eitaa logo
پاسخگو
917 دنبال‌کننده
421 عکس
95 ویدیو
8 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ، عالمی که محضر پنج امام شیعه را درک کرد❗️ ♨️پدرش از یاران وفادار «علیه السلام» بود. او که تشیع را از پدرش به ارث گرفته بود و در سایه سار پروش یافت و ازعلمای بنام زمان خود شد. او علاوه بر تشیع را نیز از پدر به ارث برد. ♨️در آمده است که پس از شهادت «علیه السلام» عایشه سوار بر استر، فریاد می‌زد که نمی‌گذارم او را در خانه «صلی الله علیه و آله» دفن کنند. قاسم که سن و سالی نداشت، نزد عایشه رفت و گفت: «ای عمه! هنوز یاد جمل از خاطره ها نرفته است که باز میخواهی کاری کنی که بگویند ، اینبار سوار استر شده و آتش فتنه دیگری را روشن کرده است!» ♨️ «علیه السلام» در مورد او که جد مادری ایشان بود، چنین می‌فرمایند:« ، و ، از جمله راویان و شیعیان مورد اعتماد و عنایت «علیه السلام» بودند».(۱) ♨️در مورد او نوشته اند که بعد از نماز عشا در مسجد می‌نشست و شاگرادان گرد او می‌رفتند تا برایشان حدیث نقل کند. علاوه بر و در مورد فروتنی، سکوت فراوان، پرهیزکاری و دقت در نقل روایت از او در کتب تاریخی سخن گفته شده است.(۲) ♨️وی در سال۱۰۶ هجری قمری در حالیکه برای زیارت به می‌رفت، در میان راه جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر او به مدینه بازگردانده شد و در همانجا به خاک سپرده شد. 📚۱-اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲ 📚۲-کتاب الثقات، طبقات الکبری و وفیات الاعیان https://eitaa.com/saluni
💠قسمت1️⃣ ☀️عالم ظلم ستیز 🌀فرماندار ، ، از طرف خلیفه👑 ، ، دستور داشت، برای فرزندان👨‍👨‍👧‍👧 عبدالملک از مردم بیعت بگیرد. سعید تنها کسی بود که بیعت نکرده بود. او را به مرگ تهدید کردند، اما فایده نداشت. از طرف خلیفه👑 دستور آمد، او را شلاق بزنید و در بازار مدینه بگردانید. سه نفر از مأموران حاکم نزد سعید آمدند و گفتند: عبدالملک مروان 👑 دستور داده اگر بیعت نکنی، تو را گردن بزنند. ما سه پیشنهاد می کنیم، اگر یکی ازآنها را بپذیری، حاکم را به همان مقدار قانع می‌کنیم: 🔵اول اینکه وقتی نام خلیفه👑 را برایت می خوانند، سکوت کن و هیچ نگو. 🔴سعید گفت: اگر چنین کنم، مردم می‌گویند، سعید بیعت کرده است.این کار را نمی کنم. 🔵پس در خانه ات🏠 بنشین و چند روز به مسجد🕌 نیا. اگر تو رادر مسجد🕌 نبینند، به دنبالت نمی آیند. 🔴سعید گفت: صدای اذان را بشنوم و به نماز نروم؟ صدای حی علی الصلوه را بشنوم و در مسجد🕌 حاضر نشوم؟ نه قبول نمی کنم! 🔵لااقل محل نشستن خویش را در مسجد🕌 تغییر بده و در گوشه ی دیگری بنشین. اگر به محل همیشگی ات مراجعه کنند و تو را نیابند، درپی ات نمی گردند. 🔴سعید گفت: آیا از مخلوقی بترسم و فرار کنم؟ نه یک وجب جلو و نه یک وجب عقب می نشینم. 🌀همه برای نماز ظهر رفتند، سعید هم مانند همیشه در مسجد🕌 و در محل مخصوص خودش نشست. پس از نماز ظهر، حاکم کسی را به سراغ سعید فرستاد و او را نزد حاکم بردند. حاکم گفت: امیر مومنان، عبدالملک👑 ، دستور داده است، اگر بیعت نکنی، تو راگردن بزنم. سعید، بیعت را نپذیرفت. او را به خارج شهربردند. جلاد شمشیر🗡 را آماده کرد. وقتی دیدند سعید از مرگ نمی ترسد، او را برهنه کردند تا شلاق بزنند. سعید زیر لباسهای نرم ، لباس خشن پوشیده است! سعید وقتی تعجب آنها را دید، گفت: اگر این حالت راپیش بینی می کردم، لباسم را عوض می کردم تا اسرارم فاش نشود. آنگاه پنجاه ضربه بر پیکر نحیفش زدند و او را در برگرداندند. 🌀این بار اولی نبود که سعید برای ظلم ستیزی شلاق می‌خورد. 💎بار اول وقتی بود که به فرمان 👑 ، از مردم مدینه به زور بیعت می گرفت و مخالفان را می کشت.سعید را احضار کرد. سعید گفت: من نه به عنوان آزاد و نه به عنوان برده، بیعت نمی‌کنم. عوامل یزید👑 گردنش را گرفتند و آنقدر فشار دادند که از هوش رفت. فکر کردند سعید مرده است و رهایش کردند.سعید به هوش آمد و در همان حال گفت:به خدا هرگز بیعت نمی‌کنم! اقوام او شهادت دادند که سعید دیوانه است و از روی دیوانگی این کارها را می‌کند میکنن. عوامل یزید اورا رها کردند. وقتی سعید به خانه رسید اقوامش آمدند و گفتند خدایا شکر که سالمی! سعید گفت:از من دور شوید! شما به دروغ شهادت دادید که من دیوانه ام در حالیکه سالم و هوشیاری! هرگز با شما سخن نمیگویم. 💎بار دیگر مربوط به وقتی بود که عبدالملک👑 مروان دخترش را برای ولیعهد خود خواستگاری کرد. سعید این پیشنهاد را نپذیرفت و دخترش را با مهریه دو درهم به عقد مردی فقیر درآورد. عبدالملک👑 با شنیدن این خبر، به شدت خشمگین شد و دستور دادند ضربه شلاق به او بزنند. یکی از ویژگی های بارز این عالم بزرگ بود. 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
💠قسمت2⃣ مسیب_بن_حزن_مخزومی، یکی از و از «علیه السلام» بود. 🔶 او در طلب علم و دانش بسیار می‌کوشید. خودش می‌گوید: بسیار اتفاق می افتاد که برای به دست آوردن یک روایت، شب ها و روزها راه می‌رفتم. این تلاشها اورا به جایی رساند که با وجود «صلی الله علیه و آله»، همه برای پرسیدن سوالاتشان نزد سعید می آمدند. مثلا هرگاه کسی از چیزی می پرسید و او جواب را نمی دانست، میگفت از سعید بپرسید و پاسخ را برای من هم بیاورید. 🔷 «علیه السلام» هم در مورد او فرموده اند: سعید بن مسبب کاملترین مردم به تاریخ پیشینیان و فقیه ترین آنها در زمان خود است. 🔶 او در هم توانا بود. مردی به او گفت، خواب دیدم 👑چهار بار در بول کرد. سعید تعبیر کرد که از او چهار پسر🙎‍♂🙍‍♂🙎‍♂🙍‍♂ به وجود می‌آید که بر مردم حکومت میکنند و همین اتفاق هم افتاد. 🔷سعید کسی بود که علمش را به عمل رسانده بود و در و نیز زبان زد مردم بود. بسیار بود. به هرکس می رسید به گرمی دست می داد. بسیار اهل رعایت بود و لباس های تمیز می‌پوشید. همیشه بود. از خنده بسیار خودداری می کرد. و بود. در امور مادی سختگیری نمی کرد و راه درآمدش از بود. 🔶بسیار اهل بود.تمام ایام جز اعیاد و روزهای یازده، دوازده و سیزده ذیحجه می گرفت. را در خانه🏡 می‌خواند و نماز های واجب را در .🕌 غلام سعید میگوید: سعید چهل سال قبل از موذن در مسجد🕌 حاضر بود. 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
در مجموعه نکات شیرین و آموزنده ای از اصحاب ائمه «علیهم السلام» براتون گفتیم که این مجموعه به حول و قوه الهی، ادامه داره☺️ اگر خواستید قسمت‌های قبلی رو ببینید میتونید روی هشتک کلیک کنید یا هر کدوم از هشتک های زیر رو انتخاب کنید👇
در مجموعه نکات شیرین و آموزنده ای از اصحاب ائمه «علیهم السلام» براتون گفتیم که این مجموعه به حول و قوه الهی، ادامه داره☺️ اگر خواستید قسمت‌های قبلی رو ببینید میتونید روی هشتک کلیک کنید یا هر کدوم از هشتک های زیر رو انتخاب کنید👇
در مجموعه نکات شیرین و آموزنده ای از اصحاب ائمه «علیهم السلام» براتون گفتیم که این مجموعه به حول و قوه الهی، ادامه داره☺️ اگر خواستید قسمت‌های قبلی رو ببینید میتونید روی هشتک کلیک کنید یا هر کدوم از هشتک های زیر رو انتخاب کنید👇
در مجموعه نکات شیرین و آموزنده ای از اصحاب ائمه «علیهم السلام» براتون گفتیم که این مجموعه به حول و قوه الهی، ادامه داره☺️ اگر خواستید قسمت‌های قبلی رو ببینید میتونید روی هشتک کلیک کنید یا هر کدوم از هشتک های زیر رو انتخاب کنید👇