#شیراز دیگر شیراز همیشگی نیست؛ حالا دیگر #مشهد شده است برای خودش.
شادی روح شهدای تأمین #امنیت جمهوری اسلامی صلوات.
🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات #محمدرضا_شهبازی درباره علت کنارهگیری از برنامه #پاورقی (اعتراض به بازگشت #فتنه_گران به آنتن #صداوسیما)
آقای #محمدرضا_شهبازی، آنها که از سرِ بلاهت یا خیانت دارند دوباره به چند نفر از اهل #فتنه اجازه تولید و پخش برنامه در #رسانه_ملی میدهند، از استعفای اعتراضی شما از برنامه #پاورقی اگر خوشحال نشوند،ناراحت هم نمیشوند و برایشان مهم نیست؛ پس بمانید و در راه تبیین نفوذها و خیانتهای جریان #سلبریتی جهاد کنید.
کسانی که باید بروند، آنها هستند نه من و شما.
🆔️ @rajaaei_ir
📌حکمرانی رسانهای سلبریتیها
(در حاشیه کنارهگیری محمدرضا شهبازی از برنامه پاورقی و واکنش علی زکریایی به این کنارهگیری)
خیلی سال است که اهل هیئت و روضهام، ولی هیچوقت دلِ شنیدن روضهٔ باز نداشتهام. وقتی طاقت شنیدن روضهٔ باز ندارم، تکلیف دیدن روضهٔ مجسم که معلوم است. برای همین، هنوز هم که هنوز است دلم از دیدن همان یکی دو فیلم مات و شطرنجی شدهٔ لحظات شکنجه و شهادت شهیدان «#آرمان_علی_وردی» و «سید #روحالله_عجمیان» خون است. حال مثل منی را تصور کنید وقتی میشنود قرار است به کسانی که با سردمداران آن جریان همنوا شدند و به اعتبار سلبریتی بودنشان، در صفحهشان در حمایت از این فتنه گران چیزی گفتند یا نوشتند، اجازه تولید و پخش یک برنامهٔ تلویزیونی بدهند. چه باید کرد؟ راه مقابله با حکمرانی رسانهای سلبریتیها بر جامعهٔ اسلامی، مبارزهٔ هوشمندانهٔ انقلابیها در سه سطح مدیران رسانه، کنشگران فعال رسانه و مخاطبان رسانه است.
به نظرم دیگر دورهٔ سادهاندیشی و سادهلوحی در سطوح مدیریتی جمهوری اسلامی گذشته است. پذیرفتنی نیست که کسی یا کسانی با برچسب مخالفت یا زاویه داشتن با جمهوری اسلامی ایران در جایگاههای حساس نظام مشغول فعالیت باشند. از کلیدیترین و اثرگذارترین موقعیتهای هر نظام، #رسانه_ملی آن است. با هیچ توجیهی، حتی به بهانهٔ #جذب_حداکثری مخاطب برای رسانه و ایجاد یک رویکرد فراجناحی و ملی نمیتوان به حامیان اقدام کنندگان علیه #امنیت_ملی کشور اجازهٔ فعالیت در رسانه ملی را داد. ازاینرو، مدیران انقلابی رسانه ملی باید جلوی اختصاص آنتن رسانه را به چنین عناصری بگیرند؛ چراکه در غیر این صورت، یا باید در انقلابی بودن آنها شک کرد، یا در هوش و فراستشان.
ولی حقیقت آن است که ما در #گام_دوم_انقلاب اسلامی در همهٔ عرصهها در یک دورهٔ گذار به سر میبریم؛ ازجمله در عرصهٔ رسانه ملی. بیشک بسیاری از مدیران این رسانه دغدغههای انقلابی دارند، ولی نمیتوان انتظار داشت که درک همهٔ ما از انقلابی گری یکی باشد، همانگونه که نباید پنداشت همهٔ مدیران رسانه ملی انقلابیاند و «#نفوذ_در_رسانه_ملی» یک توهم توطئه است. در چنین شرایطی، اگر مدیران رسانه نتوانند یا نخواهند جلوی فعالیت عناصر نامطلوب سلبریتی را در رسانه ملی بگیرند، تهیهکنندگان و کارگردانان و مجریان و هنرمندان انقلابی باید با هوشمندی و شهامت، فعالانه در برابر این نفوذ ایستادگی کنند. این مبارزه گاهی #استعفا به نشانه اعتراض است و گاهی ماندن در فضای رسانه و ادامه دادن به تولید برنامههای انتقادی و روشنگرانه؛ حتی اگر بدانی ممکن است بعد از مدتی عذرت را بخواهند و از رسانه حذفت کنند. اینها راهبردهای مختلفی است که باید با مشورت و تأمل و البته با توکل و توسل بهترینش را پیدا کنیم؛ مهم، سیاست و جهت حرکت ما است که حتماً مبارزه با حکمرانی سلبریتیها بر جامعه است.
اما همهٔ بار مبارزه با #حکمرانی_رسانهای_سلبریتیها، بر دوش مدیران و کنشگران فعال رسانه نیست و مخاطبان رسانه ملی نیز دراینباره مسئولیت دارند. درست است که مدیران رسانه ملی با اختیاراتی که دارند میتوانند به کسانی برنامه بدهند و کسانی را حذف کنند، ولی این #حکمرانی_صناعی آنقدرها هم قدرت ندارد، وقتی #مردم بهعنوان #ذینفعان اصلی جامعه و رسانه ملی چیز دیگری بخواهند و طور دیگری عمل کنند. مطالبهگریهای صریح و شفاف از مسئولان رسانه ملی، حمایت از مبارزه فعالان رسانهای انقلابی در رسانه ملی، و تماشا نکردن برنامههای تولیدشده از سوی حامیان فتنه گران و حتی شبکۀ مربوط، فقط چند نمونه از کارهایی است که از عهدهٔ مردم انقلابی و منتقمان خون پاک شهدای مدافع امنیت برمیآید. بنابراین، مردم انقلابی هم میتوانند با رفتارهای هوشمندانه و کنشگری فعال خود، مدیران و کنشگران رسانه ملی را بهسوی مطلوبهای خودشان که همان مطلوبهای انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب است، جهتدهی کنند.
خلاصه آنکه، گذشته از ضرورت هوشمندی و اقدام متعهدانه مدیران رسانه ملی در مقابله با فعالیت دوبارهٔ هواداران #جریان_فتنه در رسانه پیش از #توبه و #اظهار_پشیمانی و تعهد کتبی رسمی آنها، فعالان رسانهای و مردم انقلابی نیز در این زمینه مسئولاند و نباید از مبارزه انقلابی خود خسته و ناامید شوند. با این نگاه، فعالان رسانهای و مخاطبان رسانه هم باید در حکمرانی کشور مشارکت جدی و فعال داشته باشند؛ هرچند این کنشگری در چارچوب ابزارهای حکمرانان و در مقیاس #حکمرانی_صناعی نیست. فعالیتهای ما مردم به دنبال ساختن یک #طبیعت_انقلابی برای جامعهٔ اسلامی است که در فضای آن، هیچیک از مدیران و فعالان رسانهای، #سازش با فتنه گران را امری طبیعی قلمداد نمیکند و این یعنی یک #حکمرانی_طبیعی.
برای حمایت از پویش مخالفت با حضور این سلبریتیها در رسانه، وارد شوید.
#مقاله_پنچ_پاراگرافی
#حکمرانی_رسانه
#حکمرانی_فرهنگی
🆔️ @rajaaei_ir
در مقاله کوتاه حکمرانی رسانهای سلبریتی ها در همین کانال تربیت و حکمرانی درباره جایگاه و امکان اثرگذاری فعال #مردم (بهعنوان ذینفعان اصلی جامعه) بر فرآیند #حکمرانی اشارهای داشتهام. #مطالبه_گری یکی از ابزارهای اصلی مردم برای این اثرگذاری است.
تا اینجا ظاهراً این مطالبهگری مردمی اثر داشته است:
رئیس #صداوسیما گفته: آقای #شهبازی و برنامه #پاورقی ادامه خواهد یافت.
#رشیدپور هم اعلام کرده: زمان مناسبتری به تلویزیون برمیگردم.
الحمدلله.
هرچند هنوز برای اطمینان از تحقق مطالبه زود است و نباید خوشدلانه پیگیری را رها کنیم.
🆔️ @rajaaei_ir
🟢«از همان جا که رسد درد همان جاست دوا»
✍️احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بعضاً میبینیم که برخی از بزرگان و دلسوزان جامعه و معتقدان به ارزشهای اسلامی، بدون آنکه توصیف دقیق و واقعبینانهای از پدیدهی «بیحجابی مدرن» داشته باشند، خیلی قاطع میگویند: «اگر مشکل شغل، مسکن و ازدواج حل شود، معضل بیحجابی برچیده میشود.»!
🔻بیان چنین راهکاری برای حل معضل «بیحجابی» نشان میدهد که این عزیزان علیرغم دغدغههای مبارک و ارزشمندی که دارند، درک درستی از این واقعیت اجتماعی ندارند! به همین دلیل داروی تجویزی آنان، هیچ تأثیری در درمان این بیماری ندارد.
🔹این عزیزان، یا باوری به «مطالعات میدانی» ندارند و یا اطلاعی از آنها ندارند! وگر نه میدانستند که بر اساس آمارهای موجود اغلب بیحجابان در جامعه ما نه مشکل شغل دارند؛ نه مشکل مسکن دارند و نه مشکل ازدواج! بر اساس برخی از آمارها، بیش از هفتاد درصد از بیحجابان متأهلاند!
🔶نکته مهم و کلیدی آن است که:
«توصیف» و «تبیین» و «فهم علل و عوامل» یک پدیده، مقدمه «پیشبینی» و «کنترل» آن است. یعنی بدون داشتن فهمی واقعبینانه از آسیبهای اجتماعی، کنترل آنها و ارائه دستورالعمل برای «تضعیف» یا «زدودن» آنها، خاماندیشی است.
#حجاب
#علوم_انسانی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از تربیت آینده |حمیدساجدیان
🔷🔷 یک دعوت و یک نکته
✅ دیروز از آموزش و پرورش تماس گرفتند. مرد میانسالی از پشت تلفن گفت:«فردا ساعت هشت، مقام عالی وزارت! در فلان ساختمان جلسهای با فعالان مردمی دیدار رهبری دارند، شما هم اگه میتونید تشریف بیارید.». تا جایی که من میدانستم، گروه شرکت کننده در دیدار حضرت آقا درخواستی برای دیدار با وزیر محترم در این مدت نداشتند و احتمالا درخواست جلسه از سوی وزیر صورت گرفته بود. احتمالا به زودی دعوتهایی از سوی معاونتهای آ.پ، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... هم صورت خواهد گرفت. اما لحن و لسان دعوت کننده جالب بود. گویا چه نشستهای که مقام عالی وزارت منّت گذاشته، جلوس فرموده و بارِ خاص دادهاند. حال که این توفیق بزرگ شامل حالتان شده، قدرش را بدانید و بشتابید. عرض کردم:«مقام عالی وزارت یعنی کی؟ یعنی وزیر؟!» تعجّب کرد و گفت:«بله». دیدم هنوز موازنه شکل نگرفته، عرض کردم: «میزبان برای مدعوین شهرستانی وسیله در نظر گرفته؟» بیشتر تعجّب کرد. با کمی مکث گفت: «این دفعه نه، شاید دفعات بعد». گفتم کمی دیر دعوت کردید اما اگر فرصت شد، ان شاءالله خدمت میرسم و خداحافظی کردیم. امروز برنامههای از پیش تعیین شده، توفیق این دیدار را از بنده گرفت اما دلیلی که باعث شد این یادداشت را بنویسم، نه خود این گفتگو که «بافتار» و دلالتهایش بر حکمرانی است.
🔹 «مقام عالی وزارت»، محصول زیست در جهانِ الگوی هرمی حکمرانی است. الگویی که اداره امور را به سلسله مراتبی از منصبها سپرده و در رأس این سلسله هم «مقام عالی» قرار دارد. در ابرانگاره این الگو، آدمها موضوعیت ندارند، بلکه جایگاهشان در این سلسله مهم است. طبیعی است که مستخدم این سلسله، ادب دعوت را نفهمد و افراد بیرون از این سلسله را هم به قاعده درون این سلسله مراتب دعوت کند. این الگو که محصول مدرنیته است، مدتهاست بانگ ناکارآمدیش در حل مسائل کشورها درآمده و تلاشها برای جایگزینی الگوهایی که بتواند در یک «تعامل» سازنده، سایر نیروها از جمله بخش مردمی را به میدان آورد، افزایش یافته است. «مردمیسازی» تنها شعار کشور ما نیست و ضرورتش در بسیاری از کشورها -البته با خاستگاه و خوانش خودشان- درک شده است.
🔹 اما یک از شروط اصلی برای «مردمیسازی» و رسیدن به «تعامل»، فهم جهانهای دیگر است. فعالان مردمی، جهانِ زیستۀ متفاوتی با «کارمندان دولتی» دارند. آنها با «ابلاغِ دستورِ مقامِ بالادست» پای کار نیامدهاند بلکه بر اساس جوشش درونی و مسئولیت مبتنی بر رشدشان پای به میدان گذاشتهاند. هماهنگی این گروه بر پایه «تفاهم و اقناع» است و نه «دستور و ابلاغ». در جایی که الگوی هرمی توان آوردن مردمیها را به جهان خود ندارد، بهتر است کمی تواضع کرده و با جهان زیسته آنها همراهی کند و در یک محیط «تفاهمپایه» به «تعامل» بپردازد. تا وقتی «مقام عالی وزارت»، بارِ خاص به فعالان مردمی میدهد، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
پ.ن: الحمدلله رویکرد مردمیسازی در این دولت مورد توجه است و وزیر محترم آ.پ هم همین رویه را دارند. آنچه بیان شد نقد اشخاص نیست بلکه ماهیت سازمان موجود است.
@HamidSajedian
تربیت و حکمرانی
🔷🔷 یک دعوت و یک نکته ✅ دیروز از آموزش و پرورش تماس گرفتند. مرد میانسالی از پشت تلفن گفت:«فردا ساعت
به قول آن بنده خدا که گفته بود: "آنچه برای شما جوکه، برای ما خاطره است"، ما هم باید بگیم: آنچه در کتابهای آموزشی حکمرانی در مقام توضیح و تبیین آسیبهای الگوهای حکمرانی مینویسن، برای ما جزو خاطراته که اگه بخواهیم یادداشتهای روزانه مون رو بنویسیم، یه کتاب پر از این نمونهها میشه.
فکرش رو بکنید: مقام عالی وزاااارت!🤦♂️ ای خداااا.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبیین #فلسفه_سیاسی جمهوری اسلامی ایران به روایتی ساده اما عمیق، از زبان مهدی رسولی: کوتاه، روان، همهفهم
#انقلاب_اسلامی_ایران را نمیتوان از #انقلاب_حسینی جدا کرد.
بلند کردن علم #عزای_سیدالشهدا با توهین و کنار گذاشتن #پرچم_جمهوری_اسلامی سازگاری ندارد.
حرف همین است ولاغیر؛ کسی که غیر از این عمل میکند، یا از سر جهل است، یا لجاجت.
🆔️ @rajaaei_ir
📌عاقبت جوامع دوقطبی گریز!
تا چند سال پیش خیلی از ما وقتی واژهٔ «دوقطبی» را میشنیدیم، اگر تحصیلکرده یا اهل مطالعه و دارای معلومات بودیم، «اختلال دوقطبی» به ذهنمان میآمد: یک بیماری روانی که حال فرد مدام بین دورههای سرخوشی و افسردگی در نوسان است. اما چند سالی است که با شنیدن این واژه، ممکن است اصطلاحی نزدیک به «دوقطبی اجتماعی» هم یادمان بیاید. بااینهمه، کمتر جرئت کردهایم به این فکر کنیم که دربارهٔ جامعه، دوقطبی یک اختلال و بیماری نیازمند درمان است یا چیزی جز این. ولی به باور من، وجود دوقطبی جزو ذاتیات یک جامعه است. هر جامعه نهتنها بر پایهٔ یک دوقطبی بنیادین شکل میگیرد، که اگر مدام بر این دوقطبی اصرار و تأکید نشود، هویت جامعه از دست خواهد رفت؛ همانگونه که با پرداختن به دوقطبیهای دروغین نیز وحدت جامعه از دست خواهد رفت.
از تعریفهای علمی اصطلاح «جامعه» که بگذریم، با اندکی تأمل همه میپذیرند که علت تشکیل یک «جامعه» در کنار جامعههای دیگر، وجود یک تمایز بنیادین در آن جامعه، در مقایسه با جامعههای دیگر است. تمایز یک جامعه به مردم آن جامعه بازمیگردد و تمایزی بنیادین است که مربوط به عمیقترین لایه وجودی مردم آن جامعه باشد: یعنی بینش و جهانبینی. اگر جز این بود و یک دوقطبی بنیادین به نام «دوقطبی انقلاب و استکبار» در درون جامعه ایران وجود نداشت و قطب انقلاب در سطح جامعه غلبه نمییافت، هیچگاه انقلاب اسلامی پیروز نمیشد و جمهوری اسلامی شکل نمیگرفت. پس هر جامعهای، از جمله «جامعهٔ ایران اسلامی» بر پایهٔ یک دوقطبی و با غلبه و محوریت یکی از دو قطب شکل میگیرد.
مردمی را در نظر بگیرید که برای مقابله با خوی اشرافیگری و نگاهِ از بالا به پایین، و برای مبارزه با فساد و تبعیض طبقاتی، و برای پاک کردن جامعه از به رخ کشیدن ثروت و قدرتنمایی، و در یککلام برای نفی استکبار در جهان انقلاب میکنند؛ ولی بعد از مدتی کمکم میبینند که برخی پیشکسوتان انقلاب نهتنها مرتکب همه یا بعضی از اینها میشوند، که با توجیه آنها به تبلیغ و ترویجشان نیز کمک میکنند: مثلاً «مانور تجمل» را راه توسعه کشور معرفی مینمایند. اگر به مردم این جامعه یادآوری نشود که انقلاب ما انقلاب مبارزه با استکبار و جلوههای آن بوده است و اگر بر ارزشها و ضد ارزشهای این انقلاب تأکید نشود، رفتهرفته این دوقطبی فراموش میشود. جامعهای که دوقطبی بنیادین خود را فراموش کند، دیر یا زود به «جامعهٔ جهانی» میپیوندد و در آن هضم میشود؛ چون دلیلی برای جنگیدن وجود ندارد، وقتی خبری از یک دوقطبی بنیادین و ارزشمند در میان نباشد. بهاینترتیب، اصرار بر دوقطبی بنیادین هر جامعه، عامل حیات و پویایی است و هویت آن را حفظ میکند.
در جامعهٔ ایران پس از انقلاب اسلامی، بارها پیش آمده است که دوقطبیهایی در فضای جامعه شکل گرفته و کوشش شده است تا با تکیه بر آنها، از تمرکز مردم ایران بر اهداف اصلیشان در مسیر تحقق آرمان و اهداف بکاهند. برخی از این دوقطبیها، که بیشتر هم در فضای انتخاباتهای کشور داغ میشوند، سیاسی و اقتصادیاند و برخی دیگر هم فرهنگی. در این میان، دوقطبیهایی هم هستند که نه در شرایط آرامی مثل انتخابات، بلکه در موقعیتهای پرالتهابی مانند فتنهها ساخته و ترویج میشوند. تا زمانی که مردم جامعه حواسشان به دوقطبی اصلی و بنیادین جامعه باشد و در جبههٔ مبارزه با قطب مخالف باشند، پرداختن به این دوقطبیهای فرعی، نهتنها به سود جامعه نیست، که ممکن است سبب از بین رفتن وحدت جامعه نیز بشود. البته، این سخن به آن معنا نیست که دوقطبیهای فرعی، همواره دروغیناند و هیچگاه هیچ ارزشی ندارند. مثلاً نمیتوان پذیرفت کسانی که با اصرار به «کشف حجاب»، آنهم پس از تبیین و فرمان صریح رهبر جامعه، مرتکب یک «حرام شرعی و سیاسی» شدهاند، همچنان در قطب موافق جامعه انقلابی ایران قرار دارند. شکی نیست که چنین حرکتهایی در جهت تقویت قطب مخالف انقلاب اسلامی، یعنی استکبار جهانی است. اینکه برخورد و مواجههٔ درست و هوشمندانه با این عده چیست، بماند برای جایش؛ ولی نباید کسانی بخواهند با شعار «پرهیز از دامن زدن به دوقطبیهای دروغین در جامعه» در برابر رفتارهایی کوتاه بیایند که از مصادیق و جلوههای تبعیت از قطب مخالف جامعهاند.
خلاصه آنکه: جامعۀ ایران اسلامی نیز مانند هر جامعهای بر پایۀ غلبۀ یکی از قطبهای یک دوقطبی شکل گرفته است؛ اما نباید فراموش کنیم که در ایران اسلامی تنها یک دوقطبی اصیل و بنیادین وجود دارد: دوقطبی انقلاب و استکبار.
#مقاله_پنج_پاراگرافی
🆔️ @rajaaei_ir
"سلیمان بن صرد" از کسانی بود که پس از #صلح_امام_حسن ایشان را "مُذِلّ المؤمنین" خطاب کرد. همو که از امر #امام_حسن_مجتبی پیشی گرفت، در قیام امام حسین در امر امام کوتاهی کرد. آنکه تسلیم #اراده_امام زمانش نباشد، یا افراط میکند یا تفریط. برای توبه از این گناه استغفار کافی نیست؛ باید در #توابین کشته شوی.
🆔️ @rajaaei_ir
دیشب مجری برنامه #ایران_امروز در شبکه یک میگفت: بیست سال پیش اگر برنامهساز میخواست برنامهای درباره پیشرفتهای #جمهوری_اسلامی_ایران بسازد، باید برای تحقیق وقت صرف میکرد؛ ولی حالا به هر طرف نگاه کنی، جلوهای از #ایران_قوی را میبینی. مثلاً میدانستید ما جزو ده کشور تولیدکننده دستگاه دیالیز هستیم؟
🆔️ @rajaaei_ir
#بروکراسی حاکم بر نظام اداری کشور کاری با ما کرده که تا همین دو سال پیش فکرش رو هم نمیکردیم که بشه جلوی درِ ورودی نماز جمعه و در کمتر از پنج دقیقه، گذرنامه رو تمدید کنیم و بریم برسیم به نماز؛ ولی حالا فهمیدیم که میشه!
درود بر #مدیریت_جهادی
#حکمرانی
🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌توصیه یک مقام اسرائیلی به یک مقام آمریکایی برای تسلط بر غرب آسیا (خاورمیانه)
کاربرد دوباره یک استراتژی قدیمی استفاده شده در آندلس
پیش بینی ۲۰ سال پیش رهبر معظم انقلاب از #فتنه_بی_حجابی در ایران
اگر میتوانید، این دو دقیقه را به گروههای خانوادگی که عضوید، هدایت کنید.
#پیشنهاد_انتشار
#حجاب
🆔️ @rajaaei_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
📌چه مدرن!
در یک کارگاه مقالهنویسی پنج پاراگرافی، یکی از شرکتکنندگان برایم تعریف کرد که دختر نوزدهماههاش چند روزی است به دلیل زخم پایش، نمیتواند آنطور که دوست دارد بازی کند و تحرک داشته باشد؛ برای همین، مدام با دست پایش را میزند و انگار که او را مقصر این وضعیت بداند، با همان ادبیات کودکانهاش آن را خطاب قرار میدهد و میگوید: «پای بد!» دوستم در ادامه گفت: میدانم در این ماجرا نکتهای هست که میتوانم از آن برای نوشتن بخش «انگیزشی» یک مقالهٔ پنج پاراگرافی استفاده کنم؛ ولی هرچه در آن «تدبر» میکنم، متوجه آن نمیشوم. همانطور که داشت اینها را میگفت، به او گفتم: «چه مدرن!». توضیح این گفتهٔ مرا در ادامهٔ این نوشتار بخوانید که برای تبیین این جمله نوشته شده است: در #جامعه_ایمانی مبتنی بر رابطهٔ «#اخوت»، هر یک از اعضا دیگران را جزوی از کلیت خود میداند و با همین رویکرد با آنها رفتار میکند؛ حتی اگر از نظر او خطایی از آنها سر زده باشد. اما در #جامعه_مدرن، افراد یا در برابر خطای دیگران بیاعتنایند، یا بدون هیچ اقدام مؤثری برای اصلاح تنها به اعلام انزجار بسنده میکنند، یا خطاکارانی را که خطرشان بیشتر است طرد میکنند و آنها را از جامعه دور نگه میدارند.
ممکن است شما هم با من همنظر باشید که در سالهای اخیر، جملههای «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»، «هر کس را توی قبر خودش میخوابانند» و مشابه آنها بیشتر در سطح جامعه به کار برده میشود. تازه همین جملهها هم تا وقتی به گوش میخورد که کسانی از پایگاه سنت اسلامی، به دلیل اهمیتی که به #سرنوشت_جامعه و دیگران میدهند، به یک نفر با یک رفتار متناسب با #جهان_مدرن غربی تذکری بدهند. وگرنه، چند وقتی است این #دوگانگی_درونی آنها نیز در همان درونشان سرکوب میشود و نهی از منکرشان را فرومیخورند؛ گویا اینها نیز از این دوگانگی درونی بین #سنت_و_مدرنیته و دردسرهای آن خسته شدهاند و ناچار به روند مدرن شدن جامعه تن دادهاند. در جامعهٔ مدرن، هر کس در جهان خودش زندگی میکند و جامعه یک پدیدهٔ حقیقی نیست که کسی بخواهد برای حفظ آن تلاشی بکند.
البته انصاف آن است که اوضاع همیشه هم اینقدر بد نیست؛ چون شهروندان جوامع مدرن گاهی به خطاهایی که از دیگران سر میزند واکنش هم نشان میدهند، اما در حد یک غُر زدن یا ابراز تنفر یا سرزنش کردن. هنگامیکه اعضای جامعه یکدیگر را جزوی از کلیت جامعه و درنتیجه، از خودشان بدانند، در صورت دیدن خطا از دیگری، سعی میکنند رفتار و گفتارشان با او سازنده باشد. درست مانند یک #خانواده سالم و متعادل که وقتی یک برادر یا خواهر خطایی میکند، دیگر خواهران و برادران فقط به سرزنش او بسنده نمیکنند؛ بلکه دلسوزانه تلاش میکنند تا اول مشکل او را بهدرستی بفهمند، بعد هم آن را به بهترین شکل حل کنند. به حکم آیهٔ «#إنما_المؤمنون_إخوة»، جامعهٔ ایمانی هم یک #خانواده_بزرگ است و باید چنین رابطهای میان اعضای آن برقرار باشد؛ همان «#نُصح و #خیرخواهی» که در رسالههای عملیه، جزو شرایط #نهی_از_منکر آمده است. اما در یک جامعهٔ مدرن، کسی دیگری را خواهر یا برادر خود نمیداند؛ پس در برابر خطای او بهجای دلسوزی، حداکثر ابراز تنفر میکند.
اما اگر روابط جامعه بر پایهٔ قاعدهٔ «خواهر و برادری» میان اعضا تنظیم نشود، کار به همینجا ختم نمیشود. در جامعهٔ مدرن، انسانها بهتدریج از بیاعتنایی و سرزنش دیگران، گرگ همدیگر میشوند. «#انسان_گرگ_انسان_است» توصیف جامعهای است که اگر کسی به هر دلیلی منافع دیگران را تهدید کند، باید از آن جامعه طرد یا بهکلی حذف شود؛ مگر آنکه زورشان به او نرسد. پس مدرنترین رفتار ممکن با یک خطاکار، بهجای تلاش برای ریشهیابی مشکلش و تلاش برای حل آن مشکل و اصلاح آن فرد و بازگرداندنش به مسیر زندگی سالم، حذف او است. اصرار و تأکید بر برخوردهای قانونی جدی و سختگیرانه با خطاهای اجتماعی، بدون برنامهریزی دقیق و اقدام متناسب برای مواجهههای تربیتی با خطاکاران، تناسبی با جامعهٔ ایمانی و #حکمرانی_رشدمحور ندارد.
خلاصه آنکه، جامعهای که نمیخواهد اسیر #توحش_مدرنیته شود باید مردمش را طوری بار بیاورد که در برابر خطاها و منکرهای دیگران، دلسوزانه رفتار کنند؛ همانگونه که با خواهر یا برادر خودشان. البته ممکن است کسی بگوید: انحصار مواجهه جوامع مدرن در سه حالت پیشگفته، بیانصافی است؛ چراکه در همان جوامع هم خیلیها درست همینطور دلسوزانه رفتار میکنند. پاسخ روشن است: آن عدهٔ قلیل، یا در ذات خود مدرن نیستند، یا هنوز چندانکه بایدوشاید مدرن نشدهاند؛ وگرنه، #انسان_مطلوب تمدن مدرن باید گرگ انسان باشد، و لاغیر.
#حکمرانی
#مقاله_پنج_پاراگرافی
✍مرتضی رجائی
🆔️ @rajaaei_ir
📌امام حسین(ع)؛ مظهر رحمت واسعهٔ الهی
مرحوم #آیت_الله_بهجت (ره) میفرمود:
میگویند مرحوم دربندی با آن فضلش در بالاسر #حرم_سیدالشهدا (ع) داد میزد: «#یا_حسین، به حق مادرت زهرا (س) #شمر را شفاعت نکن!».
[در هر بار تشرف به حرم مطهر،] سه دفعه بلند این را میگفت.
به او میگفتند: «آیا #شفاعت شمر ممکن است؟»😯
میگفت: «چرا ممکن نیست؟! چرا محال است؟! مظهر #رحمت_واسعه خدا هستند. ما چه میدانیم؟ ما قسمش میدهیم که این کار را نکند».
(📕رحمت واسعه، ص۲۰۷)
خدایا، توفیق #زیارت_سیدالشهدا را فراوان و به سهولت روزی همه محبان اهلبیت بفرما.
#اربعین
#زیارت_اربعین
🆔️ @rajaaei_ir
یک #شبهه_اربعینی
با وجود مشکلات اقتصادی کشور و این همه نیازمند، دولت با چه مجوزی از محل بیت المال مسلمین برای هزینههای #پیاده_روی_اربعین در داخل یا خارج از کشور خرج میکند؟ این کار چون تجاوز به حقوق کسانی است که در آن شرکت نمیکنند و به پولش محتاجند، #حرام_شرعی است.
#پاسخ_فقهی:
فارغ از ناچیز بودن میزان کمک مالی دولت در برابر کل هزینههای پیادهروی اربعین،
طبق آیه "و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوة" و وجوب نهفته در فعل امر "أعدّوا"، بسترسازی حداکثری برای این رزمایش، #واجب_شرعی است؛ زیرا به فرموده رهبر انقلاب، امروز #اربعین مصداق قوت اسلام است.
🆔️ @rajaaei_ir
یه #کار_درست درزمینه #حجاب:
نمیشه که مردم از خانمهای کارمند در بخشهای مختلف حکومت #بی_حجابی ببینند و ذائقهشون اینطور تربیت بشه؛ بعد نماینده حاکمیت راه بیفته تو خیابانها و با خانمهای #بی_حجاب برخورد قانونی کنه.
این اقدام مبتنی بر یک درک درست از #حکمرانی است؛ انشاءالله درست هم اجرا بشه.
🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حسین کیست؟!...1️⃣
امام حسین با #زیارت_اربعین به جهان معرفی شده است؛
اسلام با #اربعین جهانی شده است.
🆔️ @rajaaei_ir