eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.5هزار دنبال‌کننده
346 عکس
11 ویدیو
1.2هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی در دست برات دارد امشب ارباب شادی و نشاط دارد امشب ارباب شکرانه ی میلاد علیِ اکبر ختم صلوات دارد امشب ارباب @nohe_sonnati
دوبیتی ای گرمی بازار تو چون وادی طف! یوسف به تماشای تو آید در صف توصیف تو چون کنم؟ علیّ اکبر! وصف تو بُوَد "اکبرُ مِن اَن یوصَف" @nohe_sonnati
به جهان بار دگر لطف دگر داده خدا تا که بر دوحه ی دین باز ثمر داده خدا قمری سر زده از بُرج ولایت کامشب جلوه بر دهر از این طرفه قمر داده خدا شب میلاد علی‌اکبر و زهرا شاد است که به نور بصرش نور بصر داده خدا به حسین‌بن‌علی داده خداوند علی پسر فاطمه را نیز پسر داده خدا پدری همچو حسین و پسری همچو علی گهری پاک به این پاک‌گهر داده خدا به تو یا فاطمه تبریک و تهیت بادا که به فرزند تو فرزند دگر داده خدا رحمت و مکرمت و علم و حیا، فضل و کمال این همه حُسن به این تازه پسر داده خدا اَشبَه‌ُالنّاس به پیغمبر و ماتم که مگر باز پیغمبر دیگر به بشر داده خدا؟ صاحب شوکت و فر، اوست که ملک دین را از شکوه قدمش شوکت و فر داده خدا ای که قد قامت عشاق بُوَد قامت تو! ز قیامت به قیام تو خبر داده خدا خُلق و خَلق نبوی، علم و کمال علوی ای علی جان!همه را بر تو مگر داده خدا؟ در شجاعت چو حسین و به صبوری چو حسن ارث بر تو ز عمو و ز پدر داده خدا حکم‌بردار تو گردیده قضا هم چو قدر آری‌آری به تو این گونه هنر داده خدا ناصر دین خدایی تو و دِین خود را به فداکاری تو فتح و ظفر داده خدا شاهد زنده ی جانبازی تو کرب و بلاست بر تو میراث شجاعت ز پدر داده خدا بهتر از دولت مهر تو و آبائت نیست هر متاعی که بر ابناء بشر داده خدا همه دردی به دوا می‌رسد از خاک درت وه که در خاک تو این قدر اثر داده خدا من تو را فطرسم ای آن‌که ز مهد پدرت! باز بر فطرس پر سوخته پر داده خدا از دو عالم به تو دل بستم و دارم ز تو چشم حَمدلله به من این حُسن نظر داده خدا دست از دامن لطفت نکشم تا به ابد که مرا مهر تو در عالم ذر داده خدا این هم از نعمت شیرینی تمجید شماست که سخن‌های مرا شهدِ شکر داده خدا بر «مؤید» ز غم عشق تو همچون «خسرو» سینه ی سوخته و دیده ی تر داده خدا بهر مدّاحی اجداد کرام تو بُوَد طبع وارسته که بر این دو نفر داده خدا @nohe_sonnati
آسمان دل ارباب قمر می خواهد شجر طیّبه ی عشق ثمر می خواهد هرچه نیرو به دو بازوی حسین بن علیست هرچه بوده ست دو بازوی پسر می خواهد وقت بر لشکر دشمن زدنش فهمیدند جگر شیر دوتا بال سفر می خواهد بچه شیری ست که شیران همگی مبهوت اند پسر این است ، پس ای وای ، پدر می خواهد... الفرار از دم شمشیر بنی هاشمیان الفرار از دم این صید که سر می خواهد هیبت تیر نگاهش به عمویش رفته دیدنش در صف پیکار جگر می خواهد کار از نیزه و شمشیر و سنان بگذشته که عدو روبرویش چند تبر می خواهد هرکه آماده ی جنگ است ز پا افتاده رزم با دلبر ارباب کمر می خواهد هرکه دلتنگ پیمبر شده این جا باشد هرکسی حیدر کرّار اگر می خواهد... شاهزاده ست ولی جلوه ای از شاه شده اشهد ان علیاً ولی الله شده @nohe_sonnati
دوبیتی هستم همه شبْ یادِ تو ای شه زاده محتاج به امداد تو ای شه زاده ای کاش که امر فرج امضا بشود از برکت میلاد تو ای شه زاده @nohe_sonnati
چون گشودند زهم دفتر دانائی را زمزمه کرد ملک نغمه ی شیدائی را کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را تا ببینند همه جلوه ی زیبائی را هاتفی گفت در رحمت حق وا شده است خلقت روی علی اکبر لیلا شده است این گل سرخ که رخساره ی احمد دارد خال بر گونه ی خود، ابروی ممتد دارد رنگ و بو از چمن گلشن ایزد دارد صورت و سیرت خود را زِ محمد دارد همه گل ها بنشستند به نظارّه ی او تا که بابا بزند بوسه به رخساره ی او شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین شد زمین محو جمال گل دلبند حسین آسمان مات شد از چهره ی فرزند حسین مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین ام لیلا همه دم غنچه ی خود می بوید با حسین بن علی شکر خدا می گوید مادر افکند نظر تا به مه دلجویش دید یک هاله ی نوری به رخ نیکویش که گل انداخته از بوسه ی بابا رویش بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی بهتر از ماه شب عید تو زیبا هستی خوب رویان جهان محو جمالش هستند با کمالان نه همین مات کمالش هستند عرشیان با خبر از قدر و جلالش هستند فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند بنگرد هـرکه ورا جلوه ی سرمد دیده هم علی اکبر و هم روی محمّد دیده در وجودش زِ ازل روح عبادت دیدند روی پیشانی او نور سعادت دیدند در قد و قامت او شور قیامت دیدند قدسیان در دل او شوق شهادت دیدند شادی و غم شب میلاد علی درهم شد غم چو آمد طرب و شوق و مسّرت کم شد کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم همه جا آبروی اهل توّلا باشیم ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم گر محبّان علی اکبر لیلا باشیم هرکه در راه خدا با علی اکبر باشد روز محشر همه جا با علی اکبر باشد @nohe_sonnati
دوبیتی بر کشتی عشق ناخدا آمده است ایّوب به طوفان بلا آمده است خشنودی قلب نازنیش صلوات میلاد «جوان کربلا» آمده است @nohe_sonnati
نبی فطرت،علی سیرت،خدا مَظهر علی اکبر حسن عادت، حسین آیت،مَلَک مَنظر علی اکبر من از نور زمین و آسمان فهمیدم این را که به امر صادر اوّل شده مصدر علی اکبر اگر زهرا ، تماماً مثل طاها بوده ، باید گفت که بوده جلوه ی صدّیقه ی اطهر علی اکبر فراتر از تصوّرها، چنان که در گمان من بُوَد واضح ترین توضیحم از محشر علی اکبر علی اکبر ، علی اوسط ، علی اصغر به زعم من سه تایش شد علی اکبر علی اکبر علی اکبر چنان غرق است در اللهُ اکبر که به چشم گوش تجسّم می شود وقت اذان بهتر علی اکبر پی حفظ توازن در حریم حضرت میزان شده هم قامت عبّاس نام آور علی اکبر بُراقش بوده جبریلی که هر بالش فلک پیماست چه خوش طیّ السّما کرده ست بی شهپر علی اکبر یکی ((اُمّ اَسَد)) شد دیگری((اُمُّ البَنین))بعدش شد از تو((اُمّ لیلا))کُنیه ی مادر علی اکبر فقط کافی ست از چشم فریبای تو یک غمزه که از پا در بیاید صف به صف لشکر علی اکبر اگرچه غالباً در شکل پیغمبر شدی ظاهر تو را در کربلا دیدند چون حیدر علی اکبر چنان رفتی به سمت اردوی دشمن که شد تکرار شکوه داستان حیدر و خیبر علی اکبر عجب شوری عجب عزمی عجب شیری عجب رزمی که پُشته ساختی از کُشته بی خَنجر علی اکبر به شمر و خولی و زجر و سنان حاجت نبود آن روز که جان می داد بابا از غمت آخر علی اکبر گُلاب از فرق تو پاشید بر روی عقاب آن دم که با ضرب عمودی شد سرت پرپر علی اکبر پدر افتاد وقتی در کنارت بین دار الحرب تو را سوزاند سوز گریه ی خواهر علی اکبر رکاب دیگر زینب ببین که با چه احوالی عقیله پای نعشت می زند بر سر علی اکبر @nohe_sonnati
دوبیتی امشب به حسین،حق چه ماهی بدهد باشد که به ما اذن نگاهی بدهد عیدی ولادت علیِّ اکبر امشب زِ حسین هرچه خواهی بدهد @nohe_sonnati
دوبیتی امشب همه های و هو علی می گوید لب های حسین گو علی می گوید با آمدن علیِ اکبر، دیگر زینب به حسین ابوعلی می گوید @nohe_sonnati
دوبیتی مرغ دل من میل پریدن دارد آوای علی علی شنیدن‌دارد با دیدن صورت علیِّ اکبر لبخند لب حسین‌دیدن دارد ▪️ آیینه ی طلعت پیمبر آمد این است نبی وَ ‌یا که حیدر آمد با دسته گلی برو به دیدار حسین تبریک بگو علیِّ اکبر آمد ▪️ بر آینه ی حضرت طاها صلوات بر نور دل حسین زهرا صلوات شاد است دل حسین و‌ ام لیلا بر روی علی اکبر لیلا صلوات ▪️ امشب سخن از عشق ولی می گوییم تبریک به نور ازلی می گوییم ناز قدم علیِّ اکبر امشب همراه حسین علی علی می گوییم ▪️ امشب به علی نور دو عین آمده است مرآت رسول عالمین آمده است بَه بَه چه ‌تبسمی است بر روی حسین آرامش سینه ی حسین آمده است @nohe_sonnati
نَبی خَلق و نَبی خُلق و نَبی سیما،علی اکبر چه غوغایی نموده حق تعالیٰ با علی اکبر! جمالش حضرت طاها،جلالش رَبِّیَ الاعلا رخش‌جنت،لبش کوثر،قدش طوبی،علی اکبر امیرالمؤمنین بر حضرت زهرا تبسم کرد همین که خنده زد بر صورت لیلا،علی اکبر خدا دیدم،نبی دیدم،علی دیدم به یک صورت شدم مجنون،زدم فریاد مولانا علی اکبر... نمی دانم بگویم یا علی بن ابیطالب؟ و یا گویم رسول الله حالا،یا علی اکبر؟ تمنا دارد این لحظه،تماشا دارد این صحنه روی دست علــیِّ عــالیِ اعـــلا،علی اکبر بنی هاشم وصال مصطفی راذخواستند از حق نــدا آمــد کــه «اِنّا نَحنُ نَزَّلنٰا» علی اکبر بنازم این شرافت را،بنازم این اصالت را علی بن حسین بن علی ،آقا علی اکبر قمر می گفت لٰاحَولَ ولٰا...تا دید خوابیده به روی دست های حضرت سقا،علی اکبر شبی در محفلی ذکر علی بود،عاشقی فرمود علی مولا علی مولا علی مولا علی اکبر اَوَلَسْنا عَلیَ الحَق گفت،با این جمله ثابت کرد که حیدر جای خود دارد،بگو حق با علی اکبر حسین بن علی اسم علی را دوست می دارد دلش می خواست گیرد از خدا صدها علی اکبر حسین بن علی مَمسوسْ فی ذات اللَّهَش گوید عجب نزدیک شد با حضرت مولا،علی اکبر اگر مَمسوسْ در ذات خداوند است،پس حتماً بود عالِم به عِلمِ عَلَّمَ الاَسمٰا،علی اکبر چنان مانند حیدر یک تنه می تاخت در میدان که لشکر نعره می زد«لافتی الا»علی اکبر اَنابنُ قاتلُ الکُفار،انابن حیدرِالکَرّار بود ذکر رجزخوانیِّ مولانا علی اکبر نوای اشهد اَنَّ علیـّــاً حُجت اللَّــه را شنیدن دارد از لعل لب آقا علی اکبر قسم ‌بر حرمت ‌مُصحَف،ابوفاضل ‌به ‌یُومُ الطَٓف کَفیلِ زینبِ الحَوراست، اما با علی اکبر هم آقایی هم آقازاده، اِی جانم به قربانت چه نسلی!هل اتی،تطهیر،اعطینا،علی اکبر سِزد گوئی به گهواره سَلامُ الله عَلَیّْ یَومَ وُلِدتُ وَ اَموتْ ، وَ اُبعَثُ حَیّٰا،علی اکبر نقابی زن به سیمایت.که ترسم جای پیغمبر بَرَندَت تا مقام قُربِ اَو اَدنی،علی اکبر! چه کردی با دل زینب،چه کردی با دل لیلا چه کردی با پدر با این قد و بالا علی اکبر دلت انگور اگر خواهد،خداوند امر فرماید شود انگور کل جنت الاعلی علی اکبر همیشه سفره ات مثل امام مجتبی پهن و زِ هر دروازه نور خانه ات پیدا،علی اکبر حرم رفتم،زیارت خواندم و عرض ادب کردم و پرسیدم‌ چرا خوابیده ‌پایین‌پا،علی‌اکبر؟ ندایی آمد از پایین پا،این است جُبرانِ محبت های پایانی بابا، با علی اکبر پدر بوسید رویم ‌را میان‌ خاک ‌و خون،باید ببوسد پای بابای غریبش را،علی اکبر مرو میدان که بابایت به حال احتضار افتاد ترحم کن به اشک زینب کبری،علی اکبر به یوم الطف تمامیِ شهیدان،لحظه ی آخر در آغوش حسین جان باختند،الاّ علی اکبر دو چشم او سیاهی رفت،و مرکب اشتباهی رفت خدایا مانده بین لشکری تنها...،علی اکبر پسر تنهای تنها شد،زمین خورد ارباً اربا شد پدر بر سر زنان می گفت واویلا علی اکبر @nohe_sonnati