گفتی : غریب شهر منی این چه غربت است
کاین شهر از تو میشنود داستان من
تشخیصِ دردِ من به دلِ خود حواله كن
آه ای طبیبِ دردفروشِ جوانِ من!
زین پیش اگر كه نصفِ جهان بود، بعد از این
با تو شود تمامِ جهان اصفهان من!=)))
#حسین_منزوی
#سبزینه_های_خیال
من سرم را شیره میمالم که یادت نیستم
پشت حجمی بیخیالی دوستت دارم هنوز.
#علیرضا_نورعلیپور
#سبزینه_های_خیال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
I just wanna live it.
#Tranquility
#Eye_catching
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
Let's have a trip. #Eye_catching
هردو ورژن رو گوش بسپارید، از این عصر پاییزی متلذذ بشید، زندگی رو بنوشید و دوباره از جاتون پاشید؛ چون هنوز هیچی تموم نشده.
*One of the most fav🤍⚡️.
#Song
مرا گرفت نگاهت، تمام شد کارم
بیا بلند بگویم که دوستت دارم
در انتظارِ ملاقاتِ نیستی بودم
ولی کشید دوباره به عاشقی کارم
دوباره زندگیام از ترانه سرشار است
دوباره عکسِ کسی هست روی ديوارم
طلوع میکند از پشتِ کوهها خورشید
فروغ تازهی من! من هنوز بیدارم
وداع میکنی و بغض میکنم، شب خوش!
هزار و یک غزلِ عاشقانه میبارم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Concise but brilliant.
#Tuneful
کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
"وضو گرفته، تو را، استخاره میگیرم اگر که خوب نیامد، دوباره میگیرم" تو سهم عشق منی، از خدای خوبیه
به عزم توبه، سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبهشکن میرسد چه چاره کنم؟!...
#حافظ
#سبزینه_های_خیال
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
غلام آن لب ضحاک و چَشم فتانم
که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت
تو بت چرا به معلم رَوی که بتگرِ چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت[;
هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت
برفت رونق بازار آفتاب و قمر
از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت
همه قبیلهی من عالمانِ دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت؛>
مگر دهان تو آموخت تنگی از دل من
وجودِ من ز میان تو لاغری آموخت
بلایِ عشق تو بنیاد زهد و بیخ وَرَع
چنان بِکَند که صوفی قلندری آموخت[[":
دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن
کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت...
من آدمی به چنین شکل و قد و خوی و روش
ندیدهام مگر این شیوه از پری آموخت؟=))
به خون خلق فروبرده پنجه کاین حَنّاست
ندانمش که به قتل که شاطری آموخت(!)
چنین بگریم از این پس که مرد بتواند
در آبِ دیدهی سعدی شناوری آموخت...
ــــــــــــ
*This time, the poem is related to the real person, not sth or someone imaginary:)). I hope u get all the words and sentences I wanted to tell u. I hope u wholeheartedly figure my intention out.
#سعدی
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
#به_قوهٔ_ثانیهها