🌻سلااااام انرژی مثبتی هااااا....🙋☺️
امروز دوشنبه :۱۴۰۳/۰۲/۱۷
* * * * * * * * *
روزی مملو از آرامش دوستی و موفقیت براتون آرزو میکنم ........🤍
صُبحى كه طلوعش بدهد مژده ى دیدار
آن صُبح به تكرار شود صُبح بهشتم
#هما_كشتگر
«❤️🔗☕️»
نگاه تو
همان چای اول صبح است؛
تازه و دلنشین و زیبا!
#افشین_یداللهی
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻😬👻
👻😬👻😬👻😬
👻😬👻😬👻
👻😬👻😬
👻😬👻
👻😬
👻
ࢪمآن⇩
👋👀بچھمثبٺ👀👋
#به_قلم_بانو
#قسمت3
#سارینا
در ماشین بچه مثبت رو وا کردم و سوار شدم درو محکم زدم که شترررق صدا داد.
وییی اوووخی ارث باباش یه وقت خراب نشه از من دیه بگیره!
با اخمای درهم سوار شد عین میرغضب می مونه ها!
حرکت کرد و دست بردم سمت ستاره ی لباس پلیسی روی شونه اش تو دستم بود داشتم نگاهش می کردم که زد رو دستم محکم که با شدت دستمو عقب اوردم و ستاره اش کند!
با بهت به دستم نگاه کرد به چه حقی منو زد؟
منم تا به خودش بیاد یه پس گردنی محکم بهش زدم و جیغ کشیدم:
- داشتم فقط نگاه می کردم چتههه وحشی دستم قرمز شد.
بعدم دستم که قرمز شده بود رو نشون ش دادم.
عین کفتار از وسط نصف شده نفس می کشید! منم عین ببر زخمی!
ها چیه فکر کردین الان ببر به این قشنگی رو به اون تشبیهه می کنم؟
والا.
حدود نیم ساعتی بود داشت رانندگی می کرد که کلافه پاهامو اوردم روی صندلی و چهارزانو نشستم که اخم ش غلیظ تر شد.
نالیدم:
- من گرسنمههههههه .
اونم عین خودم با عصبانیت و کشدار گفت:
- کاررررد بخوره به اون شکمتتت دو دقیقه وایساآآ.
با حرص زل زدم بهش و چتری هامو مرتب کردم تا بهتر اخم هامو بیینه اما اصلا به روی خودش نیاورد و داشت رانندگی می کرد.
اصلا نمی دونم کدوم جهنم دره داشت منو می برد!
بابا چطور منو داد دست این یابو؟
خر هم راضی نیست افسارشو این تو دست بگیره بس که نچسبه!
#رمان
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩
نظرهاتون درباره این رمان جذاب تو دل برو تو دایگو بگین ..، ..
با کمال صراحیت بدونید تک تک حرف هاتون رو میخونم!:))🫶🏽🌱~•
https://harfeto.timefriend.net/17107977743718
ادامه بدیم؟!"😎♥️"