eitaa logo
《راز پلاک سوخته》
130 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
68 فایل
■کانال #راز_پلاک_سوخته صحیفه #شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی است برگرفته از خاطرات،سبک زندگی و... فرهنگنامه ای از #مربی_شهید که در آسمان دمشق،مشق شهادت کرد ودر دفاع از حریم آل الله #پیکرش_سوخت و با #پلاکی_سوخته برگشت.
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ یک هفته بعد از ، -جوانترین مدافع حرم آل الله -که همرزم بود ؛ قرار بود را برای پدرش شرح دهد. 🔸اما بعد از چهار روز همانند با اصابت موشک تاو دشمن، به اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) پیوست و همچون ، کربلایی شد. 🌺 💠 @pelak_sokhteh👈
■صدای خنده را شنیدم■ ♦️ یک شب دیگر هم بعد از ، پسرکوچکش را باخودم با خانه آوردم. 🔸شب اول که بچه پیشم خواب بود، یک لحظه خیلی کوتاه صدای خنده ای دلنشین را شنیدم. 🔹گفتم صدای پسرم مهدی است. سرم را برگرداندم و گفتم شاید پسرم اینجاباشد اما دیدم جانم نبود. 🔹🔸🔹 💠 @pelak_sokhteh👈
...🍂 ♦️♢ هر وقت می خواستم به قدمگاه خضر نبی در بروم ، همراهم میآمد. 🔸چون راه طولانی بود و پیاده روی زیادی داشت، همیشه بین راه با شوخی و خنده حرف میزد تا اینکه خستگی مسیر را حس نکنیم. 🔹اما این بار بعد که خواستم به زیارت خضر نبی بروم مهدی دیگر نبود، تنها بودم . به اهل خانه برای آنکه با من در این پیاه روی همراهی کنند گفتم؛اگر به زیارت بیایید حاجت تان برآورده میشود. 🔸در همین موقع پسر بزرگ شهید مهدی دستم را گرفت وگفت: مرا با خود ببر. با راهی شدیم به پله اول رسیدیم دستم را گرفت و گفت: یادته همیشه دستت را می گرفت ❓ گفتم: آره. بعد با لحن معصومانه ای گفت، راست گفتی هرکسی به زیارت برود هر آرزویی داشته باشد برآورده می شود⁉️ من هم گفتم: بله. گفت: میدانی چرا با شما آمدم. گفتم: نه پسرم. گفت: آمدم دعا کنم به خدا بگم خیلی زود سالم سالم سالم برگرده به خانه. شما هم با من دعا کنید تا .😔 🍃🌺 💠 @pelak_sokhteh👈 〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅ شوخی طبعی به 😄☝️ ♦️♢ ماجرای 🍂 💠 شیطنت های زبان زد دوستان بود، معمولا پاتوق او و دوستانش اتاق فرهنگی بود. موقع امتحانات ترم و اکثر دانشجوها مشغول درس خواندن بودند. ولی سید از خوابگاه خود به محل استراحت رفته بود و با تعدادی از دوستان دست به یکی کرد تا به زور موهای را از ته بتراشد. مهدی پسر باظرفیتی بود بیچاره مهدی...😄 🔸من و تعدادی دیگر از همکلاسی ها در خوابگاه مشغول درس خواندن بودیم که ناگهان با همان لهجه شیرین ساروقی اش و در حالی که دستان در دستش بود، خنده کنان وارد شدند و بساط درس خواندن تعطیل شد، آن زمان که فقط من دوربین دیجیتالی داشتم عکسی به یادگار ثبت کردم و این تنها عکس بود که در 13 تیرماه سال 84 با دوربین من گرفته شد. 🔹حالا بعد از آن سال ها وقتی خبر را شنیدم همین عکس که و لب خندان در کنار سید مصطفی دست دردست هم ایستاده بودند؛ میان هزاران عکس دیگر در ذهنم نقش بست . ➖دو شهید کنار هم در یک قاب ، که در 3 فروردین 85 در منطقه اروند کنار با لباس خادم الشهداِء به فیض شهادت رسید و در 16 خرداد 95 درلباس مدافعان حرم به فیض شهادت نائل آمد. ▪️ بارها به دوستان گفته ام سید مصطفی هم مثل آقا مهدی اگر آن روز نرفته بود الان با مهدی در سوریه پر میکشید. هرچند که امروز هر دو کربلایی شدند و روزی خور نزد خدای متعال. 🌸 🍃🌺 💠 @pelak_sokhteh👈
♦️ یک هفته بعد از ، -جوانترین مدافع حرم آل الله -که همرزم بود ؛ قرار بود را برای پدرش شرح دهد. 🔸اما بعد از چهار روز همانند با اصابت موشک تاو دشمن، به اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا (ع) پیوست و همچون ، کربلایی شد. 🌺 💠 @pelak_sokhteh👈