eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
1.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
680 ویدیو
1 فایل
#نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس و پستها و محتوای ارزشی #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبین و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیّداخلاص موسوی
رزمنده: برجك تانك با فاصله يك متری از بالا سرم در حال عبور بود نمی دونم چطور منفجر شده بود و يا با چی مورد هدف قرار گرفت كه برجك سمت ديگر پرتاب شد از شدت انفجار گيج و منگ شده بودم. صداها نامفهوم بود دومتری شنی تانك بودم بعضی ها به طرفمون می دويدن و بعضی ها از سمت ما فرار می كردن كمی خودم رو جمع و جور كردم ديدم حاتم آتيش گرفته. عباس هم كنار تانك افتاده و شكمش پاره شده @seYed_Ekhlas🇮🇷
هدایت شده از سیّداخلاص موسوی
رزمنده : چند نفر سمت حاتم رسيدن و مشغول خاموش كردن شدن. من ناخواسته رفتم سمت عباس روده هاش ريخته بود بيرون خيلی صحنه دلخراشی بود. هنوز كلم سوت می كشيد نمی فهميدم ديگران چی ميگن ناخواسته مچ پای عباس رو گرفتم و می كشيدم فقط قصد داشتم از تانك دورش كنم اصلا متوجه فرياد اون نمی شدم بنده خدا روده هاش توی دستش بود @seYed_Ekhlas🇮🇷
هدایت شده از سیّداخلاص موسوی
👆 برا ی تاریخ از این باب که کوچک نشمریم و دفاع مقدس رو با همه سختی‌هاش ببینیم و برای مردم از باب قدردان بودن آرامش و امنیت امروزمون ونسل های آینده بدانند که آن سالها در اوج مظلومیت کشور و جانفشانی بچه‌های جبهه و جنگ در مقابل دشمن تا دندان مسلح اتفاق افتاده و همین رزمندگان نگذاشتند یک وجب از خاک ایران بدست دشمن بیافتد @seYed_Ekhlas🇮🇷
قسمت 8 🔻نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد - ۸ ♦️ خودرو فرمانده قرارگاه کربلا در کنار قرارگاه فرماندهی کل سپاه توقف کرد. جلسه با قرائت قرآن و سپس گزارش فرمانده یگان‌ها از میزان پیشرفت کار آغاز شد. ♦️ هریک از فرماندهان ضمن گزارش فعالیت یگان خود و بیان مشکلات به گوشه‌هایی از ناکامی نیروهای خود در عملیات کربلای4 اشاره کردند که تأسف حاضرین را به‌دنبال داشت. پس از گزارش یگان‌ها، احمد غلامپور خلاصه‌ای از طرح مانور عملیات آینده را تشریح کرد و سپس فرمانده کل سپاه نکاتی را درارتباط‌ با مانور عملیات و اهمیت دو محور کانال ماهی و پنج‌ضلعی بیان و در ادامه بر هرچه‌سریع‌تر آماده‌شدن یگان‌ها تأکید کرد. ♦️با پایان‌یافتن جلسه به‌اتفاق برادر احمد غلامپور و همراهان به‌سمت اهواز حرکت کردیم. در بین راه درباره تردید و ابهام فرماندهان صحبت می‌کردیم. غلامپور معتقد بود که هنوز فرمانده یگان‌ها مردد هستند، اما به‌دلیل وضعیت خاص جنگ و پایان نافرجام عملیات سرنوشت‌ساز کربلای4 درباره تردیدهایشان صحبت نمی‌کنند. من از آقای غلامپور پرسیدم، شما چرا حرف نمی‌زنی؟ غلامپور در پاسخ گفت: من نمی‌توانم جلو فرمانده یگان‌ها با آقا بحث کنم. من خودم با همه ابهامی که دارم برای تک‌تک فرمانده لشکرها روضه می‌خوانم و آنها را ترغیب می‌کنم، نمی‌شود آنها که نشسته‌اند من حرف بزنم. من فقط اوّل جلسه، حرف‌هایی زدم که باب بحث را باز کند که این کار هم شد. ♦️ساعت 3:30 بامداد روز ۶۵/۱۰/۹ بود و ما در مسیر شهر اهواز بودیم. به اهواز که رسیدیم برادران غلامپور، دانایی و محرابی به منازل خود رفتند و من جهت استراحت به ساختمان امانیه (مقر مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در شهر اهواز) رفتم. صبح همان روز همراه با آقای غلامپور به‌سمت پادگان گلف حرکت کردیم. صبحانه را در پادگان گلف خوردیم و پس از جلسه مختصری به‌سمت عملیاتی حرکت کردیم. در جاده اهواز به خرمشهر فرمانده لشکر5 نصر را دیدیم که به‌سمت اهواز می‌رفت. در گفت‌وگوی مختصری که برادر غلامپور با وی داشت، از مشکل استحکامات لشکر خود گفت و اضافه کرد:👇 زمان‌بندی را مشخص کنید تا من بتوانم برنامه‌ریزی کنم. غلامپور در پاسخ گفت: برادر گفته پانزده روز دیگر. قالیباف: برادر محسن می‌دونه که تا بیست روز دیگر #[نور] ماه هست؟!! چرا حرف الکی می‌زنید، یک زمان مناسب بگویید که من بتوانم نیروهایم را به مرخصی بفرستم. هی گفتید پنج روز دیگر، پنج روز دیگر، الآن صدوبیست روز است که نیروها اضافه ایستاده‌اند. را نمی‌شود این‌طوری نگه‌داشت. پس از بیان این جملات با ناراحتی خداحافظی کرد و رفت، ما هم در ادامه مسیر ضمن سرکشی به نیروهای چند یگان مهندسی که در منطقه مشغول کار بودند، به قرارگاه رسیدیم و پس از نماز و خوردن نهار و کمی استراحت کار را آغاز کردیم. در ساعت 16:30 برادر سیف‌الله حیدرپور فرمانده تیپ48 فتح وارد قرارگاه کربلا شد و ضمن اظهار تمایل به شرکت در عملیات از وضعیت بلاتکلیف خود اظهار ناراحتی کرد و گفت: ما پنج گردان نیرو داریم. به آقا محسن گفتم که می‌خواهم در قرارگاه کربلا یا قرارگاه قدس کار کنم که گفتند برو قرارگاه کربلا، من هم آمدم پیش شما. در عملیات کربلای4 هم در حدود شصت نفر مفقود داریم. غلامپور: رفتی نظرت را به آقا محسن بگویی؟ حیدرپور: نه بابا، ما طبق و تصمیم نداریم کسی را سؤال و جواب کنیم، کاری هم به هیچ‌کس نداریم. ♦️غلامپور: نه برو نظراتت را به‌عنوان یک نظامی بگو، نظرت را نسبت‌ به این عملیات بگو. حیدرپور: من اصلاً اعتقادی به اینجور عملیات‌ها ندارم. یعنی چه؟ از آب بگذریم و پایمان را بگذاریم روی زمین و با تانک و پیاده دشمن بجنگیم. به نظر من باید بریم در منطقه والفجر مقدماتی و مهران بجنگیم. # [غلامعلی] رشید می‌گفت، عراقی به صدام فحش می‌دادند که چرا از کارون عبور کردیم. غلامپور: اگر می‌خواستی روی زمین بجنگی چرا نرفتی با آقای ایزدی [فرمانده قرارگاه نجف]. حیدرپور: من آقای ایزدی را نمی‌شناسم، نه روحیاتش را و نه خودش را، شما بیایید برویم [غرب]، من هم با شما می‌آیم. غلامپور: پس به نظر شما کجا می‌شود جنگید. حیدرپور: برویم سراغ چزابه، یک فلش از آب بگذاریم و یک فلش از خشکی. غلامپور: آنجا که هدف ندارد، برویم چه کار کنیم؟! حیدرپور: به دشمن ضربه بزنیم، به ارتش عراق ضربه بزنیم. ♦️غلامپور: بالاخره باید [درباره شلمچه] نظر بدهی، چون انگیزه نداشته باشی باز فردا دردسر داریم. ما می‌خواهیم داخل بجنگیم. ♦️حیدرپور: خوب است، اینجا را می‌شود جنگید. همه وسایل ما اینجا داخل آبادان است. به منطقه نزدیکیم ..... کانال رزمندگان جبهه وجنگ @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢! حضرت امام خامنه‌ای: «وقتی ظلم و جنایت از حد گذشت، وقتی درنده‌خویی به نهایت رسید، ...» پ ن ♦️بمب های اهدایی آمریکایی :غزه خسارت 👈آتش خشم خدا در آمریکا این آتش همچنان ادامه دارد ..... @seYed_Ekhlas🇮🇷
💢دلمان برای خودمان بسوزد !! ♦️ در آمریکا طی چند روز آتش سوزی شدید، میلیون‌ها هکتار از جنگل ها و گیاهان و خانه‌های مردم از میان رفته است. تلاش دولت و آتش نشانی این کشور برای مهار حریق هم تا این لحظه ناموفق بوده‌ است. ♦️چند سال پیش کلیسای نوتردام در پاریس طعمه حریق شد و بسیاری از قسمت های آن از بین رفت. استرالیا هم چند سال پیش درگیر آتش‌سوزی شدید بود که بخش‌های بزرگی از جنگل‌های آن را به ویرانی و نابودی کشاند. 👈اما واکنش مردم آمریکا، استرالیا و فرانسه و در کل جامعه غربی به این دو حادثه طبیعی چگونه بود!؟ در بسیاری موارد مشاهده کردیم که شهروندان آمریکایی، فرانسوی و استرالیایی دست به برداشته و با کمک و دستگیری خود تلاش کردند تبعات این دوحادثه را به حداقل برسانند. 👇 ♦️حال تصور کنیم این حوادث در کشور ما رخ می داد. در آن صورت واکنش غرب پرستان خود تحقیر چگونه بود؟ 👈به احتمال قریب به یقین در اولین قدم شبکه‌های فارسی زبان ضدایرانی مانند بی سی هر روز کلیپ های ارسال شده مردم از سوختن حیوانات و درختان و آثار باستانی را با هزاران فحش و ناسزا علیه ملت و شهردار و آتش نشانی را به نمایش می گذاشت ♦️سپس نوبت به بلاگرها می‌رسید تا به دست چیزی از مناطق درگیر آتش پیدا کنند، تا تمام بدبختی ها و آتش‌سوزی های کره زمین را به ناکارآمدی مسئولین نظام و عقب‌ماندگی کشور ایران و نفرین‌شدگی سرزمین ایران نسبت دهند. ♦️ما مردم هم در فضای مجازی شروع به پخش و اشتراک‌گذاری مطالب و توییت‌هایی شبه‌روشنفکران مشهور و شبه‌منتقدان مغموم از این قبیل می‌کردیم: ‼️ دولت خودش عمدی این آتش سوزی را راه انداخت که حواس مردم را از گرانی ها و ...... ‼️ آتش نشانی چطور از اون آب پاش‌ها که در هست نداشت و هنوز ‌ بدبختیم با شلنگ معمولی میخواهیم آتش را خاموش کنیم! ‼️خاک بر سر حکومت بی لیاقت که به صورت تعمدی میخواهد جنگل ها و حیوانات و آثار باستانی ما را تخریب کندخانه های هنرمندان را ،تا ما نژاد پاک آریایی اصالت و طبیعت خود را فراموش کنیم (با چند شعار مرگ بر آخوند و فلان) ‼️ شهردار بی‌عرضه و فلان...... شده در هنگام آتش‌سوزی در خانه اش خوابیده است. هر کجای دنیا بود الان مردم خانهِ شهردار را آتش می‌زدند. ‼️حکومت هر وقت چنین کاری می‌کند تصمیم دارد پشت‌‌اش یک جام زهر و نرمش قهرمانانه‌ای داشته یا یکی از مقامات مهم را سر به نیست بکند. ‼️مردم دنیا اینجا ایران است، نفرین شده‌ترین سرزمین جهان. ‼️مردم دنیا به داد ما برسید با هشتک «سیو ایرانیان» ‼️با وجود این حکومت؛ ما را از بمب و موشک اسرائیل نترسانید. ‼️ از این لحظه به بعد هر کس شما را از تهاجم خارجی ترساند، یک دروغگوست غرب بهشت است ‼️ حیف این مردم نجیب ایران، هر جای دنیا با نصف این آتش‌سوزی چهار دولت برکنار می‌شد و خانه چند وزیر وسط آتش بود. 👇 ♦️حقیقتاً این نوع رفتار ما اسمش مرض غرب پرستی و مرض خود تحقیری نیست؟! @seYed_Ekhlas🇮🇷
🔻  هنگ سوم خاطرات اسیر عراقی               دکتر مجتبی الحسینی           [بعد از آن شب که با اضطراب حمله ایرانیان گذشت،] صبح روز بعد با استفاده از موج کوتاه رادیو تماسهای نیروهای عراقی را از طریق دستگاه بیسیم شنیدم. متوجه شدم که حمله شروع شده و نیروهای عراقی در وضعیت بسیار بدی بسر می‌برند. ساعت ۸ بامداد خبر وقوع حمله و آزاد سازی شهر بستان به همراه ۷۲ روستا را از طریق رادیو تهران شنیدم. این خبر را به فال نیک گرفته و با خود گفتم خدا را شکر... این دومین پیروزی نیروهای اسلام ظرف این دو ماه است. طبق معمول ساعت ۹ رفتم که صبحانه را با معاون بخورم. او هم با اعلام نتایج اولیه حمله به من گفت که ایرانی‌ها شهر بستان و نواحی آن را به تصرف در آورده اند و اکنون نبرد در اطراف هور و غرب دهلاویه جریان دارد. معاون اضافه کرد که نیروهای ما متحمل خسارات سنگینی شده‌اند و ایرانی‌ها ابتکار عمل را در دست دارند. از او پرسیدم: «موقعیت ما چگونه است؟» پاسخ داد: «موقعیت ما كاملاً طبیعی است. فرمانده برگهای مرخصی را امضا می‌کرد. با خود گفتم خدا را شکر که باوجود این حمله به مرخصی خواهیم رفت. به واحد سیار پزشکی بازگشتم. از شادی در پوست خود نمی گنجیدم. تا ظهر خبرها را از طریق رادیو دنبال کردم. ساعت ۲ برای صرف ناهار و تحویل برگهای مرخصی کارکنان واحد سیار پزشکی به سنگر معاون رفتم دیدم که گروهی از افسران منتظر دریافت برگهای مرخصی خودشان هستند. ناهار را با هم خوردیم. در همین حال زنگ تلفن به صدا درآمد. معاون گوشی را برداشت و گفت: «بلی قربان... اطاعت قربان... گوشی را گذاشت. پرسیدیم: « چه خبر؟» گفت: «افسر عملیات تیپ بود!» چشمان همه گرد شد و نفس‌ها در سینه حبس شدند. معاون ادامه داد: «فرمانده، به دستور ما داده است که مرخصی‌ها را تا اطلاع ثانوی به تعویق بیاندازیم.» آه از نهاد همه برآمد. گفتم خدا را شکر می کنم. شما هم دعا کنید که مساله فقط تعلیق مرخصی‌ها باشد نه چیز دیگر.» همه پرسیدند: آیا در نبرد شرکت خواهیم کرد؟ به آنها گفتم: «این امر چندان بعید به نظر نمی‌رسد.» آنها گفتند ما در موضع دفاعی قرار داریم و نیروی ضربتی نیستیم. گویی خودشان را با این عذر مجاب ساخته بودند. ده دقیقه به خود نیامده بودند که زنگ تلفن دوباره به صدا در آمد. تماس این بار نیز از اتاق عملیات تیپ صورت می گرفت. سکوتی مرگبار حاکم گردید. معاون قلم خود را برداشت و چیزهایی را که طرف مقابل به وی دیکته می کرد، یادداشت نمود. گاه و بیگاه می گفت «بلی قربان... حتماً قربان...» معاون گفت که یک تلفنگرام محرمانه و فوری رسیده و به گروهان دستور داده شده است که بسیج شوند و برای جنگیدن به سرعت آماده گردند. سنگر معاون را ترک کرده و به همراه این خبر شوم به واحد سیار پزشکی بازگشتم. ستوانیار محمد سلیم را احضار کرده و به او دستور دادم واحد سیار را برای حرکت آماده سازد و وسایل سنگین و غیر ضروری را رها کند. در عرض یک ساعت وسایلمان را جمع و جور کرده و منتظر دریافت دستور حرکت شدیم. ساعات سپری شد، اما چه ساعاتی! ساعات انتظار ؛ انتظار ملاقات با مرگ و ویرانی، انتظار سرنوشتی نامعلوم. تاریکی شب بر همه جا سایه گسترد، اما هنوز از دستور جدید خبری نبود. آن شب را در بدترین شرایط روحی سپری کردیم. صبح روز اول ژانویه ۱۹۸۱/ ۱۱ دی ۱۳۶۰ به حال آماده در آمدیم. هنگام ظهر هنگی از تیپ ۱۰۹ پیاده به منظور استقرار در مواضع هنگ ما وارد شد. تا ساعت ۴ بعد از ظهر تبادل مواضع و توجیه موقعیت منطقه برای هنگ جدید انجام گرفت. واحد سیار پزشکی منتظر دستور حرکت بود ؛ تا این که ساعت ٤ بعد از ظهر همین روز دستور حرکت دادند. هنگ جاده منتهی به منطقه جفیر را پیمود ولی هیچ کس جز فرمانده هنگ که وانمود می‌کرد از واقعیت امر اطلاعی ندارد نمی‌دانست با چه سرنوشتی مواجه خواهیم شد. فرمانده از سه شب قبل اطلاع داشت که شرکت در آن نبرد حتمی ات و به منطقه بستان روانه خواهیم شد. هنگ ما به چند کاروان تقسیم شد و به راه افتاد. پشت سر هر کدام از کاروانها یک دستگاه آمبولانس حرکت می کرد. من با آمبولانس خود پشت سر کاروان مقر هنگ که شامل فرمانده و معاونان او بود قرار گرفتم.        ‌‌‍             @seYed_Ekhlas🇮🇷
دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق عراق: 💢 عربستان .مصر.اردن و امارات از رخدادهای سوریه وحشت‌زده هستند 🔹ترکیه و قطر به بهانۀ تغییر در سوریه، از دولت جدید در کشور حمایت می‌کنند اما سایر کشورهای عربی رخدادهای سوریه را تهدید موجودیتی برای خود می‌دانند. 🔹امارات، اردن، مصر و حتی عربستان از رخدادهای سوریه وحشت زده هستند. آنان معتقدند که خطر ترکیه و قطر از خطر ایران برایشان بسیار بیشتر است. @seYed_Ekhlas🇮🇷
💢.. اینجا غزه است ؟! 👈ولی برای جانوران انسانمای لس آنجلس که هم خواهان نابودی ملت مظلوم غزه شدند! هم پول بمب های اسرائیل جنایت کار پرداختند! گرفت؟! گویا انسانها از نظر شما با هم فرق دارند! @seYed_Ekhlas🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه اگر هزران استادیوم هم میساخت به اندازه یک ماه پول نفت نمی شد که عروسش داد!! ♦️ بعضیها امروز می گویند شاه استادیوم ساخت و خیابان آسفالت کردو چه وچه 👈اما سرزمینی به اندازه (منهتن آمریکا) با نفت وذخائر گاز رو داد رفت... این فیلم کوتاه را ببینید @seYed_Ekhlas🇮🇷
به دامن زندانیان 💢برگشت آمریکا به دوران برده داری! در لس آنجلس ♦️اعتراض مسکو به اعزام زندانی‌ها برای مهار آتش‌سوزی در آمریکا سخنگوی وزارت خارجۀ روسیه: این سؤال منطقی پیش می‌آید، آیا کنگره لایحه‌ای را برای اعمال تحریم‌ها علیه مقامات کالیفرنیایی،‌ شرکت‌های خصوصی و مردم عادی آمریکا به‌خاطر استفاده از کار اجباری زندانیان برای خاموش کردن آتش آماده خواهد کرد. ♦️پیش از این بی‌بی‌سی اعلام کرده بود که ۹۳۹ زندانی زن و مرد به کالیفرنیا اعزام شده و هم‌پای با آتش‌نشان‌ها در تلاش برای خاموش کردن آتش هستند. @seYed_Ekhlas🇮🇷
💢شیطان پرستان نوین آزادی بی حد ی که برای حیوانها هم خط قرمز است بایدن به پاپ مدال داد 🔹رئیس‌جمهور آمریکا که روزهای آخر خود در کاخ سفید را سپری می‌کند مدال «آزادی ریاست‌جمهوری» را به پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان داد. پ ن ♦️اگر حضرت عیسی میدانست پاپ فرانسیس در چنین زمانه ای تسلیم ظلم ظالمان و طرفدار قوم لوط خواهد شد قطعاً از خدا برای نابودی قوم خود مثل پیامبر لوط عذاب درخواست میکرد !گرچه عذاب خدا نمایان شده است! 🖌سیّد اخلاص موسوی @seYed_Ekhlas🇮🇷