۵۱
(حضرت زینب س)
ای نور دل فاطمه و حیدر کرار
هستی ز تبار علی و احمد مختار
ای محور ایثار،ای فاطمه آثار
بر دین محمد،هستی تو مددکار
یا زینب کبری۴
بر دوش تو از کودکی ات رنج کشیدی
ای هستی حیدر به جز از غم تو ندیدی
آخر گل زهرا،راحت شدی از غم
دیدی تو همه عمر،رنج و غم و ماتم
یا زینب کبری۴
رفتی ز جهان زینب کبری گل تقوا
هر جا نگری بزم عزایت شده برپا
ای روح تولا،ای مظهر زهرا
ای شمسه ی عصمت،رفتی تو ز دنیا
یا زینب کبری۴
هر جا نگری از غم داغت شده غوغا
بودی دم آخر تو به یاد گل زهرا
سوزان جگرت بود،بر نور دو عینت
شد ذکر لب تو،مظلوم حسینت
یا زینب کبری۴
می سوختی از یاد غم یوسف لیلا
افتاد تن چاک علی در دل صحرا
مظلوم دو عالم،سوی او دویده
آمد به کنارش،با قد خمیده
یا زینب کبری۴
در ساعت آخر گل دین در تب و تابی
دلسوخته و یاد غم طفل ربابی
دیدی علی اصغر،چون گل شده پرپر
در موسم دفنش،خون شد دل مادر
یا زینب کبری۴
می سوختی و ریخته ای اشک چو الماس
یاد غم دستان قلم گشته ی عباس
افتاد ز پیکر،دستان علمدار
از بهر اباالفضل،گشتی تو عزادار
یا زینب کبری۴
ای آن که به زهرا و علی نور دو عینی
گریان دم آخر ز غم داغ حسینی
تو بعد حسینت،تنها و غریبی
یاد گل زهرا،بی صبر و شکیبی
یا زینب کبری۴
دیدی که برادر به روی خاک بیفتاد
بر روی زمین صورت افروخته بنهاد
دشمن حسینت،خنجر بکشیده
بی حیا ز کینه،رأسش ببریده
یا زینب کبری۴
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۲
(حضرت زینب س)
بار دیگر به شور و شینم من
همدم غم در عالمینم من
ریزد اشکم ز دیدگان من
یاد داغ اخت الحسینم من
آه و واویلا آه و واویلا۳
دوباره جان من بود بر لب
شب داغ گل علی زینب
شده راحت ز درد و رنج و غم
گل زهرا اخت الحسین امشب
آه و واویلا آه و واویلا۳
همه گریان از این غم عظمی
اشک هر دیده ای شده دریا
شده امشب به یاد داغ او
ذکر عالم یا زینب کبری
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای داغ کربلا زینب
دیده ای رنج و ابتلا زینب
همه عمرت به یاد داغ حسین
بر لب تو شور و نوا زینب
آه و واویلا آه و واویلا۳
همه عمرت تو بوده ای محزون
یاد داغ حسین شدی دلخون
تو گذشتی ز جان و هستی خود
دین و قرآن به تو بود مدیون
آه و واویلا آه و واویلا۳
مایه ی اعتبار دین زینب
شیعیان را حبل متین زینب
بوده ای یاد یوسف زهرا
همه عمرت تو دلغمین زینب
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای پیکر گل لیلا
شده نقش زمین در آن صحرا
دل خون با دو کنده ی زانو
آمده در کنار او بابا
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای غنچه ای شده پرپر
روی دست پدر علی اصغر
با تیر حرمله ز جور و کین
غرق خون گشته حنجر اصغر
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای ای دختر خیر الناس
پیچیده در علقمه عطر یاس
شده نقش زمین ولی بی دست
در ره دین شده فدا عباس
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای که گل تو را چیدند
ناله ی غربت حسین دیدند
سر او را ز کینه ببریدند
به کنار گل تو خندیدند
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیده ای پیکر حسین صد چاک
که فتاده ز کینه روی خاک
تا که دیدی گلت به موج خون
ناله ی تو برفته تا افلاک
آه و واویلا آه و واویلا۳
دیدی آتش به خیمه ها زده اند
همه سرها به نیزه ها زده اند
جای عرض تسلیت و اندوه
تازیانه به بچه ها زده اند
آه و واویلا آه و واویلا۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۳
(حضرت زینب س)
فرزند مرتضی،دخت خیر النسایی
اخت الحسنینی،تو زینب کبرایی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بر علی و زهرا،زینب تو یادگاری
بر شیعه ی مولی،مایه ی افتخاری
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
ای دختر زهرا،از کودکی غم دیدی
چون زهرا مادرت،تو رنج و ماتم دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کودکی زینب،داغ پیمبر دیدی
پشت در خانه،ناله ی مادر دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در مدینه زینب،دستان بسته دیدی
در مسجد کوفه،فرق شکسته دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بعد از داغ مادر،زینب چه ها کشیدی
مدینه النبی،داغ حسن را دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
همراه حسینت،رفتی در کرب و بلا
چنان اهل حرم،گشتی تو غم مبتلا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،عزیز ام لیلا
از کین علی اکبر،گردیده اربا اربا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،بر روی دست پدر
اصغر شش ماهه،شده بریده حنجر
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا زینب،غربت نمودی احساس
بر زمین بدیدی،افتاده دست عباس
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،دستش ز تن جدا شد
با عمود آهن،فرقش ز کین دوتا شد
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،حسین گردیده تنها
غریبانه آمد،بین لشکر اعدا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،ظلم و ستم افزون شد
از ظلم دشمنان،پیکرش غرق خون شد
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،افتاده نور دو عین
از فرس افتاد و،نقش زمین شد حسین
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
دیدی بین مقتل،شمر خنجرش کشیده
رأس حسینت را،از پشت سر بریده
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بعد از کرب و بلا،دیدی در کوفه و شام
از بی حیا دشمن،زخم زبان و دشنام
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
لحظه های آخر،یاد کربلا بودی
در وقت جان دادن،در شور و نوا بودی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۴
(حضرت زینب س)
گل گلشن حیدر و فاطمه
تویی همچو مادر امید همه
به لب دارم امشب من این زمزمه
صفای حریم ولا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
پس از پور زهرا تو تنها شدی
ز دنیا روان سوی زهرا شدی
دگر راحت از رنج و غم ها شدی
گل باغ آل عبا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
بدیده به دشت بلا اکبرش
شده پاره پاره ز کین پیکرش
رسیده خمیده پدر در برش
به درد و غمش آشنا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
به دست حسین دید علی اصغرش
به تیر ستم پاره شد حنجرش
بگرید برای علی مادرش
کنار حسین با وفا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
فدای وی و روح حساس او
شده پرپر از کین گل یاس او
دو دستش جدا گشته عباس او
گرفته ز داغش عزا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
حسین را بدیده که تنها شده
غم او به سینه هویدا شده
غریب از ستم بین اعدا شده
نشد از حسینش جدا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
بدیده به سویش عدو می دوید
کنار حسین خنجرش را کشید
سر یوسف فاطمه را برید
ز بعد حسین ناخدا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۵
(حضرت زینب س)
دختر مولای عالم حضرت حیدر تویی
همچو زهرا مادرت روح خدا باور تویی
زینب کبری مدد۲
جان پیغمبر تویی بر حیدری نور دو عین
هستی زهرا تویی اخت الحسن اخت الحسین
زینب کبری مدد۲
کودکی بودی که تو داغ پیمبر دیده ای
بعد داغ ختم مرسل داغ مادر دیده ای
زینب کبری مدد۲
مرتضی را در مدینه دست بسته دیده ای
فرق بابای غریبت را شکسته دیده ای
زینب کبری مدد۲
دیده ای بعد از پدر خانه شده غرق محن
دیده ای با زهر کینه خون شده قلب حسن
زینب کبری مدد۲
بوده ای در کربلا تو همره نور دو عین
سوختی همراه آل فاطمه بهر حسین
زینب کبری مدد۲
دیده ای در کربلا جسم علی اکبرش
از ستم های عدو شد اربا اربا پیکرش
زینب کبری مدد۲
دیده ای در کربلا بر روی دستان پدر
حرمله با تیر خود زد بر دل اصغر شرر
زینب کبری مدد۲
جان فدای غیرت و آن روح با احساس تو
دیده ای افتاده دست از پیکر عباس تو
زینب کبری مدد۲
دیده ای در گوشه ی میدان حسین تنها شده
در کنار پیکر پر خون او غوغا شده
زینب کبری مدد۲
دیده ای شمر آمد و از ظلم و کین خنجر کشید
از قفا نور دل زهرا حسین را سر برید
زینب کبری مدد۲
دیده ای از ظلم و کین آتش زدند بر خیمه ها
دیده ای رأس حسین بن علی بر نیزه ها
زینب کبری مدد۲
عاقبت بشکسته شد از ظلم و کین بال و پرت
لحظه ی آخر گرفتی پیرهن را در برت
زینب کبری مدد۲
جان به جانان دادی و رفتی سوی باغ جنان
در عزای تو بگرید حضرت صاحب زمان
زینب کبری مدد۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۶
(حضرت زینب س)
هستی تو دخت زهرای اطهر
از لطف داور،شفیع محشر
تو همچو زهرا مادرت خیر کثیری
مهمان تو گردیده ام دستم بگیری
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
زینب کبری،رفتی ز دنیا
از سوز داغت،خون گشته دل ها
در هر کجا بزم عزای تو به پا شد
هر دل ز سوز داغ تو ماتمسرا شد
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
دیدی به طفلی،داغ پیمبر
بعد از پیمبر،تو داغ مادر
دیدی علی را در مدینه دست بسته
در کوفه دیدی تو پدر فرقش شکسته
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
دیدی دمادم،رنج و محن ها
دیدی مدینه،داغ حسن را
تشییع او تو دیده ای بر دوش یاران
به جای گل جسم حسن شد تیرباران
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
بودی تو همراه،با نور عینت
دیدی غریب است،مظلوم حسینت
دیدی عزیز ام لیلا علی اکبر
گردیده با تیغ عدو صد پاره پیکر
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
دیدی که تشنه،طفل رباب است
بر دست بابا،اصغر به خواب است
دیدی که تیر حرمله با او چه ها کرد
با تیر کین رگ های گردنش جدا کرد
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
غربت نمودی،زینب تو احساس
افتاده دیدی،دستان عباس
دیدی کنار علقمه دستش جدا شد
با یک عمود آهنین فرقش دوتا شد
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
دیدی حسینت،گردیده تنها
در مقتل خون،گردیده غوغا
شمر آمده کنار او خنجر کشیده
دیدی که از قفا سر حسین بریده
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
دیدی که آتش،بر خیمه ها زد
رأس شهیدان،بر نیزه ها زد
دیدی که طفلان را زد اما بی بهانه
بر کودکان می زد به کعب و تازیانه
رفتی ز دنیا،زینب کبری
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۷
(حضرت زینب س)
جان طاها زینب،دخت زهرا زینب
رفته از این دنیا(گل مولی زینب)۲
در شب رحلت او قلب محبان خون است
از غمش فاطمه در خلد برین محزون است
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
نور چشم زهرا،راحت از غم ها شد
وقت رفتن ز جهان(غربتش معنا شد)۲
وقت رفتن بود او یاد غم نور دو عین
پیرهن در بغل و ذکر لبش وای حسین
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
دیده او کرب و بلا،دیده او عاشورا
روی نیزه دیده(سر پاک شهدا)۲
دیده او غرق به خون پیکر پاک اکبر
از ستم های عدو غرق به خون شد پیکر
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
بر روی دست حسین،دید علی اصغر او
شده با تیر کین(غرق خون حنجر او)۲
دیده او حرمله بنشسته ز کین رو به رویش
زده با تیر سه شعبه ز ستم بر گلویش
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
زینب غمدیده،بر حسین حساس است
خونجگر شد تا دید(بر زمین عباس است)۲
خون بگرید به کنار بدن عباسش
دیده او خاک بیابان کفن عباسش
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
در میان میدان،دید حسینش تنهاست
بر زمین افتاده(در کنارش غوغاست)۲
دید در مقتل خون نور دلش بی حال است
بی حیا شمر ز کین راهی سوی گودال است
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
غربتش زینب دید،قدش از غصه خمید
دید افتاده به خاک(رنگ از چهره پرید)۲
شمر ظالم ز ستم حرمت او را بدرید
از قفا رأس حسین بن علی را ببرید
گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۸
(حضرت زینب س)
ای گل باغ حیدر،دخت زهرای اطهر
هستی ای نور دیده،از تبار پیمبر
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
ای صفابخش دل ها،رفته ای تو ز دنیا
رفتی و گشته ای تو،راحت از رنج و غم ها
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای تو به طفلی،داغ ختم رسولان
یاد غم های مادر،شده ای دیده گریان
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای در مدینه،پدرت دست بسته
دیده ای تو به کوفه،فرق او را شکسته
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای مجتبایت،یوسف بی قرینه
همسرش زهر به او داد،شد شهید در مدینه
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
بوده ای کربلا تو،همره نور عینت
در کنارش تو بودی،همنشین حسینت
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای دخت زهرا،پسر ام لیلا
شده در بین دشمن،بدنش اربا اربا
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای طفل عطشان،روی دست برادر
علی اصغر ز کینه،همچو گل گشته پرپر
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
کربلای حسینت،کرده ای غربت احساس
لحظه ای که تو دیدی،شد جدا دست
عباس
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای که حسینت،شده تنهای تنها
دیده ای او فتاده،گرد او جمع اعدا
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای شمر بی دین،روی سینه نشسته
جان عالم فدایش،استخوانش شکسته
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای شمر ملعون،خنجرش را کشیده
سر پاک حسینت،از قفا شد بریده
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
دیده ای دشمن دین،زده آتش به خیمه
پیکرش بر زمین و،سر او روی نیزه
جان تو آخر آمد بر لب
ذکر عالم شد زینب زینب
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۵۹
(حضرت زینب س)
در شب رحلت دخت زهرا
خون شده از غمش جمله دل ها
رفته از این جهان کوه غیرت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
گشته ای راحت از رنج و غم ها
می روی از جهان سوی زهرا
بوده ای زینبا تو به غربت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای داغ ختم رسولان
دیده ای خون دل شیر یزدان
حامی دین و قرآن و عترت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
کودکی دیده ای داغ مادر
دیدی افتاده در پشت آن در
دیدی بر مادرت شد جسارت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای زینبا در مدینه
شد حسن کشته ی زهر کینه
کرده ای هر کجا استقامت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
پور زهرایی و روح تقوا
دیده ای چون حسین کربلا را
چون حسین خلق و خو و مرامت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای کربلا پور لیلا
پیکر پاک او اربا اربا
بوده ای هر کجا با صلابت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای اصغر تشنه لب را
غرق خون بر روی دست بابا
می کند از همه او شفاعت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
غربت خود نمودی تو احساس
تا که دیدی قلم دست عباس
دیده ای می کشد او خجالت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای تو حسین گشته تنها
دیده ای گرد او جمع اعدا
بوده ای با حسین تا شهادت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای حرمتش را دریدند
رأس پاک حسین را بریدند
شد شهید از ستم از عداوت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیده ای آتش خیمه ها را
رأس پاک روی نیزه ها را
از سوی دشمنان شد اهانت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
دیدی افتاده او بر روی خاک
غرق خون شد حسین با تن چاک
جان او شد فدای شریعت
آه و واویلتا زین مصیبت۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۶۰
(حضرت زینب س)
تویی عزیز مرتضی هستی زهرا
اخت الحسن اخت الحسین زینب کبری
زینب کبری،رفتی ز دنیا۲
زینب عزیز مرتضی گردیده خاموش
نور دل زهرا اطهر شد کفن پوش
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
راحت شده دیگر ز رنج و درد و غم ها
از این جهان رود سوی جنه الاعلی
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
او بر علی و فاطمه نور دو عین است
در لحظه های آخرش یاد حسین است
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
همراه پور فاطمه در کربلا بود
نصیب او در کربلا رنج و بلا بود
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
او دید علی اکبر عزیز ام لیلا
با تیغ کینه از جفا شد اربا اربا
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
بر روی دستان حسین دید علی اصغر
با تیر کین حرمله شد پاره حنجر
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
در کربلا زینب نموده غربت احساس
در علقمه دیده بریده دست عباس
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
در کربلا دیده حسین گردیده تنها
غرق به خون افتاده او در بین اعدا
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
پرده ی حرمت حسینش را دریدند
در بین مقتل از ستم سرش بریدند
زینب کبری،رفته ز دنیا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۶۱
(حضرت زینب س)
در سپهر ولا تو کوکب،گل زهرا
جان حیدر تویی تو زینب،گل زهرا
تو گل فاطمه هستی،بر علی نور دو عینی
مجتبی را تویی خواهر،زینب و اخت الحسینی
رفته ای دگر ز دنیا،شده ای راحت ز غم ها
وقت رفتن تو زینب،غربت تو گشته معنا
از غم داغ تو زینب،عالمی را غم گرفته
زین غم و درد و مصیبت،هر دلی ماتم گرفته
لحظه ی آخر عمرت،یاد غم های حسینی
یاد آن پیکر خونین،یاد داغ نور عینی
دیده ای تو کربلا را،رنج و داغ و ابتلا را
روز عاشورا بدیدی،شهدای سرجدا را
دیده ای علی اکبر،نور چشم ام لیلا
در میان جمع دشمن،از ستم شد اربا اربا
به روی دست حسینت،دیده ای علی اصغر
با تیر حرمله ی پست،شده پاره پاره حنجر
روز عاشورای خونین،تو غریبی کردی احساس
وقتی که کنار علقم،بر زمین دیدی تو عباس
دیدی دستانش جدا شد،جان پاک او فدا شد
دیدی با عمود آهن،فرقش از کینه دوتا شد
دیده ای میان میدان،نور عینت شده تنها
پیکرش غرق به خون و،گرد او لشکر اعدا
دیده ای سویش دویده،خنجرش از کین کشیده
شمر بی حیا به مقتل،سر پاک او بریده
دیده ای به دست دشمن،آتش بر خیمه ها را
پیکری به روی خاک و،سر به روی نیزه ها را
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
۶۲
(حضرت زینب س)
شب ماتم شب،رحلت زینب است
از غم داغ او،جان ما بر لب است
آه و واویلتا۲
می رود از جهان،سوی باغ جنان
وقت رفتن شده،غربت او عیان
آه و واویلتا۲
زینب قهرمان،چون علی مهربان
تا به محشر بود،نام او جاودان
آه و واویلتا۲
دختری که بود،بر علی نور عین
لحظه ی آخرش،بوده یاد حسین
آه و واویلتا۲
در کنار حرم،بوده او کربلا
چون گل فاطمه،دیده ظلم و جفا
آه و واویلتا۲
دیده او غرق خون،علی اکبر است
بدنش همچنان،لاله ی پرپر است
آه و واویلتا۲
روی دست حسین،دیده او اصغرش
حرمله زد به تیر،پاره شد حنجرش
آه و واویلتا۲
از غم آزرده شد،روح حساس او
دیده گشته جدا،دست عباس او
آه و واویلتا۲
دیده در کربلا،شد حسینش غریب
همچو اهل حرم،شده او بی شکیب
آه و واویلتا۲
دیده سویش دوید،خنجرش را کشید
از قفا شمر دون،سر او را برید
آه و واویلتا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست
هر تپش آه می کشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست
در دلم شوق پر زدن دارم
ولی امشب هوا چه طوفانیست
دلم از سنگ غم ترک خورده
لحظه لحظه به ویرانیست
بی قرار و خراب و دلتنگم
آنقدر که دلم به دنیا نیست
کوچه کوچه اسیر و شبگردم
کار و بارم همیشه حیرانیست
خسته و زار و پر تبم امشب
مرثیه خوان ِ زینبم امشب
بانوی عشق حضرت زینب
بی کرانست رحمت زینب
همه عالم به دست من باشد
می کشم باز منت زینب
دختر فاطمه و زین اَب است
به به از این هُویت زینب
تاقیامت شود که درس گرفت
لحظه لحظه ز نهضت زینب
باورش هم برای ما سخت است
روزگار ِ مصیبتِ زینب
السلام علیکِ یا زینب
با غم و درد آشنا زینب
با تو زنده است نام عاشورا
تویی رکن قیام عاشورا
ضامن ماندگاری عشقی
اعتبار و دوام عاشورا
در نماز شبت دعایم کن
به تو گفته امام عاشورا
خطبه خوانی تو در اوج وقار
مرتضای نیام عاشورا
استوار و همیشه پا برجاست
با کلامت تمام عاشورا
حضرت صبر ، قهرمان بلا
سر فرازی در امتحان بلا
آمدی تو اگر،خدای حسین
آفریده تو را برای حسین
همه ی عمر لحظه هایت را
سپری کرده ای به پای حسین
از جوانی خود گذشتی تو
همه چیزت شده فدای حسین
اولین زائر تن و زخم و
پیکر بر زمین رهای حسین
سپر در برابر دشمن
حامی و یار بچه های حسین
بانوی غرق نور یا زینب
در مصیبت صبور یا زینب
با دل درد پرورت چه شده؟
با نگاه ز خون ترت چه شده؟
نفست در شماره افتاده
بگو با قلب مضطرت چه شده؟
از چه دور و برت شده خلوت
قاسم و عون و اکبرت چه شده
راستی از رقیه ات چه خبر؟
یادگار برادرت چه شده
یاد عصر دهم مزن بر سر
مگر آنروز معجرت چه شده؟
ای عزادار روضه های حسین
چادر توست بوریای حسین
#محمد_حسن_بیاتلو
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
مربع_ترکیب
زینبم نائبة الزهرایم
مادرم گفته که بی همتایم
بشنوید ارض و سما! آوایم
این حسینی که بُوَد، آقایم ...
... تا که دیده به روی من وا کرد
مهر خود را به دل من جا کرد
کوثر حضرت کوثر هستم
زین اَب هستم و زیور هستم
زیور فاتح خیبر هستم
خطبه ام گفت: که حیدر هستم
همه دیدند هنر دارم من
مثل عباس، جگر دارم من
ذوالفقار سخنم برّان است
یکی از لشکر من طوفان است
دشمن از «مردی» من حیران است
بی سبب نیست که سرگردان است...
... دیده هر بار، حریف همه ام
پروش یافته ی فاطمه ام
ای برادر! به دلم غم دارم
دل سوزان و قدی خم دارم
دم آخر شده ماتم دارم
خاطراتی ز محرّم دارم
لرزش دستم اگر جلوه نماست
همه اش زیر سر عاشوراست
همه جا پای به پایت بودم
دائماً زیر لوایت بودم
مثل یک کوه برایت بودم
شاهد کرب و بلایت بودم
من که بازیچه ی تقدیر شدم
از غم تو به خدا پیر شدم
روضه ی باز شنیدن سخت است
بار بر دوش کشیدن سخت است
تلخی آه چشیدن سخت است
سوی گودال دویدن سخت است
دیدم آن جا که چه غوغا کرده
بی حیا، کار خودش را کرده
حنجری سوخته شد بعد از آن ...
جگری سوخته شد بعد از آن ...
مادری سوخته شد بعد از آن ...
معجری سوخته شد بعد از آن ...
زیر و رو شد بدنت با نیزه
تا که شد در تن تو تا نیزه
وای از آن سفر شام، حسین!
وای از آن ملأ عام، حسین !
وای از طعنه و دشنام، حسین !
وای از سنگ لب بام، حسین !
آن دیاری که پر از بیداد است
شام نه، کشور کُفر آباد است
ذرّه ای رحم در آن ناس نبود
بینشان عاطفه بشناس نبود
حرفی از غیرت و احساس نبود
کاش آن جا سر عبّاس نبود ...
... تا نبیند سر بی معجر را
پای پر آبله ی خواهر را
#محمد_فردوسی
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
ای برادر، من جهانی را به خود دیوانه کردم
سوختن در عشق را تعلیم هر پروانه کردم
دید چون پروانه از من عاشقی، در حیرت آمد
زان فداکاری که در راه تو ای فرزانه کردم
آن زنم من کز اسارت با دلیری و شهامت
بهر تکمیل شهادت همّتی مردانه کردم
بهر اثبات حقیقت با بیان آتشینم
تا ابد رسوا به عالم زاده مرجانه کردم
تا که آثاری بود از نهضتت در شام ویران
گنج پر اجر تو پنهان گوشه ویرانه کردم
گر به خون اصغرت معلوم شد مظلومی تو
من هم اثبات صبوری را بدان دُردانه کردم
گر چه در ظاهر به زندان و خرابه جای گرفتم
لیک در معنی درون سینه ها کاشانه کردم
گوید «انسانی» که من خادم به دربار حسینم
فخر بر شاهان من از این منصب شاهانه کردم
#استاد_علی_انسانی
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
راحت شدی زمحنت دنیا سفربخیر
راهی شدی به عالم بالا سفربخیر
دیگر تمام شدغم هجران واشک وآه
حالا که میروی تو زدنیا سفربخیر
خلوت نشین حجلۀ غم، بعد کربلا
بانوی صبر ومظهر تقوا، سفربخیر
یکسال ونیم ماندی و این غربت وفراق
عمری گذشت برتو وحالا ، سفربخیر
یادت نمی رود که تو گفتی حسین من
آهسته تربرو سوی صحرا، سفربخیر
ای با خبر زلحظۀ سخت وداع گُل
گل می چکد زدیدۀ گل ها، سفربخیر
ای وارث مصیبت گودال قتلگاه
ای بوسه داده حنجرگل را ، سفربخیر
چشم انتظار توست حسین عزیز تو
ای نور چشم حیدرو زهرا ، سفربخیر
هرگز جدا نشد زتو پیراهن حسین
ای داغدار آن گل رعنا، سفربخیر
در زمزمی زاشک «وفایی» شب وداع
می گفت دل به زینب کبری سفر بخیر
#سید_هاشم_وفایی
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
زلفِ عفاف، رشته ی دامان زینب است
آیات صبر، پایه ی ایمان زینب است
ایثار و پـاکدامنی و عزم و اقتدار
این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است
حبل المتینِ قافـله سالار عاشقان
تا روز حشر، موی پریشان زینب است
گل زخمهای پیکر صد پاره ی حسین
آیـات بیشماره ی قرآن زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره، گلستان زینب است
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
بـا یـاد صبح یازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
وقتی که گفت بـا سپه کوفـه "اُسکُتوا"
دیـدند کائنات بـه فرمان زینب است
وقتی رقیـه را بـه ره شام میزدنـد
دیدم حسین، دست به دامان زینب است
یاللعجب مگر که قیامت بـه پا شده
بر نیزه آفتاب درخشان زینب است
روز جزا بـهانـه ی شیعه بـرای عـفو
خون حسین و دیده ی گریان زینب است
هر کس که پا نهد به عزا خانه ی حسین
بر او کرم کنید که مهمان زینب است
تـا آفتاب بـذل کند نـور خویش را
"میثم" همیشه بنده ی احسان زینب است
#استاد_غلامرضا_سازگار
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati
دوبیتی
تو دیدی شاه را در زیر خنجر
تو دیدی روی نیزه هیجده سر
چه کردی با خودت بانو که حتّی
تو را نشناخت عبدالله جعفر
#عباس_شاه_زیدی
#حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati