eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤ ✨من هر صبح به آستان مقدست سلام می کنم و از امواج بهشتی پاسخت سرشار از امید می شوم.💗 من پاسخ پدرانه ی تورا با ذره ذره ی وجودم احساس می کنم...💚 من با تو نفس می کشم، با تو زندگی می کنم، شکر خدا که تو را دارم🤲🏻 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کم کم شــلیك گلوله ها قطع شــد. لحظــه اي بعد، صالح و دوســتانش مرد صاحبخانه و افرادش را دست بسته در گوشه ي حیاط جمع کردند. صالح سلاح و مهمات دزديده شده را گرفت. مرد صاحبخانه با التماس و گريه گفت: «رحم کنید، ما آدم هاي بدبخت و بیچاره اي هستیم. اينها را آورده ايم که اگر عراقي ها آمدند، بتوانیم از خودمان دفاع کنیم.» صالح گفت: «مگر اخطار نداديم کســاني که سلاح و مهمات دارند، اگر خودشان بیاورندو تحويل بدهند کاري شــان نداريم؟ برويد دعا کنید که فرمانده مان گفته فقط ســلاح و مهمات هاي دزديده شده را جمع کنیم. مرد حسابي، خرمشهر دارد از دســت مي رود، سلاح و مهمات کم اســت و آن وقت شما در خانه نشسته ايد و کمك نمي کنید. تازه با ستون پنجمي ها هم همكاري مي کنید!» مرد با گريه و التماس خواهش مي کرد که آنها را عفو کنند. صالح و دوستانش تعداد زيادي سلاح و گلوله و خمپاره را بار وانت کردند. صالح رو به مرد گفت: «اگر يك بار ديگر بشــنوم که سلاح و مهمات دزديده ايد، يا داريد و تحويل نمي دهید، ديگر رحم نمي کنیم. به دوســتانت بگو اگــر بفهمیم که با عراقي ها همكاري مي کنند واي به حالشان، فهمیديد؟» وانت حرکت کرد. تا آخرين لحظه، نگاه صالح به خانه بود. مجید به شــانه ي صالح زد و گفت: «خدا را شــكر، با اين سلاح و مهمات تا چند روز مي شود جلوي عراقي ها را بگیريم.» صالح آه کشید و گفت: «من نمي دانم چرا مســئولین، دست دست مي کنند. اين همه سرباز آموزش ديده داريم، سلاح و مهمات در کشور داريم، اما اين رئیس جمهورمان هم فقط شــعار مي دهد. نمي آيد خرمشــهر ببیند بچه ها چطور دســت خالي با دشمن مي جنگند.» 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّهِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَهِ، "هُمْ" فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها ... زن محور است و این را می شود از حدیث کساء فهمید که "هُمْ" ، اول فاطمه است و بعد اَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها ... میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها مبارک🎉🎊🎈🎀 تبریک به همه ی بانوان عزیز سرزمین مون💝 @parastohae_ashegh313
🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . . روز مادر بود... میدونستم آرمان یادش نمیره... اومد توے‌ خونہ پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند گفتم چیڪار دارے‌؟ گفت حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع ڪرد بہ بوسیدن دستم گفتم مادر نڪن عزیزم دست هاشو باز ڪرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستام گذاشت و گفت مبارڪہ الانم اون انگشتر رو تو دستم دارم بعد رفت پایین پام ڪہ پاهام رو ببوسہ اجازه نمیدادم میگفت: مگہ نمیگن بهشت زیر پاے‌ مادرانہ! دوست ندارے‌ من بهشت برم؟! 🌺بہ روایت مادر بزرگوار شهید🌺 . . @parastohae_ashegh313
سلاح كمري امير منجر بعد گفت: محمد نوه من اســت، در خانه من زندگي مي كند. اما الان رفته شهر، تا شب هم برنمي گردد. ابراهيم گفت: ننه ببخشيد، اين نوه شما كاري كرده كه ما را از جبهه كشانده اينجا! پيرزن با تعجب پرسيد: مگه چيكار كرده؟! ابراهيم ادامه داد: اســلحه كُلت را از من گرفته، قبل از اينكه تحويل دهد با خودش آورده، الان هم به من گفتند: بايد آن اسلحه را بياوري و تحويل دهي. 🌸🌸🌸🌸🌸 پيرزن بلند شد و گفت: از دست كارهاي اين پسر! ابراهيم گفت: مادر خودت رو اذيت نكن. ما زياد مزاحم نمي شيم. پيرزن گفت: بياييد اينجا! با ابراهيم رفتيم جلوي يك اتاق، پيرزن ادامه داد: وســايل محمد توي اين گنجه اســت. چند روز پيش من ديدم يك چيزي را آورد و گذاشت اينجا. حالا خودتان قفلش را باز كنيد. 🌸•••|@parastohae_ashegh313
شهیدانه♥️🌱 مثل آب زلال باش... که باشی دریای دلت انقدر صاف می‌شود که پاکی دلت بر همگان آشکار میگردد و همه برای داشتنت خود را در تو غرق خواهند کرد... ♥️ @parastohae_ashegh313
هیچ تیری بر پیکر شهید اصابت نمیکند مگر آنکه اول... از  قلب مادر💔 گذشته باشد آوینی @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرق مادر شہید با تمام مادران دیگر .. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دل نگیر اگر تولد شما را تبریک نمی گویند، ذوق ولادت مادرتان غافلگیرشان کرده.💐 تولدت مبارک ،بزرگ مرد سرزمینم🌹 @parastohae_ashegh313
الان که ما راحت نشستیم یه عده از هم وطنامون گاز ندارن هوا خیلی سرده همت کنید خودتون و اطرافیانتون سریع بلندشید لباس گرم بپوشید و قدری از درجه وسایل گرمایشی منزلتون کم کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🌼 🌼 🌼السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان 🌼 🌼السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن 🌼 🌼 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌼 🌼ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ 🌼« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.) 🌼 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج @parastohae_ashegh313
سلاح كمري امير منجر ابراهيم گفت: مادر، بدون اجازه سر وسايل كسي رفتن خوب نيست! پيرزن گفت: اگر مي توانستم خودم بازش مي كردم. بعد رفت و پيچ گوشتي آورد. من هم با اهرم كردن، قفل كوچك گنجه را باز كردم. دَر گنجه كه باز شــد اســلحه كمري داخل يك پارچه سفيد روي وسائل مشخص بود. اسلحه را برداشتيم و بيرون آمديم. موقع خداحافظي ابراهيم پرسيد: مادر، چرا به ما اعتماد كردي!؟ پيرزن جواب داد: ســرباز اسلام دروغ نمي گه. . 🌼✨🌼✨🌼✨🌼 شما با اين چهره نوراني مگه مي شه دروغ بگيد! از آنجــا راه افتاديم. آمديم به ســمت تهران. در مســير كمربندي اصفهان چشــمم به پادگان توپخانه ارتش افتاد. . گفتم: آقا ابرام، يادته سرپل ذهاب يه آقائي فرمانده توپخانه ارتش بود که خيلي هم تو عمليات ها كمكمون مي كرد. گفت: آقاي مداح رو مي گي؟ گفتم: آره، شــده فرمانده توپخانه اصفهان، الان هم شايد اينجا باشه. گفت: خُب بريم ديدنش. 🌼••|@PARASTOHAE_ASHEGH313
وقتی در مورد درجه ، ترفیع و.. حرف میزدیم به شوخی می گفت: درجه برای آبگرمکنه...😅 به درجه اعتقادی نداشت و دنبالش‌ هم‌ نمی رفت! روی لباسش‌ هم‌ معمولا نمی زد همیشه می گفت: درجه رو‌ باید‌ خدا‌ بده تا شهادت‌ نصیبت‌ بشه...❤️ 🍃 🌷 یادش باذکر @parastohae_ashegh313
❤️همسرشهید.. هیچ وقت نماز اول وقتش ترک نشد یکبار درحین رانندگی کنار اتوبان ایستاد ونماز اول وقت رابجا آورد شهیدمدافع حرم @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا