سیدالعلماء
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
(قسمت اول)
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹«فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»؛ [ #المراقبات ]
✍️ در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی #آمریکاست در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاههایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کس در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!
🔸 پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم کع چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
✅ مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 عبرت از رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام در حفظ سلامت دين
🔹 #روایت از کتب #اهل_سنت نقل شده که حضرت مولا #علی علیهالسلام فرمود:
«جَذبَنی رسولُ اللهِ و بَکی!»؛ #پیامبر مرا به خود چسباند و درآغوش گرفت و گریست!
«فقُلتُ: یا رسولَ الله ما یُبکیکَ؟» یا رسول الله چرا #گريه میکنید؟
فرمودند: «ضَغائنُ فی صدور رجالٍ علیک لَن یَبدُوها الیک الّا مِن بعدی.»
در سینهها کینههایی برای تو آماده شده که منتظرند من از بین شما بروم، آنوقت کینهها را علیه تو پیاده کنند و انتقام بگیرند!.
«فقُلتُ: بِسلامةٍ مِن دینی؟! قال: بِسلامةٍ مِن دینِک».
عرض کردم در آن هنگام #دین من در سلامت است؟ جواب دادند: بله در #سلامت است!
این پیشآمد بسیار دردناکی را که حضرت به او اطلاع دادند، مایهی بیم و #ترس و ناراحتی برای او نشد، بلکه #امن و امان دینی برایش مهم بود؛ فلذا عرض کرد: در موقعی که کینهها بروز میکند و حربهها به سوی من هدفگیری میشوند و دشمنیها آشکار میگردد و من در معرض انتقام #عرب و کشتههای عرب قرار میگیرم، آیا آن موقع من دین سالمی دارم؟! فرمود که در سلامت هستی.
حالا اینجا این سؤال برای همهی ما پیش میآید که ما که به این #جمهوری_اسلامی وارد شدیم، جایش بود که در این مطالب #فکر میکردیم و دربارهاش جلسه تشکیل میدادیم.
هر جنسی که قیمتش بالا و پایین میرود، هر چاهی که کنده میشود و نفتی از آن بیرون میآید، هر استانی که جدیداً تأسیس میشود، همهی اینها جلسه و مقدمات دارد، اهمیت و #بودجه دارد، اما کسی بلند نمیشود تا بگوید ما که جمهورى اسلامی تشکیل دادیم؛ #سلامت_دینی ما را چه کسی تضمین میکند و باید چه کار کنیم و چه طرح و نقشهای باید ارائه کرد؟!
و هیچ صدایی از هیچ جایی در این رابطه به گوش نمیرسد!. دعاها تشکیل میشود؛ دعاهای #ندبه و #کمیل تشکیل میشود، #عزاداری ها، سینهزنیها، - همهی اینها یکی از یکی بهتر و امیدسازتر-. اما آیا چنین مسائلی هم در این کلاسها، تکیهها و #حسینیه ها گفته میشود؟!
چرا کسی تکان نمیخورند؟!
برای این است که #دین سالم نیست و #دل هایمان ناسالم است و احساس #خطر نمیکنیم و خدایی نخواسته اگر خطر دنیوی هم پیش بیاید، ما برایش فکری نکردهایم.
چند سال پیش بود که در #بم آن حادثه عجیب رخ داد، چقدر ما کشته دادیم؟!. کسی یادش هست؟ حدود سی هزار نفر کشته و زخمی و استخوان خردشده و سروسینه شکسته و جوی خون در مسجد به راه افتاده و این طرف و آن طرف.
آیا این پیشآمد برای #تهران ممکن نیست؟ چه کسی قول داده؟ در کدام دفتر امضا شده که تهران محفوظ است؟ #اصفهان محفوظ است؟ #مشهد محفوظ است؟ که اینطور #آزادی نشان میدهیم.
#خانمها و دوشیزههایمان، هیچ بیمی در دلشان نیست؛ و برای تمرین #ورزش و #کشتی خود را آماده میکنند، برای رفتن به #اروپا و #آمریکا خود را آماده میکنند، #جوان های ما برای گرفتن یک گلدان (کاپ قهرمانی) و آن را روی سر خود گذاشتن، خودشان را آماده میکنند!.
چرا ما اینطور هستیم؟ برای اینکه دین سالمی نداریم، دینی که خطر را حس کند، نداریم.
این دینِ تقلیدی است نه دینِ فهمیدنی.
دبیرستانها دین #تقلیدی به #دانشآموزان میآموزند و لذا نمرهاش هم خیلی مهم نیست که کم یا زیاد شود!
این عبارت را شما از استاد شهیدتان؛ -مرحوم #مطهرى - در سینه و دفترتان یادداشت کنید که در #علل_گرایش_به_مادیگری میفرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است.»
استدلالی یعنی باید حتماً در کلاس نشست و زحمت کشید و نمره گرفت تا مثل مسائل ریاضی و هندسه فهمیدنی بشود که در اينصورت هم #اجباری است هم #استدلالی. ولی تقلیدی نیست که بخوان و برو و قدری محفوظات داشته باش و حفظ کن و بگو!. بلکه فهمیدنی است و لذا بچههای ما زحمت میکشند، شب مینشینند و مسائل را حل میکنند. خوب مسائل دینی هم همینطور باید حل شود.
این برای این است که #معلمین و #دبیرها و #اساتید اکثراً این حس خطر در آنها پیدا نشده است.
اگر یک مکتبی آمد و #دولتی تشکیل داد، مهمترین کار آن #مکتب این است که مسائل مکتبی را در درون #مردم، #کشوری ها، #لشکری ها، #اداری ها، #بازاری ها و ما #طلبه ها بکارد. اگر این کاشتن انجام بگیرد، این مکتب برقرار است و پرچمش هم بالاست.
اگر خدایی نکرده در این کار سستی شود ما مشکل داریم.
۲۶ #رمضان المبارک ۱۴۳۵=۹۳٫۲٫۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
ص۱
@seyedololama
⬇️
📆 مطالبی در آستانهی شب و روز بسیار مبارک #دحوالأرض (۲۵ #ذی_القعدة الحرام)، در دو قسمت ارائه میگردد.
🔺 اهمیت متذکر بودن به نعم بیکران الهی
🔹 «فإن العلم بالنعمة و مقدارها کماً و کیفاً أول مراتب شکرها»¹
در این ماه #ذی_القعدة مهمترین مسأله، تلاش برای #علم به نعمات خداست زیرا علم به #نعمت و بزرگی و مقدار نعمت، اول مراتب #شکر خداست، یعنی اول مراتب جدا شدن #انسان از #حیوانیت است. ما دیگر از این مهمتر مسالهای نداریم که انسان از حیوانیت وارد جهان انسانیت شود.
#ویل_دورانت که نویسندهی فلسفی از #آمریکا است در #لذات_فلسفه میگوید: ما #دانشگاه هایمان انسانسازی ندارند، نیمه انسان میسازند. نیمه انسان یعنی حیوان؛ خب پس خودشان اقرار کردهاند. علامتش هم این است که هر کسی در دانشگاههای آنها علوم #اقتصاد را میخواند، #سیاست را میخواند و وارد مقامات #کشوری و #لشکری میشود، آدمکش از کار در میآید! میگویی چرا حمله کردی به فلان مملکت؟ میگوید منافع کشور ماست! خب گرگ و پلنگ هم اگر زبان داشتند همین را میگفتند. چرا حمله کردی به گوسفندان؟ میگوید باید استفاده کنم!.
پس ما با #فرهنگ و #تمدن امروز، یک متر هم از حیوانیت جدا نمیشویم، مگر اینکه این مسائل را یادداشت کنیم و در آن مثل ریاضیات #فکر کنیم. ایشان [ مرحوم #ملکی_تبریزی ] فکرش را کرده میفرماید: «فإن العلم بالنعمة و مقدارها»؛ اول انسان بداند نعمت را. یک وقت مثل حیوان اصلاً نعمت را نمیداند، حیوان از نعمت استفاده میکند ولی نمیداند نعمت یعنی چه.
اول، علم به اینکه من در نعمت خدا شناورم را متذکر شود. اگر یک کرمی را در شیشهی آب بیندازند که کمکم رشد کند، من حتی از او هم کمترم. چون او کرم بوده، من کرم هم نیستم، از خودم #هیچ نیستم، از خودم هیچ ندارم، هرچه هست نعمت است. پس من شناور در نعمت هستم. به اضافهی خودم، که خودم هم برای خودم نعمتم!.
این را میگویند #بندگی. وقتی #بنده شد، نعمت را فهمید، مقدارش را هم که چقدر است، فهمید؛ اگر این موضوع را در این ماه پیروی کند، چند قدم از حیوانیت دور شده و وارد انسانیت شده.
«و قَد وَرَدَ فی الاَخبارِالکَثیرَة اَنَّ فی الخامِسِ والعِشرین مِن ذیالقعدة نُصِبَتِ الکَعبَة و دُحیَهِ الاَرض وهَبَتَ فیهِ آدَم و وُلِدَ فیهِ الخَلیل و عیسی علیهماالسلام و نُشِرَت فیه الرّحمة»²
این جهان برای ما فراهم شده. از روی حساب فراهم شده، نه اتفاقی و از باب اینکه یک شعلهی آتشی از خورشید پخش بشود! چنین چیزی اصلاً قابلیت #تصور ندارد؛ ما یک نان سنگکی میبینیم روی تخته در همین زیر گذر. خب اگر ما هیچوقت وارد دکان نشده باشیم، #فکر بکنیم این نان چگونه برای ما جور شده، گیر میکنیم، ولی از پشت شیشه که نگاه میکنیم، میبینیم که یک بندهی خدایی مقداری خمیر برداشته، انداخته روی پارو و دارد با دست خودش این را پَهن میکند؛ چون اگر پَهنش نکند نان درست و حسابی در نمیآید. بعد میاندازدش روی ریگ داغ، از آن طرف هم آتش میبیند، این خمیر به صورت نان در میآید.
(قسمت اول)
_________
۱) [ #المراقبات ]
۲) [ #المراقبات ص ۱۹۱]
@seyedololama