eitaa logo
جاماندگان از قافله عشق 🦋
2.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
🌱درمنظومه شمسی سیاره ایست به نام زمین🌱 درگوشه ای از این سیاره جغرافیای ست به نام ایران در تاریخ ایستادگی ایران روایت ست بنام #دفاع_مقدس🌱 #نشر_آثار_شهدا #روایت_دفاع_مقدس 🌱چه سر ها داده ایم برای سربلندی ایران🌱 #جاماندگان_ازقافله_عشق جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 که فرمانده لشکر به شجاعتش قبطه می خورد زاویه سادات باسلام خاطره ایی کوتاه ازمردی که فرمانده لشگرسردارشریعتی درمراسم گرامیداشتش به شجاعتش قبطه میخورد 🍃شهیدپاسدار سیداسحق رجبی متولدروستای زاویه سادات شهرستان خلخال وقتی میخواست به منطقه اعزام شودبنده مسئول تعاون رزمندگان شهرستان بودم یعنی سرکشی به خانواده رزمندگان ورفع مشکلات وپرداخت حقوق ووووبه عهده تعاون واموررزمندگان بودفصل سرمابود ومنطقه سردسیرماسرمارابیشترلمس میکرد 🔹وقت اعزام فرارسیدشهیدرجبی منویواشیکی به گوشه ایی درسپاه کشید وگفت سیدمن اعزام میشم خیلی وقت بودکه منتظرتولدبچه ام بودم که چندماه به تولدش نمونده فقط اگرتوانستی ازنظرسوخت به بچه هابرس منم قول مساعددادم وایشون اعزام شد وبنده حواسم بودوقولی که داده بودم عمل کردم به تمام خانواده هاوهرلحظه منتظرآمدنش بودیم که خبرشهادتش درسپاه پیچید وبرایمان جزیک خاطره بیادماندنی هیچی باقی نموند 🔹ودرمراسم گرامیداشتش فرمانده وقت لشگربه خاطراین شهیدبه شهرستان آمدندودرعظمت این شهیدگفتندکه ایشان درروزروشن باقامتی ایستاده برای شناسایی جلومیرفت مااعتراض میکردیم که فلانی خطرداره ،تیرمیخوری درجواب میگفت ماهست اگرخودش صلاح بداند ماراپیش خودش میبرد که اینگونه شدواوراکه به خدابیشترازماهانزدیک شده بودپیشش بردوماازجاماندگان شدیم وهمون شهیدعزیز برام نقل میکرد که درعملیات والفجریک شدیدامجروح شدم وازحال رفتم وخیلی عجله داشتم ملائک رابااوصافی که برایمان ترسیم کرده بودندببینم ولحظه ایی احساس کردم درجایی هستم که همه سفیدپوش مارا تحویل میگیرند وکمی که حالم جااومددیدم آنهاپرستارانند ومارامداوا میکنند وخیلی دلم برای شهادت تنگ شد! سید اسحق که بعدها پس ازشرکت درچندین عملیات دریکی ازعملیات هابه فیض شهادت نایل امد روحش شادویادش گرامی البته این خاطره رافیلبداهه نوشتم وبخاطرنواقصات ادبی ونوشتاری ازمحضرعزیزان معذرت میخواهم ""سیدمصلح تیموری آل هاشم"" سادات @jAmAndgA90ZA
جاماندگان از قافله عشق 🦋
🔻نقش قرارگاه کربلا در #عملیات_کربلای۵ به روایت اسناد ۱۱ ♦️اسماعیل قاآنی
نقش قرارگاه کربلا در به روایت اسناد ۱۲ ♦️صبح روز ۶۵/۱۰/۱۰ پس از نماز و خوردن یک صبحانه مختصر با غلامپور و به‌اتفاق برادران صیاف‌زاده و محرابی عازم محورهای عملیاتی شدیم. غلامپور قصد داشت با سرکشی به یگان‌ها جدیت فرماندهی در اجرای عملیات را به فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها نشان دهد. غبار غلیظی آسمان منطقه را پوشانده بود و دید مناسبی وجود نداشت. در سرکشی به لشکر ♦️ کربلا مرتضی قربانی را دیدیم که سوار بر موتور بود و چکمه‌هایی در پا داشت که تا بالای زانویش را پوشانده بود. مرتضی در کنار خودرو غلامپور توقف کرد و به طعنه و مزاح گفت، به اهواز می‌روید؟ غلامپور هم با خنده گفت، نه، از اهواز می‌آییم. وی جمله خود را چنین ادامه داد: وضعیت چطور است مرتضی؟ ان‌شاءالله آماده هستی؟ مثل اینکه به آقا محسن گفتی می‌خواهی مثل دشمن حمله کنی؟ مراقب باشی شیر بی‌یال و دم نشوی. ♦️مرتضی قربانی در پاسخ با لهجه غلیظ اصفهانی گفت: مراقبم، با بچه‌ها قسم خورده‌ایم ۴ رو سر عراقی‌ها در بیاریم. این منطقه جلو کانال ماهی، منطقه خوبی برای عملیات است، ما را بگذارید اینجا عمل کنیم. یک فکری هم برای نیروهای بسیجی بکنید، اینها پنج روز دیگر بیشتر نمی‌مانند. ♦️غلامپور: خب به آقا محسن بگو! مرتضی قربانی: گفته‌ام. غلامپور با گفتن خداقوت و خداحافظی به راننده دستور حرکت داد و به‌سمت لشکر ۵ نصر حرکت کردیم. در مقر لشکر نبود، نیروهای مخابرات لشکر ۵ نصر گفتند، . ما هم به‌سمت خط و دژ مرزی حرکت کردیم. قالیباف در کنار دو دستگاه مهندسی مشغول گفت‌وگو با فرهاد یعقوبی تیپ مهندسی بود. او با دیدن غلامپور، همراه با برادر یعقوبی به‌سمت خودرو آمد و غلامپور نیز از خودرو پایین رفت. پس از سلام و احوالپرسی، قالیباف پرسید، چه خبر و غلامپور هم گفت، خبر عملیات تا چند شب دیگر. درحالی‌که می‌خندید، گفت: ما مسلمان‌ها ساده هستیم، باور کنید که این حرکت هم هول‌هولکی است و عجله می‌شود. ♦️غلامپور نیز در پاسخ گفت: نه نمی‌گذاریم هول‌هولکی بشود. برادر صیاف‌زاده نیز در توجیه ضرورت عملیات گفت: ♦️اگر این عملیات انجام نشود عراق یک جایی می‌آید داخل و به یکی از مناطق عملیاتی حمله می‌کند. من از . باید آنجا را مراقبت کنیم. پاسخ گفت: نباید سرعت عمل تدبیر را ضعیف کند. باید با احتیاط وارد عمل شد. غلامپور: شما آماده باشید تا به‌موقع وارد عمل شوید. جلسه با آقا محسن را هم شرکت کن و حرف‌هایت را بزن. فعلاً . ♦️پس از جداشدن از فرمانده لشکر ۵ نصر و سرکشی به دژ مرزی و چند پد توپخانه، به قرارگاه برگشتیم. پس از خواندن نماز به امامت آقای ، جلسه بررسی وضعیت دشمن برگزار شد که برادران جانشین اطلاعات نیروی زمینی سپاه و محرابی مسئول اطلاعات قرارگاه کربلا حضور داشتند. ♦️هنوز هیچ‌کس زمان دقیق عملیات را نمی‌دانست و همین مسئله تردیدها را افزایش می‌داد. محرابی گزارش خود را از همین مسئله آغاز کرد.. ..... @seYed_Ekhlas🇮🇷        ‌‌‍‌‎‌