eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔶 فیسبوک در آمریکا حکم تلگرام در ایران را دارد. ✅ مدیر به اتهام فروش اطلاعات و نقض غیرمستقیم حاکمیت دولت ، در کنگره آمریکا برای شهادت و پاسخگویی و محاکمه احضار شد.. ❌آیا شما قادرید مدیر را به اتهام سرویس دادن به گروهکهای تروریستی و برانداز و نقض حاکمیت دولت ، در مجلس ما احضار کنید؟! آیا به کسی یا قانونی پاسخگو است؟! این شرکت حتی حاضر نشد کانالهای گروهکهای را که رسما آموزش فعالیتهای خرابکارانه میدادند، ببندد؟! در کجای دنیا اقدام علیه ملی یک کشور در آزادی کامل جریان دارد؟ انگلستان در اعتراضات 2011 خود، دو جوان را که در فیسبوک تنها دعوت به راهپیمایی کرده بودند، به 4 سال حبس محکوم کرد! و صفحات آنها را بست. 🔶اصلا بفرمایید دفتر تلگرام کجاست؟! فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و.. همگی دارای دفتر مشخص، شرکت مشخص و.. هستند و تلگرام تنها شرکتی است که همه خصوصیات آن مبهم و نامعلوم و غیررسمی است.. 🔶 پس آقای ، کدام نقض و ماست؟! وجود تلگرام یا آن؟! بدور از حرکتهای و و عوامانه قضاوت کنید.. التماس انصاف و تفکر 👉 ☑️ @abdollahy
🔴افشای عامل اصلی مهاجرت ؛ از زنی مرموز با رشوه‌های انتخاباتی تا فشارهای روحی از سوی یک مرد و همسرش کیمیا علیزاده که در سایه موهبت به مدال و چندین جایزه و سکه و آپارتمان و.. دست پیدا کرده به خارج مهاجرت کرده. اما در کلیپ مصاحبه، شوهرش وسط صحبتهایش، با کلمه (.. نخور و..) نمیگذارد او بیشتر صحبت کند.😐موضوعی که این پیام را درباره نقش شوهرش در او جدی تر میکند👇 🔰گفتگوی واتساپی کیمیا علیزاده با یکی از بستگانش👇 🔺کیمیا که با مدال برنز مشهور شد و امتیازات بیشمار مالی گرفت در کمال تعجب و در یک بیانیه که همگان اذعان دارند غیرمنصفانه و وقیحانه بوده است به خارج رفت و گفت قصد بازگشت به را ندارد! البته به گفته دوستان و بستگان کیمیا او حتی نمیتواند یک جمله از این متن را خود بنویسید چه رسد به کل آن و قطعا نگارش متن بیانیه از جای دیگر آب میخورد! ( احتمالا ) 🔺یکی از بستگان کیمیا در گفتگوی واتساپی از وی سوال میکند چرا تو که قهرمان ملی ایران بودی چنین کاری کردی و باعث و ناراحتی دوستان شدی؟ کیمیا با لحنی مضطرب همه این مسائل را به همسرش نسبت داده و گفت "من در راهی رفته ام که دیگر بازگشت ندارد. چند ماه است که شوهرم مدام موضوع رفتن را مطرح میکرد و میگفت آینده حرفه ای من در خارج ایران درخشان تر است. او من رو ابزاری برای خودش میدونه و با چند نفر در هلند و صحبت کرده تا برنامه ریزی فعالیت های من و حمایت مالیمون رو انجام بدن. متن بیانیه من رو هم بهم داد تا منتشر کنم و میدونم کار همونهاست. اگر من نتونم اینجا موفق بشم قطعا میکنم و همه چیز رو به مردم میگم 👈چون اون من رو مجبور کرده و حالا میفهمم هدف از نزدیک شدن به من و ازدواج با من ساختن آینده‌ خودش بوده! من نه اینکه الان پشیمون هستم ولی اگر نتونم موفق بشم حتما بجای پشیمونی خودم اون رو پشیمون میکنم." در این گفتگو کیمیا از زنی فاسد و ثروتمند بنام نام میبرد که از او در قبال پرداخت پول خواسته بود در انتخابات اسفند۹۸ از لیست دفاع کند. شهین گفته بود ۲۰۰ میلیون تومان پرداخت میکند و نیز گفته بود سال ۹۴ مبلغ ۵۰ میلیون به برای حمایت از پرداخت کرده!! نکته جالب اینجاست که شهین دست روی هر کدام از ها میگذارد، پس از مدتی به خارج از ایران یا فرار میکنند (مهناز) یا پناهنده میشوند (کیمیا) راستی: در هر کشوری وطنفروش است.. 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اینجا جشن #عروسی یا پارتی نیست؛ اینجا ستاد #انتخاباتی کاندیدای حوزه انتخاباتی #بندر_گناوه است بزرگواران یه قر میدن بعد میان جلو کاندیدا سجده می‌کنن😳😐 تاسف برای چنین مردمی.. با چنین مردمی میخواید #خائن و #دزد و #مفتخور به #مجلس نره؟! #انتخابات #گناوه #شورای_نگهبان #رهبر #انتخابات_مجلس #بوشهر 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 واقعاً حرف های دوستانم دلم را خالی کرده بود که کودکانه پرسیدم :«شماها واقعاً گرای بچه ها رو میدید؟؟؟» هر آنچه از حجم حرف هایم در دلش جمع شده بود با نفسی بلند بیرون داد. دقیقاً مقابلم ایستاد، کف دستش را به دیوار کنار سرم گذاشت، صورتش را به من نزدیک تر کرد طوری که فقط چشمانش را ببینم و صادقانه شهادت داد :«فرشته جان! من اگه تو دفتر میشینم واسه با بچه هاس، همین! همونطور که بچه های دیگه مناظره می کنن، نشریه می زنن، فعالیت می کنن، ما هم همین کارا رو می کنیم!» 💠 برای لحظاتی محو نگاه گرم و مهربانی شدم که احساس می کردم هنوز برایم قابل هستند، اما این چه شومی بود که پای عشقم را می لرزاند؟ باز نتوانستم ارتباط نگاهم را با نگاهش همچون گذشته برقرار کنم که مژگانم به زیر افتاد و نگاهم زیر پلک هایم پنهان شد و او می خواست بحث را عوض کند که با مهربانی زمزمه کرد :«مثل اینکه قرار بود فردا که تولد (علیهاالسلام) هستش، بیایم خونه تون واسه تعیین زمان عروسی، یادت رفته؟» 💠 از این حرفش دلم لرزید، من حالا به همه چیز شک کرده بودم، اصلاً دیگر از این مرد می ترسیدم که بیشتر در خودم فرو رفتم و او بی خبر از تردیدم، با آرامشی ادامه داد :«یه برگزار شد، من و تو هر کدوم طرفدار یه بودیم، این مدت هم کلی با هم کلنجار رفتیم، حالا یکی بُرده یکی باخته! اگه واقعاً به سطح شهر و مردم هم نگاه می کردی، می دیدی اکثر مردم طرفدار بودن.» سپس با لبخندی معنادار مقنعه سبزم را نشانه رفت و برایم دلیل آورد :«اما بخاطر همین رنگ سبزی که همه تون استفاده می کردید و تو تجمعات تون می دیدید همه هستن، این احساس براتون ایجاد شده بود که طرفدارای بیشترن، درحالی که قشر اصلی جامعه با احمدی نژاد بودن. خب حالا هم همه چی تموم شده، ما هم دیگه باید برگردیم سر زندگی خودمون...» 💠 و نگذاشتم حرفش به آخر برسد که دوباره کاسه صبرم سر رفت :«هیچ چی تموم نشده! تو هنوزم داری می گی! میرحسین نباخته، اتفاقاً میرحسین انتخابات رو بُرده! شماها کردید! شماها دروغ میگید! اکثریت جامعه ما بودیم، اما شماها مون رو دزدیدید!!!» سفیدی چشمان کشیده اش از عصبانیت سرخ شد و من احساس می کردم دیگر در برابر این مرد چیزی برای از دست دادن ندارم که اختیار زبانم را از دست دادم :«شماها میخواید هر غلطی بکنید، همه مردم مثل گوسفند سرشون رو بندازن پایین و هیچی نگن! اما من گوسفند نیستم! با تو هم سر هیچ خونه زندگی نمیام!» 💠 از شدت عصبانیت رگ پیشانی‌اش از خون پُر شد، می دیدم قلب نگاهش می لرزد و درست در لحظه ای که خواست پاسخم را بدهد صدای بلندی سرش را چرخاند. من هم از دیوار کَندم و قدمی جلوتر رفتم تا ببینم چه خبر شده که دیدم همان دوستان دخترم به همراه تعداد زیادی از دانشجوهای دختر و پسر که همگی از طرفداران و بودند، در انتهای راهرو و در محوطه باز بین کلاس ها، چند حلقه تو در تو تشکیل داده و می چرخند. 💠 می چرخیدند، دستان شان را بالای سرشان به هم می زدند و سرود "" را با صدای بلند می خواندند. اولین باری نبود که دانشگاه ما شاهد این شکل از بود و حالا امروز دانشجوها در اعتراض به تقلب در انتخابات، بار دیگر دانشکده را به هم ریخته بودند. 💠 می دانستم حق دارند و دلم می خواست وارد حلقه اعتراض شان شوم، اما این دست و پایم را بند کرده بود. دیگر حواسم به مَهدی نبود، محو جسارت دوستانم شده بودم که برای احقاق حق شان کرده و اصلاً نمی دیدم مَهدی چطور مات فرشته‌ای شده است که انگار دیگر او را نمی شناخت. 💠 قدمی به سمتم آمد، نگاهش سرد شده بود، اصلاً انگار دلش یخ زده بود که با نفسی که از اعماق سینه اش به سختی برمی آمد، صدایم کرد :«دیگه نمی شناسمت فرشته...» هنوز نگاهم می کرد اما انگار دیگر حرفی برای گفتن نداشت که همچنانکه رویش به من بود، چند قدمی عقب رفت. 💠 نگاهش به قدری سنگین بود که احساس کردم همه وجودم را در هم شکست و دیگر حتی نمی خواست نگاهم کند که رویش را از من گرداند و به سرعت دور شد. همهمه یار دبستانی من، دانشجویانی که برای به پا خواسته بودند، عشقی که رهایم کرد و دلی که در سینه ام بیصدا جان داد؛ اصلاً اینها چه ارتباطی با هم داشتند؟ 💠 راستی مَهدی کجا می رفت؟ بی اختیار چند قدمی دنبالش رفتم، به سمت دفتر بسیج دانشکده می رفت، یعنی برای می رفت؟ بهانه خوبی بود تا هم عقده حرف هایش را سرش خالی کنم هم عشقم را بگیرم که تقریباً دنبالش دویدم... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در میتینگ فعلی و نامزد دور بعد در ! 😳 این حرکت نمونه بارز تبلیغاتی و رای خریدنه ولی مسئله مهمتر اینه اونایی که به اینجور افراد رای میدن باید بدونن به کشورشون میکنن ایشون احمد انارکی از سلفی‌ بگیران با موگرینی و از حامیان هستن که افتخار گرفتن عکس یادگاری با سفیر انگلیس هم داره !! 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔰مدعی هستند یک بحث نظری برای استفاده دولتمردان بعدی بوده و «قرار نبوده» منتشر شود. اما همه شواهد نشان میداد که این مصاحبه یک ست و از قبل «قرار بوده» منتشر شود! پست هم خیلی ظریف این پروژه را لو داد؛ طراحی یک پروژه تبلیغاتی ؛ 🔰دو قطبی راه می اندازند؛ در این فضاسازی مصنوعی یا بلیط به عنوان می بَرد و روی موج ایجاد شده اسکی بازی می کند، یا می سوزد که باز هم خیالی نیست چون از قِبَل بردن مباحث انتخاباتی به فاز ، از پاسخگویی بابت عملکرد افتضاح مورد حمایت در اقتصاد و سیاست خارجی فرار می کنند. ☑️ @abdollahy_moh