5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فرمانده ای که شهید شده، آدرس ندارد روی تابوتش نوشتن نامش
(م ک) هست و این شهید آدرس ندارد. آقای (م ک) تا ساعاتی قبل نامش که میآمد رعشه به اندام دشمن میافتاد، نیمه غربی ایران رو همین آقای (م ک)نجات داده اما الان خودش آدرس ندارد، حتی نامش رو هم به اختصار نوشتن. برای سر شهید ( م ک) جایز ه سنگینی تدارک دیده شده . خیلی ها دنبال این سر در به در شدن و سر خودشون رو به باد دادن آقای شهید (م ک)زندگی سراسر عاشورایی و اسرا آمیزی داشت دهه شصت دهه رشادت های این ارتش یکنفره پارتیزانی بود. او هر چه بود و هر که بود شهید شد و از جمع ما رفت ولی از قلب مردم هرگز نرفت و نخواهد رفت. شهادتت مبارک آقای(م ک) ای شهید مظلوم بی آدرس
#محمودکاوه #لشکر_ویژه_شهدا #ناجی_کردستان #فرزند_کردستان #جوان #جوانی #شهادت #جبهه #دفاع_مقدس
⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین🌸
✨خاطرات بیادماندنی 🌸
این قسمت : ✨خاطرات برادر صلاحی
#ضد-انقلاب-نباید-عرض-اندام-نماید-
یا عملیات انتقامی کباب پزهای پیشوا
✨روز بعد ، حدود ساعت ۹صبح سردار ایزدی آمدند، تیپ تا برنامه چگونگی مراسم تشیع #شهید-علی-آقا-قمی را با #شهید-کاوه و خانوادش هماهنگ کنند و تسلیتی هم به کاوه گفته باشد، اما کاوه این شیر صحنهای نبرد با دشمن ،به محض دیدن برادر مصطفی ایزدی همچون بچه ای که پدر از دست داده باشد، در بغل ایزدی بلند، بلند، #گریه می کرد.
✨برای مراسم چهلم شهید قمی پدر ایشان ۸ نفر #کباب-پز و رستوران دار از ورامین آوردن تیپ ویژه، تا شب مراسم به همه رزمندگان کباب بدن ، عصر ایشان در حسینیه پادگان تیپ منبر رفتن و کباب پزها گوسفندان را ذبح کرده پوست کندند تابرای چرخ کردن گوشت آماده نمایند.
✨در حین کار چرخ گوشت #خراب می شود، بعد از هماهنگی با سپاه مهاباد سردار غلام جلالی فرمانده وقت سپاه مهاباد ،کباب پزها با یک دستگاه مینی بوس با لاشهای گوشت عازم #مهاباد شدند، اما گویا قسمت چیز دیگریست چرخ گوشت سپاه مهاباد هم بعد از مدتی کار کردن خراب می شود .
✨مسولین #سپاه-مهاباد با تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی هماهنگ می کنند و مینی بوس کباب پزها عازم مقر آن تیپ واقع در #جاده-میاندوآب می شود ، که در بین راه به #کمین-ضد-انقلاب افتادن و #جملگی-کباب-شدند.
✨ خبر این حادثه تلخ برای #کاوه خیلی #سخت-و-گران آمد. وشبانه به گردانها دستور #آماده-باش و#حرکت صادر کرد.
✨نیروها و ادوات از مهاباد به سمت جاده سردشت و از آنجا به منطقه ای که کاوه روی #نقشه-مشخص کرده بود و #حدس-می زد که اگر آنها تا صبح پیاده بروند، باید آنجا باشند، حرکت کردیم .
✨نزدیک #صبح به محلی که بایستی دو قسمت می شدیم، رسیدیم، بخشی به همراه برادر #منصوری از محوری رفتند و بخشی به همراه #حقیر-با-شهید-کاوه از محور دیگری رفتیم ،وبه یک روستایی رسیدم ،نماز صبح را خواندیم و بنده با نیروهای گردان پیاده به داخل روستا واردشدیم ،کاوه و خرمی بالای ارتفاع ماندند، ما وارد روستا شدیم که در گیری رخ #نداد ؛! اما در یکی از خانه ها چند #قاطر بود و #ابزاری که نشان از حضور ضد انقلاب در این محل بود،می داد.
✨بیرون روستا را با دوربین نگاه کردم دیدیم چند نفر از #ضد-انقلاب در حال فرار به سمت #کوه هستند،دقیقا" از پشت محلی که شهید کاوه ایستاده بود بالا میرفتن ،سریع با بی سیم محمود را صدا زدم ،!خرمی جواب داد؛! گفتم: حسن جان هر کار می گم ،سریع با محمود انجام بده ؛! بعد گفتم : به سمت چپ بخوابین ۱۰ متر از ارتفاع بیاین پایین؛! و بعد ،باز هم نشسته ۵۰ متر بیاین و بعد بلند شو؛!! جای قبلی تو ببین؛!!
✨ خوش بختانه خرمی و محمود کاری را که گفتم،به خوبی انجام دادند، وقتی بلند شدند، دشمن درست #جای-قبلی آنها بود؛!!
✨گفتم :حالا #دیدبان-ما شوید تا آتش #ادوات را هدایت و ما بر روی ضد انقلاب بریزیم ؛!!همین کار هم شد.
✨ من برای اولین بار در #بیسبم-صدا زدم #محمود-محمود-علی-کاوه با لحن خیلی قشنگی گفت :
✨#جانم-بگوشم؛!! گفتم : الله اکبر اولین گلوله ۱۰۶ را شلیک کردم #کاوه-گرا داد و #قلی-زد تا آنها به #درک-واصل- شدند.
✨از جیبشان #مدارک-کباب-پزهای ورامین را برداشتیم واز جنازها و قاطرهاشون هم #فیلم و #عکس گرفتیم و با #دست-پر به پادگان بر گشتیم.
✨#شهیدکاوه سه مطلب آن روز جلو حسن خرمی به حقیر گفت: اول فرمود: تو گفتی #جنگ-کوهستان بلد نیستی دوم گفت :من همیشه با #قمی-تو-بیسیم همدیگر. را #محمود #علی #صدا- #می زدیم بعد از #شهادت-قمی گفتم؛ دیگه این صوت را در پشت #بیسیم نخواهم شنید؛!! اما امروز وقتی شما مجددا گفتی محمود ،محمود ،علی ؛!! #حس-عجیبی بهم دست داد ؛!!انگارمجددا" #قمی- برایم #زنده-شد؛!! سوم اگه اینها را نمی گرفتیم #خجالت-می-کشیدم- با #پدر شهید-قمی-روبرو بشم.......
🌸والعاقبه للمتقین🌸
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی ⭐️
@safiremamreza
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای برادر
این خزانم را نبین
روزگاری من هم بهاری داشتم.
#تیپ_ویژه_شهدا #ناجی_کردستان #جوان #جوانی #زندگی #خانواده #همسر #فرزند #شهید #پدر #مادر #شهادت
⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌸
🍀خاطرات بیادماندنی🍀
این قسمت : روایت همرزم برادر صلاحی
برادر #علی-قمی-کردی-هم-پر-کشید-
🍀#کاوه رفت برگشت عصبانی و ناراحت سویچ ماشین رو برداشت.
🍀 با ژ۳ تاشو دوید سمت ماشین منم یک کلاش برداشتم دویدم سمت ایشان،
🍀کاوه نشست پشت فرمان منم نشستم بغل دستش #طوری-رانندگی می کرد که همین فاصله ۱۰ کیلو متری تا محل در گیری چندین بار سرم خورد به سقف ماشین ؛!!
🍀#واای بر اون لحظه که رسیدیم به یار احمدی ؛!!
🌷دیدیم #قمی-آرام-رو-زمین-خوابیده #تیر-مستقیم-به-سینه-و #قلب-قمی- #اصابت-کرده بود و #در-جا-شهید- شده بود .
🍀#کاوه از یار احمدی چگونگی #شهادت رو پرسید؛؟
🍀 بلافاصله دوید سمت کسیکه تیربار دستش داشت صورتشو بوسید و گفت:
👈درختها رو بزن ، من که حدس زدم طرح کاوه اینکه که چون اونها لباس سبز داشتن لایه درختها مخفی شده باشند؛!!
🍀 خودمو به تویوتایی که #دوشکا داشت رساندم و از خدمه خواستم درختان رو بزنه و....
🍀به این شکل انتقام خون قمی همون شب گرفته شد.🌷🌷🌷
🌺والعاقبه للمتقین🌺
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی ⭐️
🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین🌸
✨خاطرات بیادماندنی 🌸
این قسمت : ✨خاطرات برادر صلاحی
#ضد-انقلاب-نباید-عرض-اندام-نماید-
✨روز بعد ، حدود ساعت ۹صبح سردار ایزدی آمدند، تیپ تا برنامه چگونگی مراسم تشیع #شهید-علی-آقا-قمی را با #شهید-کاوه و خانوادش هماهنگ کنند و تسلیتی هم به کاوه گفته باشد، اما کاوه این شیر صحنهای نبرد با دشمن ،به محض دیدن برادر مصطفی ایزدی همچون بچه ای که پدر از دست داده باشد، در بغل ایزدی بلند، بلند، #گریه می کرد.
✨برای مراسم چهلم شهید قمی پدر ایشان ۸ نفر #کباب-پز و رستوران دار از ورامین آوردن تیپ ویژه، تا شب مراسم به همه رزمندگان کباب بدن ، عصر ایشان در حسینیه پادگان تیپ منبر رفتن و کباب پزها گوسفندان را ذبح کرده پوست کندند تابرای چرخ کردن گوشت آماده نمایند.
✨در حین کار چرخ گوشت #خراب می شود، بعد از هماهنگی با سپاه مهاباد سردار غلام جلالی فرمانده وقت سپاه مهاباد ،کباب پزها با یک دستگاه مینی بوس با لاشهای گوشت عازم #مهاباد شدند، اما گویا قسمت چیز دیگریست چرخ گوشت سپاه مهاباد هم بعد از مدتی کار کردن خراب می شود .
✨مسولین #سپاه-مهاباد با تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی هماهنگ می کنند و مینی بوس کباب پزها عازم مقر آن تیپ واقع در #جاده-میاندوآب می شود ، که در بین راه به #کمین-ضد-انقلاب افتادن و #جملگی-کباب-شدند.
✨ خبر این حادثه تلخ برای #کاوه خیلی #سخت-و-گران آمد. وشبانه به گردانها دستور #آماده-باش و#حرکت صادر کرد.
✨نیروها و ادوات از مهاباد به سمت جاده سردشت و از آنجا به منطقه ای که کاوه روی #نقشه-مشخص کرده بود و #حدس-می زد که اگر آنها تا صبح پیاده بروند، باید آنجا باشند، حرکت کردیم .
✨نزدیک #صبح به محلی که بایستی دو قسمت می شدیم، رسیدیم، بخشی به همراه برادر #منصوری از محوری رفتند و بخشی به همراه #حقیر-با-شهید-کاوه از محور دیگری رفتیم ،وبه یک روستایی رسیدم ،نماز صبح را خواندیم و بنده با نیروهای گردان پیاده به داخل روستا واردشدیم ،کاوه و خرمی بالای ارتفاع ماندند، ما وارد روستا شدیم که در گیری رخ #نداد ؛! اما در یکی از خانه ها چند #قاطر بود و #ابزاری که نشان از حضور ضد انقلاب در این محل بود،می داد.
✨بیرون روستا را با دوربین نگاه کردم دیدیم چند نفر از #ضد-انقلاب در حال فرار به سمت #کوه هستند،دقیقا" از پشت محلی که شهید کاوه ایستاده بود بالا میرفتن ،سریع با بی سیم محمود را صدا زدم ،!خرمی جواب داد؛! گفتم: حسن جان هر کار می گم ،سریع با محمود انجام بده ؛! بعد گفتم : به سمت چپ بخوابین ۱۰ متر از ارتفاع بیاین پایین؛! و بعد ،باز هم نشسته ۵۰ متر بیاین و بعد بلند شو؛!! جای قبلی تو ببین؛!!
✨ خوش بختانه خرمی و محمود کاری را که گفتم،به خوبی انجام دادند، وقتی بلند شدند، دشمن درست #جای-قبلی آنها بود؛!!
✨گفتم :حالا #دیدبان-ما شوید تا آتش #ادوات را هدایت و ما بر روی ضد انقلاب بریزیم ؛!!همین کار هم شد.
✨ من برای اولین بار در #بیسبم-صدا زدم #محمود-محمود-علی-کاوه با لحن خیلی قشنگی گفت :
✨#جانم-بگوشم؛!! گفتم : الله اکبر اولین گلوله ۱۰۶ را شلیک کردم #کاوه-گرا داد و #قلی-زد تا آنها به #درک-واصل- شدند.
✨از جیبشان #مدارک-کباب-پزهای ورامین را برداشتیم واز جنازها و قاطرهاشون هم #فیلم و #عکس گرفتیم و با #دست-پر به پادگان بر گشتیم.
✨#شهیدکاوه سه مطلب آن روز جلو حسن خرمی به حقیر گفت: اول فرمود: تو گفتی #جنگ-کوهستان بلد نیستی دوم گفت :من همیشه با #قمی-تو-بیسیم همدیگر. را #محمود #علی #صدا- #می زدیم بعد از #شهادت-قمی گفتم؛ دیگه این صوت را در پشت #بیسیم نخواهم شنید؛!! اما امروز وقتی شما مجددا گفتی محمود ،محمود ،علی ؛!! #حس-عجیبی بهم دست داد ؛!!انگارمجددا" #قمی- برایم #زنده-شد؛!! سوم اگه اینها را نمی گرفتیم #خجالت-می-کشیدم- با #پدر شهید-قمی-روبرو بشم.......
🌸والعاقبه للمتقین🌸
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی ⭐️
💢 این وصیتنامه را بیست بار بخوانید!
🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان گذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.»
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی:
🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا #شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸#شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
@Abuhossein
46.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم #الله و بالله
و علی اهل بیت #رسول_الله
#سلام بر شهدا
سلام بر وارثان خون حضرت ابا عبدالله
و یاد #کربلا و شهدا
یاد نماز و وداع آخر یگانه مردان راه خدا
شب جمعه و یاد شهید محبوب القلوب و #فاتح قلبها و #قله ها #آقا #محمودکاوه
شب جمعه و یاد شجاعتها و دلسوزیهای کاوه کردستان
یل خراسانی و سردار #سرزمین بی ادعایی
شب جمعه و یاد کربلای دو و قله بیست و پنج نوزده حاج عمران و گذشتن از معبر #شهادت و مسیر هفت #آسمان پیمودن
فقط گوشه کوچک و نازلی از حماسه #شهید_محمود_کاوه را در قالب #فیلم و #ویدیو #کلیپ بتصویر در آوردیم.
⭐️ محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
دو شهید
دو پرستوی مهاجر و مسافر عرش برین،
هر دو مصداق بارز مجهلون فی الارض و معروفون فی السما،
#مشهور در میان ملائکه خدا،
دوفرمانده ودوستون محکم #جهاد در راه خدا،
هر دو از قافله سالاران لشکر خدا در تنگه احد انقلاب، #کردستان
دیار مظلومان و سرزمین مجاهدتهای خاموش،
سرزمین گردنه و #کمین و #قله و #کوهستان و خون و #شهادت و مظلومیت،
آنقدر که با شنیدن نام کردستان یاد محمود کاوه میافتم، نام زادگاهش مشهد و خطه #خراسان اما نه،
کاوه و کوه و کردستان و کوهستان
سرخوش از یا علی ات کوه و #بیابان چرخید
کفر برخواست زمین خورد #مسلمان چرخید
#شهیدمحمودکاوه و #شهید_محمد_بروجردی دو فرمانده نامدار غرب #کشور
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
#مصاحبه تلویزیونی با شهید محمود #کاوه بعد از عملیات بدر
در این مصاحبه ایشان سخنان مهم و کلیدی را بیان میکنند.
از جمله تبیین مسایل #کردستان و #جنگ با گروهک ها، مشارکت #مردم و همکاری تنگاتنگ مردم و سپاه با یکدیگر
و اینکه افق نهایی ایشان جنگ با اسراییل است و نابودی و محو اسراییل
و همچنین یادکرد فرماندهان شهید #تیپ_ویژه_شهدا
#شهادت
#شهیدمحمودکاوه
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
آخرین روز ...
.
پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲)
ساعت ۷ صبح
#دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در #سوریه حاضرند.
.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما #پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید،
بگذارید حرف من تموم بشه...
.
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
.
ساعت ۳ عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
.
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
_ ...
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست،
ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
.
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
.
(راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
231.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دل گفته ها و #دلنوشته های #دفاع_مقدس #شهید_آوینی با #شهدا
و این کلام ماندگار رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره #شهیدمحمودکاوه که
#محمود زمانی شاگرد ما بود اما حالا (بعد از #شهادت)#استاد ما شد.
#لشکر_ویژه_شهدا
#نجوا
#دعا
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza