eitaa logo
ارشيو ،زندگينامه شهداي نيرو ويژه صابرين
75 دنبال‌کننده
204 عکس
38 ویدیو
10 فایل
ارتباط @Hamadani_52
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۶ قاسم غریب سومین سپاهى 🕊🌹شده از استان گلستان و از اهالى روستای بود. پیش از این تولی از تیپ ۶٠زرهی گنبدکاووس وسید حاجی حاتملو از پاسداران تیپ ۴۵جوادالائمه گرگان ، در شهر حلب شهید شدند.🕊🕊🕊🌹 غریب به عنوان" داوطلب حرم حضرت " برای دومین مرحله عازم به سوریه شده بود. اینگونه بود که شهادت موجب خوشحالی داعش و حامیان رسانه ای اش چون العربیه شد جایزه ای که برای سر قاسم غریب تعیین شده بود باعث شد تا بعد از شهادت وی نیز دست از سر او بر ندارند .😔 یکی از شهید می گوید : شب تدفین شهید و روزهای بعد از آن حضور افرادی مشکوک در اطراف منزل و شهدای محل شهید بودیم که بلافاصله موضوع را به مراجع امنیتی دادیم . احتمالات نشان می دهد آن هنوز به دنبال سر این فرمانده بودند که شاید برای آنها هزاران دلار می ارزید . 🌴 صادقی فرمانده سپاه استان گلستان می کرد : برای رساندن خبر شهادت قاسم غریب می خواستند نزد مادر وی بروند ، نمی دانستند چطوری این پیام را به این بدهند ،😔 با توجه به بیماری احتمال می رفت مادر با شنیدن خبر 🕊 فرزندش بهم بریزد .😭 خلاصه بچه های سپاه به منزل شهید رفتند و در خانه . قبل از اینکه کلمه ای گفته شود از افراد حاضر همه چیز را فهمید و گفت می دانم که شهید شده است .🕊🌹 ⏪ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۷ شهید قبل از اینکه کلمه ای گفته شود از افراد حاضر همه چیز را فهمید و گفت می دانم که شده است 🕊🌹او این موضوع را از سالها پیش می دانست که شاگرد مکتب و بالاخره یک روزی در همین مکتب به شهادت می رسد برای همین به بچه های سپاه که اشک می ریختند،😭 می داد . ادامه داد : ↪️ ما آنجا مکتب و صبوری اینطور ایرانی شدیم که راه عاشورا را ادامه می دهند و با انگیزه ای به محل خدمت خود برگشتیم . 🔅دعای قاسم برای زاهد پور🕊🌹 زاهدپور یکی از پاسداران بازنشسته استان بعد از قاسم غریب هر پنجشنبه به 🌹🕊🕊 سید میران و منزل قاسم غریب می رفت . آنجا به قاسم غریب می گفت دعا کنید من به سوریه بروم و بشوم .🕊 مادر شهید زیر بار چنین نمی رفت زاهدپور هر پنجشنبه می رفت و باز هم بر دعای مادر قاسم می کرد تا اینکه مادر گفت آرزو می کنم که آنچه که دوست داری به آن و اینگونه بود که اسماعیل زاهدپور این کردکویی به سوریه رفت و در آذرماه سال گذشته در از حرم حضرت (س) به آرزوی دیرینه اش و باوفایش چون قاسم غریب پیوست .🕊🌹 ⏪ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۸ شهید از شهادتش🕊🌹 شهید نقل می کرد: ↪️ در حیاط منزل ما درخت بود که بچه های منزل بارها برای چیدن انجیر بالای آن رفته و گاها بر اثر افتادن از آن آسیب می دیدند که تصمیم به قطع درخت می گیرد . اما هر وقت که می خواهند درخت را کنند قاسم مانع می شد و می گفت هر وقت من بشوم این درخت هم می افتد . شهید ادامه داد چند روز بعد از در حیاط بودیم که درخت انجیر و من آنجا یاد حرفهای قاسم افتادم .✨ غریب با شهید حسین میردوستی چهارمین شهید مدافع حرم استان که اصالتا اهل روستای مینودشت می باشد نیز دیرینه داشت . این دو شهید در تهران و در سوریه با هم بودند و بسیار خوبی از یکدیگر دارند که شاید این در سینه این دو شهید برای بایگانی شده است .😔 🚩تدمر آزاد شد✌️ "تدمر" یا "پالمیرا" یکی از شهرهای مهم و استان حمص بوده که در فاصله 160 کیلومتری پایتخت (دمشق) قرار دارد و یک شهر به حساب می‌آید. "پالمیرا" در طول تاریخ یکی از شهرهای سوریه مرکزی بوده است و یک شهر اساسی برای مسافران صحرای سوریه محسوب می‌شده است و آن را با نام "عروس صحرا" می‌شناختند. شهر دو ماه بعد از قاسم غریب بدست داعش افتاد و فجیعی علیه و در کنار آن صدمات شدیدی به آثار باستانی و وارد شد . با حضور روسیه در جبهه علیه تکفیری های داعش صدمات سختی به داعش در پالمیرا وارد آمد تا اینکه این شهر تاریخی از دست داعش شد . نیروهای روسی برای اینکه مردم شهر را برگردانند در این شهر کنسرت برگزار کردند و برای این شهر و آن ادای احترام کردند اما تدمر یا پالمیرا از روس ها امثال هستند که با ایجاد وقفه و در عملیات داعش در این شهر باعث از آسیب های بیشتر به این شهر و مردم آن شد. شاد راهش پر رهرو باد🕊🌹 روحمان با یادشان شاد🌹 پایان⏹
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۱ سیدروح‌اله عمادی، از شهدای حرم نخستین روز از شهریور ماه سال 1359 در روستای زیراب در یک خانواده مذهبی و چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستا و سپس برای ادامه تحصیل در فنی به شهر زیراب رفت و در رشته ساخت وتولید فارغ التحصیل شد. به دلیل شدید به انقلاب و نظام و دلدادگی به انقلاب و راستین محمدی به دانشگاه (ع) رفت و به خدمت مقدس نائل گشت. وی با عمیق به دین اسلام و شریعت ناب محمدی کم کم به رشد زایدالوصفی رسید که عشق به 🕊🌹 از آرزوهای دیرین او بوده است. زیبای او همیشه و در همه حال از صفا و صمیمیت درونی وی داشت و سعی در امور بین دوستان و خویشاوندان ذاتی او بوده است. زندگی مشترک شهید با مهربان و فداکار همراه با خانه خدا آغاز شد. او که همه جا با قوی چه در راه عمل و توکل به خدا کارش را ادامه می داد با اخذ فوق لیسانس و یادگیری علوم و فنون به درجه خلبانی برسد. ایشان در حراست و پاسداری از مرزهای شرقی و غربی کشور و با پژاک تلاش های داشت. این دلیرمرد سوادکوهی در اعزامش به سوریه، برای از حرم حضرت کبری (س) و حضرت (س) در روز اول آبان ماه سال 1394 مصادف با حسینی سال 1437 هجری قمری و طی « » در درگیری با «مزدورانِ سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در شهر خلعت پوشید🕊🌹 به گزارش،،،،،،ادامه دارد.،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۲ به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت سید از فرزندان نهضت روح الله(ره) در مازندران است که در عملیات محرم و در پی دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شرف نائل آمد.🕊🌹 عمادی از دوستان، همکاران و اقوام شهید سید روح الله عمادی است که از روزهای بودن با این می گوید:↪️ به ورزش های هیجانی علاقه مند بود🔆 بنده از با سید روح الله دوست بودم او از کودکی به ورزش های علاقه مند بود بسیار بود هر وقت در جمع دوستانهمان جمع میشدیم و شوخی میکردیم همیشه مثبت و پر معنا می خواند خیلی آداب بود و ما برای همین موضع سر به سرش میگذاشتیم. 🌟شهید عمادی به بخاری را بغل کرد و به بیرون رفت👌 هر دو در درس می‌خوانیدم. یک شب در روستا بودیم و هوا خیلی سرد بود، قیف نفتی داخل خانه که نفت از آن به صورت چکه چکه می ریخت خراب شده بود و بخاری به سرعت الو گرفت؛ که تا سقف رفت، روح الله به سرعت بخاری را کرد و به بیرون رفت، به قدری آتش شدید بود که اگر می جنبید خانه به آتش کشیده می شد. را داخل خانه سرد خوابیدیم اما از این همه روح الله حیرت کرده بود. ⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۳ 💠با هم جذب سپاه شدیم✌️ بعد از اینکه گرفتیم به اتفاق هم برای در سپاه پاسداران اقدام کردیم در موقع تحصیل در یک بودیم و به علت اینکه فامیلی مان شبیه بود تخت مان هم کنار هم بود اما چون هر دو قدمان کوتاه بودیم در یک تخت می خوابیدیم. 🍃بر فراز روستا در های شهدا🕊🌹 که در محله مان برگزار می شد با گلایدر بر فراز روستا می کرد و بچه ها و اهالی محل به خاطر این امر و حرکت اش بر آسمان با اشتیاق بالایی در شرکت می کردند. یک بار از بالای روستا ها عبور بود و با دوربینش از سرسبز مازندران، عکس می انداخت و عکس ها را به همان جا می کرد. این بزرگوار چون محل کارش در پایتخت بود ارتباطات خوبی داشت و برای همشهریانش که در تهران داشتند به خصوص جوانانی که سرباز بودند هر از دستش بر می آمد انجام می داد.🌹 ⏮ادامه دارد،،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۴ 💠الان وقت نیست🕊🌹 قبل از به سوریه یک کلیپ یک دقیقه ای از تهیه کرده بود، با یکی از مداحان کرده بود تا اگر شهید شد در مداحی کند🌹 یک بار در سفر و که به سیستان داشت به سیم برق بود و آنقدر این برخورد بود که ما فکر کردیم تکه پاره شد وقتی رسیدم بالای گفت الان شهادتم نیست.🌱 💠قبل از به سوریه یک نظامی به او دادم چند روز قبل از سفرش به سوریه، آمد و گفت حسین یک به من بده، لباس ندارم. من یک لباسی که سایزش 44 بود پوشید و گفت کمی است اما می برم، گفتم یک لباس دیگر هم دارم فردا برایت می فرستم لباس را آماده کردم اما شدم که رفته به سوریه،😔 آمدم خانه به گفتم یک حال و هوای دیگری داشت به نظرم می‌شود.🕊🌹 اگر شهید نمی‌شد در حقش ظلم می‌شد.🍃 ⏮ادامه دارد
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۵ 💠او صابرین را انتخاب کرد🔅 بدجور گرفته بود، روح الله خیلی داشت خیلی سخت کوش بود دوست داشت همه چیز را یاد بگیرد دوره رزمی را رفته بود. بدنش به قدری بود که تنه های درخت که نهال بودند را وقتی میزدی پشتش می‌شکست. اسکیت را هم گذرانده بود را هم که وارد بود و با آن می‌کرد بعد از آموزش در نیروی وقتی قرار شد تقسیم شویم، رفت گردان و این هم از شجاعت و بود. سخت ترین جا را برای خدمت کرد چندین سال بود که تهران بود و از خانواده اش دور بود. هر وقت خیلی ساده و بی ادعا با همه می‌کرد به پدر و مادرش احترام می‌گذاشت، خب ما شمالی هستیم و شالیکاری می‌کنیم کار شالیکاری هم می‌دانید است ما کار خودمان را به سختی می‌دادیم اما پس از کمک به خانواده‌اش به زمینهای دیگر هم می‌رفت و به کمک می‌کرد و برای همین در روستای (پاشا کلا سوادکوه) خیلی در بین مردم بود.💞 ✨✨✨🕊🕊🌹🌹 که در لحظه شهادت لباس تنش بوده🇮🇷 که برای ثبت نام به سپاه مراجعه کردیم یک دیگر به نام سید نیز با ما بود که با هم بودیم آن دوتا رفیق 🕊🕊 و من تنها ماندم من که شهادت نداشتم اما امیدوارم شهادت همان که به روح الله عزیز دادم به بوده باشد.😭 ⏹ در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند،،،،، التماس دعای شهادت🌹 روحمان بایادشان شاد🍃
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۲ خصوصیات اخلاقی💌 آقا میگن اهل مراقبت بود : ✅باصدای نمی خندید ✅نماز اول وقت و آن را می خواند ✅هر روز زیارت میخواند ✅نگاه خود را میکرد و همیشه سر به زیر بود دربرابر نامحرم(مبارزه با نفس)✌️ ✅هر روز می خواند ✅ زندگی اش را دقیق حساب می‌کرد ✅دربرابر و مادر ، پاهای خود را دراز نمی کرد(احسان به والدین) ✅به همه محبت میکرد از غیر خدا چیزی نمی خواست ✅انفاق میکرد اهل صدقه بود ✅ساده می پوشید و کم می خورد ✅به نماز شب اهتمام داشت اهل بودو برای انجام مستحبات تلاش می‌کرد✨✨ و.... همیشه و در همه تلاش میکرد اول وقت بخواند نیم ساعت قبل از اذان کارهای خودش را با اذان میکرد که مبادا از خواندن جا بماند. نماز اول وقت همیشه در چهره اش بود. بارها اذان بگوش می شنوید مکان برای اقامه نماز مسجد یا فضای اقامه نماز در پارک های تهران که میدید میکرد و به سمت اقامه نماز حرکت میکرد. (عطوفت) یه روز یکی از های کلاس یه حرکتی کرد که ناراحت شد وقتی سوال کرد کی این کار رو کرد، گردن گرفت و معلم گوشش رو گرفت و از کلاس کرد دوستاش بهش گفتن چرا گردن گرفتی؟ گفت اون پدر نداشت و نمی خواستم شود 😭 ⏮ادامه دارد،،، ✍️قابل توجه: بااین سبک زندگی که برگرفته از زندگی امیر المومنین علی (ع) است ،ایا پاداشی غیر از شهادت دارد؟🕊🌹 ♻️ همه بخشهای زندگینامه با همکاری وهمت ، محترم ،وولایی ،کانال رسمی شهید عزیز تنظیم گردیده است، التماس دعا
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۱ نام:سجاد نام خانوادگی:طاهرنیا تولد:۲۳مرداد۱۳۶۴ متولد:شهر رشت شهادت:۱آبان ۱۳۹۴(مصادف با تاسوعای حسینی🕊🌹 ✨✨✨✨🍃🌱 در خانواده و ولایی چشم به جهان گشودفرزند وسطی خانواده بود یک خواهر بزرگتر ویک برادر کوچیکتراز خودش داشت ازهمان کودکی ی زیادی به خواهرش زهرا داشت بعد از گرفتن خانواده اش اصرار داشتن که دانشگاه برودولی چون خود را با محیط دانشگاه زیاد سازگارنمیدید و برای رفتن به دانشگاه نداشت و چون پاسدار بود گرفت سرباز امام زمان بشود🇮🇷 سال 82 گیلان پذیرش شد و برای آموزش به رفت عضونیروویژه سپاه بودو محل کارش تهران بود بعد هم تصمیم گرفت در ادامه تحصیل بدهد🌱 با خواهر یکی از دوستانش که همکار هم بودند کرد...همسر ایشان اصالتا شمالی بودند اما قم...و ایشان هم باعلاقه زیاد به حضرت (س) ساکن قم شدند...✨ این ازدواج هم به نام فاطمه رقیه و به اسم می باشد ⏮ادامه دارد،،،