سیدالعلماء
📅 به مناسبت سالروز وفات مرحوم علامه شیخ محمد رضا مظفر (۱۶ رمضان المبارک ۱۳۸۳ ه ق)
🔺 تذکری دلسوزانه از مرحوم مظفر
🔹 ... بنده در اینجا یک مسئلهای را لازم است از قول مرحوم آیت الله #مظفر ذکر کنم؛
ایشان در اوایل کتاب #المنطق به مناسبت #علم و تقسیم علم به #تصور و #تصدیق و تقسیم علم #حصولی به #بدیهی و #نظری، مشکلاتی که از برای علم بدیهی پیدا میشود را ذکر کرده و در باب #برهان هم اشاره کرده که این مطالبی که من تذکر میدهم در جای دیگر یافت نمیشود!
پس بنابراین لازم است که هم مسئولین #حوزهها و هم مسئولین #دانشگاهها که إنشاءالله دلسوزند، به این مطلب بسیار دقیق #توجه کنند. آن مسئله چیست؟ این است که ما آفاتی را که علم "بدیهی" را در خطر قرار میدهد به دست بیاوریم.
چون #انسانیت بر اساس همان #بدیهیات است.
این بدیهیات زیر بنای علوم ماست!، زیر بنای #دین ماست!، زیر بنای #عقل ماست! زیر بنای همهچیز ماست!.
ایشان میفرمایند: گرچه بدیهیات مسبوق به علم دیگری نیست - مثل نظریات که تکیه کند بر مسائل دیگری- لکن #خطرهایی متوجه آنها هست که آنها را باید دانست و جلوگیری کرد.
⚠️ مثلاً #شبهه. اگر پراکندگی شبهه در اذهان آزاد باشد، آن بدیهیات در ذهن قرار نمیگیرد. دیگر در مغز و ذهن بچه جا نمیگیرد و او طوری بالا میآید که پایبند به هیچی نیست!
مطلبی که برای دیگران #بدیهی است برای این بچه از نظری هم بالاتر است! برایش این مطالب حل نمیشود وگرنه #انبیاء علیهمالسلام فرمودهاند: «قالت رسلهم أ فی الله شک فاطر السماوات والأرض» ( #ابراهیم علیهالسلام:۱۰)
[ترجمه: رسولان به منکران گفتند: مگر میشود در خداوند که پدید آورندهی جهان شک کرد؟!]
اما اگر یک بچهای زیر دست #پدر یا #مادر یا #معلمی باشد که در بدیهیات #تمسخر کند، طعن بزند! بخندد و اینها را در نظر این بچه #خرافات جلوه دهد، این بچه هیچوقت معنای این آیه را نمیفهمد!.
و شاید هم الآن در اثر همین باز بودن #گوشها به این شبهاتی که از داخل و خارج پخش میشود، این #وجدان و #فطرت انسان بسیار در خطر قرار میگیرد.
این است که بنده - از وقتی که این موضوع را از ایشان (مرحوم مظفر) دیدم که میگوید: این مطلب در جای دیگر پیدا نمی شود- بسیار بسیار اصرار دارم باید حتماً #وزارت_ارشاد ما، #وزارت_علوم ما، وزارتهایی که مربوط به #فرهنگ و #آموزش و #پرورش هست و حوزهها و #روحانیت و ارباب #مساجد و سخن و #تألیف و #تعلیم، به حفظ بدیهیات بپردازند و جلوگیری کنند از پخش آن چیزهایی که بدیهیات را خدشه دار میکند و سبب میشود که یک موجودات سر در گمِ متحیرِ بالذاتی #تربیت شوند که اینها هیچ چیزی سرشان نشود! و هیچ چیزی نفهمند!؛ در اثر اینکه اصلاً باوری ندارند و باورهایی که باید از #کودکی در اینها جا بگیرد، دچار خدشه شده است.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 تأملی در دعای #ابوحمزه صادره از امام #سجاد صلواتاللهعلیه
🔹 جملهی اول این دعای مبارک این است که: «إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ...»؛ این درخواست از چه کسی صادر شده؟ و از چه حلقوم و کامی بیرون آمده و از چه قلبی این #مناجات سر زده؟
این را تا اندازهای باید #توجه کرد.
گویندهای که جمله اول این #دعا، -یعنی "إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ" را در #نیمه_شب که میخواهد با خدا صحبت کند، ابتدای عرایضش قرارداده- شخصی است که در تمام عمرش آن مقدار فشار و #ریاضت و آسیب که به افکارش، به قلبش، به سرتاپای وجودش، به خانوادهاش رسیده ﻛﻪ هیچیک از #انبیاء و #اولیاء اینطور مبتلا نبودند!.
او بندهای است از بندگان خدا که در مقام تشکر طوری تشکر کرده، کأنه سلطنت #سلیمان ها در اختیار اوست
و در مقام #عبادت و شب زندهداریها طوری عبادت کرده، که هیچکسی تحمل او را ندارد!.
و در مقام #روزه، با وضعی روزهای گرفته که هیچکسی به فکرش نمیرسد که اینطور روزه بتواند بگیرد!.
درباره روزهی آن حضرت وارد شده که دستور میداد گوسفند یا گوسفندانی را ذبح می کردند و در محل پخت و پز و آشپزخانه میپختند، وقتی که بخار آن بلند میشد و بوی غذای مطبوع میپیچید، خودش میآمد و در حالیکه روزه بود، سرکشی میکرد و شاید با دست مبارکش اینها را به همسایگان و کسانی که از غذا برایشان میبردند، تقسیم میکرد، به طوریکه خودش برای افطارش با چیز دیگر (با نان جویی یا چیز دیگری) #افطار میکرد!.
آنوقت چنین شخص #معصوم، با چنین مقامی، با تحمل چنین مسائلی این عرایض را شروع کرده: «إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ»!
این از کجا ناشی میشود؟ چه مسئلهای است؟ یک اطلاع مختصر از مصائب #سیدالساجدین علیهالسلام، یک اطلاع مختصر از کیفیت #حج و روزه و #نماز و شب بیداریها و عبادت آن حضرت، یک اطلاع مختصر از رسیدگی به #ایتام و عَجَزه و گرفتاران و فقرای #مدینه در شبها، اینها را با همدیگر که جمع بزنند، آنوقت ببینند که شخصیکه در بشریت این کارها را کرده که انبیاء و اولیاء را جا گذاشته و فوق آنها #بندگی کرده، چرا باید در دل #شب، ابتدای سخنش را با خدا از اینجا شروع کند. که: "إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ".!
این مشکل برای ما حل نمیشود مگر اینکه در مراتب #عبودیت و بندگی وارد بشویم. و این مراتب را اگر توانستیم #تصور کنیم؛ این مسئله آنوقت برای ما حل میشود، که بفهمیم سیدالساجدین در مقام مراتب بندگی بوده که اینطور بندگی کرده و اینطور هم صحبت کرده و اینطور هم #مناجات کرده.
بنابراین این مسئله را برادران من خوب #توجه بفرمایند.
این است که ما باید تا اندازهای از بیانات #عرفای حقّه و بندگانی که تا اندازهای از این راه و این #سلوک اطلاع دارند، استفاده کنیم. قدری #مطالعه داشته باشیم. و #روحانیت ما بر این اساس است؛ بر اساس بندگی است و بندگی هم راه و روشش این است.
این مقام #بندگی خدا چه طور مقامی است؟
#مرحوم_امام در شرح حدیث چهاردهم #اربعین صفحه ۲۲۴ یک فصلی تشکیل دادهاند به نام: «در قصور ممکن از قیام به عبادت حق»؛ #ممکن یعنی مخلوق. #مخلوق در مقام عبادت، #قدرت انجام عبادت خدا را ندارد. یعنی ما که به نظرمان به یک مجاهدهای، به یک ریاضتی، به یک چلهنشینیای، عبادتی اهمیت میدهیم، این از باب این است که هنوز از دریای عبودیت اطلاع پیدا نکردهایم. اگر از اقیانوس بندگی اطلاع پیدا کنیم، یک قطره و یک استکان و یک ظرف دیگر برای ما چیزی نیست. اصلاً قابل اعتنا نیست.
میفرماید: «بدان ای عزیز که از برای خوف و رجاء مراتب و درجاتی است حسب حالات بندگان و مراتب معرفت آنها؛ چنانچه خوف عامه از عذاب است و خوف خاصه از عتاب، و خوف اخص خواص از احتجاب است.»
#اخص_خواص وقتی که عرض میکند: «إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ»؛ نمیگوید که بر من مار و عقرب نفرست و مرا به #دوزخ نبر. اصلاً این حرفها در ذهنش نیست؛ او از #احتجاب میترسد!.
خدایا نکند که از ما احتجاب بگیری و ما را مأیوس کنی از درِ خانهی #وصال و لطف و کرم خودت. منظور این است.
در جلد اول #بحارالانوار روایتی هست که میفرماید: خداوند به حضرت #داود علیهالسلام #وحی فرستاد که به بندگانم بگو: بین خودشان و بین من عالمی را که دنبال #دنیا باشد، قرار ندهند!. چرا؟ میفرماید برای اینکه اینها دچار #عقوبت شدهاند. و من آنها را عقوبت کردهام و عقوبتم این است که لذت #مناجات را از دلشان گرفتهام.
پس عقوبتی که اولیاء از آن میترسند و عرض میکنند که: «إِلَهِی لَا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ» چیست؟ این است که #لذت مناجات را از من نگیر، یعنی به من بیاعتنا نشو. پس اینجا یک دریا #عشق و #محبت خدا به جریان افتاده و این دعا از آن در آمده.
بنابراین مدارج #انسانیت و منازل عبودیت، چیزهایی است که باید دربارهاش #فکر کرد.
@seyedololama
ص۱
⬇️
سیدالعلماء
📅 به مناسبت سالروز وفات مرحوم علامه شیخ محمد رضا مظفر (۱۶ #رمضان المبارک ۱۳۸۳ هق)
🔺 تذکری دلسوزانه از مرحوم مظفر
🔹 ... بنده در اینجا یک مسئلهای را لازم است از قول مرحوم آیت الله #مظفر ذکر کنم؛ ایشان در اوایل کتاب #المنطق به مناسبت #علم و تقسیم علم به #تصور و #تصدیق و تقسیم علم #حصولی به #بدیهی و #نظری، مشکلاتی که از برای علم بدیهی پیدا میشود را ذکر کرده و در باب #برهان هم اشاره کرده که این مطالبی که من تذکر میدهم، در جای دیگر یافت نمیشود!.
پس بنابراین لازم است که هم مسئولین #حوزه ها و هم مسئولین #دانشگاه ها که إنشاءالله دلسوزند، به این مطلب بسیار دقیق #توجه کنند. آن مسئله چیست؟ این است که ما آفاتی را که علم "بدیهی" را در خطر قرار میدهد به دست بیاوریم.
چون #انسانیت بر اساس همان #بدیهیات است.
این بدیهیات زیربنای علوم ماست!، زیربنای #دین ماست!، زیربنای #عقل ماست! زیربنای همهچیز ماست!.
ایشان میفرمایند: گرچه بدیهیات مسبوق به علم دیگری نیست - مثل نظریات که تکیه کند بر مسائل دیگری- لکن #خطرهایی متوجه آنها هست که آنها را باید دانست و جلوگیری کرد.
مثلاً #شبهه. اگر پراکندگی شبهه در اذهان آزاد باشد، آن بدیهیات در ذهن قرار نمیگیرد. دیگر در مغز و ذهن بچه جا نمیگیرد و او طوری بالا میآید که پایبند به هیچی نیست!.
مطلبیکه برای دیگران #بدیهی است، برای این بچه از نظری هم بالاتر است! برایش این مطالب حل نمیشود وگرنه #انبیاء علیهمالسلام فرمودهاند: «قالت رسلهم أ فی الله شک فاطر السماوات والأرض»؛ ( #ابراهیم علیهالسلام:۱۰)
[ترجمه: رسولان به منکران گفتند: مگر میشود در خداوند که پدید آورندهی جهان است، شک کرد؟!]
اما اگر یک بچهای زیر دست #پدر یا #مادر یا #معلمی باشد که در بدیهیات #تمسخر کند، طعن بزند! بخندد و اینها را در نظر این بچه #خرافات جلوه دهد، این بچه هیچوقت معنای این آیه را نمیفهمد!.
و شاید هم الآن در اثر همین باز بودن #گوش ها به این شبهاتی که از داخل و خارج پخش میشود، این #وجدان و #فطرت انسان بسیار در خطر قرار میگیرد.
این است که بنده - از وقتیکه این موضوع را از ایشان (مرحوم مظفر) دیدم که میگوید: این مطلب در جای دیگر پیدا نمی شود- بسیار بسیار اصرار دارم که باید حتماً #وزارت_ارشاد ما، #وزارت_علوم ما، وزارتخانههایی که مربوط به #فرهنگ و #آموزش و #پرورش هست و حوزهها و #روحانیت و ارباب #مساجد و سخن و #تألیف و #تعلیم، به حفظ بدیهیات بپردازند و جلوگیری کنند از پخش آن چیزهاییکه بدیهیات را خدشهدار میکند و سبب میشود که یک موجودات سر در گمِ متحیرِ بالذاتی #تربیت شوند که اینها هیچ چیزی سرشان نشود! و هیچ چیزی نفهمند!؛ در اثر اینکه اصلاً باوری ندارند و باورهایی که باید از #کودکی در اینها جا بگیرد، دچار خدشه شده است.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، در دو قسمت ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
(قسمت اول)
_________
۱) [ #المراقبات ]
۲) [ #المراقبات ص ۱۹۱]
@seyedololama