــم فــــاتح بـــدر و احـد زدند
گــه بـــا غـلاف تیــغ و گهـــی تــازیانـه ات
حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه
ای کـوه غصـه هـای علـی روی شانـه ات
صـد بـــار جــان فشـاندی و در یـاری علی
دیــدنـد بـــاز جــــانـب مسجــــد، روانه ات
ای حامی علی که گمان داشت شوهرت
بـا دسـت خـویش دفــن کنــد مخفیانه ات
وقتـی کـه دسـت خصم به رویت بلند شد
افتـــــاد لـــــرزه بــــر بــــدن نـــــازدانـه ات
میثم سراغ قبر تو را میگرفت و دید
در قلـب او بــود حــــرم بینشانهات
@emame3vom
.
#فاطمیه
#غسل_شبانه
مدال سینه
کتاب صدف نبوّت ۳ - غلامرضا سازگار
آهــم رسد بـه گـردون اشکـم بـه رخ روانه
شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
امشب رسیده دستــم بر بازوی شکسته
بنشینــم و بگـــریم بـــر پهلـــوی شکسته
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
در مــوسم جــوانی از مـن تــو را گــرفتند
بــا ضـــرب تــــازیانـه دیگـــر چــرا گـرفتند
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بــر پیکـــرت بــریـزیم از اشک خود ستاره
غسـل تــو گشتـه بر من شهادت دوباره
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
با چشـم بستـه خـود بر من نظاره داری
چرا به هر دو گوشت یک گوشواره داری
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
چـون مـن کسـی نــدارد مـراسم شبانه
هـم غسـل مخفیـانه هـم دفـن مخفیانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بــر یـــار مهــربانم خـون گـریه کن مدینه
هـم بـر مـدال بـازو هـم بـر مـدال سینه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
@emame3vom
.
#فاطمیه #وداع #وصیت
اشک علی علیه السلام
کتاب صدف نبوت - غلامرضا سازگار
گــل خــزان شــده ام چـــراغ محفـــل من
دو چشــم خــود بگشــا بـه خـاطر دل من
ای همه هستِ علی، رفته از دست علی
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
علـی فــدای تـو و سـرشک دیـده تو
تــویی امــام مـن و منـم شهیــدۀ تو
سیدی مولا علی، کن حلالم یا علی
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
بهشـت ختـم رســل گـل مدینــۀ من
نفس به سینه شده شرار سینۀ من
شعله بر قلبم مزن از جدایی دم مزن
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
همـه مصیبـت مـن، بـود مصیبت تو
بیـا کـه گـریه کنـم بـرای غــربت تو
تو ز من تنهاتری بعد من بی یاوری
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
ز خـجـلت تــــو و آن همــه محبــت تـــو
چکیـده اشـک علـی بـه روی صـورت تو
روح من از تن مرو، جان من بی من مرو
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
اجـــل ستـــاده و جــــان رسیـــده بــر لب من
تـــو هستـی و حسـن و حسیــن و زینــب من
غربتت از امشب است، خانه دارت زینب است
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
تکلـم تــو بـــود تمــــام دل خــوشیــم
نفس شمـرده نزن وگرنه می کشیـم
ای تمام صبر من، بی تو عالم قبر من
داد از جدایی، داد از جدایی
زهرا
قسم به جان حسین به گریۀ حسنم
شبانـه غسـل بـده، شبانه کن کفنم
غــربتم را کن عیـان از مزار بی نشان
داد از جدایی داد از جدایی
زهرا