eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.4هزار دنبال‌کننده
413 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
(۸) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 6⃣ تحلیل دقیق مرجع ضمیر 🔹گفته شد که در کمیت و کیفیت نزول قرآن با عنایت به آیۀ نخست سورۀ قدر سه قول، معقول و قابل بحث است. 🔹قول نخست این بود که در شب قدر کلّ قرآن به صورت جَمْعی و یک حقیقت نوریِ یکپارچۀ محکم، خالی از عوارض زمانی و مکانی و قوالب لفظی و عبارتی بر قلب پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله نازل شده است. 🔹ظاهرا نخستین کسی که به این مطلب تصریح کرده است، محقق فیض کاشانی متوفای ۱۰۹۱ هجری در مقدّمۀ تفسیر صافی در مقدّمۀ نهم ج ۱ ص ۶۵ است. پس از او ابو عبدالله زنجانی متوفّای ۱۳۶۰ در کتاب تاریخ القرآن خود ص ۳۸ و پس از وی علامۀ طباطبایی با توضیح و تفصیل بیشتری در المیزان این قول را اختیار کرده اند. (نک: المیزان، ج ۲، ص ۱۵ و ۱۶). 🔹این قول مبانی‌ای دارد که صحّت آن بر درستی و پذیرش آن مبانی استوار است. این مبانی عبارتند از: 🔸 ۱. ظاهر آیاتی که دلالت بر إنزال قرآن در شب قدر می.کنند، إنزال کلّ قرآن است نه ابتدای انزال آن و نه إنزال بعض آن. زیرا هر دو خلاف ظاهرند. (نک: المیزان، ج ۲، ص ۱۶) 🔸 ۲. آیاتی که دلالت بر إنزال قرآن در ماه رمضان و شب قدر می کنند، (۱۸۵ بقره، ۳ دخان و ۱ قدر) در آنها تعبیر به إنزال شده است نه تنزیل. فرق بین إنزال و تنزیل هم این است که إنزال دفعی و تنزیل تدریجی است. واین فرق معنوی باب إفعال و تفعیل است. (نک: المیزان، ج ۲، ص ۱۵ وج ۳، ص ۷ وج ۵ ص ۱۸۰ و ۳۰۵ وج ۱۲ ص ۲۶۱ وج ۱۵ ص ۲۰۹ و ۳۱۶ و ج ۱۸ ص ۱۳۰ و ج ۲۰ ص ۲۶۱ و ۳۳۰) 🔸 ۳. مقصود از البیت المعمور در روایاتی که دلالت دارند که قرآن یکجا و یکپارچه بر آن نازل شده است، قلب مبارک پیامبر است. (تفسیر الصافی، ج ۱، ص ۶۵ و تفسیر الفرقان، ج ۳ ص ۳۳ و تفسیر أطیب البیان، ج ۱، ص ۷۰) 🔺از این رو برای پذیرش یا عدم پذیرش این قول، لازم است درستی یا نادرستی این مبانی مورد بررسی قرار گیرد. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۹) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 6⃣ تحلیل دقیق مرجع ضمیر 🔹گفته شد که در کمیت و کیفیت نزول قرآن با عنایت به آیۀ نخست سورۀ قدر سه قول، معقول و قابل بحث است. 🔹قول دوم در کیفیّت و کمیّت نزول قرآن در شب قدر مطابق آیۀ نخست سورۀ قدر و آیات دیگری که گذشت، عبارت از این بود که کلّ قرآن به همین شکل ظاهری با خصوصیّات زمانی و مکانی و تعبیریِ آیات و سور به آسمان چهارم در محلّی به نام بیت المعمور نازل شده است. 🔹این قول مختار بسیاری از مفسّران و اهل حدیث و روایت است. مستند این قول در نزد شیعیان روایتی است که علی بن إبراهیم قمّی متوفّای اوائل قرن چهارم (۳۰۷ یا پس از آن) و عیّاشی متوفّای ۳۲۰ در تفسیر خود ج ۱ ص ۸۰ و مرحوم کلینی متوفّای ۳۲۹ در کافی شریف ج ۲ ص ۶۲۹ و محدّث صدوق متوفّای ۳۸۱ در أمالی ص ۶۲ و فضائل الأشهر الثّلاثة ص ۸۷ روایت کرده‌اند. متن روایت مطابق نقل کلینی این است: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ دَاوُدَ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» وَإِنَّمَا أُنْزِلَ فِي عِشْرِينَ سَنَةً بَيْنَ أَوَّلِهِ وَ آخِرِهِ» فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «نَزَلَ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ثُمَّ نَزَلَ فِي طُولِ عِشْرِينَ سَنَةً» ثُمَّ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله: «نَزَلَتْ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ لِسِتٍّ مَضَيْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْإِنْجِيلُ لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الزَّبُورُ لِثَمَانِيَةَ عَشَرَ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ فِي ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ». 🔸این حدیث را صدوق در دو کتاب خود با سند خود از أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ از سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِيِّ از سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ از حَفْصِ بْنِ غِيَاث روایت کرده است. 🔻حاصل آنکه وقتی راوی حدیث، حفص بن غیاث از امام صادق علیه السّلام می‌پرسد که با اینکه قرآن یقینا در طول بیست سال بر پیامبر نازل شده است، چطور خدا می‌فرماید: «قرآن در ماه رمضان نازل شده است»؟!. امام علیه السّلام در پاسخ می‌فرمایند: «قرآن یک‌جا و یک‌پارچه در ماه رمضان به البیت المعمور نازل شده است، سپس در طول بیست سال بر پیامبر نازل شده است. 🔹از طرق اهل سنّت نیز روایات بسیاری به طرق گوناگونی به این مضمون آمده است که قرآن نخست به 🔸۱. آسمان دنیا 🔸۲. یا البیت المعمور که جایگاه ستارگان در آسمان دنیاست 🔸۳. یا بیت العزّة در آسمان دنیا نازل شده است. (نک: الدرّ المنثور سیوطی، ج ۱، ص ۱۸۹). 🔹امّا در روایات ایشان سخنی در باب نزول قرآن از جایگاه بیت المعمور در آسمان چهارم نیست. گر چه در جای دیگر از جایگاه بیت المعمور در آسمان چهارم یا هفتم سخن گفته‌اند. (نک: جامع البیان طبری، ج ۱۵، ص ۱۱ و تفسیر ابن أبی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۳۱۴). 🔹بنا بر ظاهر این روایات کلّ قرآن، نخست با همین تفصیل و تکثّر در شب قدر و ماه مبارک رمضان بر جبرئیل نازل شده است، حال یا در مکانی به نام البیت المعمور در آسمان اول یا چهارم یا هفتم، یا در مکانی به نام بیت العزّة در آسمان نخست، یا در خود آسمان نخست. البتّه روشن است که میان سه دسته از روایات تعارضی نیست جز در اینکه در کدامین آسمان بوده است. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۱۰) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 6⃣ تحلیل دقیق مرجع ضمیر 🔹گفته شد که در کمیت و کیفیت نزول قرآن با عنایت به آیۀ نخست سورۀ قدر سه قول، معقول و قابل بحث است. 🔹قول سوم در کیفیّت و کمیّت نزول قرآن در شب قدر مطابق آیۀ نخست سورۀ قدر و آیات دیگری که گذشت، عبارت از این بود که آنچه در ماه مبارک رمضان و در شب قدر نازل شده است، بعض قرآن است نه کلّ آن. مثل آیات نخستین سورۀ علق. بنا بر این قول، مقصود از «إنزال القرآن» «إنزال بعض القرآن» یا «ابتداء إنزال القرآن» است. در صورت نخست، بعضیّت، از ضمیر مفعولی و در صورت دوم، از فعل «أنزلنا» برداشت شده است. 🔹مستند این نظریّه عبارت از این است که آنچه مسلّم است، نزول قرآن در طول بیست سال و به صورت تدریجی است. دلیل قاطعی هم بر دوبار نازل شدن کلّ قرآن نیست. بنا بر این ناچاریم بگوییم: مقصود از «أنزل فیه القرآن» در سورۀ بقره یا «أنزلناه» در سورۀ دخان و قدر، إنزال قسمتی از قرآن است. حال یا بنا بر إطلاق قرآن بر بعض از باب مجاز یا حقیقت یا بنا بر إطلاق إنزال بر ابتدای به نزول حقیقتاً یا مجازاً. 🔹ابن عاشور در تفسیر التّحریر والتّنویر ج ۲ ص ۱۷۰ این باره گوید: المراد بإنزال القرآن ابتداء إنزاله على النبي صلّى اللّه عليه وسلّم، فإن فيه ابتداء النزول من عام واحد و أربعين من الفيل فعبر عن إنزال أوله باسم جميعه؛ لأن ذلك القدر المنزل مقدّر إلحاق تكملته به كما جاء في كثير من الآيات مثل قوله: وَهذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ [الأنعام: ۹۲] وذلك قبل إكمال نزوله فيشمل كل ما يلحق به من بعد، وقد تقدم عند قوله: وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ. ودر ج ۳۰ ص ۴۰۲ گفته است: يجوز أن يراد به القرآن كلّه فيكون فعل «أنزلنا» مستعملا في ابتداء الإنزال لأن الذي أنزل في تلك الليلة خمس الآيات الأول من سورة العلق ثم فتر الوحي ثم عاد إنزاله منجما ولم يكمل إنزال القرآن إلا بعد نيف و عشرين سنة، ولكن لما كان جميع القرآن مقررا في علم اللّه تعالى مقداره وأنه ينزل على النبي صلى اللّه عليه و سلم منجّما حتى يتم، كان إنزاله بإنزال الآيات الأول منه لأن ما ألحق بالشيء يعد بمنزلة أوله فقد قال النبي صلى اللّه عليه وسلم: «صلاة في مسجدي هذا أفضل من ألف صلاة فيما سواه» الحديث؛ فاتفق العلماء على أن الصلاة فيما ألحق بالمسجد النبوي لها ذلك الفضل، وأن الطواف في زيادات المسجد الحرام يصحّ كلما اتّسع المسجد. ومن تسديد ترتيب المصحف أن وضعت سورة القدر عقب سورة العلق مع أنها أقلّ عدد آيات من سورة البينة و سور بعدها، كأنه إیماءٌ إلى أن الضمير في أَنْزَلْناهُ يعود إلى القرآن الذي ابتدئ نزوله بسورة العلق. و يجوز أن يكون الضمير عائدا على المقدار الذي أنزل في تلك الليلة وهو الآيات الخمس من سورة العلق فإن كل جزء من القرآن يسمى قرآنا، وعلى كلا الوجهين فالتعبير بالمضي في فعل أَنْزَلْناهُ لا مجاز فيه. و قيل: أطلق ضمير القرآن على بعضه مجازا بعلاقة البعضية. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات جالب یک دانشمند عرب‌زبان درباره نسبت زبانهای مختلف با زبان عربی
إنا لله وإنا إليه راجعون "بأيّ ذنب قتلت" کشتار وحشیانه دختران شیعه افغانستانی که موجب تأسف و تألم شدید مسلمانان بلکه هر آزاده‌ای شد، را خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه مسلمانان به ویژه مردم شریف افغانستان تعزیت می‌گوییم و خطاب به خداوند رحمان و منان عرضه می‌داریم: اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خدايا از نبود پيامبران كه درودهاى تو بر او و خاندانش باد و از ناپیدایی مولايمان، و بسيارى دشمنانمان و كمی نفراتمان، و سختى فتنه‌ها به سويمان، و از جريان زمان بر زيانمان به درگاه تو شكوه مى‌آوريم، بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را در برابر اين همه يارى فرما به گشايشى از جانب خويش كه زود برسانى، و بدحالى كه برطرف كنى، و پيروزى با عزّت برايمان قرار دهى، و سلطنت حقى كه آشكارش فرمايى، و به رحمتى كه از سويت ما را فرا گيرد، و به سلامتى كاملى كه از جانبت ما را بپوشاند، اى مهربان ترين مهربانان. 👉 @raveshsonnati
❓چگونه بفهمیم از ماه رمضان استفاده کرده‌ایم؟ ✔️ آیت الله بهاءالدینی 🔹خدا توفیقتان بدهد که از ماه رمضان استفاده کامل کنید و ان شاء الله اگر بعد از ماه رمضان، وضعتان طوری شد که فهمیدید نمازتان مورد قبول خدا واقع شده است، روزه‌تان مورد قبول واقع شده است، محرمات را تعطیل کرده‌اید، بدانید از ماه رمضان درست استفاده کرده‌اید؛ و گرنه اگر گرسنگی و تشنگی خورده باشید، و دروغ همان دروغ‌هاست و محرمات همان محرمات است، بدانید استفاده نکرده‌اید. ان شاء الله از عبادتها به نفع خودتان نتیجه گرفته باشید، موفق باشید از ماه رمضان استفاده کنید که به نفع خود شماست. 📚نردبان آسمان، درس ۳۱ 👉 @raveshsonnati
(۱۱) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 6⃣ تحلیل دقیق مرجع ضمیر 🔹گفته شد که در کمیت و کیفیت نزول قرآن با عنایت به آیۀ نخست سورۀ قدر سه قول، معقول و قابل بحث است. 🔹داوری دربارۀ صحّت و درستی هر کدام از این آراء و نادرستی دیگر نظریّات وابسته به تحلیل دقیق هر کدام از آنها و مبانیشان است که طرح آن به درازا می‌کشد و از حوصلۀ بحث ما خارج است. إجمالا عرض می‌شود که هر کدام از این نظریّات با مشکلات و بحثها و تأمّلاتی رو برو هستند. 🔸در قول اول إثبات اینکه تعبیر إنزال دفعیّت را می‌رساند یا اینکه مقصود از البیت المعمور قلب مبارک پیامبر است، مشکل است و با بحث علمی جدّی مواجه است. 🔸در قول دوم نیز تصحیح سندی و دلالی روایات آن با چالش روبروست و جدا از این، خبر واحد بودن آن روایات در مباحث اعتقادی و تفسیری مشکل دیگری است. 🔸در قول سوم نیز مشکل طرح روایات را داریم. جدا از آن تفسیر «أنزلناه» یا «أنزل فیه القرآن» به ابتدای به نزول یا نازل کردن بخشی از آن، اگر مجاز نباشد، خلاف ظاهر نخستین و تبادر اوّلیّه است. 🔹به نظر می‌رسد، به قطع یا اطمینان رسیدن در این مسأله با وجود این مباحث، برای کسی که تمامی شواهد را بررسی کرده است، اگر متعذّر نباشد، قطعا بسیار سخت و متعسّر است. بله؛ استظهار عرفی و رسیدن به ظنّ و گمان با ترجیح شواهد و قرائن درونی و بیرونی ممکن و میسّر است. والله العالم وهو الموفِّق. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۱۲) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 7⃣ تحلیل واژۀ «إنّا» 🔹۱. ظاهراً واژۀ «إنّا» در اصل «إنَّنا» بوده که مرکّب است از دو لفظ «إنَّ» که از ادوات تأکید است به معنای «همانا» یا «به درستی» یا «قطعا» و تعبیراتی مانند این، و لفظ «نا» که ضمیر متکلّم است. گاهی یکی از نون‌ها را (احتمالا نون دوم «إنَّ») حذف می‌کنند و واژۀ «إنَّنا» به «إنّا» تبدیل می‌شود. 🔹در آیات قرآن در بیشتر موارد (قریب ۲۰۰ مورد) «إنّا» به کار رفته است. و «إنَّنا» فقط در ۶ مورد به کار رفته است. (آیاتِ ۱۶ و ۱۹۳ آل عمران، ۶۲ هود، ۴۵ طه، ۵ فصّلت و ۴۹ زخرف). و این نشان می‌دهد که دستِ‌کم در قرآن کریم «إنّا» اصل ثانوی شده است تا جاییکه تعبیر به «إنّنا» - با اینکه مطابق اصل اوّلی و قاعدۀ نخستین است - گویا تعبیری نادر و شاذّ و خلاف أصل است. 🔹نکتۀ حذف نون و عدول از اصل اوّلی در «إنّا» می‌تواند یکی از این دو امر باشد: 🔸 ۱. تخفیف لفظی و پرهیز از اجتماع سه نون در تلفّظ. 🔸 ۲. کم کردن تأکید آن، بنا بر پذیرش اصل و عکس قاعدۀ «زیادة المباني تدل علی زیادة المعاني» که عکس آن می‌شود: «نقص المباني تدلّ علی نقص المعاني». بنا بر این، تأکید «إنّا» از «إنَّنا» کمتر خواهد بود. 🔹۲. احتمال این هم هست که «إنَّنا» مرکّب است از دو لفظ «إنَّ» مشدّده و لفظ «نا» و «إنّا» مرکّب است از دو لفظ «إن» مخفّفه (به سکون نون) و لفظ «نا». بنا بر این نیز تأکید «إنّا» از «إنَّنا» کمتر خواهد بود، البتّه نه از باب قاعدۀ مذکور، بلکه از باب اینکه جزء نخست آن «إن» مخفّفه است که تأکیدش کمتر از «إنَّ» مشدّده است. فتأمّل. 🔹امّا نکتۀ إثبات نون در «إنّنا» - با لحاظ اصل ثانوی بودن «إنّا» وخلاف اصل ثانوی بودن «إنّنا» (بنا بر آنچه گذشت) - بعید نیست دلالت بر تأکید بیشتری باشد که مقام بیان، مقتضی و طالب آن است مانند آنچه در ۶ مورد مذکور به نظر می‌رسد. والله العالم. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
✔️ علی بن حماد بصری بغدادی از علما و شعرای قرن چهارم هجری ▪️بقاع فی البقیع مقدسات ▪️و اکناف بطف طیبات ▪️و فی کوفان آیات عظام ▪️تضمنها العری المتوثقات ▪️و فی الغربی و بغداد و طوس ▪️و سامرا نجوم زاهرات ▪️مشاهد تشهد البرکات فیها ▪️و فیها الباقیات الصالحات ▪️ظواهرها قبور دارسات ▪️بواطنها بدور لامعات ▪️جبال العلم فیها راسیات ▪️بحار الجود فیها زاخرات ▪️اناس تقبل الحسنات منا ▪️بحبهم و تمحی السیئات ▪️و لا تتقبل الصلوات الّا ▪️بحبهم و لاتزکو الزکوة 📚 یادداشتهای استاد مطهری، ج ۷، ص ۴۲۵. 👉 @raveshsonnati
✔️ استاد علی مومنی 🏴سالروز شهادت حضرت حمزه "سلام الله علیه" و وفات جناب عبدالعظیم حسنی "علیه السلام " تسلیت باد. (اشاره به شخصیت حمزه سيد الشهداء)🔻 ✍🏻یکی از شخصیت‌های برجسته و  الگوی عالی در اسلام، حمزه بن عبدالمطلب عموی با وفای پیامبر اکرم"ص" است. 🔆برخی از ویژگی‌های شخصیت آن بزرگوار؛ 🔘۱-یکی از شجاع‌ترین مردان عرب  از قهرمانان رشید و دلیر و فداکاراسلام بود که در سخت‌ترین شرایط، دست از دفاع  پیامبر اکرم "ص" و دین اسلام بر نداشت. 🔘۲-در جنگ بدر که از سرنوشت ساز ترین جنگ های اسلام با کفر بود دشمن را تار و مار وچندین نفر از بزرگان و قهرمانان کفار قريش را مانند  "شیبه"  از پای در آورد. 🔘۳-در پایه عرش نوشته شده است:       " حمزه اسد الله واسد رسول‌الله " 🔘۴-از سران بهشت و یکی از چهار راکب و سواره در روز قیامت و از شفاعت کننده گان می باشد. 🔘۵- در جنگ احد با اینکه بعضی از یاران مشهور پیامبراکرم "ص" فرار کرده بودند در کنار امیرالمؤمنین علی"ع "دلیرانه از پیامبر "ص" دفاع کرد و بعد از رشادت و جنگاوری تام و تمام سرانجام با فجيع ترین وضع به شهادت رسید و توسط هند جگرخوار دختر عتبه و همسر ابو سفیان و مادر معاویه "لعنهم الله" مثله گردید و از طرف پیامبر عزیز اسلام"ص" به لقب سید الشهدا مفتخر شد. 🔘۶- پیامبراکرم " ص" در شهادت حمزه بسیار گریه کرد وامر به گریه و عزاداری نمود و مردم را به زیارتش ترغیب کردند. 🔘۷-بصیرت، شجاعت، فراست و بینش سیاسی آن حضرت به اندازه ای در سطح بالا قرار داشت که حضرت علی "ع" در روزهای تنهایی و غربت و غصب خلافتش می فرمود:   🔅" واحمزتاه و لا حمزه لی الیوم " 🔅حمزه کجاست تا یاریم کند، من که امروز حمزه ای ندارم یعنی: اگر حمزه بود کسی جرئت  و جسارت حمله به خانه زهرا س و سوزاندن درب  و شکستن پهلوی او و غصب حقم را نمی کرد. 🔘۸- همواره قبر حضرت حمزه "ع" مورد زیارت حضرت فاطمه زهرا "س" و سایر معصومین "ع" و مسلمانان بوده و هست و نام و شخصیتش مورد افتخار و احتجاج حضرت علی "ع" در موارد مختلف و امام حسن مجتبی "ع" و امام حسین "ع" در روز عاشورا و امام سجاد "ع" در شام و سایر ائمه معصومین "ع" بود. ✨(اشاره به شخصیت عبد العظیم حسنی )✨ ✍🏻حضرت ابوالقاسم عبدالعظیم حسنی از مشاهیر علما و از ثقات و فضلای محدثین است که در زهد و ورع  خاص و عام بوده و از امام جواد و امام هادی "علیهماالسلام" روایت نقل کرده است. جلالت و عظمت شأن آن بزرگوار از عرضه عقایدش خدمت امام زمانش، امام هادی "ع" و تأیید آن حضرت درباره آن ها به وضوح پیداست. 🔸خبر از ظهور امام زمان"عج " وقتی عبدالعظیم حسنی عقایدش را راجع به امامان معصوم عرضه می کرد رسید به امام هادی "ع" بعد حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی (ع) خواهد بود كه كسي او را نمي بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد. 📚(امالی شیخ صدوق ص ۴۱۹) 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 👉 @Fatemiyeh_aleyasin 👉 @raveshsinnati
به دوستاران دانش عمیق ان شاء الله به زودی تخصصی ترین، دقیق ترین و عمیق ترین ترجمه سوره حمد و توحید با نکات ناب لغوی و ادبی تقدیم دوستان دانش و پژوهشگران قرآنی و ادبی می شود. بحث عمیقی در راه است ....
🏴شهادت حضرت امام صادق علیه السلام تسلیت باد. 💢دو مطلب بسیار مهم: 🔸۱- حکمت نظری؛ هر یک از ائمه معصومین "علیهم السلام" طبق برنامه ای که از طرف خداوند متعال برایشان مقرر شده بود، به اقتضای فضای موجود، مذهب تشیع را حفظ کرده اند. در زمان غیبت امام زمان"عج " نیز، فقها و علمای ربانی با حسن تدبیر و حسابگری دقیق و با فراست، هوشیاری سیاسی و مبارزه غیر مستقیم با انواع و اقسام فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و با تشکیل حوزه های علمیه توانستند از حقانیت شیعه دفاع و شبهات را دفع و به حیات وبقای شیعه کمک کنند. ✍🏻در زمان امام صادق "ع " با اینکه زمینه ظاهری قیام و تشکیل حکومت، برای آن حضرت فراهم بود ولی اقدام نکرده و قبول ننمودند چون می دانستند که بدون تربیت افرادی مانند سلمان فارسی و مالک اشتر نمی توان احکام اسلامی و عدالت واقعی را پیاده کرد لذا حضرت به تبیین معارف اسلامی و حقایق قرآنی در  عقاید و اخلاقیات و احکام، و قوانین فردی و اجتماعی پرداختند. ✍🏻شهرستانی می نویسد:  ابومسلم خراسانی پس از مرگ ابراهیم ، در نامه‌ای امام صادق(ع) را شایسته‌ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: 🔅" ما اَنْتَ مِنْ رِجالِی وَ لا الزَّمانُ زَمانِی"🔅 نه تو از یاران من هستی، و نه زمانه زمانه‌ی من می‌باشد. 📚( الملل و النحل ج ۱ ص ۱۵۴) ✍🏻آن حضرت پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌اش داد 📚(مروج الذهب ج ۳ ص ۲۵۴) طبق روایات معتبر، امام صادق(ع) کافی نبودن یاران راستین را، علت خودداری از قیام شمرده است 📚( مناقب آل ابی طالب ج ۴ ص ۲۳۷) ✍🏻آن حضرت در راه تبیین معارف اسلامی و تربیت شاگردان ممتاز در رشته های مختلف از طرف خلفای بنی امیه و بنی عباس و نیز از طرف دوستان نادان و علوی های افراطی مورد اذيت فراوان و هجمه و اعتراض، قرارگرفتند به طوری که آن حضرت از خود شیعیان سطحی‌ نگر و افراطی هم تقیه می کردند و می فرمود: دستور تقیه تا قیام و ظهور قائم ما ادامه دارد " 🔅فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا سَقَطَتِ التَّقِیَّه"🔅 پس زمانی‌که قائم ما ظهور کند، تقیّه کنار گذاشته خواهدشد. 📚(بحارالأنوار، ج۲۴، ص۴۷) و فرمود: دولت و حکومت ما در آخر زمان به دست قائم ما محقق خواهد شد. 📚( بحارالانوار ج۵۱ ص ۱۴۳) ۲. 🔸و اما حکمت عملی مهم: آخرین پیام آن حضرت این بود که: به شفاعت ما نخواهد رسید کسی که نماز را سبک بشمارد. 📚(الکافی ج ۳ ص ۲۷۰) 🔅اللهم عجل لولیک الفرج استاد علی مومنی
▪️اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِينِ ▪️اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلاَمِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفَظَ [مُسْتَحْفِظَ] دِينِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ. 👉 @raveshsonnati
🌸میلاد باسعادت حضرت فاطمه معصومه "سلام الله علیها" مبارک باد🌸 . 💠امام رضا "علیه السلام" فرمود: "من زار المعصومةَ بقُم کمَن زارَنی"  کسی که معصومه را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است. 📚( بحارالأنوار ج ۱۰۲ ص ۲۶۵ ) 🖌دو مطلب بسیار مهم در این روایت است : ۱ - با  اینکه نام آن حضرت "فاطمه " است لقب "معصومه"  از طرف امام رضا "ع" دلالت بر عصمت صغرای آن حضرت می کند (عصمت کبری مخصوص چهارده معصوم "ع"است) ۲ -  عظمت روحی و ملکوتی آن حضرت چنان است که ثواب زیارتش (به شرط معرفت) مانند ثواب زیارت امام رضا "ع"  موجب آمرزش گناهان و طهارت از آلودگی ها و نشان از آثار وضعی خاص در دنیا و آخرت (ورود به بهشت برین)  است. 🔅معرفت یعنی شناخت شخصیت معنوی و ملکوتی حضرات معصومین "ع" و حضرت معصومه" س" و تطبیق عقیده و فکر و عمل بر طبق عقاید و گفتار و اعمال آن بزرگواران! 💠 چنانچه امام رضا "علیه‌السلام" در روایت دیگر فرمود: (مَنْ‌زارَها عارفاً بِحَقّها فَلَهُ‌الْجَنَّهُ) کسی که با معرفت و شناخت، او (فاطمه معصومه) را زیارت کند، پاداشش بهشت است. 📚(بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷) ✅بعد از حضرت فاطمه زهرا " سلام الله علیها " حضرت معصومه "س" تنها خانمی است که زیارت منقول از امام معصوم (امام رضا "ع") دارد که حاوی مطالب فوق العاده عمیقی، مانند مقام "عنداللهی" است که اوج مقام یک بنده کامل می باشد. 🔆" یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ‏ " 🔆 این شأن و مقام عنداللهی برای غیر معصوم ع قابل درک نیست. ✍️از حضرت فاطمه معصومه (س) احادیثی نقل شده  که همه آنها پیرامون محور امامت و ولایت که قلب و روح اسلام است، می چرخد. چون تمامی مشکلات و ظلم و بی عدالتی نه تنها مسلمانان بلکه بشریت در اثر فراموشی غدير خم و غصب خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی"ع " می باشد لذا روایتی را مرحوم علامه امینی از طریق اهل سنت از کتاب مناقب شمس الدین شافعی با برجسته ترین سند از حضرت فاطمه معصومه "س" نقل می کند و آن حضرت هم با واسطه هایی که همه شان فاطمه نام دارند از حضرت فاطمه زهرا "س" نقل می کنند که فرمودند: 🔴آیا فراموش کردید که رسول خدا در روز غدیرخم فرمودند: هر کس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست؟! آیا فراموش کردید که رسول خدا فرمودند: منزلت علی نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی است؟! (الغدیر، جلد ١،صفحه ٣٥٨ ) 🔅اللهم ارزقنا زیارتها و شفاعتها و عجل لولیک الفرج بحقها.🔅 ✍️استاد علی مومنی
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#مژده به دوستاران دانش عمیق ان شاء الله به زودی تخصصی ترین، دقیق ترین و عمیق ترین ترجمه سوره حمد و
(۱) ترجمۀ مفردات آیه 1) باء تحلیل ادبی و ترجمه دقیق در باء در «بسم الله» چند نظریه وجود دارد: 1. باء مصاحبت و همراهی (نزدیک به معنای مَعَ). در این صورت ترجمۀ آن در فارسی «با» می باشد که برای توضیح بیشتر مانعی نیست که به «همراه» یا «همراهِ با» در متن یا در کمانک ( ) نیز ترجمه شود. 2. باء استعانت (باءی که بر سر ابزار و آلت کار داخل می شود). در این صورت نیز ترجمۀ آن در فارسی «با» می باشد که برای توضیح بیشتر مانعی نیست که به «با کمک» یا «به کمک» در متن یا در کمانک ( ) نیز ترجمه شود. 3. باء قسم. در این صورت ترجمۀ آن عبارت است: «قسم به الله چنین و چنان» یا «به حقّ خدا چنین و چنان» که البته احتمالی ضعیف است. 4. باء تعدیه به معنای عامّ آن (بائی که فعل خاصی همیشه یا بسیاری اوقات چون ابتدا یا استعانت با آن متعدّی می شود مانند تعدیۀ دخول با «في» یا مُرور با «باء» یا رُکوب با «عَلی» یا دُنُوّ و قرب با «مِن»). در این صورت ترجمۀ باء بسته به فعل یا به تعبیر جامع تر، متعلّق آن است. البته این بدان معنا نیست که باء از یکی از معانی خاص خود خارج می شود، ولی همیشه چنین نیست که در ترجمۀ فعل متعدّی به آن حرف جرّ، ترجمۀ آن حرف جرّ در زبان مقصد عینا ترجمه شود. مثلا ترجمۀ «قَرُبَ مِنْه» «به او نزدیک شد» است یا ترجمۀ «تَمَکَّنَ منه» «بر او توانا یا چیره شد» است، در حالی که «مِنْ» به تنهایی به معنای «اَز» است. بنا بر این لازم است برای ترجمۀ دقیقتر، متعلّق باء بسمله را نیز مورد بحث قرار دهیم. ادامه دارد إن شاء الله .... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول (۱) ترجمۀ مفردات آیه 1) باء تحلیل ادبی و ترجم
۲ احتمالات در متعلق باء احتمال اول یک احتمال و دیدگاه این است که متعلّق آن، استعانت یا یکی از مشتقّات آن است، مثل «أستَعینُ باسم الله». در این صورت باید دید «استعانَ به» به چه معناست؟ عرب، فعل استعان را به دو شکل به کار می برد: أ) استعانَهُ؛ مانند: «إیّاک نستعین» ب) استعانَ بِهِ؛ مانند: «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» (بقره: 45). با توجّه به اینکه باب استفعال در اینجا مفید معنای طلب است و افعال مشابه وهمسان آن متعدّی بنفسه اند، مانند: استخرجه، استکتبه، استنصره و دهها مثال دیگر، از این رو، ظاهرا اصل این است که استعانت متعدّی بنفسه است و در آیۀ پنجم سورۀ حمد، مطابق اصل خود به کار رفته است. در نتیجه اینکه برخی گفته یا احتمال داده اند که «إیّاک» در آن آیه و مانند آن منصوب به نزع خافض است، خلاف اصل و ظاهر است. البتّه ترجمۀ «استعانَهُ» می شود: «از او کمک خواست» یا «از او درخواست کمک کرد» چنانکه ترجمۀ «استکتبَهُ» «از او درخواست نوشتن کرد» است. بنا بر این، در «استعانَ به» سه احتمال وجود دارد: أ) زائده باشد برای تأکید یا غیر آن؛ ب) به معنای ربط و لصوق باشد؛ ج) به معنای استعانت باشد، مانند باء در «کتبتُ بالقَلَم». تنها فرقش این است که نوع فعل با مُفاد حرف جرّ در «استعانَ بِهِ» یکی است ولی در مثال بالا یکی نیست. همینطور در «لَصِقَ بِهِ» و «تعلَّقَ بِهِ» و در «ابتدأ منه» و «ذهب منه». البته برخی از مفسّران بر این باورند که در این صورت امکان ندارد باء معنای استعانت داشته باشد که البته این دیدگاه از دید ما نادرست است. ممکن است گفته شود: جایگاه کاربرد «استعانَه» با «استعانَ بِهِ» متفاوت است؛ زیرا هر جا متعلّق استعانت کسی باشد که حقیقتاً بتوان به او «مُعِین» (= کمک کننده یا کمککار) گفت مانند خدای متعال در آیۀ پنجم سوره حمد، در این صورت «استعانَهُ» به کار می رود و هر جا اطلاق «مُعِین» بر آن متعلّق در عرف حقیقت نباشد بلکه با کمی عنایت و تسامح باشد از این باب که آن متعلّق، در واقع ابزار کمک است نه یاور و کمککار، در این صورت «استعانَ بِهِ» به کار می رود مانند آیۀ «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» (بقره: 45)؛ چرا که نماز ابزار و وسیله برای کمک است نه خود کمک کننده، کمککار و یاور؛ زیرا یاور و معین حقیقی خداست. در پاسخ گوییم: این سخن با اینکه بدواً، سخنی دقیق به نظر می آید، ولی با مراجعه به استعمالات دیگر پذیرش آن مشکل است. مثلا در آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» (اعراف: 128)، باء بر «الله» داخل شده است. بنا بر این پذیرش فرق بالا با دشواری روبروست، مگر اینکه قائل شویم در این آیه خدای متعال به عنوان ابزار و وسیلۀ کمک در نظر گرفته شده است. فتأمّل. با توجّه به تمام آنچه گذشت، روشن است که استعمال «استعانَ مِنْهُ» که در کلام برخی از فارس زبانان یا ناآشنایان به استعمالات لغوی، دیده می شود، خلاف استعمال فصیح عربی است و بیشتر فارسی شدۀ «از او کمک خواست» است. ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول ۲ احتمالات در متعلق باء احتمال اول یک احتما
۳ ادامه احتمالات در متعلق باء تتمه احتمال اول بنا بر آنچه گذشت، ترجمۀ «استعانَ بِهِ» نیز همچون «استعانَهُ» عبارت است از «از او کمک خواست» یا «درخواست کمک کرد». البته ممکن است گفته شود: بائی که در آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» بر سر «بالله» داخل شده است با بائی که در آیۀ «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» بر سر «بالصّبر» داخل شده متفاوت است؛ زیرا باء نخست باء زائده و باء دوم باء استعانت است و قرینۀ این تفاوت این است که مدخول باء در آیۀ اول وسیله و ابزار کمک نیست ولی در آیۀ دوم، چنین است. بنا بر این ترجمۀ دقیق «أستعین باسم الله» این است: «(از خدا) به وسیلۀ نام خدا کمک می گیرم»، چنانکه ترجمۀ آیۀ این است: «به وسیلۀ شکیبایی و نماز کمک بگیرید»؛ ولی ترجمۀ آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» عبارت است از: «از خدا کمک بگیرید». فتأمّل. ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول ۳ ادامه احتمالات در متعلق باء تتمه احتمال او
۴ ادامه احتمالات در متعلق باء احتمال دوم احتمال و دیدگاه دیگر این است که متعلّق آن، بَدء یا ابتدا یا یکی از مشتقّات آن دو است، مثل «أبْتَدِاُ باسم الله». در این صورت باید دید «بَدَاَ یا ابْتَدَاَ بِهِ» به چه معناست؟ عرب، فعل بدء را نیز به دو شکل به کار می برد: أ) بَدَاَهُ؛ ب) بَدَاَ بِهِ. ظاهر عبارات اهل لغت این است که فرق روشنی میان مفهوم این دو نیست و هر دو به معنای «آغازیدن چیزی یا کاری» یا «آغاز کردن کاری یا آغاز به انجام کاری» هستند. بنابر این هر دو مترادف خواهند بود، چنانکه زمخشری و دیگران نیز تصریح کرده است. البتّه «بَدَاَهُ» در صورتی که مصداق مفعولش مخلوقی باشد به معنای خلق، آفریدن و ایجاد نیز آمده است چنانکه در آیۀ (اعراف: 29) به این معناست، همانطور که برخی اهل لغت نیز گفته اند. البته حتی در قرآن کریم نیز همیشه «بَدَاَهُ» به معنای خلق نیست، بلکه گاهی به معنای «آغازیدن، آغاز کردن یا شروع کردن» است؛ مانند آیۀ «أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين» (توبه : 13)‏ که «بَدَؤُوکُم» در اینجا به معنای این است که شما را پیش انداخته و کار را به شما شروع کرده و آغازیدند. امّا «بَدَاَ بِهِ» ظاهرا همیشه به معنای شروع کردن و آغاز کردن به کاری است. مانند آیۀ «فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخِيهِ» (یوسف: 76) یعنی: پیش از باردان (و ظرف) برادرش به باردان¬ها (و ظروف) ایشان پرداخت و شروع به (گشتن) آن کرد. بنا بر آنچه گذشت، «أبدَاُ باسم الله» یا «أبتَدِاُ باسم الله» به این معناست: «نام خدا را آغاز می کنم» یا «(در کارم) به نام خدا آغاز می کنم» یا «نام خدا را (در کارم) جلو می اندازم» یا «گفتن و ذکر یاد خدا را آغاز می کنم». اما ترجمۀ آن به «با نام خدا آغاز می کنم» تنها در صورتی درست است که باء را حرف متعدّی کنندۀ فعل (به معنایی که گذشت) ندانیم، در نتیجه، «بسم الله» می شود جارّ و مجرور متعلّق به «ابدأ» یا «ابتدأ» ولی مجرور باء، مفعول به معنوی آن نخواهد بود، بلکه مفعول به فعل محذوف خواهد بود که عبارت است از «هذا الفعلَ» مثلا یا مانند آن. یعنی: «کارم را آغاز می کنم با نام خدا». در این صورت، باء یا باء استعانت خواهد بود یا باء مصاحبت نه باء تعدیۀ عامّی که در این نظریۀ سوم، مقصود است. فافهم. برخی ممکن است متعلّق محذوف را «أشرع» به معنای شروع می کنم، بدانند که با توجّه به اینکه این فعل با «في» متعدّی می شود، در صورت تقدیر آن، باء «بسم الله» یا باء مصاحبت است یا استعانت نه تعدیۀ عامّ به معنایی که گذشت. یعنی: شروع می کنم (در این کار) با نام خدا (با کمک آن یا همراه آن). ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا از میان امامان معصوم علیهم السلام تنها امام هشتم "رضا" نامیده شده است، با اینکه همه امامان راضی از خدا و مرضی او بودند؟ ✍ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی علیهما السلام: إِنَّ قَوْماً مِنْ مُخَالِفِیکُمْ یَزْعُمُونَ أَنَّ أَبَاکَ إِنَّمَا سَمَّاهُ الْمَأْمُونُ الرِّضَا لِمَا رَضِیَهُ لِوِلَایَةِ عَهْدِهِ. فَقَالَ علیه السلام: کَذَبُوا وَ اللَّه وَ فَجَرُوا بَلِ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَی سَمَّاهُ بِالرِّضَا علیه السلام لِأَنَّهُ کَانَ رَضِیَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَمَائِهِ وَ رَضِیَ لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فِی أَرْضِهِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: أَ لَمْ یَکُنْ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْ آبَائِکَ الْمَاضِینَ علیهم السلام رَضِیَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ علیه السلام؟! فَقَالَ: بَلَی. فَقُلْتُ: فَلِمَ سُمِّیَ أَبُوکَ علیه السلام مِنْ بَیْنِهِمُ الرِّضَا؟ قَالَ: لِأَنَّهُ رَضِیَ بِهِ الْمُخَالِفُونَ مِنْ أَعْدَائِهِ کَمَا رَضِیَ بِهِ الْمُوَافِقُونَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَلَمْ یَکُنْ ذَلِکَ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِهِ علیهم السلام فَلِذَلِکَ سُمِّیَ مِنْ بَیْنِهِمُ الرِّضَا علیه السلام. 📚 بحار الانوار چاپ بیروت ج ۴۹ ص ۳ به نقل از سه کتاب معروف شیخ صدوق یعنی عیون اخبار الرضا علیه السلام و علل الشرائع و معانی الاخبار. پ ن: با اینکه در تسمیه اطراد لازم نیست کما تحقق فی محله ولی بیان مناسبت مخصصه راجح است. فافهم. 👉 @raveshsonnati