#بررسیهای_قرانی
#قرآن
#شر
#خیر
#اختیار
#دین
#امکان_فهم_قرآن
#معارف_قرانی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
📌 مجبور نیستیم1
▪ بعضى از آیات قرآن به وجود بعضى از صفات در انسان تصریح کرده اند؛ مثل این که آیه مبارکه مىفرماید: «انسان حریص آفریده شده است» آیا این خود دلالت نمىکند که در وجود انسان عواملى هست که او را بى اختیار به جانب شر مىکشاند؟
▪ درست است که بعضى آیات قرآن بر صفات منفى و به تعبیر دیگر وجود عامل شر در انسان تصریح مىکند و چنین عواملى اقتضاى گرایش به شر را ایجاد مىکند، اما در قرآن مجید عوامل دیگرى نیز ذکر شده است که مىتوانند عوامل شر را کنترل کنند؛ مثلاً بعد از اینکه مىفرماید: «انسان حریص آفریده شده است» مىفرماید: «غیر از نمازگزاران»؛ یعنى، اینکه اگر چه انسان اقتضاى حریص بودن دارد، ولى کسانى که اهل نماز و اهل توجه به خدا هستند قدرت کنترل این عامل را دارند، پس عامل دیگرى هم در انسان هست که او را به نماز خواندن و توجه به خدا و عبادت و تعدیل و تهذیب اخلاق وادار مىکند که آن هم عاملى درونى و خدادادى است.
✅ نتیجه اینکه آیه مبارکه ناظر به وجود گرایش فطرى در انسان است و این اقتضا مىکند که در شرایط خاصى حریص و جزوع ... باشد، ولى در کنار آن
عوامل دیگرى هم هست که موجب تعدیل او شود.
▪ آیه مبارکه صرفاً در پى تعیین یک قوه، استعداد و اقتضا در انسان است که ممکن است زمانى این (قوه) در اثر تقویت و گرایش به همان سو، به (فعل) تبدیل شود و ممکن است در اثر وجود عوامل کنترل هرگز به فعلیت نرسد؛ یعنى، اینکه فعلیت بخشیدن به این عوامل امرى اختیارى است.
▪ بنابراین همان گونه که (حرص) انگیزه درونى دارد، گرایش به جانب خدا نیز بر اساس (فطرت الله) صورت مىگیرد. پس هر دو عامل در نهاد انسان به طور فطرى وجود دارد که یکى از آنها انسان را به طرف مادیات و دیگرى به سوى معنویات مىکشاند هر دوى این عوامل موجود است، منتهى گاهى یکى از آنها ضعیفتر و دیگر قوىتر است.
▪ آیاتى که صفات شر را در انسان بیان مىکند، در مقام هشدار به آدمى است که چنین عوامل خطرناکى در او وجود دارد تا مواظب کنترل آنها باشد و آیاتى هم که از قبیل (فطرة الله) صفت خیر او را بیان مىکنند، در مقام توجه دادن او به عوامل فطرى خیر در اوست که هر دو دسته، عوامل خدادادى است و عواملى است که کسب آنها از محدوده اختیار آدمى خارج است، این گونه نیست که انسان براى آنکه خداجو شود احتیاج به کسب انگیزه خداجویى داشته باشد، بلکه انگیزهاى در نهاد انسان است که ممکن است شکفته شود یا نشود. شکفته کردن آنها ناشى از اختیار خود آدمى است و اگر بخواهیم از زاویه دیگرى به صفات شر در انسان بنگریم، باید بگوییم: اصولا حرص آدمى و تمایل شدید او به مال و منال، گرایشى اصیل نیست و انسان اصالتاً به دنبال آنها نیست.
🔅🔅🔅
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ
@rahighemakhtoom
#بررسیهای_قرانی
#قرآن
#شر
#خیر
#اختیار
#دین
#امکان_فهم_قرآن
#معارف_قرانی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
📌 مجبور نیستیم2
▪ انسان اصالتاً به دنبال رسیدن به سعادت و کمال و خیر است و از روى اشتباه، مىپندارد که خیر و سعادت و کمال او در کسب مال نهفته است، لذا نسبت به کسب آن حریص مىشود. اگر او توجه داشت که خیر و کمالش در مال خلاصه نمىشود، بلکه مال وسیلهاى است که مىتواند براى رسیدن به خیر او را کمک کند، چه بسا از حرص خود دست بر مىداشت و بخشیدن مال را موجب سعادت خود مىدانست.
▪ به هر حال در چنین مواردى یک عامل فطرى که طالب خیر و کمال خود است در شکل ناقصى ظهور مىکند و با جهل و پندار توأم مىشود وگرنه تمامى گرایش هاى آدمى (فى حد نفسه) خیر است؛ مثلاً (جاه طلبى) که صفتى مذموم تلقى مىشود در کمال جویى ریشه دارد آدمى طالب کمال خویش است، مىخواهد رشد کند و از دیگران جلو بیفتد.
▪ اصل این تمایل بد نیست، منتها بدى آن از این جهت است که آدمى راه رسیدن به آن را نمىداند و فکر مىکند که ارضاى این تمایل فقط از طریق خدعه و نیرنگ و... ممکن است او مىتواند به همین وسیله به والاترین مقام انسانى نایل شود و بدین طریق هر قدر که براى ارضاى این غریزه کوشش کند، کاملتر مىشود. مال دوستى و حرص هم غریزهاى فرعى، عارضى و غیر اصیل است، انسان در ابتدا مىخواهد از این طریق نیازهاى خود را برآورده کند، اما به تدریج با تقویت کردن آن، حالت غیر عادى و جنون آمیز پیدا مىکند.
▪ یکى از اساتید بزرگوار ما نقل مىکردند که شخصى به عنوان سؤال و گدایى نزد حضرت آیة الله شربیانى آمده بود و خیلى اصرار مىکرد که از ایشان پول بگیرد، اما ایشان از هرگونه کمکى به آن سائِل امتناع مىکردند. کار به جایى رسید که شب تا صبح در خانه ایشان ماند و گریه و زارى کرد تا اینکه در همان جا مُرد بعد از آنکه لباسهاى او را درآوردند، با کمال تعجب دیدند که سراسر لباس او لیره طلاى عثمانى دوخته شده است. آرى، با داشتن صدها لیره طلا گدایى کردن! در کوچه خوابیدن! و از گرسنگى جان دادن! این جنون نیست؟ پول که باید فقط وسیلهاى براى ارضاى نیازهاى اساسى انسان باشد، خود، اصالت پیدا مىکند. پولى که باید در خدمت انسان قرار مىگیرد، انسان در خدمت آن قرار گیرد. آیا این انگیزه، فطرى و طبیعى است؟ روشن است که نیست و اصلا غرایزى را که ما از روى مسامحه آنها را عامل گناه مىدانیم واقعاً عامل گناه نیستند.
▪ این غرایز تنها به دنبال ارضاى خویشند، غرایز
نیستند که ما را به گناه وادار مىکنند؛ این انسان است که با انتخاب بد خویش، راه گناه را براى ارضاى آنها انتخاب مىکند.راه ارضاى غرایز در گناه خلاصه نمىشود، اما از آنجا که ارضاى آنها از طریق مشروع، مشکلتر است انسانهاى دون همّت براى ارضاى آنها به گناه ـ که احیاناً راهى آسانتر است ـ روى مىآورند.
▪ تمامى عوامل و غرایزى که در وجود انسان نهفته است، براى رشد و کمال و بقاى انسان آفریده شده است، اما همین عوامل رشد در راه انحراف و سقوط به کار گرفته مىشوند؛ مثلاً، ارضاى غرایزى از قبیل خوردن، آشامیدن و ارضاى غریزه جنسى در صورتى که فاعل آنها قصد عبادت و تقرب داشته باشد عبادت است و برعکس، در صورتى که قصد فاعل، صرفاً ارضاى غرایز بدون توجه به حلال یا حرام بودن آنها باشد زمینه سقوط آدمى را فراهم مىکند.
📝 منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
🔅🔅🔅
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ
@rahighemakhtoom
.
📌معنای لا حول و لا قوه الا بالله
📎الامر بینالامرین
اولین اثری که استاد جعفری به رشتۀ تحریر درآورد، «الامر بین الامرین» بود. تألیف این کتاب در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی انجام شد که تقریری بود بر درسهای #آیت_الله_خویی در باب #جبر و $اختیار که به زبان عربی در شهر نجف نگارش یافت. در توضیح اصل «امر بین الامرین»، استاد بزرگوار آیتالله ابوالقاسم #خویى فرمودهاند:
فرض کنیم شخصى فلج است، به طورى که توانایى حرکت ندارد و ما میتوانیم با وصل کردن سیم برق، او را به حرکت وادار کنیم.
✔️در هنگام این حرکت، کلید برق در دست ماست، به گونهای که هر لحظه میتوانیم آن شخص را از حرکت بازداریم. حال، اگر چنین شخصى حرکت کند و کارهایى انجام دهد، این کارها با اختیار او انجام خواهد گرفت؛ خواه کار بد یا کار خوب. آنچه از این کار به ما مستند است، نیرو و قدرتى است که ما توسط برق در او ایجاد کردهایم و هر لحظه میتوانیم آن قدرت را از او سلب کنیم. اما این کار را نمیکنیم و او را به حال خود میگذاریم. چگونگى استفاده از این نیرو که ما به او دادهایم، مربوط به #اختیار اوست و به ما تعلقى ندارد. همچنین است که کارهاى صادره از ما بوده، نیرو از #خداوند است و در هر لحظه ریزش آن نیرو از #فیاض_مطلق انجام میگیرد و در هر لحظه هم میتواند آن را قطع کند، ولى اختیار استفاده از آن نیرو کاملاً در دست ماست.
بنا بر این، هنگامى که ما بهترین کار را انجام میدهیم، باز نیرو از او بوده و اختیار استفاده از ماست و معناى «لا حول و لا قوة الا بالله» هم این است.
#معرفی_کتاب
#کتابهای_علامه_جعفری
#آثار_علامه_جعفری
#علامه_جعفری
#استاد_جعفری
#علامه_محمدتقی_جعفری
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom2
برداشت از آیات ۲۵۷ ـ ۲۵۶ #سوره_بقره
📌#هدایت
خدای تعالی فقط ما را به کمالات روحی راهنمایی کرده ما را از راه انحرافی بر حذر داشته و هیچ کس را با #اراده خود اجبار به داشتن #دین مقدّس اسلام نکرده، بشر به قدری #اختیار دارد که می تواند پشت به #خدا کند و #طاغوتها را بپرستد ولی خوبان و مؤمنان #طاغوت را ترک کرده، به #خدا #ایمان آورده و به ریسمان محکم الهی ارتباطی که هیچ گاه پاره نمی شود و بین #خدا و خلق قرار گرفته و قطعاً مراد چهارده معصوم علیهم السّلام اند متوسل شده و به این وسیله به #رشد و کمالات می رسند.
#سالک الی #اللّه باید #ولایت الهی را بپذیرد تا آنکه خدا او را از ظلمات صفات رذیله و #جهل به سوی #نور هدایت و تزکیه نفس بیرون ببرد ولی کفّار و کسانی که اهمّیّت به سیر و #سلوک نمی دهند و #طاغوتها را سرپرست خود قرار می دهند اگر جزیی #علم و دانش و یا صفات حمیده ای داشته باشند آنها را هم از دست می دهند و آن قدر بی ارزش می شوند که در آتش همیشه می مانند...
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#
🖌علامه #مصباح_یزدی
🔻اختیار چیست ؟
🔻نقش شناخت در #اختیار و انتخاب ؟
◻️آنچه ملاك ارزش افعال انسانى ست؛ #اختيار است. انسان نيرويى دارد كه با آن مىتواند از #حالت_انفعالى خارج شود و پا فراتر نهد و حاكم بر غرائز و جاذبههاى مختلف گردد و خواستهاى را فداى خواستهى ديگر كند و اينجاست كه با همين ترجيح يكى بر ديگرى، كار آدمى ارزش مىيابد؛ چنين ارزشى تنها در مورد موجودى صدق مىكند كه داراى #گرايشهاى_متضادّ باشد. يعنى گرايش هايى كه در مقام #عمل و #ارضاء، قابل جمع نيستند و با هم تزاحم می یابد بدين معنى كه انگيزههايى در انسان بوجود مىآيد كه ارضاء همهى آنها در يك آن و يكجا، امكان ندارد و بايد يكى را انتخاب كند، نمىتوان هم #خدا را راضى كرد و هم #شيطان و نفس را.البتّه گاهى امكان دارد انسان به كارى كه مورد رضاى خداست، #ميل هم داشته باشد مثل سحرى خوردن يا افطار كردن كه هم مستحب است(يعنى خدا از آن خشنود مىگردد) و هم نفس به آن تمايل دارد و اگر قصد قربت كند، عبادت كرده است. ولى گاهى تزاحم ايجاد مىشود: آدم گرسنه است و غذاى لذيذ امّا حرامى در دسترس است؛ در اينگونه موارد جمع بين دو خواسته و ارضاء آن، ممكن نيست، بايد يكى را انتخاب كرد.
◼️براى اينكه آدمى بتواند چيزى را #انتخاب كند و #مسئوليت آن را بپذيرد؛ شرائطى لازم است:
اولا اين كه شىء مورد تكليف را «بشناسد» و بداند كه نسبت به آن، چه مسئوليتى دارد.
ثانیا اينكهگرايش هاى متضادّى در زمينهى آن فعل داشته باشد تا زمينهاى براى انتخاب و اختيار، فراهم شود.
ثالثا قدرت و يارايى تصميمگيرى و انتخاب، داشته باشد تا بين گرايشهاى متضاد، يكى را انتخاب كند.
رابعا اينكه آنچه را انتخاب مىكند، بتواند به مراحلهى عمل در آورد يعنى شرائط انجام فعل و قدرت عمل كردن به آن، براى وى، آماده باشد.
◽️مايههاى سه شرط اولی از اين مقدّمات از #استعداد_شناخت و #تمايلات و #نيروى_تصميمگيرى و انتخاب، همه، در نهاد انسان به طور فطرى قرار داده شده است؛ امّاشرايط عمل مربوط به خارج از وجود انسان است. بايد در خارج شرائطى فراهم باشد علاوه بر ابزار عمل و دست و پا و ساير وسائل كه در انسان هست تا انسان بتواند كارى را انجام دهد.
#ادامه_دارد...
📚کتاب #انسان_سازی در قرآن
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#تفسیر_تسنیم
#قرآن_کریم
#تسنیم
🖌علامه جوادی آملی
📌سبك نشدن عذاب مخلّدان
🔷عذاب الهي از كساني كه در لعنت و آتشِ دوزخ مخلّد هستند #سلب نميشود و تخفيف نميپذيرد؛ بدين گونه كه در #نوسان باشد، گاهي زياد و گاه كم و سبك شود و زماني هيچ نباشد: (خالِدينَ فيها لايُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ) زيرا آنها در دنيا يكسره كفر ميورزيدند و كفر آنان نيز كم نميشد و هرگاه اندكي فروكش ميكرد دوباره مشتعل ميشد و طغيان ميكرد. با اينكه بيّنات و #هدايت الهي برايشان آمد هوسمدارانه هلاكت را بر حيات ترجيح دادند: (لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَة)و از اين رو عاملي براي تخفيف عذابشان نيست.
🔷خداي سبحان درباره عدهاي ديگر از كافران فرمود: هرگاه آتش جهنم رو به نقصان نهاده و بخواهد براي آنها افسرده و خاموش شود ما فوراً آن را #مشتعل ميكنيم: (كُلَّما خَبَت زِدناهُم سَعيرا)
و هر وقت پوست بدن آنان بريان گردد پوست تازه ميرويانيم تا عذاب را به خوبي بچشند: (كُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلناهُم جُلوداً غَيرَها).
🔶در سخنان حضرت اميرمؤمنان(عليهالسلام) نيز آمده است كه هرگاه فرشته موكّل دوزخ خشمگين شود، شعله آن برافروختهتر ميگردد: «أعلمتم أنّ مالكاً إذا غضب علي النّار، حَطم بعضها بعضاً لغضبه وإذا زجرها توثّبت بين أبوابها جزعاً من زجرته».
همانگونه كه در دنيا هرگاه فرد تبهكار، اندك گرايشي به دين پيدا ميكرد و ميخواست توبه كند و ميرفت تا آتش گناه او افسرده گردد، دوستان ناباب او را فريب داده و آن آتش را شعلهور ميكردند و او نيز در كمال #اختيار خود به افزايش شعله دامن ميزد، در قيامت نيز كه ظرف ظهور حقايق است، هرگاه آتش #جهنم براي او رو به خاموشي و فسردگي ميگذارد خداوند آن را برميافروزد.
📚تسنيم، جلد 8، صفحه 93
✅ @rahighemakhtoom
💢 منشور منتظران
📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد
تاریخ: 1385/05/18
🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن #تقدیر خدا درباره كارهای انسان با #اختیار انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ها را به همان سمت رهبری می كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می كند، البته #لطف_خدا بیش از غضب اوست، #رحمت او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می دهد و راهنمایی می كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می كند این مطلب اول.
🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است. وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی پذیرفتند و مقبولشان نمی شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی بن ابی طالب كسی نمی تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ»[1] فرمود چون ظرفیت حاضر شد سطح ادراك مردم بالا آمد تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند فهمیدند غیر از #عدل_و_علم چیزی جامعه را اداره نمی كند من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك ولی عصر هست، اگر جامعه این #تجارب_عقلی_عالمان دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كرده اند، وجود مبارك حضرت ظهور می كند. این هم یك مطلب پس ظهور آن حضرت با #صلاح ماست و آن حضرت ظهور می كند این صلاح را تكمیل می كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی كند.
🔸 مطلب بعدی آن است كه راه #اصلاح_جامعه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله #منشور_وظیفه_منتظران است این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...»[2] این بین چهل تا پنجاه اصل است. یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدایا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این #منشور_كشورداری است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط #حضور_و_ظهور فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می كند.
[1]. نهج البلاغه، خطبه3.
[2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349.
#بهار_مهدوی
#تقدیر_و_اختیار
#اصلاح_جامعه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۵۷ – ۵۶ #سوره_قصص
📌#هدایت
#سالک الی #اللّه باید بداند که خدای تعالی #اختیار هدایتش را به دست خودش داده و حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمی تواند از او سلب اختیار کند و با #اکراه او را به سوی هدایت بکشاند و مجبورش نماید و نباید به #جهل خود #اصرار ورزد و برای دنیای خود دست از #موفقیت های معنوی بکشد.
🌷🌷🌷
🔅تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#لطایفی_از_المیزان
📌نبايد اشكال كرد و گفت چرا خدای تعالی كافر آفريده؟
🔅🔅🔅
◻️او كافر نيافريده، او هر كه را آفريده غرض اولی و ذاتيش اين بوده كه به #سعادت_انسانيت نائل آيد، البته غرض و اراده ثانوی و عرضيش هم اين است كه در شرايط ديگری«۱» از آن سعادت محروم شود، حال اگر عدهای به اختيار خود، خود را در تحت آن شرايط قرار دادند و از سعادت محروم شدند آيا اين محروميت را بايد به خدا نسبت داد؟
و آيا خدای تعالی بخاطر اينكه اين محروميتها پيش نيايد و عدهای كارشان به دوزخ نيانجامد اراده اولی و ذاتی «۲» خود را هم عملی نسازد؟ و اگر عملی ساخت و در نتيجه اين محروميت ها پيش آمد، بصرف اينكه عالم به آن بوده بايد به وی اعتراض كرد و يا كفر و دوزخی شدن كافر را به او نسبت داد؟ حاشا، زيرا گفتيم علت تامه كفر، عوامل و اسباب خارجی بسيار زيادی است كه همه دست بدست هم داده و در آخر #اختيار خود كافر هم ضميمه آن شده و كفر را به وجود آورده است، و همين كه پای اختيار به ميان آمد ديگر نمیتوان آن را به ديگری نسبت داد.
🔅🔅🔅
۱_حکمت خلقت به این معنا «خير و صلاحی است كه فاعل را به فعل واميدارد»:
این است كه مادهای زمينی و ناچيز را با تركيب خاصی به جايی برساند كه با پيمودن راه تكامل به گوهری آسمانی و شريف مبدل گشته و از نظر مراتب كمال از هر موجود ديگری برتری يابد، و از جهت تقرب به خداوند هيچ موجودی به پايه او نرسد، چنين حكمتی در خلقت انسان وجود دارد. البته نبايد توقع داشت كه تمامی افراد بشر به اين پايه از ترقی برسند، برای اينكه اين موجود هم خودش از اضدادی تركيب يافته، و هم در عالمی به سر میبرد كه عالم تزاحم و تضاد است، و علل و اسباب موافق و مخالفی از هر سو احاطهاش كرده و نمیگذارد همه افراد آن استعداد ذاتی خود را حفظ نموده و از اين گرداب نجات يابند، خواه ناخواه جز عده معدودی از افراد نخبه و برجسته آن به سعادت مطلوب خود نمیرسند.
۲_خدای تعالی در فاعليت خود و آفريدن خلايق محتاج به داعی و غرضی كه فاعليتش را تمام كند نيست، بلكه به برهان قطعی فاعليت او تمام بوده و او به ذات خود مبدأ جميع موجودات و منبع جميع خيرات است، و معلوم است كه اقتضای مبدأ و علت برای ايجاد معلولش اقتضايی ضروری و غير قابل تخلف است، و سؤال از آن به منزله سؤال از جود حاتم و بذل و بخشش هر صاحب ملكه جود است، زيرا همانطوری كه ملكه جود ذاتا اقتضای ظهور و بروز و بذل و بخشش دارد و در بروز اثرش چيز ديگری مؤثر نيست، و خلاصه همانطوری كه ظهور اثر جود برای آن ضروری است، و خواه ناخواه هر مستحقی به مقدار استعداد و استحقاقش از آن متنعم میشود همچنين اقتضای ايجاد معلول برای علت و مبدأ آن ضروری است. و همانطوری كه در مساله جود اختلاف مستحقين در نيل به خيرات شخص جواد مربوط به اختلاف استحقاق خود آنان است نه به آن شخص همچنين اختلاف موجودات در مراتب كمال وجودشان مستند به خود آنان است نه به خداوندی كه مبدأ وجود است. پس سؤال از اينكه در خلقت كافر چه حكمتی بوده سؤالی است بيجا.
📚صفحه ۶۸ تفسیر المیزان جلد ۸
🔅مدرسه تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
💠 منشور منتظران
🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن #تقدیر خدا درباره كارهای انسان با #اختیار انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ها را به همان سمت رهبری می كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد، اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می كند، البته #لطف_خدا بیش از غضب اوست، #رحمت او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می دهد و راهنمایی می كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می كند؛ این مطلب اول.
🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است.
وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی پذیرفتند و مقبولشان نمی شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی بن ابی طالب كسی نمی تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ» فرمود چون ظرفیت حاضر شد، سطح ادراك مردم بالا آمد، تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند و فهمیدند غیر از #عدل_و_علم چیزی جامعه را اداره نمی كند، من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك حضرت ولی عصر هست، اگر جامعه این #تجارب_عقلی_عالمان دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كردند، وجود مبارك حضرت ظهور می كند. این هم یك مطلب.
پس ظهور آن حضرت با #صلاح ماست و آن حضرت ظهور می كند این صلاح را تكمیل می كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی كند.
🔸 مطلب بعدی آن است كه راه #اصلاح_جامعه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله #منشور_وظیفه_منتظران است، این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...» این بین چهل تا پنجاه اصل است.
یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدایا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این #منشور_كشورداری است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط #حضور_و_ظهور فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می كند.
#ولادت_حضرت_ولی_عصر_عج
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد
تاریخ: 1385/05/18
🌱🌱🌱
🔅صفحه قرآنی رحیق را لطفا همراهی کنید
🆔 @rahighemakhtoom
#جام_حکمت
🔄رد جبر و تفویض برای انسان!
▫️در کارهای انسانی یک (#جبر ) داریم یک ( #تفویض ) داریم، یک ( #اختیار ) که منزله بین المنزلين است؛ آن دو محال است این یکی حق است. در جریان " جبر و تفويض " مستحضرید که انسان نه مجبور در کار است نه مفوض.
▫️در کار " مجبور " باشد که به صورت ابزار در بیاید این طور نیست. اینکه انسان مرتب فکر میکند تصمیم میگیرد مشورت میکند، مدت ها مطالعه میکند تا یک کار را انجام بدهد معلوم میشود " مختار " است. و اگر خوب در آمد خیر خودش را می ستاید و خوشحال است و راضی است برای اینکه کار اوست و اگر بد در آمد نگران است گاهی گریه می کند، گاهی به سر و صورت میزند؛ معلوم میشود کار اوست این کار را بشر چه مسلمان چه کافر کار خودش میداند؛ اینطور نیست که انسان بگوید من مجبورم "من غلام و آلت فرمان او" بشر آزاد است آزاد نه یعنی (تفویض)؛ پس مجبور نیست.
▫️تفویض " هم نشده چون خطر تفویض بدتر از جبر .است. " خطر تفویض این است که _ معاذ الله _ خدا کار انسان را به انسان واگذار کرده گفت تو و هستی تو و این مال قیامت حساب من را پس بده این دیگر رابطه عبد و مولا قطع است رابطه خلق و خالق قطع است؛ این دیگر یک شرکی است که خطر تفویض بدتر از خطر جبر است اینطور نیست که انسان مستقل باشد؛ چه خدا بخواهد چه خدا نخواهد این راه خودش را دارد ادامه می دهد و در قیامت فقط باید حساب پس بدهد؛ اینطور نیست پس تفویض محال است جبر محال است؛ امر بین الامرین (یعنی مختار)میشود این کار انسان است.
آیت الله #جوادی_آملی
🔅محفل قرآنی رحیق گنجینه آموزههای الهی را حمایت فرمایید
@rahighemakhtoom
✨﷽✨
#پرسش
🔴چرا خدا به ستمگران و #گنهكاران ﷼مهلت میدهد؟
✍سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق مى رساند، این صاحبان منازلند كه مى توانند از این آب و برق استفاده صحیح كنند یا نادرست.
▪️ خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و همه گونه #امكان رشد را در #اختیار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهى راه بدى را انتخاب كرد، مقصّر خود اوست.
🎇امّا چرا خداوند جلوى چنین انسان هایى را نمى گیرد، زیرا: اگر همین كه انسان بناى ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال كند و همین كه بناى سیلى زدن به #مظلوم داشت، دست او فلج شود، همین كه بناى نگاه بد داشت چشمش كور شود و...
▪️ آیا این انسان كه از روى #ناچارى خلاف نكرده، قابل ستایش است؟ ارزش انسان زمانى است كه با #اختیار خودش، آزادانه و آگاهانه كارى را انجام دهد و یا از خلافى دست بردارد.
🎇 اگر دست انسانى را با طناب بستند و از جیب او پول درآوردند و خرج كردند، نمى توان گفت آن دست بسته، مرد سخاوتمندى است و اگر مرد نابینایى، به نامحرم نگاه نكرد، نمى گویند چه انسان پاكى.
🎇آرى، خداوند مى خواهد #انسان ها آزاد باشند تا خود راه #خیر و خوبى یا راه #شرّ و بدى را انتخاب نمایند و عمل كنند.
👈محفل قرآنی رحیق گنجینه ناب ترین های دینی . لطفاً محفل قرآنی را با حضور خود حمایت کنید .👉