eitaa logo
ارشيو ،زندگينامه شهداي نيرو ويژه صابرين
75 دنبال‌کننده
204 عکس
38 ویدیو
10 فایل
ارتباط @Hamadani_52
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۱ سیدروح‌اله عمادی، از شهدای حرم نخستین روز از شهریور ماه سال 1359 در روستای زیراب در یک خانواده مذهبی و چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستا و سپس برای ادامه تحصیل در فنی به شهر زیراب رفت و در رشته ساخت وتولید فارغ التحصیل شد. به دلیل شدید به انقلاب و نظام و دلدادگی به انقلاب و راستین محمدی به دانشگاه (ع) رفت و به خدمت مقدس نائل گشت. وی با عمیق به دین اسلام و شریعت ناب محمدی کم کم به رشد زایدالوصفی رسید که عشق به 🕊🌹 از آرزوهای دیرین او بوده است. زیبای او همیشه و در همه حال از صفا و صمیمیت درونی وی داشت و سعی در امور بین دوستان و خویشاوندان ذاتی او بوده است. زندگی مشترک شهید با مهربان و فداکار همراه با خانه خدا آغاز شد. او که همه جا با قوی چه در راه عمل و توکل به خدا کارش را ادامه می داد با اخذ فوق لیسانس و یادگیری علوم و فنون به درجه خلبانی برسد. ایشان در حراست و پاسداری از مرزهای شرقی و غربی کشور و با پژاک تلاش های داشت. این دلیرمرد سوادکوهی در اعزامش به سوریه، برای از حرم حضرت کبری (س) و حضرت (س) در روز اول آبان ماه سال 1394 مصادف با حسینی سال 1437 هجری قمری و طی « » در درگیری با «مزدورانِ سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در شهر خلعت پوشید🕊🌹 به گزارش،،،،،،ادامه دارد.،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۹ ❓بعد از اعزام با هم در تماس بودید؟❓ ✨✨✨✨🌹🍃🕊 همسربزرگوار شهید: ⏪،،،بعد از آخرین اعزامش 20 روزی گذشت. در این مدت با هم در تماس بودیم. وقتی تماس می‌گرفت از حال و احوال جویا می‌شد از و دوری حرف می‌زدیم. قبل از با اصرار از من خواست که گذرنامه‌ام را آماده کنم تا همراه چند نفر از دیگر خانواده‌های رزمنده برای به سوریه برویم. خیلی برای این کار عجله داشت. انگار می‌دانست دیدارمان خواهد بود. وقتی همه مقدمات آماده شد با ایشان تماس گرفتم و گفتم ما آماده‌ایم. انگار خبری در راه باشد گفت باید کنید. پیش خودم گفتم این همه عجله و اصرار آخر هم اینگونه پاسخ من را می‌‌دهد، بگذار از سوریه ،به او خواهم گفت. از پشت تلفن خوب نیست. آقا رضا می‌دانست زمان پرواز نزدیک شده است.🕊🌹 ✨✨✨✨🍃🍂 ❓چطور خبر شهادتش را به شما اطلاع دادند؟❓ یکی دو تا از دوستانش با من تماس گرفتند و منزل را خواستند. کردم. با خودم گفتم آدرس منزل و بازدید از خانواده ما برای چه!❗️ تماس رضا شدم تا موضوع تماس دوستان و پرس و جویشان برای آدرس را به ایشان بگویم. آقا رضا که تماس گرفت صدایش گرفته بود.😞 علتش را پرسیدم که به سرماخوردگی از سرش باز کرد. کمی شک کردم، بعد از این همه تماس‌ها، یکی از دوستان رضا پیامک زد و نوشت « برادر عزیزم را خدمت امام زمان (عج)، مقام معظم رهبری و شما تسلیت می‌گویم و امید که با شهدای کربلا محشور شود.🌹» بعد از خواندن این پیامک با خواهر رضا تماس گرفتم، اما گوشی دست همسرش بود گویی آنها در جریان بودند و من بی‌خبر مانده بودم. در نهایت با ارسال‌کننده پیام تماس گرفتم ایشان که دیدند من از شهادت همسرم ندارم گفتند که پیام را اشتباه ارسال کرده‌‌اند. با یکی دیگر از خواهرهای رضا تماس گرفتم. مدام می‌گفت چیزی نیست، اما از همین «چیزی نیست» گفتن‌ها شدم رضا به قلبی‌اش رسیده است و من هم امر خدا شدم و گفتم «اللهم رضاً برضائک».✌️ بعد از آن هم به لطف خدا را پیشه کردم. رضا در هفتمین روز از مهر ماه سال 1395 با اصابت تیر در سوریه به شهادت رسیده بود.🕊🌹 ⏮ادامه دارد،،، ✍️ان الله مع الصابرین✨ درود وسلام خدا،بر همسران وهمسنگران، شهدا از تبار🌹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۱ معرفی نام و نام خانوادگی: جمالی نام پدر: محل تولد: فسا تاریخ تولد: ۶۵/۷/۱ تاریخ شهادت: ۹۴/۸/۸ محل شهادت: ، سوریه محل دفن: فسا وصعبت تاهل: تعداد فرزندان: سروان پاسدار جمالی مورخ۰۱/۰۷/۱۳۶۵ مصادف با ۱۸ محرم الحرام سال ۱۴۰۷ در روستای پرور و ولایت مدار شهرستان فسا دیده به جهان گشود . وی که از خادمان آقا اباعبدالله(ع) و ابالفضل العباس(ع) بود در خانواده ای پرور و بعد از دایی به دنیا آمد ودر جوار ای مذهبی ، متدین و عموزاده های تربیت گردید. ⏮ادامه دارد،،،