هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ #نهج_البلاغه به گوشه اى از «خدماتش به #مسلمين و كسانى كه تحت حكومت او مى زيستند» اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه #حُسن_جوار را در مورد شما به كار بستم). منظور از «حُسن جوار» اين است كه انسان، در برابر معاشران و دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با ادب و احترام و خوشرفتارى و تحمل ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمعشان احساس آرامش و خوشوقتى كنند.
🔹بررسى تاريخ زندگانى #امام_علی (عليه السلام) به خصوص در #دوران_حكومت، نشان مى دهد كه در همه جا با مهر و محبّت با #مردم رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را تغذيه مى كرد؛ يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى كرد؛ با مخالفان مُدارا مى نمود و با دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت.
🔹به عكسِ دوران #حكومت_عثمان كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد.
🔹اگر #اميرالمؤمنين (عليه السلام) حتى برادرش #عقيل را با ديگران در سهم #بيت_المال كاملا يكسان مى شمرد، اطرافيان عثمان، چنان بر اموال بيت المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به #پاسدارى از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير #اطاعت و بندگى خدا از وسوسه هاى #شياطين جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند #دشمن از شما نگهدارى نمودم.
🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند #ذلّت و حلقه هاى زنجيرِ #ستم آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت #عثمان و سيطره #بنىاميّه و #بنىمروان بر حكومت اسلامى، دامنه #ظلم و #ستم در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، #امام_علی (عليه السلام) آنها را از اين حكومتِ خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست افرادی شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد.
🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين #خدمات_خالصانه نه به جهت #حقّشناسى و #قدردانى شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر نيكىِ اندكى از سوى شما و چشمپوشى از بدىهاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد).
🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) اين است كه شما خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد، بلكه مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من #خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى #وظيفه_الهى بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به #نافرمانىها و #سرپيچىها و #بیوفايى هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است.
🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر «نهج البلاغه» به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي». (همواره امتها از ظلم زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از ظلم پيروانم بيمناكم).
پی نوشت:
[۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۲۰۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #اميرالمؤمنين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش اول)
🔸از منظر اسلام، #اموال_عمومى و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى اهمیت فراوانی است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به همه افراد جامعه تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج خيانت در اموال عمومى و #بيت_المال، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند.
🔹براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است كه داستان «حديده مُحْماة» را به خاطر بياوريم. آنجا كه #عقيل برادر اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام)، از آن حضرت تقاضا كرد كمى بر سهميه او از گندم بيت المال بيفزايد، و ضابطه عدالت بين مسلمين را به سبب رابطه برادرى كمى تغيير دهد، #امیرالمؤمنین (عليه السلام) آهنى را در آتش گذارد، و نزديك دست او برد، که فرياد «عقيل» بلند شد، و #امام (عليه السلام) با عصبانيت فرمود: «اى #عقيل از آهن تفتيده اى كه انسانى آن را به بازى سرخ كرده [و نزديك دست تو آورده] ناله مى كنى، اما مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته؟ آيا تو از اين ناراحتى مختصر مى نالى و من از آن آتش سوزان ننالم؟». [۱]
🔹آن حضرت در سخن تكان دهنده دیگری، در هنگام باز گرداندن عطايايی که #عثمان بى حساب از #بيت_المال به اقوام و بستگانش بخشیده بود، فرمودند: «به خدا سوگند اگر آنها را بيهوده از #بيتالمالمسلمين به اين و آن بخشيده شده بيابم، به بيت المال باز مى گردانم، هر چند مهر و كابين زنان شده باشد، و يا كنيزانى را با آن در اختيار گرفته باشند، چرا كه #عدالت سبب گشايش و پيشرفت جامعه است، و آن كس كه #عدالت بر او گران آيد تحمل جور، بر او گران تر است». [۲]
🔹در موردی دیگر هنگامى كه به آن حضرت پيشنهاد كردند براى پيشرفت كار حكومت (حداقل در آغاز كار) براى افراد صاحب نفوذ، امتيازى در عطاياى #بيت_المال قائل باشد، #امام (عليه السلام) از اين پيشنهاد خشمگين شده و فرمودند: «آيا به من دستور مى دهيد كه براى پيروزى خود، از جور و #ستم در حق كسانى كه بر آنها حكومت مى كنم استفاده كنم؟ به خدا سوگند تا زنده ام و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز به چنين كارى دست نمى زنم، اگر اين اموال از خودم بود، به طور مساوى در ميان آنها تقسيم مى كردم [و عدالت را رعايت مى نمودم] تا چه رسد به اين كه اين اموال، #اموال_خداست [و متعلق به #بيت_المال است]». [۳]
🔹گاهی اوقات نزديكترين دوستان خود را در خيانت به #بيت_المال تهديد مىكردند، تا ديگران به حساب خود برسند، و بدانند اين مسأله بسيار جدى است. در همين رابطه در نامه اى كه اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام) به بعضى از فرمانداران كشور اسلامى كه به خاطر بروز پاره اى از جنگ ها از آشفتگی جامعه اسلامى سوء استفاده كرده، و #اموال_بيتالمال را به غارت می بردند، مى نويسد: «از خدا بترس و #اموال_مردم [اموال بيت المال] را به آنها بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو مسلط سازد، وظيفه ام را در برابر خدا درباره تو انجام خواهم داد، و با اين #شمشيرم كه هيچ كس را با آن نزدم، مگر اين كه داخل دوزخ شد به تو خواهم زد، به خدا سوگند اگر حسن و حسين كارى همانند تو انجام دهند، هيچ پشتيبانى و هواخواهى از سوى من نخواهند داشت، و در اراده من تأثير نمى كند، تا آن زمان كه حق را از آنها بستانم». [۴] #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ ق، چاپ اول، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴ و من كلام له يتبرأ من الظلم.
[۲] همان، ص۵۷، خطبه۱۵ و من كلام له فيما رده على المسلمين من قطائع عثمان
[۳] همان، ص۱۸۳، خطبه۱۲۶ و من كلام له لما عوتب على التسوية في العطاء
[۴] همان، ص۴۱۳، نامه۴۱ و من كتاب له إلى بعض عماله
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ۱، ج۳، ص۱۹۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بیت_المال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از نظر امام علی (علیه السلام)، هدف «بنی امیّه» از به دست گرفتن حکومت چه بود؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸از تعبيرات #امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۶۲ «نهج البلاغه» مخصوصاً جمله «حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ...» چنين استفاده مى شود كه هدف #بنى_اميّه تنها استيلاى بر خلافت اسلامى نبود؛ بلكه آنها - كه تفاله هاى عصر جاهليّت بودند - كمر به محو #اسلام بسته بودند و اگر با فداكارى هاى #شهيدان_كربلا و بيدارى مسلمين پرده از نيّاتشان برداشته نمى شد، معلوم نبود كه امروز، نامى از #اسلام باقى مى ماند يا نه؟! شواهد تاريخى بر اين مدّعا بسيار است؛ از جمله:
2⃣سخنان فرزند معاويه، #يزيد كه به هنگام شنيدن خبر شهادت #امام_حسين (عليه السلام) و انتقال سرهاى بريده به شام در ميان جمعى از شنوندگان و اشعار معروفش «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْىٌ نَزَلْ» گواه زنده ديگرى بر اين مدّعاست. او و پدرش #معاويه اين تفكّر زشت و كفرآميز را از پدر و جدّشان #ابوسفيان به ارث برده بودند،
🔹كه به گفته «تاريخ طبرى» و ديگران، هنگامى كه خلافت به #عثمان [عثمان فرزندزاده اميّه بود] رسيد بسيار خشنود شد و در يك جلسه خصوصى خطاب به «بنى عبد مناف» [و بنى اميّه] گفت: «تَلَقَّفُوها تَلَقُّفَ الْكُرَةِ فَمَا هُناكَ جَنَّةٌ وَ لَا نارٌ» [۱] (گوى خلافت را بربایید كه نه بهشتى در كار است و نه دوزخى!).
🔹و در عبارت مسعودى در «مروج الذّهب» چنين ذكر شده است: «يا بَنِي أُمَيَّةَ، تَلَقَّفُوها تَلَقُّفَ الْكُرَةِ فَوَ الَّذِي يَحْلِفُ بِهِ اَبُوسُفْيانَ مَازِلْتُ اَرْجُوها لَكُمْ وَ لَتَصْبِرَنَّ اِلَى صِبْيانِكُمْ وِراثَةً» [۲] (اى #بنىاميّه، گوى خلافت را برباييد، قسم به كسى كه ابوسفيان به او سوگند ياد مى كند [اشاره به بتها] من هميشه اميدوار بودم كه خلافت به دامان شما برگردد و به يقين در آينده به بچه هاى شما نيز به ارث خواهد رسيد).
🔹همين معنا را «ابن عبد البرّ» در كتاب «استيعاب» نقل كرده است؛ او مى گويد: «اين سخن در مجلس عثمان بود و هنگامى كه عثمان انكار بهشت و دوزخ را از #ابوسفيان شنيد، فرياد زد: برخيز و از من دور شو». [۳]
پی نوشتها؛
[۱] تاريخ الأمم و الملوك (تاریخ طبری)، طبری، دار التراث، بيروت، ۱۳۸۷ق، چ ۲، ج ۱۰، ص ۵۸؛ حوادث سال ۲۸۴ قمرى، به مناسبت نامه اى كه براى معتضد عباسى درباره رسوايى هاى معاويه نوشته شده بود.
[۲] مروج الذهب، همان، ج ۲، ص ۳۴۳
[۳] الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ابن عبد البرّ، دار الجيل، بيروت، ۱۴۱۲ق، چ ۱، ج ۴، ص ۱۶۷۹
📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۳۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بنى_اميّه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «امام حسین» (علیه السلام) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش اول)
🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه #امام_حسین (علیه السلام) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد:
1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۱)
🔹#انحرافات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جامعه اسلامی با رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آغاز شد و روز به روز گسترش پیدا کرد. کار به جایی رسید که در عصر #عثمان و #معاویه ارزش های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به ارزش های مادی و جاهلی دادند؛ که این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. [۱] در این دوره تاریخی مبارزه با مبانی و ارزش های اسلامی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر #جاهلیت با همه ویژگیهایش ظهور یافت و #دین_اسلام در معرض نابودی قرار گرفت. به طور کلی مبارزه با قرآن کریم و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مرحله جدیدی وارد شده و شکل علنی به خود گرفت. لذا خطر #اضمحلالدین، جدی شد. [۲]
🔹و همه اینها به خاطر رفتارهای ضد دینی حکومت و زمامداران وقت بود. #معاویه از وقتی خلیفه شد، ابزارهای دینی و دنیوی را به استخدام درآورد و جامعه را از ارزش های الهی و معنوی تهی ساخت و به سوی ارزش های مادی و جاهلی سوق داد. [۳] فضای کلی به این گونه بود که #بنیامیه عده ای را با تطمیع و جماعتی را با تهدید، مطیع خود ساخته بودند. خواص امت در مقابل ستمکاران سکوت کرده و عوام امت نیز هر یک به طریقی گرفتار بدبختی و تباهی شده بودند.
🔹در حالی که سنت های مبارک پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) یکی بعد از دیگری از بین می رفت، کسی فریاد نمی کشید و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر در جامعه اسلامی تعطیل شده بود. سرسپردگی به دنیا فخر شمرده می شد. #ارزشهای_دینی و معنوی رنگ باخته بودند. اولیای خدا در رنج و شکنجه گرفتار آمده بودند. فقر و بی چیزی جماعتی از خلق را به ستوه آورده بود. #سنتهای_جاهلی بار دیگر در جامعه اسلامی رخ می نمود و جماعتی به احیای آن سنت ها فخر می فروختند.
🔹حکام با هوسبازی و خودخواهی در منجلاب سلطنت غوطه می خوردند و در برابر خدای متعال گستاخی می کردند. #فحشا و #منکرات آشکارا انجام می گرفت و حتی در مقدس ترین شهرها استعمال آلات لهو و لعب و شراب خواری رواج یافته بود. [۴] اما این تباهی و سقوط با به حکومت رسیدن #یزید به اوج خود رسید. یکی از ویژگی های یزید بن معاویه که نزد مورخین مشهور است این است که اهل لهو و لعب و اهل مسکرات بوده است. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی، حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ص ۳۷۱. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان، ص ۳۷۲
برگرفته از: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد