eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💐بسم رب الشهداء و الصديقين💐 🌷باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی🌷 ✍هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🍀امشب همراه با 🌿هفتمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم شهید 🕊صیاددلها سپهبد علی صیاد شیرازی درخدمت شماهستیم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️قسمت هیجدهم 🔴مى‌خوام یک کار خیر برات انجام بدم نماز شبش را که خواند، تا صبح بیدار مى‌ماند. براى نماز صبح همه را بیدار مى‌کرد. هرجا بود، سعى مى‌کرد نماز صبح را به بخواند. بچه‌ها را جمع مى‌کرد. بعد از نماز ورزششان مى‌داد. بعد مى‌رفت سراغ کارها. می‌گفت «هرچه دارم، از نماز دارم.» همیشه می‌گفت. همیشه تأکید داشت نماز را اول وقت بخوانیم. وقت‌هایى که خانه بود، نماز مغرب و عشا را به جماعت مى‌خواندیم. به امامت خودش. روزهاى جمعه مى‌گفت «امروز مى‌خوام یک کار برات انجام بدم. هم براى شما، هم براى خدا.» وضو مى‌گرفت و مى‌رفت توى آشپزخانه. هرچه مى‌گفتم «نکنید این کار رو، من ناراحت مى‌شم، باعث شرمندگیمه.» گوش نمى‌کرد. در را مى‌بست و آشپزخانه را مى شست. 🌷شادی روح شهیدان اسلام صلوات🌷 ⚡️اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم⚡️ @majnon100 ↩️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/AAAAAEA_WeIo9GNQCWHaQQ 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💚احسان به خلق❤️ ✨ 🍃 ✔️راوی:حاج باقر شیرازی 👈حدود پنجاه سال اختلاف سني داشتيم. اما من با🌷 حتي همين حالا كه🌷 شده بسيار زياد است! روزي نيست كه من و خانواده ام براي🌷#فاتحه نخوانيم. از بس كه اين در ما و بيشتر خانواده هاي اين محل كرد. 🌷@shahidabad313 ☘من كنار🕌 هندي🏛 دارم. ما از آنجا آغاز شد كه مي ديدم يك در انتهاي🕌 مشغول و شده و اي روي سرش مي كشد!موقعي كه آغاز مي شد، اين بلند مي شد و به صف ملحق مي شد.نمازهاي اين هم بسيار بود. ⚘@pmsh313 🔹️چند بار او را ديدم. فهميدم از طلبه هاي با☀️ است. يك بار موقعي كه مي خواست بردارد با هم مواجه شديم و من كردم.اين خيلي با جواب داد.روز بعد دوباره كرديم. 🌷@shahidabad313 ♦️يكي دو روز بعد ايشان را دوباره ديدم. فهميدم است. گفتم: چطوريد، شما چيست؟ اينجا چه مي كنيد؟نگاهي به چهره ي من انداخت و گفت: يك بنده ي هستم كه مي خوام در كنار☀️ (علیه السلام) بخوانم. ⚘@pmsh313 🍂كمي به من برخورد.او جواب درستي به من نداد، گفتم:من هم مثل شما هستم، اهل و پدرم از علماي اين شهر بوده،مي خواستم با شما كه هم من هستي بشم. 🌷@shahidabad313 🍂لبخندي زد و گفت: من رو🌷 صدا كنيد. تو اين هم مشغول هستم. بعد خداحافظي كرد و رفت.اين اولين ما بود. شايد خيلي برخورد جالبي نبود اما بعدها آنقدر رابطه ي ما نزديك شد كه🌷 رازهايش را به من مي گفت. 🌷@shahidabad313 🍁مدتي بعد به مغازه ي ما رفت و آمد پيدا كرد. دوستانش مي گفتند اين طلبه ي سخت كوشي است، اما نمي گيرد.يك بار گفتم: آخه براي چي نمي گيري؟گفت: من هنوز به اون نرسيدم كه از☀️ (عج) استفاده كنم. گفتم: خُب چي كار مي كني؟ خنديد و گفت: مي گذرونيم... ⚘@pmsh313 💎يك روز🌷 آمد و گفت: اگه كسي كار داشت بگو من انجام مي دم، بدون. فقط تو روزهاي آخر.گفتم: مگه بلدي!؟ گفت: ياد گرفتم، وسايل لازم براي اين كار رو هم تهيه كردم. فقط لوله را بايد بپردازند.گفتم: خيلي خوبه، براي بيا خونه ي ما! 🌷@shahidabad313 ⭐ساعتي بعد🌷 با يك گاري آمد! وسايل را با خودش آورده بود.خوب يادم هست كه چهار شب در ما كار كرد و كار براي آشپزخانه و حمام را به پايان رساند. در اين مدت جز چند ليوان هيچ چيزي نخورد. 🔮هر چه به او كرديم بي فايده بود. البته بيشتر مواقع بود.اما🌷 يا همان كه ما او را به اسم🌷 مي شناختيم هيچ مزدي براي خانه ي مردم☀️ نمي گرفت و هيچ چيزي هم در آنها نمي خورد! ما با ايشان بعد از ماجراي بيشتر شد ... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚پهلوان واقعی❤️ پهلوان(۲) ✔حسين الله كرم 💚خوشحالی ابراهیم از برگزاری نماز_جماعت_صبح در زور خانه❤️ 💚راه اندازی بســاط در مناطق جنگی توسط ابراهیم❤️ 💚تربیت پهلوان های واقعی در زورخانه❤️ ✅ @shahidabad313 ♻️داستان پهلواني هاي🌷 ادامه داشت تا ماجراهاي پيش آمد. بعد از آن اکثر بچه ها درگير مســائل انقلاب شدند و حضورشان در خيلي کمتر شد. ♻️تا اينکه🌷 پيشــنهاد داد که صبحها در زورخانه☀️ را بخوانيم و بعد کنيم و همه قبول کردند.بعد ازآن هر روز💥 براي🌟 در زورخانه جمع ميشديم. نماز صبح را به جماعت ميخوانديم و ورزش را شروع ميکرديم. بعد هم صبحانه مختصري و به سر کارهايمان مي رفتيم. ♻️ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشــحال بود. چــرا که از طرفي ورزش بچه ها نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به⚡ ميخواندند. ♻️هميشــه هم☀️ گرامي اســام(ص) را ميخواند:» اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داري تا صبح محبوب تر است.« ✅ @shahidabad313 ♻️با شروع فعاليت زورخانه بسيار کم شد. اکثر بچه ها در جبهه حضور داشتند.🌷 هم کمتر به تهران مي آمد. يکبار هم که آمده بود،وســائل خــودش را برد و در همان بســاط را راه اندازي کرد. 🍁@pmsh313 ♻️زورخانه، در تربيت پهلوانهاي واقعــي زبانزد بود. از بچه هاي آنجا به جز ابراهيم، جوانهاي بســياري بودند که در پيشگاه خداوند پهلوانيشان اثبات شده بود!آنها با خون خودشان ايمانشان را حفظ کردند و پهلوانهاي واقعي همينها هستند. ✅ @shahidabad313 ♻️دوران زيبا و معنوي زورخانه حاج حسن در همان سالهاي اول دفاع مقدس، با🌷 شهيد حسن شهابي(مرشــد زورخانه)شهيد اصغررنجبران(فرمانده تيپ عمار) و شــهيدان ســيدصالحي، محمد شــاهرودي، علي خرمدل،حسن زاهدي، ســيد محمد سبحاني، سيد جواد مجد پور، رضاپند، حمدالله مرادي، رضا هوريار، مجيد فريدوند، قاســم كاظمي و ابراهيم و چندين🌷 ديگر وهمچنين جانبازي حاج علي نصرالله، مصطفي هرندي وعلي مقدم و همچنين درگذشت به پايان رسيد. ♻️مدتــی بعد با تبديل محل زورخانه به ســاختمان مســکوني، ما هم به خاطره ها پيوست. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🔺️نماز اول وقت(۱) ص ۷۴ ✔جمعي از دوستان شهيد 🔺️محور همه فعاليتهايش نماز بود. ابراهيم در ســخت ترين شرايط نمازش را اول وقت مي خواند. بيشــتر هم به و در. 🔺️ديگران را هم به نمازجماعت دعوت مي کرد.مصداق اين حديث بود كه اميرالمؤمنين علیه السلام مي فرمايند: هر که به مسجد رفــت و آمد کند از مــوارد زير بهره مي گيرد: »برادري کــه در راه خدا با او رفاقت کند، علمي تــازه، رحمتي که در انتظارش بوده، پندي که از هلاکت نجاتش دهد، سخني که موجب هدايتش شود و ترک گناه. ⚡ -مواعظ العدديه ص 281 🍁@shahidabad313 🔺️ابراهيــم حتــي قبل از انقـلاب، نمازهاي صبح را در مســجد و به جماعت مي خواند. رفتار او ما را به ياد جمله معروف شهيد رجائي مي انداخت؛ »به نماز نگوئيد کار دارم ، به کار بگوئيد است.« 🔺️بهتريــن مثال آن، نماز جماعت در گود زورخانــه بود. وقتي كار ورزش به مي رسيد، ورزش را قطع مي کرد و نماز جماعت را بر پا مي نمود. 🔺️بارها در مسير سفر، يا در جبهه، وقتي مي شد، ابراهيم مي گفت و با، همه را تشويق به نماز جماعت مي کرد. 🍁@pmsh313 🔺️صداي رساي ابراهيم و اذان زيباي او همه را مجذوب خود مي کرد.او مصداق اين کلام نوراني پيامبــر اعظم(ص)بود که مي فرمايند: »خداوند وعده فرمــوده؛ مؤذن و فردي که وضو مي گيرد و در نماز جماعت مســجد شرکت مي کند، بدون حساب به بهشت ببرد. ⚡-مستدرک الوسائل ج 6 ص 448 🔺️ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه هاي مساجد محل شده بود. او از دوران جواني يک عبا براي خودش تهيه کرده بود و بيشــتر اوقات با نماز مي خواند. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
✏مزار يادبود ص ۲۳۵ ✔خواهر شهيد 💚لیاقت شهادت❤️ ✏بعد از ابراهيم حال و روز خودم را نمي فهميدم. ابراهيم همه زندگي من بود. خيلي به او دلبسته بوديم. او نه تنها يک برادر، که مربي ما نيز بود. بارهــا با من در مورد صحبت مي کرد و مي گفــت: چادر يادگار حضرت زهرا(س) اســت، ايمان يک زن، وقتي کامل مي شود که را کامل رعايت کند و... ✏وقتي مي خواستيم از خانه بيرون برويم يا به مهماني دعوت داشتيم، به ما در مورد نحوه برخورد با نامحرم توصيه مي کرد و... ✏اما هيچ گاه امر و نهي نمي کرد ابراهيم را در نصيحت کردن رعايت مي نمود.در مورد نماز هم بارها ديده بودم که با شوخي و خنده، ما را براي صدا مي زد و مي گفت: »، فقط و« 🍁@shahidabad313 ✏هميشــه به دوستانش در مورد گفتن مي کرد. مي گفت: هرجا هستيد تا صداي را شنيديد، حتي اگر سوار موتور هستيد توقف کنيد و با صداي بلند، پروردگار را صدا کنيد و بگوئيد. ✏زماني که ابراهيم مجروح بود و به خانه آمد از يک طرف ناراحت بوديم و از يک طرف خوشحال!ناراحت براي زخمي شدن و خوشحال که بيشتر مي توانستيم او را ببينيم. ✏خــوب به ياد دارم که دوســتانش به ديدنش آمدند. ابراهيم هم شــروع به خواندن اشعاري کرد که فکر کنم خودش سروده بود: ⚡اگر عالم همه با ما ســتيزند اگر با تيغ، خونم را بريزند ⚡اگر شــويند با خون پيکرم را اگر گيرند از پيکر سرم را ⚡اگر با آتش و خون خو بگيرم زخط سرخ رهبر بر نگردم 🍁@pmsh313 ✏بارها شنيده بودم كه ابراهيم، از اين حرف که برخي مي گفتند: فقط مي ريم جبهه براي شهيد شدن و... اصلا ً خوشش نمي آمد! به دوستانش مي گفت: هميشه بگيد ما تا لحظه آخر، تا جائي که نفس داريم براي اسلام و انقلاب مي کنيم، اگر خدا خواست و نمره ما بيست شد آن وقت شهيد شويم. ✏ولي تا اون لحظه اي که نيرو داريم بايد براي اسلام کنيم. مي گفــت بايد اين قدر با اين بدن کار کنيم، اين قدر در راه خدا فعاليت کنيم که وقتي خودش صلاح ديد، پاي کارنامه ما را امضا کند و شهيد شويم. ✏اما ممکن هم هســت که شهيد شدن، با رفتار يا کردار بد از ما گرفته شود... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
Salam bar Ebrahim14.mp3
6.15M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂 💚رقابت زيبا همراه با رفاقت ص ۷۲❤️ 💚نماز اول وقت❤️ 💚بیدار نگه داشتن بچه ها برای قضا نشدن نماز صبح آنها❤️ 💚اهل بیداری سحر و نماز شب❤️ 💚نگاه پدر،آشتی با خدا❤️ ♻️توپ را در دســتش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. الله اكبر... ندای بود. تــوپ را روي زمين گذاشــت. رو به قبله ايســتاد و بلند بلند اذان گفت. ♻️در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عده اي هم براي خانه.او مشــغول نماز شــد. همان جا داخل حياط. بچه ها پشت ســرش ايستادند.جماعتي شد داخل حياط همه به او اقتدا كرديم. ♻️نماز كه تمام شــد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با رفاقت باشد. 🔺️محور همه فعاليتهايش نماز بود. ابراهيم در ســخت ترين شرايط نمازش را اول وقت مي خواند. بيشــتر هم به و در. 🔺️بارها در مسير سفر، يا در جبهه، وقتي مي شد، ابراهيم مي گفت و با، همه را تشويق به نماز جماعت مي کرد. 📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
Salam Bar Ebrahim39.mp3
7.19M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂(قسمت آخر) 💚هادی دوستان ص۲۳۳❤️ 💚لیاقت شهادت ص۲۳۵❤️ 💚ابراهيم الگوي اخلاق عملي ص۲۳۸❤️ ✏بعد از ابراهيم حال و روز خودم را نمي فهميدم. ابراهيم همه زندگي من بود. خيلي به او دلبسته بوديم. او نه تنها يک برادر، که مربي ما نيز بود. بارهــا با من در مورد صحبت مي کرد و مي گفــت: چادر يادگار حضرت زهرا(س) اســت، ايمان يک زن، وقتي کامل مي شود که را کامل رعايت کند و... ✏وقتي مي خواستيم از خانه بيرون برويم يا به مهماني دعوت داشتيم، به ما در مورد نحوه برخورد با نامحرم توصيه مي کرد و... ✏اما هيچ گاه امر و نهي نمي کرد ابراهيم را در نصيحت کردن رعايت مي نمود.در مورد نماز هم بارها ديده بودم که با شوخي و خنده، ما را براي صدا مي زد و مي گفت: »، فقط و« ✏هميشــه به دوستانش در مورد گفتن مي کرد. مي گفت: هرجا هستيد تا صداي را شنيديد، حتي اگر سوار موتور هستيد توقف کنيد و با صداي بلند، پروردگار را صدا کنيد و بگوئيد. 📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯