🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_آخر
♦️در زمان حیات و بعد از شهادت چه تاثیراتی در زندگی شما و اطرافیانشون داشتن؟
تاثیرات محمدرضا بعد از شهادتش در زندگی هامون به مراتب خیلی بیشتر از دوران حیاتش بود چون تازه داغ خاطرات و جای خالیش رو چشیده بودیم...
شهادش روی اعتقادات و اعمال رفتارهامون خیلی تاثیر گذاشت و شاید به نحوی ما رو از خواب غفلت زندگی روزمره بیدار کرد...
♦️در آخر سخنے یا نڪته اے هست بفرمایید.
شهید محمدرضا مثل خیلی از ما یک جوان با علایق و دغدغه های خودش بود و چیزی نبود که بخواد از آسمان نازل شده باشه در رفتار و کردار معصوم نبود اما تفاوت اصلیش این بود که نسبت به جایگاه خودش و اعتقاداتش با معرفت بود و به موقع بهترین انتخاب رو کرد..
با شهادتش به ما درس زندگی کردن برای اهداف خیلی بزرگتر رو داد...
#پایان
|💌 @shahid_dehghan 💌|
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_اول مصاحبه باخانواده محترم #شهیدمحمدرضادهقان💜
🔻پاداش چهل روز دفاع از حرم بی بی زینب (س)
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری در ۲۶ فروردین ۱۳۷۴ در خانوادهای مذهبی در تهران به دنیا آمد.
سن و سالش آنقدر نبود که چیز زیادی از جبهه و جنگ به یاد داشته باشد. همه دانستههایش حرفها و خاطراتی بود که از دیگران شنیده بود، اما پرورش و حضور در خانوادهای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به اهلبیت و سیدالشهدا(ع) پیدا کند. نمیتوانست ببیند خواهر و مادرش در خانه در امنیت زندگی کنند، اما حرم خواهر سیدالشهدا(ع) مورد حمله دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد.
سناش کم بود اما دفاع از حرم اهلبیت(ع) را دفاع از ناموس خود میدانست و به همین خاطر راهی دیار عشاق شد و پس از ماهها انتظار سرانجام بهعنوان سرباز مدافع حرم راهیگ کشور سوریه شد.
حدود ۴۰روز عاشقانه ازحرم اهلبیت(ع) دفاع کرد تا سرانجام عصر روز ۲۱ آبان ماه در حالیکه تنها ۲۰ سال داشت به آرزویش که شهادت بود، رسید.
شهید ۲۰ساله مدافع حرم چند سالی بود که همراه با خانوادهاش در منطقه ما ساکن بودند. همین چند وقت پیش بود که پیکر پاکش برای وداع آخر روی دست اهالی منطقه تا آرامگاه همیشگیاش بدرقه شد.
گزارش بالاحاصل حضور چند ساعته #همشهری_محله در کنار خانواده و دوستان شهید است…
#ادامه_دارد…
🍃🎙| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_اول مصاحبه باخانواده محترم #شهیدمحمدرضادهقان💜 🔻پاداش چهل روز دفاع از حرم بی
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_دوم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜
🔻جنبوجوشهای کودکانه…
سر کوچه میرقاسمی حجله گذاشتند و روی حجله، عکس پسر جوانی که چفیه دور گردنش انداخته است.
دوباره حال و هوای زمان جنگ را برایمان تداعی میکند. به خانه شهید میرسیم که اطرافش پر است از بنرهای تسلیت و عکسهای شهید...
به کمک دوستانش هماهنگیها برای گفتوگو با خانواده شهید دهقان انجام شد. اگرچه تنها 3روز از شهادت بزرگ مرد محله میگذشت، اما خانواده مهربان و صمیمیاش به گرمی پذیرایمان شدند. داغ از دست دادن فرزند سخت است، اما مادر شهید اعتقاد دارد مرگ فرزند در راه اهلبیت پیامبر(ع) سعادت میخواهد. فاطمه طوسی، مادر شهید میگوید، محمدرضا از کودکی جنبوجوشهای خاص خودش را داشت. با وجودیکه بچه درسخوانی بود اما همواره با جنبوجوشهایش صدای دیگران را درمی آورد.
مادر شهید دهقان، فرهنگی است
او در حالیکه از یادآوردی جنبوجوشهای کودکی محمدرضا لبخند به لب میآورد، برایمان از روزهای کودکی فرزندش میگوید: «محمدرضا فرزند دومم است. از همان کودکی بچه بازیگوشی بود.» دوره ابتداییاش را در مدرسه بلال حبشی در خیابان آزادی سپری کرد...
#ادامه_دارد...
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_دوم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜 🔻جنبوجوشهای کودکانه… س
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_سوم مصاحبه باخانواده #شهید_محمدرضا_دهقان💜
مادر شهید میگوید:
«همیشه در طول مسیر خانه تا مدرسه کیفش را به هوا پرت و با خودش بازی میکرد. این کار برایش نوعی تفریح بود. وقتی پایه دوم درس میخواند یکی از روزها در حالیکه همچنان تفریح مورد علاقهاش را انجام میداد تصادف کرد و پایش شکست و ناچار شد چند روزی در خانه استراحت کند.» علی دهقان امیری، پدر شهید که بازنشسته نیروی انتظامی است، نقش مهمی در تربیت فرزندانش دارد. اعتقادات قلبی او که خود عمری را در جبهههای جنگ گذرانده باعث شد بچههایش با فرهنگ ایثار و دفاع آشنا شوند. محمدرضا هم از پایان دوره ابتدایی عضو بسیج شد. «نان حلال باعث داشتن فرزندان نیکو و صالح میشود.» مادر شهید دهقان با اشاره به این موضوع حرفهایش را ادامه میدهد و میگوید: «من و پدر شهید همیشه سعی میکردیم از کودکی فرزندانمان را با مجالس مذهبی، هیئتهای عزاداری و مسجد آشنا کنیم. برای آشنا شدن آنها با فرهنگ جهاد، خانوادگی به اردوی راهیان نور میرفتیم. به همین خاطر معمولاً تعطیلات نوروز را در مناطق جنگی سپری میکردیم. گاهی اوقات اگرچه جایی برای ماندن در این مناطق نداشتیم و ناچار بودیم کنار مزار شهدا یا کنار خیابان شب را صبح کنیم، اما هرطور شده بود بچهها را به مناطق جنگی میبردیم.» شیوه پرورشی خانواده باعث شده بچهها هم نسبت به اعتقادات خود راسخ باشند. شهید دهقان پس از پایان دوره راهنمایی تحصیلات خود را در دبیرستان علوم و معارف امام صادق(ع) ادامه داد. مادر شهید با اشاره به این موضوع میگوید: «در دوره راهنمایی مدیر مدرسه روی افکار و اعتقادات بچهها کار میکرد و سعی میکرد آنها را بچههایی معتقد پرورش دهد. وقتی محمدرضا دوره راهنمایی را تمام کرد به ما گفت: «محمدرضا را در یک مدرسه خوب ثبتنام کنید. زمینه اعتقادی بالایی در وجود او است، وسعی کنید با تحصیل در مدرسهای خوب آن را بارورکنید.» به همین دلیل مدرسه امام صادق(ع) را انتخاب کردیم.» محمدرضا در آزمون ورودی رشته معارف و ریاضی مدرسه امام صادق(ع) شرکت کرد و با وجودیکه در هر 2رشته تحصیلی رتبه برتر کسب کرد اما علاقه به معارف و تحصیلات حوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد.
#ادامه_دارد...
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🎙| #مصــاحبه 🌸 #قسمت_سوم مصاحبه باخانواده #شهید_محمدرضا_دهقان💜 مادر شهید میگوید: «همیشه در طول
🍃🎙| #مصــاحبه
🌸 #قسمت_چهارم مصاحبه باخانواده ودوستان #شهید_محمدرضا_دهقان💜
می دانستم محمدرضا شهید شده است
2، 3 باری برای زیارت ارباب به کربلا رفته بود. از همان دوران با امامش عهد بست از حرم خواهر و دخترش دفاع کند. مادرشهید با تعریف روزی که خبر شهادت محمدرضا را آوردند، میگوید: «شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است. آن موقع نیمهشب از خواب بیدار شدم. حالت غریبی داشتم، احساس کردم خانه پر از نور است. منبع نور از سوی عکس
2 برادر شهیدم که قاب گرفته روی دیوارخانهمان بود. آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود. به بچهها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم. احساس میکردم مهمان داریم. عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا(س)آمدند. صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قویباش خبر شهادت محمدرضا را آوردهاند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است. من میدانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است.» محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علیاکبر چیذر دفن کنند. مادرش میگوید: «سال گذشته با مهدیه و محمدرضا رفتیم امامزاده علی اکبر(ع). محمدرضا آن روز با اشاره به حیاط امامزاده از ما خواست وقتی شهید شد او را آنجا دفن کنیم. محمدرضا را اول ماه صفر، قربانی سلامتی امام زمان(عج) دادم.» مهدیه تنها خواهر محمدرضا در حالیکه غمگین کنار مادر نشسته است، درباره برادرش میگوید: «مامان و بابا ازکودکی ما را به مراسم مذهبی میبردند. محمدرضا سعی میکرد هرکار درستی که از دستش بر میآید برای دیگران انجام دهد. او درونش را پشت خنده و شوخی پنهان میکرد.»
#همشهری_محله
🍃🎙| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه |💌 @shahid_dehghan💌|
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_اول
♦️چطور باهاشون آشنا شدید؟
محمد اون زمان از دانش آموزان بسیار پر جنب و جوش و سرامد «شیطنت» در کلاس بود به طوری که اوایل از رفاقت باهاش میترسیدم😅
یادمه شروع رفاقتمون از تقلب های امتحانات شروع شد و بعد از اون به هم نزدیک تر شدیم...»
♦️یه بیوگرافی مختصر از رفیق شهیدتون بفرمایید.
شهید محمدرضا دهقان متولد 26 فروردین 74 دانش آموخته مدرسه عالی شهید مطهری رشته فقه و حقوق اسلامی سال 94 به عنوان بسیجی آموزش دیده راهی سوریه شد و در عملیات محرم 21 آبان مصادف با شب اول ماه صفر در جنوب حلب به واسطه برخورد گلوله ضد هوایی کالیبر23 به شهادت رسید.
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_دوم
♦️ازخلقیات دوست شهیدتون بگید.
همونطور که گفتم محمد آدم بسیار اکتیو و پرجنب و جوشی بود البته از نوع جوان حزب اللهی (شوخ طبعی که معنای مشخص خودش رو داره ولی در رفتار محمد میشد دید که کسی رو سر کار میزاره و یا دست میندازه و یا اینکه خیلی اهل جوک و تیکه انداختن سر کلاس اینطور چیزها بود اما نکته مهم اینه که کسی رو آزار نمیداد و اذیتاش هیچوقت باعث حق الناس و دلخوری نمیشد) و همینطور بسیار شوخ و خنده رو.. در کنارش بسیار عاطفی و مهربان بود..
معمولا از همان برخورد اول دوست داشتنی به نظر میرسید..
واسش ناراحتی دیگران اهمیت زیادی داشت نسبت به عقایدش محکم بود ولی در عین حال در برخورد با هر نوع آدمی انعطاف پذیر و با اخلاق بود..
به اهل بیت و مقام معظم رهبری ارادت ویژه داشت و این رو در عمل ثابت کرد...
محمد انقدر دوست داشتنی و تاثیر گذار رو زندگی هامون بود که بعد از شهادتش خلاء بزرگی رو در زندگی هامون احساس کردیم.
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_سوم
♦️رفتار ایشون در جمع دوستانتون چطور بود؟
محمد طوری بود که بودنش تو جمع های دوستانه واسمون شادی آور بود و البته همیشه خودش کسی بود که همه رو دور هم جمع میکرد.. اکثرا جدیت در برخورداش وجود نداشت و همیشه حال دیگران رو خوب میکرد.
♦️اگه یه کار اشتباهی رو یکی از شما دوستان مرتکب میشدین چطور باهاتون برخورد میکردن؟
اگر از چیزی ناراحت میشد حتما بهمون میگفت و برای رفع کدورت ها و سوءتفاهم ها تلاش میکرد.
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_چهارم
♦️شهید وقتهای آزاد خود را صرف چه ڪارهایی میڪردند؟
علایق شهید در چه زمینه هایی بود؟
از نظر رفتارهای اعتقادی بیشتر به هیئات و تجمعات مذهبی علاقه داشت.. از نظر شخصیتی هم به هرچیزی که باعث تخلیه انرزی سرشارش بشه مثل موتور سواری، ورزش های رزمی کوهنوردی و فعالیت های نظامی علاقه داشت در کنارش در فضای مجازی بسیار فعال بود و بیشتر در زمینه شهدا کار میکرد.
♦️خاطره شیرینے ڪہ ازشهید باهم داشتید را بفرمایید.
برای من تک تک لحظاتی که باهاش بودم شیرین بود هیچوقت یادم نمیاد که با محمد باشم و بهم بد بگذره از دوران دبیرستان که تمام سعیشو میکرد واسم معرفت خرج کنه و به هر طریقی بهم نزدیک شه تا دوران دانشگاه که همه جا با هم بودیم و با هم کلاس برمیداشتیم توی تمام مراحل زندگیم همراهم بود از ازدواج و رابطه خانوادگیم تا تمام فعالیت های شغلی و کاری حتی کلاس ها و آزمون های گواهینامه ام رو باهام میومد، چیذرها و هیئت هایی که با هم میرفتیم خوشگذرونی ها و دردودل هایی که با هم داشتیم، فعالیت های اقتصادیمون، خرید هامون، تلفن صحبت کردن های طولانیمون و و و .... اواخر خیلی به هم وابسته شده بودیم به نظرم قشنگ ترین ایام واسم ایام محرم بود چون تقریبا اکثر تایمش رو کنار هم بودیم اولین بار با هم رفتیم چیذر و پایه ثابت هیئت های اونجا بودیم.. الان هم وعده گاهمون همونجاست.. ولی صد افسوس که اون زنده ست و من رفیق نیمه راه...
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_پنجم
♦️هیچ وقت فڪر میڪردید یڪ روز شهید بشوند؟
بله یادمه اولین بار زمانی بود که یک عکس خیلی زیبایی ازش گرفتم و گفتم چقدر خوش عکسی چهره ت تو عکسها شبیه شهدا میفته.. بعد از اون به خاطر علاقه ی زیادی که بهش داشتم نسبت به از دست دادن سلامتیش خیلی نگران میشدم مخصوصا به خاطر تصادفات سنگینی که با موتورش داشت.. بعد از جریان سوریه هم گاهی ذهنم درگیر این قضیه میشد ولی تمام تلاشمو میکردم که به این قضیه فکر نکنم چون میدونستم خیلی برام سنگینه...
♦️ در طول دوران رفاقتتون به شما از شهادت چیزی میگفتن؟
نه معمولا اگر بحث شهادت میشد جو رو با شوخی عوض میکرد و نشان شهادت رو نسبت به خودش بعید میدونست و مثال های بادمجان بم میزد...
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_ششم
♦️چطور شد تصمیم گرفتند به سوریه بروند؟
به نظرم جواب این سوال به عمق انگیزه و درون شهید برمیگرده البته که محمد از اوایل جنگ سوریه بسیار پیگیر اخبار اونجا بود و اطلاعات زیادی در این رابطه داشت و جزء دغدغه های اصلیش بود...
♦️چطور به دوستانشون گفتن میخوان برن سوریه و برخورد شما و دوستانتون با این قضیه چی بود؟
محمد تقریبا از اکثر دوستانش بحث اعزامش رو پنهان میکرد و غیر از چند نفر محدود کسی نمیدونست البته اواخر به خاطر غیبت های کلاس هاش و کم پیدا بودنش دیگران هم فهمیدند ولی برای خودش خیلی مهم بود که کسی ندونه
تقریبا سه ماه قبل اعزامش به من گفت که مدتیه فعالیت نظامی جدی در بسیج میکنه و دنبال بحث اعزامش هست البته اون زمان برامون یک مقدار غیر قابل باور بود چون هنوز اعزام های این چنینی به اون صورت وجود نداشت...
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💌| #مصاحبه قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان
🍃💌| #مصاحبه
قسمت هایی از مصاحبه ی کانال «شهــدا شرمنــده ایم» با یکی از دوستان #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری که از سال 90 به خاطر همکلاسی بودن در دبیرستان علوم معارف امام صادق علیه السلام با ایشان آشنا شدند...
#قسمت_هفتم
♦️درمورد نحوه اعزامشان به سوریه بفرمایید.
محمد از طریق یگان فاتحین بسیج مصرانه پیگیر بحث اعزامش شد و در اون زمانی که به خاطر عملیات محرم نیروهای زیادی به این شکل اعزام شدند توفیق جهاد نصیبش شد.
♦️درمورد نحوه شهادتشون بفرمایید و اینکه در چه تاریخی به شهادت رسیدند؟
بعد از پاکسازی روستاهای اطراف العیس تقریبا بعد از نماز مغرب با خودرویی مواجه شدند که مربوط به جریان تکفیری بود البته نسبت به هویت اون بی خبر بودند و به واسطه تیراندازی اون خودروی حامل سلاح ضد هوایی کالیبر 23 در جا به همراه سه تن از همرزمان دیگرشون به شهادت رسیدند و این اتفاق شام غریبان آخر محرم و شب اول صفر مصادف با 21 آبان ماه 1394 افتاد.
#ادامه_دارد...
|💌 @shahid_dehghan 💌|