#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
ای علی خوی و ای محمد نام!
به حضور مقدس تو سلام!
زهد تو نقش سینه تاریخ
فضل تو تاج تارک ایام
نور قلب علی و زهرایی
بر رضا و جواد، دلآرام
از امامان ودیعهها داری
که شُکوه تو مانده در اسلام
ای به عزت عزیز چار علی!
وی به نسبت مخاطب سه امام!
دردها را دوا کنی به نگاه
سینهها را صفا دهی به کلام
دُر دریای افتخار و شرف
اختر آسمان خون و قیام
ز تو من خواهش کرم دارم
که کریمی و یادگار کرام
با ولای تو من پناه برم
در بر ذوالجلال و الاکرام
وز عطای تو خوانم استغفار
مِن جمیعِ الذنوب و الآثام
دوری از سامرا و از حرمت
میرسد عطر سامرا به مشام
تربیت یافتی تو در دو حریم
گریه کردند در غمت دو امام
گر به مدح تو اکتفا کردم
به همین چند بیت و چند کلام
بیش از اینم نبود دسترسی
به مقام تو، ای بزرگْمقام!
(که به باب الحوائجی مَثَلی
سیدی! یا محمدبنعلی!)
یا اباجعفر!ای سراپا نور!
که به سید محمدی مشهور
بنده ی صالحیّ و از کرمت
معجزات کثیر کرده ظهور
ای عطایت به جان ما نزدیک!
می دهم من سلامت از ره دور
پاکی ات آن چنان که در یادت
لحظه ای هم خطا نکرده خطور
خود تو هارون و عسکری موسی
هر دو را آستانه وادی طور
محرمان تو،حجّهم مقبول
زائران تو،سعیهم مشکور
دشمنان تو،جمعهم مخذول
دوستان تو ذنبهم مغفور
در حصاری که خفته پیکر تو
از جلال خدا بود محصور
تازیان،شهری و بیابانی
در پناه تو ایمن از شر و شور
هر که این جا قسم خورد به دروغ
در کف قهر تو بود مقهور
به عذاب خدا شود نزدیک
هر که گردد ز آستانت دور
باز امشب کبوتر دل را
به امیدی فرستمت به حضور
که پر و بال او شفا بخشی
وین ز ره مانده را کنی مسرور
به سلامم اگر دهی پاسخ
می برم منّت تو تا دم صور
(که به باب الحوائجی مثلی
سیّدی! یا محمّد بن علی!)
ای کرامت به درگه تو مقیم!
وی شفاعت به حکم تو تسلیم
صدف عشق را تو گوهر ناب
نجف علم را تو درّ یتیم
از تو ظاهر،فروغ زهد و ورع
وز تو پیدا نبوغ خُلق عظیم
به سلام تو لب گشوده مسیح
به کلام تو دل سپرده کلیم
افتخاری به خاندان کرم
یادگاری زِ دودمان کریم
حرم توست وادی ایمن
درگه توست واجب التعظیم
دل اعراب شیعه و سنّی
به تو امّیدوار و از تو به بیم
به امامت تو بوده ای ممتاز
گر نبودت قضای حیّ قدیم
حرم سامراست کعبه ی عشق
حرم توست مسجد تنعیم
عارف معترف به حقّ شما
زائر بهره ور زِ عقل سلیم
تا درآید به کعبه ی دل ها
بندد احرام زین خجسته حریم
من آلوده امشب ای مولا!
با سلامی به بوی لطف نسیم!
به حضورت به آرزوی جواب
کنم اخلاص بندگی تقدیم
(که به باب الحوائجی مثلی
سیّدی! یا محمد بن علی!)
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
⚫۲۹جمادی الثانی شهادت باب الحوائج حضرت سید محمد فرزند امام هادی و عموی بزرگوار امام زمان علیهم السلام تسلیت باد
@raziolhossein
@raziolhossein1
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
اين آستان كه جلوه اى از عرش كبرياست
اين قُبّه اى كه قبلهء حاجات ماسواست
مثل بهشت نه ؛ به خدا كه بهشت ماست
نزديك سامراست اگر سُرَّ مَنْ رَآست
حاجت رواست هركه بر اين درگه آمده است
اينجا مزار حضرت سيّدمحمّد است
-
از مروه و صفا حرمش با صفاتر است
از بوى عطر فاطمه صحنش معطّر است
صاحبْ مدارجى كه ز نسل پيمبر است
باب الحوائجى كه ابالفضل ِ ديگر است
بين همه كرامت و لطفش زبانزد است
اين شاهزاده حضرت سيّدمحمّد است
-
سيّدمحمّدى و به سادات سرورى
از هر چه گفته اند و شنيديم برترى
سَبْعُ الدُّجِيْلى و پسر شير خيبرى
آرى غضب كه مى كنى انگار حيدرى
دارند دشمنان تو هم از تو واهمه
جانم فداى هيبت تو يابن فاطمه
-
تو واجبْ احترامى و صاحبْ كرامتى
نور هدايتى و شفيع قيامتى
ديدند در رُخ تو ز عصمت علامتى
گفتند پس تو لايق شأن امامتى
جانم به اين جلالت و نازم به اين مقام
إبن امام و عَمّ امام و أخ الامام
-
بالم شكسته بود ولى باز پر زدم
با صد اميد بر در اين خانه در زدم
در راه سامرا به حريم تو سر زدم
قبل از پدر سرى به سراى پسر زدم
اى آنكه خاك را به نظر كيميا كنى
آيا شود كه گوشهء چشمى به ما كنى؟
-
با آن همه محبت و لطف و عطاى تو
دنيا وفا نكرد به مهر و وفاى تو
مى سوخت قلب حضرت هادى براى تو
جامه دَريد حجّت حق در عزاى تو
عمر كم تو ارثيهء مادر تو بود
اما شبيه فاطمه رويت نشد كبود
-
امشب گرفته ايم عزا گريه مى كنيم
يابن الحسن ز سوز تو ما گريه مى كنيم
از داغ دو عموى شما گريه مى كنيم
در سامرا و كرب و بلا گريه مى كنيم
اى من فداى بغض گلويت بيا بيا
آقا به روضهء دو عمويت بيا بيا
-
در سامرا عموى شما تيرِ كين نخورد
شمشير و تيغ و نى ز يسار و يمين نخورد
ضرب عمود بر سر آن نازنين نخورد
با صورت از بلندى مَركب زمين نخورد
در كربلا عموى تو را بى هوا زدند
زن ها به خيمه نالهء واضَيْعَتا زدند
-
يك ضربهء عمود ز طفلان عمو گرفت
بغضى عجيب بود كه راه گلو گرفت
در شام و كوفه دور حرم را عدو گرفت
(با آستين پاره نمى شد كه رو گرفت)
(بر روى نى محاسن سقا سفيد شد
زينب همين كه وارد بزم يزيد شد)
-
نامرد شرم از رُخ خيرالبشر نكرد
رحمى به سربريدهء در طشت زر نكرد
(زينب چو ديد كِشت اميدش ثمر نكرد
آهش بر آن ستمگر دلْ سخت اثر نكرد
آخر به طعنه گفت بزن خوب مى زنى
ظالم به بوسه گاه نبى چوب مى زنى)
#شعرمذهبیرضیعالحسین
@raziolhossein
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
#امام_حسین_مناجات
#هیئت
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما
ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم
این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما
یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا
حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما
یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم ، آقا جان
لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما
نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست
این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما
ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم
این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما
#احمد_ایرانی_نسب
@raziolhossein
#امام_حسین
#شب_جمعه
شبهای جمعه میرسد با اشک و آه و زمزمه
زهرا کنار قتلگه امالبنین در علقمه
امالبنین گلبوسه بر دست بریده میزند
با گریه زهرا بوسه بر حلق دریده میزند
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
از خدا آمده ام تا به خدا برگردم
پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم ؟
می روم پشت سرم آب مریز ای مادر
وطن مادری آنجاست ، چرا برگردم ؟
من به پابوسی آن سرور بی سر برسم
وای اگر از حرمش بی سر و پا برگردم
کفن و چادر و انگشتر ، سوغاتم نیست
بگذارید که با شرم و حیا برگردم
سر پرواز به سوی غم دیگر دارم
می روم شام مگر با اسرا برگردم
دل بیمار فقط از تو شفا می خواهد
شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد
#مجید_تال
@raziolhossein
#گریه
سودش فراوان ست و خیرش نیز بسیار است
آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است
یاد من و دربدری های دلم باشید
پروانه ای دیدید اگر تا صبح بیدار است
معشوق زیر منت عاشق نخواهد بود
صدبار قربانش شوم بازم طلبکار است
عاشق شدن هم سوختن هم ساختن دارد
بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است
از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست
هرکس که عاشق میشود ذاتاً گرفتار است
بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم
بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است
فکر من جامانده ی وامانده هم باشید
ای کاروان آهسته تر؛ در پای من خار است
با گریه کار طفل بهتر راه میافتد
گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است
امروز باید یار را با گریه راضی کرد
فردا که اعلامیه ی ما روی دیوار است
چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر
در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است
جز گریه از ما فاطمه چیزی نمیخواهد
نوکر که گریان نیست نوکر نیست ؛ سربار است
گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا
این گریه های ما فقط گرمی بازار است
.
.
.
دخت علی مرتضی اینجا چه میخواهد؟!!
زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است
#علی_اکبر_لطیفیان
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
با گریه های ماتم تو بس که خو کردم
ازآب روی دیده کسب آبرو کردم
یک بار تا مهمان من باشی تمام عمر
صحن و سرای دیده ام را شستشو کردم
پاره گریبانی که از دوری تو دارم
با تار و پود گریه و آهم رفو کردم
گفتم همه حاجات خود را ابتدا اما
درانتها تنها حرم را آرزو کردم
مویم پریشان شد اگر تقصیر دلتنگی است
بس درد و دل با خویش هر شب موبه مو کردم
دیوانه ام گفتند این مردم ز بس آقا
با عکس های کربلایت گفتکو کردم
هر زائری آمد گرفتم بین آغوشم
از سینه اش شش گوشه ات را خوب بو کردم
#موسی_علیمرادی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#دوبیتی
خواهم ز خدا كه بی ولايم نكند
غرق گنهم ولی رهايم نكند
يك خواسته دارم از خدای تو حسين
در هر دو جهان از تو جدايم نكند
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#دیر_راهب
عقیدۀ همه یاران به اتفاق اینست
که اشک شور بیاد حسین شیرینست
کنار قتلگه تو به گریه جان دادن
ز وعدهها که بهخود دادهام یکی اینست
تو سیدالشهدایی، تو کشتۀ اشکی
منم که مذهبم عشق تو گریهام دین ست
سلام حضرت صادق به هر که از داغت
همیشه سفرۀچشمش به اشک رنگینست
ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست
کنون که مرهم تو گریۀ محبّین ست
گرفتم اینکه سرت را بهدیر، راهب شست
ز تشنگی لب پاکت هنوز پُر چینست
لبی که بر سر نی آیهها تلاوت کرد
لبی که از ضربات یزید خونینست
جبینشکستهبهسنگ ولبت نشسته بهخون
بمیرم اینکه سرت مجمعالمضامین ست
سرم فدای سرت کان سر منوّر تو
گهی میان تنور وگهی به خرجین ست
شکست پشت فلک خواهرت اسارت رفت
شکست پشت فلک بسکه داغ سنگین ست
به آب دیدۀ خود غرق میشوم نه عجب
شنیدم اینکه به زخم تو اشک تسکینست
عقیدۀ همه یاران به اتفاق این است
که شور گریه بیاد حسین شیرین ست
#ابراهیم_روزبهانی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند
مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند
دلم خوش است گره های زندگی مرا
به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه» وا کردند
بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد
همین که کرببلای تو را بنا کردند
کبوترِ دلِ من را درست روز ازل
حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند
منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو
مرا به لطف «حسن» با تو آشنا کردند
برای زخم تنت گریه کردم و دیدم
علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند
جماعتی که تو را می زدند در گودال
فقط به تو نه، به انسانیت جفا کردند
کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند
کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند
چه ها که زینب کبری ندید در گودال
سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند
#احسان_نرگسی
@raziolhossein
یااباعبدالله
حال و هوا به آب و هوا خوش نمی شود
بی کربلا بهشت برین هم بساز نیست
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
چقدر مثل خودت پرپرند، خواهرهات!
شکستهایّ و شکستهترند، خواهرهات
برای سایه زدن روی پیکر زخمیت
شکستهبسته دو بال و پرند، خواهرهات
شبیه مادر پهلو شکستهات، آقا!
کبود، مثل دو نیلوفرند، خواهرهات
میان این همه شلّاقهای نامحرم
چقدر محرم یکدیگرند، خواهرهات
نباش دلنگران سهسالهات، زیرا
برای دختر تو مادرند، خواهرهات
غریب بیکس من! غم مخور که بعد از این
دو تا سپاه، دو تا لشکرند، خواهرهات
به هم زدند اگر کوفهکوفه دنیا را
بدون شک، خلف حیدرند، خواهرهات
چه سالها! که گذشته ولی چو پروانه
هنوز دور حرم میپرند، خواهرهات
#ایوب_پرندآور
@raziolhossein
رجبـــــ آمد کہ امشبـــــ با طلوعش
دهــد مــژده "امام باقر آمد...
#ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#ماه_رجب
#دوبیتی
مگذار که دلخسته و دلخون باشیم
بگذار که برلطف تو مدیون باشیم
در ماه رجب آرزوی ما این است
ایکاش که ما از رجبیون باشیم
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#امام_باقر_مدح
ای ولــیّالله داور، السـلام
ای سلامت از پیامبر، السلام
حجّت خلاق اکبـر، السلام
زادۀ زهـرای اطهر، السلام
-السلام ای باقـر آلرسـول
-چارمین فرزند زهرای بتول
ای نبی بـر تو فرستاده سلام
وی به زینالعابدین، ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
-تیغ نطقت میشکافـد، علم را
-روح میبخشد مرامت، حلم را
ای سـلام ذات حـیّ داورت
بر تو و نطـق فضیلتپرورت
علم آرد سجده بر خاک درت
حلم گردیده است بر دور سرت
-نسل نوری هم ز باب و هم ز مام
-خـود امام و مـادرت بنـت الامام
کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تو امـامت را روانـی در بـدن
ای ولایـت را چـراغ انجمـن
-علم تو، علـم خداونـد جلیل
-وحی باشد بر لبت بیجبرییل
از درخـت علم، بَـر داریم ما
وز تو صد دریا گهر داریم ما
بس حـدیث معتبـر داریم ما
از شما کی دست برداریم ما؟
-یابن زهرا سر برآور باز هم
-«جابر جُعفی» بپرور باز هم
یابن زهرا گر چه با بغض تمام،
حرمتت گردید پامال «هشام»،
بر تنت آزار آمد صبح و شام،
تو امامـی، تو امامی، تو امام
-نور از هر سو که خیزد، دیدنی است
-چهرۀ خورشیـد کی پوشیدنی است؟
تو خـزانِ بـاغ زهـرا دیدهای
تو تن بیسر به صحرا دیدهای
گـردن مجـروح بابا دیدهای
بر فراز نیـزه سرهـا دیدهای
-کاش میدیدم چه آمد بر سرت
-یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
تو چهلمنـزل اسارت دیدهای
از ستمکاران جسـارت دیدهای
خود عزیزی و حقارت دیدهای
تشنگی و قتل و غارت دیدهای
-چارساله، کـوه ماتم بردهای
-مثل عمه، تازیانه خوردهای
شـام بـود و مجـلس شوم یزید
چشم تو چوب و لب خشکیده دید
گـه سکینه ناله از دل میکشید
گاه زینب جامـه بـر پیکـر درید
-چشم بر رگهای خونین دوختی
-سـوختی و سـوختی و سوختی
ای دل شیعـه چـراغ تــربتت
دیدههـا دریـای اشک غـربتت
سالهـا بـر دوش کـوه محنتت
روز و شب پامال میشد حرمتت
-ظلم دیـدی در عیـان و در خفا
-تـا شـدی مسمـوم از زهر جفا
ای به جانت از عدو رنج و عذاب
هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب
قلبت از زهـر ستـم گردیــد آب
قبــر بـیزوّار تــو، در آفتــاب
-وسعت صحن تو مُلک عالم است
-لالۀ قبـر تو اشک «میثم»است
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
از آسمان ترّنم باران چه دیدنیست
این بار طعم رویش گلها چشیدنیست
آمد خبر که ازطرف عرش یک پسر
بر جمع خانواده ی مولا رسیدنیست
ناز قدوم این نوه ی حضرت حسین
صدها نفرشبیه خودم سر بریدنیست
او آمد و به نام خداوند لب گشود
تکبیر جمع عرش نشینان شنیدنیست
آرام جا میان دو دست پدر گرفت
با ناز ناز طفلک زهرا کشیدنیست
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولی ُالله ِ پنجم است
نام تو نام حضرت پیغمبر خدا
محو توام تو بنده ی زیباتر خدا
هستی برای خلق جهان با علوم خود
بعد از پیام بر – تو پیام آور خدا
یک عالمه طراوت وسرسبزی و بهار
آورده ای برای من از محضر خدا
با آنهمه روایت سبزی که ازتو هست
آسان تر است آمدن ِ بر در ِ خدا
من از کنار خانه ی تو نه - نمی روم
تا که رسانی ام تو به دور و بر خدا
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولیُ اللهِ پنجم است
ای یادگار ِ واقعه ی کربلا سلام
با غصه و مصیبت و غم آشنا سلام
بر آن دل شکسته ی دوران کودکیت
از ما همیشه وهمه دم هرکجا سلام
یادت نمی رود دم دروازه های شهر
با سنگ داده اند به روی شما سلام
جابر رسید و گفت که ای باقرالعلوم
بر تو رسانده است رسول خدا سلام
قبر بدون شمع و چراغ بهشت ماست
ما زائر مزار تو هستیم با ” سلام “
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادت ِ ولیُ اللهِ پنجم است
#محمدحسن_بیات_لو
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
گلشن توحید، آباد امام باقر است
مرغ دل در هر نفس یاد امام باقر است
در تجلّی نور ارشاد امام باقر است
شادی اجداد و اولاد امام باقر است
مژده یاران عید میلاد امام باقر است
کعبه ی دل روح قرآن جان زین العابدین
سر زده در اوّل ماه رجب ماهی تمام
کافتابش آورد هر صبح دم عرض سلام
کنیه بوجعفر لقب یاقر محّد شد به نام
قطره ای از چشمه ی علمش علوم خاص و عام
نجل پیغمبر امام ابن امام ابن امام
رهنمای راستان و پیشوای راستین
کیست این مولود انجم را چراغ انجمن
عارف بودو نبود و واقف سرّ و علن
بحر بی پایان علم ذات حیِّ ذوالمنن
جابر آورده سلامش از رسول مؤتمن
باب او ابن الحسین و مام او بنت الحسن
جدّه اش زهرا و جدّش رحمةٌ للعالمین
روی او روی خدا خوی محمّد خوی او
سجده آرند آسمانی ها به خاک کوی او
از حسین و از حسن دارد ملاحت روی او
لاله های باغ جنّت مست عطر بوی او
نخل طوبی سرو رعنای کنار جوی او
طوطی آن نخل، میکاییل و جبریل امین
اختر برج حسن! خورشید سرمد زاده ای
بر علیّ بن الحسین امشب محمّد زاده ای
خود سپهر عصمت و ماه مؤیّد زاده ای
جان، نثار دامنت روح مجرّد زاده ای
احمدی دیگر برای آل احمد زاده ای
آسمان امشب نهاده پای بر چشم زمین
از خداجویان عالم بنده ی درگاه تو
ای صراط مستقیم کلّ خلقت، راه تو
وی فراتر از ثنای خلق قدر و جاه تو
آفتاب وحی روی خوب تر از ماه تو
مخزن اسرار غیب حقّ دل آگاه تو
منطقت علم الکتاب و مکتبت علم الیقین
سنگ اگر خاک تو گردد طوتیایش می کنی
مس چو اکسیر از تو خواهد کیمیایش می کنی
دست گمراهی چو گیری رهنمایش می کنی
هر کجا بیگانه بینی آشنایش می کنی
دشمن ار دشنام گوید تو دعایش می کنی
با کلامی جانفزا و با بیانی دلنشین
گاه از صوت مناجاتت ملایک در خروش
گاه اهل آسمان ها را کلامت دُرّ گوش
گه زاشگ دیده آری بحر رحمت را به جوش
گه جواب نیش دشمن را دهی پاسخ به نوش
گاه مانند کشاورزان بود بیلت به دوش
ریزدت پیوسته مروارید غلطان از جبین
ای گرفته وام خورشید جهان آرا زتو
ای عیان خُلق رسول و عصمت زهرا زتو
ای مزین کوه و دشت و دامن صحرا زتو
ای هدایت تا قیام محشر کبری زتو
ای زیارتنامه ی جانسوز عاشورا زتو
شور عاشورات پیدا در کلام آتشین
محفل قدّوسیان را از تو باشد ذکر خیر
با تو دائم اُنس دارد جنّ و اِنس و وحش و طیر
کرده ای از دامن سجّاده تا معبود سیر
مست فیضت آشنا و محو گفتار تو غیر
از تو زیبا قصّه ی ناب عزیز است و عُزیر
سینه ات دریای علم اوّلین و آخرین
تا تو را پیوسته در آغوش جان دارد بقیع
از تن پاک تو روح جاودان دارد بقیع
گر چه از خورشید گردون سایبان دارد بقیع
ناز هر شب بر چراغ آسمان دارد بقیع
سایه ی رحمت به فرق انس و جان دارد بقیع
خلق رو آرند سویش از یسار و از یمین
من کی ام مدحت سرای خاندان عصمتم
هر که هستم خاک پای خاندان عصمتم
سر خوش از جام ولای خاندان عصمتم
بلکه مرهون عطای خاندان عصمتم
«میثم» دار بلای خاندان عصمتم
بارالها هستیم را کن فداشان آمّین
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
جلوه می بارد از جمال علی
جذبه میجوشد از جلال علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آل علی
هرچه دارد خدا به خاطر اوست
هرچه دارد خدا حلالِ علی
مرتضی را چه کار با عالم
هست عالم فقط وبال علی
ای نفسهات در خصال صدوق
ای بزرگیت از خصال علی
همهی حرف توست قال نبی
همهی حال توست حال علی
آمدی تا که با تو ما برسیم
ما همه میوههایِ کال علی
لطف زهرا تو را به ما دادند
از کَرَمخانهی عیال علی
شب شب عشق آفرین ، علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای نمازِ مطهر زهرا
سجدههای معطر زهرا
خیره ای خیره بر مقاماتش
مثلِ قابی برابرِ زهرا
میوزد در هوای گیسویت
عطرِ گلهای قمصرِ زهرا
آسمانی و مژدهات را داد
به زمینها پیمبرِ زهرا
بی خودی نیست فاطمی هستی
پُری از نورِ کوثر زهرا
میزند موج در احادیثت
جلوههای مکرر زهرا
با شما جبرئیل نام مرا
میرساند به محضر زهرا
فاطمه عاشق همین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای طلوع علی الدوام حسن
آفتاب بلندِ بام حسن
جابر آوردهات سلام رسول
مادرت گفتهات سلام حسن
میرسند از تبارِ مادریات
هفت معصوم بر امام حسن
حسنی زادهای از آلِ حسین
ای حسینی ترین کلامِ حسن
دست تو دست مجتبای کریم
به تو زیبنده است نام حسن
به عمویت ارادتت پیداست
در بقیعی به احترام حسن
چارتا مجتبی کنارِ همید
ای تمام شما تمام حسن
هم حسن هم حسین این علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای محمد ترین دعای حسین
دومین احمد حرای حسین
آمدی تا به انتها برسد
امتدادی از ابتدای حسین
از پدر ارث بُردهای داری
به سرِ شانهات رَدای حسین
آنکه روزی "حسین منی "گفت
گفت مثلش تویی برای حسین
ای علی اکبر امام شده
اکبر بعد کربلای حسین
تو حسینیهی خدا هستی
با تو ماندیم در هجای حسین
عشق دنبال آخرین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#رباعی
در حلم و وفا حسن زبانزد دارد
در جود و سخا شکوه بی حد دارد
در قامت او صلابت حیدری ست
در چهره ي خود نور محمد دارد
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
روشن تر است این پسر از ماه صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش
ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش
ماه تمام اول ماه رجب رسید
قد قامت الصلوة به قد و به قامتش
شد اولین محمد بعد از پیامبر
آمد ز دست های علی هم نبوتش
چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش
عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش
در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است
خاص است قهر حجت و عام است رحمتش
از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر
قلب من و تو است حدود حکومتش
قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست
در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش
این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین
باید که غبطه خورد به شکل سیادتش
بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی
گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش
داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش
از این مسیر رفته به زهرا شباهتش
همبازی رقیه و دلواپس عمو
شد شرح روضه مدت عمر امامتش
در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم
در اصل شرح روضه فقط بوده علتش
#مهدی_رحیمی_زمستان
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
بال خود را پهن كرده بر زمين روح الامين
تا شود فرش حريم قُدسِ زين العابدين
اوّل ماه رجب دنياي ما زيباتر است
چونكه ماه ديگري پا مي گذارد بر زمين
"يامحمّد"در شروعش،"يا نبي"در آخرش
نيست بيخود شد رجب ، ماه اميرالمؤمنين
فاطمه بِنتُ الحَسن درخانه ي إبنُ الحُسين
كودكي آورده از هرحيث بي مِثل و قرين
آن چنان دارد شباهت بارسول الله كه
---مي شود او را بخوانم رَحمةٌ للعالَمين
خاك جاي خود،ببين افلاك هم روشن شده
بسكه نوراني ست اين خورشيد هستي آفرين
تا بگردند آسمانيها به گردش هفت بار
مي برند اين كعبه را با شوق تا عرش بَـرين
كوريِ چشمانِ شورِ خيلِ اصحابُ الشِّمال
روز ميلادش عجب شادند اصحابُ اليَمين
عيدي امروز ما را يا علي اكبر بده
لحظه اي كه بر تو مي گويد عمو اين نازنين
"ديدني"يعني تبسّم كردن او بر حُســين
ديدني تر، سجده ي شُكرِ امام السّاجدين
پنج تن را گِرد گهواره به چشم باطنش
در ميان حجره مي بيند امام پنجمين
هفتمين معصوم آمد،هفتمين باراست كه
دست حق بي پرده بيرون آمده از آستين
عقل عالم پيش عقل حضرتش جهل عظيم
علم خلق الله پيش دانش او شرمگين
"باقر علم نبيّين"شُهرت عامش بُوَد
اين مُحمّد هم،كريم است و حَليم است و اَمين
ظاهراً شد قاتل او زين آغشته به سَم
باطناً كُشتش غم سلطان مَقطوعُ الوَتين
اختصاصاً با رقيّه داشت دردي مشترك
او هم از پُشت شُتر افتاد با صورت زمين...
#محمد_قاسمي
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#رباعی #صلوات
بر آل علی فزون ز انجم صلوات
بیش از نفس تمام مردم صلوات
تا شاد شود دل امام چارم
بفرست تو بر امام پنجم صلوات
#علی_سلطانی
...
گل با لب مشک بو ، فرستد صلوات
از عشق ، نشانه جو ، فرستد صلوات
پیغام سلام ، داده بر آینه اش
آنکس که خدا بر او ، فرستد صلوات
#میثم_مؤمنینژاد
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#امام_باقر_مدح
آن مقتدا كه هستی دارد قوام از او
خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او
آن پنجمين امام كه معصوم هفتم است
دارد حريم كعبه ی دين احترام از او
دريا شكاف علم و يقين «باقرالعلوم»
ماهی كه شرمگين شده بدر تمام از او
او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست
آن گلشنی كه يافته فيض مدام از او
گل های باغ معرفت و بوستان علم
دارند رنگ و جلوه گری هر كدام از او
روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست
دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او
دانش به حُسن مطلع او گفت آفرين
بينش رسيده است به حُسن ختام از او
بطحا شده است باغ بهشت از ولادتش
يثرب شده است روضۀ دارالسلام از او
در گردش مدار، فروغ اميد را
منظومه های عشق گرفتند وام از او
تا رهنمای خلق شود در ره نجات
بالله گرفته بود خدا التزام از او
قولش هماره قول رسول كريم بود
شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او
اين آفتاب عشق كه سوي دمشق رفت
گفتی گرفت روشنی روز شام از او
بزم هشام بود به شام و گمان نبود
دعوت كند به «سَبق رِمايه» هشام از او
هر چند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست
تا حكم انصراف بگيرد امام از او
اما هشام بر سخن خود فشرد پاي
تير و كمان گرفت امام همام از او
تير و كمان گرفت و هدف را نشانه رفت
تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او
فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت
راضی نشد كه خصم شود تلخ كام از او
تير نخست چون به هدف كارگر فتاد
پروانه يافتند يكايك سهام از او
می دوخت تير را به دل تير در هدف
بود از خدای نصرت و سعی تمام از او
آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان
تجليل بی مبالغۀ خاص و عام از او
اين است رهبری كه بهر لحظه قدسيان
در عرش می برند به تقديس نام از او
همراه اوست عطر شهيدان كربلا
خيزد هنوز رايحه آن قيام از او
«جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند
با گوش جان شنيد جواب سلام از او
از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا
بر جای مانده حرمت بيت الحرام از او
از صد هزار بوسهی خورشيد خوشتر است
خال سياه كعبه و يك استلام از او
اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند
باشد كه بشنوند حديث و پيام از او
گوهرفشان به خدمت او طبع «حميری» است
شعر «كميت» يافته قدر و مقام از او
در ساحل غدير ولايت نشسته اند
آنان كه چون «فُضيل» گرفتند جام از او
رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست
جامی ز حوض كوثر و شرب مدام از او
#محمدجواد_غفورزاده
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
با پوزش از مقامِ تو، یا باقرالعلوم
آرم سخن بهنام تو، یا باقرالعلوم
گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم
وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم
ای نام تو محمَّد و خوی تو احمدی
ایثار دَر گهت، صلوات محمَّدی
ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین
حاکمِ به ممکناتی و، عالِم به عالَمین
مشمول رحمت تو همآن باشد و هماین
تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین
سیمای تو که مَطلَعُالاَنوار سرمدیست
آیینۀ کمال و جمال محمَّدیست
ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت
لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت
مِهر فلک پدیدۀ نور سیادتت
ماه رجب طلیعۀ روز ولادتت
ماهی که باب لطف خدا، باز میشود
با سالروز جشنِ تو، آغاز میشود...
ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین
هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین
زینتفَزای انجمن زینالعابدین
چشم و چراغ محفل مولای ساجدین
بر دو امام ذات شریف تو مُنتسب
کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب
آوازۀ عدالت و وجدان، ندای تو
پیک امیدبخش بشر شد صدای تو
در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو
ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو
یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت
خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت
ای در کتاب حق به مَدیحت کلامها
از ما به حضرتت صلوات و سلامها
پیدا ز نسل پاک تو آمد امامها
پروردگان مکتب عِلمت هشامها
هر یک به علم خویش خردپرور عموم
از یُمن دانش تو، شکافندۀ علوم
ای رونق از تو منبر و محراب یافته
علم تو ذرههای اتم را شکافته
دردا کسی به ایدۀ تو ره نیافته
از اینکه آفتاب به قبر تو تافته
خوناب غم ز دیدۀ افراد میرود
با اینکه ایدههای تو بر باد میرود
ای معنی نماز بیا و نماز کن
روی نیاز بر در آن بینیاز کن
دستی برای عرض تمنّا دراز کن
روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن
زانفاس خود به پیکر ایمان حیات بخش
اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش
من کیستم که وصل تو را آرزو کنم
زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم
اما دقایقی که به سوی تو رو کنم
از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم
هر چند رو سیاه ولی من موّحدم
مدّاح اهلبیت، غلامت «مؤیّدم»
#سیدرضا_مؤید
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
برخیز نگارا که بهار طرب آمد
عید عجم و جشن نشاط عرب آمد
از کثرت انوار یکی روز و شب آمد
پایان جمادی شد و ماه رجب آمد
ماهی که شود ملک جهان خلد مخلّد
از یمن قدوم دو علی و دو محمّد
بر اهل ولا عید مؤیّد شده امروز
در جلوه رخ داور سرمد شده امروز
لبخند، عیان بر لب احمد شده امروز
میلاد همایون محمّد شده امروز
در دامن خورشید، عیان قرص قمر شد
فخر دو جهان سیّد سجّاد پدر شد
امشب صدف بحر ولایت گهری زاد
یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد
در خانۀ خورشید ولایت قمری زاد
یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد
این است که دو فاطمه را نور دو عین است
پور دو علی باشد و نجل حسنین است
این گوهر یکدانۀ دریای عقول است
در مکتب دین دوستیش اصل اصول است
ماه دو علی مهر دل آرای رسول است
فرزند حسین است و عزیز دو بتول است
مولای همه عبد خدواند مقام است
تا حشر امام است امام است امام است
این محور دین اختر تابندۀ علم است
در قلب زمان، نور فزاینده علم است
آرندۀ علم است و نمایندۀ علم است
گویند علم است و شکافندۀ علم است
در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش
پیغمبر اسلام فرستاده سلامش
دشمن به عداوت خجل از کثرت خیرش
فرقی نکند گاه کرامت خود و غیرش
جبریل امین گم شده در وادی سیرش
شیرینی جان قصه شیرین عُزیریش
علم همه یک قطره زدریای کمالش
دیوانه شود عقل به توصیف جلالش
ای گوهر شش بحر و یم هفت دُرناب
ای سائل انوار رخت مهر جهانتاب
بی مهر تو طاعات، چو نقش آمده بر آب
خاک قدم طفل دبستان تو اقطاب
فرزند پیمبر پدر هفت امامی
هم فرش مکان هستی و هم عرش مقامی
انوار دل از روی نکوتر زمه تو
جن و بشر و خیل ملائک سپه تو
جان همه خوبان جهان خاک ره تو
شد باعث بینائی جابر نگه تو
ما را زگنه نیست به جز روی سیاهی
ای چشم خداوند، کرم کن به نگاهی
از شوق تو چون مهر تو چون داغ به سینه
چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه
ای شمع دل پنج امین و دو امینه
ما غرق به دریای گناه و تو سفینه
غرقیم ولی چشم به احسان تو داریم
با دست تهی دست به دامان تو داریم
مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را
حبّ تو صفا داده بقیع دل ما را
وصف تو همی شور دهد محفل ما را
اینگونه سرشتند از اول گل ما را
تا حشر گُل مهر تو روید زگِل ما
آوای تو پیوسته برآید زدل ما
تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت
پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت
جان و دل ما شمع شب تار بقیعت
تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت
این درد فراقی که به جان است دوا کن
بر ما ز ره لطف گذرنامه عطا کن
ای بوسه گه یوسف زهرا دهن تو
نقل دهن ما همه نَقل سخن تو
جان همه قربان تو و جان و تن تو
صد شکر که (میثم) شده مرغ چمن تو
غیر از گل مهر تو به گلزار نبوید
جز مدح تو و عترت اطهار نگوید
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein