eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
210 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️به مناسبت 🔶 از عُود و برگشتن است، چون در اين روز شامل مردم ميشود و با آمدن عيد شادی به مردم بر مي گردد.[۱] و يا به معناي برگشتن به فطرت است. 🔷 داريم؛ عيد فطر، ، جمعه و عيد غدير. چنانكه در روايتي از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: غير از عيد فطر و قربان و جمعه عيد ديگري است به نام عيد غدير كه از همه حرمتش بيشتر است.[۲] روز دهم ذي الحجّه است، در دعای قنوت نماز اين روز ميخوانيم كه خدايا تو اين روز را براي مسلمانان عيد قرار دادي. اين روز در روايات به نام از ريشه اضحيّه به معناي قرباني نمودن گرفته شده است.[۳] چون در اين روز بر حاجيان واجب است که در سرزمين مِني قرباني كنند و براي آنهايي كه در حج شركت ندارند، مستحب است اين قرباني را انجام دهند. 🔷امّا نكته مهم، اين است، چون خداوند نيازي به گوشت قرباني ندارد، چون او نه جسم است و نه نيازمند. او وجودي است كامل و بي انتها از هر جهت؛ كه مردم با پيمودن روز به روز به خدا نزديكتر شوند، درس ايثار و فداكاري و گذشت و آمادگي براي شهادت در دل خدا و كمك به نيازمندان و مستمندان را مي آموزد.[۴] در روايات هم اشاراتي به اين جهات داريم. از جمله امام صادق (ع) از علّت قرباني نمودن سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند قرباني را قرار داد تا فقراء از آن استفاده و بهره ببرند.[۵] امام صادق (ع) فرمود: خداوند در اوّلين قطره كه از خون آن به زمين مي ريزد صاحب آن را بيامرزد و تا خداوند بداند كه چه كسي در پنهانيها را مراعات ميكند (با نيّت خالص قرباني را انجام ميدهد و... بعد فرمود: نگاه كن چگونه خداوند قرباني هابيل را قبول نمود و قرباني قابيل را رد نمود.[۶] 🔷ناگفته نماند که به تناسب سرافرازي (ع) در امتحان الهي صورت گرفته است. چرا که خداوند به ايشان دستور داده بود که فرزندش حضرت اسماعيل را قرباني کند و وقتي حضرت اقدام به قرباني کردن نمود، به امر الهي کارد گلوي اسماعيل(ع) را نبريد و از سوي خداوند قوچي براي قرباني فرستاده شد. پس حاجيان خانه خدا نيز مأمور شدند به تأسي از قهرمان توحيد، در چنين روزي حيواني را قرباني کنند. پي نوشت: [۱]. لمعه دمشقيه، ج ۱، ص ۳۰۶ [۲]. مفاتيح الجنان، اعمال روز هجدهم ذيحجّه، ص ۴۵۶ [۳]. شرح لمعه، كتاب الحج اعمال مِني [۴]. تفسير نمونه، ج ۱۴، ص ۱۰۹ [۵]. علل الشرائع، دارالبلاغه، ص ۴۳۷ [۶]. همان، ص ۴۳۸
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️عدم ایمان، مانع 🔶چه رابطه اى بین ایمان و بصیرت وجود دارد؟ 🔷مسأله مهم در زندگى انسان، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد، پندارها، پیشداورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید واقعیات ـ آنچنان که هست ـ نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهائى که معصومین از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ»؛ «خداوندا واقعیت ها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده» تا ارزش ها را به درستى بشناسم و حق آن را ادا کنم. و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و تمایلات نفسانى، بزرگترین حجاب و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. 🔷لذا در آیه ۴ سوره «نمل» میخوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون»؛ «کسانى که به آخرت ایمان ندارند، اعمال زشتشان را براى آنها زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند». آلودگى در نظر آنها پاکى، زشتى ها نزد آنها زیبا، پستى ها افتخار، و بدبختى ها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در طریق غلط گام مى نهند و بر آن ادامه مى دهند، واضح است وقتى انسان کار زشت و نادرستى را انجام داد، تدریجاً قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفت، توجیهاتى براى آن مى تراشد، کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند افراد جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمرند. 🔷این دگرگونى ارزش ها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است از بدترین حالاتى است که به یک انسان دست مى دهد. جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن[۱] این «تزیین» به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به خدا نسبت داده شده است به خاطر آن است که او «مسبب الاسباب» در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود، آرى این خاصیت را خداوند در تکرار عمل قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و حس تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد (دقت کنید). و اگر به شیطان یا هواى نفس نسبت داده شود، به خاطر این است که عامل نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده، اشاره به این است که طبیعت عمل چنین اقتضا مى کند که بر اثر تکرار، ایجاد «حالت»، «ملکه»، «عشق» و «علاقه» مى کند. 🔷با توجه به آیه فوق نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از دنیا پرستان زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز ننگ و آلودگى و رسوائى نیست. 👈لجام گسیختگى و بى بند و بارى را نشانه «آزادى». 👈برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن». 👈مسابقه در تجمل پرستى را نشانه «شخصیت». 👈غرق شدن در انواع فساد را، مظهر «حرّیت». 👈آدم کشى و جنایت و ویرانگرى را دلیل بر «قدرت». 👈خرابکارى و غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!). 👈به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها». 👈زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!. 👈اسارت در چنگال اعتیادها، هوس ها، ننگ ها و رسوائى ها را، «شکلى از آزادى». 👈تقلب و تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!. 👈رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت». 👈دروغ و پیمان شکنى دو روئى و تزویر را نشان «سیاست». 🔷خلاصه اعمال سوء و ننگینشان آنچنان در نظرشان زینت داده شده است که نه تنها از آن احساس شرم نمى کنند، که به آن افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️ تا چه حد در رسيدن به معنويت ميتواند موثر باشد؟ 🔶 ، جز در قرب به خداوند تعالي نيست و براي قرب به خداوند بايد دو محور کلي را مد نظر قرار داد: 1⃣قرب و دوستي خداي تعالي با از حاصل ميشود: 🔷در قرآن، دوستداران خدا، اطاعت از دستورات پيامبر (ص) شمرده شده است: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‌ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛[۱] بگو: اگر خدا را دوست مى‌‌داريد از من پيروى كنيد تا او نيز شما را دوست بدارد و گناهان تان را بيامرزد، كه آمرزنده و مهربان است. 🔷خداي تعالي به خدا را و معرفي ميکند: «وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتي‌ تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً»؛[۲] اموال و اولادتان چيزى نيست كه شما را به ما نزديك سازد. مگر آنان كه ايمان آورده‌ اند و كارهاى شايسته كرده‌‌اند. 2⃣رابطه دنيا و نزديک شدن به خداي تعالي، رابطه شرق و غرب است. که نزديک شدن به يکی، به معناي دور شدن از ديگری است. 🔷امام علي(ع) ميفرمايند: «إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ».[۳] دنياى (حرام) و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جداى از يكديگرند، پس كسى كه دنيا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنى خواهد كرد و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند، و رونده به سوى آن دو، هرگاه به يكى نزديك شود از ديگرى دور مى‌گردد، و آن دو همواره به يكديگر زيان رسانند. 💢خلاصه اين دو در يک کلام است. و بسيار روشن است که رابطه تقوا و چگونه است. حجاب يکي از دستورات خداي متعال است که بدون رعايت آن، نميتوان ادعاي قرب به او يا معنويت را نمود و طبيعتا کسي که محافظتي از خود ندارد، غالبا به فکر جلب توجه نامحرمان و خودآرائي است. چگونه کسي ميتواند همه توجه خويش را منعطف به خدا بکند و در صدد کسب معنويات باشد، اما همه را ببيند؛ به جز خداي تعالي؟ در صدد کسب رضايت غير مشروع نامحرمان بر بيايد و رضايت خدا را از بين ببرد؟ يا نفس اماره خويش را پروار کند، اما نتيجه جهاد اکبر و مبارزه با نفس، که همان معنويت است را طالب باشد؟ پی نوشت‌ها: [۱] آل عمران، ۳۱ [۲] سباء، ۳۷ [۳] نهج البلاغه، حكمت ۱۰۳
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️ (بخش اول) 🔶تقوا درکار یعنی چه؟ چطور میتوانیم در کارهای تشکیلاتی را رعایت کنیم 💠الف) تقوا 🔷 «تقوا» است که بر اثر آن، از خود سبحان به شدت میکند تا دچار لغزش رفتاری نشود. معنای اصطلاحی در کلام امام صادق(ع) خلاصه می‌شود: یعنی آنجا که خداوند دستور داده حاضر باشی، تو را غایب نبیند و آنجا که نهی کرده، تو را مشاهده نکند.[بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۸۵] 🔷شایسته است در کار، به آراسته باشد. به تعبیر امیرمؤمنان امام علی(ع) «تقوا چونان مرکب‌های فرمانبرداری است که سواران خود را عنان بر دست، وارد بهشت جاویدان می‌کند. آنچه بر اساس پایه‌گذاری شود، نابود نشود و کشتزاری که با تقوا آبیاری شود، تشنگی ندارد». کارکنان نیز با داشتن تقوا میتوانند خود را از ارتکاب هرگونه نافرمانی، سستی و تنبلی، اسرافکاری، حیف و میل بیت‌المال، و از بین بردن حق دیگران مصون نگاه دارند. 🔷قرآن می‌فرماید «کسی که پیشه کند، خداوند برای او فراهم می‌کند». امام علی(ع) نیز در این‌باره می‌فرمایند «کسی که را انتخاب کند، سختی‌ها از او دور می‌شوند. تلخی‌هایش، شیرین و فشار مشکلات و ناراحتی‌های زندگی او برطرف خواهد شد. مشکلات پیاپی و خسته کننده برایش آسان شده و مجد و بزرگیِ از دست رفته، چونان قطرات باران بر او فرو می‌بارند. رحمت بازداشته حق باز می‌شود و نعمت‌های الهی پس از فرونشستن، به جوشش می‌آید و برکاتِ تقلیل یافته فزونی می‌گیرد». 💠ب) بعضی از شاخصه های تقوا در کار 1⃣عدم پذیرش مسئولیت 🔷 اگر از لحاظ علمی شایستگی اداره کاری را ندارد، مسئولیت آن کار را نمیپذیرد. اگر کسی مهارت لازم را نداشته باشد و با این حال مسئولیت قبول کند، موجب تباهی و ضایع شدن کارها می‌شود. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند «کسی که بر مسلمانان پیشی گیرد، در حالی که در میان آنان کسی شایسته‌تر از او وجود دارد، به خدا، پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است». 2⃣داشتن سعه صدر 🔷به این دلیل که در کار، انسان هر روز با تعداد بسیاری ارباب رجوع، با افکار و اندیشه‌های متفاوت و سلیقه‌های گوناگون برخورد می‌کند، به و حوصله فراوانی نیاز دارد. مقاومت در برابر تهدیدها و تطمیع‌ها، تحمل همکارانی با روحیات و رفتارهای متفاوت و نیز سایر فشارهای روحی، نیازمند داشتن حوصله فراوانی است. 🔷عدی بن حاتم (پسر حاتم طائی) از شام خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد تا مسلمان شود. وی چون رئیس قبیله بود، حضرت به او احترام کردند. علاوه بر آن این که او را در کنار خود نشاندند، موقع نهار نیز به خانه خود بردند. عدی میگوید: دو علت داشت: یکی این که همراه پیامبر در حال حرکت بودم که پیرزنی رسید و بیش از یک ساعت پیغمبر را معطل کرد، ایشان با تبسم و تسلط، جواب آن پیرزن را داد، به حدی که من از آن همه حوصله و صبر خسته شدم، اما آن حضرت با کمال طماءنینه و با پیرزن گفت وگو میکرد. این حالت را که دیدم دریافتم که آن حالت، عادی نیست. 🔷رسول خدا(ص) فرمودند «سازگاری و مدارا با مردم، نصف ایمان، و نرمی و مهربانی با آنان، نصف زندگی است». اماک علی(ع) نیز خطاب به مالک اشتر میفرمایند: «درشتی و سخنان ناهموار مردم را بر خود هموار کن و تنگ خویی و خودبزرگ بینی را از خود دور ساز، تا خدا درهای رحمت خودرا به روی تو بگشاید و پاداش اطاعت ببخشایدت. آن چه به مردم می‌بخشی، به تو گوارا باشد. اگر چیزی را از کسی باز می‌داری آن را با مهربانی و پوزش خواهی همراه کن». منبع: وبسایت پرسمان دانشگاهیان
💠 :اگر فرض می‌کردیم که حادثه‌ی کربلا اصلاً نبود؛ باز سلام‌الله علیها، یک شخصیت برجسته و یک محسوب می‌شد. 🌱 از لحاظ ، از لحاظ ، از لحاظ و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه‌ی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. با این حال، زنی در این حد و با این شخصیت، ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا ۷۴/۰۷/۱۲ @samenfalavarjan
شهید علامه : فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما درباره دین غلط است غلط. به جرأت می گویم از چهارتا مساله فروع آن هم در عبادات چندتایی هم از معاملات از این ها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم؛ نه در این منبرها و در این خطابه‌ها می گوییم و نه در این کتاب‌ها و روزنامه‌ها و مقاله‌ها می نویسیم و نه فکر می‌کنیم ... ▪ بايد اعتراف كنيم كه به صورت اصلى در مغز و روح ما موجود نيست، بلكه اين فكرْ اغلب در مغزهاى ما به صورت مسخ شده موجود است؛ ما توحيد مسخ شده است، ما نبوت مسخ شده است، و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به ما كم و بيش همين طور. ▪ تمام دستورهاى اصولى اسلام در فكر ما تغيير شكل داده. در دين # هست، هست، هست، هست. تمام اينها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است. ▪فكر دينى ما بايد اصلاح بشود. تفكر ما درباره دين غلط است غلط. به جرئت مى گويم از چهارتا مسئله فروع، آنهم در عبادات، چندتايى هم از معاملات، از اينها كه بگذريم ديگر فكر درستى ما درباره دين نداريم؛ نه در اين منبرها و در اين خطابه ها مى گوييم و نه در اين كتابها و روزنامه ها و مقاله ها مى نويسيم و نه فكر مى كنيم. 📗 ده گفتار، شهید مطهری
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ در فضای شور و هیجان انتخاباتی (بخش سوم) 🔶برای تحقق و انجام لازم است اقداماتی صورت گیرد که به پاره ای از آنها اشاره میشود: 2⃣ (۱) 🔴لزوم به مردم، به منظور از طریق بیان که در این راستا، هم ملاک ها و معیارهای دینی انتخاب اصلح موجود است و هم دیدگاه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که به اعتقاد ما بهترین ملاک ها را ارائه می دهند. به عنوان نمونه در منابع دینی ملاک های مختلفی برای مطرح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود: 🔷الف) که يکی از شرايط و به عبارت بهتر يکی از معيارها برای است. (ع) در نامه به مالک اشتر به مسئله تاکيد دارند و فرموده است: «امره بتقوی الله»؛[۱] البته با تمام ابعاد آن. به عنوان مثال وقتی کانديدايی در معرفی خودش و همچنين در زمان رعايت کند و به ديگر کانديداها تهمت نزند، و در چارچوب حرف بزند و وعده و وعيد ندهد، و خلاصه سياسی، اجتماعی و... داشته باشد، يکی از برای انتخاب میباشد. 🔷ب) ، همانطور که علیه السلام فرموده است: «و والی الامر عليک فوقک»؛ [نهج البلاغه، نامه ۵۳، ص ۳۲۶] و بر این اساس بايد از اول تا آخرين روز زمان رياست جمهوری اش از اطاعت کند. 🔷ج) داشتن روحیه : چنانکه امام خمینی (ره) بارها بر این موضوع تاکید کرده و معتقد بودند: «در اسلام است. همه تابع قانونند و قانون هم قانون خداست. قانونی است که از روی پيدا شده است. قانونی است که قرآن است، قرآن کريم است و سنّت رسول اکرم(ص) است. همه تابع او هستيم و همه بايد روی آن ميزان عمل کنيم. فرقی ما بين اشخاص نيست در قانون اسلام، فرقی ما بين گروه ها نيست».[۲] ... پی‌نوشت‌ها [۱] نهج البلاغه (ترجمه دکتر شهيدی) نامه۵۳ ص۳۲۵ [۲] صحيفه امام، ج۹ ص۴۲۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات وپاسخگویی‌به‌شبهات
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️بهترین شاخصِ (بخش دوم و پایانی) 🔶دیدن دور دست ها در هوای مِه گرفته و یا غبار آلود، توسط چشم های معمولی کار ساده‌ای نیست، اما دیدن جوانب امور و عاقبت آنها در فتنه های ریز و درشتِ جامعه، کاری به مراتب سخت تر است. در فتنه ها ـ که همان فضای مه آلود و غبار زدۀ اجتماعی و سیاسی است ـ تنها افرادی از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت نجات می یابند که مسلح به باشند. شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت و دشـمـن، حـق و بـاطل، نام دارد.[۱]  💠اهمیت همراهی با «ولیّ» 🔷اهمیت شناخت و همراهی با امام و ولی جامعه، تا بدان حد است که در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده است: اگر کسی بمیرد و را نشناسد، همانند کسی است که به مرده است.[۲] تعبیر دقیق «مرگ جاهلیت» می تواند نشانگر مطالب بسیاری باشد، اما در این نوشتار، بحث « در پرتو همراهی با امام و » مد نظر است. 🔷نبی اکرم (ص) به صراحت میفرمایند پیمودن مسیر و گذران زندگی بدون ، سرنوشت محتوم مرگ جاهلی را به دنبال دارد. این معنا در کلام امیرالمومنین (ع) به صراحت آمده است. ایشان در فرازی از بیانات خود میفرمایند: «هیچ کس از شیعیان به نمیرسند، مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند، پس هنگامی که مرا به این مقام شناختند بطور تمام و کمال یافته اند... »[۳]  🔷همانگونه که بیان شد در فقدان حضور مبارک حضرات معصومین این و فقهای عظام ـ و در رأس آنها ـ هستند که راهنمایی و هدایت جامعه را بر عهده دارند. در روایتی از امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی آمده است: « مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت، از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد.»[۴] 🔷همچنین مصداق بارز است و خداوند در قرآن کریم فرموده است: «‏‏وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا»؛ [طلاق،۲] و «‏‏إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا»؛ [انفال، ۲۹] یعنی در پرتو رعایت ـ که اشاره شد یکی از مظاهر اصلی و محوری آن، همراهی با امام و ولی جامعه است ـ خداوند راه را می نمایاند و مانع از افتادن به ورطه گمراهی و ضلالت میشود. 🔷اساسا در سایه همراهی با امام و ، غبارها زدوده شده و و روشن می شود و این فضای روشن و بی غبار، زمینه را برای تصمیم و اقدامات متناسب توسط مردم فراهم می آورد و همین کنش و واکنش امام و امت، می تواند بهترین شاخص برای باشد. پی نوشت‌ها [۱] پیامهای عاشورا (جواد محدثی) ص۲۵۵ [۲] بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۴ [۳] همان، ج‏۲۶، ص۷ [۴] الإحتجاج، ج‏۱، ص۱۷ نویسنده: حسین سعدآبادی منبع: وبسایت راسخون
⭕️ ، عامل تعیین کننده در جامعه 🔹در ، تنها معبود انسان و بلکه کل جهان، خداست، که همه انسانها باید برای او، یعنی برای رضای او عمل کنند. هیچ چیز و هیچ کس را نپرستند. در جامعه‌ای که شخص‌پرستی‌ها و شخصیت‌پرستی‌ها، نفع‌پرستی‌ها و لذت‌پرستی‌ها و هر نوع پرستش محکوم می‌شود و فقط انسانها دعوت می‌شوند به ، در آن صورت همه روابط بین انسانها، چه اقتصادی و یا غیر اقتصادی در داخل چنین جامعه‌ای و در رابطه این جامعه با خارج تغییر می‌کند و ضوابط عوض می‌شود، همه امتیازات لغو می‌شود. فقط تقوا و پاکی ملاک برتری است. زمامدار با پایین ترین فرد جامعه برابر است. ضوابط و معیارهای متعالی الهی و انسانی، مبنای پیمان‌ها و یا قطع روابط است. بیانات‌ حضرت‌ امام در مصاحبه با روزنامه «السفیر» پیرامون انقلاب، ابرقدرتها و رژیم صهیونیستی‌ ۵۷/۹/۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش اول) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 در برای است. تجمع همه قدرتها نیز در یک شخص، قدرت دادگری و انصاف را از او می ستاند به قول «لرداکتون» مورخ انگلیسی، « فاسد کننده است و قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد، که همه اموال، همه قدرتها و همه امور را در اختیار داشتند، مجالی برای برای آنها باقی نماینده بود، هرچه را میکردند، در ملک خود میکردند، نه در ملک دیگری و مگر تصرف در ملک خود خلاف عدالت است؟!» [۱] 🔷یا به تعبیر «منتسکیو» تجربه تاریخ نشان داده است که وقتی کسی همه کاره شد، و فرمانش در حکم قانون بود، ابائی از بی عدالتی نخواهد داشت. یک فرد که دارای قدرت مطلقه است، ناشدنی است و به همین روی دستور دادن به آن، امری غیر اخلاقی است. اقتضای واقعیت چنین است که ، سر به ستمگری خواهد کشید و به هیچ اندرزی از ستم روی بر نخواهد یافت». [۲] یا به گفته «بیسمارک»، «حق در لوله تانگ است»، [۳] و لذا قدرت هم ذاتا خبیث و ناپاک معرفی شده است. 🔷ولی در ، برای کسب قدرت نیست، بلکه وسیله ای است برای و و از بین بردن و فساد، هدف خدمت به مردم، و آشنا ساختن آنها با فضائل و کمالات انسانی است، و لذا هیچ وقت در ، در معرض این خطر قرار نمیگیرد که به شر روی آورد و خویشتن را به گناه و پلیدیها آلوده سازد. 🔷پس ، می تواند با و در امور سیاسی مداخله کند و حتی در آن صورت، و پاکیش بیشتر ارزش پیدا میکند، و البته داشتن چنین اخلاقی به کاملا کمک مینماید تا به هدف نهائی نزدیک شود، زیرا هدف از آن، است و چون هدف سیاست اسلامی آن است که در جامعه و فضائل انسانی را به کمال نهائیش برساند و افراد جامعه را از عالیترین صفات انسانی برخوردار سازد، و لذا با مراعات مقررات اخلاقی عملا بالاترین احترام را به می نمایند. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️عدم ایمان، مانع 🔶چه رابطه اى بین و وجود دارد؟ 🔷مسأله مهم در زندگى انسان، این است که: را آنچنان که هست کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که معصومین علیهم السلام از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ»؛ «خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده»، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و حق آن را ادا کنم. و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. 🔷لذا در آیه ۴ سوره «نمل» میخوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون»؛ «کسانى که به ندارند، اعمال زشتشان را براى آنها زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند». در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و بدبختى ها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در طریق غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. واضح است وقتى و نادرستى را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند افراد جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. 🔷 ، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک انسان دست مى دهد. جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این «تزیین» به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود، آرى این خاصیت را خداوند در قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد (دقت کنید). و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که عامل نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده، اشاره به این است که طبیعتِ عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد ، ، و مى کند. 🔷با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و و رسوايى نیست. لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى». و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن». مسابقه در را نشانه «شخصیت».‌ غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت». آدم کشى و و ویرانگرى را دلیل بر «قدرت». خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!). به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها».‌ زیر پا گذاردن را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!.‌ اسارت در چنگال اعتیادها، هوس ها، ننگ ها و رسوائى ها را، «شکلى از آزادى».‌ تقلب و تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!. رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت». و ، دورویى و را نشان «سیاست». 🔷خلاصه و ننگینشان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس شرم نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ عوامل‌ تداوم‌ انقلاب‌ اسلامی از دیدگاه شهید مطهری 🔶 از همان زمان که طلیعه‌ نمایان شد، را نسبت به خطرات در پیش رو، آگاه، و نگرانی خود را به و و نشان میدهد و عواملی را که به تداوم انقلاب کمک میکند یاد آوری میکند. 💠عوامل تداوم انقلاب اسلامی از دیدگاه استاد مطهری 🔷آنچه که در ابتدای امر برای او مهم است، تداوم روح رژیم گذاشته در کالبد ساختار جدید است. در گفته ای از ایشان آمده است: بدیهی است کار را تمام شده تلقی کردن ساده لوحی است. قبل از هر چیز، نوعی و لازم است. [پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۹۵] در این جا استاد به مطلب مهمی اشاره میکند. اصولاً در به دلیل سرعت و خشونت جریانات انقلابی، با فروکش کردن تب انقلاب، به تدریج خود را به شکل دیگری در جامعه انقلابی بازسازی میکنند. بنابراین و ، است که با مطابقت داشته باشد و بتواند خلأ نهادهای پیش را پر کند. در غیر اینصورت آرمانها و در پرتو قدرت و استحکام نهادهای پیشین، رنگ می بازند.  🔷دومین مسأله ای که به نظر شهید مطهری شرط ضروری تداوم نظام انقلابی است، حفظ و است. نباید و بهره گیری از امکانات قدرت سیاسی باعث شود و از بین برود. است و . با از بین رفتن روحیه دینی و ، نیز از بین خواهد رفت، زیرا از آنجا که ماهیتاً دینی و است، تنها با حفظ همین ویژگی تداوم خواهد یافت. 🔷ایشان در این مورد با اشاره به دو آیه از قرآن کریم «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون» «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» و به خصوص پس از وفات پیامبر (ص) که به و تغییر مسیر منجر شد، گوشزد میکند که اگر با و با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم، و در آن و ها را دخالت دهیم، مان بر اساس این دو آیه حتمی است. [همان، ص ۲۱] 🔷سومین مسأله ای که به نظر ایشان در تضمین آینده انقلاب نقش دارد، اهمیت دادن به ، و است. [همان، ص ۲۲] شرط دیگر تداوم انقلاب است. به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند که حتماً در مسیر گام بردارد و برای پر کردن اقدام کند و را واقعاً از میان بردارد. اگر انقلاب در مسیر برقراری پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیّت دیگری جای آن را بگیرد. [همان، ص ۴۶] منبع: راسخون
📍بازخوانی گزیده بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از بسیجیان ۱۳۷٠/٠۸/۳٠ 💢بسيج، يكى از بركات پروردگار عالم بر كشور و بر انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود. 💢بسیج، یکی از برکات پروردگار عالم بر کشور و بر انقلاب و بر امام ره بزرگوار ما بود. 💢شما جوانان بسیجی مورد علاقه‌ی امام ره بودید. 💢آن چیزی که بندگان مخلص را از دیگران متمایز میکند، تقوا است. 💢بندگان مخلص با تقوا است که دایماً بینی شیطان را به خاک میمالند و طمع او را ناکام میگذارند. 💢معنای تقوا این است که هر آنچه را خدای متعال بر انسان تکلیف کرده است، انجام بدهد؛ واجبات را بجا بیاورد و محرّمات را ترک کند. این، اولین مرتبه‌ی تقواست. محرّمات الهی را باید شناخت و دور و بر آن نچرخید و نگشت. 💢اولین مرتبه‌ی تقوا این است که محرّمات الهی را باید شناخت و دور و بر آن نچرخید و نگشت. 💢وقتی که روحیه‌ی تقوا و دل‌سپردن به خدا در دل جوان بسیجی مؤمن جا گرفت و رشد کرد، آن‌وقت صف مستحکم مرصوصی است که هیچ قدرتی توانایی تکان دادن آن را ندارد. 💢در کشور و در انقلاب ما، اگر نیروهای بسیجی در گذشته پشتیبان میدانهای نبرد نمی بودند و برای همیشه نباشند یقیناً کار دفاع از ‌انقلاب لنگ خواهد ماند. ‌ 💢وقتی که روحیه‌ی تقوا و معامله‌ی با خدا، در دل جوان بسیجی مؤمن جا گرفت و رشد کرد، آن‌وقت همان صف مستحکم مرصوصی است ‌که هیچ قدرتی توانایی تکان دادن آن را ندارد. ‌ 💢شما جوانان که بسیجی و عزیز هستید و مورد علاقه‌ی امام بودید و ان‌شاءاللَّه مورد توجه وجود مقدس ولىّ‌عصر(ارواحنافداه) و مشمول ‌دعوات زاکیه‌ی آن بزرگوار باشید.‌ 💢بزرگترین نکته‌ی کار شما بسیجیان حفظ تقواست.‌ 💢سازماندهی بسیج و حضور مرتب و منظم شما بسیجیان در مراکزی که باید باشید، بسیار مهم است. ‌ 💢باید سازماندهی بسیج به صورتی باشد که هر یک از افراد بسیجی بداند که متعلق به کدام یگان است و کجا باید باشد؛ آن وقتی که مورد ‌احتیاج اسلام و نظام اسلامی شد، بتواند خودش را آماده کند‌.‌‌ ‌ 💢 @basijnewsir https://eitaa.com/basijnews_falavarjan
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)