┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_قاسم_غریب🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۵
#خوشحالی رسانه های حامی داعش از #شهادت غریب✨🌾
#شبکه العربیه بلافاصله بعد از #شهادت قاسم غریب با خوشحالی خبر کشته(شهید) شدن دو #سردار سپاه پاسداران ایران در سوریه را گزارش می دهد .
العربیه گفت : #خبرگزارى هاى ایران طى روزهاى گذشته از کشته(شهید) شدن دو #افسر سپاه به نامهاى سرهنگ #کریم_غوابش و سرهنگ #قاسم_غریب در منطقه #زبدانى در حومه دمشق ، و #منابع سوری نیز از کشته(شهید) شدن یک سرهنگ #ایرانی خبر دادند.
بنا به گزارش #خبرگزاریهاى ایران ، کریم غوابش متولد ۱۳۴۸و #بازنشسته سپاه و جانباز ۵۰درصدى جنگ ایران وعراق بود و و از آغاز جنگ سوریه به #دمشق اعزام شده بود. وى روز شنبه توسط یک تله #انفجاری در زیر خودروی حامل وى منفجر کشته(شهید) شده است.
منابع سورى نیز از کشته(شهید) شدن یک سرهنگ ایرانی - که نامش ذکر نشده - در روستای دورین در حومه #لاذقیه در شمال غرب سوریه، #علاوه بر ده سرباز ارتش سوریه و چند #عضو حزب الله لبنان عصر یکشنبه #توسط عملیات یک گروه تکفیری از ارتش آزاد ، خبر داده اند.
به گزارش #خبرگزارى " دفاع پرس" وابسته به نیروهاى مسلح ایران، #قاسم غریب جانشین #گردان تکاور تیپ مردم پایه سپاه نینوای استان #گلستان بوده که روز شنبه در ارتفاعات تلمور(تدمر) سوریه شهیدشد.🕊🌹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_قاسم_غریب🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۶
#شهید قاسم غریب سومین سپاهى #شهید 🕊🌹شده از استان گلستان و از اهالى روستای #سیدمیران بود. پیش از این #غلامعلی تولی از تیپ ۶٠زرهی گنبدکاووس وسید #احسان حاجی حاتملو از پاسداران تیپ ۴۵جوادالائمه گرگان ، در #نزدیکی شهر حلب شهید شدند.🕊🕊🕊🌹
#شهید غریب به عنوان" داوطلب #مدافع حرم حضرت #زینب " برای دومین مرحله عازم #ماموریت به سوریه شده بود.
#آری اینگونه بود که شهادت #قاسم_غریب موجب خوشحالی داعش و حامیان رسانه ای اش چون العربیه شد
#اما جایزه ای که برای سر قاسم غریب تعیین شده بود باعث شد تا #حتی بعد از شهادت وی نیز دست از سر او بر ندارند .😔
یکی از #نزدیکان شهید می گوید : شب تدفین شهید و روزهای بعد از آن #شاهد حضور افرادی مشکوک در اطراف منزل و #گلزار شهدای محل #دفن شهید بودیم که بلافاصله موضوع را به مراجع امنیتی #گزارش دادیم . احتمالات نشان می دهد آن #عده هنوز به دنبال سر این فرمانده #شجاع بودند که شاید برای آنها هزاران دلار می ارزید .
#مادری_زینب_وار🌴
#سردار صادقی فرمانده سپاه استان گلستان #نقل می کرد : #وقتی برای رساندن خبر شهادت قاسم غریب می خواستند نزد مادر وی بروند ، نمی دانستند چطوری این پیام را به این #مادر بدهند ،😔 با توجه به #سابقه بیماری احتمال می رفت مادر با شنیدن خبر #شهادت🕊 فرزندش بهم بریزد .😭
خلاصه بچه های سپاه به منزل شهید رفتند و در خانه #نشستند .
#مادرشهید قبل از اینکه کلمه ای گفته شود از #چهره افراد حاضر همه چیز را فهمید و گفت می دانم که #قاسم شهید شده است .🕊🌹
⏪ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_قاسم_غریب🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۷
#مادر شهید قبل از اینکه کلمه ای گفته شود از #چهره افراد حاضر همه چیز را فهمید و گفت می دانم که #قاسم_شهید شده است 🕊🌹او این موضوع را از سالها پیش می دانست که #فرزندش شاگرد مکتب #عاشوراست و بالاخره یک روزی در #رکاب همین مکتب به شهادت می رسد برای همین به #سایر بچه های سپاه که اشک می ریختند،😭 #دلداری می داد .
#صادقی ادامه داد : ↪️
ما آنجا #شیفته مکتب و صبوری اینطور #شیرزنان ایرانی شدیم که #زینب_وار راه عاشورا را ادامه می دهند و با انگیزه ای #مضاعف به محل خدمت خود برگشتیم .
🔅دعای #مادر قاسم برای زاهد پور🕊🌹
#اسماعیل زاهدپور یکی از پاسداران بازنشسته استان #گلستان بعد از #شهادت قاسم غریب هر پنجشنبه به #گلزارشهدای🌹🕊🕊 سید میران و منزل قاسم غریب می رفت . #زاهدپور آنجا به #مادر قاسم غریب می گفت دعا کنید من به سوریه بروم و #شهید بشوم .🕊
مادر شهید زیر بار چنین #دعایی نمی رفت #اما زاهدپور هر پنجشنبه می رفت و باز هم بر دعای مادر قاسم #اصرار می کرد تا اینکه مادر گفت #من آرزو می کنم که آنچه که دوست داری به آن #برسی و اینگونه بود که اسماعیل زاهدپور این #شیرمرد کردکویی به سوریه رفت و در آذرماه سال گذشته در #دفاع از حرم حضرت #زینب (س) به آرزوی دیرینه اش و #یاران باوفایش چون قاسم غریب پیوست .🕊🌹
⏪ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_قاسم_غریب🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۸
#دانستن شهید از شهادتش🕊🌹
#برادر شهید نقل می کرد: ↪️
در حیاط منزل ما درخت #انجیری بود که بچه های منزل بارها برای چیدن انجیر بالای آن رفته و گاها بر اثر افتادن از آن آسیب می دیدند که #پدرمان تصمیم به قطع درخت می گیرد .
اما هر وقت که می خواهند درخت را #قطع کنند قاسم مانع می شد و می گفت هر وقت من #شهید بشوم این درخت هم می افتد .
#برادر شهید ادامه داد چند روز بعد از #شهادتش در حیاط بودیم که درخت انجیر #افتاد و من آنجا یاد حرفهای قاسم افتادم .✨
#قاسم غریب با شهید #محمد حسین میردوستی چهارمین شهید مدافع حرم استان #گلستان که اصالتا اهل روستای #دوزین مینودشت می باشد نیز #دوستی دیرینه داشت .
این دو شهید در #یگان_صابرین تهران و در سوریه با هم بودند و #خاطرات بسیار خوبی از یکدیگر دارند که شاید این #گنجینه در سینه این دو شهید برای #همیشه بایگانی شده است .😔
🚩تدمر آزاد شد✌️
"تدمر" یا "پالمیرا" یکی از شهرهای مهم و #باستانی استان حمص بوده که در فاصله 160 کیلومتری پایتخت (دمشق) قرار دارد و یک شهر #استراتژیک به حساب میآید. "پالمیرا" در طول تاریخ یکی از #مهمترین شهرهای سوریه مرکزی بوده است و یک شهر #گذرگاهی اساسی برای مسافران صحرای سوریه محسوب میشده است و آن را با نام "عروس صحرا" میشناختند.
#این شهر دو ماه بعد از #شهادت قاسم غریب بدست داعش افتاد
و #جنایتهای فجیعی علیه #بشریت و در کنار آن صدمات شدیدی به آثار باستانی و #تاریخی وارد شد . با حضور روسیه در جبهه #مقاومت علیه تکفیری های داعش صدمات سختی به داعش در پالمیرا وارد آمد تا اینکه این شهر تاریخی از دست داعش #آزاد شد .
نیروهای روسی برای اینکه #روحیه مردم شهر را برگردانند در این شهر کنسرت برگزار کردند و برای #شهدای این شهر و #مدافعان آن ادای احترام کردند اما تدمر یا پالمیرا #بیش از روس ها #مدیون امثال #قاسم_غریب هستند که با ایجاد وقفه و #مانع در عملیات داعش در این شهر باعث #جلوگیری از آسیب های بیشتر به این شهر و مردم آن شد.
#روحش شاد راهش پر رهرو باد🕊🌹
روحمان با یادشان شاد🌹
پایان⏹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_عمادی 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱
#شهید سیدروحاله عمادی، از شهدای #مدافع حرم نخستین روز از شهریور ماه سال 1359 در روستای #پاشاکلای زیراب در یک خانواده مذهبی و #متدین چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستا #گذراند و سپس برای ادامه تحصیل در #هنرستان فنی به شهر زیراب رفت و در رشته ساخت وتولید فارغ التحصیل شد. به دلیل #علاقه شدید به انقلاب و نظام و دلدادگی به #رهبرمعظم انقلاب و #اسلام راستین محمدی به دانشگاه #امام_حسین(ع) رفت و به خدمت مقدس #پاسداری نائل گشت. وی با #نگاه عمیق به دین اسلام و شریعت ناب محمدی کم کم به رشد #معنوی زایدالوصفی رسید که عشق به #شهادت🕊🌹 از آرزوهای دیرین او بوده است. #لبخند زیبای او همیشه و در همه حال #نشان از صفا و صمیمیت درونی وی داشت و سعی در #اصلاح امور بین دوستان و خویشاوندان #خصلت ذاتی او بوده است. زندگی مشترک شهید با #همسری مهربان و فداکار همراه با #زیارت خانه خدا آغاز شد. او که همه جا با #نیروی قوی چه در راه عمل و توکل به خدا کارش را ادامه می داد #توانست با اخذ #مدرک فوق لیسانس و یادگیری علوم و فنون #پروازی به درجه #استاد خلبانی برسد. ایشان در حراست و پاسداری از مرزهای شرقی و غربی کشور و #مبارزه با پژاک تلاش های #وافری داشت. این دلیرمرد سوادکوهی در #سومین اعزامش به سوریه، برای #دفاع از حرم حضرت #زینب کبری (س) و حضرت #رقیه (س) در روز #جمعه اول آبان ماه سال 1394 مصادف با #تاسوعای حسینی سال 1437 هجری قمری و طی
« #عملیات_محرم» در درگیری با «مزدورانِ سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در شهر #حلب خلعت #شهادت پوشید🕊🌹
به گزارش،،،،،،ادامه دارد.،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_عمادی 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۲
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت
#شهید سید #روح_الله_عمادی از فرزندان نهضت #حضرت روح الله(ره) در #خطه مازندران است که در عملیات محرم و در پی دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شرف #شهادت نائل آمد.🕊🌹
#سیدحسین عمادی از دوستان، همکاران و اقوام شهید سید روح الله عمادی است که از روزهای بودن با این #شهیدعزیز می گوید:↪️
#روح_الله به ورزش های هیجانی علاقه مند بود🔆
بنده از #کودکی با سید روح الله دوست بودم او از کودکی به ورزش های #هیجانی علاقه مند بود بسیار #مودب بود هر وقت در جمع دوستانهمان جمع میشدیم و شوخی میکردیم همیشه #جملات مثبت و پر معنا می خواند خیلی #مبادی آداب بود و ما برای همین موضع #حسابی سر به سرش میگذاشتیم.
🌟شهید عمادی به #سرعت بخاری را بغل کرد و به بیرون رفت👌
هر دو در #هنرستان درس میخوانیدم. یک شب در روستا بودیم و هوا خیلی سرد بود، قیف #بخاری نفتی داخل خانه که نفت از آن به صورت چکه چکه می ریخت خراب شده بود و #ناگهان بخاری به سرعت الو گرفت؛ #آتشی که تا سقف رفت، #سید روح الله به سرعت بخاری را #بغل کرد و به بیرون رفت، به قدری آتش شدید بود که اگر #دیرتر می جنبید خانه به آتش کشیده می شد. #شب را داخل خانه سرد خوابیدیم اما از این همه #شجاعت روح الله حیرت کرده بود.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_عمادی 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۳
💠با هم جذب سپاه شدیم✌️
بعد از اینکه #دیپلم گرفتیم به اتفاق هم برای #استخدام در سپاه پاسداران اقدام کردیم در موقع تحصیل در یک #پادگان بودیم و به علت اینکه فامیلی مان شبیه بود تخت مان هم کنار هم بود اما چون هر دو قدمان کوتاه بودیم در یک تخت می خوابیدیم.
🍃بر فراز روستا
در #یادواره های شهدا🕊🌹 که در محله مان برگزار می شد #روح_الله با گلایدر بر فراز روستا #پرواز می کرد و بچه ها و اهالی محل به خاطر این امر و حرکت #ویژه اش بر آسمان با اشتیاق بالایی در #مراسم شرکت می کردند. یک بار از بالای روستا ها عبور #کرده بود و با دوربینش از #محلات سرسبز مازندران، عکس می انداخت و عکس ها را به #اهالی همان جا #هدیه می کرد.
این #شهید بزرگوار چون محل کارش در پایتخت بود ارتباطات خوبی داشت و برای #اکثر همشهریانش که در تهران #مشکل داشتند به خصوص جوانانی که سرباز بودند هر #کاری از دستش بر می آمد انجام می داد.🌹
⏮ادامه دارد،،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_عمادی 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۴
💠الان وقت #شهادتم نیست🕊🌹
قبل از #سفرش به سوریه یک کلیپ یک دقیقه ای از #پروازش تهیه کرده بود، با یکی از مداحان #صحبت کرده بود تا اگر شهید شد در #مراسمش مداحی کند🌹
یک بار در سفر و #ماموریتی که به سیستان داشت به سیم برق #خورده بود و آنقدر این برخورد #فجیع بود که ما فکر کردیم تکه پاره شد وقتی رسیدم بالای #سرش گفت الان #وقت شهادتم نیست.🌱
💠قبل از #سفرش به سوریه یک #لباس نظامی به او دادم
چند روز قبل از #آخرین سفرش به سوریه، آمد و گفت حسین یک #لباس_خاکی به من بده، لباس ندارم. من یک لباسی #داشتم که سایزش 44 بود پوشید و گفت کمی #بزرگ است اما می برم، گفتم یک لباس دیگر هم دارم فردا #صبح برایت می فرستم لباس را آماده کردم اما #متوجه شدم که رفته به سوریه،😔
آمدم خانه به #همسرم گفتم #روح_الله یک حال و هوای دیگری داشت به نظرم #شهید میشود.🕊🌹
#البته اگر شهید نمیشد در حقش ظلم میشد.🍃
⏮ادامه دارد
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_عمادی 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۵
💠او صابرین را انتخاب کرد🔅
#دلم بدجور گرفته بود، روح الله خیلی #پشتکار داشت خیلی سخت کوش بود دوست داشت همه چیز را یاد بگیرد دوره #آموزشهای رزمی را رفته بود. بدنش به قدری #قوی بود که تنه های درخت که نهال بودند را وقتی میزدی پشتش میشکست. #دوره اسکیت را هم گذرانده بود #گلایدر را هم که وارد بود و با آن #پرواز میکرد بعد از آموزش در نیروی #زمینی وقتی قرار شد تقسیم شویم، رفت گردان #صابرین و این هم از شجاعت و #اخلاصش بود. سخت ترین جا را برای خدمت #انتخاب کرد چندین سال بود که #ساکن تهران بود و از خانواده اش دور بود.
هر وقت #میآمد خیلی ساده و بی ادعا با همه #برخورد میکرد به پدر و مادرش احترام #ویژهای میگذاشت، خب ما شمالی هستیم و شالیکاری میکنیم کار شالیکاری هم میدانید #سخت است ما کار خودمان را به سختی #انجام میدادیم اما #روح_الله پس از کمک به خانوادهاش به زمینهای دیگر هم میرفت و به #همه کمک میکرد و برای همین در روستای #پدریمان (پاشا کلا سوادکوه) خیلی در بین مردم #محبوب بود.💞
✨✨✨🕊🕊🌹🌹
#امیدوارم که در لحظه شهادت لباس تنش بوده🇮🇷
#وقتی که برای ثبت نام به سپاه مراجعه کردیم یک #دوست دیگر به نام سید #روح_الله_سلطانی نیز با ما بود که #همیشه با هم بودیم آن دوتا رفیق #رفتند🕊🕊
و من تنها ماندم من که #توفیق شهادت نداشتم اما امیدوارم #لحظه شهادت همان #لباسی که به روح الله عزیز دادم به #تنش بوده باشد.😭 #پایان⏹
در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند،،،،، التماس دعای شهادت🌹
روحمان بایادشان شاد🍃
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_سجاد_طاهر_نیا 🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۲
خصوصیات اخلاقی💌
#اهل_مراقبت
آقا#سجادطاهرنیا میگن اهل مراقبت بود #یعنی:
✅باصدای #بلند نمی خندید
✅نماز اول وقت و #نافله آن را می خواند
✅هر روز زیارت #عاشورا میخواند
✅نگاه خود را #کنترل میکرد و همیشه سر به زیر بود دربرابر نامحرم(مبارزه با نفس)✌️
✅هر روز #قرآن می خواند
✅ #خمس زندگی اش را دقیق حساب میکرد
✅دربرابر #پدر و مادر ، پاهای خود را دراز نمی کرد(احسان به والدین)
✅به همه محبت میکرد
از غیر خدا چیزی نمی خواست
✅انفاق میکرد
اهل صدقه بود
✅ساده می پوشید و کم می خورد
✅به #خواندن نماز شب اهتمام داشت اهل #دعا بودو
برای انجام مستحبات تلاش میکرد✨✨
و....
#نمازاول_وقت
همیشه و در همه #شرایط تلاش میکرد #نماز اول وقت بخواند نیم ساعت قبل از اذان کارهای خودش را با اذان #هماهنگ میکرد که مبادا
از خواندن #نمازاول_وقت جا بماند.
#اضطراب نماز اول وقت همیشه در چهره اش #نمایان بود.
بارها اذان بگوش می شنوید #اولین مکان برای اقامه نماز مسجد یا فضای اقامه نماز در پارک های تهران که میدید #توقف میکرد و به سمت اقامه نماز حرکت میکرد.
#یتیمی(عطوفت)
یه روز یکی از #بچه های کلاس یه حرکتی کرد که #معلم ناراحت شد
وقتی سوال کرد کی این کار رو کرد،#شهیدسجادطاهرنیا گردن گرفت
و معلم گوشش رو گرفت و از کلاس #اخراجش کرد
دوستاش بهش گفتن چرا گردن گرفتی؟
گفت #چون اون پدر نداشت و نمی خواستم #ناراحت شود 😭
⏮ادامه دارد،،،
✍️قابل توجه:
بااین سبک زندگی که برگرفته از زندگی امیر المومنین علی (ع) است ،ایا پاداشی غیر از شهادت دارد؟🕊🌹
♻️ همه بخشهای زندگینامه با همکاری وهمت ،#مدیر محترم ،وولایی ،کانال رسمی شهید #سجادطاهرنیا عزیز تنظیم گردیده است،
التماس دعا